ناگفتههاي دختر شهيد لاجوردي از پدر/ هاشمي در دهه 60 هم براي مسئلهدارها توصيهنامه مينوشت
چندی پیش زهره سادات لاجوردی فرزند شهید بزرگوار سید اسد الله لاجوردی و استاد دانشگاه میهمان رجانیوز بود و با خبرنگاران رجانیوز گفتوگوی تفصیلی داشت. خانم لاجوردي كه به دعوت جبهه پايداري انقلاب اسلامي كانديداي انتخابات مجلس نهم نيز شده است، در اين گفتوگو هم ناگفتههايي را از پدرش بهعنوان ديدهبان بصير انقلاب مطرح كرد و هم در شرايطي كه در سالهاي اخير مدیر سیاسی -فرهنگی مرکز امور زنان و خانواده رياست جمهوري را برعهده دارد، نظراتش را در مورد وضعيت حجاب و عفاف در جامعه و دانشگاهها، خانواده و راهحلهاي پيشنهادي براي اصلاح وضعيت موجود گفت.
لاجوردي دليل استقبال خود از پيشنهاد جبهه پايداري براي كانديداتوري انتخابات مجلس را نيز بيان كرد و همچنين ديدگاه خود را درباره مواضع برخي چهرههاي سرشناس سياسي مانند آقاي هاشمي رفسنجاني بهطور صريح عنوان كرد.
متن اجمالي اين گفتوگو در ادامه آمده است و متن كامل اين گفتوگوي تفصيلي نيز از دو لينك زير قابل دسترسي است:
وی در این گفتوگو درباره ساده زیستی شهیدلاجوردی گفت: ايشان معتقد بودند كه رفاهطلبي، انسان را از رسيدن به رشد و كمال دور ميكند. در وصيتنامهشان خطاب به فرزندانشان گفتهاند اگرچه براي من ميسر بود وضعيتي بهتر از آنچه كه براي شما فراهم كردم، فراهم كنم، اما به عنوان پدرتان كه شما را بيش از هر چيزي ـجز انقلابـ دوست ميدارد، صلاح شما را در اين نديدم كه شما را به سمت رفاهطلبي و تجملگرايي سوق بدهم.
وی با بیان مثالی افزود: يادم هست در مورد ازدواج من كه اوايل انقلاب هم بود، من تكتك موارد را از ايشان كسب تكليف ميكردم كه همانطور كه ايشان ميپسندند، باشد. ايشان در آن موقع دادستان انقلاب بودند و ميگفتند كسي كه در نظام جمهوري اسلامي پست و مقامي دارد، بايد سعي كند براي بقيه الگو و سرمشق باشد و در اين شرايط، زندگي سادهاي داشته باشد، به همين دليل مراسم ازدواج ما در سالن مدرسه رفاه بود و خيلي ساده برگزار شد.
زهره لاجوردی در پاسخ به این سوال که اگر شهید لاجوردی در زمان فتنه 88 حضور داشت، چه می كرد، گفت: مسلماً اگر ايشان حضور داشتند، به هيچوجه سكوت نميكردند و موضعگيري بسيار شفافي داشتند و به روشنگري ميپرداختند. همانطور كه در سيره ايشان ميبينيم كه از قبل از انقلاب هم وقتي مسئلهاي را تبيين ميكردند و به آن مسئله ورود پيدا ميكردند، سكوت را جايز نميدانستند و به تبيين آن مسئله ميپرداختند. چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب كه در سمتها و پستهاي مختلفي بودند، به هيچوجه ساكت ننشستند.
دختر شهيد لاجوردي در عين حال، به التزام پدر به اصول و قوانين جمهوري اسلامي و حساسيت ويژه در زمينه بهانه ندادن به دست دشمن اشاره كرد و ادامه داد: البته ذكر نكتهاي را لازم ميدانم كه وقتي ايشان در سمت دادستان انقلاب بودند و شورايعالي قضايي وقت، ايشان را مجبور به كنارهگيري كرد، به هيچوجه بهانهاي به دست رسانههاي بيگانه ندادند، يعني با وجود اينكه شرايط بسيار سختي براي ايشان رقم خورده بود، كساني بودند كه طبق شواهد و مدارك محكم، جرم آنان به عنوان ترور و كشتار محرز و حكم اعدامشان صادر شده بود، ولي به دليل فشارها و توصيههاي عدهاي، ايشان ناچار شدند حكم را تقليل بدهند. با وجود همه دلخوريهايي كه ايشان از اين توصيهنامهها داشتند و در وصيتنامهشان هم به اين موضوع اشاره ميكنند، هرگز حاضر نشدند بهانه به دست رسانههاي بيگانه بدهند و با آنها مصاحبه كنند يا بهنحوي رفتار كنند كه مخالفان نظام بتوانند سوءاستفاده كنند. ايشان چون خودشان را وابسته به نظام ميدانستند، حتي زماني كه حق ايشان پايمال شد، لب باز نكردند. همه افراد خانواده كاملاً احساس ميكردند كه در ماههاي آخر عمر، دل ايشان واقعاً پر از درد بود، ولي لب به سخن باز نميكردند و حتي در محيط خانواده هم بسياري از مسائل را بازگو نميكردند.
وي درباره شبهاتي که درباره ترور پدرش وجود دارد، گفت: به نظر ميآيد در مراقبت و حفاظت از ايشان يكمقدار كوتاهي شد و چه بسا عدهاي كه در واقع فتنه سال 88 را رقم زدند، براي به وجود آوردن چنين فضايي لازم ميديدند كه امثال شهيد لاجوردي را از سر راه بردارند تا بتوانند به اهداف و نيات شوم خود برسند.
زهره لاجوردی که استاد دانشگاه و معاون مرکز اموربانوان در دولت نهم و دهم است، درباره وضعیت حجاب در شهر تهران گفت: آن چيزي كه در جامعه شاهد آن هستيم، مسلماً وضعيت خوبي نيست، بهخصوص در شهرهاي بزرگي مثل تهران، وضعيت حجاب و عفاف به نظر من وضعيت خوبي نيست و اين هم البته دلايلي دارد. يكي از دلايل آن درست عمل نكردن مسئولين ماست. اينكه هرازگاهي قانوني را وضع ميكنيم. اولاً اين قانون را درست عنوان نميكنيم، ثانياً قانون را مستمر و دقيق اجرا نميكنيم. اين بدترين وضعيت است و نتيجهاش همان چيزي ميشود كه الان شاهد هستيم.
وی افزود: خانوادههاي متدين و حتي كساني كه چندان هم متدين نيستند، از واقعيتي كه در خيابانها ميبينند، بهخصوص در شهر تهران ناراضي هستند و احساسشان اين است كه ما وقتي با كشورهاي غربي هم مقايسه ميكنيم، ميبينيم در آنجا اگر زني حجاب ندارد، دست كم با لباس و سر و وضع ساده در خيابان حضور پيدا ميكند. وقتي به دانشگاههاي خارج نگاه ميكنيم، كاملاً مشخص است كه اينجا يك محيط علمي است، اما متأسفانه در بعضي از دانشگاههاي ما چنان اين مسائل آزاد را گذاشته شدهاند كه به تنها چيزي كه شبيه نيست، يك مركز علمي براي تحصيل جوانان است. در همين زمينه حجاب و عفاف، منحصر كردن اين مسئله به زنان اشتباه بزرگي است كه مرتكب شدهايم و زياد بيان كردن اين موضوع هم موجب شده كه شايد زنان ما فكر كنند حجاب و عفاف فقط متوجه زنان است، درحالي كه اين يك دستور كلي است و حتي پوشش آقايان هم مثل پوشش خانمها، يك مسئلهي تعريف شده است. اصولاً محيط بايد يك محيط اسلامي بشود. مثلاً بحث تفكيك جنسيتي در دانشگاهها هم همينطور است. مسئله اين نيست كه بين زن و مرد ديوار بكشيم، مسئله اين است كه يك فضاي اسلامي به وجود بيايد و از اختلاط بيجا بين پسر و دختر جلوگيري شود و محيط، محيط مناسبي باشد. متأسفانه با بد دفاع كردن از اين مسئله موجب شدهايم كه اين مسئله از قبل بدتر شود، يعني حتي براي اجراي درست آن هم مقاومت صورت بگيرد و هم ذهنيت غلطي از آنچه گفتيم به وجود بيايد، وگرنه اگر مسئله، درست عرضه و بيان شود، فكر ميكنم مقاومتي نباشد.
وی در پاسخ به این سوال که شما افزايش دانشگاههاي تكجنسيتي را براي ترويج امر حجاب و عفاف، مفيد ميدانيد، گفت: به عنوان يك گزينه براي راهحل فعلي؛ ولي در درازمدت هر كس بايد خودش تصميم بگيرد و انتخاب كند، در عين حال از اين نكته هم نبايد غافل شويم كه فضاي دانشگاههاي فعلي را بايد بهگونه مناسبي دربياوريم كه در آن علمآموزي در فضاي اسلامي صورت بگيرد.
لاجوردی درباره نشریه خاتون نیز گفت: در نشريه خاتون با افراد مختلفي مصاحبه شده بود. همه مصاحبههايش مشكل نداشت، ولي اگر حرف باطلي بخواهد مطرح شود، مسلماً حق و باطل را با هم مخلوط ميكنند و چه بسا آن حرف باطل در ميان بسياري از مسائل حق بيان شود و هنگامي كه ميخواهند حرف باطل و نسنجيدهاي را مطرح كنند، در لابلاي حرفهاي حق مطرح ميكنند و مسلماً نميآيند باطل را عريان مطرح كنند، بلكه اين دو را با هم امتزاج ميدهند تا شبهه ايجاد شود.
خانم لاجوردی درباره وضعیتش در انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی گفت: از طرف جبهه پايداري به شكل رسمي براي من نامه آمد.
وی افزود: هرچند اشتراكات زيادي را بين جبهه پايداري و جبهه متحد اصولگرايان ميبينم، اما آن دو نكتهاي را كه جبهه پايداري بر آنها تأكيد دارد كه يكي در مورد جريان انحرافي و يكي در مورد ساكتين فتنه است، از شاخصههاي من هم هست، چون حقيقتاً از جانب كساني كه در طي 30 سال انقلاب در قبال فتنهها ساكت بودند، آسيب زيادي ديديم و اصولاً با مشي چنين كساني كه وقتي خطي انقلاب را تهديد ميكند، به دلايل مختلف، مصلحتانديشي يا حفظ موقعيت خودشان، در شرايط حساسي كه بايد دقيقاً موضع روشن و منطقي گرفت، در اين مقاطع حساس سكوت كردهاند و با ساكتين فتنه نبايد همراهي كرد و اتفاقاً در اين مراحل سخت است كه انسان شناخته ميشود و اهميت مواضع او را در آن مقاطع ميشود محك زد و متوجه شد كه چقدر نسبت به اصول نظام و جايگاه مقام معظم رهبري و جايگاه ولايت حساسيت دارند، وگرنه در شرايط عادي و موقعي كه همه دارند از مقام معظم رهبري ميگويند، همراهي كردن خيلي كار شاق و مهمي نيست. زماني شاكله و ويژگيهاي خاص انسانها شناخته ميشود كه در دشواريها و مراحل بحراني قرار بگيرند.
خانم لاجوردی در انتهای مصاحبه درباره آقای هاشمی رفسنجانی نیز گفت: ما از همان سالهاي دهه 60 با توجه به سمتي كه پدرم داشتند، با بعضي از نامهها و توصيهنامههاي ايشان در مورد اشخاصي كه بهنحوي يا به ايشان انتساب داشتند يا به ايشان سفارش شده بود كه از آنها حمايت كنند، آن هم كساني كه متهم بودند، آشنا بوديم و از آن زمان سابقه ايشان را داريم و احساسمان اين است كه همان زمان هم گاهي از عدالت خارج شده است، يعني موضعگيريهاي ايشان از يك شخصيت انقلابي انتظار نميرفت و واقعاً انسان دلش ميسوزد، چون ايشان سوابق خوبي دارند و دوست نداشتيم كسي مثل ايشان به اينجا برسد. ميخواهم بگويم قضيه مربوط به سالهاي اخير نميشود. از همان سالها و حمايتهايي كه از بعضي از اشخاص مسئلهدار كردند، اين ذهنيت را در ما به وجود آورده بودند.
مطالب مرتبط:
اولین شخصیتی که با باند منتظری درگیر شد/ علت کینه مجاهدینانقلاب از لاجوردی پس از 30 سال