هم اکنون عضو شبکه تلگرام رجانیوز شوید
شنبه، 8 ارديبهشت 1403
ساعت 04:32
به روز شده در :

 

 

 

رجانیوز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

 

چهارشنبه 1 فروردين 1403 ساعت 21:26
چهارشنبه 1 فروردين 1403 20:14 ساعت
2024-3-20 21:26:10
شناسه خبر : 377532
آنها پوتین را فردی می‌دانند که چند ویژگی مهم دارد: ۱.مقتدر است. در طول تاریخ روسیه، رهبر مقتدر همواره برای روس‌ها پیام‌آور امنیت و رفاه بوده است و این برایشان حائز اهمیت است. آنها رهبر ضعیف نمی‌خواهند و از او حمایت نمی‌کنند.
آنها پوتین را فردی می‌دانند که چند ویژگی مهم دارد: ۱.مقتدر است. در طول تاریخ روسیه، رهبر مقتدر همواره برای روس‌ها پیام‌آور امنیت و رفاه بوده است و این برایشان حائز اهمیت است. آنها رهبر ضعیف نمی‌خواهند و از او حمایت نمی‌کنند.
گروه بین‌الملل-رجانیوز: به‌بهانه انتخاب مجدد ولادیمیر پوتین در انتخابات ریاست جمهوری روسیه، با روح‌الله مدبر، کارشناس مسائل اوراسیا گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه می‌‌خوانید:
 
در مورد فرآیند انتخابات در روسیه، ابتدا قرار بود این انتخابات در یک روز برگزار شود، ولی مجدداً در سه روز برگزار شد، در شرایط جنگی‌ای که روسیه با آن در گیر است، این انتخابات چگونه برگزار شد؟
ابتکاری که روس‌ها برای اولین بار در طول تاریخ انتخابات ریاست جمهوری بعد از انتخابات پارلمان و موارد دیگر در این دوره به خرج دادند، به خاطر شرایط خاص کشور بود و انتخابات را در سه روز برگزار کردند. روسیه خصوصاً در دو سال اخیر تحت یک جنگ ترکیبی است. یعنی علاوه بر درگیری‌های نظامی در جبهه اوکراین، در بخش تبلیغاتی و جنگ نرم، طرف غربی به‌شدت در حال فضاسازی و تبلیغات علیه روس‌هاست. لذا سفارت امریکا چند روز قبل از انتخابات خبر دروغی را پخش کرد مبنی بر  اینکه در ظرف ۴۸ ساعت آینده شورش‌های بزرگی در مسکو رخ خواهند داد. من اولین کس در ایران بودم که همان روز توئیت کردم و گفتم این دروغ محض است و در روسیه هیچ اتفاقی نخواهد افتاد و دیدیم که هیچ اتفاقی هم رخ نداد.
 
اما روس‌ها پیشگیری کردند. تمام فضای عمومی و سایت‌هایی کانال‌هایی  که غربی‌ها به زبان روسی تدارک دیده بودند که شهروندان روسی را بترسانند و نگران کنند که ممکن است اتفاقاتی پیش بیایند. لذا روس‌ها این انتخابات را بسیار هوشمندانه در سه روز برگزار کردند و مردم متوجه شدند که تبلیغات و فضاسازی‌هایی که غربی‌ها در مورد ناامنی‌ها به راه انداخته‌اند، کاملاً دروغ‌است. دولت روسیه به مردم فرصت داد. این نکته بسیار مهمی است که یک دولت شرایط کشور را می‌سنجد و بر مبنای آن هوشمندانه تدابیری را اتخاذ می‌کند. اگر دقت کرده باشید، مشارکت در روز اول ۳۴% بود. این میزان به ترتیب در روزهای بعد افزایش پیدا کرد و در روز سوم به ۷۵% رسید که در روسیه‌ای که امروز تحت شدیدترین تبلیغات رسانه‌ای است، آمار فوق‌العاده بالائی است.
 
این منحصر به تبلیغات هم نیست. روسیه در زمینه ۱۸۷۰۰ قلم کالا تحریم شده است که بالاترین رقم در کل نظام بین‌الملل است. پوتین توانست در این شرایط اقتصاد روسیه را مدیریت کند. تمام حرف غربی‌ها این بود که اقتصاد روسیه فرو می‌پاشد، اما پوتین توانست موضوع را مدیریت کند و افکار عمومی این را دیدند. دولت روسیه یک فضای ضد تبلیغاتی ایجاد کرد. انتخابات در سه روز برگزار شد و استقبال پرشور بود. ۱۱۲ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر واجد شرایط برای رأی دادن در انتخابات بودند که ۷۵% آنها رأی دادند و پوتین نزدیک به ۹۰% آرا را کسب کرد۰ این به نظر من ابتکار جالبی بود۰ روس‌ها از ترفند دیگری هم استفاده و تبلیغات غرب و امریکا را خنثی کردند. یکی از ترفندهای غربی‌ها این بود که پوتین رقیبی ندارد و رقبا نمایشی هستند و دوم در آرا تشکیک ایجاد کردند. در روسیه هنگامی که انتخابات برگزار می‌شود و شناسه افراد ثبت می‌شود، این شناسه روی آمار نهائی‌ای که در ستاد مرکزی انتخابات هست، می‌آید. روس‌ها در سرتاسر روسیه سیستم مانیتورینگی را ایجاد کردند و افراد در سراسر دنیا به صورت لحظه‌ای می‌توانستند مطلع بشوند که تا به حال چند نفر در روسیه رأی داده‌اند و آمار به صورت لحظه‌ای پخش و تبلیغات غرب خنثی می‌شد. مسلماً و مشخصاً طرف غربی و امریکائی و نیروهای غرب‌گرا این واقعیت را درک کردند که ملت روسیه با پوتین است. 
 
ستاد انتخاباتی روسیه از ناظران بین‌المللی هم استفاده کرد؟
روسیه از بیش از ۱۲۰۰ ناظر بین‌المللی دعوت کرده بود.  این هم نکته قابل توجهی است که از ۱۶۰ کشور دنیا به روسیه آمده بودند و در آنجا حضور داشتند. اینها در سراسر روسه پخش شده بودند. انتخابات در سه روز اصلی در کل قلمروهای روسیه برگزار شد. سه روز هم زودهنگام و قبل از این تاریخ در بخش شمال غرب و مناطق صعب‌العبوری که در سیبری ، یاقوتستان(یاکوتسک) و...هستند، باید با هلیکوپتر به آنجا رفت، انتخابات برگزار شد. ناظرها را حتی به آنجا هم برده بودند.  نکته جالب اینکه اینها حتی از امریکا هم ناظرانی را دعوت کرده بودند. ناظران علاوه بر اینکه بر سر صندوق‌ها حضور داشتند و آنها را می‌بردند و می‌آوردند، حتی در ستاد مرکزی انتخابات هم که هسته اصلی انتخابات و امنیتی‌ترین مکان است و هیچ کشوری این کار را به این سبک انجام نمی‌دهد، ناظران را برده بودند و به این ترتیب هر شبهه‌ای را خنثی کردند. ناظران حتی در موقع شمارش آرا هم حضور داشتند. مأموریت بعضی از آنها هشت روزه بود و بعضی‌ها هم فردای روز انتخابات برگشتند. این هم ابتکار عمل جالبی بود.
 
من صراحتاً اعلام می‌کنم و همواره هم اعلام کرده‌ایم که غرب نمی‌خواهد داخل کشور روسیه و وضعیت مردم آنجا را ببیند و فقط می‌خواهد اپوزیسیون را ببیند و تصور  می‌کند که ملت روسیه همان اپوزیسیون است. امریکا حیثیتش را بر سر قضیه ناوالنی گذاشت و گمان کرد از طریق او می‌تواند به منافعی برسد. من همان موقع هم گفتم که ناوالنی چه در زمان حیاتش و چه در زمان مرگش نتوانست برای غربی‌ها منافع مورد نظرشان را تأمین کند. غربی‌ها تصور می‌کردند به خاطر جمعیتی که برای تشییع جنازه ناوالنی آمده بود، این واقعه در انتخابات تأثیرگذار خواهد بود. در روز آخر همسر ناوالنی آمد و فراخوان داد و گفت در ساعت ۱۲ ظهر همه سر صندوق‌ها حاضر شوید و رأی سفید یا باطله و یا به رقیب پوتین رأی بدهید. چه شد؟ چه تأثیری گذاشت؟ شامل چند در صد آرا شد که پوتین توانست نزدیک به ۹۰% آرا را به دست بیاورد؟
 
این هم محاسبه غلطی بود که غربی‌ها و رسانه‌های غرب‌گرا داشتند. همان موقعی که سفارت امریکا توئیت زد که تا ۴۸ ساعت دیگر در روسیه شورش می‌شود، بعضی از روزنامه‌های غرب‌گرا در ایران عیناً همین تیتر را زدند که تا ۴۸ ساعت دیگر شورشی‌ها کنترل مسکو را در دست می‌گیرند و فضای شادی ایجاد شده بود. چرا؟ رسانه‌های غرب‌گرای ما هم که متاسفانه برخی از افرادشان در بعضی از جاهای کشور نفوذ دارند و به بعضی از مقامات تصمیم‌گیر ما نظر مشورتی می‌دهند، برداشتشان از روسیه صد در صد غلط است.
 
امروز اتحادیه اروپا در مقابل ملتی قرار گرفته که نزدیک به ۹۰% به رئیس جمهورشان رأی داده و او را انتخاب کرده‌اند و اروپا دارد علیه این ملت از ادبیات تندی استفاده می‌کند. بیانیه رهبران و مقامات اروپائی و اتحادیه اروپا را ببینید. در همه آنها خشمی را ملاحظه خواهید کرد. این خشم نتیجه تحلیل غلط آنها از میدان است. این واقعیتی است که باید بپذیریم.
 
در مورد مشارکت مردم می‌بینیم بعد از اینکه جنگ اوکراین به راه افتاد، موضوع واگنرها رخ داد و مرگ پریگوژین و ناوالنی اتفاق افتاد، همه فکر می‌کردند مشارکت کاهش پیدا کند؛ ولی می‌بینیم که رکورد مشارکت در تاریخ روسیه شکسته می‌شود. تحلیل شما در مورد این رکورد تاریخی مشارکت چیست؟ 
 
هم رکورد مشارکت شکسته، هم رأی پوتین. یادم هست در دوره‌ای رأی پوتین نزول پیدا کرد...
 
فکر می‌کنم سال ۲۰۰۴ بود که ۶۴% شد.
بله، رأی او نزول پیدا کرد و بعد آمد و اصلاحاتی را انجام داد.سابقه نداشت که پوتین ۹۰% آرا را به دست بیاورد. چرا؟ سر قضیه پریگوژین گفتم که روس‌ها خون همدیگر را نمی‌ریزند. روس خون روس را نمی‌ریزد. در داخل عده‌ای به‌شدت تبلیغ می‌کردند که پریگوژین تا خود کرملین رفت که آنجا را بگیرد. همه فکر می‌کردند که روسیه سقوط می‌کند؛ در حالی که می‌دیدیم که روس‌ها دارند نظاره و وضعیت را رصد می‌کنند. اتفاقی که رخ داد و پریگوژین آن شورش را به راه انداخت، از نظر من اثر عکس گذاشت و جامعه روسیه منسجم‌تر شد. چرا؟ چون برای جامعه روسیه دو موضوع بسیار مهم است. یکی امنیت. آنها هر چیزی را که امنیت و انسجام کشورشان را به هم بزند، تهدید تلقی می‌کنند. 
 
در روسیه شرایط تاریخی متعددی وجود داشته‌اند، لذا مردم روسیه آن شرایط را درک کرده‌اند و نمی‌خواهند به آن دوره‌ها برگردند. من نمی‌خواهم به دوره تزارها برگردم، بلکه اشاره من به دوره معاصر است.آنها نمی‌خواهند به دوره‌ای برگردند که غرب نفوذ کرد و آن جنگ‌ها و درگیری‌ها را در چچن به راه انداخت یا وضعیتی که در داغستان ایجاد کرد. مردم روسیه دیگر نمی‌خواهند آن وضعیت را تجربه کنند. این کار غرب و امریکا بود که یک عامل خارجی را نفوذ دادند و افرادی را به سمت تجزیه‌طلبی بردند و آن شورش‌ها رخ دادند.
 
دوم اقتصاد. مردم روسیه از دوره گورباچف تا پایان دوره یلتسین بحران اقتصادی بسیار سنگینی را به معنای واقعی لمس کردند. رفقای روسی من که الان مسئولیت‌های مهمی در روسیه دارند، برای من تعریف کردند که چه شرایط اقتصادی وحشتناکی داشتند و چه وضعیتی را تحمل می‌کردند و امروز چه شرایط و چه رفاهی دارند و به چه استاندارد فوق‌العاده‌ای رسیده‌اند. مردم روسیه نمی‌خواهند آن وضعیت تکرار بشود. 
 
آنها پوتین را فردی می‌دانند که چند ویژگی مهم دارد: ۱.مقتدر است. در طول تاریخ روسیه، رهبر مقتدر همواره برای روس‌ها پیام‌آور امنیت و رفاه بوده است و این برایشان حائز اهمیت است. آنها رهبر ضعیف نمی‌خواهند و از او حمایت نمی‌کنند. ما این موضوع را به‌کرّات دیده‌ایم.۲.پوتین یک آدم اصلاح‌گر و تغییرگراست. رفتارش طوری است که در عمل و برخورد تعارف ندارد. گمانم حدود سه سال و نیم پیش بود. میشوستین تازه نخست‌وزیر شده و کابینه‌اش را تشکیل داده بود. قیمت شکر در بعضی از جاهای مسکو بالا رفت. قضیه حتی حالت طنز پیدا کرده بود و مردم به شوخی می‌گفتند برویم شکر احتکار کنیم. دو سه روز که از این موضوع گذشت، پوتین چهار وزیر کابینه را عوض کرد، آن هم بدون اینکه به نخست‌وزیر بگوید. تا این حد قاطعانه عمل کرد. در روسیه وقتی وزیری عزل می‌شود و رئیس جمهور او را برکنار می‌کند، این طور نیست که وقتی برکنار می‌شود بگویند آقازاده چه کسی و داماد چه کسی و خواهرزاده چه کسی یا متعلق به چه جریانی است و او را ببرند و فلان هولدینگ را به دستش بدهند یا در فلان شرکت عضو هیئت مدیره بشود یا او را برای چند سالی سفیر و از کشور دور کنند. به هیچ وجه این طور نیست، بلکه به‌کلی بی‌حیثیت می‌شود. یعنی دیگر در آنجا هیچ چیزی ندارد و یک فرد نالایق و بی‌کفایت محسوب می‌شود. کسی را که برکنار می‌کنند یا تنزل می‌دهند، برای دیگران درس عبرت می‌شود. 
 
این اتفاق که افتاد، بازار دوباره تکان خورد. برای همین می‌بینید اقتصاد این کشور با وجود بیش از ۱۸ هزار قلم تحریم، تکان نمی‌خورد؛ ناتو در برابرش کم آورده است؛ بازارش حفظ می‌شود، تورمش کمتر از ۵% است و درآمدها افزایش پیدا کرده‌اند، چون رئیس جمهوری دارد که شعارش این است که من منافع ملی را قربانی جریانات نمی‌کنم. امسال پوتین مستقیم و مستقل کاندید شد، در حالی که رئیس حزب روسیه واحد است. این هم یک پیام بود که من منتخب ملت هستم و برای ملت کار می‌کنم. وقتی هم که رأی آورد گفت من امروز با قدرت بیشتری برای مردمم حرکت می‌کنم.
 
برنامه‌های پوتین روی ورقه‌های انتخاباتی‌اش خیلی کوتاه در دو خط نوشته شده بود که سیاست داخلی و خارجی من دنباله همان سیاست‌های قبلی و رفع نقائص است. مردم می‌دانند که پوتین وقتی این را می‌گوید به آن عمل می‌کند و این برنامه را پذیرفته‌اند. این هم یک پیام صریح بود که مردم روسیه پذیرفتند. در رسانه‌های غربی مدام تبلیغ می‌شد که مردم از بسیج برای جنگ ناراحت و نسبت به این موضوع معترضند. ما بارها می‌گفتیم که اگر به روسیه بروید، ابداً آنجا را یک کشور در حال جنگ نمی‌بینید، چون این رئیس جمهور توانسته کشورش را مدیریت کند. 
 
امروز مردم به همین رئیس جمهوری که سه سال است وارد عملیات ویژه نظامی در اوکراین شده، رأی داده‌اند و او دارد صریح‌تر صحبت می‌کند. او وقتی رأی آورد، گفت که ما در لبه یک جنگ هسته‌ای هستیم و اگر ناتو دست از پا خطا کند، جهان به سمت جنگ جهانی سوم می‌رود.
 
آیا شما افزایش رأی پوتین را پیام مردم روسیه به ناتو و امریکا می‌دانید؟
بله، این یک پیام صریح به آنهاست که ما تحت تأثیر تبلیغات و فضاسازی شما قرار نگرفتیم. ما معتقد به روسیه منسجم و واحد هستیم و در کنار رئیس جمهورمان برنامه‌مان را پیش می‌بریم. این پیام صریح و قاطعی است. در روسیه عاملی وجود ندارد که با آن فردی را مجبور کنند که در انتخابات شرکت کند. این طور نیست که غربی‌ها بخواهند آن را دستاویز کنند. حتی اگر قرار باشد به کسی فشار بیاورند، باز ۷۵% ملت در رأی‌گیری شرکت نمی‌کنند این آمار، آمار چشمگیری است. 
 
من معتقدم همین الان در اردوگاه غرب واقعاً جای سئوال است که چگونه تبلیغاتشان در روسیه تأثیر نگذاشت؟ از امروز برخورد روسیه در مقابله با ناتو، غرب و اوکراین بسیار محکم‌تر از قبل خواهد بود؛ چون پوتین پشتوانه محکم‌تری حتی از دوره قبلی خودش به دست آورده است. الان شرایط به‌گونه‌ای است که غرب نباید به سمت افزایش تنش برود. من معتقدم افزایش اعضای ناتو، برگزاری مانورهای طولانی توسط غرب هیچ دستاوردی برای حل این بحران ندارد، جز اینکه دامنه بحران را وسیع‌تر و آن را جدی‌تر می‌کند و ممکن است به اتفاقات غیرمعمول منجر شود.
 
اگر این بحران شکل بگیرد، بازنده آن کیست؟
اگر بحران به سمت جنگ هسته‌ای برود، بازنده آن تمام نظام بین‌الملل است. در جنگ هسته‌ای هیچ برنده‌ای وجود ندارد. خصوصاً که روسیه در سه‌گانه هسته‌ای حرف اول را می‌زند. امروز ملت روسیه به دنیا این پیام را داد که هر اتفاقی که بیفتد، ما با رئیس‌جمهورمان هستیم.
 
روس‌ها تاریخ پیچیده‌ای دارند. باید تاریخ آنها را مطالعه کرد. روسها با همین ادبیات جلوی ارتش آلمان نازی ایتادند. با همین روش جلوی ناپلئون ایستادند. آنها روحیات خاصی دارند و این که پوتین توانسته این روحیات را جمع کند، خیلی قابل توجه است. روس‌ها در دوره‌هائی دچار مشکلات فراوانی بودند. من به شما قاطعانه می‌گویم که اگر به جای گورباچف، در آن زمان پوتین رهبر اتحاد جماهیر شوروی بود، شوروی به هیچ وجه دچار فروپاشی نمی‌شد. این اتفاقاً جزو اسناد سری اطلاعات روسیه است.
 
من یک سوال دارم. چرا غرب به این شدت شخص پوتین را مورد حمله قرار می‌دهد؟ رسانه‌های غرب در باره پوتین انواع مطالب را منتشر می‌کنند. گاهی در باره سلامتی‌اش شایعه‌سازی می‌کنند و گاهی درباره احوال شخصی او انواع و اقسام شایعه‌ها را می‌سازند. چون دال مرکزی گفتمان تاریخی فعلی ثبات و استقرار و قدرت روسیه، پوتین است. اوست که توانسته این جمعیت را منسجم کند و از آن حالتی که مردم روسیه پیدا کرده و به شرایط خاصی رسیده بودند، در بیاورد و متحد کند. 
 
ما به‌عنوان جمهوری اسلامی برای افزایش روابطمان با روسیه باید چه برنامه‌هائی داشته باشیم؟
ما باید در حوزه روابط با روسیه به مطلب مهمی توجه کنیم. ما در داخل کشور دو بحران بسیار بزرگ داریم و به خاطر این دو مشکل تا کنون نتوانسته‌ایم روابطمان را با روسیه به روابط راهبردی برسانیم و حفظ روابط ما با روسیه شخص محور و نخبه محور بوده است. اگر در روسیه پوتین رئیس جمهور نبود و در ایران مقام‌معظم رهبری نبود، قطعاً همین روابط نیم‌بند را هم با روسیه نداشتیم. هر موردی که در ایران پیش می‌آید، پوتین اول از همه به رهبر انقلاب پیام می‌دهد یا می‌گوید سلام مرا به ایشان ابلاغ کنید. حتی همین چند ماه قبل که مسئله‌ای مطرح شد، پوتین صریحاً این جمله را گفت که ما معتقدیم که آنچه که در روابط ما با ایران به شکل مثبت پیش می‌رود، حاصل نگاه و تیزهوشی‌های رهبرانقلاب است. پوتین به رهبری رسیده و از دولت فارغ است. او معتقد است که دولت‌های ما هیچ وقت هیچ راهبردی نداشته‌اند. چرا؟ چون ما در داخل کشور یک جریان پر نفوذ غرب‌گرا داریم که منافع ملی ایران برایش هیچ اهمیت و ارزشی ندارد و به دهان باکینگهام و کاخ سفید نگاه می‌کند و هر چه را که از دهان آنها بیرون می‌آید، با پسوند رسانه ایرانی منتشر می‌کند. به‌کرات دیده‌ایم که این جریان شایعه‌سازی و دروغ‌پراکنی می‌کند، ارزش استراتژیک منافع ایران با روسیه را نادیده می‌گیرد، روی نقاط اختلاف ایران و روسیه انگشت می‌گذارد و در پیشبرد روابط ما با روسیه مانع ایجاد می‌کند. 
 
نمونه بارز آن را عرض می‌کنم. آقای پوتین با آقای کارلسون یک گفتگوی دو ساعته داشت که گفتگوی بسیار عمیقی بود. آقای پوتین موضوعی را در باره دوران بوش در سال ۲۰۰۰ تعریف می‌کند. در آن سال هنوز برد موشک‌های ایران به بیش از دو هزار کیلومتر نرسیده بود و ایران تازه داشت موشک‌هائی با این برد را می‌ساخت. پس موشک‌های ایران به هیچ وجه به اروپا نمی‌رسیدند. پوتین می‌گوید امریکائی‌ها در آن موقع سیستم‌های دفاع موشکی درست کرده و با این بهانه که ما از طرف ایران با تهدید موشکی مواجه هستیم، سامانه‌های دفاعی‌شان را تا به نزدیکی‌های مرزهای ما آورده بودند.پوتین می‌گوید من به بوش گفتم بیائید ما و شما و اروپا در برابر این تهدیدات، یک سامانه دفاعی مشترک ایجاد کنیم و با هم یک سامانه دفاعی داشته باشیم. بوش قبول نکرد. پوتین می‌گوید این که گفتند ما از طرف ایران تهدید موشکی می‌شویم، بهانه‌شان ایران بود. آنها ما را تهدید می‌دانند. 
 
بعد آقای ظریف رفته و در جایی سخنرانی کرده و گفته که پوتین در مصاحبه با کارلسون گفته که من در سال ۲۰۰۸ به امریکا گفتم آماده‌ام با شما علیه ایران متحد شوم. ببینید این جمله با جمله اصلی چقدر متفاوت است. همین جمله ظریف تیتر همه رسانه‌های غرب‌گرا شد که پوتین می‌خواسته علیه ما با امریکا متحد بشود. ظریف هر دو هفته یک بار اگر در مهمانی شب یلدا هم شرکت کند، یک گریزی به روسیه می‌زند و موضوعی را یک‌طرفه علیه روسیه مطرح می‌کند. یا آقای فلاحت‌پیشه که دائماً مصاحبه می‌کند و علیه روسیه مطلب می‌نویسد و ضد روسیه صحبت می‌کند. مواردی را هم می‌گوید که مستند نیستند. در ایران می‌گویند برجام قربانی جنگ اوکراین شد، در حالی که برجام قربانی بندهائی شد که برخی‌ها گذاشتند؛ مکانیسم ماشه را گذاشتند. دقت نکردند و روی این موضوع پافشاری کردند. بعد ترامپ وارد شد. بعد توافق جدید اصلاً ربطی به این وضوع نداشت. اتفاقاً روس‌ها سر قضیه برجام در دو جا به ما انتقاد کردند. یکی این بود که پرسیدند چه جوری تحریم تسلیحاتی را قبول کردید؟ لاوروف می‌گوید من تعجب کردم که ایرانی‌ها چرا تحریم تسلیحاتی‌ را  پذیرفتند؟ چرا لاوروف نرفت عکس یادگاری بگیرد؟ سر این موضوع بود. 
 
موضوع دوم مکانیسم ماشه بود که برای روس‌ها خیلی عجیب بود که این یعنی چه؟ این چه ربطی به جنگ اوکراین دارد که بگوئیم روس‌ها ما را قربانی کردند؟ اتفاقاً برای روس‌ها خیلی بهتر بود که ایران تحریم نباشد، چون می‌توانند تبادلات بیشتری با ما داشته باشند. اتفاقاً یکی از کشورهایی که همیشه در شورای امنیت پیگیر رفع تحریم از ایران بوده، روس‌ها بوده‌اند. 
 
اما ما در داخل دائماً علیه روس‌ها مطلب می‌نویسیم و صحبت می‌کنیم. روزنامه‌های ما علیه روسیه تیتر می‌زنند و مطلب می‌نویسند. الان هم که نزدیک به ۹۰% مردم روسیه به پوتین رأی داده‌اند، دوباره عده‌ای دارند تیترهای ضد روسی می‌زنند. این شیوه چه وضعیتی را ایجاد می‌کند؟ باعث می‌شود که افکار عمومی ما متوجه ظرفیت فوق‌العاده تعمیق روابط ما با روسیه نشود و دائماً ذهنش در گیر یک سری داده‌های غلط باشد. این داده‌ها می‌چرخند و در ذهن نخبه سیاسی و وزیر و گروه‌های مختلف می‌نشینند و کار ما با روسیه، کار نمایشی می‌شود و امروز بعد از این همه سفر وزیر و معاون وزیر و استاندار و...سطح صادرات و روابط تجاری ما با روسیه زیر دو میلیارد دلار است. این عدد پول خرد است و هیچ چیزی نیست. اگر شما بخواهید با کشوری تبادلات تجاری داشته باشید، صادراتتان باید زیر دو میلیارد باشد؟ این خروجی حاصل این رویکرد است.
 
مسئله دوم این است که ما اصلاً برای روسیه راهبرد نداریم. روس‌ها برنامه‌شان با ما مشخص است و برای ما سه محور را مشخص کرده‌اند که با ما کار کنند. اگر ما توانستیم در این سه محور با آنها کار کنیم، بازی برد برد برای ماست و اگر نتوانیم، روس‌ها مجبورند برای ما جایگزین پیدا کنند. چرا؟ چون آنها نمی‌توانند کشورشان را معطل نگه دارند.  
 
محور ۱ ترانزیتی است. برای روس‌ها بسیار مهم است که راهگذار شمال جنوب راه بیفتد و این راهگذار از دریای کاسپین عبور کند که کشور ثالثی مثل آذربایجان نتواند در آن خلل ایجاد کند و روس‌ها بتوانند راحت از این مسیر به اقیانوس هند دسترسی پیدا کنند. ما هم منافعمان را می‌بریم. همه کارهایش را هم کرده‌اند. آقای پوتین، آقای لویتین را به‌عنوان دستیار پروژه در این زمینه گذاشته است. ما در راهبردها کجای کار هستیم؟ دائماً این به آن وعده می‌دهد. بخشی از ساخت این راهگذر معطل مواد داخلی خودمان است. آنها تا کی باید پیگیر راهگذار بشوند؟ همین حالا مشخص شده که روی میز وزارت راه روسیه دو طرح دیگر هم قرار دارند. ما نباید فرصت را از دست بدهیم و باید در حوزه راهگذار هر مانعی را که سر راه قرار دارد، به‌سرعت رفع کنیم. 
 
کار دومی که برای روس‌ها همه است که با ما انجام بدهند، در محور سیاسی و در سازمان‌های بین‌المللی و مجامع متعدد است. روس‌ها می‌دانند که ایران در منطقه غرب آسیا نفوذ خوبی دارد و این ظرفیت، مناسب است. از آن طرف آنها می‌توانند همگرائی با ایران را به یک ائتلاف تیم‌سازی تبدیل کنند، چون روس‌ها کار تیمی را ترجیح می‌دهند. برای همین با ما به تفاهم رسیدند و ما را وارد بریکس و شانگهای و... کردند. در بحث اتحادیه اوراسیا دست ما را باز گذاشتند. همکاری در این سازمان‌ها و کار تیمی کردن با ما برایشان مناسب است و دارند در این زمینه با ما کار می‌کنند. سر قضیه بریکس هم که اصلاً سیاسی نیست و اقتصادی است، ده‌ها بار به ما گفته‌اند برنامه‌تان را بدهید. من واقعاً نمی‌دانم برنامه ایران در بریکس چیست.
 
سومین چیزی که در ارتباط با ما برای روس‌ها قابل توجه است و تنظیم کرده‌اند، محور امنیتی نظامی است. به هر حال آنها معتقدند که ما یک توانمندی‌هائی داریم. آنها هم توانمندی‌هائی دارند و رویکرد ما را هم می‌دانند. خوشبختانه موارد نظامی ما زیر نظر فرماندهی کل قواست که خدا را شکر. اگر بخش نظامی ما در دست حیطه دیگری بود، ر اینجا هم ما هنوز با روسیه به جائی نرسیده بودیم. این بخش مستقل است و همه می‌دانند که برنامه ایران در حوزه امنیتی چیست و دوست دارند در محور امنیتی، خصوصاً محور امنیتی تأمین امنیت دریائی با ما کار کنند. نمونه‌‌اش رزمایش‌های دریائی است که با ما تقویم کرده‌اند و دارند کار می‌کنند. چرا؟ چون اینها به امنیت ترانزیتی برمی‌گردد و سلسله‌وار به هم مربوطند. هر سه محوری را که با ما کار کرده‌اند، دو باره به یک جا برمی‌گردد، چون به هم وصل هستند. وقتی که شما محور ترانزیت جهان باشید، در سازمان‌های بین‌المللی حرفی برای گفتن دارید. امنیت آن را هم باید خودتان تأمین کنید.
 
پس کار روس‌ها مشخص است، اما کار ما هنوز مشخص نیست. ما هنوز نمی‌دانیم از چه فرصتی استفاده کنیم. ما هنوز داریم فکر می‌کنیم که الان مردم روسیه دارند چه فکری می‌کنند. الان قاجاریه چه کرد. برجام معطل چه کسی بود. الان اوکراین چه شد.
 
من آب پاکی را روی دست شما بریزم. اوکراین از سال ۲۰۰۴ به بعد که غرب‌گراهای اوکراین یانوکوویچ را سرنگون کردند، هیچ منفعتی برای ایران نداشته است. اتفاقاً برعکس. از سال ۲۰۰۴ به بعد قرارهائی را که با روس‌ها گذاشته بودیم، حالا من نمی‌خواهم وارد موارد خیلی خاصی بشوم که قابل ذکر نیستند. فقط کد می‌دهم.  ما قبل از ۲۰۰۴ در دوره‌ای که هنوز یانوکوویچ بود، با روس‌ها تفاهماتی کرده بودیم که در مورد یک سری چیزهائی که غرب روی آنها حساسیت دارد، ما کار بکنیم. در آن موقع هنوز شبکه نفوذ در روسیه بود و غربی‌ها بودند و گرای این کار را می‌دادند. ما این کارهایمان را در اوکراین یانوکوویچ انجام می‌دادیم. به‌محض اینکه یانوکوویچ رفت، آن افرادی را که در آنجا داشتیم بیرون کردند. یکی صنعت هواپیماسازی بود که مشترک بود.
 
پس کسانی که برای اوکراین سینه می‌زنند که چهار کیلو گندم و ذرت به ما می‌داده و هیچ وقت هم از ما حمایت نمی‌کرده، ما این همه گندم و ذرت را داریم بدون پرداخت نقدی از روسیه می‌گیریم. پس منفعت اوکراینی که عده‌ای برایش سینه می‌زنند چیست جز منفعت غرب و امریکا؟ پس ما باید تکلیفمان را مشخص کنیم.
 
بعضی‌ها تحلیل‌های بسیار غلطی در باره قفقاز می‌کنند. آنها تصور می‌کنند روسیه چون در گیر اوکراین است، قفقاز را رها کرده است. روسیه هرگز قفقاز را رها نخواهد کرد. روسیه دارد در قفقاز حد آخر علی اف و سایر جمهوری‌ها را تست می‌کند. روسیه هیچ وقت در قفقاز ضعیف عمل نمی‌کند و به‌موقعش از ابزار خودش استفاده می‌کند. الان می‌خواهد ببیند که آذربایجان و ارمنستان و گرجستان تا کجای بازی می‌خواهند کارشان را پیش ببرند. الان هم منافع روسیه تهدید نشده است. اگر بشود خودش می‌داند باید چه بکند. بعد عده‌ای می‌آیند و می‌گویند روسیه ضعیف شده و قفقاز هم از دستش رفته است. اینها تحلیل غلط است. تحلیل و داده غلط باعث می‌شود که ما فرصتمان را از دست بدهیم.
 
به یک ویژگی خاص روس‌ها هم اشاره کنم. روس‌ها وقتی در مورد موضوع به باور می‌رسند، یعنی مثلاً یقین دارند که این چیزی که در دستشان است الماس است، اگر همه عالم هم بگویند که این به درد نمی‌خورد، برایشان مهم نیست و آن را خفظ و کارشان را تنظیم می‌کنند. سیاست که با دمدمی‌مزاجی جور در نمی‌آید که ده تا آدم غربگرا بگویند آنجا این گونه است و ده نفر دیگر خلاف آن را بگویند و ما تکلیفمان را ندانیم. این خطای ماست.
 
ما باید از این فرصتی که انتخابات روسیه به وجود آورده و محور آن حمله کردن به جهان‌شمولی غربی است، در سه محوری که اشاره کردم، با تیمی حرفه‌ای و تخصصی که برنامه دارد، استفاده و عوایدش را وارد کشور و منافع ملی خودمان کنیم. 
 
و نکته آخر اینکه اروپائی‌ها هر بهانه‌ای را می‌آورند که ایران دارد به روسیه تسلیحات می‌دهد.  این یک طنز خنده‌دار است. الان خود اروپائی‌ها دارند می‌گویند که روس‌ها تولید تسلیحاتشان را شش برابر کرده و آماده جنگ با یکی از کشورهای ناتو شده‌اند. آنها خودشان دارند به این موضوع اعتراف می‌کنند. آن وقت روس‌ها بیایند از ما اسلحه بگیرند؟ 
 
نه، مسئله اصلی اروپا این است که نگران پیوند امنیتی ایران و روسیه است. بر سر تفاهم‌نامه گردش مباحث امنیتی و اطلاعاتی که بین ایران و روسیه در سه ماه پیش در مجلس ایران تصویب شد، بیشترین حمله را اروپا و امریکا کردند. آنها نگرانند که ما با روس‌ها ائتلافی را ایجاد کنیم. در برخی از موارد نقاط مشترکی هم داریم و این ائتلافمان باعث امنیت دریائی می‌شود.
 
نمی‌دانم این را می‌دانید یا نه؟ روس‌ها قرار است ما را وارد قطب جنوب کنند و بخشی از آن مرکز بزرگی را که در قطب جنوب دارند که بزرگترین مرکز آزمایشی، تحقیقاتی و استراحتگاهی در قطب جنوب است، به ایران بدهند. می‌دانید این یعنی چه؟ این که زیردریائی و کشتی ما بتواند در این خط رفت و آمد کند و به قطب جنوب برسد و در آنجا مستقر بشود و پرچم ایران را بزند، چه پیامی دارد؟ امریکا می‌داند ته روابط ایران و روسیه چیست. برای همین عناصرش را می‌فرستد که با سیاه‌بازی، فضاسازی و تبلیغات دروغین، این موضوع را که صد در صد به نفع منافع ایران است به خطر بیندازد.
 
لذا خواهش من از تیم دولت و وزارت خارجه این است که مثل روس‌ها عزمشان را جزم کنند و این کارها را پیش ببرند. نمود کارهایشان هم با عکس یادگاری و سفر و مصاحبه نیست. نمود کارشان قطعاً در اقتصاد در می‌آید. هر وقت توانستند به وعده‌ای که آقای رئیسی دو سال پیش داد که تجارت با روسیه به  ۱۵ میلیارد دلار خواهد رسید، وقتی به این حد رساندند و عدد خنده‌دار ۲ میلیارد را بالا بردند و به ۱۰ میلیارد رساندند، می‌توانیم بگوئیم که داریم درست عمل می‌کنیم. اما اگر مدام بگویند ا۰% بالا رفت، مردم که نمی‌دانند یعنی چه. تبادلات ما ۲۰% افزایش پیدا کرد. ۲۰% از چی؟  ۲۰در صد  از یک میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار؟ از پول خرد؟ از پول تنخواه دفتر رهبر کره شمالی کمتر؟ این که عددی نیست. این را باید خبره‌اش بگوید. هر وقت این تکان خورد و ما به رقم بالای ۱۰ میلیارد رسیدیم، می‌توانیم بگوئیم در بریکس هم موفقیم. در شانگهای هم موفقیم. ولی اگر تکان نخورد، داریم دور باطل می‌زنیم و فرصتمان را از دست می‌دهیم.
با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.
 
انتهای پیام/