هم اکنون عضو شبکه تلگرام رجانیوز شوید
دوشنبه، 31 ارديبهشت 1403
ساعت 06:09
به روز شده در :

 

 

 

رجانیوز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

 

شنبه 22 خرداد 1395 ساعت 17:34
شنبه 22 خرداد 1395 17:15 ساعت
2016-6-11 17:34:21
شناسه خبر : 244590

منطقه شلمچه، در دوران دفاع مقدس کانون تحولات جنگ تحمیلی و نقطه ثقل توازن و یا عدم توازن جنگ برای جمهوری اسلامی ایران و عراق بوده است. شلمچه در غرب خرمشهر و نقطه مرزی ایران با عراق و از سوی دیگر در شرق بصره واقع شده است. اهمیت این زمین به دلیل وجود شهرهای آبادان و خرمشهر و چاه‌های نفت در طرف ایران و نیز منطقه نفت‌خیر بصره به عنوان مرکز استان، در طرف عراق می‌باشد. شهرهای مورد اشاره، اهداف مهمی به لحاظ نظامی، سیاسی و اقتصادی می‌باشند که تصرف و تسلّط بر آن‌ها می‌تواند برتری کشور مهاجم و تحمیل اراده آن به طرف دیگر را در پی داشته باشد. از این‌رو، شلمچه در راهبرد نظامی و عملیاتی عراق و ایران دارای جایگاه حیاتی بوده و در طول دوران دفاع مقدس، از نقش تعیین‌کنندگی برخوردار بوده است[1]. ازاین‌رو، در طول 8 سال دفاع مقدس، منطقۀ شلمچه صحنه عملیات‌های مهمی چون الی بیت‌المقدس، رمضان، کربلای 4، کربلای 5، کربلای 8 و بیت‌المقدس 7 بوده که در این میان، نبرد کربلای 5 از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است، زیرا تصویب قطعنامه 598 و قبول بخشی از شرایط ایران از سوی جامعه بین‌الملل در این قطعنامه از دستاوردهای آن بود.

 

یکی از مهم‌ترین محورهای تهاجم عراق به ایران، محور خرمشهر-آبادان بود و عراق برای رسیدن به خرمشهر از شلمچه عبور کرده و به سمت خرمشهر هجوم آورد، اما با مقاومت‌های شدید نیروهای مردمی و نیروهای مسلح روبه‌رو شد و تا 34 روز بعد از جنگ از تصرف آن عاجز ماند. پس از 34 روز از تهاجم عراق، خرمشهر به تصرف نیروهای عراق درآمد و تا 575 روز بعد در اشغال عراق باقی ماند. تا اینکه این شهر استراتژیک طی مرحلۀ چهارم عملیات الی بیت‌المقدس در سوم خرداد 61 آزاد شد. اما با توجه به اهمیت شلمچه به عنوان سدی در برابر حمله ایران به شهر بصره عراق، لشکر 5 و 9 ارتش عراق به این منطقه منتقل شدند تا جلوی پیشروی نیروهای ایران به سمت بصره را بگیرند. پس از فتح خرمشهر، ایران تمرکز خود را بر شلمچه حفظ و عملیات رمضان را اجرا نمود؛ که چندان موفق نبود. پس از ناکامی عملیات رمضان، عراق با تجدید قوای خود موانع، استحکامات و خط‌های دفاعی متعدد و چندلایه‌ای در این منطقه ایجاد کرد و رفته‌رفته همۀ آن‌ها را کامل‌تر و گسترده‌تر کرد. وجود این موانع متعدد و پیچیده، توجه ایران را از این منطقه -علی‌رغم استراتژیک بودن آن- برگرداند. تا اینکه شرایط جنگ به‌گونه‌ای پیش رفت که در جریان عملیات کربلای 5 بالاخره این موانع غیرقابل عبور، که گاهی از سوی کارشناسان نظامی دنیا به "خط بارلو[2]" تشبیه می‌شد – و البته بسیار سخت‌تر و پیچیده‌تر از آن بود- در مقابل رشادت رزمندگان ایرانی قد خم کرده و سرزمین مقدس شلمچه پس از 6 سال و 5 ماه دوباره جزئی از خاک نظام جمهوری اسلامی ایران شد.

 

شلمچه تا خرداد 67 در تصرف نیروهای ایران بود. اما از ابتدای این سال خبرهای خوبی از جبهه‌ها نمی‌رسید. درحالی‌که ایران در این زمان با تغییر استراتژی، جبهه نبرد را از جنوب به شمال غرب تغییر داد و عملیات والفجر 10 را به اجرا گذاشت، ارتش عراق با تجهیز قوایی که از جانب قدرت‌های شرقی و غربی کسب کرده بود، از استراتژی پدافندی به استراتژی آفندی تغییر موضع داده، تصمیم راسخی برای تهاجم مجدد به خاک جمهوری اسلامی و بازگرداندن وضعیت به هفته اول جنگ گرفت.

 

اولین حمله: سقوط فاو

اولین هجوم گسترده ارتش عراق در این زمان، حمله با 200 گردان برای بازپس‌گیری فاو در تاریخ 28/ 1/ 1367 بود. ارتش عراق پس از یک هفته پاتک سبک در منطقة عملیاتی والفجر 10 در استان سلیمانیة عراق، این منطقه را رها کرد و قوای فکری خود را بر تهاجم به مواضع ایران در جبهه‌های جنوب متمرکز ساخت. ارتش عراق با دریافت اطلاعات از آمریکا به این نتیجه رسید که زمان مناسب برای بازپس‌گیری فاو و ایجاد اختلال در موازنة نظامی ایران در جنگ فرارسیده است. بنابراین ارتش عراق به جای کشیده شدن به دنبال ایرانی‌ها در نبردهای سخت کوهستانی باید به دنبال به دست‌گیری ابتکار عمل در جبهه‌ها باشد. با این تدبیر، در روز یکشنبه 28 فروردین ماه سال 1367، ارتش عراق به منطقة عملیاتی والفجر 8 و به مثلث فاو حمله کرد. از آنجا که این تهاجم در 17 /4 /1988 برابر با روز اول ماه مبارک رمضان آغاز شد، رژیم عراق اسم این عملیات را "رمضان المبارک" گذاشت. عراق در بعد از ظهر روز 29 فروردین سال 68 منطقۀ فاو را که جمعاً به مدت 28 ماه در اختیار ایران بود، از دست نیروهای ایرانی خارج کرد و این مسئله شوک بزرگی به فرماندهان و مسئولین جنگ وارد کرد[3].

 

دومین حمله: سقوط شلمچه

بعد از حملة ارتش عراق به فاو، تقویت خطوط پدافندی بیشتر مورد توجه قرار گرفت و سپاه به پدافند از خطوط مقدم اهمیت بیشتری داد. این امر باعث شد تا امکان برنامه‌ریزی برای اجرای عملیات آفندی که بهترین نوع اطمینان یافتن از پدافند است در اولویت بعدی قرار گیرد و تمام همت فرماندهان به برطرف کردن ضعف‌های خطوط پدافندی معطوف شود. تمام تدابیر و امکانات لازم برای پدافند از خط شلمچه پای کار آمد و فرماندهان یگان‌ها هم در منطقة عملیاتی حضور داشتند، اما انجام این اقدامات هم چاره‌ساز نشد و حملات بعدی ارتش عراق به منطقه عملیاتی کربلای 5 به فاصلة یک ماه و اندی پس از تهاجم به فاو در تاریخ 4 خرداد سال 1367 صورت گرفت[4].

 

ارتش عراق در دومین هجوم گسترده خود، در 4/ 3/ 1367 به منطقه شلمچه حمله کرد. عراقی‌ها، پس از حمله به فاو، در زمانی کمتر از 48 ساعت نقل و انتقالات از منطقه فاو را با هدف آمادگی برای عملیات بعدی، آغاز کرده و 38 روز پس از حمله به فاو سرانجام در ساعت 8 صبح روز چهارم خرداد 1367 به منطقه شلمچه حمله کردند.

 

دشمن، تهاجم به شلمچه را با سه سپاه سوم، هفتم و گارد آغاز کرد. در این عملیات، نیروهای سپاه گارد از محور کانال پرورش ماهی (محور شمالی)، سپاه دوم از محور جاده شلمچه (محور وسط) و سپاه هفتم از محور جزیره‌ام الطویل (محور جنوبی) با پشتیبانی واحدهای توپخانه، زرهی و هوایی وارد عمل شدند. برابر تحلیل سردار محسن رضایی، فرمانده کل سپاه در آن هنگام، درحالی‌که نیروهای خودی از زمان و مکان تهاجم دشمن آگاه بودند، ولی شلمچه تنها در مدت 8 ساعت سقوط کرد. سقوط شلمچه نشان دهنده برتری عراق و تغییر تاکتیک آن در تهاجم بود.

 

محورهای تهاجم عراق به شلمچه در 4 / 3/ 1367

 

سقوط شلمچه نظر به اهمیت و نتایج آن در روند تحولات جنگ- بازتاب نسبتاً گسترده‌ای در رسانه‌های خبری داشت. پیش از این، سقوط فاو با آن که بسیار با اهمیت بود، ولی به دلیل غافلگیری ایران، به منزله برتری کامل عراق ارزیابی نمی‌شد. اما با سقوط شلمچه، تحلیل کارشناسان دستخوش تغییر شد و به‌تدریج برتری عراق و ضعف‌های ایران مورد توجه قرار گرفت. بلافاصله پس از این که ماشین جنگی عراق از موضع پدافند به آفند به حرکت درآمد، مسیر جنگ به سود عراق تغییر کرد و به‌تدریج برخلاف گذشته، برتری عراق مورد تأکید قرار گرفت[5].

 

نه برای عراقی‌ها و نه برای ایرانی‌ها، سقوط فاو در 29 و 30 فروردین 1367 باورکردنی نبود. عراقی‌ها بازگشت به فاو را یک رؤیا فرض می‌کردند و از سوی دیگر، فرماندهان سپاه از دست دادن فاو را عمدتاً به دلیل حضور یگان‌های خود در منطقه حلبچه می‌دانستند، اما حمله عراق به شلمچه و عقب‌نشینی رزمندگان سپاه و بسیج از شلمچه، تحول جدید در صحنه نبرد را قطعی ساخت و معلوم شد که جنگ طولانی، وارد مرحله جدیدی شده و احتمالاً به پایان خود نزدیک شده است[6].

 

در این فضا بود که آقای هاشمی رفسنجانی، فرمانده جنگ، به پایگاه گلف اهواز آمد تا طی جلسه‌ای با فرماندهان سپاه، دلایل عقب‌نشینی نیروهای ایران از شلمچه و چگونگی مدیریت جبهه‌ها و مقاومت در برابر عراق را بررسی کند. پس از این جلسه عملیات بیت‌المقدس 7 با هدف گرفتن ابتکار عمل از ارتش عراق در حمله به خطوط پدافندی ایران و بازپس‌گیری شلمچه از دست آن توسط قرارگاه مرکزی کربلای سپاه طرح‌ریزی و در محور شلمچه و پنج ضلعی اجرا شد.

 

عملیات بیت‌المقدس 7

درحالی‌که ارتش عراق پس از تصرف فاو (28/ 1/ 1367) و شلمچه (4/ 3/ 1367) آماده می‌شد تا به جزایر مجنون حمله کند، عملیات نیمه گستردۀ بیت‌المقدس 7 با هدف انهدام قوای دشمن در منطقه شلمچه به منظور جلوگیری از تلاش مجدد آن‌ها جهت تصرف شلمچه و جلوگیری از تصرف جزایر مجنون طراحی و از ساعت 20: 22 روز 22/ 3/ 1367 با رمز مبارک "یا ابا عبدالله (ع)" در حد فاصل پاسگاه بوبیان تا جنوب کانال پرورش ماهی (منطقه عملیاتی کربلای 5) توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آغاز شد.

 

در این عملیات، جمهوری اسلامی ایران 53 گردان نیرو و عراق 80 گردان نیرو را به کار گرفتند. سازمان رزم نیروهای خودی به این صورت بود که قرارگاه مرکزی کربلا فرماندهی عملیات را بر عهده داشته و لشکرهای 27 محمد رسول الله (ص)، 7 ولی عصر (عج)، 8 نجف اشرف، 14 امام حسین (ع)، 19 فجر، 25 کربلا، 33 المهدی (عج) 41 ثارالله (ع)، 53 قدس به همراه تیپ‌های مستقل 18 الغدیر، 20 زرهی رمضان، 38 زرهی ذوالفقار و 72 زرهی محرم به اجرای رزم پرداختند.

 

نقشه محورهای حملۀ ایران در عملیات بیت‌المقدس 7

 

در همان ساعات اولیه خطوط پدافندی دشمن شکسته شد و یگان‌های ارتش عراق در خط مقدم پس از مقاومت اندک و با توجه به سرعت و فشارهای نیروهای خودی مجبور شدند مواضع خود را ترک کرده، عقب‌نشینی کنند. سپس، نیروها با پشت سر گذاشتن دژهای مرزی، حرکت خود را به سوی منطقه پنج ضلعی و پاسگاه بوبیان و غرب کانال پرورش ماهی ادامه دادند.

 

آقای هاشمی طی سخنانی، در مورد انگیزه عملیات، به «گرم نگه داشتن میدان نبرد، جلوگیری از تلاش دشمن در ایجاد استحکاماتی جدید در منطقه، ارزیابی توان دشمن و وارد کردن ضربه کاری به دشمن قبل از انجام تحرکات دیگر» اشاره کرد. همچنین، وی از تغییر جهت و خنثی کردن تبلیغات کفر جهانی که تضعیف روحیه رزمندگان و تقویت نیروهای عراق را پیگیری می‌کرد، به عنوان هدف‌های دیگر این عملیات یاد کرد[7].

 

دشمن ضمن عقب‌نشینی تدریجی، سعی می‌کرد با ایجاد موانع، پیشروی نیروهای عمل کننده را به تأخیر بیاندازد تا اینکه نیروهای احتیاط وارد منطقه عملیاتی شده، پاتک خود را آغاز کنند. ساعت 40: 6 بامداد، دشمن که خود را بازیافته و نیروهایش را سازمان داده بود، با به‌کارگیری قوای زرهی اولین پاتک خود را در محور غرب کانال پرورش ماهی آغاز کرد و توانست منطقه کله گاوی را بازپس گیرد. متقابلاً، نیروهای خودی وارد عمل شده و موفق شدند این منطقه را مجدداً تصرف کنند. پس از آن، تعداد دیگری از یگان‌های زرهی و مکانیزه دشمن وارد منطقه شدند و درحالی‌که نیروهای ایران موفق شده بودند ضمن تصرف محور بوبیان، در محور کانال از روی پل اول به سمت غرب کانال پرورش ماهی تا نوک کانال؛ و نیز در محور، پنج ضلعی، این منطقه را تحت اختیار خود قرار دهند، دومین پاتک عراق حدود ساعت 12 (ظهر روز اول) آغاز شد. نیروهای عراقی تا حدود ساعت 17 توانستند منطقه تحت تصرف نیروهای خودی را عقب برانند. درحالی‌که تعدادی از نیروهای خودی عقب‌نشینی کرده و در جریان آن توانسته بودند تلفات زیادی بر دشمن وارد کنند، تعدادی دیگر همچنان در منطقه شمالی کانال شهید ادب (مثلثی مقابل پاسگاه بوبیان) حضور داشتند.

 

ظهر روز دوم، حرکت دشمن برای تصرف این منطقه آغاز شد، لیکن با مقاومت شدید طرف مقابل متوقف شد. نیروهای خودی به منظور وارد آوردن تلفات بیشتر به دشمن و نیز جلوگیری از پیشروی او در منطقه مثلثی –که از نقاط مهم پدافندی عراق بود- چندین بریدگی در سیل بندها ایجاد کردند که در پی آن، منطقه مثلثی را آب فراگرفت و دشمن را با مشکلات زیادی مواجه کرد. با این حال، به دلیل اهمیت این منطقه، دشمن با وارد کردن یگان‌های بیشتری به منطقه فشار زیادی را متوجه نیروهای ایران کرده و در نهایت موفق شد، آن‌ها را عقب براند[8].

 

طی این عملیات حدود 2500 تن از نیروهای دشمن کشته و 1220 تن از آنان به اسارت درآمدند، 80 دستگاه تانک و نفربر و 40 قبضه توپ و 200 دستگاه خودروی دشمن منهدم شده و 20 دستگاه تانک و نفربر نیز به غنیمت گرفته شد و تعدادی از یگان‌های ارتش عراق از 10 تا 80 درصد منهدم شدند.

 

در بررسی کلی این عملیات باید گفت اگرچه یگان‌های سپاه از جمله لشکر 41 ثارالله توانستند اهداف مورد نظر را تصرف نمایند، ولی به دلیل آمادگی سپاه سوم ارتش عراق، کمبود نیرو، شدت گرمای هوا، نداشتن قدرت تحرک کافی و پاتک سنگین دشمن، نیروهای خودی نتوانستند مواضع تصرف شده را نگه دارند و به مواضع قبلی خود بازگشتند. تنها نتیجة این عملیات انهدام بخشی از نیروهای دشمن و نشان دادن ارادة ایران جهت ادامة عملیات در مناطقی بود که ارتش عراق دست به تهاجم می‌زد[9].

 

تهاجم مجدد عراق به شلمچه

عراق در روزهای اول تا سوم مرداد 1367 یک بار دیگر از محور شلمچه به طرف خرمشهر و به عملیات مبادرت کرد و توانست تا نزدیک شهر پیشروی کند، اما این‌بار خون رزمندگان بسیجی فرماندهان سپاه به جوش آمد و امام سرنوشت آنان و سازمانشان را با مقاومت و عقب راندن ارتش عراق گره زد و (نقل به مضمون) فرمود: «در اینجا (شلمچه) یا سپاه، یک سپاه ذلیل می‌شود یا یک سپاه زنده، از هیچ‌کس هیچ‌چیز پذیرفته نیست»،‌ در پی تجاوز مجدد عراق و پیام امام،‌ یکبار دیگر در شلمچه توازن بر قرار شد و ارتش عراق بر اثر مقاومت سپاه و بسیج مجبور به عقب‌نشینی شد و جنگ پایان یافت[10].

 

بنابراین شلمچه "سرزمین خون و ایثار" و محل آرمیدن رزمندگان بسیاری است که به اذن امام خود برای وجب به وجب خاک آن با تمام وجود جنگیدند و جان عزیز خود را برای دفاع از اسلام در طبق اخلاص گذاشتند. فرماندهان بزرگی نیز چون حسین خرازی فرمانده لشکر 14 امام حسین (ع)، اسماعیل دقایقی فرمانده لشکر 9 بدر، یدالله کلهر جانشین لشکر 10 سیدالشهداء و نیز حجت‌الاسلام عبدالله میثمی برای دفاع از این سرزمین مقدس به شهادت رسیدند.

 

پانوشت‌ها


[1]. حسین اردستانی، شلمچه بستر تحولات جنگ تحمیلی، فصلنامه نگین ایران، شماره 35، زمستان 1389، ص 5.

[2]. "خط بارلو" خط دفاعی یا دژی است که رژیم صهیونیستی در جنگ اکتبر 1973 با مصر به طول 150 کیلومتر در شرق کانال سوئز ساخته بودند تا عبور نیروی پیاده و زرهی مصر از آن ناممکن شود. این خط به دلیل اینکه ابتکار حیام بارلو بود، به دژ یا خط بارلو مشهور شد.

[3]. حسین علایی، روند جنگ ایران و عراق، جلد دوم، تهران: نشر مرز و بوم، 1391، ص 428.

[4]. همان، ص 435.

[5]. محمد درودیان، سیری در جنگ ایران و عراق- جلد پنجم: پایان جنگ، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، چاپ اول، 1378، ص 88- 85

[6]. اردستانی، شلمچه بستر تحولات جنگ تحمیلی، ص 8.

[7]. سند شماره 697، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، گزارش سقوط فاو، اسفند 1367، ص 135

[8]. ابوالقاسم حبیبی، اطلس خوزستان در جنگ ایران و عراق، تهران: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، 1393، 222-221.

[9]. اکبر، هاشمی رفسنجانی، پایان دفاع آغاز بازسازی، (کارنامه و خاطرات سال 1367)، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، 1390، ص 184.

[10]. اردستانی، شلمچه بستر تحولات جنگ تحمیلی، ص 8.

 

منبع: پایگاه اطلاع رسانی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس