هم اکنون عضو شبکه تلگرام رجانیوز شوید
سه شنبه، 25 ارديبهشت 1403
ساعت 03:24
به روز شده در :

 

 

 

رجانیوز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

 

جمعه 29 اسفند 1393 ساعت 19:37
جمعه 29 اسفند 1393 19:32 ساعت
2015-3-20 19:37:10
شناسه خبر : 206072
 بعد از نهضت ملی شدن صنعت نفت انگلیسی ها سعی کردند تا با وارد نمودند فشار های مالی و تحریم ها اقتصادی دولت مصدق را از پای در آورند. اعتماد به امریکایی ها مهمترین و تاثیر گذار ترین عامل شکست مصدق و دولت او بود. وی گمان میکرد تا با پناه بردن به دامان امریکایی ها میتواند از پس فشارهای وارد شده برآید اما دیری نپائید که ثمره این اعتماد را در 28 مرداد مشاده نمود.
بعد از نهضت ملی شدن صنعت نفت انگلیسی ها سعی کردند تا با وارد نمودند فشار های مالی و تحریم ها اقتصادی دولت مصدق را از پای در آورند. اعتماد به امریکایی ها مهمترین و تاثیر گذار ترین عامل شکست مصدق و دولت او بود. وی گمان میکرد تا با پناه بردن به دامان امریکایی ها میتواند از پس فشارهای وارد شده برآید اما دیری نپائید که ثمره این اعتماد را در 28 مرداد مشاده نمود.
گروه تاریخ- رجانیوز:«صدای آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی در تمام گوشه و کنار دنیا هم‌چنان می‌پیچید: سگ‌های انگلیسی! از کشور ما خارج شوید و نفت ما را رها کنید...». این گفته حسین هیکل نویسنده مشهور مصری در مورد آیت الله کاشانی و نقش در رهبری نهضت ملی شدن صنعت نفت است.
به گزارش رجانیوز گرچه لذت و خاطره نهضت ملی شدن صنعت نفت همواره به کام مردم ایران شیرین خواهد بود اما تلخی حوادث و رخ دادهای بعد از این قیام هیچ گاه از یاد ملت ایران نخواهد رفت. ملتی که به رهبری آیت الله کاشانی در این مسیر گام نهادند و با حمایت این عالم مبارز از دکتر مصدق به پشتیبانی از او اقدام نمودند تا توانستند این قیام را به نتیجه برسانند. اما رویکرد های غلط و اشتباه مصدق دیری نپائید که قیام ملی زیر لگد های محمد رضا شاه پهلوی از بین رفت.
علی رغم اینکه هیچ گاه ایران از منظر تاریخ نگاران کشوری مستعمره به حساب نیامده است اما نباید تلاش های کشور های غربی را برای استفاده از ثروت ها و منابع طبیعی ایران را نادیده گرفت. اقدامات شرکت نفت انگلیسی که منجر به نهضت ملی شدن صنعت نفت شد را باید در همین راستا مطالعه نمود. چرا که این شرکت استعمار خود را از سال 1280 در ايران آغاز كرده بود و نفت ایران را به مدت 50 سال نه بشكه اي، بلكه به صورت تني خارج مي كرد و در مقابل سود ناچیزی به مسئولان وقت پرداخت مینمود. حسين ملكي، مورخ در اين باره مي گويد: «انگليس، نفت مجاني را از ايران مي گرفت و تعجب اينكه، دولت و ملت ايران هيچ گاه نتوانست اطلاع پيدا كند كه انگليس چه مقدار نفت ايران را قبل از ملي شدن، مجاني و يا با قيمت پايين از ايران خارج کرده است.  لندن فقط در 9 سال قبل از ملي شدن صنعت نفت در ايران، حدود 40 ميليون پوند سود سهام و درآمد مالياتي نصيب خود كرد».
 
اما بررسی های تاریخی همواره نشان میدهد که مردم ایران در هیچ دوره ای ساکت نشسته و با روشنگری نخبگان دینی در راستا کوتاه نمودند دست بیگانگان از ثروت های ملی گام بر میداشتند. قیام هایی که با رهبری رهبرانی مانند مرحوم ملاعلی کنی با منطقی صحیح، برآمده از منطق و پشتوانه‌ی دینی، مانند قاعده‌ی نفی سبیل، به استناد آیه‌ی «لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا» برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور، در مقابل سلطه گری ها ایستادگی کرد.
در همین راستا باید نهضت ملی شدن صنعت نفت را نیز در همین چهارچوب مورد ارزیابی قرار داد. چرا که با توجه به بافت مذهبی جامعه ایران همواره علما و نخبگان دینی در روشنگری توده های مردم نقش حائز اهمیتی داشته اند به گونه ای که با اطمینان میتوان ادعا کرد که اگر پشتیبانی و همراهی علما و بزرگانی همانند آیت الله کاشنی در این قیام نبود، هرگز نتیجه به دست آمده حاصل نمیشد. در همین خصوص مقام معظم رهبری میفرمایند: 
 
«مرحوم کاشانی کسی است که به کمک او دکتر مصدّق و دیگر سرانِ نهضت ملی شدن صنعت نفت توانستند حمایت مردم را به این حرکت جلب کنند؛ و الّا حمایت مردم جلب نمی‏شد. کسی مصدّق را نمی‏شناخت؛ کسی معنای ملی شدن صنعت نفت را نمی‏دانست».
از سوی دیگر بعد از پیام آیت الله کاشانی که توسط دکتر مصدق در مجلس ملی قرائت شد اجتماعی بزرگ از مردم در مسجد شاه (سابق) گرد هم آمدند و در آن سخنرانان در ارتباط با ابطال قرار داد نفت 1312 شمسی به سخنرانی پرداختند و خواستار ملی شدن صنعت نفت شدند. به دنبال این اقدام بود که رزم آرا واکنش تندی از خود نشان داد و اظار کرد: 
«اگر زياد پافشاري كنند مسجد را بر سر كاشاني و مجلس را بر سر مصدق خراب خواهم كرد».
سرانجام این اقدامات که به پشتوانه مردم و رهبری مذهبی سیاسی آیت الله کاشانی و حمایت او از دکتر مصدق اصل ملی شدن صنعت نفت در 24 اسفند 1329 به مجلس شورای ملی ارائه شد و در 29 اسفند در مجلس سنا به تصویب رسید.
اما جای تامل است که با وجود اینکه مردم در سی تیر به خیابان ها ریختند و به فرمان شخص آیت الله کاشانی تا پای جان برای بازگشت مصدق به نخست وزیری مقاومت نمودند و درحالیکه آیت الله کاشانی در برابر تطمیع و تهدید به قتل از طرف قوام مقاومت نمود و حاضر نشد هیچ کس (حتی از جبهه ملی) به جز دکتر مصدق به نخست وزیری برسد، چه عاملی باعث شکست نهضت شد و موجب گردید روند قرار گرفتن حاکمیت ایران در دستان مردم با تاخیری نزدیک به ۵۰ سال روبرو شود.
 
در این راستا میتوان یکی از علل تاثیر گذار در شکست نهضت را تحلیل نادرست در شناخت رهبری نهضت عنوان نمود. چرا که خطاي فاحش مصدق در خصوص این نهضت برخاسته از برداشتي انحرافي از ماهيت جامعه ايران و نهضت مبارزاتي ملت بود که در آن تاکيد بر اسلام و آموزه‌هاي ديني، کمرنگ ديده مي شد و تلاش داشت تا با عنوان مجعول و محدودي چون "ملي‌گرايي" تحليل شود. اين در حالي بود که به اعتراف تمامي کارشناسان و محققين منصف اين رهبري مذهبي و در راس آن پيشوايي آيت الله کاشاني بود که موضوع ملي شدن صنعت نفت را به يک جنبش اجتماعي و نهضت مردمي مبدل نمود و اگر رهبري و هدايت ايشان نبود, نهضت در همان مراحل ابتدايي شکل گيري ناکام مي‌ماند.
 
از سوی دیگر یک روز قبل از کودتای 28 مرداد 1332 آیت الله کاشانی علیرغم تمامی بی مهری ها و اذیت هایی که از طرف دکتر مصدق و طرفداران او دیده بود ، در نامه ای خطر وقوع کودتا را به دکتر مصدق گوشزد نموده و به او پیشنهاد همکاری و اتحاد در جلوگیری از توطئه های دشمنان را می دهد، اما در مقابل مصدق با ادامه رویکرد خود در نامه ای مینویسد «مرقومه حضرت آقا به وسیله آقای حسن زیارت شد. این جانب مستظهر به پشتیبانی ملت ایران هستم. والسلام».
این اشتباه محاسباتی مصدق که گمان میکرد پشتیبانی مردم به خاطر شخص اوست و این همراهی همواره ادامه پیدا خواهد  کرد باعث شد که در کودتا 28 مرداد کار ساز شود. در همین راستا مقام معظم رهبری با اشاره به نقش مرجعیت دینی در جامعه ایران اسلامی میفرمایند:
«ملت ایران را سرانگشت روحانیت - کسی مثل آیةاللَّه کاشانی - وادار میکرد که صحنه‌ها را پُر کند و به میدان بیاید و جان خود را به خطر بیندازد. در ۲۸ مرداد که کاشانی منزوی و خانه‌نشین بود - و در واقع دولت مصدّق او را منزوی و از خود جدا کرده بود - عدم حضور او در صحنه موجب شد که مردم نیز در صحنه حضور نداشته باشند؛ لذا کودتاچیهای مأمور مستقیم امریکا توانستند بیایند و به‌راحتی بخشی از ارتش را به تصرّف درآورند و کودتا کنند. یک مشت اوباش و الواط تهران را هم راه انداختند و مصدّق را سرنگون کردند. پس از آن، دیکتاتورىِ محمدرضاشاهی به وجود آمد که بیست‌وپنج سال این ملت زیر چکمه‌های دیکتاتوری او لگدمال شد و ملی شدن صنعت نفت هم در واقع هیچ و پوچ گردید؛ چون همان نفت را به کنسرسیومی دادند که امریکاییها طرّاحی آن را کردند. هرچه دشمن خواست، همان شد؛ به خاطر جدا شدن از روحانیت و دین. اینها عبرت است.»
 
بعد از نهضت ملی شدن صنعت نفت انگلیسی ها سعی کردند تا با وارد نمودند فشار های مالی و تحریم ها اقتصادی دولت مصدق را از پای در آورند. اعتماد به امریکایی ها مهمترین و تاثیر گذار ترین عامل شکست مصدق و دولت او بود. وی گمان میکرد تا با پناه بردن به دامان امریکایی ها میتواند از پس فشارهای وارد شده برآید اما دیری نپائید که ثمره این اعتماد را در 28 مرداد مشاده نمود.در همین راستا مقام معظم رهبری فرموده اند:
 
«هر ملّتی به آمریکا اعتماد کرد، ضربه خورد؛ حتّی آن کسانی که دوست آمریکا بودند. حالا در کشور ما دکتر مصدّق به آمریکاییها اعتماد کرد؛ برای اینکه بتواند خود را از زیر فشار انگلیس‌ها نجات بدهد، به آمریکاییها متوسّل شد؛ آمریکاییها به جای اینکه به دکتر مصدّق که به آنها حسن ظن پیدا کرده بود کمک کنند، با انگلیس‌ها همدست شدند، مأمور خودشان را فرستادند اینجا و کودتای ۲۸ مرداد را راه انداختند. مصدّق اعتماد کرد، کتکش را [هم‌] خورد؛ حتّی کسانی که با آمریکا میانه‌شان هم خوب بود و به آمریکا اعتماد کردند، ضربه‌اش را خوردند.»