هم اکنون عضو شبکه تلگرام رجانیوز شوید
دوشنبه، 10 ارديبهشت 1403
ساعت 04:04
به روز شده در :

 

 

 

رجانیوز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

 

سه شنبه 14 فروردين 1403 ساعت 14:24
سه شنبه 14 فروردين 1403 14:20 ساعت
2024-4-2 14:24:41
شناسه خبر : 377919
این اقدام تروریستی رژیم صهیونیستی در حالی رخ داده است که اخیرا قطعنامه‌ آتش‌بس جنگ غزه به تصویب شورای امنیت سازمان ملل متحد رسیده است و رژیم در شرایط نامناسبی در عرصه بین المللی قرار دارد.
این اقدام تروریستی رژیم صهیونیستی در حالی رخ داده است که اخیرا قطعنامه‌ آتش‌بس جنگ غزه به تصویب شورای امنیت سازمان ملل متحد رسیده است و رژیم در شرایط نامناسبی در عرصه بین المللی قرار دارد.
گروه بین الملل-رجانیوز: روز سه‌شنبه ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ فروردین رژیم صهیونیستی اقدام به حمله هوایی به مقر دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران در پایتخت سوریه کرد. در پی این اقدام تروریستی چند تن از نیروهای مستشاری جمهوری اسلامی ایران از جمله شهید سردار زاهدی که دارای مصونیت دیپلماتیک بوده و به دعوت دولت سوریه در این کشور حضور داشتند، به شهادت رسیدند. این اقدام تروریستی رژیم صهیونیستی در حالی رخ داده است که اخیرا قطعنامه‌ آتش‌بس جنگ غزه به تصویب شورای امنیت سازمان ملل متحد رسیده است و رژیم در شرایط نامناسبی در عرصه بین المللی قرار دارد. به همین جهت برای بررسی علل حمله تروریستی رژیم به مقر دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران و بررسی گزینه‌های احتمالی برای پاسخ به این حمله تروریستی به سراغ دکتر مهدی سیف تبریزی، کارشناس روابط بین الملل رفتیم.
 
به گزارش رجانیوز؛ مشروح این گفت و گو بدین شرح است:
حمله روز گذشته سابقه داشته است؟ رژیم صهیونیستی حملات تروریستی و متجاوزانه بسیاری در کارنامه خود دارد اما آیا تا کنون حمله به مقر دیپلماتیک کشور ثالثی را در کارنامه خود داشته است؟
مطمئنا خیر. چنین حمله‌ای به اماکن و تاسیسات دیپلماتیک ایران در طول تاریخ درگیری‌های جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی سابقه نداشته است اما تا جایی که من در جریان آن هستم سابقه‌ای از حمله اسرائیل به تاسیسات و اماکن دیپلماتیک کشورهای ثالث در کشورهای مجاور سرزمین‌های اشغالی ثبت نشده است. 
 
به نظر شما علت حمله اخیر رژیم صهیونیستی به مقر دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران چیست؟ برخی حمله را به سفر اخیر رهبران مقاومت اسلامی فلسطین به تهران مرتبط می‌دانند. برخی دیگر نیز حملات اخیر مقاومت اسلامی عراق به بندر اشغالی ایلات و اصابت پهپاد به چند متری ناوچه اسرائیلی را علت اصلی حمله می‌دانند. نظر شما چیست؟
به نظر بنده علت حمله به مقر دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران را بایستی فراتر از سفر سران حماس به تهران یا حملات شب گذشته مقاومت عراق به بندر ایلات بدانیم. به نظر من پرونده فراتر از این داستان‌ها ارزیابی می‌شود. 
 
ایالات متحده آمریکا دو پرونده باز در عرصه بین المللی دارد. یکی جنگ اوکراین و دیگری جنگی که اسرائیل در غزه شروع کرده است. هر دو پرونده با فرسایشی شدن و به دست نیامدن نتایج مطلوب به یک شکلی می‌توان گفت که شکست ایالات متحده را در پی داشته است. در فاصله چند ماه آینده انتخابات ایالات متحده آمریکا را در پیش داریم و دولت بایدن هیچ برگ برنده بین المللی ندارند. بایدن در پروژه‌های بین المللی خود به هیچ عنوان پیروز نشده است. از یک طرف جنگ اوکراین وجود دارد که با عدم تصویب بودجه کمکی به اوکراین و همچنین عدم همراهی و کمک کشورهای اروپایی همراه شده است و جنگ به شکل ناخوشایندی برای آمریکایی‌ها پیش می‌رود و می‌توانیم پیروزی‌هایی را برای روسیه در ماه‌های آینده در جبهه‌های نبرد در نظر بگیریم. از سوی دیگر جنگ اسرائیل وجود دارد که با وجود فرسایشی شدن و وحشی‌گری اسرائیل نه تنها به لحاظ سیاسی و نظامی هیچ پیروزی نصیب ارتش اسرائیل نشده است بلکه از سوی دیگر در شورای امنیت محکوم شد و قطعنامه‌ای تصویب شد که طبق آن بایستی بلافاصله آتش بس در غزه رخ دهد. و همچنین در افکار عمومی جهان اسرائیل به شدت محکوم شد. اسرائیل جایگاه سابق خود در افکار عمومی جهان را از دست داده است و در مجموع ایلات متحده و دولت بایدن در این دو پرونده به شدت رو به شکست قدم بر می‌دارد.
 
از یک سو باید حمله به مقر دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران و حمله به تالار کروکوس مسکو را در یک پازل ببینیم. آمریکا باید برای خروج از بن بست این دو پرونده یک راهکار جدیدی را امتحان می‌کرد. در ماه‌های گذشته اسرائیل بارها به مستشاران نظامی جمهوری اسلامی ایران در سوریه و لبنان حملاتی داشته است. جمهوری اسلامی ایران با اتخاذ تصمیم هوشمندانه‌ای صبر استراتژیک را در نظر گرفته بود و تاکنون جواب‌هایی که به این حملات ارائه شده بود از طریق محور مقاومت و شاخه‌های آن بوده ولی ایران مستقیم وارد درگیری با اسرائیل نشده بود. برای آمریکا و اسرائیل به هر شکل که امکان داشت بایستی ورق برمی‌گشت. اتفاق دیگری که رخ داد حمله به تالار کروکوس مسکو بود که با هوشمندی کرملین و اتخاذ سیاست اجتناب از پاسخ هیجانی و آرامشی که در کشور روسیه برقرار شد این نقشه و بازی سرویس‌های اطلاعاتی ایالات متحده شکست خورد. به نظر می‌رسد که در این شرایط بایستی نقشه دیگری مطرح می‎شد و اینجا بود که اسرائیل به صورت مستقیم تاسیسات دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران را مورد هجوم قرار داد و به نوعی به خاک ایران حمله کرد. این اقدام تروریستی برای امتحان آستانه تحمل ایران رخ داد و به دنبال این بودند که جمهوری اسلامی ایران را به حرکتی هیجانی سوق دهند و ایران را وارد یک درگیری منطقه‌ای کنند. در این صورت بود که اسرائیل می‌توانست ایلات متحده آمریکا و اروپایی‌ها را وارد جنگ کند و یک بحران بین المللی را ایجاد کرده و اسرائیل را از باتلاقی فعلی نجات دهد.
 
با توجه به تحلیلی که ارائه کردید به نظر شما پاسخ به این حمله بی سابقه بایستی به چه شکل باشد؟ 
به نظر می‌رسد هرگونه اقدام شتاب زده از سوی ایران می‌تواند کمک به اسرائیل برای بیرون آمدن از باتلاقی که الان در آن گیر کرده باشد. اگر همین روند در دو جبهه و پرونده سیاست خارجی و بین الملل آمریکا ادامه پیدا کند و روسیه در جبهه اوکراین روند پیروزی‌هایی که به دست می‌آورد را حفظ کند و درآینده با عملیات‌های جدید مناطق بیشتری را در اوکراین تصرف کند و همچنین شکست‌های سیاسی و نظامی اسرائیل در منطقه غزه ادامه یابد، مطمئنا می‌تواند به شکست ایالات متحده در هر دو پرونده بیانجامد.
ورود روسیه و ایران به هرگونه تنشی که در ماه‌های آینده منتهی به انتخابات آمریکا رخ دهد، می‌تواند به سود آمریکا و رژیم تمام شود. مثلا تنش در منطقه قفقاز کمکی است به ایلات متحده برای خروج از بن بستی که در دو پرونده موجود با آن مواجه شده است. به نظر من جواب ایران همچنان می‌تواند یک صبر استراتژیک باشد. 
 
عدم ورود مستقیم ایران به این پرونده و استفاده از اهرم‌های شاخه مقاومت می‌تواند پاسخ مناسبی برای این اقدام تروریستی در نقاط دیگر جهان و توسط شاخه‌های محور مقاومت باشد ولی نباید به صورت مستقیم وارد هیچگونه درگیری با اسرائیل شد.
 
انتهای پیام/