هم اکنون عضو شبکه تلگرام رجانیوز شوید

 

 

 

رجانیوز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

 

پنجشنبه 24 اسفند 1402 ساعت 00:37
پنجشنبه 24 اسفند 1402 00:32 ساعت
2024-3-14 00:37:21
شناسه خبر : 377233
شیخ احمد جنتی در یکی از محله‌های قدیمی و مومن اصفهان در خانواده‌ای کم بضاعت، اصیل و عالم متولد شد. شیخ هر چندسال یکبار سری به زادگاه قدیمی خود می‌زند تا مزار پدر و مادرش را زیارت کند.
شیخ احمد جنتی در یکی از محله‌های قدیمی و مومن اصفهان در خانواده‌ای کم بضاعت، اصیل و عالم متولد شد. شیخ هر چندسال یکبار سری به زادگاه قدیمی خود می‌زند تا مزار پدر و مادرش را زیارت کند.
محمدهادی نصر، فعال رسانه‌ای در یادداشتی با عنوان «به بهانه خداحافظی شیخ انقلاب از مجلس خبرگان» نوشت: آقای جنتی در آخرین جلسه خبرگان رهبری، مسئولین را نصیحت کرده‌اند که «باتوجه به اینکه به استقبال عید می‌رویم باید به یاد مردم فقیر و گرسنه باشیم. اسلام و پیغمبر و امیرالمؤمنین راضی نیستند یکی از یاران ایشان گرسنه بماند. تاجایی که می‌توانیم باید به داد مردم برسیم و باید در این ایام دل همه شاد شود. از مسئولین می‌خواهم که برای مشکلات اقتصادی مردم تلاش کنند».
 
این البته اولین بار نیست که آشیخ احمد مسئولین را سفارش به حل مشکلات مردم می‌کند؛ بالاخره فرق است بین کسی که به زندگی ساده‌اش شهره است و سفارش مردم را به مسئولین می‌کند، با کسی که علی‌رغم زندگی پر زرق و برق خود و فرزندانش، مردم را سفارش به پوشیدن لنگ می‌کند!
 
آشیخ احمد علی‌رغم یک عمر مجاهدت شبانه-روزی‌اش، هنوز هم که هنوز است سوار ماشین قدیمی و ساده‌اش می‌شود و تغییری در وضعیت زندگیش نداده است. زی طلبگی آشیخ احمد آنچنان مشهود است که دوست و دشمن نمی‌توانند منکر ساده زیستی‌اش شوند؛ اصلا معروف است که نقل محافلی که آشیخ احمد در آن سخن می‌گوید توصیه به ساده‌ زیستی و حفظ زی طلبگی است. 
 
آشیخ احمد در حالی که مجموعه‌ای از مسئولیت‌های مهم پس از انقلاب را داشته هیچگاه پی ثروت نرفته و هیچگاه میل کسب قدرت نداشته است. هنگامی که تشخیص داده قادر به ادامه مدیریت سازمان تبلیغات نیست، خودش از آن سمت استعفا داده است. به عنوان اولین خطیب جمعه منصوب رهبری، وقتی خطابه نماز جمعه را در میان فعالیت‌های خود مهجور دیده، درخواست کناره‌گیری کرده و حالا که به شرایط سنی خاصی رسیده با اینکه ریاست مجلس خبرگان را بر عهده داشته، داوطلب مجلس خبرگان بعدی نشده است!
 
شیخ انقلاب هیچگاه از عمل به تشخیص خود و آنچه تکلیف می‌دانست، نترسید. چه آن زمان که در راه مبارزه با طاغوت، زندانی و تبعید می‌شد و همراه با شهید بهشتی و علامه مصباح مدرسه حقانی را تاسیس می‌کرد. چه آن زمان که از حب فرزند خود که دچار انحراف شده بود گذشت و چه آن زمان که به علت عدم تایید صلاحیت برخی از شخصیت‌های مشهور سیاسی همچون هاشمی رفسنجانی، مورد هجمه قرار گرفت.
 
فارغ از ارزیابی عملکرد او در شورای نگهبان، آنچه همگان بر آن معترف‌اند این است که آقای جنتی در جهت نفع شخصی تصمیمی نمی‌گیرد و ذره‌ای به فکر «زنده باد و مرده باد» پس از تصمیمش نیست. همین مولفه است که او را به شخصیتی ممتاز در انقلاب اسلامی تبدیل کرده است.
 
شیخ انقلاب برخلاف برخی مبارزین انقلابی، «آقازاده پروری» نکرد. اجازه نداد اعمال اولادش، زنجیر دست و پا گیر مجاهدتش شود و حب اولاد او را از شمشیر زدن در راه حق باز دارد؛ چه آن زمان که فرزندش تحت تاثیر افکار انحرافی مجاهدین خلق به مبارزه با مردم برخواست و کشته شد و چه آن زمان که فرزند دیگرش در هنگام صدارت وزارت ارشاد مقابل برخی اصول انقلاب ایستاد، ذره‌ای از مواضع اصولی خود عقب نَنِشست. 
 
آشیخ احمد هیچگاه سفره انقلاب را ارث پدری ندانسته و در همه دولت‌ها مسئولین را به رسیدگی به مشکلات اقتصادی مردم و آرمان عدالت فراخوانده است. همچنین او هیچگاه راضی به استفاده از رانت برای خود و خانواده‌اش نشد.؛ یکی از فرزندانش کارمند سازمان تبلیغات اسلامی و فرزند دیگرش در همان محله‌ی پدریش، لادان اصفهان، به شغل شریف نجاری مشغول است.
 
جدای از شوخی‌ها و طنزهایی که به گفته نزدیکان، دستمایه شوخی خود شیخ انقلاب هم هست و از آن‌ها ناراحت نمی‌شود، اصلا مایه تعجب نیست که دشمن، نه فقط از طولانی شدن سن او، بلکه از ثانیه به ثانیه عمر ایشان عذاب شود و از غیض دست به تمسخر و لودگی بزند. تطور در سطور زندگی این عالم مجاهد، نشان می‌دهد که او لحظه‌ای از پیگیری آنچه سربازی امام زمان(عج) می‌داند باز ننشسته و حتی حالا در دهه دهم زندگیش هم نه از مجاهدت شبانه روزی خسته شده و نه از ملامتِ ملامت‌گران افسرده! دشمنان حق دارند که از غیض امتداد نور ایمان در لحظه به لحظه زندگی او دندان به هم بفشارند. هم پیش از انقلاب در صدر مبارزین بود و هم پس از انقلاب در صف مجاهدین. هم در علم حوزه سرآمد بود و هم در مبارزه با طاغوت الگو.
 
مرور مراودات و اعتماد خاص حضرت امام خمینی(ره) و امام خامنه‌ای(مدظله) در نسبت با آیت الله جنتی نیز نشانه‌ای برای اثبات عظمت این شخصیت است.
 
امام در دیداری که با قضات اصفهان در تاریخ ۱۳۸۵/۳/۲۳ داشتند، در انتهای جلسه خطاب به قضات فرمودند: «... از آقای جنتی هم متشکرم که با همراهی شما تشریف آورده اند، البته ایشان از اشخاص بزرگ این جا هستند و لیاقت برای همه مسائل را دارند. امیدوارم که با همراهی ایشان همه آقایان در خدمتی که محول به آنهاست، به طور شایسته عمل کنند».
 
در تیرماه ۶۴، امام خمینی پس از آنکه اختلاف و قائله‌ای بین علمای شیراز پیش آمده بود، در حکمی آشیخ احمد جنتی را به عنوان نماینده خود جهت رفع این اختلاف انتخاب کرد: «... لهذا از جنابعالی، پس از تقدیر از زحماتتان در طول انقلاب، تقاضا می‌‌کنم که سفری به شیراز نموده و با حضرات آقایان حجج اسلام، آقایان دستغیب ـ دامت افاضاتهم ـ و جناب حجت الاسلام آقای حائری، امام جمعۀ محترم، ملاقات و حساسیت موقع را گوشزد نمایید، که مبادا مخالفین ایجاد اختلاف نموده و استفاده‌های نامشروع نمایند».
 
 
همچنین در حکم انتصاب او به ریاست سازمان تبلیغات اسلامی توسط امام در ۱۴ فروردین ۱۳۶۸، چنین آمده: «روشن است شما که از افراد متدین خوب و با سابقه طولانی در مبارزات می‌باشید و عمری را در حوزه‌های علمیه سپری کرده‌اید، می‌توانید خدمات ارزنده‌ای به اسلام و انقلاب بنمایید».
 
در ماجرای کشتار وحشیانه مسلمانان بوسنی هرزگوئین توسط صرب‌ها او بود که داوطلبانه پیگیر مصائب مسلمانان مظلوم و مستضعف بود و به نمایندگی از رهبر انقلاب به بوسنی رفت و پس از آن نیز مسائل آن‌ها را پیگیری می‌کرد.
 
شیخ با کوله باری از مسئولیت ها و مجاهدت‌ها هیچگاه خود را بالاتر از ستون خیمه انقلاب ندانست و همواره خود را سرباز معرفی کرد.
 
مرور مجاهدت‌ها و منش و روش سلوک سیاسی-اجتماعی آیت الله جنتی یادآور این روایت مشهور است: مردی از قم، مردم را به سوی خدا دعوت می‌کند، افرادی گرد او جمع می‌شوند که قلب‌هایشان همچون پاره‌های آهن ستبر است که بادهای تند حوادث، آنان را نمی‌لغزاند، از جنگ خسته نشده و نمی‌ترسند، اعتماد آنان بر خداست و سرانجام کار از آن پرهیزکاران است.
 
شیخ احمد جنتی در یکی از محله‌های قدیمی و مومن اصفهان در خانواده‌ای کم بضاعت، اصیل و عالم متولد شد. شیخ هر چندسال یکبار سری به زادگاه قدیمی خود می‌زند تا مزار پدر و مادرش را زیارت کند. پدرش آقا ملاهاشم از علمای قدیم اصفهان و طبیب دوار منطقه غرب اصفهان بود. قدیمی‌های محل نقل می‌کنند که برای خیلی از کارها به حاج آقا مراجعه می‌کردند و«آقا» کسی را رد نمی‌کرد؛ برای پرسیدن مسائل شرعی و احکام گرفته تا رفع و رجوع دعواهای حقوقی خانوادگی بر سر ارثیه. حرف آقاملاهاشم حجت بود و تمام کننده. حتی حالا که نزدیک به نیم قرن گذشته، برای مردم محله لادان و محله‌های اطراف آن، اعتبار امضای آقا ملاهاشم پای قول‌نامه‌ها، خیلی بیشتر از اعتبار مهر اسناد رسمی ثبت شده دستگاه شاهنشاهی‌ست.
 
آقا ملاهاشم شاگرد حاج آقا رحیم ارباب از علما و عرفای بزرگ اصفهان بود. حاج آقا رحیم به آقا ملاهاشم نظر خاصی داشت و بسیاری از مردم را به آقا ملاهاشم ارجاع می‌داد. اهالی محله لادان، آقا ملاهاشم را به صبر و متانت و تواضع و میانه روی می‌شناسند.
 
یقینا اثر اعمال نیک آقا ملاهاشم و مراقبت‌های او بود که چنین فرزندی را برای سربازی انقلاب تربیت کرد. و او همانطور بود که پدرش بوده؛ «اشداء علی الکفار و رحماء بینهم.». «و من المومنین رجال صدقوا ما عاهدو الله».


 

 

 

 

https://zamzam.ir/#home