هم اکنون عضو شبکه تلگرام رجانیوز شوید
دوشنبه، 10 ارديبهشت 1403
ساعت 08:32
به روز شده در :

 

 

 

رجانیوز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

 

يكشنبه 17 دى 1402 ساعت 20:07
يكشنبه 17 دى 1402 20:02 ساعت
2024-1-7 20:07:38
شناسه خبر : 373801
این روزها نه فقط مردم و طیف خاکستری جامعه، بلکه استوری و توییت‌های انقلابی‌ها و ارزشی‌های به اصطلاح هسته‌ سخت حامی نظام است که از پاسخ‌ جدی و قاطع ندادن به حملات اسرائیل گله و نقد دارد.
این روزها نه فقط مردم و طیف خاکستری جامعه، بلکه استوری و توییت‌های انقلابی‌ها و ارزشی‌های به اصطلاح هسته‌ سخت حامی نظام است که از پاسخ‌ جدی و قاطع ندادن به حملات اسرائیل گله و نقد دارد.
امین فرج‌الهی، فعال رسانه‌ای در یادداشتی با عنوان « آقایان! با مردم حرف بزنید» نوشت: مدتهاست اسرائیل می‌زند و ما جواب در خوری نمی‌دهیم. مردم در کف جامعه مطالبه‌ی پاسخ جدی دارند و می‌گویند بزنید تا طرف حساب کار دستش بیاید و جری‌تر نشود. این طرف زدن‌های متعدد پایگاه‌های ایران در سوریه، ترورهای هدفمند و سوژه‌های مهم مثل شهید سیدرضی، و قدامات تروریستی در قلب ایران؛ در مقابل اظهارنظرهای مسئولین که «بله، بله» انتقام که گرفته خواهد شد و البته که ما به تله‌ی جنگ و تنش اسرائیل کشیده نخواهیم شد و هشیاریم. هی طرف می‌زند و هی ما موضع می‌گیریم و وعده می‌دهیم و باز تکرار این چرخه.
 
فارغ از درست بودن یا نبودن تز «کشیده نشدن به تله‌ی جنگ‌طلبی اسرائیل»، بالاخره این نگاه، استدلال و پشتوانه‌ای دارد. نمی‌دانم چرا مسئولین مملکتی و تصمیم‌سازان این مساله، احساس نیاز نمی‌کنند در این باره با مردم حرف بزنند. یکی از خوبی‌های دهه شصت این بود که مسئولین و سران مملکت و چهره‌های مختلف می‌آمدند منطق یک رفتار یا تحلیل یک اتفاق را برای مردم توضیح می‌دادند و آن را «تبیین» می‌کردند. اینکه چرا این کار را می‌کنیم یا نمی‌کنیم، چرا فلان اتفاق این مدلی پیش رفت؟ تحلیل نظام درباره این قضیه چیست و استدلال‌هایش چیست؟ اصلا یکی از کارویژه‌های خطبه‌های دهه شصت آیت‌الله خامنه‌ای و آقای هاشمی و برخی ائمه جمعه موثر و صاحب‌تحلیل همین بود. این تحلیل‌کردن‌ها و با مردم حرف‌زدن‌ها، برای جامعه «ادراک‌سازی» می‌کرد و نظام تحلیلی جامعه و حکومت را به هم نزدیک می‌کرد.
 
اما حالا مسئولین فقط به سخنرانی‌های اعلام‌موضعی بسنده می‌کنند. تریبون‌ها و افراد  تحلیل‌گر و تغذیه‌گر بدنه‌ی تحلیلی‌‌ِ جامعه، جایشان را به قرارگاه‌های «هشتگ‌ ترند کن» داده‌اند. همراهیِ عمومی مردم، در هم‌نظر و هم‌افق‌شدن با نگاه حاکمیت است که بروز عینی و واقعی دارد، نه در ترندشدن فلان هشتگ ابلاغی و دستوری که بولتن شود و برود روی میز آقایان. جنگ روانی، باید مخاطبش دشمن باشد، نه مردم و جامعه‌ی خودمان. مردمی که سوال و ابهام و مطالبه دارند، با گزارش خبری ترندشدن فلان هشتگ در توییتر، «تبیین و توجیه و اقناع» نمی‌شوند. جامعه و مردم را باید با تحلیل‌دادن، تغذیه کرد؛ نه با هشتگ و پویش پیامکی و راهپیمایی. 
 
این روزها نه فقط مردم و طیف خاکستری جامعه، بلکه استوری و توییت‌های انقلابی‌ها و ارزشی‌های به اصطلاح هسته‌ سخت حامی نظام است که از پاسخ‌ جدی و قاطع ندادن به حملات اسرائیل گله و نقد دارد. آقایان مسئول در ستاد کل نیروهای مسلح و شورای عالی امنیت ملی که به هر دلیل و استدلالی، فعلا تزشان چیز دیگری است، احساس نیاز نمی‌کنند که باید برای جامعه، «جهاد تبیین» کنند تا اگر نظرشان درست است، مردم هم قانع شود و پاسخ سوالاتش را بگیرد و مثل اسپند روی آتش بالا و پایین نپرد؟ احساس نمی‌کنند رها کردن مردم در بی‌تحلیلی، آن هم زیر بمباران عملیات رسانه‌ای روانی اسرئیل در ایران‌اینترنشنال و کف توییتر و شبکه‌های مجازی، اشتباه است؟