
توصیههای مکرر رهبرانقلاب به «تقویت مبانی معرفتی» دقیقا به چه چیزی اشاره دارد؟/ دوره آموزشی که رهبرانقلاب به گذراندن آن توسط دانشجویان اصرار دارند/ «طرح ولایت» بهترین مصداق تقویت مبانی دینی
گروه معارف-رجانیوز: «تقویت مبانی دینی و معرفتی» گذارهای است که رهبرانقلاب بارها به مردم و به خصوص دانشجویان تاکید کرده اند. امری مهم و ریشهای که انحراف و انفعال را مانع میشود و به قوت فکری و عملی جریان انقلابی منتهی خواهد شد. واکاوی ریزشهای پس از انقلاب به خوبی نشان میدهد که مبانی سست و بی ریشه چگونه میتواند خواص و بدنه مردمی را دچار تذبذب و انحراف کند.
به گزارش رجانیوز: در همین خصوص با حجت الاسلام الهی راد عضو هیات علمی موسسه امام خمینی(ره) و از شاگردان آیت الله مصباح یزدی گفت و گو کردیم تا ایشان چیستی و چگونگی تقویت معرفت دینی از نگاه رهبرانقلاب را تشریح کنند.
متن کامل مصاحبه ایشان در اختیار مخاطبان رجانیوز قرار گرفته است:
*جناب آقای الهیراد، مدتي است كه حضرت آقا در ديدارهاي دانشجوئي روي مباني معرفتي تكيه ميكنند. مباني معرفتي چيست و اهميتش از كجا ناشي ميشود؟
اَعُوذُ بِالله مِنَ الشّيطانِ الرَّجيم. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم وَ بِهِ نَستَعين. در طول دهههاي اخير يكي از توصيههاي جدي مقام معظم رهبري كه به جوانان و به ويژه دانشجويان داشتهاند، ضرورت تقويت مباني معرفتي بوده كه آخرين مورد آن هم در 28 ارديبهشت 99 در ارتباط تصويري حضرت آقا با تشكلهاي دانشجوئي بود و ايشان بسيار با صراحت و قاطعيت، مثل هميشه، ضرورت تقويت مباني معرفتي را مطرح كردند.
چرا مقام معظم رهبري با اين صراحت و در اين حد روي اين مسئله تأكيد ميكنند؟ من يكسري تعابير را از حضرت آقا خدمت شما عرض ميكنم تا ببينيم ايشان اساساً چرا بحث تقويت مباني معرفتي را مطرح ميكنند؟ با توجه به پيام آقا در سالروز تشکیل جامعه اسلامی در سال 98، توصیه اکید ایشان نسبت به تشكلهاي دانشجوئي اين دو جمله است: اولاً «امروز كشور بيشتر از هميشه به عناصر مؤمن حزباللهي نياز دارد». و ثانیاً «هر چه ميتوانند روي مباني پافشاري كنند». من در فرمايشات مختلف آقا ديدم كه ايشان بين اصطلاح «حزباللهي» با تعبیر «از بن دندان معتقد و برخورداری از مباني محكم»، پيوند برقرار ميكنند. يعني فرمايش ايشان اين است كه اگر بخواهيد يك حزباللهي واقعی تراز انقلاب اسلامي را معرفي كنيم، اين عنصر كسي است كه در قدم نخست مباني محكمي داشته باشد. چنانكه مقام معظم رهبري در تبیین شاخص های جوان مؤمن انقلاب ميفرمايند، اولين شاخص آن است که به مباني و ارزشهاي اسلامي پایبند باشند.
در سال 72 در ديداري كه هيئت دولت كارگزاران خدمت آقا بودند، ایشان به بحث حزباللهي اشاره ميفرمايند: «در محيط وزارتخانه بايد كساني را آورد كه به اين راه و هدف از بندندان معتقد باشند. اين شرط اول است.» باز آقا به عنوان تأكيد ميگويند از «بن دندان معتقد»، «براي اينكه اگر از بندندان معتقد نباشد، اگر توانائي و كارداني هم داشته باشد، آن توانائي و كارداني در خدمت در راهي كه شما داريد برايش تلاش ميكنيد، به كار نخواهد افتاد. اين امري طبيعي است.» بعد در ادامه اين فرمايش ميگويند، «عرض من اين است كه در محيط وزارتخانه، آن جو حزباللهي را غالب كنيد، با همان بار معنائياي كه کلمه حزباللهي دارد.» بعد در ادامه ميگويند، «بايد آدمهاي متدين بر سرنوشت تشكيلات حاكم باشند.» يعني در رویکرد معظم له، حزباللهي متدين کسی است که از بُن دندان و بصورت بنیادین معتقد به اسلام ناب باشد.
خوب در این سخنرانی اخیر ایشان برای تشکل های دانشجویی بر دو حوزه خودسازی تأکید ویژه شده است؛ یکی خودسازي معنوي و دیگری خودسازي معرفتي. خودسازی معنوی یعنی توجه به مسائل اخلاقی را فرمودند براي اين است كه دچار انفعال و نااميدی نشويم. اما خوسازی معرفتی را برای جلوگیری از انحراف مطرح نمودند. اگر ميخواهيد از انحراف جلوگيري بشود، بايد به دنبال تقویت مباني معرفتي برويد، چرا؟ زیرا ارزشها يعني مجموعه بايدها و نبايدها در موضوعات فردی و اجتماعي مبتني بر باورهائي هستند. باورها يعني همان مبانی معرفتی و عقايد. اگر خداي ناخواسته نسبت به این مبانی سست و سطحي باشیم، يعني برای دینداری مان مباني محکمی نداشته باشيم و عقايدمان را بصورت سطحی و یا احساسی صرف قبول کرده باشیم، بصورت طبیعی نسبت به اين هنجارها و ارزشها بيتفاوت شده و حتی دچار انحراف اخلاقي، فكري، سياسي، اقتصادي و ... خواهیم شد.
نکته جالب توجه این است که مقام معظم رهبری 25-7-1385 در دیدار دانشجویان نمونه و نمایندگان تشکلهای مختلف دانشجویی می فرمایند «ما در نظام بحمدالله پيشرفتهائي داشتهايم، ولی همچنان کار در ابتدای خود قرار دارد؛ ما اولِ راهیم؛ ما ابتدای راهیم». حالا كه در ابتداي راه هستيم، آقا می فرمایند بايد دو كار را انجام بدهيم: اولاً باید نظام را از لحاظ مبانی معرفتیاش کامل کنیم. ثانیاً بنای نظام را باید بر اساس آن مبانی معرفتی کامل کنیم. خوب اولين كاري كه بايد انجام بدهيم اين است كه بايد مباني معرفتي را كامل كنيم، چرا؟ چون ممكن است در كشور كارهاي خوب زيادي داشته باشيم، به عنوان ساختار و ساختمان اين نظام و ساختهاي تشكيلاتي و سياسي و فرهنگي و اجتماعياي كه در نظام ايجاد ميشود؛ آقا ميفرمايند اگر آن مباني معرفتي نباشند، بناي نظام را ميخواهيد براساس چه پایه هایی بنا كنيد؟ مسأله این است که آیا اين ساختهاي اجتماعي، تشكيلاتي، سياسي و... اساس و بنيان دارند يا ندارند؟
اگر يك جوان مؤمن بخواهد در عرصه فعاليتهاي فرهنگي و تشکیلاتی وارد شود، اما آن پايههاي لازم را نداشته باشد، بدین معناست که ساختمان و ساختار فرهنگ را بصورت معلق و بر روی هوا بنا كرده است؛ همانند يك ساختمان پنجاه طبقه كه انسان روي زمين و بدون فوندانسيون بنا كند، بديهي است كه سست است. به همين دليل آقا اصرار دارند كه به تقويت مباني معرفتي بپردازيم.
اگر قرار است در كشور به دنبال كارهاي خوبي مثل سبك زندگي، فعاليت سياسي تمیز، حركتهاي تشكيلاتي، و جنبش اقتصادي برويم، آقا ميفرمايند اگر پايه نداشته باشيد چگونه می خواهید بنای درستی را در همان حوزه فعاليت خودتان تشكيل بدهيد؟
نكته ديگر اين است كه ما در فعاليتهاي خودمان نياز به حجيّت داريم. ما وقتي يك فعال فرهنگي و يك عنصر تشكيلاتي هستيم و يك كسي هستيم كه ميخواهيم در عرصه انقلاب فعاليت كنيم و انقلاب را به اهدافش برسانيم، آيا ملاكي براي تشخيص صحت فعالیت تشكيلاتي داريم يا نداريم؟ همه ما جوانان انقلابي دغدغه كار فرهنگي داريم. كدام كار فرهنگي مطلوب است؟ از كجا بايد بفهميم؟ سئوال اينجاست كه آيا بدون مباني معرفتي عميق و محكم و نظام معرفتی مستحکم ميتوانيم تشخيص بدهيم كه الان كار فرهنگي مطلوب چيست؟ آيا در زمين دشمن بازي ميكنيم يا در زمين دوست؟ آيا داريم به نفع دشمن فعاليت ميكنيم يا به نفع دوست؟ آیا اولويتهاي فعاليتهاي تشكيلاتي و فرهنگي را رعایت می کنیم یا نه؟ گر مباني معرفتی و نظام فكري صحيح را نداشته باشد، به ميدان مبارزۀ فرهنگی ميرویم و شمشير ميزنیم، اما معلوم نيست كه آيا اين شمشير را به سمت خودي يا به سمت دشمن گرفته ایم. پس بحث حجيّت تشكيلاتي بحثي بسيار مهم است که برای برخورداری از آن نیازمند مباني هستیم.
نكته ديگري كه بايد مورد توجه قرار بدهيم، بحث استقامت در باور به انقلاب است. امام صادق«ع» ميفرمايند، « المؤمن كالجبل الراسخ لا تحرّكه العواصف» مؤمن مثل كوه محكم است و باد و طوفانها او را زمين نميزند. اگر فكر انسان مبنا و ريشه و پايههاي درستي نداشته باشد، ثبات قدم و استواري وجود ندارد و يك باد یا طوفانی از شبهات، حمله و فشارهای رواني، توهين یا جسارت دیگران موجب سست شدن او ميشود. گاهی اوقات در مسائل اجتماعي و فرهنگی سست و بياعتنا ميشويم، چرا؟ چون كارمان اساس ندارد. وقتي مباني فكري و معرفتي ما تقويت نشوند، چگونه ميتوانيم ثبات قدم داشته باشيم؟
مقام معظم رهبری همانند سخنرانی اخیر خویش، در موارد کثیر دیگری نیز مسأله «حضرات پشیمان» را مطرح فرمودند و نسبت به کسانی که روزی خیلی محکم پای انقلاب بودند، ولی بعدها سقوط کردند، گوشزد کردند. جالب این است در این موارد عمدتاً علت سقوط را عمق نداشتن در مبانی دانسته اند.
برای مثال، معظم له سوم خرداد 95 در دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین_علیه السلام فرمودند: «مشکل اینهایی که می بینید یک روز تندتر از همه تندهایند و یک روز 180درجه به این طرف می غلتند، عمق نداشتن آن ایمان است».
و یا 17 / 7 / 1384 در دیدار هیئت دولت فرمودند: «كسانی كه پایشان لغزید، خیلی از مواردش را كه ما دیدیم، ناشی بود از عدم تعمق در امر دین و معارف اسلامی؛ شعائری بود، شعارهایی بود، احساساتی بود، بر زبانشان بود، اما در دلشان عمق نداشت. لذا در گذشته ما كسانی را دیدیم كه آدمهای خیلی تند و داغ و پُرشوری هم بودند، بعد صد و هشتاد درجه وضع اینها عوض شد».
چنانکه در دیدار اخیر دانشجویی در باب علت ثبات قدم برخی از مؤمنان انقلابی فرمودند: «کسان دیگری در همان زمان بودند ــ ما میشناختیم افراد را، بنده قبل از انقلاب با خیلی از این افراد آشنا بودم در همین مجموعههای گروهی و مانند اینها ــ که قرص و محکم ایستادند؛ چون مبانی فکریشان درست بود، با کتابهای شهید مطهّری مرتبط بودند، با تفکّرات علّامه طباطبائی آشنا بودند، با حرفهای مرحوم شهید صدر آشنا بودند، مبانی فکری و معرفتیشان محکم بود، [لذا] قرص و محکم ایستادند».
اختلافات فرهنگي و اجتماعي بين مؤمنين و انقلابيون به چه دليلي پديد ميآيند؟ يكي از مهمترين عوامل اختلاف ميان مؤمنين و انقلابيون اين است كه مباني آنها مشترك نيست. يعني ما گاهي اوقات ناخواسته ميخواهيم با مبناي ليبراليسم غربي با همسنگر خودمان در جريان فرهنگي همفكر بشويم و يك كار تشكيلاتي مشترك فرهنگي را راه بيندازيم. مگر چنين چيزي ميشود؟ بدون برخورداري از مباني معرفتی مستحكم و نظاممند، ما نميتوانيم به يك وحدت تشكيلاتي درست برسيم و به همين دليل مشاهده ميكنيم كه در جريان های درون انقلاب چه پرخاشگريهائي عليه همديگر راه می اندازند. چنانکه مقام معظم رهبری در همین سخنرانی اخیر خویش ضعف مبانی معرفتی را علت این تقابل های خطرناک دانسته اند: «چون مبانی معرفتیشان ضعیف بود، پایههای معرفتیشان محکم نبود ــ حالا به هر دلیلی محکم نبود ــ اینها جذب گروههای التقاطی شدند و از یک جوان مؤمن سالمِ اسلامطلب و مؤمن تبدیل شدند به کسانی که بر روی هممیهن خودشان اسلحه کشیدند. منشأ همهی اینها همان عدم استقرار فکری بود».
حضرت آقا در سخنان اخيرشان به آرمانخواهي و عدالتخواهي اشاره كردند. مگر بچههاي آرمانخواه و عدالتخواه ما خداي ناخواسته دنبال انحراف و تخريب هستند؟ من به افراد نفوذي كاري ندارم، ولي اكثر اين دوستان به دنبال حفظ انقلاب و تحقق عدالت و بقاي انقلاب و حفظ و صيانت ولايت مطلقه فقيه هستند. پس چرا اين جريانها گاهي مقابل هم قرار ميگيرند و به تعبير حضرت آقا پرخاشگريهاي بدي هم اتفاق ميافتد؟ به خاطر اين است كه در مباني معرفتي عمق و درك لازم را نداريم و اشتراك مباني بين ما وجود ندارد. به همين دليل دو جريان عدالتخواه در مقابل هم قرار ميگيرند و نميتوانند در يك سنگر با هم جمع بشوند و در مقابل دشمن، وحدت تشكيلاتي داشته باشند. اين برميگردد به اينكه انسان بايد آن مباني را تقويت كند كه اگر اين اتفاق نيفتد، يكمرتبه ميبينيد كه خداي نكرده جريان خوارج به بهانههاي مختلف به وجود می آید. خوارج كه از ابتدا دشمن اميرالمؤمنين(ع) نبودند، اما به اسم اسلام، قرآن و رسولالله(ص) آمدند و در مقابل اميرالمؤمنين(ع) صف كشيدند، آن هم كساني كه همسنگرهاي اميرالمؤمنين(ع) بودند. هنگامي كه زيرساختها درست نباشند، همسنگرهاي ايشان هم اميرالمؤمنين(ع) را دشمن دين و عدالت ميدانند و ميگويند در فلان برخوردي كه كرده، خلاف عدالت عمل كرده است. فلان مسئول را در فلان جا برخلاف عدالت نصب يا عزل كرده است، چرا؟ چون اينها زيرساخت فكري لازم را ندارند.
مقام معظم رهبری کسب بصیرت را منوط به فهم درست از مبانی میدانند. ایشان ۱۳ / ۰۶ / 78 در دیدار دانش جویان بسیجی شرکت کننده در دوره معرفتی طرح ولایت می فرمایند: «تفکّر فلسفی اسلام و فهم درست از مبانی اسلامی، كاری میكند كه انسان در هر لحظهای از لحظات، احساس میكند در كجای راه و به سمت كدام هدف حركت میكند؛ قدرت تحلیل برای حوادث مییابد و وظیفهی خودش را در هر شرایطی تشخیص میدهد. امروز باید جوان ما اینگونه باشد. البته دشمن، خوشش نمیآید. دشمن هرجا چنین چیزهایی را مشاهده كند، هرطور بتواند با آن مبارزه میكند». همچنین 17/5/81 دردیدار دانشجویان بسیجی طرح ولایت می فرمایند: «این معرفتها باید ملاك فعالیت سیاسی را هم به دست شما بدهد. در یك جامعه زنده همه موظف به تلاش سیاسی هستند. تلاش سیاسی غیر از سیاستزدگی است. غیر از سیاستبازی است. تلاش سیاسی یعنی؛ آگاه شدن از جریان كنونی جامعه و خطراتی كه آن را تهدید میكند و مشخص كردن جبهه دوست و جبهه دشمن و گرفتن موضع مناسب در مقابل آنها. این آن فهم سیاسی است كه برای همه لازم است و باید با ملاكهای ناشی از همین معرفت اسلامی باشد. اگر این ملاكها در دست یك فعال سیاسی نباشد، جبههها را اشتباه میكند، جبهه حق و باطل را با هم مخلوط میكند، از هم تمیز نمیدهد».
*اين مباني و ارزشهائي كه به آنها اشاره كرديد دقیقا كدامند و آنها را بايد از كجا احصا كرد؟
مباني معرفتي به لحاظ مفهومي يعني پايهايترين گزارههاي معرفتي كه به شكلگيري اصول و ارزشهاي ديني فرد تأثيرگذار هستند و به سبک زندگی انسان جهت ميدهند. اينكه حضرت آقا ميفرمايند مباني معرفتي يعني چه؟ منظور ايشان از مباني معرفتي يعني بنيانهاي فكري كه يك مسلمان در زیرساخت های فكري خودش به آن نياز دارد. منتهي بنده در فرمايشات مختلف حضرت آقا سه عنصر را به عنوان ويژگيهاي مباني معرفتي می بینم که عبارتند از: 1. بنياديبودن؛ 2. استحكام؛ 3. نظام مندی.
يعني باید معارف دین را با رویکرد بنیادین و قاطع و منظومه وار در مرحله اول از طريق عقل و در مراحل بعدی از طريق آيات و روايات در خودمان تقویت کنیم. مثلاً اگر بحث خداشناسي مطرح ميشود، اينگونه نباشد كه خدا را صرفاً به صورت عاطفي و احساسي قبول كرده باشيم، بلكه باید نخست مباحث خداشناسي را با رويكرد عقلي و با دلايل محکم آشنا شویم و از آن دفاع منطقي كنيم و سپس، وقتي وارد آيات و روايات شديم، همان محتوا را بتوانيم از طريق محكمات از آيات و روايات اثبات كنيم. متأسفانه ويژگي سومي مبانی معرفتی كه حضرت آقا بسيار روي آن تأكيد دارند، خیلی مظلوم واقع شده است؛ یعنی همین نظاممندي و منظومه وار بودن معارف دین. ما بايد اسلام را به عنوان يك كل و مجموعه ببينيم، نه صرفاً به صورت اجزاء و شاخه گلهاي پراكنده از هم. از نظر قرآن کریم، اسلام يك مجموعه نظام مند و درختوارهاي است که ريشهاي و تنهاي و شاخ و برگي دارد. در همين جا اشاره ميكنم به آيات شريفه 24 و 25 سوره ابراهيم، «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَ َفَرْعُهَا فِي السَّمَآء* تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا »(ابراهیم/ 24و 25). در اين آيه شريفه به چند نكته مورد نظر مقام معظم رهبري كه در يكي از سخنرانيهايشان فرمودند اشاره ميكنیم. ميفرمايند خدا كلمه طيبه يعني كلمه حق را به درخت طيبه ای تمثيل ميكند که دارای ريشههايی مستحکمی است؛ چنانکه فرموده است: «أَصْلُهَا ثَابِت». و از دل این ریشه ها آن شاخ و برگ ها و فروع اسلام تشکیل می شود؛ چنانکه می فرماید: «وَ َفَرْعُهَا فِي السَّمَآء»؛ نکته جالب توجه این است که در ادامه می فرماید، هرگاه به دین این نگاه نظام مند را داشته باشید، دارای آثار و برکات ماندگاری خواهد بود. چنانکه فرموده است: «تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا». اين سه ويژگي مهم نظام معرفتي هستند. اولاً بنيادين (ریشه دار) است، ثانياً مستحكم (ریشه ثابت) است و ثالثاً نظاممند (شاخ و برگ برآمده از همان ریشه) است.
حضرت آقا در كتاب بسيار مبارك «طرح كلي انديشه اسلامي» و در بعضی از صحبتهایشان به این نکته اشاره میفرمایند. در طرح کلی اندیشه اسلامی میفرمایند «طرح اسلام به صورت مسلکی اجتماعی و دارای اصولی منسجم و یک آهنگ و ناظر به زندگی جمعی انسانها یکی از فوریترین ضرورتهای تفکر مذهبی است». چنانکه ایشان توحید را مبنای ساخت اجتماعی می دانند: «اعتقاد به خدا و به توحید مبنای ساخت اجتماعی جامعهی اسلامی است و همه مسائل اجتماعی باید از این چاشنی اساسی بهرهمند باشد».
*تا کنون چه مقدار روی تقویت مبانی معرفتی سرمایه گذاری شده؟ مصداق آن کدام است؟
دوره آموزشی "طرح ولایت" یا همان دوره "مبانی اندیشه اسلامی" را می توان بهترین مصداق برای تقویت مبانی معرفتی دانست. البته دوره "آثار شهید مطهری ره" را نیز می توان در همین راستا تعریف کرد، ولی این دوره بصورت نظام مند و از هر جهت بنیادین ارائه نمی شود؛ چون حضرت استاد مطهری ره به رغم آنکه خودشان رویکرد بنیادین به معارف اسلام داشتند و این مباحث بنیادین در بسیاری از آثار ایشان مشهود است، اما خود ایشان فرصت کافی را برای ارائه این دستگاه فکری بصورت نظام مند برای دیگران را به دست نیاوردند. اما بنیان گذار طرح ولایت، یعنی حضرت علامه مصباح تلاش کردند تا آن دستگاه فکری بنیادین، مستحکم و نظام مند را که الگوی محتوایی آن را از اساتید بزرگی همچون علامه طباطبائی ره و امام خمینی ره آموختند، بصورت نظام مند و در قالب دوره های آموزشی طراحی کنند، بطوری که ایشان طرح ولایت را ثمره عمر 70 ساله طلبگی خویش دانسته و بارها این کار را بابرکت ترین فعالیت خویش معرفی نمودند. رویکرد عقلی به معارف اسلامی، بنیادین بودن، استحکام معارف و به ویژه نظام مند بودن مهمترین ویژگی های محتوای طرح ولایت است که معمولاً در قالب دوره های 40 روزه متمرکز در تابستان ها برگزار می گردد.
خوب یک رُبع قرن یعنی 25 سال از آغاز دوره های تقویت مبانی معرفتی با عنوان «طرح ولایت» می گذرد و تا کنون بیش از 60 هزار دانشجو و استاد دانشگاه اعم از دانشجویان بسیجی، دانشجویان تشکل های مختلف، نخبگان دانشجویی، فعالان فرهنگی و اعضای هیئت علمی دانشگاه ها در این دوره ها شرکت کردند. مقام معظم رهبری نیز بارها بر اهمیت طرح ولایت تأکید فرمودند و حتی چندین مرحله پیگیر وضعیت برگزاری این دوره ها شدند و در حل مشکلات موجود در مسیر اجرا و توسعه آن اقداماتی را مبذول داشتند.
ایشان در سال 76 با دست خط مبارک خویش بر ضرورت محور قرار دادن حضرت آیت الله مصباح برای این کار تأکید فرمودند: «در همه تصمیم گیری ها مربوط به این کار [طرح ولایت] نظر جناب آقای مصباح دقیقاً رعایت گردد».
در جلسات و دیدارهای گوناگونی که به مناسبت طرح ولایت برگزار گردید، مقام معظم رهبری تعابیر کم نظیری را در باب این طرح ایراد فرمودند؛ برای مثال، ایشان بر وصف «بنیادین بودن» بعنوان مهمترین ویژگی طرح ولایت تصریح فرمودند: «بحمدلله کارهای خوب در کشور زیاد داریم، اما ویژگی این کار خوب [طرح ولایت] بنیادین بودن آن است». همچنین در باب اهمیت این طرح می فرمایند: «اینگونه کارها آن قدر خوب، مفید و سازنده است که هرچه دربارۀ آن سرمایه گذاری شود، به نظر من زیاد نیست».
*در سالهای اخیر آیا رهبرانقلاب به طرح ولایت اشاره کرده اند؟
بله علاوه بر تأکیدات عمومی حضرت آقا بر ضرورت تقویت مبانی معرفتی، همانند همین دیدار اخیر تصویری با دانشجویان، در مواردی بصورت خاص بر طرح ولایت تأکید فرمودندو برای نمونه، در سال 1395 در جمع مسئولان محترم قرب، پس از بیان مقدمه ای مهم در باب اهمیت و ضرورت تقویت بنیه معرفتی و عدم کفایت احساسات در دین داری و احتمال بروز انحراف به رغم وجود احساسات دینی همانند زیارت در ایام اربعین و ...، بصورت عینی بر اهمیت طرح ولایت تأکید فرمودند: «همین طرح ولایت چیز خوب و الگویی است که محصول آقای مصباح ادام الله بقائه است، ایشان هم منبع فکر و محتوا را داشتند و هم ابزار را (مانند شاگردان). این تجربه است، باید حمایت شود». (19-8-1395)
همچنین معظم له در تابستان 1397 در راستای ایجاد ساختاری منسجم برای توسعه کمّی طرح ولایت و صیانت از محتوای علمی این دوره یعنی «مباحث حکمت اسلامی»، تعبیر بسیار عجیب و کم نظیری را بیان فرمودند که: «طرح ولایت فرصت بزرگی برای نظام بوده، هست و خواهد بود». اتفاقاً این تعبیر را ایشان در شرایطی بکار می برند که برخی از دلسوزان انقلابی گمان داشتند که تاریخ مصرف طرح ولایت گذشته است و مباحث آن صرفاً در دهه 70 کاربرد داشته است و دیگر به مباحث بنیادینی همچون طرح ولایت نیازی نیست. در این شرایط ایشون به صراحت فرمودند که این طرح نه تنها در آن ایام لازم بوده، بلکه در این شرایط هم لازم است و نکته قابل توجه تر آنکه برای آینده نیز لازم است. یعنی در آینده هم کسی شبهه نکند که دیگر تاریخ مصرف آن گذشته است. حالا جالب این است که حضرت آقا طرح ولایت را «یک فرصت بزرگ برای نظام» دانسته اند و این یعنی مسئولان دلسوز انقلاب باید به این طرح فکری بعنوان یک حرکت استراتژیک از سوی نظام تلقی کنند و بر همین اساس، برای توسعه آن تلاش کنند.
با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار داده اید.

دیدگاه کاربران