هم اکنون عضو شبکه تلگرام رجانیوز شوید
چهارشنبه، 10 دى 1404
ساعت 02:09
به روز شده در :

 

 

 

رجانیوز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

 

سه شنبه 9 دى 1404 ساعت 23:07
سه شنبه 9 دى 1404 22:59 ساعت
2025-12-30 23:07:49
شناسه خبر : 387755
محمدرضا طاهری

محافل و عروسک‌هایش

محمدرضا طاهری- رجانیوز:
داستان اول: حوالی سال ۹۳ بود. در بنگاه نشسته بودم، زنی میانسال وارد شد. حدوداً شصت ساله به نظر می رسید. شاید هم جوان تر بود و غبار سختی های روزگار بر چهره اش نشسته بود. از بنگاه دار پرسید: «سه میلیون پول پیش دارم و صد هزار تومان هم می توانم اجاره بدهم، این اطراف موردی برای اجاره پیدا می شود؟»
 
بنگاه دار نگاهی به من انداخت. نمی دانست بخندد یا گریه کند. رو به زن گفت: «نه خواهر، این طرفا با این پول خونه گیر نمی یاد.» یأس و استیصال در چهره زن موج می زد. گویا تمام بنگاه های محل را سر زده بود و همین جواب را شنیده بود. دیگر چاره ای نداشت و می بایست محله ای را که سال ها در آن زندگی کرده بود ترک کند و به مناطق پایین تر برود، شاید خیلی پایین تر، و به خانه ای کوچک تر، و احتمالاً خیلی کوچک تر.
 
داستان این زن، داستان خیلی از مردان و زنان است. خیلی از مستضعفان و محرومانی که به گفته بنیان گذار انقلاب «نور چشمان ما و اولیای نعم همه» هستند. اما این نورچشمی ها به سرعت نور به فراموشی سپرده شدند و جای آنها را محافل قدرت و ثروتی گرفتند که شدند نورچشمان سیاست و اقتصاد و اجتماع. و آنان که روشنی چشمان امام امت(ره) بودند، انسان هایی معرفی شدند که توانایی عقلی کافی ندارند و حق ندارند سهمی در قدرت سیاسی و اقتصادی داشته باشند.
 
می دانید چرا خانه ای که قرار بود محل سکونت باشد و آرامش، عاملی شد برای فقر و نگرانی؟ می دانید چرا خانه ها کوچک تر می شدند و محقرتر؟ چون آن سوی شهر کاخ ها افراشته تر می شدند و باغ ها آبادتر. همان سخن امیرمومنان(ع) که فرمود: « ثروت انباشته‌ای را ندیدم مگر آنکه کنارش حقی ضایع شده بود. »
 
داستان دوم: باز در همان حوالی سال 93، سریالی به نام شهرزاد در حال ساخت بود. با بودجه ای میلیاردی که معلوم نبود سرمایه اش را کدام رانت، وام یا زد و بند محفلی تأمین کرده بود. با دستمزدهای ماهیانه صد میلیون تومانی برای بازیگران نقش اول، در زمانی که حقوق یک کارگر یک میلیون تومان بود. ممکن است شما از جمله کسانی بوده باشید که این سریال را دیده اید، ولی احتمالاً نمی دانستید که در همان زمان که سرگرم تماشای آن بوده اید، محافل، مشغول خالی کردن جیب شما بوده اند و همان زمان که اشک در چشمان تان حلقه می زده است، سازندگان و بازیگرانش به ریش شما می خندیده اند.
 
اما ای کاش فقط می دزدیدند و می خندیدند و با دستمزدهایی که هر ماهش معادل ده سال حقوق یک کارگر بود، به ساختن کاخ ها و باغ ها و استخرهای شخصی شان اکتفا می کردند. قسمت مصیبت بارتر داستان آن جایی است که وقتی از خانه های چند ده میلیاردی شان در شمال تهران، سوار خودروهای میلیاردی شان می شدند و به استخرهای خصوصی شان می رفتند، شروع کردند به ادعاهای عمومی، بویژه در باب حقوق زنان و دچار این توهم شدند که باید برای جامعه هم تصمیم بگیرند.
 
حتماً می پرسید حقوق کدام زنان؟ حقوق زنان بی سرپرست؟ خود سرپرست؟ زنان کار؟ زنانی که از امکانات اولیه بهداشتی محرومند؟ زنان زباله گرد؟ زنان مستأجر؟ اصلاً و ابداً. از قضا محافل با پول های کثیفش، عروسک گردان خیمه شب بازی هایی است که هدفش پنهان ساختن همین واقعیاتی است که محصول غارت ها و چپاول هایشان است. مگر می توان عروسک خیمه شب بازی محافل قدرت و ثروت بود و از عدالت سخن گفت؟ مگر عدالت اجازه می دهد که دستمزد ماهیانه ات صد برابر یک کارگر یا معلم باشد؟ 
 
نزد این جماعت، تنها یک ارزش وجود دارد و زنان تنها یک حق دارند و آن «آزادی فردی» است. هر چند که آزادی زنان نیز برای آنها اهمیتی ندارد چرا که هدف اصلی شان آزادی فردی خودشان است: از «ول شدگی» در اقتصاد تا «ول» انگاری در فرهنگ. علایق فردی شان را بر مصالح اجتماعی اولویت داده اند و خیز برداشته اند که اجتماع را هم به قلمرو شخصی شان تبدیل کنند.
 
این همان زیاده خواهی و دیکتاتوری محفلی است که پشت شعار «آزادی لیبرالی» پنهان شده است. ادعای اصالت دارند و وانمود می کنند که به اراده خودشان زندگی می کنند، اما خودشان خوب می دانند که عروسک های خیمه شب بازی محافل قدرت و ثروت هستند. آزادی از منظر آنان فقط «شکستن سنت ها» نیست، شکستن هر گونه نظم و نظام اجتماعی، دینی و اخلاقی است. دشمن مردم سالاری هستند و هدف غائی شان منحل شدن در سرمایه سالاری جهانی است. 
 
آن‌چنان نسبت به درد و رنج مردم محروم بی اعتنا هستند که هیچ ابایی از نمایش زندگی پر از تجمل شان ندارند. گویا اطمینان یافته اند که سرمایه سالاری را چنان در ذهن مردم تحکیم بخشیده اند که می توانند زندگی به ننگ آلوده شان را زیبا و ستودنی جلوه دهند، زندگی ای که بر خرابه های صدها زندگی دیگر بنا شده است. و این همان زیبایی شناسی محافل است که چهره کریه سرمایه سالاری را بزک می کند و به کمک اقتصاد تاراج و سیاست غارت شان آمده است.
 
انتهای پیام/


1
پسندیدم

-