
لزوم حفظ ارتباط با مسجد، بعد از ماه رمضان/ مومن در مسجد، مثل ماهی است در دریا/ نماز در مسجد افضل است یا در حرم معصومین(ع)؟/ امام علی(ع): همسایگان مسجد که مسجد نمیروند، کوچ کنند!/ اقامه نماز در ادارهای که همسایه مسجد است، فرهنگ غلطی است
گروه معارف-رجانیوز: شبهای ماه مبارک رمضان در مسجد لولاگر محفل ذکر و موعظه با موضوع«مبانی تربیت سلوکی فقیه عارف آیتالله پهلوانی» شامل شرح کلمات اخلاقی و عرفانی این عالم ربانی در کتاب «عید وصال»، به همت «هیات رهپویان آل طاها(ع)» و «هیات کریم آل طاها(ع) کانون دانشپژوهان نخبه» برگزار شد.
به گزارش رجانیوز، متن پیش رو حاصل سخنرانی جلسات بیست و پنجم، و بیست و ششم از این سلسله جلسات است:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله الذی هدانا سبل السلام و نهانا عن اتباع خطوات الشیطان و الصلاه و السلام علی افضل من دعا الی سبیل ربه بالحکمه و الموعظه الحسنه سیدنا ونبینا ابی القاسم المصطفی محمّد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین و اللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین.
الهی هب لی کمال الانقطاع الیک و انر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک حتی تخرق ابصار القلوب حجب النور فتصل الی معدن العظمه و تصیر ارواحنا معلقه بعز قدسک الهی واجعلنی ممن نادیته فاجابک و لاحظته فصعق لجلالک فناجیته سرا و عمل لک جهرا.
لزوم حفظ ارتباط با مسجد، بعد از ماه رمضان
محور بحث ما، کلمات فقیه عارف مرحوم آیت الله پهلوانی بود که در کتاب "عید وصال" جمع آوری شده. در باب انس با قرآن در این مکتب سلوکی، مفصلا مطالبی را خدمت عزیزان عرض کردیم. امشب میخواهیم وارد کلمات دیگر ایشان شویم در باب مسجد.
اینکه موضوع مسجد را در نظر گرفتیم که خدمت عزیزان عرض کنیم، جهتش این است که در ماه مبارک رمضان به طور طبیعی انس انسان با خانه خدا بیشتر از ماههای دیگر است. لذا تلاش کنیم که بعد از ماه مبارک رمضان هم این حالت را حفظ کنیم. چون این اختصاص به ماه مبارک رمضان ندارد و مسجد، خودش یک بحثی دارد، هم از جهت تعمیر و عمران ظاهری و هم از جهت تعمیر و عمران باطنی و آثاری که دارد و توجهی که اهل معرفت به بهرهبرداری از مسجد دارند.
مرحوم آیت الله پهلوانی رضوان الله تعالی علیه در یکی از کلماتشان میفرمایند: "در دین اسلام مسجد محل عبادت خالصانه و حضور و خشوع و تضرّع در برابر خداوند به مقتضای فطرت انسانی و زانو زدن در برابر قدرت لایزال احدی است." یعنی آن کسی که به مسجد میآید و در مسجد حضور پیدا میکند و راز و نیاز و عبادت خاضعانه و خاشعانه و تضرّع دارد، این در حقیقت به مقتضای فطرت توحیدی خودش عمل میکند. این یک بیان از این بزرگوار است که در کلمه 181 کتاب "عید وصال" آمده.
ایشان در کلمه 696 میفرمایند: "و مسلمان برای این به مسجد میرود [خوب دقت بفرمایید] و مسلمان برای این به مسجد میرود که از تعلقات دنیوی گسسته گردد و به تمام وجود، در عبادتش، خدا را مدّ نظر قرار دهد." یعنی انسان میآید به مسجد، وقتی که برمیگردد، باید از تعلقات دنیویاش کاسته شود. این خاصیّت مسجد است. اگر کسی رفت و آمد به مسجد دارد، ولی میبیند که تعلقات پررنگتر شد، باید بداند که بهره خودش را از مسجد، آن طور که شایسته و بایسته است نمیبرد. این هم بیان دوم ایشان.
این تاکید به رفت و آمد بسیار داشتن به مسجد، خودش یکی از شاخصهایی است که عرفان حقیقی و مورد تایید مکتب اهل بیت را از عرفانهای کاذب و پوچ و خیالی ممتاز میکند. عرض کردیم که این اختصاص به مرحوم آیت الله پهلوانی ندارد. همه کسانی که در این راه بودند و سلسله مشایخ ایشان، روی مسجد انگشت گذاشتند که سالک باید ارتباطش با خانه خدا و مسجد، یک ارتباط مستمری باشد. وقتی انسان سیره اینها را نگاه میکند، میبیند که سیره عملی خودشان هم همین طور بوده.
مسجد را خانه خودتان قرار دهید
یکی از احادیث مهمی که ما در حوزه اخلاق توحیدی داریم، حدیث معروف معراج است که استاد بزرگوارمان مرحوم آیت الله پهلوانی در دو جلد به زبان عربی، این را شرح کردند. چون واقعاً حدیث مشکلی هم است و باید آیات و روایات همه دیده شود و تحت عنوان "بیانٌ" جمع بندی شود که مراد از این فراز چیست. بعد هم که این کتاب در چهار جلد ترجمه شد. در واقع این حدیث، جلسه اخلاقی است که استاد اخلاق آن ذات اقدس ربوبی و شاگرد این درس اخلاق هم، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است. و در نظر اهل معرفت خیلی جایگاه بلندی دارد. یکی از احادیثی که مرحوم علامه رضوان الله تعالی علیه برای تلامذه سلوکی خودشان در جلسات خاصشان داشتند، همین حدیث معراج بود که فراز به فراز این حدیث با "یا احمد" صلی الله علیه و آله و سلم آمده است.
در یک فراز این حدیث معراج، وقتی میرسد به مقام توصیف کسانی که محبّ به حضرت حق و عاشق خدا هستند، وقتی خداوند اینها را برای اقرب کائنات و اشرف مخلوقات توصیف میکند، تعبیر میفرمایند: "و یتّخذَ المسجدَ بیتا" اینها کسانی هستند که مسجد را خانه خودشان قرار میدهند. اما معنایش این نیست که انسان خانه خودش را رها کند و در مسجد ساکن شود. استاد بزرگوار، مرحوم آیت الله پهلوانی در ذیل این فراز میفرمایند: "این تعبیر و یتّخذَ المسجدَ بیتا، کنایه از رفت و آمد زیاد به مسجد و اقامه نماز جماعت در آن و یادگیری احکام دین و معارف از اهل آن و دیگر اموری است که مایه خشنودی خداوند سبحان است." یعنی کارکرد مسجد این است. هم نماز دارد، هم انسان میسازد. معارف را به او یاد میدهد، او را آشنای با توحید میکند، او را به سمت انجام وظایف عبودی میبرد. این کارکرد مسجد است.
قبلا عرض کردیم که ما در ضمن بحث کلمات مرحوم آیت الله پهلوانی، مبانی این مکتب سلوکی را هم باید شرح کنیم. خب این توصیههایی که اینها داشتند، در روایات مبنا دارد. ریشه این توصیهها همه در همین آیات و روایات است. این روایت را دقت بفرمایید. از امیرالمومنین صلوات الله وسلامه علیه نقل شده: "الْجَلْسَةُ فِی الْجَامِعِ" نشستن در مسجد جامع "خَیْرٌ لِی مِنَ الْجَلْسَةِ فِی الْجَنَّةِ" برای من بهتر است از نشستن در بهشت. خیلی روایت مهمی است. اینجا چون ممکن است انسان تعجب کند، حضرت بیانی دارند، میفرمایند: "لِأَنَّ الْجَنَّةَ فِيهَا رِضَي نَفْسِي" بهشت خشنودی من را در پی دارد و رضایت نفس من حاصل می شود. "وَ الْجَامِعَ فِيهِ رِضَي رَبّی" اما در مسجد جامع نشستن خشنودی خدا را دارد. خدا خشنود میشود. خب این راه را به ما یاد میدهد که انس ما با خانه خدا و مسجد تا چه اندازه باید باشد.
مومن در مسجد، مثل ماهی است در دریا
عرض کردیم که هم مرحوم آیت الله پهلوانی و هم مشایخ ایشان، در دستورالعملی که مرحوم آیت الله قاضی رضوان الله تعالی علیه برای سه ماه رجب و شعبان و رمضان داشتند؛ پنجمین توصیهای که ایشان به شاگردانشان میکنند، این است: "بر شما باد به زیارت مشهد اعظم که مراد همان حرم مطهر امیرالمومنین و قبر نورانی آن بزرگوار صلوات الله و سلامه علیه است. و نیز سائر مشاهد مشرّفه اهل بیت علیهم السلام و مساجد معظّمه مانند مسجد الحرام، مسجد النّبی، مسجد کوفه، مسجد سهله و به طور کلی هر مسجدی از مساجد."
بعد مرحوم آقای قاضی استدلال میکنند (که حالا ما گشتیم یک متنی را پیدا کردیم. بعضی گفتند که این روایت است. برخی گفتند که نه، کلمهای است از بعضی از علما. که حالا ناقلش هم نقل نشده و به شکل روایت جا افتاده. حالا چه روایت باشد، چه نباشد، مطلب، مطلب درستی است.) مرحوم آقای قاضی میفرمایند: "زیرا مومن در مسجد همانند ماهی است در آب دریا" این یعنی چه؟ خیلی حرف در آن خوابیده. ماهی اگر بخواهد رشد کند، جایش کجاست؟ جایش دریاست. سالک اگر بخواهد رشد کند جایش در مسجد و خانه خداست که رشد پیدا میکند و به ثمر میرسد. انس با مسجد. ماهی را اگر از آب بگیرند از بین میرود، ساقط می شود، تباه میشود. اگر ارتباط انسان با خانه حضرت حق قطع شود، کم رنگ شود، انسان آسیب میبیند.
همین طور که نوع آسیبهایی که الان در انقلاب خودمان داریم وقتی ریشهیابی شود، میبینید که از این است که حضور در مساجد کم رنگ شده. در یک دورانی آمدند فرهنگسراها را راه انداختند، آنها را تقویت کردند، مساجد را کم رنگ کردند. که ما در شبهای بعد کلماتی را از امام رضوان الله تعالی علیه عرض خواهیم کرد که ایشان تصریح فرموده و متاسفانه در این سالها به این تذکرات و توصیههایی که ایشان یا مقام معظم رهبری روحی فداه داشتند، توجه لازم که نشده؛ بلکه بعضیها به عکس آمدهاند، اقدام کردند.
آن تعبیر که عرض کردم که یا در روایت هست یا کلماتی که از علما نقل کرده اند، تعبیر این است: "المومن فی المسجد کالسَّمک فی الماء" مومن در مسجد مثل ماهی در آب میماند. خب این هم توصیه مرحوم آیت الله قاضی رضوان الله تعالی علیه.
سیره امام مجتبی(ع) هنگام ورود به مسجد
در یک روایتی که مرحوم مجلسی در بحار نقل میکنند، میفرمایند: "و کان علیه السلام (یعنی امام مجتبی، تعبیر کان وقتی میآید یعنی یک بار نبوده، سیره امام مجتبی این بوده، مستمر بوده) "وَ كَانَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِذَا بَلَغَ بَابَ اَلْمَسْجِدِ رَفَعَ رَأْسَهُ" همیشه برنامه امام مجتبی این بود که وقتی به در مسجد میرسیدند سر مبارک خودشان را بلند میکردند "و یقول" و این طور دعا میکردند "وَ يَقُولُ إِلَهِي ضَيْفُكَ بِبَابِكَ" خدایا مهمانت آمده به در خانهات. "يَا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاكَ اَلْمُسِيءُ" تو احسان کننده هستی، من هم گنهکارم، عطا کن "فَتَجَاوَزْ عَنْ قَبِيحِ مَا عِنْدِي" از گناهان من بگذر "بِجَمِيلِ مَا عِنْدَكَ يَا كَرِيمُ" با آن زیباییهایی که نزد توست.
من یاد استاد بزرگوارمان مرحوم آیت الله آقا سید عبدالله جعفری تهرانی افتادم. این مسجد لرزادهای که معروف است و در انتخابات هم بیشترین حضور را افراد دارند، یک معماری در تهران بود به نام "لرزاده" که مسجد اعظم قم یکی از کارهای همین مرحوم لرزاده هست. مدرسه عالی شهید مطهری این قسمتی که از در وارد میشوید آن روبه رو، (نه آن ساختمان قدیمی) این هم از همان کارهای مرحوم لرزاده است. مساجد معظمی را ایشان طراحی کرده و به ثمر نشانده. مرحوم لرزاده از شاگردان مرحوم آیت الله برهان بوده. آیت الله برهان کسی است که مسجد لرزاده را بنا میکند و امام جماعت آنجا بوده و خودش هم از شاگردان مرحوم آقا سید علی آقای قاضی بوده. آن مسجد هم خیلی با برکت بوده. مثل الان نبوده که کمیّت حوزههای علمیه بالا رود و کیفیت بیاید پایین. اینها دستچین میکردند. یک تعداد طلبه محدوی آنجا بوده که همهشان در جامعه روحانیت، انسانهای شاخصی میشوند. یکی از آنها مرحوم آیت الله خوشوقت بوده. یکی از آنها میشود مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی. یکی از آنها میشود مرحوم آیت الله آقا شیخ علی آقای پهلوانی. یکی از آنها میشود مرحوم آیت الله آقا شیخ حسن آقای پهلوانی. یکی از آنها میشود مرحوم آیت الله آقا سید عبدالله جعفری تهرانی. یکی از آنها میشود آیت الله مهدوی کنی. یکی از آنها میشود آیت الله باقری کنی. اینها خروجی آن مدرسه هستند. شما الان بگردید شاید همچین جایی پیدا کنید! ولی من که در ذهنم سراغ ندارم که مدرسهای اینطوری خروجی داشته باشد.
مرحوم آیت الله جعفری میفرمودند: "افراد وقتی میآمدند به این مدرسه و طلبه میشدند، این آقای معمار یعنی آقای لرزاده، یک دوره احکام را یاد طلبهها میداد."! این میشود معمار! حالا آن مسجد را اگر بروید ببینید، حیاط الان سقف دارد، آن زمان حیاطش سقف نداشته. ایشان میفرمودند: "وقتی آقای لرزاده میآمد وارد حیاط بشود، همان جا کفشش را درمیآورد و بدون کفش وارد حیاط مسجد میشد و میگفت: "فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى" این طور با مسجد رفتار میکرد." خب آن خلوص و آن عرض ارادت باعث میشود که الان در ذهن ما میآید که از ایشان یک یادی بکنیم. آن در سیره امام مجتبی، این هم از ایشان که یک معمار بوده. این طور حضور پیدا میکرده در مسجد.
وجود ترشحی از خون نبی یا وصی نبی در مساجد
روایت دیگری است که این روایت را فقها بحث کردند. سند روایت هم سند صحیحی است و بر اساس این روایت فتوا دادند. مرحوم علامه بحر العلوم بر اساس این روایت در کتاب فقهیشان که ابواب فقهی را به صورت شعر درآورده به این اشاره دارد. روایت در کافی هست. جلد سوم یعنی فروع کافی. در آنجا از امام صادق نقل میکند: "قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِنِّي لَأَكْرَهُ اَلصَّلاَةَ فِي مَسَاجِدِهِمْ" من کراهت دارم، خوشم نمیآید که در مساجد عامه نماز بخوانم. خوب دقت کنید! "فَقَالَ لاَ تَكْرَهْ" امام فرمودند: کراهت نداشته باش. چرا کراهت داری؟ "فَمَا مِنْ مَسْجِدٍ بُنِيَ إِلاَّ عَلَى قَبْرِ نَبِيٍّ أَوْ وَصِيِّ نَبِيٍّ قُتِلَ" هیچ مسجدی نیست مگر اینکه این مسجد بنا شده بر قبر نبی یا وصی نبی. نبی یا وصی نبی که "قُتِلَ" به شهادت رسیده "فَأَصَابَ تِلْكَ اَلْبُقْعَةَ رَشَّةٌ مِنْ دَمِهِ" به آن جایی که مسجد هست یک ترشحی از آن خون رسیده "فَأَحَبَّ اللَّهُ أَنْ یُذْکَرَ فِیهَا" چون ترشحی از خون نبی یا وصی نبی که به شهادت رسیده به آن مکانی که مسجد هست رسیده، لذا خدا دوست دارد. " فَأَحَبَّ اللَّهُ أَنْ یُذْکَرَ فِیهَا " خدا دوست دارد که افراد در آن مکان بنشیند و به یاد خدا مشغول شوند و خدا را یاد کنند. "فَأَدِّ فِیهَا الْفَرَائِضَ وَ النَّوَافِلَ وَ اقْضِ مَا فَاتَکَ" در همین مساجدی که از عامه است نماز واجبت را بخوان. نماز نوافلت را هم بخوان. اگر نماز قضایی هم داری در همین مساجد اینها را انجام بده.
حالا این تعبیر " رَشَّةٌ مِنْ دَمِهِ " این چگونه است، کیفیتش را نمیدانیم. اما چیز پیچیدهای نیست. در بعضی از روایات استفاده میشود که وقتی باران میآید با هر قطره باران یک ملکی است که این قطره باران را هدایت میکند به آن کسی یا چیزی که این قطره باید به او برسد. لذا این چیز بعیدی نیست میشود. ملکی، ترشحیرا از آن خون را در زمینی قرار داده باشد و بعد در آینده آنجا مسجد شود. البته توجیهات دیگری هم دارد که حالا دیگر نیاز نیست ورود کنیم.
در این زمینه شاهدمان مطلب دیگری است که مرحوم صاحب جواهر یک بیانی دارد که از همین روایت استفاده کرده که سرّ اینکه در واقع این شخص کراهت داشته مال چه بوده؟ مال این بوده که عامه (یعنی اهل تسنن) آن ارتباطی که امامیه با ذوات طاهره معصومین دارند، آنها ندارند. از این جهت آن فرد کراهت داشته. امام هم از همان راه وارد میشود و میگوید تو که ارادت داری به اهل بیت، خب این را بدان که مساجد وضعشان این طور است. مرحوم علامه بحر العلوم هم که در معرفت و کمال و سیر و سلوک و اینها سرآمد بوده، در آن تحفه نجفیه همین روایت را به شعر در آورده. تحت عنوان سرّه میگوید اصلا سرّ فضیلت مسجد مال همان ترشّحی است که از خون نبی یا وصی نبی که به شهادت رسیده به خانه خدا یا مسجد شده. میگوید: "و السرّ فی فضل صلوة المسجد، قبر لمعصوم به مستشهد، برشّه من دمه مطهر، طهره الله لعبد ذکره" آثارش هم این است که آن کسی که میآید در خانه خدا و به یاد خدا مشغول میشود، یک پالایش درونی پیدا میکند. دلش صاف میشود. پاک میشود. تطهیر میشود. بعد از مسجد میرود بیرون.
نماز در مسجد افضل است یا در حرم معصومین(ع)؟
صاحب جواهر رضوان الله تعالی علیه در جلد چهاردهم جواهر صفحه 144 در ذیل این روایت یک استفادهای میکند، استفاده خیلی زیبایی هست. میفرماید: "فقبور المعصومین علیهم السلام خصوصا النبی و الائمه علیهم الصلاه و السلام منهم اولی باولی" میگوید اگر کسی نمازش را در خود حرم مثلا امیرالمومنین یا امام حسین یا امام رضا بخواند، این با ارزشتر از مسجد است. چرا؟ چون سرّ فضیلت مسجد از آن ترشح دم امام یا نبی هست. خب جایی که بدن امام را دفن کردند، دیگر معلوم است که چه جایگاهی دارد.
حالا اینجا یک بحثی هست در رابطه با آباد کردن مسجد، که مسجد یک آبادی ظاهری دارد و یک آبادی باطنی دارد که اگر عمری باقی بود و توفیقی داشتیم، ان شاء الله فردا شب عرض خواهیم کرد.
جلسه بیست و ششم شرح کلمات عرفانی آیت الله پهلوانی
بحث ما پیرامون کلمات فقیه عارف مرحوم آیت الله پهلوانی بود که در کتاب "عید وصال" جمع آوری شده و عرض کردیم که در ضمن شرح این کلمات به تبیین مکتب سلوکی این فقیه عارف هم خواهیم پرداخت. در این رابطه مطالبی را خدمت عزیزان عرض کردیم. پس از آن به موضوع "مسجد" رسیدیم. کلمات این بزرگوار را مطرح کردیم و روایتی قدسی که از مهمترین روایات در باب اخلاق توحیدی است، در شب قبل نسبت به مسجد مطرح شد و توضیح داده شد. عرض کردیم که باید بپردازیم به نور ملکوت مسجد.، معامله ما با مسجد مثل معامله با سایر امکنه و اراضی نباشد؛ این یک حساب خاصی دارد. یک روایتی در شب قبل عرض شد که حضرت فرمودند: "در هر مسجدی ترشحی از خون نبی یا وصی نبی که به شهادت رسیده است هست" و عظمت آن مسجد و سرّ اینکه این مکان فضیلت دارد، همان ترشح است که این هم در شب قبل بحث شد.
اقامه نماز در ادارهای که همسایه مسجد است، فرهنگ غلطی است.
حالا یک چند روایت باقی مانده این روایات را هم دقت کنید و بعد به مسئله آبادی ظاهری و باطنی مسجد بپردازیم. این بحثی که ما مطرح کردیم، جهتی دارد. جهتش فردا شب روشن خواهد شد که "من از مسجد و مدرسه بیزار شدم" این یعنی چه؟ این به همان حقیقت مسجد برمیگردد، که اگر انسان فقط به ظاهر مسجد اکتفا کند و تنها به عبادات قشری در آن بپردازد و از ملکوت و حقیقت مسجد که مایه عروج انسان است، غافل بماند و به کمال غایی خلقت راه پیدا نکند، اینها است که بیزاری دارد نه خود مسجد. که این بحث را فردا شب که شب پایانی جلسه ما هست، آنجا باید هم کلمات حافظ، هم کلمات مرحوم آیت الله پهلوانی، هم کلمات امام دیده شود.
روایتی که در باب اهمیت مسجد مطرح است، یکی این روایت است که شیخ طوسی نقل میکند از امام صادق صلوات الله وسلامه علیه که حضرت فرمودند: "رُفِعَ إِلَى أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) بِالْكُوفَةِ" خبر دادند به امیرالمومنین که حضرت هم در کوفه بودند (ظاهرا دوران حاکمیت امیر المومنین بوده) "أَنَّ قَوْماً مِنْ جِيرَانِ اَلْمَسْجِدِ" عدهای هستند که خانههایشان نزدیک مسجد هست "لاَ يَشْهَدُونَ اَلصَّلاَةَ جَمَاعَةً فِي اَلْمَسْجِدِ" در مسجد حضور پیدا نمیکنند که نمازهایشان را به جماعت بخوانند.
یکی از این فرهنگهای غلط ما، همین نمازهای جماعت در اداراتی است که کنار آن اداره، مسجد هست، خب بیایید در مسجد بخوانید. یک مدرسه شیخ عطاری بود قبل از خیابان رودکی سر کوچه خوشنویس باشی که الان مهدکودک شده. ما آن موقع دبستانی بودیم. زمان طاغوت بود. هفتهای یکبار معلمین ما، ما را برمیداشتند به همین مسجد لولاگر میآوردند که در نماز جماعت ظهر شرکت کنیم. بارها در جلسات عرض کردم که خود "مسجد" موضوعیت دارد که حالا در ضمن روایات معلوم خواهد شد.
امام علی(ع): همسایگان مسجد که مسجد نمیروند، کوچ کنند!
خب این خبر را به امیرالمومنین دادند که عدهای کنار مسجد خانه دارند، اما به مسجد نمیآیند که نماز جماعت بخوانند "فقال علیه السلام لَیَحْضُرَنَّ مَعَنَا صَلاتَنا جَماعَةً" یا باید اینها در نماز جماعتها شرکت کنند "أوْ لَتَحَوَّلِنَّ عَنّا وَ لا یُجاورُنا وَ لا نُجاورُهُم" یا از این مکانها کوچ کنند بروند و نه ما مجاور اینها باشیم و نه آنها مجاور ما باشند. نه ما آنها را ببینیم نه آنها ما را ببینند! اگر میبینند که مسجد نمیآیند، خانهشان را از آنجا تغییر دهند بروند جای دیگر و الا اگر مجاور مسجد هستند، همسایه مسجد هستند، نزدیک مسجد هستند، باید حضور پیدا کنند. این یک روایت.
روایت دیگر از امام صادق صلوات الله و سلامه علیه است. حضرت فرمودند: "مَنْ مَشی اِلَی الْمَسْجِدِ" کسی که حرکت میکند به سمت مسجد "لَمْ یَضَعْ رِجْلَهُ عَلی رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ" این شخص پایش را روی هیچ تر و خشکی نمیگذارد (به هر حال اینکه به سمت مسجد میآید یا آن زمین، مرطوب است یا خشک. یعنی هیچ جا پایش را نمیگذارد مگر اینکه) "اِلاّ سَبَّحَتْ لَهُ الْاَرْضُ" مگر اینکه آن قسمت زمین برای او تسبیح میکند. خب این پاداش مال جای دیگر نیست. حالا حساب حرم ائمه معصومین و اینها جداست. آنها را عرض کردیم که نماز خواندن در حرم امام اشرف از مسجد است. اما این را که کنار بگذاریم، مرتبه بالاتر از مسجد نداریم.
یک روایت دیگر از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هست که فرمودند: "اِنَّ اللهَ تَعالی یُعْطیكَ ما دُمْتَ جالِساً فِی الْمَسْجِدِ بِكُلِّ نَفَسٍ تَنَفَّسَ فیه دَرَجَةً فِی الْجَنَّةِ" (خیلی عجیب است این روایت!) حضرت فرمودند: هر کسی که به مسجد بیاید، تا مادامی که در مسجد هست و هر نفسی که در مسجد میکشد، خداوند درجهای به او در بهشت میدهد. شما یک دقیقه چند تا نفس میکشید؟ این خیلی مهم است. حالا وقتی انسان برود در آن دنیا و این آثار را ببیند، این یک حسابی دارد. مکرر عرض کردیم که ظرف قیامت ظرفی است که حقایق مشهود آدم میشود. ولی این آثارش در عالم دنیا هست، در زندگی انسان میآید، در روح انسان میآید، بودن در مسجد انسان را از جهت معنوی ارتقا میدهد.
عمران مساجد، یکی از صفات خاص مؤمنان
در باب آداب ظاهری و باطنی مسجد نیز به چند نکته اشاره می کنیم. ذات اقدس ربوبی در قرآن، معمور نگه داشتن مسجد را از ویژگیهای خاص بندگان مومن میداند. یعنی بندگان مومن هستند که میتوانند مسجد را آباد کنند. آبادی ظاهری مسجد خیلی دشوار نیست. هزینه میکنند، آباد میشود. آن چیزی که خیلی دشوار است و آدمهای ویژهای را با یک خصوصیاتی از مراتب ایمان میطلبد، آبادانی باطنی مسجد هست که در این قرآن تصریح شده است.
در یک آیه میفرماید: "إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ" آن هم با تعبیر انّما که دلالت بر حصر میکند. "إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ" آنهایی که ایمان به خدا دارند، اینها مساجد را آباد میکنند "وَالْيَوْمِ الْآخِرِ" ایمان به قیامت دارند. چون بعضی از کفار مشرکین بودند که ایمان به خدا داشتند، اما ایمان به معاد نداشتند! نه هم ایمان به خدا ملاک هست هم یوم الاخر. "وَأَقَامَ الصَّلَاةَ" کسانی که اهل نماز هستند، نمازگزار هستند، "وَآتَى الزَّكَاةَ" کسانی که زکات مال خود را میدهند "وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ" ترسی هم جز از خدا ندارند "فَعَسَى أُولَئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ" ایشان هستند که امید است اهل هدایت باشند. اینها همان کسانی هستند که با این ویژگیها، مسجد و خانه خدا را آباد میکنند.
برتری عمران باطنی مسجد بر عمران ظاهری
خب حالا آبادی ظاهری داریم آبادی باطنی هم داریم. این را قرآن تصریح کرده دقت بفرمایید. ما قرآن میخوانیم، در ماه مبارک هم خواندیم، اما به این آیه دقت بفرمایید. استفهام میکند: "أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ" آیا آب دادن به حاجیها یا تعمیر مسجد الحرام "كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ" آیا اینها یک جور هستند؟ آیا در یک رتبه هستند؟ آیا اینکه آدم برود میان حاجیها آب بدهد و تشنگی اینها را برطرف کند و یا بیاید مسجد الحرام را تعمیر کند، با کسانی که ایمان به خدا و ایمان به آخرت دارند و در راه خدا هم مجاهده میکنند، در یک رتبه هستند؟ "لَا يَسْتَوُونَ عِندَ اللَّهِ" در پیش خدا اینها برابر و مساوی نیستند. لذا یک وقت هست که به کسی آب میدهند این ارزشمند است چون "لكلّ كبدٍ حراء" باید آب بدهد. حتی انسان به حیوان تشنه آب بدهد، این ارزشمند است. اما این کجا و آن کسی که عطش معنوی دیگران را با تبیین معارف سیرآب کند کجا!؟ این آیه را دقت کنید: "أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَوُونَ عِندَ اللَّهِ" اینها برابر نیستند.
قرآن و روایات هم ما را توصیه میکنند به اینکه مسجدها را از جهت ظاهری آباد کنیم؛ چراغ ندارد، چراغ برایش تهیه کنیم. هم توصیه میکند به آن عمران و آبادی باطنی. که در واقع این عمران ظاهری مقدمه است برای آن عمران باطنی. باید بستری فراهم شود که آن عمران باطنی تحقق یابد.
روایاتی در باب عمران ظاهری مسجد
در باب عمران ظاهری مسجد، روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است. اینها روایات معصومین (علیهم السلام) است. آن شب هم عرض کردم که مرحوم آیت الله پهلوانی مرحوم آیت الله جعفری و مشایخ اینها، به مرّ آیات و روایات عمل میکردند. و حالا بعضی آدمهایی که نفهم هستند، میگویند که اینها از مسجد بیزار شدند و میخواهند بروند سراغ جاهای دیگر! چون در اشعارشان اینطوری گفتند، حافظ آن طور گفته، امام آن طور گفته، اینها نفهمی این معارف هست.
حضرت فرمودند: "مَن بَنی مَسجِداً وَلَو مَفحَصَ قَطاةٍ" کسی که یک مسجدی بسازد ولو این مسجد به اندازه آشیانه یک کبوتری باشد (کسی که مسجد به اندازه آشیانه کبوتر نمیسازد، یعنی آن نهایت، آن مرتبه پایین مسجد سازی) این در پیشگاه الهی آن قدر ارزشمند است که "بَنَی اللهُ لَهُ بَیْتاً فی الجَنَّةِ" خدا یک خانهای در بهشت برای او بنا میکند. این تعبیرات را دقت کنید: "بَنَی اللهُ" خدا بنا میکند، تعبیر نگفته که "بنی ملائکه الله" نسبت به خدا میدهد.
در یک روایتی دیگر فرمودند: "مَنْ اَسْرَجَ فِي مَسْجِدٍ مِنْ مَسَاجِدَ الله سَراجَاً" اگر کسی در یک مسجدی یک چراغی را روشن کند "لَمْ تَزَلِ اَلْمَلاَئِكَةُ وَ حَمَلَةُ اَلْعَرْشِ" پیوسته ملائکه و حمله عرش " يَسْتَغْفِرُونَ لَهُ " استغفار میکنند برای او. یعنی مثلا کسی هزینههایی که برای این چراغ داده، این چراغها الان روشن شده تا وقتی این چراغها روشن هست، ملائکه الهی و حمله العرش برای او همین طور استغفار میکنند. تا کی؟ "مَا دَامَ فِي ذَلِكَ اَلْمَسْجِدِ ضَوْءٌ مِنَ اَلسِّرَاجِ" تا مادامی که این تلؤلؤ از این چراغها هست، این استغفار هم هست. این هم یک روایت. اینها همه مربوط به آبادی ظاهری مسجد است.
جای دیگر نقل شده که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در مدینه امر به ساختن مسجد کردند. اما امری نبود که خودشان دخالت نکنند؛ هم دستور به مسجد ساختن دادند و هم خودشان مثل کارگرها که کار میکردند، خودشان هم مشارکت کردند و مشغول شدند. مهاجرین بودند، انصار بودند. همه کمک میکردند. در آنجا دارد که حضرت مشغول بودند، انصار و مهاجرین هم بودند. انصار و مهاجرین شعر میخواندند. یکی از آن اشعار این است: "لئن قعدنا و النبی یعمل" اگر ما بنشینیم و رسول خدا کار کند "لذاک منا العمل المضلل" این کار خیلی زشتی است که ما بنشینیم، و پیغمبر کار کند. پس ببینید اشرف مخلوقات و اقرب کائنات رسول خدا (ص) در ساختن مسجد ورود پیدا میکند و کمک میکند تا این مسجد پا بگیرد.
لزوم رعایت زیبایی ظاهر برای حضور در مسجد
از آن طرف قرآن به ما می گوید وقتی وارد مسجد میشوید: "یَا بَنِی آدَمَ خُذُواْ زِینَتَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ" وقتی مسجد میروید، زینتهای خودتان را با خود همراه کنید. این یعنی چه؟ یعنی با انظف لباس ها، بهترین لباسهایتان بروید. معطر بروید. آدم گاهی در مسجد حضور پیدا میکند میبینید یک نفر سیر خورده، آدم اصلا نمیتواند کنارش نماز بخواند. نهی هم شده که هنگامی که در اجتماع حضور پیدا می کنید یا به مسجد می روید، سیر مثلا نخورید، چیزهایی که دهانتان را بدبو میکند، نخورید. اما از آن طرف معطر بروید. هم خودتان را معطر کنید، هم خانه خدا را معطر کنید. لباس مرتب، کفش مرتب بپوشید. "خُذُواْ زِینَتَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ" خدا رحمت کند مرحوم آیت الله بهجت را. همیشه این شانهشان روی سجادهشان بود، محاسنشان را شانه میکردند، بعد نماز میخواندند. معطر میآمدند.
یکی از فرقهای عرفان حقیقی با عرفانهای غلط و انحرافی همینها است. در همین گنبد سبز که در مشهد هست که قبر مشهدی مومن آنجاست و مرحوم آقای نخودکی هم زیاد میرفتند در این گنبد سبز. مرحوم آیت الله پهلوانی نقل میکردند که مرحوم علامه فرمودند: "یک شخصی آنجا از همین دراویش به واسطه نرفتن به حمام، موهای سرش عین فنر شده بود! بعد سئوال کرده بودند که شما مگر نماز نمیخوانی؟ گفته بود که نه! ما اینقدر سال است که به حقیقت رسیدهایم، نماز و اینها همهاش برای این است که انسان به حقیقت برسد، ما دیگر به حقیقت رسیدیم!" اینجا یک بیانی هست در بحث شریعت در مکتب توحیدی تربیتی مرحوم آیت الله پهلوانی، آنجا باید شریعت را عرض کنیم.
نباید آدم همین طور ژولیده و نامرتب وارد مسجد شود. طوری باید باشد که همه وقتی میآیند با عطرهای مختلف فضای مسجد معطر شود. این توصیههای دینی ماست. در آن کتاب "بالاترین نذر" هم من این را آورده ام که به مسجد که میآمدند، عود روشن میکردند تا به نذرشان برسند. مسجد باید خوشبو باشد. با طراوات باشد. شادابی در انسان ایجاد کند. اینها آن جنبههای آبادی و تعمیرات ظاهری مسجد بود.
اغلب مساجد ما در طراز انقلاب نیست!
و اما جنبه باطنی مسجد که همه اینها مقدمه هست برای این جهت. اغلب مساجد ما در طراز انقلاب نیست و از جنبه آبادانی باطنی، بعضیها کم رنگ و بعضیها تهی شده! کم پیدا میشود مسجدی که آن نشاط و آبادانی باطنی در آن ملموس و محسوس باشد. در روایات به این مسئله تصریح شده. یک روایتی هست از امیرالمومنین صلوات الله وسلامه علیه است: "یَاْتِی فِی آخِرِ الزَّمَانِ قوم یَاْتُونَ الْمَسَاجِدَ فیَقْعُدُونَ حَلَقاً " در آخر الزمان عدهای هستند که به مسجد میآیند و دور هم حلقه میزنند "ذِکْرُهُمُ الدُّنْیَا وَ حُبُّ الدُّنْیَا" حرف اینها مدام دنیا و محبت دنیاست "لَا تُجَالِسُوهُمْ" با اینها ننشینید، در جمع اینها شرکت نکنید "فَلَیْسَ لِلَّهِ فیهِمْ حَاجَة" با اینها ننشینید، اینها اهل دنیا هستند. مسجد باید انسان را اهل آخرت کند. نه اینکه مشکلات دنیوی در آن مطرح نشود، نه؛ مشکلات دنیوی در آن مطرح میشود اما با جهت اخروی. یعنی دنیایی که آخرت انسان را تامین کند. این یک روایت.
روایت دیگری هست که تصریح میشود به آبادانی باطنی مسجد، این روایت از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است، حضرت فرمود: "یَا اباذر! مَنْ أَجَابَ دَاعِیَ اللَّهِ وَ أَحْسَنَ عِمَارَةَ مَسَاجِدِ اللَّهِ، کَانَ ثَوَابُهُ مِنَ اللَّهِ الْجَنَّةَ" کسی که دعوت الهی را اجابت کند و مساجد را آباد کند، پاداشش بهشت است.
خوب دقت کنید این کسانی که سئوال کردند، اینها به گردن ما حق دارند. خدا مرحوم علامه رضوان الله تعالی علیه را رحمت کند. مرحوم آیت الله پهلوانی میفرمودند: "وقتی روایات با سند خوانده میشد، ایشان خیلی خوشش میآمد. میفرمودند: اینها حق به گردن ما دارند. همین طوری زید از عمرو و عمرو از بکر همین طوری روایات را به ما رساندهاند." پس ابوذر هم حق به گردن ما دارد که سوال کرد؛ وقتی پیغمبر مطلب را فرمودند اگر سوال او نبود، ما اینجا گنگ بودیم.
" فَقُلْتُ كَيْفَ يُعْمَرُ مَسَاجِدُ اَللَّهِ" ابوذر می گوید از پیغمبر خدا سوال کردم که شما فرمودید که مساجد خدا را آباد کنید تا خدا بهشت را نصیبش بکند. آبادانی مسجد به چیست؟ "قَالَ لاَ تُرْفَعُ فِيهَا اَلْأَصْوَاتُ" در مسجد نباید داد بزنند. نباید فریاد بزنند. مسجد حریم دارد. "وَ لاَ يُخَاضُ فِيهَا بِالْبَاطِلِ" حرفهای پوچ و باطل در مسجد نباید زده شود. خوض در باطل نباید داشته باشند. "وَ لاَ يُشْتَرَى فِيهَا وَ لاَ يُبَاعُ" مسجد را جای خرید و فروش قرار ندهند "وَ اُتْرُكِ اَللَّغْوَ مَا دُمْتَ فِيهَا" مادامی که مسجد هستی از امور لهو یعنی چیزهایی که فایده دنیوی یا اخروی ندارد، غرض عقلایی بر آن بار نمیشود ترک کنید. "فَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَلَا تَلُومَنَّ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِلَّا نَفْسَکَ" اگر این کار را نکنی، روز قیامت هیچ کس را جز خودت ملامت نکن. این مربوط به عمران باطنی مسجد هست.
روایت دیگر از امیرالمومنین صلوات الله و سلامه علیه نقل شده که حضرت فرمودند: "کان یقول" باز تعبیر به کان است، یعنی این را حضرت زیاد میگفتند. کارکرد مسجد باید این باشد "کان یقول مَنِ اختَلَفَ اِلَی المَسجِدِ اَصابَ اِحدَی الثَّمانِ" کسی که به مسجد رفت و آمد کند، یکی از این هشت چیز نصیبش میشود. یکی از آنها حتما نصیبش خواهد شد. حالا دو تایش، سه تایش یا هشت تایش که نُّورٌ عَلَی نُورٍ هست. "اَخاً مُستَفاداً فِی اللهِ" یک برادر ایمانی پیدا میکند که برای دین او نافع خواهد بود. این در مسجد رخ میدهد "اَو عِلماً مُستَطرَفاً" یا به یک علم و معارفی دست پیدا میکند که اعتقاد او را راسخ میکند، "اَو آیَةً مُحکَمَةً" یا مطلبی که از نشانههای محکم است. "آیه" یعنی آن چیزی که انسان را هدایت میکند. آیات انسان را باید به ذو الآیه برساند. "اَو یَسمَعُ کَلِمَةً تَدُلُّ عَلی هُدیً" یک حرفی را در مسجد میشنود که این مایه هدایتش میشود "اَو رَحمَةً مُنتَظَرَةً" یا یک رحمتی که منتظر او بوده، نصیبش میشود و به آن رحمت دسترسی پیدا میکند "اَو کَلِمَةً تَرُدُّهُ عَن ردی" یا کلامی را میشنود که او را از سقوط و انحطاط نجات میدهد و مانع میشود "اَو یَترُکَ ذَنبا خَشیَةً اَو حَیاءً" یا همین حضور در مسجدش باعث میشود که گناهی را ترک کند. حالا یا این گناه که ترک میکند از روی ترس از خداست یا از روی حیاء. خود همین که رفقای مسجدی پیدا میکند و با آنها انس میگیرد، خود این یک شرم و حیائی در او ایجاد میکند. حالا بعضی مسائل مرتبط دیگر هم هست که اگر عمر و توفیقی باقی بود انشاء الله فردا شب عرض خواهیم کرد.
