هم اکنون عضو شبکه تلگرام رجانیوز شوید
پنجشنبه، 6 ارديبهشت 1403
ساعت 02:50
به روز شده در :

 

 

 

رجانیوز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

 

دوشنبه 9 فروردين 1400 ساعت 15:50
دوشنبه 9 فروردين 1400 18:30 ساعت
2021-3-29 15:50:49
شناسه خبر : 345772
از شاخص‌های پازل ظهور، تشکیل انقلاب زمینه‌ساز ظهور و آغاز قدرتمندی جبهه حق؛ استقرار یهود صهیونیست در فلسطین نماد افساد جبهه شیطان؛ فتنه شام و جنگ سوریه صحنه نبرد تمدنی جبهه حق و باطل است.
از شاخص‌های پازل ظهور، تشکیل انقلاب زمینه‌ساز ظهور و آغاز قدرتمندی جبهه حق؛ استقرار یهود صهیونیست در فلسطین نماد افساد جبهه شیطان؛ فتنه شام و جنگ سوریه صحنه نبرد تمدنی جبهه حق و باطل است.

گروه معارف - رجانیوز:  در گستره تاریخ، همیشه در کنار جریان حق، جریان باطل نیز وجود داشته که همه توان خود را برای شکست یا کاستن از گسترش و تاثیرگذاری جبهه حق، به کار گرفته است. و این نزاع مستمر بین حق و باطل[1] در طول تاریخ ادامه داشته و در آخرالزمان و قبل از ظهور -که تلاش‌ها برای به ثمر رسیدن آمال انبیاء و ایجاد جبهه توحید برای تشکیل حاکمیت جهانی ادیان الهی با محوریت اسلام و آخرین ذخیره الهی و منجی بشریت، امام مهدی است- به اوج می‌رسد.[2]

 

از اینرو آگاهی از برنامه‌ریزی دشمنان، طرح‌ها و برنامه‌های جبهه باطل برای مقابله با اهداف زمینه‌سازان ظهور و تحقق حاکمیت جهانی اسلام، همواره باید در دستور کار منتظران ظهور امام عصر قرار گیرد[3] و این امر محقق نخواهد شد جز با دانش آینده‌پژوهی مهدوی و با رصد طرح‌ها، نقشه‌ها، برنامه‌ها، فتنه انگیزی‌های دشمنان در کشورها و سرزمین‌های درگیر واقعه شریف ظهور.

 

آینده‌پژوهی مهدوی: رصد بحران‌های سیاسی، نظامی و امنیتی

 

لازم به ذکر است «آینده پژوهی مهدوی» عبارت است از دانش شناخت نظام‌مند آینده با رویکرد دینی و درباره موضوعات و پدیدارهای مختلف که امکان فهم درست مواجهه آگاهانه و مدبّرانه آن‌ها در حد مطلوب و مؤثر فراهم می‏سازد و موجب حرکت به سمت جامعه آرمانی و برنامه‌ریزی مناسب در راستای چشم‌انداز در سطوح مختلف اجتماعی، اقتصادی، نظامی و امنیتی می‌شود. در واقع آینده پژوهی مهدوی، به ما کمک می‌کند تا از سطح مقدّماتی فراتر رفته و وارد سطح مؤثّر و استراتژیک شویم و نقش خود را در «زمینه‌سازی انقلاب جهانی مهدوی» براساس رصد کردن تحولات محتمل جهانی بویژه در جغرافیای ظهور و مثلث «کوفه، مکه و قدس» بهتر ایفا کنیم[4]. در واقع آینده پژوهی مهدوی با تکیه بر هشدارهای حدیثی در تراث مهدوی و محور قرار دادن گزارشات درباره فتنه‌ها و بحران‌های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، نظامی و امنیتی، امکان وقوع آنها را در «جغرافیای کشورهای نقش‌آفرین عصر ظهور» را رصد می‌کند و اذهان را متوجه رویدادهای تاثیرگذار در آینده می‌نماید و «جامعه منتظر» را برای مقابله با آنها آماده می‌سازد[5] و جامعه منتظر را از غفلت درباره نقشه‌ها، طرح‌ها و توطئه‌های دشمنان امام مهدی آگاه می‌سازد[6] و از آنجا که «آینده پژوهی مهدوی» مبتنی بر قوانین و سنن تخلف‌ناپذیر الهی است، بسیار قابل اعتماد خواهد بود.[7]

 

دیدبانی حوادث کشورهای تاثیرگذار در مثلث «مکه، کوفه و قدس»

 

چند کانون مرکزی در تحولات و حوادث قبل از ظهور و آینده جهان، وجود دارد که شناخت و رصد کردن تحولات مربوط به آنها از اهمیت زیادی برخوردار است و می‌تواند ما را در تحلیل درست رویدادها و مباحث مرتبط با آخرالزمان و ظهور امام زمان(ع) در علم «آینده‌پژوهی»، یاری دهد. این کانون‌های مرکزی عبارت است از: منطقه شام (سوریه)، ایران، عراق، فلسطین و عربستان؛ کشورهای مذکور در «جغرافیای ظهور» و در مثلث «مکه ـ کوفه ـ قدس»، مرکز تحولات و رویدادهای مهمی خواهند بود و در آینده این کشورها، قبل از ظهور، اتفاقاتی بسیار سریع و شگفت‌آور رخ خواهد داد که تاثیرات مهمی بر امنیت منطقه‌ای و حتی جهانی خواهند گذاشت. بنابراین دیده‏بانی سیاسی و نظامی «کشورهای نقش‌آفرین در تحولات فرایند ظهور» در هر برهه‌ای از زمان، می‌تواند اهمیت استراتژیک و آینده‌پژوهانه داشته باشد. از اینرو، شناخت آن، علاوه بر وظایف فردی برای «دیپلماسی خارجی و بین المللی» حکومت زمینه‌ساز، نیز تکلیف‌آور است.[8]

 

مثلث «کوفه، مکه، قدس»

 

حوادث «جغرافیای ظهور»، قطعه‌های مختلف «پازل واحد»

 

در مباحث مهدویت، باید به نکته بسیار مهمی توجه کرد و آن اینکه: حوادث متتهی به نشانه‌های حتمی ظهور در مثلث «کوفه، مکه، قدس»، قطعه‌های مختلف یک «پازل واحد»، محسوب می شوند و جدا از هم، نباید بررسی شوند و اگر مستقل از یکدیگر بررسی شوند، نتایج واقعی و مطلوب حاصل نخواهد شد؛ همان مشکلی که برخی از نویسندگان با تحلیل صرفا «تاریخی» در بررسی مباحث مهدوی بدان گرفتار شده‌اند. زیرا اگر به بررسی تنها یک نشانه ظهور بسنده کنیم، ممکن است به این نتیجه دست یابیم که این نشانه در گذشته و تاریخ، واقع شده و یا ممکن است شبیه آن در آینده به طور متعدد، تکرار شود. اما اگر مجموعه علامت‌ها و نشانه‌ها را به عنوان قطعه‌های مختلف پازل واحد توجه کنیم، به نتیجه‌ای واقعی‏تر دست خواهیم یافت.

 

فتنه شام (سوریه) قبل ظهور

 

و از جمله آن «فتنه منطقه شام» قبل از ظهور و تاثیر آن بر امنیت کشورهای شیعی می‏باشد. تبیین احتمالات مختلف در فتنه شام از آن جهت ضرورت دارد که به عنوان حادثه منحصربفرد، خود نشان از حوادثی بسیار مهم در ابعاد منطقه‌ای و جهانی دارد که موجب به حکومت رسیدن حاکم موقت[9] دمشق و حاکی از به قدرت رسیدن شخصیت مخالف حکومت‌های شیعی ایران و عراق در آستانه ظهور دارد و تاثیر منفی بر امنیت مناطق شیعی در خاورمیانه از جمله امنیت مراکز مقدسه شیعی دارد.

 

اما نکته مهم اینکه: هرگاه احادیث «فتنه شام»[10] به تنهایی و منفصل از سایر وقایع مرتبط با ظهور بررسی شود، ممکن است فورا استنباط شود که این حوادث در گذشته نیز واقع شده است؛ اما اگر با مجموع رخدادهای دیگر -که در تراث مهدوی ذکر شده است- در قالب قطعه‌های مختلف «پازل واحد» بررسی شود، آنگاه نتیجه فرق خواهد کرد.

 

توضیح بیشتر اینکه: در شطرنج پیچیده فتنه «طولانی» شام[11] قبل از ظهور، قدرت های منطقه‌ای و بین‌المللی اعم از عرب و عجم[12]، ترک‌ها[13]، رومی‏ها[14] و یهود[15] در آن دخیل هستند و حاکی از تضاد منافع و تنازع بلوک شرق و غرب در حوادث فتنه «طولانی» شام دارد.

 

بازیگران داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی فتنه شام

 

در فتنه شام قبل از ظهور، سلسله حوادثی[16] طبق احادیث معتبر[17] رخ می‌دهد از جمله:اختلاف رمحان (اختلاف دو جبهه نظامی)، و سرانجام رجفۀ (جنگ و قتل) در منطقه شام رخ خواهد داد[18] و در ادامه ورود رایات الصفر (دخالت نظامی پرچم‌های زرد رنگ) در صحنه تحولات میدانی فتنه شام، و سپس خسف (فرو رفتن زمین) در محور جابیه- حرستا دمشق در کشور سوریه[19]، سپس اعلام خودمختاری «مارقۀ الشام» و متعاقب آن حمله «اخوان الترک» به شرق سوریه -در غیاب قدرت‌های غربی که قبل از آن دچار «هرج و مرج» شدند- و بعد تسلط سفیانی -اولین نشانه حتمی ظهور- بر دمشق و سایر مناطق الکورالخمس.[20]

 

محدوده اختلاف رمحان و جنگ بین حکومت و معارضین در فتنه شام با تعیین کلیدواژه‌هایی همچون: «دمشق»[21] پایتخت سوریه، «حمص» در جنوب سوریه و «حلب» در شمال سوریه[22]، «وادی یابس، درعا»[23] در جنوب سوریه، «قرقیسیاء»[24] (دیرالزور) در شرق سوریه، به روشنی نشان می‏دهد که فتنه شام قبل ظهور بیشتر بر کشور سوریه، متمرکز شده است.

 

تمرکز فتنه شام قبل ظهور بر سوریه

 

آنگاه سفیانی با ورود از منطقه «وادی یابس» در جنوب غربی سوریه (منطقه حوران واقع در درعا در مرز اردن و سوریه)[25] و بعد از غلبه بر جریان اصهب (حاکمیت)[26] و جریان ابقع (معارضین)[27] در فتنه طولانی شام که پیش از او بر سر قدرت و حکومت، منازعه و جنگ داشته‌اند[28] و تسلط بر سوریه[29] به عنوان آخرین حربه یهود[30] و همپیمان غربی‌ها[31]، در واقع تنفس مصنوعی به منظور جلوگیری از فروپاشی اسرائیل و رژیم صهیونیستی خواهد بود

 

سفیانی، مورد حمایت غربی‌ها

 

و البته سفیانی[32] -به عنوان اولین نشانه حتمی[33] -نیز بیش از 15 ماه بر منطقه شام (کمتر از دو سال) حکومت نخواهد کرد[34] و بعد از حمله به عراق[35]، در آخرین روزهای منتهی به ظهور و قیام امام عصر و در جهت حمایت از همپیمانان خویش (حکومت آل فلان) به عربستان نیز لشکرکشی نظامی خواهد داشت.[36]

 

ایران قبل ظهور

 

در باورداشت مهدویت، ظهور امری تصادفی، تلقی نمی‌شود؛ بلکه واقعه‌ای است که با  تمهیدات زمینه‌سازان (ممهدون) شکل می‌گیرد[37] از اینرو در منابع فریقین، قیام‏‌های حق قبل از ظهور (رجل من اهل قم، خراسانی و یمانی) معرفی شده و اوصاف «زمینه‏سازان ظهور» در احادیث فریقین شیعه و اهل سنت نیز ذکر شده است.[38]

 

و از جمله: تشکیل حکومت زمینه‌ساز در ایران به رهبری مردی از قم (رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ)، پرچم هدایت وی و مشروعیت قیام (يَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِّ)، خصوصیات یاران وی و صلابت و استواری آنان در پیشبرد اهداف انقلاب (يَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ)، ایستادگی در برابر فتنه‌ها و طوفان‌های سخت (لَا تُزِلُّهُمُ الرِّيَاحُ الْعَوَاصِفُ) و خسته نشدن از جنگ (وَ لَايَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ) و سرنوشت انقلاب ایران (وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ) به روشنی سخن به میان آمده است.[39]

 

انقلاب ایران قبل ظهور

 

همچنین در گزارش معتبر[40] الغیبۀ نعمانی[41]، از مهم‌ترین مراحل قیام ایرانیان قبل از ظهور نیز سخن به میان آمده است که دو مرحله حق خویش را از دشمنان طلب می‌کنند (يَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَهُ ثُمَّ يَطْلُبُونَهُ فَلَا يُعْطَوْنَهُ) اما وقتی خواسته آنان برآورده نمی‌شود (فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ) این‌بار از راه قدرت‌ نظامی، حق خویش را از دشمن طلب می‌کنند (وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ) آنگاه دشمن مجبور به پذیرش مطالبات حق ایرانیان خواهد شد (فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ) اما ایرانیان آماده رویارویی نظامی شده و جنگ با دشمن رخ خواهد داد (يَقُومُوا ... قَتْلَاهُمْ شُهَدَاء) و سرانجام انقلاب ایران به طلوع فجر حکومت جهانی مهدوی متصل خواهد شد (وَ لايَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِكُمْ)[42] که عبارۀ اخری تعبیر قرآنی «وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِين» در سرنوشت انقلاب «قیام مردی از قم» است که ذکر گردید.

 

و با توجه به عبارت «قَتْلَاهُمْ شُهَدَاء»، وصول به مقام شهید و شهادت در عصر غیبت، باید با اجازه نائب عام امام عصر باشد. از اینرو احتمال دارد رهبر ایرانیان، مرجع و نائب عام نیز است که اذن جهاد و جنگ توسط وی صادر می‏شود کما اینکه احتمال دارد قاطبه مرجعیت شیعه به عنوان نائبان امام عصر، اذن جهاد و قتال با دشمن و جبهه سفیانی را صادر نمایند.

 

و سرانجام با رهبری «خراسانی و یمانی» به عنوان پرچم‌های هدایت در تقابل با جبهه «سفیانی» در جغرافیای ظهور، این مواجهه نظامی بین جبهه حق و باطل در «کشور عراق» به اوج خواهد رسید:[43]

خُرُوجُ السُّفْيَانِيِّ وَ الْيَمَانِيِّ وَ الْخُرَاسَانِيِّ فِي سَنَةٍ وَاحِدَةٍ[44]؛ السُّفْیانِی‏ ... یبْعَثُ مِائَةً وَ ثَلَاثِینَ أَلْفاً إِلَى الْكُوفَة[45]؛ فَبَینَمَا هُمْ عَلَى ذَلِكَ إِذْ أَقْبَلَتْ خَیلُ الْیمَانِی وَ الْخُرَاسَانِی‏.[46]

عراق قبل ظهور

 

 و اما سناریوی که برای آینده عراق قبل از ظهور، متصور است: عراق «واحد» اما «ضعیف»[47] که هرچند «حکومت» در اختیار شیعیان است اما خود نیز دچار «اختلاف و تشتت» هستند[48] و به دلیل «نفوذ» جریان مخالف (صاحب البرقع)[49] و ضعف حکومت مرکزی در اثر «اختلاف و فتنه در عراق»[50] بویژه فتنه در «مناطق شیعی» عراق (فتنه شیصبانی)[51] آنگاه با سوءاستفاده از خلاء حکومت مرکزی، «سیاسیون و نظامیان اهل سنت» عراق در بخش‌هایی از «مناطق سنی‌نشین» ایده تجزیه عراق را دنبال خواهند کرد

 

تجزیه عراق به سه اقلیم

 

و بر مناطقی همچون موصل و تکریت نیز مسلط خواهند شد (فتنه عوف سلمی)[52] و زمینه برای حمله نظامی لشکر متخاصم خارجی- لشکر سفیانی که مورد حمایت ائتلاف مثلث «عربی، غربی و عبری» است- تا عمق خاک عراق و مناطق شیعی فراهم خواهد شد.[53]

 

 آنگاه با تهدید اماکن و مراکز مقدسه شیعی توسط لشکر متخاصم خارجی، امنیت و ژئوپلتیک شیعه به خطر افتاده، از اینرو، سرانجام زمینه‌سازان ظهور برای دفع خطر دشمن متجاوز که تا نزدیکی مرزهای ایران نیز پیشروی نظامی داشته، وارد عراق خواهند شد و جنگ شدیدی رخ می‌دهد[54] و لشکر نظامی ایران[55] با همکاری محور مقاومت شیعی[56] (به رهبری خراسانی و یمانی)، دشمن متجاوز را در عراق شکست خواهد داد.[57]

 

بنابراین حکومت ضعیف شیعی در عراق که در برابر تهاجم نظامی، تاب مقاومت نداشته و شهرهای شیعی عراق، صحنه تاخت‌وتاز لشکر سفیانی موردحمایت غربی‌ها قرار خواهد گرفت اما بعد از حمله لشکر متخاصم خارجی به عراق[58] -توسط لشکر سفیانی که موردحمایت مثلث «روم، یهود و خاندان آل فلان حاکم بر عربستان» است- و قتل و کشتار شیعیان در نجف[59] و کوفه[60]، آنگاه لشکر نظامی یمانی و خراسانی در هدفی مشترک[61] همزمان[62] با سفیانی نیز به سمت کوفه پیشروی می‏کنند[63]؛ آنگاه یمانی و خراسانی با سفیانی -که مشغول قتل و کشتار شیعیان است[64]- درگیر جنگ خواهند شد[65] و شکست را بر نماینده مثلث «غربی، عبری، عربی» تحمیل خواهند کرد.[66]

 

لازم به ذکر است لشکر سفیانی[67] - به عنوان دشمن اصلی امام عصر- نماینده رومی‌ها و غربی‌ها (السُّفْيَانِيُّ مِنْ بِلَادِ الرُّومِ فِي عُنُقِهِ صَلِيبٌ)[68] و حامی رژیم اسرائیل (إِنْ عُدْتُمْ الیهود بِالسُّفْيَانِيِّ عُدْنَا بِالْقَائِمِ)[69] و نیز هم‌پیمان حاکمان مکه و مدینه در عربستان (آلِ بَنِي فُلَان‏)[70]، در جبهه مقابل ایرانیان زمینه‌ساز و محور مقاومت شیعی قرار دارد.

 

مارقة الشام و اخوان الترک

 

البته قبل از به قدرت رسیدن نماینده غربی‌ها (سفیانی) بر حکومت سوریه و قبل از حمله نماینده غربی‌ها به عراق، منطقه شاهد اقدامات تخریبی گروه‌های تکفیری «پرچم‌های سیاه» و همچنین تحرکات «مارقة الشام» (جدایی‌طلبان منطقه شام) و متعاقب آن حمله «اخوان الترک» به شرق سوریه است که فضای پُرالتهاب غرب آسیا را طوفانی ترسیم می‌کند.

 

اهل‌سنت تکفیری در عراق و سوریه

 

توضیح اینکه: در کتب معتبر آینده‌پژوهی مهدوی از وجود «اهل‌سنت تکفیری» در منطقه شام قبل ظهور به رهبری شخصی سنگدل و از خاندانى بى‏اصل و نسب كه نیروهای تحت امر او، داراى موهاى بلند و لباس سياه و صاحبان پرچمهاى سياه هستند، سخن به میان آمده است که هر شخصی با ايشان دشمنى ورزد، بى‏قانون و بی‌ملاحظه، بویژه اعراب ساکن مناطق فرات را در شهرهای خودشان به قتل می‌رساند:

عَبْداً عَنِيفاً خَامِلًا أَصْلُه ‏أَصْحَابُهُ الطَّوِيلَةُ شُعُورُهُمْ أَصْحَابُ السِّبَالِ سُودٌ ثِيَابُهُمْ أَصْحَابُ رَايَاتٍ سُودٍ وَيْلٌ لِمَنْ نَاوَاهُمْ يَقْتُلُونَهُمْ هَرْجاً وَ اللَّهِ لَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَيْهِمْ وَ إِلَى أَفْعَالِهِمْ وَ مَا يَلْقَى الْفُجَّارُ مِنْهُمْ وَ الْأَعْرَابُ الْجُفَاةُ يُسَلِّطُهُمُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ بِلَا رَحْمَةٍ فَيَقْتُلُونَهُمْ هَرْجاً عَلَى مَدِينَتِهِمْ بِشَاطِئِ الْفُرَاتِ الْبَرِّيَّةِ وَ الْبَحْرِيَّة.[71]

البته قبل از حمله لشکر نظامی سفیانی مورد حمایت غربی‌ها به عراق، مطالبه تجزیه‌طلبانه در جغرافیای کشورهای «هلال شیعی» نیز وارد فاز جدی شده است که داعیه «مارقۀ الشام» شاهدی بر این امر خواهد بود؛

 

در واقع نقشه محور «غربی، عبری، عربی» چنین است: با قطع محور مواصلاتی زمینه‌سازان ظهور از «کربلا تا قدس» از حرکت جبهه حق برای آزادی فلسطین ممانعت شود؛ زیرا در اینصورت، مرزهای غرب عراق و شرق سوریه کاملا در اختیار دشمنان قرار خواهد گرفت.

 

راه قدس از کربلا می‌گذرد

 

واقعه «مارقة الشام» نشان از این دارد در اواخر جنگ داخلی سوریه، اقدامات و فعالیت‌های ساکنان ناحیه هم‏مرز با ترک‌ها شدت خواهد گرفت و «جدایی‌طلبان شام» در شرق سوریه آرزوی خودمختاری از حکومت مرکزی را دارند:

مَارِقَةٌ تَمْرُقُ مِنْ نَاحِیةِ التُّرْك.[72]

البته با تفسیر مفردات این بخش از حدیث، معنای آن واضح‌تر نیز خواهد شد:

المارقة: الخارجین؛[73] المروق عن الشیء: الخروج منه؛[74] مَرَقَ السَّهْمُ مِن‏ الرَّمِیة: وقتی تیر از کمان خارج می‏شود، به گونه‌ای که دیگر به آن تعلق ندارد را گویند؛[75] الناحیة: الجانب[76] و الجهة؛[77] مِن ناحیه الترک: ای مِن جهة الترک. مارقة تمرق مِن جهة الترک = خروج مارقة از سمت ترک‌ها.

بنابراین عبارت «مَارِقَةٌ تَمْرُقُ مِنْ نَاحِیةِ التُّرْك» یعنی ساکنان ناحیه هم‏مرز با ترک‌ها در منطقه شام خروج خواهند کرد هم‌چون جدا شدن تیر از کمان (مَرَقَ السَّهْمُ من الرَّمِیة) که گویا دیگر به آن تعلق ندارد. و اگر عصر، عصر ظهور باشد، بر آرزوی کُردهای سوریه شباهت دارد.

 

مارقة الشام، نقشه آمریکا برای قطع محور مواصلاتی مقاومت شیعی

 

اما جدایی‌طلبان (مارقة الشام) با حمله نظامی گسترده «اخوان الترک» به شرق سوریه مواجه خواهند شد:

سَیقْبِلُ إِخْوَانُ التُّرْكِ حَتَّى ینْزِلُوا الْجَزِیرَة.

آن‌چه نیاز به توضیح است، تفسیر کلمه "ارض الجزیرة"، است؛ هرگاه «جزیرة» بدون اضافه شدن واژه عرب استعمال شود، مراد مناطق مابین دجله و فرات می‏باشد:

الجزیرة: و هی التی بین دجلة و الفرات.[78]

و بدون ذکر قرینه، هیچ اشاره‌ای به جزیرة العرب ندارد:

إذا أطلقت الجَزِیرَةُ فی الحدیث و لم تضف إلى العرب فإنّما یراد بها ما بین دجلة و الفرات.[79]

در کتب تاریخی و حدیثی نیز مناطق غرب عراق و شرق سوریه بین دجله و فرات را جزیرة گویند:

بَعَثَ عَلِیّ، الْأَشْتَرَ عَلَى الْمَوْصِلِ .. وَ سِنْجَارَ ... وَ مَا غَلَبَ عَلَیهِ مِنْ تِلْكَ الْأَرَضِینَ مِنْ أَرْضِ الْجَزِیرَةِ وَ بَعَثَ مُعَاوِیةُ بْنُ أَبِی سُفْیانَ الضَّحَّاكَ بْنَ قَیسٍ عَلَى مَا فِی سُلْطَانِهِ مِنْ أَرْضِ الْجَزِیرَةِ وَ كَانَ فِی یدَیهِ حَرَّانُ وَ الرَّقَّةُ وَ الرُّهَا وَ قَرْقِیسِیا.[80]

ارض جزیرة، همان‌طور که از کتب جغرافیا، تاریخ و لغت، نیز مستفاد است به مناطق ما بین دجله در عراق و فرات در سوریه اطلاق می‏شود[81]؛ از اینرو جزیرة الشام، مناطق شرق سوریه اعم از الحسكة، الرقة و دیرالزور، گفته می‌شود.

حال اگر ایده «اقلیم سنی» در مناطق سنی‌نشین موصل و تکریت عراق  و آرزوی مارقۀ الشام (کُردهای سوریه) تقویت شود، دمینوی تجزیه کشورهای منطقه وارد مرحله خطرناک شده و به تبع آن سپس ایران در خطر تجزیه قرار می‌گیرد. خواب آشفته‌ای که دشمنان قبل ظهور، در تلاش برای تحقق آن در بخش‌هایی از مناطق سنی‌نشین عراق (فتنه عوف سلمی)[82] و کُردنشین سوریه (مارقۀ الشام)[83] هستند.

اما آروزی «مارقة الشام» محقق نخواهد شد و «اخوان الترک» به مناطق شمال شرقی سوریه حمله نظامی خواهند کرد. و البته «اقلیم سنی» نیز در حد هدف غربی‌ها (آمریکا) و اسرائیل، عقیم می‌ماند اما تحت اختیار خارج شدن موصل، تکریت و برخی شهرهای سنی عراق در اثر بروز فتنه در عراق، در واقع تلاشی است برای قطع مسیر مواصلاتی مقاومت شیعی در جغرافیای ظهور از «کربلا تا قدس».

 

راهبرد محور «غربی، عبری، عربی»: تجزیه عراق، فتنه در سوریه، حمایت از اسرائیل

 

با تحرکات سیاسی نظامی در مناطق سنی‌نشین عراق مثل موصل و تکریت، و احتمال ایجاد فتنه و آشوب در مناطق شیعه نشین عراق[84]، آنگاه حکومت عراق در بین دو آتش جنوب عراق (مناطق شیعی) و شمال غرب عراق (موصل و الانبار و تکریت) متحیر خواهد شد. و با قدرت گرفتن تشکیلات سیاسی نظامی در مناطق سنی عراق، طبیعتا پتانسبل محور مقاومت شیعی در این مناطق، تضعیف شده و سرانجام برخی شهرهای عراق همچون تکریت تا حدودی از اختیار حکومت مرکزی خارج شده و بدین شکل، آتش فتنه دیگری در عراق، شعله‌ور خواهد شد.

 

بنابراین، سناریوی «حوادث عراق قبل از ظهور» و تاثیر منفی آن بر امنیت شیعه، به اجمال چنین خواهد بود:

 

1. تحرکات سیاسی نظامی در مناطق سنی نشین عراق مثل موصل و تکریت

2. تضعیف قدرت نظامی محور مقاومت

3. فتنه و آشوب در مناطق شیعی عراق

4. تحیر و تردید حکومت عراق در بین دو آتش فتنه جنوب عراق (مناطق شیعی) و شمال غرب عراق (موصل و الانبار و تکریت)

5. اجرای برنامه جبهه باطل برای عراق: تلاش برای خارج کردن اختیار مناطق سنی‌نشین عراق از سلطه حکومت مرکزی و قطع ارتباط محور مقاومت شیعی با منطقه شام و فلسطین که سرانجام با به قدرت رسیدن سفیانی (حاکم موقت دمشق که مورد حمایت غربی‌ها است)، این فرایند تکمیل خواهد شد و با حمایت غربی‌ها به عراق نیز حمله خواهد کرد.

 

راهبرد جبهه مقاومت شیعی قبل از ظهور: دفاع از عراق، آزادی فلسطین و تشکیل خاورمیانه اسلام

 

اما در شطرنج پیچیده تحولات خاورمیانه در مثلث «کوفه، مکه، قدس»، محور مقاومت شیعی با «صبر استراتژیک»، رخدادها و حوادث را به دقت رصد نموده تقابل نظامی و ضربه به منافع یکدیگر (مرحله سیوف) رخ خواهد داد اما جنگ فراگیر با دشمن بعد «هرج الروم» است؛ توضیح اینکه:ایرانیان بعد از دو مرحله تلاش برای احقاق حق (يَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَهُ) و بعد از ناامیدی از اخذ حق خویش (فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ)، سرانجام وارد مرحله سیوف (تقابل نظامی) با دشمن شده (وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ) و البته نتیجه این تقابل نظامی، پیروزی ایرانیان خواهد بود زیرا دشمن که در دو مرحله از اعطای حق خودداری کرده بود، مجبور به پذیرش بخشی از خواسته‌های ایرانیان خواهد شد (فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ).[85]

 

تقابل نظامی جبهه «مقاومت شیعی» با مثلث «غربی، عبری، عربی»

 

لازم به ذکر است «مرحله سیوف»، ممکن است اشاره به تهدید دشمن و قدرت‌نمایی نظامی باشد کما اینکه احتمال حمله به منافع مثلث «غربی، عبری، عربی» و درگیری نظامی محدود با دشمن از جمله واقعه «آتش مشرق» نیز است[86]؛ مطابق گزارش اهل‌سنت، «عمود آتش مشرق» در ماه رمضان است و بعد از آن نیز سنة الجوع (سال قحطی) در پیش است[87]، اما مصادر شیعی به زمان آن تصریح ندارند. در صورت وحدت محتوایی گزاره «آتش مشرق» در فریقین، نشانه و علامت «سنة الجوع» و وقوع «جنگ جهانی، هرج الروم» قبل ظهور است.[88]

 

بعد واقعه «هرج الروم»[89]، محور مقاومت شیعی از فرصت استفاده نموده و حملات پی‌درپی را بر منافع دشمن در «جغرافیای ظهور» وارد خواهد ساخت. بویژه در آستانه ظهور، با ورود قدرتمند سپاه زمینه‌ساز به عراق[90] برای دفاع از مراکز مقدسه و خط مقدم شیعی در برابر لشکر متجاوز خارجی و شکست سختی که بر آنان در عراق وارد خواهد شد[91]، زنجیره مثلث «غربی، عبری و عربی» در منطقه، گسسته خواهد شد و شکست‌های «جبهه استکبار» یکی پس از دیگری، رقم خواهد خورد.

 

مارقة الروم: حضور غربی‌ها در فلسطین در دفاع از رژیم اسرائیل

 

و حتی حضور نظامی همپیمانان غربی‌ (مارقۀ الروم) که قبل از آن، برای حمایت از یهودیان اسرائیل ساکن فلسطین اشغالی وارد خاورمیانه شده‌اند، نیز کاری از پیش نخواهد برد و در جنگ با زمینه‌سازان ظهور امام عصر، شکست سختی بر یهود و حامیان رومی‌شان وارد خواهد شد.

 

توضیح اینکه: هرچند غربی‌ها در اثر واقعه «هرج الروم» تضعیف شده‌اند، اما در مراحل پایانی فتنه شام، «مارقۀ الروم» برای دفاع از اسرائیل، وارد تحولات منطقه غرب‌آسیا می‌شوند:

وَ سَيُقْبِلُ مَارِقَةُ الرُّومِ حَتَّى يَنْزِلُوا الرَّمْلَة.[92]

 

حضور مارقۀ الروم برای دفاع از یهود اسرائیل

 

در واقع، آخرین نشانه قبل از خروج سفیانی، ورود بخشی از غربی‌ها به صحنه تحولات فتنه شام با حضور نظامی در منطقه رمله (نزدیک بیت المقدس) در فلسطین است. منطقه «رملة» در کتب معتبر معاجم جغرافیایی چنین معنا شده است:

الرَّملة: هی كورة من فلسطين و كانت دار ملك داود و سليمان، بينها و بين البيت المقدس ثمانية عشر يوما[93]؛ الرَّملة: مدينة تقع وسط فلسطين إلى الجنوب الشرقی من تل أبيب.[94]

از اینرو رمله در فلسطین مقصود است. همانطور که در حدیث دیگری در الغیبة طوسی‏، به حضور نظامیان رومی در فلسطین قبل از خروج سفیانی، تصریح شده است:

تَنْزِلُ الرُّومُ فِلَسْطِين‏.[95]

لشکرکشی نظامیان غربی به خاورمیانه در مراحل پایانی فتنه شام، بیانگر این است که موجودیت یهود اسرائیل به خطر افتاده است.

 

زمان جنگ فراگیر شیعه با اسرائیل

 

طبق آیات سوره اسراء و احادیث متعدد، «یهودیان مُفسد» در فلسطین تجمع دارند و ایرانیان شیعی، طرف جنگ با یهود قبل از ظهور خواهند بود[96]، مضافا بر اینکه از اهداف و آرمان های قوم زمینه‌ساز مشرق، آزادی فلسطین معرفی شده است؛ بنابراین جنگ با دشمن در فلسطین خواهد بود و به قرینه "فَيُقَاتِلُون‏ فَيُنْصَرُون"[97]، محور شیعی به رهبری ایران در جنگ با اسرائیل قبل از ظهور پیروز خواهد شد.[98]

 

توضیح اینکه: آیات ابتدایی سوره اسراء، عقوبت و مجازات یهود مُفسد را «وعده قطعی خدواند» معرفی می‌کند و احادیث ذیل این آیات، هویت مجازات‌کنندگان یهود را شیعه زمینه‌ساز معرفی می‌کند و همانگونه مرحوم طبرسی در تفسیر مجمع البیان می‌فرمایند، به روشنی گویا این واقعیت است که قومی قبل از ظهور، زمینه را برای قیام و خروج امام عصر، فراهم می‌کنند[99]؛ و در کتاب الکافی کلینی، هویت و مصداق «عبادا لنا»، مومنین و شیعیان و یاوران حضرت قائم، معرفی شده است:

فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَيْكُمْ عِباداً لَنا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ ... قَوْمٌ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِ فَلَا يَدَعُونَ وَتْراً لآِلِ مُحَمَّدٍ إِلَّا قَتَلُوه‏.[100]

ضمن اینکه به قرینه جنگ ایرانیان شیعی با دشمن در حدیث معتبر انقلاب ایرانیان قبل از ظهور که زمینه‌سازی می‌کنند و با دشمن می‌جنگند و کشته‌های آنان شهید محسوب شده و پرچم انقلاب خویش را به امام عصر تحویل خواهند داد:

كَأَنِّي بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ يَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَهُ ثُمَّ يَطْلُبُونَهُ فَلَا يُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا يَقْبَلُونَهُ حَتَّى يَقُومُوا وَ لَا يَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِكُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ أَمَا إِنِّي لَوْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ لَاسْتَبْقَيْتُ نَفْسِي لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ.[101]

و نیز به ضمیمه معرفی "اهل قم" به عنوان شیعه پیرو اهل بیت و هویت ایرانی مجازات کنندگان یهود (شیعیان ایرانی، به عنوان «عبادا لنا» در مجازات یهود معرفی شده‌اند):

كُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِاللَّهِ جَالِساً إِذْ قَرَأَ هَذِهِ الْآيَةَ فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَيْكُمْ عِباداً لَنا أُولِی بَأْسٍ شَدِيدٍ ... فَقُلْنَا جُعِلْنَا فِدَاكَ مَنْ هَؤُلَاءِ فَقَالَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ هُمْ وَ اللَّهِ أَهْلُ قُمَّ.[102]

از اینرو ایرانیان شیعی، نقش اصلی و رهبری جنگ با یهود اسرائیل را بر عهده خواهند داشت[103]؛ و عقوبت یهود قبل از ظهور توسط ایرانیان شیعی، رخ خواهد داد[104]؛ لازم به ذکر است، قم به عنوان عشّ آل‌محمد و حرم اهل‌بیت به شیعیان ایرانی اشاره دارد[105]؛ و در لسان احادیث، شیعه ایران با نام‌های: قوم مشرق، ارض خراسان، اهل قم، اهل ری، قوم فرس معرفی شده است.[106]

 

آرمان آزادی فلسطین توسط رایات مشرق زمینه‌ساز ظهور نه تنها در منابع شیعی ذکر شده است بلکه از اشتراکات فریقین بوده[107] و در منابع اهل‌سنت نیز به خروج پرچم‌های سیاه مشرق از خراسان قبل از ظهور امام مهدی تصریح شده است[108] و عالمان متعصب اهل سنت نیز بر آن اعتراف دارند[109] و از جمله این احادیث می‌توان حرکت رایات خراسان به منظور شکست لشکر سفیانی در منطقه شام[110] و نیز به هدف آزادی فلسطین را ذکر کرد[111] که از نگاه رجالیون اهل سنت، سند حدیث رایات مشرق زمینه‌ساز که تا بیت‌المقدس فلسطین، پیشروی نظامی می‌کنند،"حدیث حسن" توصیف شده است.[112]

 

بنابراین زمان جنگ فراگیر شیعه با اسرائیل و «انتقام سخت» از دشمن، بعد «هرج الروم» و قبل حضور «مارقة الروم» خواهد بود. زیرا هرچند غربی‌ها در اثر واقعه هرج الروم دچار اضمحلال شده‌اند لکن طبق احادیث کماکان شاهد لشکرکشی بخشی از حامیان غربی یهود (مارقۀ الروم) به تحولات خاورمیانه در جهت کمک به یهودیان ساکن فلسطین خواهیم بود[113] و بیانگر این است که موجودیت اسرائیل در معرض سقوط و نابودی قرار گرفته است که اینچنین دست به دامان حامیان غربی خویش می‌شود.

 

آزادی فلسطین و مسجد الاقصی، قبله اول مسلمین

 

البته تلاش انقلاب زمینه‌ساز و محور مقاومت شیعی در تحقق نابودی اسرائیل -به عنوان غده سرطانی در جهان اسلام- در حقیقت، تلاش برای تحقق وعده‌ قرآنی در سوره اسراء است:

وَ قَضَيْنا إِلى‏ بَني‏ إِسْرائيلَ فِي الْكِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبيراً فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَيْكُمْ عِباداً لَنا أُولي‏ بَأْسٍ شَديدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّيارِ وَ كانَ وَعْداً مَفْعُولاً ثُمَّ رَدَدْنا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَ أَمْدَدْناكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنينَ وَ جَعَلْناكُمْ أَكْثَرَ نَفيراً إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِيَسُوؤُا وُجُوهَكُمْ وَ لِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَما دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ لِيُتَبِّرُوا ما عَلَوْا تَتْبيراً.[114]

ما به بنی‌اسرائیل در کتاب اعلام کردیم که دوبار در زمین فساد خواهید کرد، و برتری‌جویی بزرگی خواهید نمود. هنگامی که نخستین وعده فرا رسد، گروهی از بندگان جنگجو خود را بر ضدّ شما برمی‌انگیزیم (تا شما را سخت در هم بکوبند؛ حتی برای به دست آوردن مجرمان) خانه‌ها را جستجو می‌کنند؛ و این وعده‌ای است قطعی. سپس شما را بر آنها چیره می‌کنیم؛ و شما را به وسیله دارایی‌ها و فرزندانی کمک خواهیم کرد؛ و نفرات و حامیان شما را بیشتر قرار می‌دهیم. اگر نیکی کنید، به خودتان نیکی می‌کنید؛ و اگر بدی کنید باز هم به خود می‌کنید. و هنگامی که وعده دوم فرا رسد، (آنچنان دشمن بر شما سخت خواهد گرفت که) آثار غم و اندوه در صورتهایتان ظاهر می‌شود؛ و داخل مسجد (الاقصی) می‌شوند همان‌گونه که بار اول وارد شدند؛ و آنچه را زیر سلطه خود می‌گیرند، در هم می‌کوبند.

 

مفسرین درباره مصادیق فساد یهود، اختلاف‌نظر دارند و آیات ابتدایی سوره اسراء، معرکه آراء مفسرین قرآن است و سخن در این‌باره، نوشتاری مستقل می‌طلبد.

 

جهان بدون صهیونیسم

 

اما قدرمتیقن یکی از مصادیق بارز فساد یهود در مقیاس جهانی (فی الارض) تشکیل رژیم صهیونیستی و اسرائیل است که بیش از 70 سال است حمایت جبهه استکبار از جمله آمریکا و مسیحیت انجیلی را با خود به همراه دارد[115] و بیان گردید که طبق احادیث مجازات یهود قبل از ظهور توسط شیعیان ایرانی و محور مقاومت شیعی (حزب الله لبنان و ...) خواهد بود و مجازات کنندگان قوم مفسد یهود صهیونیست باید شیعه و بندگان مخلص خدا (عِباداً لَنا) باشند که وارد فلسطین نیز خواهند شد (فَجاسُوا خِلالَ الدِّيارِ)؛ و از طرفی حضور مارقة الروم در فلسطین نیز نشانگر این است که با وقوع جنگ شیعه با اسرائیل و مجازات یهودیان فاسد، اسرائیل در نهایت ضعف و فروپاشی قبل از ظهور قرار گرفته است. و البته شکی نیست به تصریح احادیث مجازات فساد دوم و نهایی یهود (فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ) بعد از ظهور توسط امام مهدی و سپاه ایشان خواهد بود و وعده خداوند تخلف‌‌‌ناپذیر است.

 

بنابراین رژیم اسرائیل و یهودیان صهیونیست ساکن فلسطین اشغالی، طبق آیات ابتدایی سوره اسراء در اثر جنگ با ایران و محور مقاومت شیعی در معرض فروپاشی و سقوط قبل از ظهور قرار می‌گیرند. اما جبهه استکبار برای جلوگیری از نابودی کامل اسرائیل، آخرین مهره خویش یعنی سفیانی را که مورد حمایت مثلث «غربی، عبری و عربی» است بر دمشق و منطقه شام مسلط خواهد ساخت. البته سفیانی نیز بیشتر از 2 سال بر مسند قدرت باقی نمی‌ماند و سرانجام با شکست سفیانی و ورود سپاه قدس امام مهدی به بیت المقدس و نزول حضرت عیسی و اقتدای ایشان به امام عصر، آزادی فلسطین بعد از ظهور رقم خواهد خورد.

 

شواهد حدیثی نیز بر این دیدگاه استوار است، بعد از ظهور در جنگ با سپاه امام مهدی، سفیانی در منطقه شام در آخرین خطوط استحکام دفاعی از یهود یعنی در منطقه رمله نزدیک بیت المقدس در فلسطین شکست سختی را متحمل می‌شود:

أنَّهُ [القائم] إنَّما يَقتُلُ السُّفيانِی[116]؛ السُّفْيَانِيُّ يَوْمَئِذٍ بِوَادِي الرَّمْلَةِ وَ يَقْتُلُ السُّفْيَانِيَّ وَ مَنْ مَعَهُمْ حَتَّى لَا يُدْرَكَ مِنْهُم.[117]

و سرانجام مجاهدان اسلام وارد فلسطین خواهند شد. از اینرو مجازات نهایی یهود بعد از ظهور در وعد الآخره، آزادی کامل فلسطین و فتح قدس به دست امام عصر و یارانش رقم خواهد خورد:

وَ قَضَيْنا إِلى‏ بَني‏ إِسْرائيلَ فِي الْكِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ ... فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِيَسُوؤُا وُجُوهَكُمْ وَ لِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَما دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّة[118]؛ فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ يعنی القائم و أصحابه‏.[119]

در واقع جنگ شیعه با اسرائیل و آغاز فروپاشی اسرائیل قبل از ظهور است اما آزادی فلسطین و فتح نهایی قدس بعد از ظهور توسط امام عصر و حضرت عیسی خواهد بود. البته این دیدگاه، منحصر به نگارنده نیست و کارشناسان نیز به این نظریه، اعتقاد و پافشاری دارند.[120]

 

سفیانی، آخرین حربه یهود و غربی‌ها

 

همان‌گونه که بیان گردید، قبل از ظهور، یهود و حامیان غربی، بعد از شکست در فتنه شام در تلاش برای رونمایی از آخرین مهره برخواهند آمد. بدین‌سان در فضاسازی رسانه‌ای-نظامی غربی‌ها، سفیانی با ورود از منطقه «وادی یابس» در جنوب غربی سوریه (منطقه حوران واقع در درعا در مرز اردن و سوریه)[121] و بعد از غلبه بر جریان اصهب (حاکمیت) و جریان ابقع (معارضین) در فتنه طولانی شام که پیش از او بر سر قدرت و حکومت، منازعه و جنگ داشته‌اند[122]

 

وادی‌یابس، مرز بین اردن و سوریه محل ورود سفیانی موردحمایت غربی‌ها به سوریه

 

و تسلط بر سوریه[123] به عنوان آخرین حربه یهود[124] و همپیمان غربی‌ها[125]، در واقع تنفس مصنوعی به منظور جلوگیری از فروپاشی اسرائیل و رژیم صهیونیستی خواهد بود و البته سفیانی[126] -به عنوان اولین نشانه حتمی[127] -نیز بیش از 15 ماه بر منطقه شام حکومت نخواهد کرد[128] و بعد از حمله به عراق[129]، در آخرین روزهای منتهی به ظهور و قیام امام عصر و در جهت حمایت از همپیمانان خویش (حکومت آل فلان) به عربستان نیز لشکرکشی نظامی خواهد داشت.[130]

 

سفیانی، حمله به عراق تا لشکرکشی در حمایت از عربستان

 

لازم به ذکر است سفیانی، ضد تفکر تکفیری (داعش) است و هیچ سنخیتی با جریان سلفی ندارد هرچند اندیشه تکفیری، ابزاری در اختیار غربی‌ها است و سفیانی نیز از سوی صلیبی‌ها حمایت می‌شود (السُّفْيَانِيُّ مِنْ بِلَادِ الرُّومِ ... فِي عُنُقِهِ صَلِيبٌ)[131]؛ همچنانکه سفیانی، ابزاری در اختیار یهود است (إِنْ عُدْتُمْ الیهود بِالسُّفْيَانِيِّ عُدْنَا بِالْقَائِمِ).[132]

 

بنابراین سفیانی، اسم رمز حاکم «موقّت» منطقه شام در عصر ظهور برای بازه زمانی کمتر از دو سال که علاوه بر تسلط بر سوریه، به عراق حمله نظامی می‌کند. ضمن اینکه برای حمایت از حاکمان همپیمان خویش در عربستان نیز نیروی نظامی به مدینه و مکه اعزام می‌کند[133] و به عنوان آخرین حربه یهود و همپیمان غربی‌ها، در واقع تنفس مصنوعی به منظور جلوگیری از فروپاشی اسرائیل و رژیم صهیونیستی خواهد بود. البته سفیانی نیز بیش از 15 ماه بر منطقه شام، حکومت نخواهد کرد:

السُّفْیانِی ... مِنْ‏ أَوَّلِ‏ خُرُوجِهِ‏ إِلَى‏ آخِرِهِ‏ خَمْسَةَ عَشَرَ شَهْراً.[134]

و به عراق نیز حمله می‌کند:

السُّفْیانِی ... لَا یكُونُ لَهُ هِمَّةٌ إِلَّا الْإِقْبَالَ نَحْوَ الْعِرَاق ... وَ یبْعَثُ السُّفْیانِی جَیشاً إِلَى الْكُوفَةِ ... فَیصِیبُونَ مِنْ أَهْلِ الْكُوفَةِ قَتْلًا وَ صُلْباً وَ سَبْیا.[135]

بویژه شیعیان در کوفه و نجف توسط لشکر متجاوز خارجی، قتل‌عام می‌شوند:

السُّفْیانِی‏ یسِیرُ إِلَى الْكُوفَةِ فَیقْتُلُ أَعْوَانَ آلِ مُحَمَّد[136] ؛ فَیصَابُ بِأُنَاسٍ مِنْ شِیعَةِ آلِ مُحَمَّدٍ بِالْكُوفَةِ قَتْلًا وَ صَلْبا.[137]

همچنین، سفیانی برای حمایت از همپیمان خویش -خاندان آل فلان حاکم در عربستان- متعاقب حوادث خونین مکه و مدینه در سال ظهور، لشکر نظامی در حمایت از حکومت عربستان به این کشور اعزام می‌کند:

فَیبْتَدِرُ الْحَسَنِی إِلَى الْخُرُوجِ فَیثِبُ عَلَیهِ أَهْلُ مَكَّةَ فَیقْتُلُونَهُ وَ یبْعَثُونَ بِرَأْسِهِ إِلَى الشَّامِی ... وَ یبْعَثُ الشَّامِی عِنْدَ ذَلِكَ جَیشاً إِلَى الْمَدِینَة.[138]

عربستان قبل ظهور

لازم به ذکر است، آل بنی‌فلان قبل از ظهور بر مکه و مدینه در عربستان حکومت می‏کنند و علاوه بر جنایت قتل «نفس زکیه» در مکه، متعاقب قیام شیعیان حجاز، افراد دیگری را نیز در مدینه به قتل می‌رسانند:

يَا زُرَارَةُ لَا بُدَّ مِنْ قَتْلِ غُلَامٍ بِالْمَدِينَةِ ... يَقْتُلُهُ جَيْشُ آلِ بَنِي فُلَان.[139]

البته طومار حکومت آل بنی‌فلان در عربستان، 15 روز بعد از شهادت نفس زکیه برای همیشه پیچیده خواهد شد:

أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِآخِرِ مُلْكِ بَنِي فُلَانٍ قُلْنَا بَلَى يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ قَالَ قَتْلُ نَفْسٍ حَرَامٍ فِي يَوْمٍ حَرَامٍ فِي بَلَدٍ حَرَامٍ عَنْ قَوْمٍ مِنْ قُرَيْشٍ وَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ مَا لَهُمْ مُلْكٌ بَعْدَهُ غَيْرُ خَمْسَ عَشْرَةَ لَيْلَةً.[140]

این هماهنگی بین آل فلان و سفیانی در به شهادت رساندن نفس زکیه قبل از ظهور می‏باشد[141] و حاکی از ارتباط عمیق خاندان حاکم در عربستان با حاکم منطقه شام دارد که متعاقب شهادت نفس زکیه، سفیانی لشکر نظامی خود را به مدینه اعزام می‏کند اما قبل از رسیدن به مکه در منطقه بیداء، خسف می‌شوند:

السُّفْيَانِيُّ ... يَأْتِي الْمَدِينَةَ بِجَيْشٍ جَرَّارٍ حَتَّى إِذَا انْتَهَى إِلَى بَيْدَاءِ الْمَدِينَةِ خَسَفَ اللَّهُ بِه[142]؛ فَيُهْلِكُهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ دُونَهَا وَ يَهْرُبُ يَوْمَئِذٍ مَنْ كَانَ بِالْمَدِينَةِ مِنْ وُلْدِ عَلِيٍّ إِلَى مَكَّةَ فَيَلْحَقُونَ بِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْر.[143]

پیمان مشترک خاندان آل فلان در عربستان با سفیانی موردحمایت غربی‌ها و یهود

 

روایات تصریح دارند که کشور عربستان، پیش از ظهور امام مهدی(عج)، به دست حکومتی مخالف اهل‌بیت(ع) و دشمن شیعه است. حاکمان، از نسل بنی‌فلانند که حکومت را به صورت خانوادگی اداره می‌کنند. اما اقتدار حکومت آل‌فلان، در آستانۀ ظهور به سستی می‌گراید

 

حکومت خانوادگی در عربستان قبل ظهور

 

و بین این خاندان، اختلاف ایجاد شده تا این‌که بعد از بیعت با «صبی، فرزند»[144] آنگاه بین خاندان حاکم، اختلاف به اوج می‌رسد و درگیری وسیعی رخ می‌دهد که منجر به قتل و کشتار تعداد کثیری از بزرگان و اُمرا و شاهزادگان بنی‏فلان در عربستان می‏شود:

إِنَّ مِنْ عَلَامَاتِ الْفَرَجِ حَدَثاً یكُونُ‏ بَینَ‏ الْحَرَمَینِ‏ قُلْتُ وَ أَی شَی‏ءٍ الْحَدَثُ فَقَالَ عَصَبِیةٌ تَكُونُ بَینَ الْحَرَمَینِ وَ یقْتُلُ فُلَانٌ مِنْ وُلْدِ فُلَانٍ، خَمْسَةَ عَشَرَ كَبْشاً.[145]

از نشانه‌های فرج و ظهور امام مهدی(عج)، حادثه‌ای است که در بین‌الحرمین (بین مکه و مدینه) رخ خواهد داد. پرسیدم: و کدام حادثه؟ امام رضا(ع) فرمودند: کشمکش، نزاع و خشم در بین‌الحرمین که منجر به قتل پانزده نفر از اُمرا و شاهزادگان خاندان بنی‌فلان خواهد شد.

 

پیوند یهود و آل فلان در عربستان قبل ظهور

 

البته از پیوند و ارتباط وثیق بین حکومت آل فلان در عربستان با یهود، نیز در کلام اهل‌بیت به شیعیان توجه داده شده است. از جمله در کتاب معتبر الکافی کلینی، ذیل آیه4 سوره اسراء در قرآن-که به تفصیل از «فساد یهود در فلسطین» سخن به میان آمده- یکی از مصادیق مجازات یهود، وعده انتقام خون امام حسین در آستانه ظهور به کمک قدرت نظامی زمینه‌سازان ذکر شده که آخرین مراحل تقابل جبهه حق با جبهه باطل و مثلث «غربی، عبری و عربی» خواهد بود و نشانگر این است که یهودیان با جبهه خائنین به امت اسلام، ارتباط وثیقی دارند:

«فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما»: فَإِذَا جَاءَ نَصْرُ دَمِ الْحُسَيْنِ «بَعَثْنا عَلَيْكُمْ عِباداً لَنا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّيارِ»: قَوْمٌ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِ فَلَا يَدَعُونَ وَتْراً لآل‌محمد إِلَّا قَتَلُوهُ «وَ كانَ وَعْداً مَفْعُولًا»: خُرُوجُ الْقَائِمِ.[146]

هنگامیکه زمان مجازات اول بنی‌اسرائیل فرا برسد: یعنی زمانیکه وعده خونخواهی امام حسین فرا برسد، خداوند قوم زمینه‌ساز[147] با قدرت نظامی[148] که از بندگان الهی و باصلابت و جنگاور هستند را بر علیه مُفسدین بنی‌اسرائیل، برمی‌انگیزاند و خانه به خانه در جستجوی یهودیان خواهند بود تا آنان را مجازات کنند و انتقام خون کشته‌های آل‌محمد از یهود مُفسد خواهند گرفت و این وعده حتمی خدواند است و ظهور امام مهدی قطعا رخ خواهد داد.

 

و بدین‌سان، آخرین مرحله تقابل تاریخی جبهه حق -توسط حضرت ولیعصر از نسل امام حسین و زمینه‌سازان ظهور- با جبهه باطل، سفیانی از نسل یزید بن معاویه و  نماینده مثلث «غربی، عبری، عربی» با پیروزی محور مقاومت شیعی بعد ظهور محقق خواهد شد.

 

بیعت «محور مقاومت شیعی» با امام عصر

 

آنگاه بعد از ظهور، پرچم‌های خراسان اعزامی از ایران که اصحاب قائم نیز در میان آنان حضور دارد[149]، با امام مهدی بیعت خواهند کرد[150]؛ البته دیگر یاوران «جبهه حق» با شعار واحد «زمینه‌سازی» از مناطق مختلف جغرافیای ظهور از عراق (عصائب العراق)[151]، یمنی‌ها (اهل الیمن)[152]، لبنان و فلسطین (ابدال الشام)[153] - در مثلث «کوفه، مکه و قدس» که توانسته‌اند فرانید امر ظهور را برای تشکیل حکومت حقه جهانی حضرت ولیعصر مهیا و فراهم سازد، نیز با امام عصر بیعت خواهند نمود.

 

محور مقاومت شیعی قبل ظهور

 

آیا عصر معاصر، عصر ظهور است؟

 

بیان گردید چند کانون مرکزی در تحولات و حوادث قبل از ظهور و آینده جهان، وجود دارد که شناخت و رصد کردن رخدادهای مربوط به آنها از اهمیت زیادی برخوردار است و می‌تواند ما را در تحلیل درست رویدادها و مباحث مرتبط با آخرالزمان و ظهور امام زمان(ع) در علم «آینده‌پژوهی»، یاری دهد. این کانون‌های مرکزی عبارت است از: منطقه شام (سوریه)، ایران، عراق، فلسطین و عربستان؛ کشورهای مذکور در «جغرافیای ظهور» و در مثلث «کوفه، مکه، قدس»، مرکز تحولات و رویدادهای مهمی خواهند بود و در آینده این کشورها، قبل از ظهور، اتفاقاتی بسیار سریع و شگفت‌آور رخ خواهد داد که تاثیرات مهمی بر امنیت منطقه‌ای و حتی جهانی خواهند گذاشت. بنابراین دیده‏بانی سیاسی و نظامی «کشورهای نقش‌آفرین در تحولات فرایند ظهور» در هر برهه‌ای از زمان، می‌تواند اهمیت استراتژیک و آینده‌پژوهانه داشته باشد.

 

همچنین بیان گردید در مباحث مهدویت، باید به نکته بسیار مهمی توجه کرد و آن اینکه: حوادث متتهی به نشانه‌های حتمی ظهور در مثلث «کوفه، مکه، قدس»، قطعه‌های مختلف یک «پازل واحد»، محسوب می شوند و جدا از هم، نباید بررسی شوند و اگر مستقل از یکدیگر بررسی شوند، نتایج واقعی و مطلوب حاصل نخواهد شد.

 

و آنچه در این نوشتار بیان شد اگر در قالب «پازل ظهور» بررسی شوند؛ به درک واضح‌تر از احادیث و معارف مهدویت، دست خواهیم یافت. و با کنار هم قرار دادن گزاره‌های «مرتبط و هم‌خانواده» در قالب قطعه‌های مختلف «پازل واحد» و آنچه که در صحنه تحولات میدانی «جغرافیای ظهور» مشاهده می‌شود، انعکاس قویی در احادیث مهدویت دارد و آنگاه این سوال مطرح می‌شود: آیا در عصر ظهور، به سر می‏بریم؟[154] و متعاقب آن چه تکالیف فردی و اجتماعی برای «جامعه زمینه‌ساز» در مقابله با دسیسه‌های جبهه باطل، ایجاد خواهد شد؟ زیرا همانطور که بیان گردید، پازل ظهور، «شاخص»‌های دارد از جمله:

 

1. تشکیل انقلاب زمینه‌ساز ظهور (آغاز قدرتمندی جبهه حق)

2. تشکیل دولت یهود صهیونیست در فلسطین (افساد جبهه باطل)

3. فتنه شام و سوریه (نبرد تمدنی جبهه حق و باطل)

4. همپیمانی مشترک یمانی، خراسانی در جغرافیای ظهور برای مقابله با جریان سفیانی در عراق و حجاز (مقدمات فرایند ظهور)

 

لازم به ذکر است باور به اینکه ظهور در آینده نزدیکی نیست، اشتباه است و اصولا استبعاد و دور پنداشتن ظهور از نشانه‌های «قساوت قلب» است[155]؛ و البته در هیچ دوره‌ای از تاریخ، تمام آنچه از نشانه‌های ظهور که در عصر حاضر در حال روی دادن است، اینچنین و کنار هم، قرار نگرفته است[156] و به فرموده امام خمینی: امید است عصر معاصر، عصر ظهور باشد (صحیفه امام خمینی، ج21، ص327) و این قرن، قرن غلبه مستضعفین بر مستکبرین باشد (صحیفه امام خمینی، ج15، ص171) و جهان مهيا می‌شود برای طلوع آفتاب ولايت از افق مکه معظمه (صحیفه امام خمینی، ج17، ص480-481)؛  همچنانکه در احادیث نیز اندیشه «قرب و نزدیکی ظهور»، تمجید شده است[157]؛ إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً وَ نَراهُ قَرِيبا.

 

خاتمه: سناریوی آینده کشورها قبل ظهور

ایران

سناریویی که برای آیندۀ ایرانِ قبل ظهور، متصور است:

 

1. ایرانیان پیش از ظهور، با رهبری مردی از قم انقلاب می‌کنند و حکومت در ایران تشکیل خواهد شد (رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ يَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِّ).

2. هدف اصلی خویش را زمینه‌سازی برای حکومت جهانی امام عصر(عج) می‌دانند (و لَا یَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَی صَاحِبِکُم).

3. از جنگ با دشمنان خسته نمی‌شوند (وَ لَايَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ).

4. در مواجهه با دشمن، دو مرحله حقّ خویش را طلب می‌کنند (یَطْلُبُونَ الْحَقَّ ثُمَّ یَطْلُبُونَ الْحَقَّ)، اما دشمن حقّ ایرانیان را نخواهد داد (فَلَا یُعْطَوْنَهُ).

5. در مرحله سوم، ایرانیان وقتی ممانعت دشمنان در استیفا و طلب حقّ خویش را درک می‌کنند (فَإِذَا رَأَوْا ذَلِک)، این ‌بار حقّ خویش را از راه قدرت نظامی طلب خواهند کرد (سُیُوفَهُمْ عَلَی عَوَاتِقِهِم)؛ در مرحله سیوف، «آتش مشرق» به وقوع خواهد پیوست و بعد تقابل نظامی با دشمن، مجبور به قبول حق خواهد شد (فَیُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ).

6. لکن ایرانیان به دلیل تغییر معادلات جهانی، از جمله وقوع واقعۀ «هرج الروم» از پذیرش حقّ خویش ـ علی‌رغم اصرار بر اخذ حق در دو مرحله قبلی ـ سر باز خواهند زد (فَلَا یَقْبَلُونَه) و در مقابل، آمادۀ جنگ نهایی و سرنوشت‌ساز با دشمن در فلسطین در آستانۀ ظهور خواهند شد.

7. بنابراین هرچند بعد از دو مرحله طلب حق، ایرانیان وارد مرحله سیوف (تقابل نظامی) با مثلث «غربی، عبری، عربی» و حمله به منافع یکدیگر خواهند شد، لکن زمان جنگ فراگیر شیعه (ایران، حزب‌الله لبنان و...) با اسرائیل بعد «هرج الروم» خواهد بود.

8. بشارت مهم این‌که: ایرانیان بعد از دو مرحله «طلب حق» و سپس با ورود به تقابل نظامی «مرحله سیوف»، دیگر سلاح را تا ظهور بر زمین نخواهند گذاشت.

 

سوریه

ترتیب سناریوی آیندۀ فتنه شام (سوریه) قبل ظهور چنین است:

 

1. اختلاف الرمحان بالشام: اختلاف و صف‌آرایی نظامی بین دو جبهۀ مخالف هم (رایة الأصهب و رایة الأبقع) در منطقه شام.

2. رجفة بالشام: اضطراب شدید، فتنه، قتل و جنگ در منطقه شام.

3. البراذین الشهب المحذوفة: ورود ادوات نظامی و ماشین‌های جنگی مجهز به پرتاب سلاح که شعله‌های آتش از آن زبانه می‏کشد.

4. الرایات الصفر تحل بالشام: ورود نظامیان ‌پرچم‌های زردرنگ در صحنۀ تحولات میدانی فتنه شام.

5. ندا و صوت فتح از ناحیۀ دمشق: شنیده شدن بشارت فتح و پیروزی برای یکی از طرف‌های درگیر در فتنه شام.

6. خسف جابیه ـ حَرَستای دمشق در سوریه: احتمال وقوع زلزله یا رانش زمین یا حادثه‌ای سهمگین در اثر حملۀ نظامی با سلاح مرگبار یا انفجارهای قوی در زیر زمین؛ منجر به خسف و فرو رفتن در سطح زمین در محور جابیه ـ حرستا در دمشق سوریه.

7. فرو ریختن بخش‌هایی از مسجد جامع اموی دمشق.

8. مارقة تمرق من ناحیة الترک (مارقة الشام): ساز جدایی ساکنان نواحی هم‏مرز با ترک‌ها در منطقۀ شام (آرزوی استقلال کُردهای سوریه).

9. هرج ‌الروم: اختلاف، فتنه و قتل و جنگ بین رومی‌ها و غربی‌ها (جنگ جهانی).

10. حملۀ اخوان الترک به جزیرة الشام: حملۀ ترکیه به مناطق شرق سوریه.

11. لشکرکشی مارقة الروم به فلسطین: ورود بخشی از غربی‌ها در حمایت از اسرائیل به صحنه تحولات فتنه شام با حضور نظامی در منطقه رمله (بیت‌المقدس) در فلسطین

12. حرکت مسلحانه سفیانی- اولین نشانه حتمی ظهور- با حمایت غربی‌ها از وادی یابس (درعا) در جنوب سوریه و تسلط بر دمشق؛ البته سفیانی نیز کمتر از دوسال بر منطقه شام، حکومت می‌کند و سرانجام در جنگ با سپاه قدس امام مهدی، شکست خواهد خورد.

 

عراق

سناریوی حوادث عراق پیش از ظهور و تأثیر منفی آن بر امنیت شیعه، به اجمال چنین خواهد بود:

 

1. تحرکات سیاسی ـ نظامی در مناطق سنی‌نشین عراق مثل موصل و تکریت (فتنۀ عوف سلمی).

2. تضعیف قدرت نظامی محور مقاومت شیعی عراق در مناطق شمال غرب عراق.

3. فتنه و آشوب در مناطق شیعه‌نشین توسط مخالفین محور مقاومت و نیز جریان نفوذ مدافع غرب (جریان صاحب البرقع) در ارکان حکومت عراق.

4. تحیر و تردید حکومت عراق در بین دو آتش فتنۀ جنوب عراق (مناطق شیعی) و شمال غرب عراق (موصل و الأنبار و تکریت).

5. برنامه جبهۀ باطل برای عراق: تلاش برای خارج کردن اختیار مناطق سنی‌نشین عراق از سلطۀ حکومت مرکزی و قطع ارتباط محور مقاومت شیعی از «کربلا تا قدس» که سرانجام با به قدرت رسیدن سفیانی (حاکم موقت دمشق که مورد حمایت غربی‌هاست)، این فرایند تکمیل خواهد شد و با حمایت غربی‌ها به عراق نیز حمله خواهد کرد.

6. برنامه آمریکا و اسرائیل، در راستای طرح «خاورمیانه جدید» بر این است که عراق، محور «بالکانیسم» خاورمیانه است. و اگر عراق تجزیه شود، دمینوی تجزیه به سایر کشورها نیز سرایت خواهد کرد.

7. با به خطر افتادن مراکز مقدسۀ شیعی در این هنگام لشکر ایرانیان و یمانی با تهاجم نظامیان خارجیِ مورد حمایت غربی‌ها در عراق وارد جنگ خواهند شد و اولین شکست را بر نمایندۀ محور «غربی، عبری و عربی» تحمیل خواهند کرد.

 

عربستان

سناریویی که برای آیندۀ عربستانِ قبل ظهور، متصور است:

 

1. پیوند و ارتباط وثیق بین حکومت «آل‌فلان» در عربستان با یهود و سفیانیِ هم‌پیمان غربی‌ها.

2. به قدرت رسیدن «صبی» آل‌فلان و تشدید اختلاف در حاکمیت.

3. قتل و کشتار در خاندان پادشاهی آل‌فلان؛ سپس حاکم عربستان نیز به قتل می‌رسد.

4. شهادت نفس زکیه (نمایندۀ رسمی امام عصر(عج)) در مکه توسط حکومت آل‌فلان.

5. درخواست کمک از سفیانیِ ‌مورد حمایت غربی‌ها، و ورود نظامیان خارجی به عربستان در آستانه ظهور که دچار خسف در بین مکه و مدینه خواهند شد.

 

فلسطین

سناریوی آیندۀ فلسطین قبل ظهور، چنین است: طبق احادیث، زمان جنگ فراگیر شیعه با اسرائیل، بعد واقعه «هرج الروم» و قبل «مارقة الروم» خواهد بود. در واقع با دقت در پازل ظهور از جمله:

 

1. آیات ابتدایی سوره «اسراء» مبنی بر مجازات یهود توسط ایرانیان شیعی به هدف آرمان آزادی فلسطین؛

2. حضور نظامی «مارقة الروم» به دفاع از اسرائیل به عنوان آخرین مرحله از سلسله حوادث فتنۀ شام؛

3. عملیاتی شدن «مرحله سیوف» در انقلاب ایرانیان، ورود به رویارویی نظامی و جنگ فراگیر با دشمن قبل از ظهور؛

4. بشارت قرآن و ‌تأویل آیات ابتدایی سوره «روم» مبنی بر پیروزی ایرانیان شیعی در منطقه «أدنی الارض» در جنگ با رومی‌ها؛

5. این جنگ، بعد از واقعۀ هرج الروم رخ خواهد داد؛

6. همگی را باید در هندسۀ واحدی نگریست و قطعه‌های مختلف یک پازل دانست که در عین حال، مثل دانه‌های تسبیح به هم مرتبط هستند.

8. و هرچند در این جنگ، پیروزی از آن محور مقاومت شیعی و زمینه‌سازان ظهور است و «مقدمات» آزادی فلسطین، رقم خواهد خورد و نشانگر این است ساعت شنی زوال اسرائیل به مراحل پایانی رسیده است.

9. لکن یهود و حامیانشان (مثلث غربی، عبری و عربی) با رونمایی از سفیانی و تسلط وی بر منطقه شام، تنفس مصنوعی به اسرائیل و رژیم صهیونیستی داده و از این رو، آزادی فلسطین و نابودی اسرائیل بعد از ظهور خواهد بود.

10. در واقع جنگ شیعه با اسرائیل و آغاز فروپاشی اسرائیل پیش از ظهور است، اما آزادی فلسطین و فتح نهایی قدس بعد از ظهور توسط امام عصر(عج) و حضرت عیسی(ع) خواهد بود.

 

PDF مقاله سناریوی آینده کشورهای خاورمیانه قبل ظهور

*مصطفی امیری، دانش آموخته حوزه علمیه قم

 


[1] . طباطبایی، تفسیر المیزان، ج14، ص263-264. مطهری، مجموعه آثار، ج24، ص432. سلیمانی، بررسی آیات غلبه حق بر باطل از منظر علامه طباطبایی، فصلنامه مطالعات تفسیری، ش30، ص201.

[2] . الهی‌نژاد، مهدویت و فرجام تنازع حق و باطل، فصلنامه انتظار موعود، ش39، ص136-137. آیتی، چالش غفلت از آرمان‌ مهدویت، فصلنامه مشرق موعود، ش49، ص72-73. کارگر، مهدویت و فرجام ستیزش حق و باطل، فصلنامه انتظار موعود، ش19، ص94 و 103.

[3] . آیتی، چالش غفلت از آرمان مهدویت، فصلنامه مشرق موعود، ش49، ص77.

[4] . کارگر، آینده پژوهی مهدوی، فصلنامه انتظار، ش 28، ص 83.

[5] . قربانی، سعید، تاملات آینده پژوهانه در آرمانشهر مهدوی تبیین کارکردهای آینده پژوهانه مهدویت، فصلنامه آینده پژوهی ایران، ش 1، ص 70-71.

[6] . آیتی، چالش غفلت از آرمان مهدویت، فصلنامه مشرق موعود، ش 49، ص 77.

[7] . پورعزت، سنت پژوهی رویکردی نوین به آینده پژوهی مهدویت، فصلنامه مشرق موعود، ش 44، ص 281.

[8] . معرفۀ علائم الظهور، الظاهر هو وجوبها؛ حذرا عن الوقوع في الضلالة و دفعا للضرر المحتمل (صافی گلپایگانی، منتخب الأثر في الإمام الثاني عشر، ج‏3، ص303).

[9] . سفیانی در بازۀ زمانی کمتر از دو سال بر دمشق و سایر مناطق مورد منازعه در فتنه شام، مسلط خواهد شد و حکمرانی وی تا ظهور، ادامه خواهد داشت: «السُّفْیانِی مِنَ الْمَحْتُومِ... وَ مِنْ أَوَّلِ خُرُوجِهِ إِلَى آخِرِهِ خَمْسَةَ عَشَرَ شَهْراً» (نعمانی، الغیبة، ص300).

[10] . در احادیث متعددی با سندهای مختلف از حوادث «فتنه شام» قبل ظهور، سخن به میان آمده است: نعمانی، الغیبة، ص305. طوسی، الغیبة، ص461. مجلسی، بحارالأنوار، ج52، ص216 و 253. نعمانی، الغیبة، ص279. مفید، الإختصاص، ص255. طوسی، الغیبة، ص442. عیاشی، التفسیر، ج1، ص64. مجلسی، بحارالأنوار، ج52، ص237.

[11] . قبل از ظهور قائم، فتنه در منطقه شام آنچنان طولانی می‌شود و هرگاه به دنبال راه حلی برای آن هستند، پیدا نخواهد شد: لَا یظْهَرُ الْقَائِمُ حَتَّى یشْمَلَ النَّاسَ بِالشَّامِ فِتْنَةٌ یطْلُبُونَ الْمَخْرَجَ مِنْهَا فَلَا یجِدُونَهُ (نعمانی، الغیبة، ص279؛ حر عاملی، إثبات‏ الهداة، ج5، ص368)؛ و هرگاه تصور این می‏رود که بحران شام و جنگ سوریه در حال حل و فصل است، ناگهان شعله‌های فتنه هم‌چون آتش زیر خاکستر از جایی دیگر، خود را آشکار می‏سازد: تَكُونُ بِالشَّامِ فِتْنَةٌ كُلَّمَا سَكَنَتْ مِنْ جَانِبٍ طَمَّتْ مِنْ جَانِبٍ، فَلَا تَتَنَاهَى حَتَّى ینَادِی مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ (مقدسی شافعی، عقد الدرر فی أخبار المنتظر، ص75)

[12] . در فتنه شام، به اختلاف بین محور عربی با عجم اشاره شده است: الإختلاف بين أمراء العرب و العجم، فلا يزالون يختلفون الى أنّ يصير الأمر إلى رجل من ولد أبي سفيان (محدث نوری، كشف الأستار عن وجه الغائب، ص‏221. صافی گلپایگانی، منتخب الأثر فی الإمام الثاني عشر، ج2، ص167)

[13] . در حوادث فتنه شام، به نقش‌آفرینی ترک‌ها نیز اشاره شده است: يَجِيئُكُمُ الصَّوْتُ مِنْ نَاحِيَةِ دِمَشْقَ بِالْفَتْح‏ ... و سَيُقْبِلُ إِخْوَانُ التُّرْكِ (نعمانی، الغیبة، ص280. راوندی، الخرائج و الجرائح، ج3، ص1157. مفید، الإختصاص، ص256. طوسی، الغیبة، ص442)

[14] . در حوادث فتنه شام، به حضور نظامیان غربی نیز اشاره شده است: وَ يَجِيئُكُمُ الصَّوْتُ مِنْ نَاحِيَةِ دِمَشْقَ بِالْفَتْح ‏... و سَتُقْبِلُ مَارِقَةُ الرُّومِ (نعمانی، الغیبة، ص280. راوندی، الخرائج و الجرائح، ج3، ص1157. مفید، الإختصاص، ص256. طوسی، الغیبة، ص442)

[15] . خدواند در قرآن خطاب به یهود می‌فرماید: إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا (سوره اسراء، آیه8) که در کتب تفاسیر، به تسلط سفیانی بر منطقه شام و آخرین حربه و فتنه یهود در خاورمیانه اشاره دارد: إِنْ عُدْتُمْ بِالسُّفْيَانِيِّ عُدْنَا بِالْقَائِمِ مِنْ آلِ مُحَمَّد (قمی، تفسیر القمی، ج2، ص14)

[16] . ترتیب سلسله حوادث فتنه شام قبل از ظهور: اختلاف رمحان، رجفة الشام، ورود نظامیان رایات الصفر، خسف دمشق، مارقة الشام، هرج الروم، حمله اخوان الترک به شرق سوریه، حضور نظامی مارقة الروم در فلسطین (نعمانی، الغیبة، ص305. طوسی، الغیبة، ص461. مجلسی، بحارالأنوار، ج52، ص216 و 253. نعمانی، الغیبة، ص279. مفید، الإختصاص، ص255. طوسی، الغیبة، ص442. عیاشی، التفسیر، ج1، ص64. مجلسی، بحارالأنوار، ج52، ص237).

[17] . سند احادیث حوادث فتنه شام قبل از ظهور، معتبر و صحیحه است (رستمی، بررسی توصیفی و تحلیلی کتاب الغیبة شیخ طوسی، ص61-65. آیتی، تاملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص81 و 84. علی الصغیر، علامات الظهور بحث فی فقة الدلالة و السلوک، ج2، ص161-164. ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ج7، ص100و 125) و به سندهای مختلف ذکر شده است از جمله آن، سند حدیث در کتاب الغیبه شیخ طوسی: أخبرنا أبو عبدالله: شیخ مفید ثقه (نجاشی، الرجال، ص399) عن محمد بن علي بن الحسين: شیخ صدوق ثقه (نجاشی، الرجال، ص390) عن محمد بن الحسن:ابن ولید ثقه (نجاشی، الرجال، ص383) عن أحمد بن إدريس: ثقه (نجاشی، الرجال، ص92) عن علی بن محمد بن قتيبة: ممدوح (نجاشی، الرجال، ص259) عن الفضل بن شاذان: ثقه (نجاشی، الرجال، ص307) عن الحسن بن محبوب: اصحاب اجماع ثقه (کشیّ، الرجال، ص556) عن عمرو بن أبی المقدام: ممدوح ثقه (کشیّ، الرجال، ص392. ابن داود، الرجال، ص488) عن جابر الجعفی: ثقه (کشیّ، الرجال، ص196) عن أبی جعفر: (امام معصوم)

[18] . نقد دیدگاه مشهور «رجفه» در فتنه شام قبل ظهور، فصلنامه علوم حدیث، ش98، ص79-111. (لینک).

[19] . خسف «جابیه- حرستا» قبل ظهور، فصلنامه پژوهش ‌ای مهدوی، ش31، ص75-96. (لینک).

[20] . برای آگاهی بیشتر: فتنه شام سوریه قبل ظهور (لینک).

[21]. یسْتَوِی عَلَى مِنْبَرِ دِمَشْق (نعمانی، الغیبة، ص306؛ حنبلی، فرائد فوائد الفكر فی الإمام المهدی المنتظر، ص299)

[22]. الْكُوَر الْخَمْس... حِمْصٌ وَ حَلَب (نعمانی، الغیبة، ص304)

[23]. یخْرُجُ ابْنُ آكِلَةِ الْأَكْبَادِ مِنَ الْوَادِی الْیابِس‏ (صدوق، کمال‌الدین و تمام‌النعمة، ج2، ص651)

[24]. یمُرُّ جَیشُهُ بِقِرْقِیسِیاء (نعمانی، الغیبة، ص280)

[25]. یخْرُجُ ابْنُ آكِلَةِ الْأَكْبَادِ مِنَ الْوَادِی الْیابِس‏ (صدوق، کمال‌الدین و تمام‌النعمة‏، ج2، ص651) وادی یابس، منطقه حوران واقع در درعا در جنوب غربی سوریه در مرز بین اردن و سوریه است (حموی، معجم البلدان، ج5، ص424؛ کورانی، معجم أحادیث الإمام المهدی‏، ج2، ص258)

[26] . الاصهب، معانی گوناگونی دارد از جمله صهب: و هو لونٌ من الألوان من ذلك الصُّهْبَة: حُمرةٌ فى الشَّعر (ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج3، ص316) أَصْهَب: یقال للابل إن خالطت بياضَه حُمْرَةٌ فهو أَصْهَب‏ (ثعالبی، فقة اللغة، ص117) و رجلٌ‏ صَيْهَبٌ‏: رجل طويلٌ (فیروزآبادی، قاموس المحیط، ج1، ص125. ابن منظور، لسان العرب، ج1، ص533) الأصْهَب‏: الأسد (زبیدی، تاج العروس، ج2، ص157. ازدی، الماء، ج2، ص788) الأَصْهَب‏: الذي يعلو لونه‏ صُهْبَة و هي كالشُّقرة و الحمرة (ابن اثیر، النهاية فی غريب الحديث و الأثر، ج3، ص62) صُهْبُ‏ السِبَال:‏ و هم أعداء العرب‏ (جوهری، الصحاح، ج1، ص166) و الأصهَب‏ من الإبل‏: الذى ليس بشديد البياض (ابن منظور، لسان العرب، ج1، ص532) و تشريفها على سائرِ الإبلِ و فجعلوها خيرَ الإبل‏ (ابن سیده، المحکم و المحیط الأعظم‏، ج4، ص209) و الصُّهْبَةُ: أَشْهَرُ الأَلوان و أَحسنُها (ابن منظور، لسان العرب، ج1، ص532)؛ بنابراین اصهب، به مرد بلند قامت (رجل طويل) سفید پوست و به سرخی می‏زند (إن خالطت بياضَه حُمْرَةٌ) که در تحولات فتنه شام، مخالف اعراب هست (أعداء العرب) و بر سایرین نیز برتری دارد (تشريفها على سائرِ الإبلِ و فجعلوها خيرَ الإبل‏) اطلاق می‏شود. لازم به ذکر است، زبان روایات در بیان اسامی شخصیت های ظهور، نمادین، رمزآلود، کنایه‌ای و حاکی از حقایق و واقعیاتی است (الهی‌نژاد، نمادگرایی در نشانه‌های ظهور، فصلنامه مشرق موعود، ش38، ص25)

[27] . الابقع، معانی متعددی دارد از جمله الابقع: العرب، تنكح إماء الروم فيستعمل على الشام أولادهم و هم بين سواد العرب و بياض الروم (ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، ج1، ص146) بقعان الشام خدمهم و عبيدهم لبياضهم و حمرتهم لانهم من الروم و فلقد کان حکام الشام یلقبون خدامهم من الروم بالابقع (جوهری، الصحاح، ج3، ص1188. فیروزآبادی، القاموس المحیط، ج3، ص9) بنابراین، از فحوای معنای لغوی ابقع، بویژه عبارت خدّام رومی و اولاد عرب حاصل از ازدواج اعراب با رومی‌ها و استفاده از آنان در منطقه شام، چنین برداشت می‏شود که در فتنه شام قبل از ظهور، جبهه عربی معارض و مقابل جریان اصهب که در خدمت مصالح و منافع رومی‌ها نیز است، را جریان ابقع گویند. همچنین الابقع: الرَّجُلُ ذو الكَلامِ الكثير (ابن عبّاد، المحیط فی اللغة، ج1، ص195) و هو مخالَفةُ الألوانِ بعضِها بعضا يُقال غرابٌ أبقَعُ و كلبٌ أبقع‏ (ابن فارس، معجم مقایس اللغة، ج1، ص281. فراهیدی، العین، ج1، ص184) الباقعة: الرجل الداهية، فلان سمی باقعة لحُلوله بِقاعَ الأَرض و كثرة تَنْقِيبه في البلاد (ازهری، تهذیب اللغة، ج1، ص188. ابن منظور، لسان العرب، ج8، ص19)؛ همچنین این عبارات نشان می‏دهد تشکّل‌های نظامی جریان ابقع مرتبط با عرب‌ها و رومی‌ها که در جبهه مخالف جریان اصهب قرار دارند، موضع سیاسی واحد ندارند (ذو الكَلامِ الكثير) و به اشکال و اسامی مختلف درمی‏آیند (مخالَفةُ الألوانِ بعضِها بعضا) و در یکجا نیز متمرکز نیستند بلکه در مناطق مختلف شام، حضور نظامی دارند (كثرة تَنْقِيبه في البلاد).

[28]. ثَلَاثَةُ بِالشَّامِ كُلُّهُمْ یطْلُبُ الْمُلْك‏ (طوسی، الغیبة، ص463)

[29] . محدوده جنگ بین جریان اصهب و ابقع که در ادامه سفیانی بر آنها فائق خواهد آمد، با تعیین کلیدواژه‌هایی در احادیث مشخص شده است. «دمشق» پایتخت سوریه: خَرَجَ ابْنُ آكِلَةِ الْأَكْبَاد ... حَتَّى يَسْتَوِيَ عَلَى مِنْبَرِ دِمَشْق‏ (نعمانی، الغیبة، ص306)؛ «حمص» در جنوب سوریه و «حلب» در شمال سوریه: اسْتَوْلَى السُّفْيَانِيُّ عَلَى الْكُوَرالْخَمْس ... حِمْصٌ وَ حَلَب‏ (نعمانی، الغیبة، ص304)؛ «وادی یابس، درعا» در جنوب سوریه: يَخْرُجُ ابْنُ آكِلَةِ الْأَكْبَادِ مِنَ الْوَادِي الْيَابِس‏ (صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج2، ص651. طوسی، الغیبة، ص461)؛ «قرقیسیاء، دیرالزور» در شرق سوریه: السُّفْيَانِي‏ ... يَمُرُّ جَيْشُهُ بِقِرْقِيسِيَاء (نعمانی، الغیبة، ص280) به روشنی نشان می‏دهد که فتنه شام قبل از ظهور بیشتر بر سوریه متمرکز شده است.

[30] . سفیانی، مورد حمایت یهود است: إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا (سوره اسراء، آیه 8) يَعْنِي إِنْ عُدْتُمْ [الیهود] بِالسُّفْيَانِيِّ عُدْنَا بِالْقَائِمِ مِنْ آلِ مُحَمَّد (قمی، تفسیر القمی، ج2، ص14. مجلسی، بحارالأنوار، ج51، ص46)

[31] . سفیانی، مورد حمایت غربی‌ها است: يُقْبِلُ السُّفْيَانِيُّ مِنْ بِلَادِ الرُّومِ مُنْتَصِراً فِي عُنُقِهِ صَلِيبٌ وَ هُوَ صَاحِبُ الْقَوْمِ (طوسی، الغیبة، ص463)؛ در عبارت "فِي عُنُقِهِ صَلِيب" دو احتمال مطرح است: سفیانی چون مسیحی و رومی است، صلیب بر گردن دارد و نماینده غربی‌ها است و یا به ظاهر مسلمان است اما موردحمایت غربی‌ها است.

[32] . سفیانی، اسم رمز حاکم موقت منطقه شام در عصر ظهور برای بازه زمانی کمتر از 2 سال است که علاوه بر تسلط بر سوریه، به عراق حمله نظامی می‌کند. ضمن اینکه برای حمایت از حاکمان همپیمان خویش در عربستان نیز نیروی نظامی به مدینه و مکه اعزام می‌کند (کورانی، المعجم الموضوعی لإحادیث الإمام المهدی، ص380)

[33]. قَبْلَ قِیامِ الْقَائِمِ خَمْسُ عَلَامَاتٍ مَحْتُومَاتٍ: السُّفْیانِی (صدوق، کمال‌الدین و تمام‌النعمة‏، ج2، ص652)؛ السُّفْیانِی‏ مِنَ‏ الْمَحْتُومِ‏ الَّذِی لَا بُدَّ مِنْهُ (نعمانی، الغیبة، ص416)

[34]. سفیانی در بازه زمانی کمتر از دو سال بر دمشق و سایر مناطق مورد منازعه در فتنه شام، مسلط خواهد شد و حکمرانی وی تا ظهور، ادامه خواهد داشت: السُّفْیانِی مِنَ الْمَحْتُومِ... وَ مِنْ أَوَّلِ خُرُوجِهِ إِلَى آخِرِهِ خَمْسَةَ عَشَرَ شَهْراً (نعمانی، الغیبة، ص300)

[35] . السُّفْیانِی ... لَا یكُونُ لَهُ هِمَّةٌ إِلَّا الْإِقْبَالَ نَحْوَ الْعِرَاق ... وَ یبْعَثُ السُّفْیانِی جَیشاً إِلَى الْكُوفَةِ ... فَیصِیبُونَ مِنْ أَهْلِ الْكُوفَةِ قَتْلًا وَ صُلْباً وَ سَبْیا (نعمانی، الغیبة، ص280)؛ السُّفْیانِی‏ یسِیرُ إِلَى الْكُوفَةِ فَیقْتُلُ أَعْوَانَ آلِ مُحَمَّد (طوسی، الغیبة، ص464)؛ فَیصَابُ بِأُنَاسٍ مِنْ شِیعَةِ آلِ مُحَمَّدٍ بِالْكُوفَةِ قَتْلًا وَ صَلْبا (عیاشی، التفسیر، ج1، ص64 و 245. مجلسی، بحارالأنوار، ج52، ص222 و 238)

[36] . سفیانی به عنوان همپیمان خاندان آل فلان حاکم در عربستان، متعاقب حوادث خونین مکه و مدینه در سال ظهور، نیروی نظامی در حمایت از حکومت عربستان به این کشور اعزام می‌کند: فَیبْتَدِرُ الْحَسَنِی إِلَى الْخُرُوجِ فَیثِبُ عَلَیهِ أَهْلُ مَكَّةَ فَیقْتُلُونَهُ وَ یبْعَثُونَ بِرَأْسِهِ إِلَى الشَّامِی ... وَ یبْعَثُ الشَّامِی عِنْدَ ذَلِكَ جَیشاً إِلَى الْمَدِینَة (کلینی، الکافی، ج8، ص225). یبعَثُ السُّفیانِی بَعثاً إلَى المَدینَة (نعمانی، الغیبة، ص280). این هماهنگی بین آل فلان و سفیانی در به شهادت رساندن نفس زکیه قبل از ظهور می‏باشد (آیتی، تاملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص234) و حاکی از ارتباط عمیق خاندان حاکم در عربستان با حاکم منطقه شام دارد که متعاقب شهادت نفس زکیه، سفیانی لشکر نظامی خود را به مدینه اعزام می‏کند اما قبل از رسیدن به مکه در منطقه بیداء، خسف می‌شوند: السُّفْيَانِيُّ ... يَأْتِي الْمَدِينَةَ بِجَيْشٍ جَرَّارٍ حَتَّى إِذَا انْتَهَى إِلَى بَيْدَاءِ الْمَدِينَةِ خَسَفَ اللَّهُ بِه (نعمانی، الغیبة، ص305)؛ فَيُهْلِكُهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ دُونَهَا وَ يَهْرُبُ يَوْمَئِذٍ مَنْ كَانَ بِالْمَدِينَةِ مِنْ وُلْدِ عَلِيٍّ إِلَى مَكَّةَ فَيَلْحَقُونَ بِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْر (کلینی، الکافی، ج8، ص 225)

[37] . پورسیدآقایی، زمینه‌سازی ظهور، فصلنامه مشرق موعود، ش 10، ص 20-21.

[38] . فتلاوی، رایات الهدی و الضلال فی عصر الظهور، ص 63-126.

[39] . اشعری، تاریخ قم، ص 278. مجلسی، بحارالأنوار، ج 57، ص 216.

[40] . سند حدیث: أحمد بن محمد بن سعيد:ثقه جلیل القدر (نجاشی، الرجال، ص94؛ طوسی‏، الرجال، ص409)؛ علی بن الحسن بن علی بن فضال: ثقه جلیل (نجاشی، الرجال، ص31 و 258. کشیّ، الرجال، ص345)؛ محمد بن الحسن بن علی بن فضال:ثقه (کشیّ، الرجال، ص345)؛ الحسن بن علی بن فضال:جلة اصحابنا (نجاشی، الرجال، ص120) من فقهاء (کشیّ، الرجال، ص345) ثقه جلیل (طوسی‏، الرجال، ص354) من اصحاب الاجماع (کشیّ، الرجال، ص556)؛ أحمد بن عمر بن أبی شعبة الحلبی:ثقه امامی صحیح المذهب (نجاشی، الرجال، ص98 و 231)؛ الحسین بن موسی الحناط: مطابق نظر آیة الله شبیری زنجانی، ثقه و امامی است (نجاشی، الرجال، ص45. نرم‌افزار درایة النور، عنوان: الحسین بن موسی الحناط)؛ معمر بن یحیی بن سام :ثقه امامی (نجاشی، الرجال، ص425. حلی، خلاصة الرجال، ص169)؛ كنكر أبوخالد الكابلی: امامی ثقه جلیل من حواری امام السجاد (کشیّ، الرجال، ص10، 115و 123)؛ بنابراین سند حدیث انقلاب ایرانیان قبل از ظهور، معتبر است (مافی، نقش ایرانیان در عصر ظهور، فصلنامه پژوهش‌های مهدوی، ش25، ص15. ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ج6، ص13)

[41] . نعمانی، الغیبۀ، ص 273.

[42] . نعمانی، الغیبۀ، ص 273.

[43] . قبل از ظهور، خراسانی و یمانی به عنوان پرچم هدایت با جبهه سفیانی خواهند جنگید: خُرُوجُ السُّفْيَانِيِّ وَ الْيَمَانِيِّ وَ الْخُرَاسَانِيِّ فِي سَنَةٍ وَاحِدَةٍ (نعمانی، الغیبة، ص255. مفید، الإرشاد، ج2، ص375. طوسی، الغیبة، ص446).  این مواجهه و تقابل نظامی بین جبهه حق و باطل در عراق به اوج خواهد رسید: السُّفْیانِی‏ ... یبْعَثُ مِائَةً وَ ثَلَاثِینَ أَلْفاً إِلَى الْكُوفَة (حلی، مختصر البصائر، ص470. مجلسی، بحارالأنوار، ج53، ص83) فَبَینَمَا هُمْ عَلَى ذَلِكَ إِذْ أَقْبَلَتْ خَیلُ الْیمَانِی وَ الْخُرَاسَانِی‏ (نیلی نجفی، سرور أهل الإیمان‏، ص52-53. مجلسی، بحارالأنوار، ج52، ص273-274)

[44] . نعمانی، الغیبة، ص255. مفید، الإرشاد، ج2، ص375. طوسی، الغیبة، ص446.

[45] . حلی، مختصر البصائر، ص470. مجلسی، بحارالأنوار، ج53، ص83.

[46] . نیلی نجفی، سرور أهل الإیمان‏، ص52-53. مجلسی، بحارالأنوار، ج52، ص273-274.

[47] . حمله نظامی لشکر متخاصم خارجی با اسم رمز سفیانی به عراق و پیشروی نظامی تا عمق خاک عراق بویژه حمله به کوفه و نجف، به وضوح از وجود حکومت ضعیف مرکزی در عراق حکایت دارد که توان نظامی قوی برای مقابله با لشکر متجاوز دشمن را ندارد: السُّفْیانِی ... لَا یكُونُ لَهُ هِمَّةٌ إِلَّا الْإِقْبَالَ نَحْوَ الْعِرَاق ... وَ یبْعَثُ السُّفْیانِی جَیشاً إِلَى الْكُوفَةِ وَ عِدَّتُهُمْ سَبْعُونَ أَلْفاً فَیصِیبُونَ مِنْ أَهْلِ الْكُوفَةِ قَتْلًا وَ صُلْباً وَ سَبْیا (نعمانی، الغیبۀ، ص 280.)

[48] . وجود سه جریان سیاسی متفاوت در میان شیعیان که نسبت به تحولات و حوادث عراق با هم اختلاف دارند، گزارش شده است: الْكُوفَةَ وَ بِهَا ثَلَاثُ رَایاتٍ قَدِ اضْطَرَبَتْ (مفید، الإرشاد، ج 2، ص 380. طوسی، الغیبۀ، ص 486.)

[49] . در احادیث از نفوذ افراد صاحب‌منصب سیاسی، نظامی امنیتی در حکومت عراق که در خدمت جبهه دشمن هستند و عدم شناخت آنان توسط مردم عراق، سخن به میان آمده است: بِالْكُوفَةِ ... و كَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَى صَاحِبِ الْبُرْقُعِ قُلْتُ وَ مَنْ صَاحِبُ الْبُرْقُعِ فَقَالَ رَجُلٌ مِنْكُمْ یقُولُ بِقَوْلِكُمْ یلْبَسُ الْبُرْقُعَ فَیعْرِفُكُمْ وَ لَا تَعْرِفُونَه‏ (طوسی، الغیبۀ، ص 450. حر عاملی، إثبات‏ الهداۀ، ج 5، ص 358.)

[50] . در احادیث از فتنه و ریخته شدن خون و تخریب مناطق عراق سخن به میان آمده است: دِماءٍ تُسفَكُ بِها و خَرابِ دورِها و فَناءٍ یقَعُ فی أهلِها و شُمولِ أهلِ العِراقِ خَوفٌ لا یكونُ لَهُم مَعَهُ قَرارٌ (مفید، الإرشاد، ج 2، ص 378.)

[51] . فتنه "شیصبانی" در ارض کوفان (کوفه و نجف و یا عراق)، قبل از سفیانی (اولین نشانه حتمی ظهور) و از نشانه‌های نزدیك شدن زمان ظهور امام مهدی است: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ الْبَاقِرَ عَنِ السُّفْیانِی فَقَالَ وَ أَنَّى لَكُمْ بِالسُّفْیانِی حَتَّى یخْرُجَ قَبْلَهُ الشَّیصَبَانِی یخْرُجُ مِنْ أَرْضِ كُوفَانَ ینْبُعُ كَمَا ینْبُعُ الْمَاءُ فَیقْتُلُ وَفْدَكُمْ فَتَوَقَّعُوا بَعْدَ ذَلِكَ السُّفْیانِی وَ خُرُوجَ الْقَائِم‏ (نعمانی، الغیبۀ، ص 302.)؛ كلمة " فتوقعوا " في الحدیث، دلالة على تقارب زماني بین الشیصبانی و السفیانی (مرتضی عاملی، مختصر مفید، ج 10، ص 33.)

[52] . خُرُوجُ عَوْفٌ السُّلَمِی بِأَرْضِ الْجَزِیرَةِ وَ یكُونُ مَأْوَاهُ تِكْرِیتٌ (طوسی، الغیبۀ، ص 440.)‏

[53] . السُّفْیانِی ... لَا یكُونُ لَهُ هِمَّةٌ إِلَّا الْإِقْبَالَ نَحْوَ الْعِرَاق ... وَ یبْعَثُ السُّفْیانِی جَیشاً إِلَى الْكُوفَةِ وَ عِدَّتُهُمْ سَبْعُونَ أَلْفاً فَیصِیبُونَ مِنْ أَهْلِ الْكُوفَةِ قَتْلًا وَ صُلْباً وَ سَبْیا (نعمانی، الغیبۀ، ص 280.)

[54] . فَتَكونُ بَینَهُم مَلحَمَةٌ عَظیمَةٌ ... و تَهرُبُ خَیلُ السُّفیانِی فَعِندَ ذلِكَ یتَمَنَّى النّاسُ المَهدِی و یطلُبونَهُ (متقی هندی،‏ كنزالعمّال، ج 14، ص 588.)

[55] . یبْعَثُ السُّفْیانِی جَیشاً إِلَى الْكُوفَةِ وَ عِدَّتُهُمْ سَبْعُونَ أَلْفاً فَیصِیبُونَ مِنْ أَهْلِ الْكُوفَةِ قَتْلًا وَ صُلْباً وَ سَبْیاً فَبَینَا هُمْ كَذَلِكَ إِذْ أَقْبَلَتْ رَایاتٌ مِنْ قِبَلِ خُرَاسَانَ وَ تَطْوِی الْمَنَازِلَ طَیاً حَثِیثاً وَ مَعَهُمْ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِم (نعمانی، الغیبۀ، ص 280.)‏

[56] . السُّفْیانِی‏ ... وَ یبْعَثُ مِائَةً وَ ثَلَاثِینَ أَلْفاً إِلَى الْكُوفَة (حلی، مختصر البصائر، ص 470. مجلسی، بحارالأنوار، ج 53، ص 83.) فَبَینَمَا هُمْ عَلَى ذَلِكَ إِذْ أَقْبَلَتْ خَیلُ الْیمَانِی وَ الْخُرَاسَانِی‏ (نیلی نجفی، سرور أهل الإیمان‏، ص 52-53. مجلسی، بحارالأنوار، ج 52، ص 273-274.)

[57] . یدْخُلُ السُّفْیانِی الْكُوفَة ... وَ تُقْبِلُ الرَّایاتُ السُّودُ حَتَّى تَنْزِلَ عَلَى الْمَاءِ {در روایت تفسیر عیاشی، به "ساحل دجله در عراق" ذکر شده است: وَ یقْبِلُ رَایةٌ مِنْ خُرَاسَانَ حَتَّى ینْزِلَ سَاحِلَ الدِّجْلۀ (عیاشی، التفسیر، ج 1 ص 64.)} فَیبْلُغُ مَنْ بِالْكُوفَةِ مِنْ أَصْحَابِ السُّفْیانِی نُزُولُهُمْ فَیهْرُبُونَ ... و تُبْعَث الرَّایاتُ السُّودُ بِالْبَیعَةِ إِلَى الْمَهْدِی (سیوطی، العرف الوردی، ص 120-121.)؛ تَهرُبُ خَیلُ السُّفیانِی (متقی هندی،‏ كنزالعمّال، ج 14، ص 588.)؛ إذا هَزَمَتِ الرّایاتُ السّودُ خَیلَ السُّفیانِی ... تَمَنَّى النّاس المَهدِی فَیطلُبونَه‏ (متقی هندی،‏ كنزالعمّال، ج 14، ص 590.)؛ السُّفیانِی ... فَیبعَثُ جَیشاً إلَى العِراق‏ ... عِندَ ذلِك‏ تَخرُجُ رایةٌ مِنَ المَشرِقِ ... فَیستَنقِذُ ما فی أیدیهِم مِن سَبی أهلِ الكوفَةِ و یقتُلُهُم (دانی، السن الواردۀ فی الفتن، ص 268.)؛ در تفسیر مجمع‌البیان نیز به شکست لشکر نظامی سفیانی تصریح شده است: السُّفْیانِی ... فَیبْعَثُ ... جَیشاً ... حَتَّى ینْزِلُوا بِأَرْضِ بَابِلَ مِنَ الْمَدِینَةِ الْمَلْعُونَةِ یعْنِی بَغْدَادَ ... ثُمَّ ینْحَدِرُونَ إِلَى الْكُوفَةِ فَیخَرِّبُونَ مَا حَوْلَهَا ... فَتَخْرُجُ رَایةُ هُدًى مِنَ الْكُوفَةِ فَتَلْحَقُ ذَلِكَ الْجَیشَ فَیقْتُلُونَهُمْ ... وَ یسْتَنْقِذُونَ مَا فِی أَیدِیهِمْ مِنَ السَّبْی وَ الْغَنَائِم (طبرسی، مجمع البیان، ج 8، ص 322. مجلسی، بحارالأنوار، ج 52، ص 186.)

[58] . یبْعَثُ السُّفْیانِی جَیشاً إِلَى الْكُوفَة (نعمانی، الغیبۀ، ص 280.)

[59] . لَا یكُونُ ذَلِكَ حَتَّى یخْرُجَ خَارِجٌ مِنْ آلِ أَبِی سُفْیانَ یمْلِكُ تِسْعَةَ أَشْهُرٍ كَحَمْلِ الْمَرْأَةِ ... حَتَّى یقْتَلَ بِبَطْنِ النَّجَفِ (نیلی نجفی، سرور أهل الإیمان‏، ص 43. مجلسی، بحارالأنوار، ج 52، ص 271.)

[60] . السُّفْیانِی‏ یسِیرُ إِلَى الْكُوفَةِ فَیقْتُلُ أَعْوَانَ آلِ مُحَمَّد (طوسی، الغیبۀ، ص 464.)؛  فَیصَابُ بِأُنَاسٍ مِنْ شِیعَةِ آلِ مُحَمَّدٍ بِالْكُوفَةِ قَتْلًا وَ صَلْبا (عیاشی، التفسیر، ج 1، ص 64 و 245. مجلسی، بحارالأنوار، ج 52، ص 222 و 238.)؛ وَ يَبْعَثُ السُّفْيَانِيُّ جَيْشاً إِلَى الْكُوفَةِ ... فَيُصِيبُونَ مِنْ أَهْلِ الْكُوفَةِ قَتْلًا وَ صُلْباً وَ سَبْياً (نعمانی، الغیبة، ص280)

[61] . وَ تُقْبِلُ رَایاتٌ مِنْ شَرْقِی الْأَرْضِ ... یسُوقُهَا رَجُلٌ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ تَظْهَرُ بِالْمَشْرِقِ ... حَتَّى ینْزِلُوا الْكُوفَةَ طَالِبِینَ بِدِمَاءِ آبَائِهِمْ أَقْبَلَتْ خَیلُ الْیمَانِی وَ الْخُرَاسَانِی إِذْ یضْرِبُ أَحَدُهُمْ بِرِجْلِهِ بَاكِیةً فَیقُولُ لَا خَیرَ فِی مَجْلِسِنَا بَعْدَ یوْمِنَا هَذَا اللَّهُمَّ فَإِنَّا التَّائِبُونَ وَ هُمُ الْأَبْدَالُ الَّذِینَ وَصَفَهُمُ اللَّهُ فِی كِتَابِهِ الْعَزِیزِ إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ وَ نُظَرَاؤَهُمْ مِنْ آلِ مُحَمَّد (نیلی نجفی، سرور أهل الإیمان‏، ص 53-54. مجلسی، بحارالأنوار، ج 52، ص 273-274. و مشابه آن: حلی، مختصر البصائر، ص 471. مجلسی، بحارالأنوار، ج 53، ص 83-84.)

[62] . خُرُوجُ السُّفْیانِی وَ الْیمَانِی وَ الْخُرَاسَانِی فِی سَنَةٍ وَاحِدَةٍ فِی‏ شَهْرٍ وَاحِدٍ فِی یوْمٍ وَاحِد (نعمانی، الغیبۀ، ص 255. طوسی، الغیبة، ص446.)

[63] . السُّفْیانِی‏ ... وَ یبْعَثُ مِائَةً وَ ثَلَاثِینَ أَلْفاً إِلَى الْكُوفَة (حلی، مختصر البصائر، ص 470. مجلسی، بحارالأنوار، ج 53، ص 83.) فَبَینَمَا هُمْ عَلَى ذَلِكَ إِذْ أَقْبَلَتْ خَیلُ الْیمَانِی وَ الْخُرَاسَانِی‏ (نیلی نجفی، سرور أهل الإیمان‏، ص 52-53. مجلسی، بحارالأنوار، ج 52، ص 273-274.)

[64] . كَأَنِّی بِالسُّفْیانِی قَدْ طَرَحَ رَحْلَهُ فِی رَحْبَتِكُمْ بِالْكُوفَةِ فَنَادَى مُنَادِیهِ مَنْ جَاءَ بِرَأْسِ شِیعَةِ عَلِی (طوسی، الغیبۀ، ص 450.)

[65] . فَتَكونُ بَینَهُم مَلحَمَةٌ عَظیمَةٌ ... و تَهرُبُ خَیلُ السُّفیانِی فَعِندَ ذلِكَ یتَمَنَّى النّاسُ المَهدِی و یطلُبونَهُ (متقی هندی،‏ كنزالعمّال، ج 14، ص 588.)

[66] . یدْخُلُ السُّفْیانِی الْكُوفَة ... وَ تُقْبِلُ الرَّایاتُ السُّودُ حَتَّى تَنْزِلَ عَلَى الْمَاءِ {در روایت تفسیر عیاشی، به "ساحل دجله" تعبیر شده است: وَ یقْبِلُ رَایةٌ مِنْ خُرَاسَانَ حَتَّى ینْزِلَ سَاحِلَ الدِّجْلۀ (عیاشی، التفسیر، ج 1 ص 64.)} فَیبْلُغُ مَنْ بِالْكُوفَةِ مِنْ أَصْحَابِ السُّفْیانِی نُزُولُهُمْ فَیهْرُبُونَ ... و تُبْعَث الرَّایاتُ السُّودُ بِالْبَیعَةِ إِلَى الْمَهْدِی (سیوطی، العرف الوردی، ص 120-121.)؛ تَهرُبُ خَیلُ السُّفیانِی (متقی هندی،‏ كنزالعمّال، ج 14، ص 588.)؛ و إذا هَزَمَتِ الرّایاتُ السّودُ خَیلَ السُّفیانِی ... تَمَنَّى النّاس المَهدِی فَیطلُبونَه‏ (متقی هندی،‏ كنزالعمّال، ج 14، ص 590.)؛ السُّفیانِی ... فَیبعَثُ جَیشاً إلَى العِراق‏ ... عِندَ ذلِك‏ تَخرُجُ رایةٌ مِنَ المَشرِقِ ... فَیستَنقِذُ ما فی أیدیهِم مِن سَبی أهلِ الكوفَةِ و یقتُلُهُم (دانی، السن الواردۀ فی الفتن، ص 268.)؛ در تفسیر مجمع‌البیان نیز به شکست لشکر نظامی سفیانی تصریح شده است: السُّفْیانِی ... فَیبْعَثُ ... جَیشاً ... حَتَّى ینْزِلُوا بِأَرْضِ بَابِلَ مِنَ الْمَدِینَةِ الْمَلْعُونَةِ یعْنِی بَغْدَادَ ... ثُمَّ ینْحَدِرُونَ إِلَى الْكُوفَةِ فَیخَرِّبُونَ مَا حَوْلَهَا ... فَتَخْرُجُ رَایةُ هُدًى مِنَ الْكُوفَةِ فَتَلْحَقُ ذَلِكَ الْجَیشَ فَیقْتُلُونَهُمْ ... وَ یسْتَنْقِذُونَ مَا فِی أَیدِیهِمْ مِنَ السَّبْی وَ الْغَنَائِم (طبرسی، مجمع البیان، ج 8، ص 322. مجلسی، بحارالأنوار، ج 52، ص 186.)

[67] . سفیانی، اسم رمز حاکم موقت منطقه شام مورد حمایت غربی‌ها در عصر ظهور: یقْبِلُ السُّفْیانِی مِنْ بِلَادِ الرُّومِ مُنْتَصِراً فِی عُنُقِهِ صَلِیبٌ (طوسی، الغیبۀ، ص 463.) در بازه زمانی کمتر از 2 سال بر دمشق و سایر مناطق مورد منازعه در فتنه شام مسلط خواهد شد: السُّفْیانِی مِنَ الْمَحْتُومِ ... وَ مِنْ أَوَّلِ خُرُوجِهِ إِلَى آخِرِهِ خَمْسَةَ عَشَرَ شَهْراً (نعمانی، الغیبۀ، ص 300.)

[68] . السُّفْيَانِيُّ مِنْ بِلَادِ الرُّومِ ... فِي عُنُقِهِ صَلِيبٌ (طوسی‏، الغیبۀ، ص 463.)؛ در عبارت "فِي عُنُقِهِ صَلِيب" دو احتمال مطرح است:یا خود سفیانی چون مسیحی و رومی است، صلیب بر گردن دارد و نماینده غربی‌ها است یا به ظاهر مسلمان است اما موردحمایت غربی‌ها است.

[69] . إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا (سوره اسراء، آیه 8) يَعْنِي إِنْ عُدْتُمْ [الیهود] بِالسُّفْيَانِيِّ عُدْنَا بِالْقَائِمِ مِنْ آلِ مُحَمَّد (قمی، تفسیر القمی، ج 2، ص 14)

[70] . سفیانی همپیمان خاندان آل فلان در عربستان است؛ آل بنی‌فلان قبل از ظهور بر عربستان حکومت می‏کنند: يَا زُرَارَةُ لَا بُدَّ مِنْ قَتْلِ غُلَامٍ بِالْمَدِينَةِ ... يَقْتُلُهُ جَيْشُ آلِ بَنِي فُلَان. (کلینی، الکافی، ج 1، ص 337.)‏؛ و سفیانی همپیمان خاندان آل فلان حاکم در عربستان است: فَيَبْتَدِرُ الْحَسَنِيُّ إِلَى الْخُرُوجِ فَيَثِبُ عَلَيْهِ أَهْلُ مَكَّةَ فَيَقْتُلُونَهُ وَ يَبْعَثُونَ بِرَأْسِهِ إِلَى الشَّامِيِّ ... وَ يَبْعَثُ الشَّامِيُّ عِنْدَ ذَلِكَ جَيْشاً إِلَى الْمَدِينَة (کلینی، الکافی، ج 8، ص 225.). این هماهنگی بین نظامیان آل بنی‌فلان و سفیانی در به شهادت رساندن سید حسنی، نفس زکیه قبل از ظهور می‏باشد (ر.ک: آیتی، تاملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص 234.) و حاکی از ارتباط عمیق خاندان حاکم در عربستان با حاکم دمشق در منطقه شام دارد که متعاقب شهادت نفس زکیه، سفیانی لشکر نظامی خود از منطقه شام را به مدینه اعزام می‏کند ولی در منطقه بیداء بین مکه و مدینه، خسف خواهد شد (نعمانی، الغیبۀ، ص 280.).

[71] . نعمانی، الغیبة، ص256-257.

[72] . نعمانی، الغیبة، ص280.

[73]. ثعالبی، فقة اللغة، ص357.

[74]. ابن منظور، لسان العرب، ج10، ص341.

[75]. ابن عبّاد، المحیط فی اللغة، ج5، ص416.

[76]. فیومی، المصباح المنیر، ج2، ص596.

[77]. طریحی، مجمع ‏البحرین، ج4، ص359.

[78]. حموی، معجم البلدان، ج2، ص134.

[79]. ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، ج1، ص268؛ ابن منظور، لسان العرب، ج4، ص134.

[80]. ابن مزاحم، وقعة صفین، ص12.

[81]. کورانی، المعجم الموضوعی لإحادیث الإمام المهدی، ص453.

[82] . خُرُوجُ عَوْفٌ السُّلَمِی بِأَرْضِ الْجَزِیرَةِ وَ یكُونُ مَأْوَاهُ تِكْرِیت (طوسی، الغیبۀ، ص 444.)

[83] . مَارِقَةٌ تَمْرُقُ مِنْ نَاحِیةِ التُّرْك (نعمانی، الغیبۀ، ص 280.)

[84] . در احادیث از فتنه و ریخته شدن خون و تخریب مناطق عراق سخن به میان آمده است: دِماءٍ تُسفَكُ بِها و خَرابِ دورِها و فَناءٍ یقَعُ فی أهلِها و شُمولِ أهلِ العِراقِ خَوفٌ لا یكونُ لَهُم مَعَهُ قَرارٌ (مفید، الإرشاد، ج 2، ص 378.)

[85] . ایرانیان بعد از دو مرحله تلاش برای احقاق حق و بعد از ناامیدی از اخذ حق خویش، سرانجام وارد مرحله سیوف (تقابل نظامی) با دشمن شده و کشته‌های ایرانیان نیز شهید محسوب می‌شوند: كَأَنِّی بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ يَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَهُ ثُمَّ يَطْلُبُونَهُ فَلَا يُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا يَقْبَلُونَهُ حَتَّى يَقُومُوا وَ لَا يَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِكُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ أَمَا إِنِّي لَوْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ لَاسْتَبْقَيْتُ نَفْسِي لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ (نعمانی، الغیبة، ص273) سند حدیث، معتبر است (ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ج6، ص13).

[86] . إِذَا رَأَيْتُمْ نَاراً مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ شِبْهَ الْهُرْدِيِّ الْعَظِيمِ تَطْلُعُ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ أَوْ سَبْعَةً فَتَوَقَّعُوا فَرَجَ آلِ مُحَمَّدٍ (نعمانی، الغیبة، ص253) وَ هِيَ قُدَّامَ الْقَائِمِ بِقَلِيلٍ (نعمانی، الغیبة، ص267).

[87] . إِذَا رَأَيْتُمْ عَمُودًا مِنْ نَارٍ مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ فِي السَّمَاءِ فَأَعِدُّوا مِنَ الطَّعَامِ مَا اسْتَطَعْتُمْ فَإِنَّهَا سَنَةُ جُوعٍ (ابن‌حمّاد، الفتن، ص153؛ و مشابه آن: طبرانی، المعجم الأوسط‏، ج1، ص119).

[88] . برای آگاهی بیشتر: آتش مشرق قبل ظهور، اعجاز الهی یا انفجار هسته‌ای (لینک).

[89] . از حوادث و نشانه‌های قبل از ظهور، واقعه «هرج الروم» است (نعمانی، الغیبة، ص280؛ مفید، الإختصاص، ص256)؛ الهرج: الاضطراب، الفتنة و القتل (ابن منظور، لسان العرب، ج15، ص68-70). از اینرو قبل ظهور، اختلاف، هرج و مرج و جنگ بین غربی‌ها مطرح است که موجب تضعیف بیش از بیش غربی‌ها خواهد شد.

[90] . در احادیث از ورود لشکر نظامی محور مقاومت شیعی -که اصحاب قائم نیز در این سپاه حضور دارند- به عراق برای دفع حمله لشکر متجاوز سخن به میان آمده است: یبْعَثُ السُّفْیانِی جَیشاً إِلَى الْكُوفَةِ وَ عِدَّتُهُمْ سَبْعُونَ أَلْفاً فَیصِیبُونَ مِنْ أَهْلِ الْكُوفَةِ قَتْلًا وَ صُلْباً وَ سَبْیاً فَبَینَا هُمْ كَذَلِكَ إِذْ أَقْبَلَتْ رَایاتٌ مِنْ قِبَلِ خُرَاسَانَ وَ تَطْوِی الْمَنَازِلَ طَیاً حَثِیثاً وَ مَعَهُمْ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِم (نعمانی، الغیبۀ، ص 280.)‏

[91] . در احادیث به شکست سفیانی به عنوان نماینده ائتلاف مثلث "غربی، عبری و عربی" اشاره شده است: یدْخُلُ السُّفْیانِی الْكُوفَة ... وَ تُقْبِلُ الرَّایاتُ السُّودُ حَتَّى تَنْزِلَ عَلَى الْمَاءِ {در روایت تفسیر عیاشی، به "ساحل دجله" تعبیر شده است: وَ یقْبِلُ رَایةٌ مِنْ خُرَاسَانَ حَتَّى ینْزِلَ سَاحِلَ الدِّجْلۀ (عیاشی، التفسیر، ج 1 ص 64.)} فَیبْلُغُ مَنْ بِالْكُوفَةِ مِنْ أَصْحَابِ السُّفْیانِی نُزُولُهُمْ فَیهْرُبُونَ ... و تُبْعَث الرَّایاتُ السُّودُ بِالْبَیعَةِ إِلَى الْمَهْدِی (سیوطی، العرف الوردی، ص 120-121.)؛ تَهرُبُ خَیلُ السُّفیانِی (متقی هندی،‏ كنزالعمّال، ج 14، ص 588.)؛ و إذا هَزَمَتِ الرّایاتُ السّودُ خَیلَ السُّفیانِی ... تَمَنَّى النّاس المَهدِی فَیطلُبونَه‏ (متقی هندی،‏ كنزالعمّال، ج 14، ص 590.)؛ السُّفیانِی ... فَیبعَثُ جَیشاً إلَى العِراق‏ ... عِندَ ذلِك‏ تَخرُجُ رایةٌ مِنَ المَشرِقِ ... فَیستَنقِذُ ما فی أیدیهِم مِن سَبی أهلِ الكوفَةِ و یقتُلُهُم (دانی، السن الواردۀ فی الفتن، ص 268.)؛ در تفسیر مجمع‌البیان نیز به شکست لشکر نظامی سفیانی تصریح شده است: السُّفْیانِی ... فَیبْعَثُ ... جَیشاً ... حَتَّى ینْزِلُوا بِأَرْضِ بَابِلَ مِنَ الْمَدِینَةِ الْمَلْعُونَةِ یعْنِی بَغْدَادَ ... ثُمَّ ینْحَدِرُونَ إِلَى الْكُوفَةِ فَیخَرِّبُونَ مَا حَوْلَهَا ... فَتَخْرُجُ رَایةُ هُدًى مِنَ الْكُوفَةِ فَتَلْحَقُ ذَلِكَ الْجَیشَ فَیقْتُلُونَهُمْ ... وَ یسْتَنْقِذُونَ مَا فِی أَیدِیهِمْ مِنَ السَّبْی وَ الْغَنَائِم (طبرسی، مجمع البیان، ج 8، ص 322. مجلسی، بحارالأنوار، ج 52، ص 186.)

[92] . نعمانی، الغیبة، ص280. مفید، الإختصاص، ص256. طوسی، الغیبة، ص442.

[93] . حموی، معجم البلدان، ج3، ص69.

[94] . ری‌شهری‏، دانشنامه امام مهدی، ج7، ص122. قره چانلو، جغرافیای تاریخی کشورهای اسلامی، ج2، ص117-118.

[95] . طوسی‏، الغیبة، ص463.

[96] . در احادیث به جنگ محور مقاومت شیعی با اسرائیل قبل از ظهور اشاره شده است: وَ قَضَيْنا إِلى‏ بَنِي إِسْرائِيلَ ... فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما ... بَعَثْنا عَلَيْكُمْ عِباداً لَنا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّيارِ (سوره اسراء، آیه 4-5.) قَوْمٌ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِ فَلَا يَدَعُونَ وَتْراً لآِلِ مُحَمَّدٍ إِلَّا قَتَلُوه‏ (کلینی، الکافی، ج 8، ص 206. ابن قولویه، کامل‌الزیارات، ص 63.) که به قرینه عبارت "قتلاهم شهداء" در حدیث انقلاب مشرق‌زمین قبل از ظهور (نعمانی، الغیبۀ، ص 273.) و نیز به ضمیمه معرفی "اهل قم" به عنوان هویت شیعه ایرانی مجازات‌کنندگان یهود: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ... فَقُلْنَا جُعِلْنَا فِدَاكَ مَنْ هَؤُلَاءِ فَقَالَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ هُمْ وَ اللَّهِ أَهْلُ قُمَّ. (مجلسی، بحارالأنوار، ج 57، ص 216.)، عقوبت یهود قبل از ظهور توسط ایرانیان شیعی، رخ خواهد داد (بخشی، مواجهه امام زمان با قوم یهود در عصر ظهور، فصلنامه مشرق موعود، ش 42، ص 65-67. مافی، نقش ایرانیان در عصر ظهور، فصلنامه پژوهش‌های مهدوی، ش 25، ص 26.)

[97] . طبری، دلائل الإمامۀ‏، ص 442.ابن ماجه، سنن ابن ماجه، ج 5، ص 540.‏ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج 4، ص 464.

[98] . پورسیدآقایی، تاملی در سوره روم بشارت فتح فلسطین، ص 19-31. مافی، نقش ایرانیان در عصر ظهور، فصلنامه پژوهش‌های مهدوی، ش 25، ص 28-30.

[99] . طبرسی در ذیل آیات ابتدایی سوره اسراء و با توجه به اخبار و احادیث تفسیری، بیان می‌کند که قومی قبل از ظهور، زمینه را برای قیام و خروج امام عصر، فراهم می‌کنند: قدتظاهرت الأخبار عن أئمة الهدى من آل محمد فی أن الله تعالى سيعيد عند قيام المهدی قوما ممن تقدم موتهم من أوليائه و شيعته ليفوزوا بثواب نصرته و معونته و يبتهجوا بظهور دولته‏ (طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ج7، ص367)

[100] . کلینی، الکافی، ج8، ص206. ابن قولویه، کامل‌ الزیارات، ص63.

[101] . نعمانی، الغیبة، ص273. و سند حدیث، معتبر است (ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ج6، ص13)

[102] . مجلسی، بحارالأنوار، ج57، ص216.

[103] . مرتضی عاملی، الصحيح من سيرة النبی الأعظم، ج3، ص142.

[104] . بخشی، مواجهه امام زمان با قوم یهود در عصر ظهور، فصلنامه مشرق موعود، ش42، ص65-67. مافی، نقش ایرانیان در عصر ظهور، فصلنامه پژوهش‌های مهدوی، ش25، ص26.

[105] . رُوِيَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَهْلِ الرَّيِ‏ أَنَّهُمْ دَخَلُوا عَلَى أَبِي عَبْدِاللَّهِ وَ قَالُوا نَحْنُ مِنْ أَهْلِ الرَّيِّ فَقَالَ مَرْحَباً بِإِخْوَانِنَا مِنْ أَهْلِ قُمَّ فَقَالُوا نَحْنُ مِنْ أَهْلِ‏ الرَّيِ‏ فَأَعَادَ الْكَلَامَ قَالُوا ذَلِكَ مِرَاراً وَ أَجَابَهُمْ بِمِثْلِ مَا أَجَابَ بِهِ أَوَّلًا فَقَالَ ... إِنَّ لَنَا حَرَماً وَ هُوَ بَلْدَةُ قُمَّ وَ سَتُدْفَنُ فِيهَا امْرَأَةٌ مِنْ أَوْلَادِي تُسَمَّى فَاطِمَة (مجلسی، بحارالأنوار، ج57، ص216)

[106] . طبسی، فی رحاب حكومة الإمام المهدی، ص68.

[107] . جعفری، اشتراکات شیعه و اهل سنت در عقیده مهدویت، ص51-54.

[108] . معارف، بررسی سندی فقه‌الحدیثی احادیث رایات سود در منابع اهل‌سنت، فصلنامه مشرق موعود، ش46، ص57-62.

[109] . ابن کثیر، البدایة و النهایة ط هجر، ج19، ص62. غماری‌مغربی، إبراز الوهم المکنون من کلام ابن‌خلدون، ص532.

[110] . تَخْرُجُ مِنْ خُرَاسَانَ أُخْرَى سَوْدَاءُ ... يَهْزِمُونَ أَصْحَابَ السُّفْيَانِيِّ حَتَّى يَنْزِلَ بَيْتَ الْمَقْدِسِ يُوَطِّئُ لِلْمَهْدِيِّ سُلْطَانَه (دانی، السنن الواردة فی الفتن‏، ج1، ص261. حنبلی، فرائد فوائد الفكر فی الإمام المهدی المنتظر، ص314)

[111] . تَخرُجُ مِن خُراسانَ راياتٌ سودٌ لا يَرُدُّها شَي‏ءٌ حَتّى‏ تُنصَبَ بِإِيلياء (ترمذی، سنن الترمذی، ج4، ص245. ابن حنبل، مسند الإمام أحمد بن حنبل‏، ج14، ص383. متقی هندی، کنزالعمّال‏، ج14، ص261. ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج10، ص55)؛ ایلیاء: اسم مدينة بیت المقدس فی فلسطین (حموی، معجم البلدان، ج1، ص293)

[112] . حَدَّثَنَا قُتَيْبَةُ (ثقة ثبت)، حَدَّثَنَا رِشْدِ ينُ بْنُ سَعْدٍ (ضعيف الحديث)، عَنْ يُونُسَ (ثقة)، عَنِ ابْنِ شِهَابٍ الزُّهْرِيِّ (الفقيه الحافظ متفق على جلالته وإتقانه)، عَنْ قَبِيصَةَ بْنِ ذُؤَيْبٍ (تابعي ثقة)، عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ (صحابی) نک: الادارة العامة للاوقاف، نرم‌افزار جوامع الکلم

[113] . از حوادث قبل از ظهور، لشکرکشی بخشی از نظامیان غربی به خاورمیانه برای دفاع از یهود رژیم اسرائیل است: وَ سَيُقْبِلُ مَارِقَةُ الرُّومِ حَتَّى يَنْزِلُوا الرَّمْلَة (نعمانی، الغیبۀ، ص 280.)؛ منطقه رمله (نزدیک بیت المقدس) در فلسطین است. الرملۀ: هي كورة من فلسطين و كانت دار ملك داود و سليمان، بينها و بين البيت المقدس ثمانية عشر يوما (حموی، معجم البلدان، ج 3، ص 69.)؛ الرَّملة: مدينة تقع وسط فلسطين إلى الجنوب الشرقي من تل أبيب (ری‌شهری‏، دانشنامه امام مهدی، ج 7، ص 122. قره چانلو، جغرافیای تاریخی کشورهای اسلامی، ج 2، ص 117-118.)

[114] . سوره اسراء، آیه 4-7.

[115] . مودب، واکاوی تفسیری آیات سوره اسراء درباره فساد بنی‌اسرائیل، فصلنامه مطالعات تفسیری، ش34، ص88-89.

[116] . کلینی، الکافی، ج8، ص331 و مشابه آن: کشیّ، الرجال، ص354. صدوق، معانی الأخبار، ص346.

[117] . ‏ عیاشی، التفسیر، ج1، ص66. مجلسی، بحارالأنوار، ج52، ص224.

[118] . سوره اسراء، آیه4-7.

[119] . قمی، تفسیر القمی، ج2، ص14. بحرانی، تفسیر البرهان، ج3، ص508.

[120] . البته این دیدگاه، منحصر به نگارنده نیست و کارشناسان دیگری نیز به این نظریه، اعتقاد و پافشاری دارند (برای آگاهی بیشتر: بخشی، مواجهه امام زمان با قوم یهود در عصر ظهور، فصلنامه مشرق موعود، ش42، ص65-67؛ مافی، نقش ایرانیان در عصر ظهور، فصلنامه پژوهش‌های مهدوی، ش25، ص26 و 34؛ مودب، واکاوی تفسیری آیات سوره اسراء درباره فساد بنی‌اسرائیل با تکیه بر عدم ترادف در ترکیب وصفی عبادا لنا، فصلنامه مطالعات تفسیری، ش34، ص95؛ فیروز علی، بررسی تطبیقی آیات 8-4 سوره اسراء در مورد پیشگویی تاریخی قرآن درباره بنی‌اسرائیل، ص233؛ فتلاوی، سقوط اسرائیل من العلو و الإفساد الی الزوال، ص193-231؛ خوشدونی، بازنگاهی تحلیلی به فرجام بنی‌اسرائیل در آخرالزمان با بررسی تطبیقی آیات 4 تا 7 سوره اسراء، فصلنامه مشرق موعود، ش52، ص65. رضایی کهنمویی، مفاد آیات وعید بنی‌اسرائیل در سوره اسراء، فصلنامه مطالعات قرآن و حدیث، ش23، ص245-246. مرتضی عاملی، الصحيح من سيرة النبی الأعظم، ج3، ص140-143).

[121]. یخْرُجُ ابْنُ آكِلَةِ الْأَكْبَادِ مِنَ الْوَادِی الْیابِس‏ (صدوق، کمال‌الدین و تمام‌النعمة‏، ج2، ص651)؛ وادی یابس، منطقه حوران واقع در درعا در جنوب غربی سوریه در مرز بین اردن و سوریه است (حموی، معجم البلدان، ج5، ص424؛ کورانی، معجم أحادیث الإمام المهدی‏، ج2، ص258)

[122]. ثَلَاثَةُ بِالشَّامِ كُلُّهُمْ یطْلُبُ الْمُلْك‏ (طوسی، الغیبة، ص463)

[123] . محدوده جنگ بین جریان اصهب و ابقع که در ادامه سفیانی بر آنها فائق خواهد آمد، با تعیین کلیدواژه‌هایی در احادیث مشخص شده است. «دمشق» پایتخت سوریه: خَرَجَ ابْنُ آكِلَةِ الْأَكْبَاد ... حَتَّى يَسْتَوِيَ عَلَى مِنْبَرِ دِمَشْق‏ (نعمانی، الغیبة، ص306)؛ «حمص» در جنوب سوریه و «حلب» در شمال سوریه: اسْتَوْلَى السُّفْيَانِيُّ عَلَى الْكُوَرالْخَمْس ... حِمْصٌ وَ حَلَب‏ (نعمانی، الغیبة، ص304)؛ «وادی یابس، درعا» در جنوب سوریه: يَخْرُجُ ابْنُ آكِلَةِ الْأَكْبَادِ مِنَ الْوَادِي الْيَابِس‏ (صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج2، ص651. طوسی، الغیبة، ص461)؛ «قرقیسیاء، دیرالزور» در شرق سوریه: السُّفْيَانِي‏ ... يَمُرُّ جَيْشُهُ بِقِرْقِيسِيَاء (نعمانی، الغیبة، ص280) به روشنی نشان می‏دهد که فتنه شام قبل از ظهور بیشتر بر سوریه متمرکز شده است.

[124] . سفیانی، مورد حمایت یهود است: إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا (سوره اسراء، آیه 8) يَعْنِي إِنْ عُدْتُمْ [الیهود] بِالسُّفْيَانِيِّ عُدْنَا بِالْقَائِمِ مِنْ آلِ مُحَمَّد (قمی، تفسیر القمی، ج2، ص14. مجلسی، بحارالأنوار، ج51، ص46)

[125] . سفیانی، مورد حمایت غربی‌ها است: يُقْبِلُ السُّفْيَانِيُّ مِنْ بِلَادِ الرُّومِ مُنْتَصِراً فِي عُنُقِهِ صَلِيبٌ وَ هُوَ صَاحِبُ الْقَوْمِ (طوسی، الغیبة، ص463)؛ در عبارت "فِي عُنُقِهِ صَلِيب" دو احتمال مطرح است: سفیانی چون مسیحی و رومی است، صلیب بر گردن دارد و نماینده غربی‌ها است و یا به ظاهر مسلمان است اما موردحمایت غربی‌ها است.

[126] . سفیانی، اسم رمز حاکم موقت منطقه شام در عصر ظهور برای بازه زمانی کمتر از 2 سال است که علاوه بر تسلط بر سوریه، به عراق حمله نظامی می‌کند. ضمن اینکه برای حمایت از حاکمان همپیمان خویش در عربستان نیز نیروی نظامی به مدینه و مکه اعزام می‌کند (کورانی، المعجم الموضوعی لإحادیث الإمام المهدی، ص380)

[127]. قَبْلَ قِیامِ الْقَائِمِ خَمْسُ عَلَامَاتٍ مَحْتُومَاتٍ: السُّفْیانِی (صدوق، کمال‌الدین و تمام‌النعمة‏، ج2، ص652)؛ السُّفْیانِی‏ مِنَ‏ الْمَحْتُومِ‏ الَّذِی لَا بُدَّ مِنْهُ (نعمانی، الغیبة، ص416)

[128]. سفیانی در بازه زمانی کمتر از دو سال بر دمشق و سایر مناطق مورد منازعه در فتنه شام، مسلط خواهد شد و حکمرانی وی تا ظهور، ادامه خواهد داشت: السُّفْیانِی مِنَ الْمَحْتُومِ... وَ مِنْ أَوَّلِ خُرُوجِهِ إِلَى آخِرِهِ خَمْسَةَ عَشَرَ شَهْراً (نعمانی، الغیبة، ص300)

[129] . السُّفْیانِی ... لَا یكُونُ لَهُ هِمَّةٌ إِلَّا الْإِقْبَالَ نَحْوَ الْعِرَاق ... وَ یبْعَثُ السُّفْیانِی جَیشاً إِلَى الْكُوفَةِ ... فَیصِیبُونَ مِنْ أَهْلِ الْكُوفَةِ قَتْلًا وَ صُلْباً وَ سَبْیا (نعمانی، الغیبة، ص280)؛ السُّفْیانِی‏ یسِیرُ إِلَى الْكُوفَةِ فَیقْتُلُ أَعْوَانَ آلِ مُحَمَّد (طوسی، الغیبة، ص464)؛ فَیصَابُ بِأُنَاسٍ مِنْ شِیعَةِ آلِ مُحَمَّدٍ بِالْكُوفَةِ قَتْلًا وَ صَلْبا (عیاشی، التفسیر، ج1، ص64 و 245. مجلسی، بحارالأنوار، ج52، ص222 و 238)

[130] . سفیانی به عنوان همپیمان خاندان آل فلان حاکم در عربستان، متعاقب حوادث خونین مکه و مدینه در سال ظهور، نیروی نظامی در حمایت از حکومت عربستان به این کشور اعزام می‌کند: فَیبْتَدِرُ الْحَسَنِی إِلَى الْخُرُوجِ فَیثِبُ عَلَیهِ أَهْلُ مَكَّةَ فَیقْتُلُونَهُ وَ یبْعَثُونَ بِرَأْسِهِ إِلَى الشَّامِی ... وَ یبْعَثُ الشَّامِی عِنْدَ ذَلِكَ جَیشاً إِلَى الْمَدِینَة (کلینی، الکافی، ج8، ص225). یبعَثُ السُّفیانِی بَعثاً إلَى المَدینَة (نعمانی، الغیبة، ص280). این هماهنگی بین آل فلان و سفیانی در به شهادت رساندن نفس زکیه قبل از ظهور می‏باشد (آیتی، تاملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص234) و حاکی از ارتباط عمیق خاندان حاکم در عربستان با حاکم منطقه شام دارد که متعاقب شهادت نفس زکیه، سفیانی لشکر نظامی خود را به مدینه اعزام می‏کند اما قبل از رسیدن به مکه در منطقه بیداء، خسف می‌شوند: السُّفْيَانِيُّ ... يَأْتِي الْمَدِينَةَ بِجَيْشٍ جَرَّارٍ حَتَّى إِذَا انْتَهَى إِلَى بَيْدَاءِ الْمَدِينَةِ خَسَفَ اللَّهُ بِه (نعمانی، الغیبة، ص305)؛ فَيُهْلِكُهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ دُونَهَا وَ يَهْرُبُ يَوْمَئِذٍ مَنْ كَانَ بِالْمَدِينَةِ مِنْ وُلْدِ عَلِيٍّ إِلَى مَكَّةَ فَيَلْحَقُونَ بِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْر (کلینی، الکافی، ج8، ص 225)

[131] . طوسی، الغیبة، ص463.

[132] . قمی، تفسیر القمی، ج2، ص14.

[133] . کورانی، المعجم الموضوعی لإحادیث الإمام المهدی، ص380.

[134] . نعمانی، الغیبة، ص300.

[135] . نعمانی، الغیبة، ص280.

[136] . طوسی، الغیبة، ص464.

[137] . عیاشی، التفسیر، ج1، ص64 و 245. مجلسی، بحارالأنوار، ج52، ص222 و 238.

[138] . کلینی، الکافی، ج8، ص225.

[139] . کلینی، الکافی، ج1، ص337.

[140] . نعمانی، الغیبة، ص258.

[141] . آیتی، تاملی در نشانه های حتمی ظهور، ص234.

[142] . نعمانی، الغیبة، ص305.

[143] . کلینی، الکافی، ج8، ص 225.

[144] . إِذَا ظَهَرَتْ بَيْعَةُ الصَّبِيِّ قَامَ كُلُّ ذِي صِيصِيَةٍ بِصِيصِيَتِهِ (نعمانی، الغیبة، ص274).

[145]. طوسی، الغیبة، ص448.

[146] . کلینی، الکافی، ج8، ص206. ابن قولویه، کامل‌ الزیارات، ص63.

[147] . طبرسی، صاحب تفسیر مجمع البیان، در ذیل این آیه می‌فرماید: حدیث به روشنی گویا این واقعیت است که قومی قبل از ظهور، زمینه را برای قیام و خروج امام عصر، فراهم می‌کنند: قد تظاهرت الأخبار عن أئمة الهدى من آل‌محمد فی أن الله تعالى سيعيد عند قيام المهدی قوما ممن تقدم موتهم من أوليائه و شيعته ليفوزوا بثواب نصرته و معونته و يبتهجوا بظهور دولته‏ (طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ج7، ص367)؛ در احادیث معتبر نیز از قوم زمینه‌ساز که قیام می‌کنند و با دشمن می‌جنگند و کشته‌های آنان شهید محسوب می‌شود و سرانجام انقلاب‌شان به حکومت جهانی امام عصر متصل خواهد شد، سخن به میان آمده است: كَأَنِّي بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ ... وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ ... يَقُومُوا وَ لَا يَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِكُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاء (نعمانی، الغیبة، ص273)؛ سند حدیث نیز معتبر است (ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ج6، ص13).

[148] . حضرت مهدی از نسل حسین با کمک سلاح یارانش و نصرت و یاری زمینه‌سازان، جمعیت کثیری از نسل و ذریه دشمنان اهل‌بیت که راضی به فعل قاتلان امام حسین هستند را به جهنم خواهد فرستاد: مَهْدِیاً مِنْ وُلْدِ الْحُسَینِ الْمَظْلُومِ یحَرِّفُهُمْ بِسُیوفِ أَوْلِیائِهِ‏ إِلَى نَارِ جَهَنَّمَ (بحرانی، تفسیر البرهان، ج1، ص368)؛ قوم زمینه‌ساز، شعارشان «یالثارات الحسین» است و آرزوی شهادت دارند و به وسیله آنان است که امام مهدی یاری و نصرت خواهد شد: یتَمَنَّونَ اَنْ یقتَلُوا فِی سَبیلِ اللّه شِعارُهم یا لَثاراتِ الحُسَینِ‏... بِهِم يَنصُرُ اللَّهُ إمامَ الحَقِّ (نیلی نجفی، سرور أهل الإیمان، ص97. مجلسی، بحارالأنوار، ج52، ص308).

[149] . رَایاتٌ مِنْ قِبَلِ خُرَاسَانَ ... وَ مَعَهُمْ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِم (نعمانی، الغیبة، ص 280.)

[150] . فَإِذَا ظَهَرَ الْمَهْدِی بَعَثَ إِلَیهِ بِالْبَیعَةِ (طوسی، الغیبۀ، ص 452.)

[151] . طوسی‏، الغیبۀ، ص 477.

[152] . طبری، دلائل الإمامۀ‏، ص 466.

[153] . ابن بطریق، عمدۀ عیون صحاح الاخبار، ص 433. لازم به ذکر است «ابدال الشام» از بیعت کنندگان با امام عصر در هنگامه ظهور با اصطلاح «ابدال» در کتب برخی عرفا فرق دارد. توضیح اینکه: در احادیث متعددی ذکر شده، بعد از ظهور و قیام امام عصر از کنار کعبه در مکه، شیعیان مناطق مختلف همچون رایات من خراسان، عصائب عراق، اهل یمن، نجباء مصر و ابدال شام با حضرت بیعت خواهند نمود (مفید، الإختصاص‏، ص208. مفید، الأمالی، ص31). در الغیبه شیخ طوسی بیعت شیعیان چنین گزارش شده است: يُبَايِعُ الْقَائِمَ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ نَيِّفٌ عِدَّةَ أَهْلِ بَدْرٍ فِيهِمُ النُّجَبَاءُ مِنْ أَهْلِ مِصْرَ وَ الْأَبْدَالُ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ وَ الْأَخْيَارُ (در نسخه کتاب عمدۀ عیون صحاح و کتاب الإختصاص‏، واژه «عصائب عراق» ذکر شده است) مِنْ أَهْلِ الْعِرَاق‏ (طوسی‏، الغیبۀ، ص 477). ضمن اینکه برخی از این افراد در زمره 313 نفر یاران امام عصر نیز قرار خواهند گرفت: خُرُوجُ السُّفْيَانِيِّ ... وَ رَجُلٌ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ يُبَايَعُ لَهُ بَيْنَ زَمْزَمَ وَ الْمَقَامِ يَرْكَبُ إِلَيْهِ عَصَائِبُ أَهْلِ الْعِرَاقِ وَ أَبْدَالِ الشَّامِ وَ نُجَبَاءُ أَهْلِ مِصْرَ وَ تَصِيرُ أَهْلُ الْيَمَنِ عِدَّتُهُمْ عِدَّةَ أَهْلِ بَدْر (طبری، دلائل الإمامۀ‏، ص466. مفید، الإختصاص‏، ص208).

[154] . در هیچ دوره‌ای از تاریخ، تمام آنچه از نشانه‌های ظهور که در عصر حاضر در حال روی دادن است، اینچنین و کنار هم قرار نگرفته است؛ و به فرموده امام خمینی، امید است عصر معاصر، عصر ظهور باشد (خمینی، صحیفه امام، ج21، ص327) و این قرن، قرن غلبه مستضعفین بر مستکبرین باشد (خمینی، صحیفه امام، ج15، ص171) و جهان مهيا می‌شود برای طلوع آفتاب ولايت از افق مکه معظمه (خمینی، صحیفه امام، ج17، ص480-481)

[155] . فَلَوْ قِيلَ لَنَا إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَا يَكُونُ إِلَّا إِلَى مِائَتَيْ سَنَةٍ أَوْ ثَلَاثِمِائَةِ سَنَةٍ لَقَسَتِ الْقُلُوبُ (کلینی، الکافی، ج1، ص369؛ نعمانی، الغیبة، ص296). و مشابه آن حدیث امام صادق در خطر قساوت قلب در اثر طولانی پنداشتن زمان غیبت: نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ  -الَّتِي فِي سُورَةِ الْحَدِيدِ وَ لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلُ فَطالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ (سوره حدید، آیه16)-فِي أَهْلِ زَمَانِ الْغِيبَة (نعمانی، الغیبة، ص24).

[156] . برای آگاهی بیشتر: جلال الدین علی‌الصغیر، اسئله و ردود (لینک) و (لینک).

[157] . نَجَا الْمُقَرَّبُون‏ (نعمانی، الغیبة، ص197-198).