گروه سیاست-رجانیوز: پررویی نجومی و عادت همیشگی جریان حامی دولت روحانی برای فرار از مسئولیت، این بار در پرونده نفوذ به اوج رسیده است. پس از عملیات ترکیبی اخیر دشمن، شخصیتهایی مانند مصطفی کواکبیان و محمدجواد ظریف با ژست کارشناسی به مقدمهچینی برای پاک کردن کارنامه پر خطای امنیتی دولتهای خاتمی و روحانی مشغول شدهاند. این جریان با برجسته کردن نام «کاترین شکدم»، تلاش دارد شبکه گسترده و اتوبان نفوذی که در آن دوران ایجاد شد را به یک فرد تقلیل دهد؛ اقدامی که رسانههای حامی مسعود پزشکیان نیز با ضریب دادن به آن، در پروژه سفیدشویی این کارنامه ننگین مشارکت میکنند.
اما بررسی کوتاهی در پروندههای امنیتی دهه ۹۰ به وضوح نشان میدهد که این جریان نه تنها صلاحیت اظهارنظر در این حوزه را ندارد، بلکه پیش از هرگونه نظریهپردازی، باید درباره «بهشت جاسوسان» که در دولتهای یازدهم و دوازدهم ایجاد شده بود، پاسخگو باشد. مثنوی طویل فعالیتهای ضدامنیتی در آن دوران، بسیار فراتر از یک نام است.
مهرههای کلیدی در پازل نفوذ
۱. علیرضا اکبری؛ شاهمهره MI6 در قلب ساختار دفاعی
شاید مهمترین و موثرترین عامل نفوذی در بهشت جاسوسان دولت روحانی، علیرضا اکبری بود. این شاهمهره سرویس جاسوسی انگلیس که سابقه حضور در سمتهای حساس مانند معاونت وزارت دفاع در دوران شمخانی و فعالیت در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی را داشت، در ۲۲ دی ۱۴۰۱ به جرم خیانت به دار مجازات آویخته شد. ابعاد خیانت او تکاندهنده بود؛ از ارائه آنالیز شخصیتی بیش از ۱۰۰ مقام ارشد کشور، از جمله شهید محسن فخریزاده، تا لو دادن جزئیات توانمندیهای موشکی و پهپادی ایران. او شاهبیت اطلاعاتی خود را که شامل محورهای مذاکرات هستهای و سیاست خارجی کشور در قبال غرب بود، مستقیماً در اختیار دشمن قرار داد.
۲. جیسون رضائیان؛ جاسوسی با طعم آدامس رئیسجمهور
جیسون رضائیان، مشهورترین جاسوس دولت روحانی که سریال «گاندو» بخشی از فعالیتهای او را برای مردم آشکار ساخت، نمونه بارز این نفوذ است. او که مدیر دفتر تهران روزنامه واشنگتنپست بود، در مرداد ۱۳۹۳ به اتهام جمعآوری اطلاعات طبقهبندی شده و همکاری با دول متخاصم دستگیر شد. عمق نفوذ او تا حدی بود که در خاطراتش مینویسد: «آنقدر به رئیسجمهور ایران نزدیک شدم که طعم و مارک آدامسی را که میجوید، میدانستم.» رضائیان پس از ۱۸ ماه حبس، در یک مبادله سوالبرانگیز آزاد شد و به آمریکا بازگشت. گزارش هیئت تحقیق و تفحص مجلس نیز تأیید میکند که او تا سطح عالیترین مقام اجرایی کشور نفوذ کرده بود.
۳. نازنین زاغری؛ مهره «شبکه نارنجی» در رسانههای اصلاحطلب
حلقه نفوذ تنها به مهرههای امنیتی محدود نبود. نازنین زاغری یکی از اعضای کلیدی یک شبکه ۵۰ نفره جاسوسی بود که با عناوینی چون «شبکه نارنجی» برای سرویس MI6 فعالیت میکرد. ردپای زاغری به وضوح در رسانههای اصلاحطلب دیده میشود؛ از روزنامه همشهری در دوران شهرداری اصلاحطلبان تا روزنامه شرق. همین ارتباطات باعث شد پس از دستگیریاش در سال ۱۳۹۵، رسانههای زنجیرهای اصلاحطلب به دفاع تمامقد از او بپردازند. سرانجام، زاغری در یک مبادله و پس از پرداخت بدهی ۵۳۰ میلیون دلاری انگلیس به ایران، آزاد شد؛ مبادلهای که نشان داد آزادی او برای غرب چقدر حیاتی بود.
۴. نزار زاکا؛ گنجینه اطلاعاتی آمریکا با دعوتنامه رسمی
یکی از وقیحانهترین موارد نفوذ، پرونده نزار زاکا، شهروند لبنانی-آمریکایی و یک «گنج» اطلاعاتی برای $CIA$ بود. او در شهریور ۱۳۹۴ با دعوتنامه رسمی از شهیندخت مولاوردی، معاون رئیس جمهور وقت، برای شرکت در یک کنفرانس به تهران سفر کرد. زاکا که دبیرکل اتحادیه ICT عرب بود، در پروژه امنیتی «پل» برای نفوذ به ساختارهای فناوری اطلاعات ایران مشارکت داشت و مأمور بود با وزارت ارتباطات دولت روحانی ارتباط بگیرد. اسناد ویکیلیکس و تأیید وزارت خارجه آمریکا نشان داد که او با تأمین مالی و آگاهی کامل دولت آمریکا به ایران سفر کرده بود. زاکا پس از دستگیری و محکومیت به ۱۰ سال حبس، نهایتاً با وساطت رئیس جمهور لبنان به صورت مشروط آزاد شد.
۵. محمدعلی شعبانی؛ دوتابعیتی تیم مذاکرهکننده با سابقه سفر به اسرائیل
از دیگر چهرههای مسئلهدار، محمدعلی شعبانی، مشاور شخص محمدجواد ظریف و عضو تیم مذاکرات هستهای بود. او همان فردی است که وقتی نمایندگان از ظریف درباره دوتابعیتیهای تیمش سوال کردند، با این پاسخ عجیب مواجه شدند: «جز خدمت چیزی از این افراد ندیدم!» شعبانی کارآموز سابق لابی ضدایرانی نایاک (NIAC) بود که در سال ۲۰۰۷ به اسرائیل نیز سفر کرده بود. دانشگاه محل تحصیل او در لندن، ارتباطات پنهانی با سرویس MI6 دارد. حضور چنین فردی در حساسترین مذاکرات کشور، خود گویای عمق فاجعه است.
فهرست بلند بالای دوتابعیتیهای مسئلهدار گزارش تحقیق و تفحص مجلس از مدیران دوتابعیتی، ابعاد گستردهتری از این شبکه را افشا میکند:
سید حسین موسویان: دیپلمات و معاون دبیر شورای عالی امنیت ملی در زمان حسن روحانی که به اتهام اخلال در امنیت ملی محکوم شد.
کارن وفاداری و آفرین نیساری: زوج زرتشتی دوتابعیتی که به اتهام جاسوسی و راهاندازی پروژه نفوذ فرهنگی به حبسهای طویلالمدت محکوم شدند.
هما هودفر: استاد دانشگاه و عضو موسس یک شبکه فمینیستی رادیکال که به اتهام همکاری با دولت کانادا علیه جمهوری اسلامی بازداشت و پس از مدتی آزاد شد.
این فهرست کوتاه، تنها مشتی نمونه خروار است. علاوه بر این «بهشت جاسوسان»، نباید فراموش کرد که بزرگترین ضربات امنیتی تاریخ معاصر، از جمله حمله تروریستی داعش به مجلس و حرم امام (ره)، ترور ناجوانمردانه شهید فخریزاده و حملات متعدد به مراکز هستهای کشور، همگی در سایه ضعف مدیریتی و وادادگی امنیتی دولت روحانی رخ داد.
حال باید از مدعیان اصلاحات پرسید: با وجود چنین پروندههای سنگینی و کارنامهای چنین سیاه، چگونه میخواهید با تقلیل مسئله نفوذ به یک نام، در جایگاه مدعی بنشینید و برای امنیت کشور نسخه بپیچید؟ ظریف و همفکرانش به جای فرار به جلو، باید پاسخ دهند که چگونه در دوران مسئولیتشان، اتوبانی برای نفوذ جاسوسان تراز اول در حساسترین لایههای حاکمیتی ایجاد شد؟ چشمپوشی از این حقایق، چیزی جز تداوم همان مسیر پرخطر گذشته نیست.
انتهای پیام/