سه شنبه 24 تير 1404 15:47 ساعت
شناسه خبر : 385765

۱۰ سال پیش، دولت روحانی با فریب افکار عمومی و در بوق و کرنا کردن «ضمانت امضای جان کری»، به مردم وعده دلار هزار تومانی داد. نخستین دستاورد برجام، تفاوت ۹۰ هزار تومانی میان آن وعده پوچ و قیمت امروز دلار است.
گروه بینالملل-رجانیوز: در روزهایی که زمزمه فعالشدن «مکانیسم ماشه» علیه ایران از همیشه بلندتر به گوش میرسد، کلیدواژه ثابت «بازگشت به دوران جلیلی» به محور اصلی تحلیلهای محافل و پروژهبگیران اصلاحطلب تبدیل شده است. وقاحت این جریان به حدی رسیده که حتی توافقی را که روزی با اوصافی چون «فنیترین قرارداد تاریخ» و «درخت گلابی» بزک میکردند، امروز گردن نمیگیرند و آن را هم به رقیب حواله میدهند.
جریانی که نزدیک به یک دهه با شعار فریبنده «دور کردن سایه جنگ»، برجام را به مردم فروخت، حالا در حال فرار از پاسخگویی درباره خسارتهای محض این ترکمانچای عهد جدید است. جریان غربگرا که تمام مانیفست خود را بر «مذاکره» و «تسلیم برابر غرب» بنا کرده بود، اکنون خود را در میانه یک تقابل وجودی با رژیم صهیونیستی میبیند و در اوج دستپاچگی، ربط دادن چالشهای بینالمللی به سعید جلیلی را آسانترین راه برای تبرئه خود یافته است.
اما امروز، در دهمین سالگرد برجام، همان توافقی که قرار بود قفل تحریمها را بشکند، خود به ابزاری برای بازگرداندن تمام قطعنامهها تبدیل شده است. برای فهم عمق فاجعه، کافی است تفاوتهای آن روزها را با امروز مرور کنیم:
۱۰ سال پیش، دولت روحانی با فریب افکار عمومی و در بوق و کرنا کردن «ضمانت امضای جان کری»، به مردم وعده دلار هزار تومانی داد. نخستین دستاورد برجام، تفاوت ۹۰ هزار تومانی میان آن وعده پوچ و قیمت امروز دلار است. حال سؤال اینجاست: آیا حامیان «بازگشت به اوضاع سیاسی آن دوران»، حاضرند اوضاع اقتصادی را هم به همان دوران بازگردانند؟
اوضاع سیاسی ما در عرصه بینالملل نیز پس از برجام وخیمتر شد. پیش از برجام، حدود ۵۰۰ تحریم علیه ایران وضع شده بود. پس از مذاکرات ظریف و تیمش برای «رفع تحریم»، این عدد به نزدیک ۲۵۰۰ تحریم افزایش یافت. به عبارت دیگر، اگر برجامی نبود، تحریمهای ایران به مراتب کمتر از امروز بود.
طبق مفاد برجام، ایران ۱۱ تن اورانیوم غنیشده (محصول استراتژیک) را در ازای دریافت ۱۹۷ تن کیک زرد (ماده خام اولیه) از کشور خارج کرد. این معامله که به قیمت فلجشدن صنعت هستهای و نابودی میلیاردها دلار سرمایهگذاری تمام شد، چیزی جز یک دستاوردسازی بزرگ برای جان کری نبود. جالبتر آنکه امروز جریان تحریفگر، دستاوردهای هستهای کنونی را به نام خود فاکتور میکنند!
وقتی از غنیسازی ۶۰ درصد و سانتریفیوژهای نسل جدید حرف میزنند، فراموش میکنند به مردم بگویند که این پیشرفتها نه محصول برجام، بلکه محصول «فاصله گرفتن از برجام» است. حقیقت این است: تا زمانی که به برجام متعهد بودید، سانتریفیوژهای انباشته شده را برمیچیدید، قلب رآکتور را با بتن پر میکردید و مواد غنیشده را از کشور خارج میکردید. این قدرت هستهای امروز، که دست ایران را در مذاکرات پر کرده، دقیقاً پس از خروج آمریکا و با تصمیم شجاعانه نظام و رهبری برای کاهش تعهدات برجامی و برداشتن گامهای متقابل به دست آمد. تا وقتی به برجام عمل میکردید، دستاوردی جز عقبگرد نداشتید؛ این توانمندی، حاصل پشت کردن به همان تعهدات یکطرفه بود.
گنجاندن بند خائنانه «مکانیسم ماشه» در برجام، یک خیانت آشکار به منافع ملی بود. تیم مذاکرهکننده با پذیرش این بمب ساعتی، این اختیار را به طرف غربی داد که با یک بهانه واهی و بدون نیاز به اثبات نقض عهد از سوی ایران، تمام تحریمهای شورای امنیت را یکشبه بازگرداند. این یعنی تمام تعهدات ایران (بتنریزی در اراک، جمعآوری سانتریفیوژها) دائمی و نقد بود، اما تعهدات طرف مقابل (رفع تحریمها) موقتی و نسیه و قابل بازگشت با یک اشاره! این بند، حق وتوی روسیه و چین را عملاً بیاثر کرد و اهرم فشار دائمی را به دست آمریکا و اروپا داد؛ یک خیانت حقوقی که تاریخ آن را فراموش نخواهد کرد.
حال اگر با منطق خود اصلاحطلبان پیش برویم، اگر فشارها و تحریمهای آن دوران به گردن جلیلی است، پس تمام ناکارآمدیها، خیانتها و فجایع حاصل از برجام نیز مستقیماً به گردن ظریف، عراقچی و دولت حسن روحانی است. گوش مردم ایران از این دستاوردسازیهای دروغین پر شده است. امروز، حداقلیترین مطالبه ملت، پاسخگویی و محاکمه کسانی است که مسبب این وضع هستند.
انتهای پیام/

لینک کوتاه »
http://rajanews.com/node/385765
لینک کوتاه کپی شد
کلیدواژه ها »
دیدگاه کاربران