هم اکنون عضو شبکه تلگرام رجانیوز شوید
شنبه، 8 ارديبهشت 1403
ساعت 02:05
به روز شده در :

 

 

 

رجانیوز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

 

پنجشنبه 24 فروردين 1402 ساعت 19:00
پنجشنبه 24 فروردين 1402 18:27 ساعت
2023-4-13 19:00:48
شناسه خبر : 366330
ندای آسمانی یکی از نشانه‌های حتمی ظهور حضرت مهدی است و آن، صدایی است که از آسمان، توسط جبرئیل اتفاق می‌افتد. به وسیله صیحه آسمانی، نام و نسب حضرت مهدی و حقانیّت ایشان و شیعه بیان می‌شود. اما در پایان همان روز، نیز شیطان تلاش می‌کند با ندایی مشابه، جهانیان را به تردید افکند.
ندای آسمانی یکی از نشانه‌های حتمی ظهور حضرت مهدی است و آن، صدایی است که از آسمان، توسط جبرئیل اتفاق می‌افتد. به وسیله صیحه آسمانی، نام و نسب حضرت مهدی و حقانیّت ایشان و شیعه بیان می‌شود. اما در پایان همان روز، نیز شیطان تلاش می‌کند با ندایی مشابه، جهانیان را به تردید افکند.

گروه معارف رجانیوز: امام عصر، بعد از ندای آسمانی در شب جمعه، شب قدر و بیست و سوم ماه مبارک رمضان، «ظهور» می‌فرمایند. و بعد از حدود «سه ماه و نیم» در روز شنبه، عاشورای (دهم) ماه محرم، در مکه مکرمه و از کنار کعبه، مابین رکن و مقام (رکن یمانی و مقام اسماعیل)، «قیام و ظهور علنی» و پرچم خویش را برای آغاز حکومت جهانی، علنی می‌کنند.

 

بنابراین، بین ظهور و قیام امام عصر، فاصله زمانی در حدود سه ماه و نیم، وجود دارد. در "قیام" حضرت از کنار کعبه، 313 نفر از یاران ایشان، با وی خواهند بود. و البته بعد از قیام علنی و اعلام آغاز "خروج" برای اقامه حکومت جهانی اسلامی، ایشان منتظر می مانند که تعداد یاران و حلقه دوم اصحاب، به 10هزار نفر برسد و آنگاه "خروج" خویش را از مکه برای فتح جهان، آغاز می‌فرمایند.

 

بنابراین، "ظهور" در جمعه ماه رمضان با صیحه آسمانی اتفاق می‌افتد، "قیام" در شنبه ماه محرم و روز عاشورا در کنار کعبه به همراه 313نفر از اصحاب خاص، شروع می‌شود و "خروج" حرکت امام از مکه به سمت مدینه بعد از جمع شدن 10هزار نفر از یاران، صورت خواهد گرفت.

 

معرفی نشانه‌های حتمی ظهور

 

در مباحث مهدویت، از پنج نشانه حتمی ظهور (سفیانی، یمانی، ندای آسمانی، قتل نفس زکیه و خسف بیداء) به صورت ویژه و مستقل سخن به میان آمده است. اهمیت این پنج نشانه‌ را می‌توان هم از تعدد روایات مربوط به آن‌ها و هم از جداسازی و بیان این نشانه‌ها به شکل مستقل دریافت. صدوق در کتاب کمال الدین، با سلسه اسنادش از امام صادق در حدیث معتبر[1] نقل کرده است:

قَبْلَ قِیامِ الْقَائِمِ خَمْسُ عَلَامَاتٍ مَحْتُومَاتٍ: الْیمَانِی وَ السُّفْیانِی وَ الصَّیحَةُ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِیةِ وَ الْخَسْفُ بِالْبَیدَاء.[2]

پیش از قیام قائم پنج نشانه حتمی است: یمانی، سفیانی، صحیه آسمانی، شهادت نفس زکیه و خسف بیداء.

و نیز  مرحوم کلینی در کتاب الکافی، در حدیث معتبر[3]، از امام صادق نقل کرده است:

خَمسُ عَلاماتٍ قَبلَ قِیامِ القائمِ الصَّیحَةُ وَ السَّفیانِیُّ وَ الخَسفُ وَ قَتلُ النَّفسِ الزَّکیَّة وَ الیَمانِیُّ ِ.[4]

پیش از قیام قائم پنج علامت وجود خواهد داشت: ندای آسمانی، سفیانی، خسف و فرو رفتن لشکر سفیانی در بیداء، شهادت نفس زکیه و یمانی.

 

این دو حدیث معتبر و روایات مشابه دیگر، دلالت بر این دارد که ظهور امام مهدی، متوقف بر نشانه های حتمی است که باید به وقوع بپیوندد. ندای آسمانی، برای اثبات اینکه امام مهدی، از طرف خداوند متعال، برگزیده و فرستاده شده است و خروج سفیانی به عنوان دشمن اصلی امام، به تقابل میان حق و باطل، اشاره دارد. خروج یمانی، به ضرورت وجود قوا و لشکر جبهه حق و نصرت و یاری رساندن به فرانید ظهور امام مهدی، اشاره دارد و شهادت نفس زکیه، به طغیان حکومت و نظام ناصبی و دشمن اهل‌بیت در کشور عربستان، اشاره میکند. خسف بیداء و فرورفتن لشکر سفیانی در زمین در منطقه بیداء در بین مکه و مدینه، نشانگر صحت پیشگویی و صدق خبر پیامبر و بیانگر این است که حکومت جهانی امام مهدی، ادامه حکومت رسول الله و اتمام رسالت پیامبر اسلام، می باشد.[5]

 

ندای آسمانی، آغاز ظهور امام عصر

 

از ميان نشانه‌های حتمی ظهور، «ندا يا صيحه آسماني» جايگاه ويژه‌اي دارد؛ زيرا ده‌ها حديث درباره آن به ما رسيده است. «صيحـه»، «نـداء»، «فزعـة» و «صـوت» آسمانی، چهار تعبیر متفاوت از یک حقیقت هستند و در احادیث بر ندای ملکوتی جبرئیل تعبیر شده است. آياتي از قرآن کريم ـبه ويژه آيه چهارم سوره شعراءـ طبق روايت‌هاي تفسيري، نیز بر این نشانه حتمی دلالت دارند. اين نشانه، در توقيع آخر امام عصر براي نايب چهارم، علي بن محمد سمري، نیز مطرح شده و ظهور حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف منوط به خروج سفياني و صيحه آسماني، معرفي شده است.

 

علاوه بر اين، نداي آسماني از نشانه‌هاي حتمي قيام حضرت مهدي به شمار مي‌آيد. با اين ندا، نام و نسب و برحق بودن حضرت مهدي و پيروانش براي جهانيان اعلان مي‌شود و مردم از زمان ظهور آگاه مي‌شوند. ندای آسمانی، برای مؤمنان رحمت و برای کافران نشانه عذاب است. و از آن پس نام حضرت مهدی(عج) بر سر زبان‌ها می‌افتد.

 

قیام امام مهدی، انقلابی جهانی، است و شناسایی او نیز باید جهانی باشد تا حجت بر همگان تمام شود و نگویند راه و مسیر حق را نشناختیم و ندای آسمانی با اعلام نام و نسب حضرت مهدی و بیان حقانیت او برای جهانیان، بشارت به آمدن او را می‌دهد و با این معیار که مدعیان دروغین از آوردن آن عاجزند، آن حضرت به همگان معرفی می‌شود.

 

عبدالله بن ابی یعفور از امام جعفر صادق می‌پرسد: مراد از «صوت» چیست؟ آیا همان ندا‌دهنده است؟‌ امام فرمود:

نَعَمْ وَ بِهِ يُعْرَفُ صَاحِبُ هَذَا الْأَمْر.[6]

بله و به وسیله ندای آسمانی، امام زمان، شناخته می‌شود.

 

امام عصر، بعد از ندای آسمانی در ماه رمضان، ظهور، می نمایند. در روایتی از امام رضا، چنین نقل شده است:

إِنَّ الْقَائِمَ يُنَادَى اسْمُه‏ لَيْلَةَ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ وَ يَقُومُ يَوْمَ عَاشُورَاءَ.[7]

قائم در شب 23 ماه رمضان به نامش، ندا داده میشود و در روز عاشورا قیام می کنند.

 

همچنین در کتاب ابن طاووس به نقل از منابع اهل سنت، مضمون حدیث فوق، تاکید شده است:

إِذَا نَادَى مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ أَنَّ الْحَقَّ فِي آلِ مُحَمَّدٍ، فَعِنْدَ ذَلِكَ يَظْهَرُ الْمَهْدِي... .[8]

هنگامیکه ندادهنده (جبرئیل) از آسمان، ندا سر داد که حق با محمد و آل محمد است، در این هنگام، حضرت مهدی ظهور میفرمایند... .

در روايتي از ابوبصير از امام جعفر صادق عليه السلام نیز نقل شده است:

يَخْرُجُ الْقَائِمُ مِمَّا يَسْمَعُ وَ هِيَ صَيْحَةُ جَبْرَئِيل‏.[9]

وقتي ندای آسمانی شنیده میشود، امام، ظهور میفرمایند و آن، صداي جبرئيل امين است.

 

تمام جهانیان، ندای آسمانی را می‌شنوند

 

تمام اهل زمين، نداي آسماني را خواهند شنید. اين مطلب در احاديث اهل‌بيت با تعبير‌هاي چون: شنيدن اهل مشرق و مغرب، شنيدن تمام اهل زمين، شنيدن تمامي جانداران، عام بودن نداي آسماني، مطرح شده است.

 

 ويژگي ديگر ندا براي مخاطبان، شنيدن هر قوم و گروه به زبان خودشان است؛ سه حديث که از جهت سند، معتبر هستند با عبارت‌هاي: «يسمعه کل قوم بألسنتهم»؛ «حتي يسمعه کل قوم بلسانهم»؛ «عام يسمع کل قوم بلسانهم» به بيان اين مطلب مي‌پردازند.[10]

 

ويژگي دیگر ندای آسمانی، يکنواختي آن براي شنوندگان است و دوري يا نزديکي، معنا ندارد. روايت معتبري از امام علي بن موسي الرضا عليه السلام به اين مطلب اشاره دارد:

قَدْ نُودُوا نِدَاءً يَسْمَعُ مَنْ بَعُدَ كَمَا يَسْمَعُ مَنْ قَرُبَ يَكُونُ رَحْمَةً عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ عَذَاباً عَلَى الْكَافِرِينَ.[11]

به تحقیق ندايي داده مي‌شوند که از دور شنيده مي‌شود؛ همان‌طور که از نزديک شنيده مي‌شود.

 

ندای آسمانی، اتمام حجت بر جهانیان

 

بعد از اینکه ذکر شد که ندای آسمانی، همگانی است و هر کس با زبان خود، این ندا را می‌شنود و حضرت مهدی را به وسیله آن با نام و نسب می‌شناسد. دیگر، جایی برای عذر  و بهانه باقی نمی‌ماند که اگر ما واقعاً می‌دانستیم او حجت خداوند است، از او پیروی می‌کردیم. مفضل بن عمر از امام جعفر صادق روایت می‌کند که فرمود:‌

…وَ يُنَادَى بِاسْمِهِ وَ كُنْيَتِهِ وَ نَسَبِهِ، وَ يَكْثُرُ ذَلِكَ عَلَى أَفْوَاهِ الْمُحِقِّينَ وَ الْمُبْطِلِينَ، وَ الْمُوَافِقِينَ وَ الْمُخَالِفِينَ، لِتَلْزَمَهُمُ الْحُجَّةُ بِمَعْرِفَتِهِمْ بِه‏… .[12]

...به اسم و کنیه و نسب حضرت، ندا داده می‌شود و این مطلب، دهان به دهان بین اهل حق و باطل و موافقان و مخالفان می‌چرخد تا حجت را بر آنان در شناختن امام تمام کند... .

 

شادی مومنین از ندای آسمانی

 

پیروان حق و حقیقت و موحدان عالم، با شنیدن ندای آسمانی، آگاه می‌شوند که منجی ادیان بعد از قرن‌ها انتظار می‌آید و در پرتو آن، حق و عدالت، همه جا را نورانی خواهد کرد؛ به همین دلیل، روح تازه‌ای با شنیدن آن در وجودشان دمیده می‌شود. حسن بن محبوب از امام رضا روایت می‌کند که فرمود:

...كَمْ مِنْ حَرَّى مُؤْمِنَةٍ وَ كَمْ مُؤْمِنٍ مُتَأَسِّفٍ حَيْرَانَ حَزِينٍ عِنْدَ فِقْدَانِ الْمَاءِ الْمَعِينِ كَأَنِّي بِهِمْ آيِسٌ مَا كَانُوا قَدْ نُودُوا نِدَاءً يَسْمَعُ مَنْ بَعُدَ كَمَا يَسْمَعُ مَنْ قَرُبَ يَكُونُ رَحْمَةً عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ عَذَاباً عَلَى الْكَافِرِينَ.[13]

... هنگام فقدان ماء معین، بسیاری از مردان و زنان مؤمن، دلسوخته و متاسف و اندوهناکند؛ گویا آنان را در ناامیدترین حالاتشان می‌بینم که ندا را می‌شنوند؛ ندایی که از دور، مانند شنیده شدن از نزدیک شنیده می‌شود و آن رحمتی برای مؤمنان و عذابی برای کافران است.

 

صیحه آسمانی: خبر اول رسانه‌های عالم و شبکه‌های تلویزیونی

 

در فاصله چندماه مانده به ظهور، در شب قدر ماه رمضان، ندای آسمانی جبرئیل، در سراسر کُره زمین، طنین‌انداز می‌شود:

الصَّيْحَةُ لَا تَكُونُ إِلَّا فِي شَهْرِ رَمَضَانَ لِأَنَّ شَهْرَ رَمَضَانَ شَهْرُ اللَّهِ وَ الصَّيْحَةُ فِيهِ هِيَ صَيْحَةُ جَبْرَئِيلَ...يُنَادِي مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ بِاسْمِ الْقَائِمِ فَيَسْمَعُ مَنْ بِالْمَشْرِقِ وَ مَنْ بِالْمَغْرِبِ...يَكُونُ الصَّوْتُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ فِي لَيْلَةِ جُمُعَةٍ لَيْلَةِ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ فَلَاتَشُكُّوا فِي ذَلِكَ وَ اسْمَعُوا وَ أَطِيعُوا وَ فِي آخِرِ النَّهَارِ صَوْتُ الْمَلْعُونِ إِبْلِيسَ يُنَادِي أَلَا إِنَّ فُلَاناً قُتِلَ مَظْلُوماً لِيُشَكِّكَ النَّاسَ وَ يَفْتِنَهُمْ فَكَمْ فِي ذَلِكَ الْيَوْمِ مِنْ شَاكٍّ مُتَحَير...لَا بُدَّ مِنْ هَذَيْنِ الصَّوْتَيْنِ قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِ صَوْتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَ هُوَ صَوْتُ جَبْرَئِيلَ بِاسْمِ صَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ وَ اسْمِ أَبِيهِ وَ الصَّوْتِ الثَّانِي مِنَ الْأَرْضِ وَ هُوَ صَوْتُ إِبْلِيسَ اللَّعِينِ يُنَادِي بِاسْمِ فُلَانٍ أَنَّهُ قُتِلَ مَظْلُوماً يُرِيدُ بِذَلِكَ الْفِتْنَة.[14]

جهانیان از خود می‌پرسند ماجرا چیست؟ اذهان عمومی دنیا، درحالیکه متوجه امر ظهور است. و پرس‌وجو از منجی، خبر اول رسانه‌های عالم و شبکه های تلویزیونی است:

نادى‏ مُنادٍ مِنَ السَّماءِ: إنَّ الحَقَّ في آلِ مُحَمَّدٍ فَعِندَ ذلِكَ يَظهَرُ المَهدِيُّ عَلى أفواهِ النّاسِ و يُشرَبونَ حُبَّهُ فَلايَكونُ لَهُم ذِكرٌ غَيرَهُ.[15]

اما در کمال تعجب، ناگهان ورق برمی‌گردد. و دشمنان، اعلام می‌کنند این «سحر شیعه» است و چنین چیزی، اصالت و واقعیت خارجی ندارد:

وَ يَقُولُونَ هَذَا سِحْرُ الشِّيعَة.[16]

ندای شیطان: فلانی مظلوم کشته شد

زیرا بعد از صیحه آسمانی جبرئیلی، آنگاه از جانب مغرب‌زمین، ندای ابلیس، پخش می‌شود و افکار عمومی دنیا، از این مساله، غافل می‌شوند. در صیحه شیطان، اعلام می‌شود که حق با سفیانی است:

يُنَادِي مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ أَوَّلَ النَّهَارِ أَلَا إِنَّ الْحَقَّ فِي عَلِيٍّ وَ شِيعَتِهِ ثُمَّ يُنَادِي إِبْلِيسُ لَعَنَهُ اللَّهُ فِي آخِرِ النَّهَارِ أَلَا إِنَّ الْحَقَّ فِي السُّفْيَانِيِّ...فَيَرْتَابُ عِنْدَ ذَلِكَ الْمُبْطِلُونَ.[17]

لازم به ذکر است، سفیانی موردحمایت غربی‌ها و آخرین مهره یهود است:

السُّفْيَانِيُّ مِنْ بِلَادِ الرُّومِ مُنْتَصِراً فِي عُنُقِهِ صَلِيب[18]ان عدتم عدنا ای ان عدتم [الیهود] بالسفیانی، عدنا بالقائم.[19]

ماهیت ندای ابلیس چیست؟ شیطان که تسلط بر امر ملکوتی و تسلط بر راه‌های آسمان ندارد. بلکه همین غوغای شبکه‌های اجتماعی غربی، رسانه‌ها و ماهواره‌ها است. شاهد بر این امر، تصریح شده که ندای شیطان، از زمین است و اصلا آسمانی نیست و به دنبال فتنه است:

لَا بُدَّ مِنْ هَذَيْنِ الصَّوْتَيْنِ قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِ: صَوْتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَ هُوَ صَوْتُ جَبْرَئِيلَ بِاسْمِ صَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ وَ اسْمِ أَبِيهِ؛ وَ الصَّوْتِ الثَّانِي مِنَ الْأَرْضِ وَ هُوَ صَوْتُ إِبْلِيسَ اللَّعِينِ يُنَادِي بِاسْمِ فُلَانٍ أَنَّهُ قُتِلَ مَظْلُوماً يُرِيدُ بِذَلِكَ الْفِتْنَة.[20]

صیحه آسمانی: تقابل شیعه با نظام سُلطه

 

در مقابل، ندای جبهه حق «آسمانی، ملکوتی و از جانب جبرئیل» است که البته نمونه تنزل‌یافته آن توسط رسانه‌های محور شیعی، نیز گسترش خواهد یافت.

 

تعجب برانگیزتر اینکه، تصریح شده است اعلام این خبر مسرت‌بخش توسط رسانه‌های شیعی از مبداء مشرق‌زمین است و در مقابل ندای ابلیس، از مغرب:

يُنَادِي مُنَادٍ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ مِنْ نَاحِيَةِ الْمَشْرِقِ عِنْدَ طُلُوعِ الشَّمْسِ يَا أَهْلَ الْهُدَى اجْتَمِعُوا، وَ يُنَادِي مِنْ نَاحِيَةِ الْمَغْرِبِ بَعْدَ مَا تَغِيبُ الشَّمْسُ يَا أَهْلَ الضَّلَالَةِ اجْتَمِعُوا.[21]

يُنَادِي مُنَادٍ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ مِنْ نَاحِيَةِ الْمَشْرِقِ عِنْدَ الْفَجْرِ يَا أَهْلَ الْهُدَى اجْتَمِعُوا وَ يُنَادِي مُنَادٍ مِنْ قِبَلِ الْمَغْرِبِ بَعْدَ مَا يَغِيبُ الشَّفَقُ يَا أَهْلَ الْبَاطِلِ اجْتَمِعُوا.[22]

به تعبیر رهبری، افتخار ایران این است که روبروی «نظام سلطه»، ایستاده است.[23]

 

 

و علیرغم کاستی و ضعف‌ها، تا این «شاخص» برقرار است، مدال افتخار «قوم موعود قرآن» بر سینه ایرانیان مشرقی، می‌درخشد.[24]

 

زمان ندای آسمانی؟

 

يکي از مباحث مهم و قابل طرح درباره نداي آسماني، زمان آن است. اين مطلب از چند حيث قابل بررسي است: زمان آن در احاديث، ماه مبارک رمضان معرفي شده است. و با عبارت‌هاي «صيحة في شهر رمضان»، «يکون الصوت في شهر رمضان»، «شهرالله تعالي و فيه ينادي باسم صاحبکم و اسم ابيه» و… آمده است.[25] ميان اين روايت‌ها، شش حديث، زمان ندای آسمانی را شب بيست و سوم ماه رمضان، معرفي مي‌کنند و از ميان آن‌ها، سه حديث، بر شب جمعه بودن نداي آسماني دلالت دارد.

نکته‌اي که قابل بررسي است، شب يا روز بودن زمان ندا است؛ زيرا علاوه بر رواياتي که زمان ندا را ماه رمضان و در شب معرفي مي‌کرد، رواياتي زمان ندا را اول روز، معرفي مي‌کنند. اين احاديث با عبارت‌هاي «ينادي مناد من السماء في اول النهار»[26] و… بر اين مطلب دلالت دارد. براي جمع اين دو دسته از احاديث، فرض هايي قابل طرح است. از جمله:

 

مراد از شب در «ليلة ثلاث و عشرين» و «ليلة جمعة»، هنگام طلوع فجر باشد؛ زيرا هنگام طلوع فجر، قدر مشترک ميان شب و روز به حساب مي‌آيد. در فضيلت نماز صبح، هنگام طلوع فجر، چندين روايت نقل شده است و دليل اين فضيلت را حضور ملائکه شب و ملائکه روز مطرح مي‌کنند. بنابر اين اگر نداي آسماني، هنگام طلوع فجر اعلان شود، هم اطلاق «شب بيست و سوم» بر آن صحيح است و هم اطلاق«روز»؛ به ويژه اين‌که، احاديث دلالت کننده بر واقع شدن نداي آسماني در روز، همگي قيد «اول النهار» را دارند و اول روز، هنگام طلوع فجر است.

 

فرض دیگر این است که، اختلاف زمان نداي آسماني، به حساب مکان‌ها است؛ يعني به دليل اختلاف افق ها. البته نداي آسماني يکي است و يک‌بار اعلان مي‌شود؛ ولي يک جا، اول شب بيست و سوم است و يک جا، آخر شب و جاي ديگر، اول روز؛ لذا اختلاف مطرح شده در احاديث، به اين دليل است.

 

ندای آسمانی، در «ماه رمضانِ» سال زوج یا فرد قمری؟

 

پاسخ به این سوال، مبتنی بر این است که آیا بین ظهور و قیام، فرق است؟ و نیز مبتنی بر این است که دیدگاه شما در فاصله سفیانی تا ظهور، کدام است: شش ماه یا پانزده ماه؟

 

فرق «ظهور»، «قیام» و «خروج» امام عصر

 

بین ظهور و قیام حضرت، از نظر «علمی»، تفاوت وجود دارد. البته در روایات بین این واژه ها (ظهور، قیام و خروج) اختلاف چندانی، نیست و بسیار، به جای هم، استفاده شده‌اند. لکن، در برخی احادیث می‌توان به تفاوت آنها پی برد.

 

امام عصر، بعد از ندای آسمانی در شب جمعه، شب قدر و 23ماه مبارک رمضان، «ظهور» می‌فرمایند. و بعد از حدود «سه ماه و نیم» و در روز شنبه، عاشورای (دهم) ماه محرم، در مکه مکرمه و از کنار کعبه، مابین رکن و مقام (رکن یمانی و مقام اسماعیل)، «قیام و ظهور علنی»، می‌فرمایند و پرچم خویش را برای آغاز حکومت جهانی، علنی می‌کنند.

 

بنابراین، بین ظهور و قیام امام عصر، فاصله زمانی در حدود سه ماه و نیم، وجود دارد. در "قیام" حضرت از کنار خانه خدا و کعبه، 313 نفر از یاران ایشان، در کنار وی خواهند بود. اما بعد از قیام و اعلام آغاز "خروج" برای اقامه حکومت جهانی اسلامی، ایشان منتظر می مانند که تعداد یاران و حلقه دوم اصحاب، به 10هزار نفر برسد و آنگاه "خروج" خویش را از مکه برای فتح جهان، آغاز می‌فرمایند.

 

بنابراین، "ظهور" در جمعه ماه رمضان با صیحه آسمانی اتفاق می‌افتد، "قیام" در شنبه ماه محرم و روز عاشورا در کنار کعبه به همراه 313نفر از اصحاب خاص، شروع می‌شود و "خروج" حرکت امام از مکه به سمت مدینه بعد از جمع شدن 10هزار نفر از یاران، صورت خواهد گرفت.

 

توضیح بیشتر اینکه: امام عصر، بعد از ندای آسمانی در ماه رمضان، ظهور، می نمایند. در روایتی از امام رضا، چنین نقل شده است:

إِنَّ الْقَائِمَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ يُنَادَى بِاسْمِهِ لَيْلَةَ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ وَ يَقُومُ يَوْمَ عَاشُورَاءَ.[27]

قائم در شب 23 ماه رمضان به نامش، ندا داده میشود و در روز عاشورا قیام می کنند.

 

همچنین در کتاب ابن طاووس به نقل از منابع اهل سنت، مضمون حدیث فوق، تاکید شده است:

إِذَا نَادَى مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ أَنَّ الْحَقَّ فِي آلِ مُحَمَّدٍ، فَعِنْدَ ذَلِكَ يَظْهَرُ الْمَهْدِي ... .[28]

هنگامیکه ندادهنده (جبرئیل) از آسمان، ندا سر داد که حق با محمد و آل محمد است، در این هنگام، حضرت مهدی ظهور میفرمایند ... .

 

در روايتي از ابوبصير از امام جعفر صادق عليه السلام نیز نقل شده است:

يَخْرُجُ الْقَائِمُ مِمَّا يَسْمَعُ وَ هِيَ صَيْحَةُ جَبْرَئِيل‏.[29]

وقتي ندای آسمانی شنیده میشود، امام، ظهور میفرمایند و آن، صداي جبرئيل امين است.

 

مضمون مطالب فوق، نیز طبق حدیث "توقیع شریف به آخرین نائب حضرت در عصر غیبت صغری"، کاملا تایید میشود. چراکه طبق آخرین توقیع شریف امام عصر به نائب چهارم خویش، علی بن محمد السمری، عصر غیبت کبری، بعد از خروج سفیانی و ندای آسمانی، پایان می پذیرد. شیخ طوسی در کتاب الغیبۀ، چنین نقل میفرمایند:

...مَنْ يَدَّعِي الْمُشَاهَدَةَ [أَلَا فَمَنِ ادَّعَى الْمُشَاهَدَةَ] قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْيَانِيِّ وَ الصَّيْحَةِ فَهُوَ كَذَّابٌ مُفْتَر... .[30]

... هرکسی، قبل از خروج سفیانی و ندای آسمانی، ادعای ارتباط و نیابت خاص، داشته باشد، دروغگو،کذاب و افترا زننده است... .

 

و امام عصر، بعد از ندای آسمانی و در فاصله بین ظهور و قیام، اندک فعالیت نیمه علنی دارند. در حدیثی از امام سجاد، بر این موضوع، اشاره شده است:

...فَإِذَا ظَهَرَ السُّفْيَانِيُّ اخْتَفَى الْمَهْدِيُّ ثُمَّ يَخْرُجُ بَعْدَ ذَلِكَ.[31]

... هنگامیکه سفیانی در ماه رجب خروج کرد، حضرت مهدی مخفی خواهند شد و سپس در ماه محرم، خروج و قیام خواهند فرمود.

 

و نیز از امام باقر در ضمن روایت معتبری نقل شده است:

...وَ يَبْعَثُ السُّفْيَانِيُّ بَعْثاً إِلَى الْمَدِينَةِ فَيَنْفَرُ الْمَهْدِيُّ مِنْهَا إِلَى مَكَّةَ فَيَبْلُغُ أَمِيرَ جَيْشِ السُّفْيَانِيِّ أَنَّ الْمَهْدِيَّ قَدْ خَرَجَ إِلَى مَكَّةَ فَيَبْعَثُ جَيْشاً عَلَى أَثَرِهِ فَلَا يُدْرِكُهُ حَتَّى يَدْخُلَ مَكَّةَ خائِفاً يَتَرَقَّبُ عَلَى سُنَّةِ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ ... .[32]

...و سفیانی سپاهی را به سوی مدینه می‌فرستد و امام مهدی از مدینه به مکه پناه می‌‌برد...به فرمانده سپاه سفیانی خبر می‌رسد که حضرت به مکه رفته است پس سپاه را به دنبال حضرت می‌فرستد اما به حضرت دست نمی‌یابند تا اینکه حضرت طبق سنت حضرت موسی نگران و مضطرب وارد مکه می‌شوند... .

 

بنابراین، این گونه روایات، نشان میدهد که حضرت بعد از ندای آسمانی و ماه رمضان، فعالیت های محدودی و نیمه علنی دارند و به همین خاطر است، که  لشکر سفیانی بعد از اطلاع از مکان حضرت و فعالیت های نیمه علنی وی، به قصد دستگیری و پایان دادن به حکومت حق، به سمت مدینه، گسیل میشوند.

 

و طبیعتا، در این مدت حدود چهار ماهه و فاصله بین ظهور و قیام، شیعیان، از طریق افرادی چون، یمانی و نفس زکیه به عنوان سفیران امام عصر با ایشان، در ارتباط خواهند بود.[33] زیرا در روایات به فعالیت و دعوت یاران حضرت همچون نفس زکیه، در قبل از قیام امام در ماه محرم، تصریح شده است که پیام امام عصر را به جهانیان و شیعیان، می رسانند. از جمله، در حدیثی، به انتقال پیام نفس زکیه در ماه ذی الحجۀ و شهادت وی هنگام قرائت پیام امام عصر در مکه و کنار خانه خدا، کعبه، تصریح شده است:

...فَيَدْعُو رَجُلًا مِنْ أَصْحَابِهِ فَيَقُولُ لَهُ امْضِ إِلَى أَهْلِ مَكَّةَ فَقُلْ يَا أَهْلَ مَكَّةَ أَنَا رَسُولُ فُلَانٍ إِلَيْكُمْ وَ هُوَ يَقُولُ لَكُمْ إِنَّا أَهْلُ بَيْتِ الرَّحْمَةِ وَ مَعْدِنُ الرِّسَالَةِ وَ الْخِلَافَةِ وَ نَحْنُ ذُرِّيَّةُ مُحَمَّدٍ وَ سُلَالَةُ النَّبِيِّينَ وَ إِنَّا قَدْ ظُلِمْنَا وَ اضْطُهِدْنَا وَ قُهِرْنَا وَ ابْتُزَّ مِنَّا حَقُّنَا مُنْذُ قُبِضَ نَبِيُّنَا إِلَى يَوْمِنَا هَذَا فَنَحْنُ نَسْتَنْصِرُكُمْ فَانْصُرُونَا فَإِذَا تَكَلَّمَ هَذَا الْفَتَى بِهَذَا الْكَلَامِ أَتَوْا إِلَيْهِ فَذَبَحُوهُ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ وَ هِيَ النَّفْسُ الزَّكِيَّة... .[34]

...امام مهدي، مردي از یارانش را فرامي‌خواند و مي‌فرمايد: به سوي اهل مكه برو و به آنان بگو: «اي مردم مكه! من فرستاده فلان هستم و پيام او چنين است: ما خاندان رحمت و جايگاه رسالت و خلافت هستيم وقتي سخن اين جوان تمام می‌شود، به او هجوم می‌آورند و او را در ميان ركن و مقام سر مي‌برند؛ و او همان نفس زكيه است... .

 

بنابراین، از این دسته احادیث، استنباط میشود که بعد از صیحه آسمانی و خروج سفیانی، امام عصر، مثل دوران غیبت صغری، نواب خاصی خواهند داشت که به عنوان نماینده به مکه می فرستند و پیام امام زمان را می رسانند. آنگاه بعد از ظهور و در حدود سه ماه و نیم بعد، قیام امام عصر در روز شنبه و دهم ماه محرم (عاشورا)، اتفاق می افتد:

...یقُومُ القائم فِی یوْمِ عَاشُورَاءَ وَ هُوَ الْیوْمُ الَّذِی قُتِلَ فِیهِ الْحُسَینُ بْنُ عَلِی علیه‌السلام، لَكَأَنِّی بِهِ فِی‏ یوْمِ‏ السَّبْتِ‏ الْعَاشِرِ مِنَ‏ الْمُحَرَّمِ‏ قَائِماً بَینَ‏ الرُّكْنِ‏ وَ الْمَقَام ... .[35]

... حضرت مهدى علیه‌السلام در روز عاشورا كه روز شهادت سید الشهدا علیه‌السلام است، قیام مى‏كنند. گویا در آن شنبه‏اى كه عاشورا در آن واقع شود، او را می بینم. درحالى‏كه بین ركن و مقام ایستاده است... .

 

فاصله سفیانی تا ظهور: شش ماه یا پانزده ماه؟

 

1- دیدگاه اول: بین سفیانی تا ظهور، شش ماه فاصله است.

بدین معنا که از آنجا که ثابت و یقینی است امام عصر در عاشورای محرم سال فرد قمری، از کنار کعبه در مکه مکرمه، قیام علنی میفرمایند. و از سوی، صیحه آسمانی در ماه رمضان قبل از آن است، در نتیجه ابتدا سفیانی در ماه رجب سال زوج قمری، خروج می‌کند و سپس ندای آسمانی در ماه رمضان همان سال زوج قمری به وقوع می‌پیوندد و سپس در ماه محرم سال فرد قمری، قیام علنی امام عصر، شکل خواهد گرفت.

 

2- دیدگاه دوم: بین سفیانی تا ظهور، پانزده ماه فاصله است.

 بدین صورت که امام عصر در ماه رمضان و در شب قدر (23 ماه رمضان)، ظهور می فرمایند و آنگاه در عاشورای ماه محرم قیام (خروج) علنی خویش را به عموم جهانیان اعلام می فرمایند. طبق این مبنا، از آنجا که سفیانی در ماه رجب خروج می کند و حضرت 15 ماه بعد (به مدت حمل ناقه) در ماه رمضان، ظهور می فرمایند و سپس در دهم عاشورا ماه محرم، قیام و خروج خویش را به جهانیان اعلام می کنند؛ درنتیجه بین خروج سفیانی و (قیام امام مهدی، حدود 18 ماه و 17 روز فاصله است (15 ماه + 3 ماه و 17 روز).

 

طبق دیدگاه دوم، ابتدا سفیانی در ماه رجب سال فرد قمری، خروج می‌کند آنگاه امام مهدی در جمعه شب قدر ماه رمضان سال زوج قمری، ظهور که به منزله پایان عصر غیبت کبری است و امکان ارتباط خاص و مستقیم امام عصر تنها برای معتمدین و نائیان خاص امام عصر همچون نفس‌زکیه، امکان‌پذیر خواهد بود و در نهایت در شنبه عاشورای ماه محرم سال فرد قمری، خروج و قیام علنی امام مهدی برای تمام جهانیان از کنار کعبه در مکه مکرمه، اتفاق خواهد افتاد.

 

 

گفتگو در این‌باره، ثمره علمی نیز دارد. بدین معنا که اگر قائل به دیدگاه اول (شش ماه پایانی) باشیم، سفیانی در سال «زوج» قمری، خروج می‌کند؛ اما اگر قائل به دیدگاه دوم (پانزده ماه پایانی) باشیم، سفیانی در سال «فرد» قمری، خروج می‌کند.

 

در واقع، «ترتیب حوادث» نشانه‌های حتمی ظهور، مطابق «دیدگاه دوم»، چنین است:

 

۱. سفیانی در ماه رجب سال فرد قمری، خروج می‌کند، شش ماه بعد بر سوریه، تسلط پیدا می‌کند.

۲. سپس نُه ماه بعد در جمعه شب قدر ماه رمضان سال زوج قمری، ندای آسمانی شنیده می‌شود و ظهور امام عصر که به منزله پایان عصر غیبت کبری است، رخ می‌دهد، و امکان ارتباط خاص و مستقیم امام عصر تنها برای معتمدین و نایبین خاص همچون نفس‌زکیه، امکان‌پذیر خواهد بود.

۳. در ماه ذی الحجۀ سال زوج قمری، شهادت و قتل نفس زکیه توسط حکومت عربستان، اتفاق می‌افتد.

۴. سپس حادثه خسف و فرورفتن لشکر سفیانی در بیداء بین مکه و مدینه، همه جهانیان را متعجب می‌سازد.

۵. سه ماه و هفده روز بعد از ندای آسمانی، واقعه شریف قیام علنی و خروج امام مهدی در شنبه عاشورای ماه محرم سال فرد قمری، برای تمام جهانیان رخ می‌دهد.

لکن در فرض قبول «دیدگاه اول»، ترتیب حوادث و نشانه‌های حتمی ظهور نیز فرق خواهد کرد.

 

«تغییر» و «بداء» در زمان و تفاصیل نشانه‌های حتمی ظهور؟

 

سوال این است آیا در نشانه‌های ظهور و بخصوص در علائم حتمی همچون سفیانی، ندای آسمانی و... ، امکان تغییر و بداء بلکه عدم وقوع، مطرح است؟ آیا ممکن است امام زمان، ظهور کند اما هیچکدام از علائم، اتفاق نیفتد؟

 

ندای آسمانی و سنت الهی «اتمام حجت» بر همگان

 

ندای آسمانی به عنوان «معیار» شناخت امام عصر در دشوارترین حالات، توصیف شده است. حال آیا ممکن است بدون «اتمام حجت» بر بندگان، فرایند ظهور به شکل ناگهانی، رخ بدهد؟

الْقَائِمُ...رَجُلٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ يُصْلِحُ اللَّهُ لَهُ أَمْرَهُ فِي لَيْلَةٍ فَمَا أَشْكَلَ عَلَى النَّاسِ مِنْ ذَلِكَ يَا جَابِرُ فَلَا يُشْكِلَنَّ عَلَيْهِمْ وِلَادَتُهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ وَ وِرَاثَتُهُ الْعُلَمَاءُ عَالِماً بَعْدَ عَالِمٍ فَإِنْ أَشْكَلَ هَذَا كُلُّهُ عَلَيْهِمْ فَإِنَّ الصَّوْتَ مِنَ السَّمَاءِ لَا يُشْكِلُ عَلَيْهِمْ إِذَا نُودِيَ بِاسْمِهِ وَ اسْمِ أَبِيهِ.[36]

حال، اگر در «اصل» ندای آسمانی، بداء رخ دهد و انجام نشود و ظهور، ناگهانی و بغتة باشد؛ آنگاه به نظر شما، آیا اتمام حجت بر همگان، شده است؟ خیر.

يَظْهَرُ فِي شُبْهَةٍ لِيَسْتَبِينَ فَيَعْلُو ذِكْرُهُ وَ يَظْهَرُ أَمْرُهُ وَ يُنَادَى بِاسْمِهِ وَ كُنْيَتِهِ وَ نَسَبِهِ وَ يَكْثُرُ ذَلِكَ عَلَى أَفْوَاهِ الْمُحِقِّينَ وَ الْمُبْطِلِينَ وَ الْمُوَافِقِينَ وَ الْمُخَالِفِينَ‏ لِتَلْزَمَهُمُ الْحُجَّةُ بِمَعْرِفَتِهِمْ بِهِ عَلَى أَنَّهُ قَدْ قَصَصْنَا وَ دَلَلْنَا عَلَيْهِ وَ نَسَبْنَاهُ وَ سَمَّيْنَاهُ وَ كَنَيْنَاهُ وَ قُلْنَا سَمِيُّ جَدِّهِ رَسُولِ اللَّهِ وَ كَنِيُّهُ لِئَلَّا يَقُولَ النَّاسُ مَا عَرَفْنَا لَهُ اسْماً وَ لَا كُنْيَةً وَ لَا نَسَباً وَ اللَّهِ لَيَتَحَقَّقُ الْإِيضَاحُ بِهِ وَ بِاسْمِهِ وَ نَسَبِهِ وَ كُنْيَتِهِ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ حَتَّى لَيُسَمِّيهِ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ كُلُّ ذَلِكَ لِلُزُومِ الْحُجَّةِ عَلَيْهِمْ.[37]

صرف‌نظر از اینکه صیحه آسمانی، از جهتی بر سایر معیارها، تقدم رتبی و ذاتی دارد[38]؛ در احادیث نیز تصریح شده است نشانه حتمی «ندای آسمانی»، معیار مهم شناخت امام مهدی در هنگامه ظهور است: «وَ بِهِ يُعْرَفُ صَاحِبُ هَذَا الْأَمْر».[39]

 

«عدم وقوع» بداء در نشانه‌های ظهور

 

«اصل» نشانه حتمی ندای آسمانی، بیان گردید که در عالم ثبوت، محال است دچار بداء شود. حال، اگر قرار است در «تفاصیل» نشانه‌های حتمی ظهور، بداء و تغییر رخ دهد و آنچه به وقوع می‌پیوندد، مخالف متن احادیث باشد. به عنوان مثال، در زمان ندای آسمانی، بداء شود و در لیلةالقدر بیست و سوم ماه رمضان نباشد، آنگاه راه برای جولان دادن «مدعیان دروغین» فراهم خواهد شد، مهم‌تر اینکه راه «شناخت» امام مهدی در هنگامه ظهور نیز دیگر به آسانی میسّر نخواهد شد. و موجب می‌آید «عدم صدق» گفتار امامان صادق‌الوعد، لازم آید و بیان احادیث متعدد، سخن لغو، جلوه نماید. در نشانه‌های حتمی، وقتی پیامبر و اهل‌بیت از آن خبر داده‌اند، آیا خدواند موجبات تکذیب ائمه را فراهم می‌کند؟

 

در کتاب الکافی کلینی، ذکر شده است، علم بر دو قسم است:

 

۱. علمی که صرفا نزد خدا است و به پیامبران و امامان، تعلیم نداده است و علم مخزون، مکنون و از امور موقوفه است، محو و اثبات، تقدم و تاخیر، در آن راه دارد. فقط در این علم، احتمال بداء و تغییر وجود دارد؛

۲. علم محتوم و کائن، علمی که خداوند به ملائکه و پیامبران و امامان، تعلیم داده (و از جمله آن، بیان نشانه‌های حتمی در کلام معصومین)؛ در این علم، بداء و تغییر راه ندارد:

 

الْعِلْمُ عِلْمَانِ:

۱. فَعِلْمٌ عِنْدَ اللَّه‏، عِلْمٌ مَكْنُونٌ مَخْزُونٌ لَا يَعْلَمُهُ إِلَّا هُوَ مِنْ ذَلِكَ يَكُونُ الْبَدَاءُ؛

۲. عِلْمٌ عَلَّمَهُ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ فَنَحْنُ نَعْلَمُهُ فَإِنَّهُ سَيَكُونُ لَايُكَذِّبُ نَفْسَهُ وَ لَا مَلَائِكَتَهُ وَ لَا رُسُلَهُ.[40]

مِنَ الْأُمُورِ أُمُورٌ مَحْتُومَةٌ کائنه لَا مَحَالَةَ وَ مِنَ الْأُمُورِ أَمْرٌ مَوْقُوفَةٌ عِنْدَ اللَّهِ يُقَدِّمُ مِنْهَا مَا يَشَاءُ وَ يَمْحُو مِنْهَا مَا يَشَاءُ يُثْبِتُ مِنْهَا مَا يَشَاءُ لَمْ يُطْلِعْ عَلَى ذَلِكَ أَحَداً يَعْنِي الْمَوْقُوفَةَ فَأَمَّا مَا جَاءَتْ بِهِ الرُّسُلُ فَهِيَ كَائِنَةٌ لَا يُكَذِّبُ نَفْسَهُ وَ لَا نَبِيَّهُ وَ لَا مَلَائِكَتَهُ.[41]

 

بنابراین، نشانه‌های حتمی که معصومان از آن خبر دادند از سنخ علم دوم است؛ علمی که خدواند به امامان تعلیم داده و بداء و تغییر در آن راه ندارد زیرا موجبات تکذیب آنان فراهم می‌شود.

 

دیدگاه برگزیده

 

نشانه‌های حتمی ظهور، معرفی شد و نیز بیان گردید: خبر از وقوع بداء در دایره علم بشر نیست. سپس ذکر شد که احادیث متعدد بر وقوع حتمی نشانه‌ها تاکید دارند. فقط یک حدیث (تاکید می‌شود فقط یک حدیث) از امام جواد در الغیبة نعمانی، دال بر وقوع بداء و تغییر در سفیانی، است. آیا باید طرد کرد یا جمع عرفی؟

 

سپس عنوان شد: فرض بگیریم بداء در نشانه‌های حتمی را پذیرفتیم، به عنوان مثال، در «اصل» ندای آسمانی که «معیار» شناخت امام عصر در دشوارترین حالات، توصیف شده است. حال آیا ممکن است بدون «اتمام حجت» بر بندگان، فرایند ظهور بدون این نشانه حتمی، رخ بدهد؟

 

یا در «تفاصیل» ندای آسمانی، بداء شود و در لیلةالقدر ماه رمضان نباشد. آیا پذیرفتنی است؟

 

راه برای جولان دادن «مدعیان دروغین» فراهم خواهد شد؛ ضمن اینکه خدواند با این کار، موجبات تکذیب ائمه را فراهم می‌کند.

 

1. حدیث بداء در سفیانی را باید در کنار انبوه احادیث با مضامین عدم بداء در این نشانه حتمی، نگریست ازجمله:

عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ عَنْ عَبْدِ الْمَلِكِ بْنِ أَعْيَنَ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ فَجَرَى ذِكْرُ الْقَائِمِ فَقُلْتُ لَهُ أَرْجُو أَنْ يَكُونَ عَاجِلًا وَ لَا يَكُونَ سُفْيَانِيٌّ فَقَالَ لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الْمَحْتُومِ الَّذِي لَابُدَّ مِنْهُ.[42]

در واقع، وقتی اهل‌بیت از موضوعی خبر داده‌اند، هرچند آن موضوع، قابلیت بداء دارد لکن در عمل، بداء و تغییر، محقق نخواهد شد. به عبارت دیگر: امکان بداء غیر از وقوع بداء است. و روایت امام جواد، ناظر بر «امکان» بداء است و نه «ضرورت» وقوع بداء در نشانه‌های ظهور.

 

2. طبق گزارش قرآن، یهودیان، توهم و اعتقاد داشتند که دستان خدا، بسته است. و بعد از اینکه جهان را آفرید و برخی از امور را متحقق ساخت، دیگر از تغییر آن، عاجر و ناتوان می‌شود (قالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ)؛ اما قرآن با رد این دیدگاه یهود، فرمود: دستان خود شما، بسته است و دست خدا باز است (غُلَّتْ أَيْديهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ يَداهُ مَبْسُوطَتان)[43].

 

3. گاهی تصور می‌شد که وقتی امر حتمی باشد، یعنی بر خدا هم حتمی است، «محتوم علی الله» و دیگر قابل تغییر نخواهد بود؛ خیر اینگونه نیست، بلکه «محتوم من الله» است، یعنی از طرف خدا حتمی است نه اینکه دست خدا بسته باشد.

 

از این‌رو، روایت امام جواد، که می‌فرماید امکان بداء و تغییر در سفیانی نیز وجود دارد، اشاره به همین موضوع است. یعنی با اینکه سفیانی، از طرف خدا، حتمی می‌باشد (محتوم من الله)، البته تصور نکنید که بر خدا، حتمی شده است (محتوم علی الله)؛ خیر، اینگونه نیست و دستان خدواند باز است (يَداهُ مَبْسُوطَتان).[44]

 

4. بداء در «تفاصیل» نشانه‌های ظهور که نوعی از ارتباط با فعل، رفتار و سلوک انسان‌ها دارد، امکان‌پذیر است بدین معنا که اگر جبهه حق و شیعیان، آمادگی لازم را کسب کنند، تلفات و کشته‌ها در مواجهه با سفیانی، کمتر خواهد شد و صرفا در «تفاصیل و جزئیات» نشانه حتمی سفیانی، بداء و تغییر، ممکن است. ولکن در فرض عدم همراهی مردم، آنچه اهل‌بیت فرمودند، دقیقا اتفاق خواهد افتاد.

 

و در دیگر علائم حتمی مثل ندای آسمانی که معیار تشخیص امام مهدی است و قابلیت مشابه‌سازی هم ندارد و فقط یک‌بار در همه ادوار تاریخ، آن هم به فاصله چند ماه مانده به قیام حضرت، رخ خواهد داد، بداء هرچند در مقام اثبات، احتمال دارد لکن در مقام ثبوت، بداءپذیر نیست. زیرا متعلق آن افعال انسان‌ها نیست بلکه سنن الهی است.

 

5. بنابراین، «حدیث مُنفرد» در الغیبة نعمانی که به بداء در نشانه‌های حتمی، پرداخته، بنابر مشهور اشاره به «احتمال» و «امکان» بداء در «تفصیل و جزئیات» نشانه‌های حتمی دارد و نه در «اصل» وقوع نشانه حتمی؛ و به نظر نویسنده، متن حدیث اشاره به این مهم دارد که «حتم من الله»، مقصود است و نه «حتم علی الله»، کما اینکه یهود فرض کرده بود که «یدالله مغلوله» یعنی، وقتی موضوعی، حتمی شد، دست خدا بسته است بلکه دست خدا باز است و روایت امام جواد، ناظر بر «امکان» بداء است و نه «ضرورت» وقوع بداء در نشانه‌های ظهور. البته در مقام ثبوت، همان خواهد شد که اهل‌بیت از سوی خدا، خبر داده‌اند.

 

نکته پایانی

 

شور و شوقی که در میان منتظران موعود، وجود دارد، گاهی منجر به جهت‌گیری‌های ناصحیح می‌شود. ازجمله به محض «تقارن بیست‌وسوم ماه رمضان با جمعه»، برداشت‌های ناصواب در افکار عمومی، پخش و منتشر می‌شود. از این‌رو باید ضمن ترقّب و رصد حوادث، از قضاوت‌های عجولانه و اشتباه، پرهیز کرد.

 

*مصطفی امیری، دانش‌آموخته  حوزه علمیه قم

 


[1] . مهدی‌پور، پژوهشی پیرامون علائم حتمی ظهور، ص21-22.

[2] . صدوق، کمال الدین، ج2، ص650.

[3] . مهدی‌پور، پژوهشی پیرامون علائم حتمی ظهور، ص48-49.

[4] . صدوق، کمال‌الدین، ج2 ، ص650.

[5] . کورانی، الیمانیون قادمون، ص115-116.

[6] . نعمانی، الغیبة، ص258.

[7] . طوسی، الغیبة، ص452.

[8] . ابن‌طاووس، الملاحم و الفتن، ص129.

[9] . نعماني، الغیبۀ، ص301

[10] . طوسي، الغیبۀ ص435. صدوق، کمال الدین، ج2، ص556. نعماني، الغیبۀ، ص282.

[11] . صدوق، عیون اخبار الرضا، ج2، ص7.

[12] . مجلسی، بحارالانوار، ج53، ص3-4.

[13] . صدوق، کمال الدین، ج2، ص371.

[14] . نعمانی، الغیبة، ص254. صدوق، کمال‌الدین، ج2، ص650.

[15] . متقی‌هندی، کنزالعمال، ج14، ص588.

[16] . نعمانی، الغیبة، ص262.

[17] . صدوق، کمال‌الدین، ج2، ص652.

[18] . طوسی، الغیبة، ص463.

[19] . قمی، تفسیر القمی، ج۲، ص۱۴.

[20] . نعمانی، الغیبة، ص254.

[21] . حلی، مختصر البصائر، ص472. مجلسی، بحارالانوار، ج53، ص84.

[22] . نیلی‌نجفی، سرور اهل الایمان، ص54. مجلسی، بحارالانوار، ج52، ص274.

[25] . نعماني، الغیبۀ، ص262 و 266؛ طوسي، الغیبۀ، ص452.

[26] . طوسي، الغیبۀ، ص435.

[27] . طوسی، الغیبة، ص452.

[28] . ابن‌طاووس، الملاحم و الفتن، ص129.

[29] . نعماني، الغیبۀ، ص301

[30] . طوسی، الغیبۀ، ص395.

[31] . مجلسی، بحارالانوار، ج52، ص213.

[32] . نعمانی، الغیبۀ، ص280. و مجلسی، بحارالانوار، ج52، ص238.

[33] . کورانی، الیمانیون قادمون، ص127.

[34] . مجلسی، بحارالانوار، ج52، ص307.

[35] . مفید، الارشاد، ج2، ص379.

[36] . نعمانی، الغیبة، ص۲۸۲.

[37] . حلی، مختصر البصائر، ص۴۳۵.

[38] . آیتی، «معیارهای شناخت امام مهدی هنگام ظهور»، فصلنامه مشرق موعود، ش۵۲، ص۱۵-۱۸.

[39] . نعمانی، الغیبة، ص۲۵۸.

[40] . کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۴۷. حدیث ۶ و ۸.

[41] . عیاشی، التفسیر، ج۲، ص۲۱۷.

[42] . نعمانی، الغیبة، ص301.

[43] . سوره مائده، آیه 64.

[44] . کورانی، الیمانیون قادمون، ص 128-129.