گروه معارف - رجانيوز: عيدالله الاكبر را به مخاطبان محترم تبريك عرض كرده و دعوت ميكنيم تا ويژهنامه رجانيوز را كه به همين مناسبت تقديمتان ميشود ملاحظه كنيد:
غدیر در سیره اهل بیت علیهم السلام
فاطمه زهرا سلام الله علیها برمزارحمزه سید الشهداء (احد)
روزى در احد بر مزار عموى پدرش «حمزه سیدالشهداء» ایستاده بود و عزادارى مىكرد. محمود بن لبید فرصت را غنیمت شمرده، پس ازعزادارى پرسید: اى دختر پیامبر خدا(ص)، آیا براى امامت و زعامت على بنابىطالب(ع) از سخنان پیامبرخدا(ص) دلیلى به یاد دارى؟
فاطمه(س) فرمود:
«و اعجبا انسیتم یوم غدیر خم؟... اشهد الله تعالى لقد سمعته یقول: على خیر من اخلفه فیكم و هو الامام و الخلیفة بعدى و سبطاى و تسعة من صلب الحسین، ائمة ابرار، لئن اتبعتموهم وجدتموهم هادین مهدیین و لئن خالفتموهم لیكون الاختلاف فیكم الى یوم القیامة.»
«شفگتا! آیا حادثه عظیم غدیر خم را فراموش كردهاید؟... خدا را گواه مىگیرم كه خود شنیدم آن بزرگوار مىفرمود: على بهترین كسى است كه او را در میان شما جانشین خود قرار مىدهم، على [علیه السلام] امام و خلیفه بعد از من است. دو فرزندم حسن و حسین[علیهما السلام] و نه نفر از فرزندان حسین[ع] پیشوایان و امامانى پاك و نیكاند. اگر ازآنان اطاعت كنید، شما را هدایت خواهند كرد و اگر با آنها مخالفت ورزید، تا روز قیامت تفرقه و اختلاف در میانتان حاكم خواهد بود.»
(بحارالانوار، ج36، ص353 – 354/ اسمى المناقب، علامه شمسالدین ابنجزرى، ص 32/ نهج الحیاه، ص 38)
غدیر خم در خطبه امام مجتبى(ع)
حسن بن على(ع) در برابر طاغوت شام و مردم كوفه خطبهاى خوانده، مردم را به بالاترین نعمت از دست رفته، كه حاكمیت اهل بیت(ع) بود، توجه داد. شایستگى و لیاقت خویش و مشروعیت خلافتش را متذكر شد و داستان روز بیاد ماندنى غدیر را چنین بازگو كرد: «وقد سمعت هذه الامة جدی - صلى الله علیه و آله - یقول: ما ولت امة امرها رجلا و فیهم من هو اعلم منه الا لم یزل یذهب امرهم سفالا حتى یرجعوا الى ما تركوه و سمعوه - صلى الله علیه و آله - یقول لابى: انت منى بمنزلة هارون من موسى الا انه لا نبى بعدى. و قد راوه و سمعوه(ص) حین اخذ بید ابی بغدیر و قال لهم: من كنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاده ثم امرهم ان یبلغ الشاهد منهم الغائب ثم قال... »
«مردم سخن جدم پیامبر(ص) را به یاد دارند كه مىفرمود: هر گاه مردم كسى را به رهبرى خویش برگزینند در حالى كه لایقتر و آگاهتر از آن فرد وجود داشته باشد، براى خویش تیره بختى خریدهاند مگر این كه دوباره بدانچه رها كردند و به فراموشى سپردند بازگردند و آنچه را كه از پیامبرشان درباره پدرم شنیدهاند دنبال كنند، رسول خدا مىفرمود: اى على تو بعد از من مانند هارون پس از موسى هستى، او جانشین برادرش موسى بوده تو نیز جانشین و خلیفه منى؛ تنها تفاوت [میان آنها و ما] این است كه بعد از من پیامبرى و نبوت نخواهد بود. امام مجتبى(ع) سپس فرمود: این مردم پیامبر خود را دیدند و سخنانش را در«غدیر خم» شنیدند. درآن روز جدم رسول خدا(ص) دست پدرم(ع) را گرفت و در برابر آنان گفت: هر كس من مولا و سرپرست او هستم على مولاى او خواهد بود؛ خدایا، دوست بدار هر كس او را دوست دارد و دشمن بدار هر كس او را دشمن دارد... سپس جدم پیامبر(ص) دستور اكید داد كه، حاضران مطالب غدیر را به غایبان برسانند.»
(ینابیع المودة، قندوزى حنفى، ج3، ص153/ بحارالانوار، ج 10، ح 5، صص 144 – 138)
امام حسین(ع) و حدیث غدیر در منا
یك سال قبل از مرگ معاویه، امام حسین علیه السلام به زیارت بیت الله الحرام درمراسم پر شكوه، حج مشرف شد عبدالله بنعباس و عبدالله بن جعفراو را همراهى نمودند. آن سال عده زیادى از زنان و مردان بنىهاشم حضور داشتند. امام حسین(ع) درایام تشریق آنان را در سرزمین منا جمع نمود درآن اجتماع عظیم بیش از هفتصد نفراز مردان تابعین و دویست نفر از صحابه پیامبر خدا(ص) گرداگرد وجودش زیر خیمه حلقه زدند و منتظر سخنان امام خویش بودند، حضرت بپا خاست و پس از حمد و ثناى الهى فرمود:
«شما شاهد و ناظر تجاوزات معاویه جنایتكار نسبت به ما و شیعیان هستید و ازآنها اطلاع دارید، سخنان مرا گوش كنید و بنویسید [تا براى آیندگان بماند] و به دیگر شهرها و قبائل و افراد مؤمن و مورد اعتماد خود برسانید و آنان را دعوت به اداء حق ما (اهل بیت) كنید ترس آن دارم كه وقتش بگذرد و حقوق ما مغلوب ستمگر گردد، گر چه خداوند بالاترین پشتیبان است. سپس فرمود: شما را به خدا سوگند: بیاد نمىآورید كه پیامبر خدا(ص) روزغدیرخم پدرم على(ع) را وصى و امام بعد از خود قرار داد و حدیث ولایت را بر شما خواند و فرمود همگى باید این پیام را به دیگران برسانید پاسخ دادند: چرا ما بیاد داریم.»
(موسوعة كلمات الامام الحسین(ع)، ص 270/ الغدیر، ج 1، ص 198، ح9، چاپ چهارم)
امام صادق(ع) در مسجد غدیر
حسان جمال مىگوید: همراه امام صادق(ع) از مدینه به مكه مسافرت كردم. در نزدیكى میقات جحفه، چون به «مسجد غدیر» رسیدیم امام - علیه السلام - به جانب چپ مسجد نگریست و فرمود: این مكانى است كه پیامبر خدا(ص)، در روزغدیر، على را جانشین خود معرفى كرد و فرمود: من كنت مولاه فعلى، مولاه. آنگاه امام(ع) به جانب دیگر نگاه كرد، جایگاه خیمههاى دیگران را نشان داد و فرمود: سالم غلام ابوخذیفه و ابوعبیده جراح نیزدرآنجا بود؛ گروهى از مردم چون على(ع) را بر روى دست پیامبر دیدند با حسادت به وى نگریستند و به یكدیگر مىگفتند: به دو چشم او [پیامبر] نگاه كنید، چگونه همانند دیوانه به اطراف خویش مىنگرد و قرار ندارد. دراین هنگام جبرئیل نازل شد و این آیات را بر پیامبر خدا(ص) قرائت كرد: «و ان یكادالذین كفروا لیزلقونك بابصارهم لما سمعوا الذكر و یقولون انه لمجنون و ما هو الا ذكر للعالمین: آنان كه كافر شدند، چون قرآن را شنیدند چیزى نمانده بود كه تو را چشم بزنند؛ آنها مىگفتند: او واقعا دیوانه است، در حالى كه قرآن جز بیدارى و آگاهى براى جهانیان نیست.»
(قلم، 52 – 51) (فروع كافى، ج 4، ص566/ نورالثقلین، ج 5، ص399)
امام رضا(ع) و غدیر
احمد بن محمد بنابى نصر بزنطى مىگوید: در منزل امام هشتم على بنموسىالرضا(ع) نشسته بودم، جمع بسیارى نیز در منزل حضرت گرد آمده بودند كه گفتگو درباره روزغدیر آغاز شد؛ بعضى از افراد وجود روزغدیر را در صدر اسلام منكر شدند و بعضى آن را از شعائر اسلامى مىدانستند. در این هنگام، على بن موسىالرضا(ع) فرمود: پدرم از جدم «جعفر بنمحمد» چنین نقل میكرد:
آسمانیان روزغدیر را بهتر از زمینیان مىشناسند، خداوند در بهشت برین ساختمان بزرگى را به خود اختصاص داده است؛ این ساختمان از آجرهاى نقره و طلا ساخته شده، درآن صد هزار گنبد از یاقوت سرخ و صد هزار گنبد از یاقوت سبز وجود دارد، خاك و گلهاى به كار گرفته شده دراین قصر از مشك و عنبر است، در آن چهار جوى (یا رودخانه) به چشم مىخورد كه در هر یك از آنها خمر و آب زلال و شیر و عسل جریان دارد؛ دراطراف این جویبارها درختان انبوهى از میوههاى مختلف روییده، بر روى آنها پرندگانى پرواز مىكنند كه بدنشان از لؤلؤ و پرهایشان از یاقوت است؛ آنها با پرواز خویش صداهاى دلنوازى ایجاد مىكنند.
روزغدیردراین قصر بزرگ باز مىشود؛ فرشتگان و اهل آسمانها تسبیح گویان به قصر داخل مىشوند؛ آن پرندگان به پرواز درآمده در جویبارها خود را مرطوب مىسازند و سپس به آن مشك و عنبر آغشته كرده، و عطرش را در فضاى ملكوتى قصر منتشر مىسازند؛ فرشتگان الهى به نام فاطمه زهرا(س) به یكدیگر هدیه مىدهند؛ چون پایان روزغدیر فرا مىرسد، به فرشتگان گفته مىشود به جایگاههاى خویش برگردید شما تا سال آینده، مثل چنین روزى، از اشتباه و لغزش در امان هستید و بدانید همه این موهبتها به خاطر عظمت پیامبر ما محمد و وصى او على بنابىطالب - علیهما السلام - است.
سپس على بن موسی الرضا(ع) رو به احمد بن محمد ابىنصر كرد و فرمود:
اى فرزند ابونصر، هر جا كه بودى روز غدیر سمت مرقد امیرمؤمنان - علیه السلام – بشتاب که:
1) خداوند گناهان شصت ساله هر مؤمن زیارت كننده او را مىآمرزد.
2) خدواند، به بركت روزغدیر دو برابر گروهى كه در ماه رمضان، شب قدر و شب عید فطر آزاد مىكند، از آتش جهنم مىرهاند.
3) پروردگار یك درهم انفاق به مستحق را هزار برابر پاداش خواهد داد.
سپس فرمود: روزغدیر به برادران دینى خود برترى و فضیلت ده و مردان و زنان با ایمان را خوشحال و مسرور نما.
(تهذیب الاحكام، ج6، ص 24، ح9، باب19/ بحارالانوار، ج 94، صص9 – 18)

ماجرای علامه امینی؛ مردی که همه وجودش را وقت ثبت واقعه غدیر کرد
حجتالاسلام والمسلمین محمد مسعودی از استادان رجال و علوم حدیث حوزه علمیه قم چنین میگوید: علامه امینی(ره) احوالات عجیبی داشت. ما شنیدهایم که امیرالمومنین علی علیهالسلام در هر شب هزار رکعت نماز میخواندند. این مسئله مورد نقد برخی مخالفین قرار گرفت که مگر در یک شب، انسان چقدر میتواند نماز بخواند که هزار رکعت شود؟! در احوالات علامه امینی است که ایشان در سفری که به مشهد مقدس داشت، در حرم امام رضا علیهالسلام شبها هزار رکعت نماز میخواند تا ثابت کند چنین امری محال نیست.
این تنها یکی از احوالات این مرد بزرگ است، او برای اثبات ولایت مولایمان علی علیه السلام آنچه در توان داشت انجام داد و در نهایت اثر ارزشمندی از خود به جا گذاشت به نام الغدیر که اینک مرجع جامعی برای مسمانان است. نکات قابل تامل بسیاری در جمع آوری این کتاب وجود دارد که به چند مورد اشاره میشود:
هدفی که علامه برای تالیف این کتاب داشته از مواردی است که باید به آن اندیشید! "الغدیر، ملل اسلامی را در یک صف واحد، متحد و متشکل میسازد. مجموعه مطالب این اثر اتحادی را که در زمان رسول خدا (ص) در سایه همدلی اسلامی بین صفوف مسلمین بود، دوباره به جوامع اسلامی باز میگرداند"
این هدف آنقدر برای علامه والا و حائز اهمیت بود که ایشان چهل سال متوالی و روزانه ۱۶ ساعت از عمر گرانبهایش را وقف جمع آوری آن نمودند!
سعی و تلاش وصف ناپذیر علامه هم از مطالعات وسیع و گسترده ایشان نمایان است، ایشان میفرماید : «من برای نوشتن الغدیر، ۱۰ هزار کتاب را از بای بسمالله تا تای تمّت خواندهام و به ۱۰۰ هزار کتاب مراجعه مکرر داشتم".
ایشان در «الغدیر» کوشیده است با نامبردن از ۱۱۰ تن از صحابه و ۸۴ نفر از تابعین پیامبر (ص) ـ که حدیث غدیر را رویات کردهاند ـ ولایت مطلقه ائمه معصومین را از طریق اثبات خلافت بلافصل امام علی (ع) اثبات کرده و سپس ولایت غیر معصوم را نفی کند.
می گویند بعد از نوشتن الغدیر گفته بود: «روز قیامت با دشمنان امیرالمؤمنین مخاصمه خواهم کرد! همان طور که آنها وقت آقا را گرفتند، وقت مرا هم گرفتند؛ و گرنه من میخواستم معارف امیرالمؤمنین را گسترش بدهم؛ اینها آمدند مرا وادار کردند که من در اثبات امامتش کتاب بنویسم!"
و اینچنین بود که به عقیده بسیاری از علما، علامه امینی با نگارش کتاب «الغدیر» دل امیرالمؤمنین (ع) و شیعیان آن حضرت را شاد کرد.
ایشان برای تدوین این کتاب به کتابخانههای کشورهای مختلف از جمله عراق، هندوستان، پاکستان، مغرب، مصر و کشورهای دیگر دنیا مسافرت کرد. نویسنده درباره کتاب چنین گفته:
« من برای نوشتن الغدیر، ۱۰٬۰۰۰ کتاب را از بای بسم الله تا تای تمت خواندهام و به ۱۰۰٬۰۰۰ کتاب مراجعه مکرر داشتم.»
لینک دانلود ۱۱ جلد از مجموعه کتب گرانقدر الغدیر
راه شریک شدن در ثواب الغدیر
علامه امینی صاحب کتاب شریف الغدیر نقل می کنند که گفته است :هر کس بعد از صلوات بگوید (( و عجل فرجهم )) من او را در ثواب نوشتن کتاب الغدیر شریک می کنم.
(( اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم ))
زیارت جامعه کبیره بخوانید تا شیعه بی سواد نباشید!
علامه امینی میفرمودند که موضوع "زیارات" و "ادعیه" بدان گونه که در مکتب تشیع مطرح شده در هیچ دین و مذهبی طرح نگردیده است و اگر کسی با این زیارات و ادعیه مانوس بشود و متوجه باشد که چه میخواند و فلسفه و حکمتش را بداند، این فرد، شیعه بیسوادی نمیشود. ایشان میگفتند کسی که زیارت جامعه کبیره را بخواند و بداند که چه میگوید این فرد، شیعه بیسواد نیست چرا که میفهمد دین یعنی چه.
تاکنون اندیشیده اید صاحب کتاب الغدیر، چه خصوصیاتی داشت که توانست این اثر گرانبها را که چراغ خانه دلهای با صفا و مشعل هدایت امت تا طلوع خورشید ولایت شد از خود جای بگذارد و اسطوره ای شود که به تعبیر استاد جلال الدین همایی: "علامه امینی در واقع نمرده، بلكه حیات جاودانی یافته است."
یکی از مسائل اساسی که در زندگی ایشان خیلی مهم بوده توجه به قرائت قرآن و انس با قرآن بوده است. ایشان در ماه مبارک رمضان خود را برای روزهداری و عبادات از کارهای دیگر فارغ میکردند و در این ماه ۱۵ ختم قرآن داشتند. چهارده ختم به نیت چهارده معصوم علیهم السلام و یک ختم به نیت پدر و مادر خود. و در ماههای دیگر حداقل یک ختم قرآن داشتند. تاثیر این قرائتها و انس با قرآن در قلم ایشان دیده میشود چرا که نوشتههای ایشان بسیار روان و محکم است و البته تاثیر آن در الغدیر بسیار مشهود میباشد که استشهادهایی که ایشان در الغدیر به آیات قرآن داشتهاند به گونهای بوده که انگار این آیه برای آن موضوع مطروحه نازل شده است.
ایشان روی توسلات هم خیلی تکیه میکردند و شدیداً به زیارت جامعه کبیره، زیارت امین الله و زیارت عاشورا معتقد و مقید به خواندنش بودند و بسیاری از ادعیه را حفظ بودند.
یک قسمت عظیمی از زندگی مرحوم علامه را ادعیه و توسلات و تمنای از اهلبیت و خصوصاً زیارات پر کرده بود. ایشان هر شب به زیارت حرم امیرالمومنین علی علیه السلام مشرف میشدند و آنقدر آداب را در زیارت رعایت میکردند که مردم میایستادند و به ایشان مینگریستند که آداب را بیاموزند. ایشان با کمال خضوع و خشوع و با حزن، بالای سر امام مینشستند و با برخی الفاظِ زیارات با امام سخن میگفتند و آنقدر اشک میریختند که بر روی محاسنشان جاری میشد و آنقدر غرق زیارت میشدند که اکثراً از یک ساعت هم میگذشت.
علامه امینی وقتی در حرم این الفاظ را میخواند که: اشهد انّک تسمع کلامی و ترد سلامی، یقین داشت که مقابل حضرت نشسته و با ایشان صحبت میکند و جوابش را نیز از حضرت میگیرد. و این رتبهی خیلی بالایی در ولایت است.
ایشان اکثراً وقتی به زیارت حرم حضرت سیدالشهدا علیه السلام مشرف میشدند با پای پیاده میرفتند و مسئله قابل توجه اینست که ایشان از راه اصلی نمیرفتند بلکه مسیر را از میان روستاها انتخاب میکردند و شب را به صورت ناشناس در منزل آنها میماندند و در آنجا به سخنرانی در باب معارف دین و اهلبیت علیهم السلام میپرداختند و بدین وسیله طعم شیرین معارف الهی را به کامشان مینشاندند.*
حجتالاسلام سید علی طباطبایی فرزند مرحوم سید عبدالعزیز طباطبایی از همراهان علامه امینی در تحریر الغدیر نیز درباره نحوه نگارش کتاب شریف الغدیر و شیوه به دست آوردن منابع آن توسط علامه امینی میگوید:
ماجرای کتابداری سنی که مرید علامه امینی شد
یکی از داستانهایی که محقق طباطبایی نقل میکردند این بود، زمانی که علامه امینی در رامپور هند بودند، آن منطقه، پادشاهی شیعی داشت و کتابخانه خوبی هم جمع کرده بود، لذا مرحوم علامه امینی در آنجا مشغول کار برای الغدیر بودند، مدیر کتابخانه شخصی بود به نام "علی عرشی" و ایشان سنی متعصبی بود و روی خوشی به علامه نشان نمیداد، حاج آقا رضا فرزند مرحوم علامه امینی میگفت: به پدرم گفتم کار ما اینجا سخت میشود علامه امینی فرمودند: ما ارباب داریم و انشا الله درست میشود، در آن کتابخانه نسخههای مهمی موجود بوده و علامه از او نسخهها را میخواهد و متصدی کتابخانه به اشتباه نسخهها را به او میدهد، چون نسخهها کهن است و اول و آخر آن افتاده است، تشخیص آنها دشوار بوده علامه میفرمودند: این تفسیر سفیان ثوری نیست و اشتباه دادهای و آقای «عرشی» میگفته: تا حالا که بوده و دوباره بررسی میکنند و همینطور ماجرا ادامه پیدا میکند و علامه کتابهای دیگری میطلبند و نوعاً آقای عرشی در تشخیص کتابها اشتباه میکند، ولی علامه کتاب شناس بودهاند تا اینکه «علی عرشی» در مقابل علامه خضوع میکند و منقلب میشود و میگوید: هر خدمتی بتوانم به شما میکنم.
علامه گفته بود، چند ساعت میتوان در اینجا مطالعه کرد او گفته بود: شش ساعت و علامه گفته بود من میخواهم روزی 14 ساعت در اینجا باشم و او هم میپذیرد و میگوید؛ من کسی را موظف میکنم در را برای شما باز کند علامه میگوید: وقتی فردا به کتابخانه آمدم و در زدم دیدم خود او در را باز کرد و من گفتم دلم میخواهد کسی را که قرار است بماند و در را باز کند ببینم و او گفته بود: خودم در خدمت شما هستم و اینگونه کوتاه آمد.
اینجا تحویل بدهم یا نجف
از داستانهایی که پدرم نقل میکرد، این بود که علامه برای چاپ الغدیر نیازمند کاغذ بود و بعد از جنگ جهانی کاغذ بسیار کم شده بود و به سختی تهیه میشد، علامه به بغداد میرود و به شیخ محمد رضا مظفر میگوید: من سیصد بند کاغذ برای چاپ الغدیر میخواهم، مرحوم مظفر میگوید: برای کتاب سقیفه خودم پانزده بند کاغذ میخواستم، یک ماه است دوندگی میکنم و هنوز نتوانستهام بگیرم و علامه در جواب میگوید: من برای الغدیر کاغذ میگیرم. ما ارباب داریم. به ادارهای که متصدی این کار بودهاند میروند و درخواست سیصد بند کاغذ میکند و مسئول آنجا در جواب درخواست علامه فقط میگوید: کاغذها را اینجا تحویل بدهم یا نجف؟ مسئولین مافوق بعداً آن شخص را مورد سرزنش قرار میدهند که چطور بدون هیچ تعریف و برنامهای شما به یک نفر سیصد بند کاغذ دادهاید؟ او گفته بود به قدری هیبت این شخص مرا گرفت که هر چه او دستور میداد من انجام میدادم. اینها نبود مگر به خاطر گره خوردن کار علامه با امیر المومنین (ع).
عنایت امیرالمؤمنین(ع) به علامه امینی
حجتالاسلام شیخ آصفی از حجتالاسلام شیخ محمد نوری که در کتابخانه نجف اشرف ملازم علامه امینی بود، نقل میکند که علامه امینی میفرمود: یک شب جمعه زائر حرم حضرت امیر المؤمنین(ع) شدم، مشغول زیارت و دعا بودم و از خدا میخواستم به خاطر حضرت علی(ع) کتاب «درر السمطین» که در آن زمان کمیاب بود و در تکمیل مباحث کتاب الغدیر نیاز داشتم را برایم مهیا کند.
در این زمان یک عرب دهاتی برای زیارت حضرت مشرف شد، و از حضرت میخواست که حاجت او را برآورده کند و گاوش را که مریض بود شفا دهد.
یک هفته گذشت و من کتاب را پیدا نکردم، بعد از یک هفته دوباره برای زیارت مشرف شدم. از حُسن اتفاق، وقتی که مشغول زیارت بودم، دیدم همان مرد دهاتی به حرم مشرف شد و از حضرت تشکر مینمود که حاجت او را برآورده کرده. وقتی من کلام آن مرد را شنیدم محزون شدم چون دیدم امام(ع) حاجت او را برآورده کرده بود، ولی حاجت مرا برآورده نکرده است.
خطاب به حضرت گفتم: جواب این مرد دهاتی را دادی و حاجتش را برآورده کردی! و من مدتی است متوسل میشوم به خدا و شما را شفیع قرار میدهم که آن کتاب را برای من مهیا کنید ولی آن کتاب مهیا نشده آیا من کتاب را برای خودم میخواهم؟ یا به خاطر کتاب شما الغدیر؟ گریه کردم، از حرم بیرون آمدم آن شب از ناراحتی چیزی نخوردم و خوابیدم.
در عالم خواب دیدم به خدمت حضرت امیر(ع) مشرف شدهام، حضرت به من فرمود: آن مرد ضعیف الایمان بود و نمیتوانست صبر کند. از خواب بیدار شدم و صبح سرسفره بودم که در زده شد. در را باز کردم، دیدم همسایهای که شغلش بنایی بود داخل شد و سلام کرد، سپس گفت: من خانه جدیدی خریدهام که بزرگتر از این خانه است و بیشتر اساس خانه را به آنجا انتقال دادهام، این کتاب را در گوشه خانه پیدا کردم، همسرم گفت: این کتاب به درد شما نمیخورد و شما آن را نمیخوانی آن را به همسایهمان شیخ عبدالحسین امینی هدیه کن شاید او استفاده کند. کتاب را گرفتم و غبارش را پاک کردم، دیدم همان کتاب خطی «درر السمطین» است که دنبالش بودم.
غدير در كلام امام خميني(ره)
امروز که روز عید غدیر است، از بزرگترین اعیاد مذهبی است. این عید، عیدی است که مال مستضعفان است، عید محرومان است، عید مظلومان جهان است، عیدی است که خدای تبارک و تعالی به وسیله رسول اکرم صلی الله علیه و آله برای اجرای مقاصد الهی و ادامه تبلیغات و ادامه راه انبیا، حضرت امیر علیه السلام را منصوب فرمودند.
روز عيد غدير روزي است كه پيامبر اكرم (ص) طبقه حكومت را معين فرمودند و الگوي حكومت اسلامي را تا آخر تعيين فرمودند."صحيفه نور ج۳ ص ۱۹۷"
ارزش غدير براي آن است كه با اقامه ولايت يعني با رسيدن حكومت به دست صاحب حق همه اين مسائل حل مي شود همه انحرافات از بين مي رود. " صحيفه نور ج ۱۰ ص ۱۷۴"
غدير علي را نساخت علي سبب پيدايش غدير شد. غدير منحصر به آن زمان نيست غدير در همه اعصار بايد باشد و روشي كه حضرت امير پيش گرفته است بايد روش ملت ها و دست اندركاران باشد. " صحيفه نور ج۲۰ ص ۲۸
در دعاي غدير مي خوانيم : الحمد الله الذي جعلني من المتمسكين بولايه، نه تمسك به محبت. " صحيفه نور ج ۱۸ ۱۲۶
پيام غدير، ولايت و حکومت
من درباره شخصيت حضرت امير(ع) چه مي توانم بگويم و کي چه مي تواند بگويد. ابعاد مختلفه اي که اين شخصيت بزرگ دارد، به گفت و گوي ماها و به سنجش بشري در نمي آيد. کسي که انسان کامل است و مظهر جميع اسماء و صفات حق تعالي است، ابعادش به حسب اسماء حق تعالي بايد هزار باشد و ما از عهده بيان حتّي يکي اش نمي توانيم برآييم. اين شخصيت که جامع تضاد است، امور متضاده در او جمع است، کسي نمي تواند در حول و حوش او سخن بگويد؛ از اين جهت، من در اين موضوع بهتر مي دانم، که ساکت باشم. لکن مسئله اي را که بهتراست ما بگوييم، انحرافاتي است که براي ملت ها و خصوصاً براي شيعيان اين حضرت پيش آمده است در طول تاريخ و دست هايي که اين انحرافات را از اول به وجود آورده اندو توطئه هايي که بوده است در طول تاريخ و اخيراً در اين سال هاي اخير، سده هاي اخيرپيش آمده است، آن ها را عرض کنم.
مسئله غدير،مسئله اي نيست که بنفسه براي حضرت امير(ع) يک مسئله اي پيش بياورد، حضرت امير مسئله غدير را ايجاد کرده است. آن وجد شريف که منبع همه جهات بوده است، موجب اين شده است که غدير پيش بيايد. غدير براي حضرت امير(ع) ارزش ندارد؛ آن که ارزش دارد خود حضرت است که دنبال آن ارزش، غديرآمده است. خداي تبارک و تعالي که ملاحظه فرموده است که در بشر بعد از رسول الله کسي نيست که بتواند عدالت را به آن طوري که بايد انجام بدهد، آن طوري که دلخواه است انجام بدهد. مأمور مي کند رسول الله را که اين شخص را که قدرت اين معنا را دارد که عدالت را به تمام معنا در جامعه ايجاد کند و يک حکومت الهي داشته باشد، اين را نصب کن. نصب حضرت امير به خلافت اين طور نيست که از مقامات معنوي حضرت باشد؛ مقامات معنوي حضرت و مقامات جامع او اين است که غدير پيدا بشود.
و اين که در روايات ما از آن زمان تا حالا اين غدير آن قدرازش تجليل کرده اند، نه از باب اين که حکومت يک مسئله اي است، حکومت آن است که حضرت امير به ابن عباس مي گويد که به «قدراين کفش بي قيمت هم پيش من نيست» آن که هست اقامه عدل است. آن چيزي که حضرت امير(ع) و اولاد او مي توانستند درصورتي که فرصت بهشان بدهند، اقامه عدل را به طوري که خداي تبارک و تعالي رضا داد، انجام بدهند، اين ها هستند، لکن فرصت نيافتند. زنده نگه داشتن اين عيد، نه براي اين است که چراغاني بشود و قصيده خواني بشود و مداحي بشود، اين ها خوب است، اما مسئله اين نيست. مسئله اين است که ياد بدهند که غدير منحصر به آن زمان نيست. غدير در همه اعصار بايد باشد و روشي که حضرت امير(ع) در اين حکومت پيش گرفته است بايد روش ملت ها و دست اندرکاران باشد. قضيه غدير، قضيه جعل حکومت است، اين است که قابل نصب است و الا مقامات معنوي قابل نصب نيست. يک چيزي نيست که با نصب آن مقام پيدا بشود؛ لکن آن مقامات معنوي که بوده است و آن جمعيتي که براي آن بزرگوار بوده است، اسباب اين شده است که او را به حکومت نصب کنند و لهذا، مي بينيم که در عرص صوم و صلوة و امثال اين ها مي آورد و ولايت مجري اين هاست. ولايتي که در حديث غدير است به معناي حکومت است، نه به معناي مقام معنوي. و حضرت امير (ع) را همان طوري که من راجع به قرآن عرض کردم که قرآن -در روايات است اين- نازل شده است به منازل مختلف، کلياتش سبع و الي سبعين و الي زيادتر، تا حالا رسيده است به دست ماها به صورت يک مکتوب، حضرت امير هم اين طوراست. رسول خدا هم اين طور است. مراحل طي شده است، تنزل پيدا کرده است. از وجود مطلق تنزل پيدا کرده است، از وجود جامع تنزل پيدا کرده است و آمده است پايين تا رسيده است به عالم طبيعت، در عالم طبيعت اين وجودمقدس و آن وجود مقدس و اولياي بزرگ خدا. بنابراين، اين که حديث غدير را ما حساب کنيم که مي خواهد يک معنويتي را براي حضرت امير يا يک شأني براي حضرت امير(ع) درست کند، نيست. حضرت امير است که غدير را به وجود آورده است، مقام شامخ اوست که اسباب اين شده است که خداي تبارک و تعالي او را حاکم قرار بدهد.
(صحيفه امام، ج20، صص 111-113)
ارزش مولا علی(ع)
حضرت امام خمینی رحمه الله معتقد بود که بزرگیِ عید غدیر، از وجود با برکت علی علیه السلام است و میفرمود: «مسئله غدیر، مسئلهای نیست که بنفسه برای حضرت امیر یک مسئله ای پیش بیاورد؛ حضرت امیر مسئله غدیر را ایجاد کرده است.
آن وجود شریف که منبع همه جهات بوده است، موجب این شده است که غدیر پیش بیاید. غدیر برای ایشان ارزش ندارد؛ آنکه ارزش دارد، خود حضرت است که دنبال آن ارزش، غدیر آمده است. خدای تبارک و تعالی که ملاحظه فرموده است که در بشر بعد از رسول اللّه کسی نیست که [آنچه] دلخواه است انجام بدهد، مأمور میکند رسول اللّه را که این شخص را که قدرت این معنا را دارد که عدالت را به تمام معنا در جامعه ایجاد کند و یک حکومت الهی داشته باشد، این را نصب کن.
غدير در كلام رهبر انقلاب
در زير بخشي از بيانات رهبر انقلاب پيرامون عيد غدير آورده شده است.
عيدالله الاكبر
غدير در آثار اسلامي ما به "عيداللهالاكبر "، "يوم العهد المعهود " و "يوم الميثاق المأخوذ " تعبير شده است. اين تعبيرات كه نشان دهندهي تأكيد و اهتمامي خاص به اين روز شريف است، خصوصيتش در مسألهي ولايت است. آن عاملي كه در اسلام ضامن اجراي احكام است، حكومت اسلامي و حاكميت احكام قرآن است، والا اگر آحاد مردم، ايمان و عقيده و عمل شخصي داشته باشند، ليكن حاكميت -چه در مرحلهي قانونگذاري و چه در مرحلهي اجرا - در دست ديگران باشد، تحقق اسلام در آن جامعه، به انصاف آن ديگران بستگي دارد.
اگر آنها افراد بيانصافي بودند، مسلمانان همان وضعي را پيدا ميكنند كه شما امروز در كوزوو، ديروز در بوسني و هرزگوين، ديروز و امروز در فلسطين و در جاهاي ديگر شاهدش بودهايد و هستيد - ما هم در ايران مسلمان عريق و عميق خودمان، سالهاي متمادي همين را مشاهده ميكرديم - اما چنانچه حكام، قدري با انصاف باشند، اجازه خواهند داد كه اين مسلمانان به قدر دايرهي خانهي خودشان - يا حداكثر ارتباطات محلهاي - چيزهايي از اسلام را رعايت كنند؛ ولي اسلام نخواهد بود! (بيانات بهمناسبت عيد سعيد غدير 16 / 01 / 1378)
اگر تخلف نميشد...
امروز ما و جامعهي بشري، همچنان در دوران نيازهاي ابتدايي بشري قرار داريم. در دنيا گرسنگي هست، تبعيض هست - كم هم نيست؛ بلكه گسترده است، به يك جا هم تعلق ندارد؛ بلكه همه جا هست - زورگويي هست، ولايت نابحق انسانها بر انسانها هست؛ همان چيزهايي كه چهار هزار سال پيش، دو هزار سال پيش به شكلهاي ديگري وجود داشته است. امروز هم بشر گرفتار همين چيزهاست و فقط رنگها عوض شده است. "غدير " شروع آن روندي بود كه ميتوانست بشر را از اين مرحله خارج كند و به يك مرحلهي ديگري وارد كند. آن وقت نيازهاي لطيفتر و برتري، و خواهشها و عشقهاي به مراتب بالاتري، چالش اصلي بشر را تشكيل ميداد.
راه پيشرفت بشر كه بسته نيست! ممكن است هزارها سال يا ميليونها سال ديگر بشريت عمر كند؛ هر چه عمر كند، پيوسته پيشرفت خواهد داشت. منتها امروز پايههاي اصلي خراب است؛ اين پايهها را پيغمبر اسلام بنيانگزاري كرد و براي حفاظت از آن، مسألهي وصايت و نيابت را قرار داد؛ اما تخلف شد. اگر تخلف نميشد، چيز ديگري پيش ميآمد. "غدير " اين است. در طول دوران دويستوپنجاه سالهي زندگي ائمه (عليهمالسلام) - كه عمر دوران ظهور ائمه از بعد از رحلت پيغمبر تا زمان وفات حضرت عسكري، دويستوپنجاه سال است - هر وقت ائمه توانستهاند و خودشان را آماده كردهاند تا اينكه به همان مسيري كه پيغمبر پيشبيني كرده بود، برگردند؛ اما خوب، نشده است ديگر. حالا ماها در اين برههي از زمان، به ميدان آمدهايم و همتي هست به فضل و توفيق الهي و انشاءالله كه به بهترين وجهي ادامه پيدا كند. (ديدار اساتيد و دانشجويان دانشگاه امام صادق(عليهالسلام) 9 / 10 / 1384)
نبايد طرح مسأله غدير به جدايي مسلمانها بينجامد
مرحوم آقاي مطهري(رضواناللهعليه) مقالهاي به نام "الغدير و وحدت اسلامي " دارد؛ ايشان در آن، اين مسأله را تبيين ميكند كه، طرح مسألهي غدير، چطور ميتواند وسيلهاي باشد براي نزديك كردن دلهاي مسلمانها به همديگر. مرحوم علامهي اميني هم عقيدهي شيعه را در "الغدير " اثبات كرده است؛ اما كتاب، بيان، لحن، سليقه و شيوهي برخورد او با مسأله، طوري است كه همهي مسلمين را جذب ميكند.
شما تقريظهايي را كه مسلمانان مصر، شام و ديگر نقاط دنيا بر كتاب ايشان نوشتهاند، ببينيد! ما بايد توجه داشته باشيم كه نوع طرح مسأله، طوري نباشد كه به جدايي مسلمانها بينجامد؛ اين خيلي مهم است.
الان جمعيت انبوهي از مسلمانان دنيا به مكتب و مذهب ما معتقدند و در دنيا هم آبرومندند. هم جمهوري اسلامي در ايران و هم شيعيان در هر نقطهاي كه هستند، مردم آبرومندي هستند و در عراق، لبنان و جاهاي ديگر، مسلمانها به وجود اينها افتخار ميكنند. بنابراين بايد مراقب باشيم كه مسأله را طوري طرح كنيم كه همعقيدههاي خودمان ناراحت نشوند. البته بايد عقيدهي خودمان را بيان و آن را تثبيت كنيم؛ اما اشتباهات و خطاها را هم برطرف كنيم. (14 / 09 / 1384)
صوت/ مدیحه سرايي با نواي مداحان اهل بيت(عليهم السلام) به مناسبت عيد غدير
.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.
آبرومند تر از نام علی نامی نیست - حاج میثم مطیعی | دانلود فایل
.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.
با جونم عشق تو رو خریدم - حاج عبدالرضا هلالی |
دانلود فایل.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.
نغمه یاهوست به هر موی من - حاج محمود کریمی | دانلود فایل
.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.
قلم در دست می گیرم ولی ذهنم پریشان است - حاج مهدی سلحشور | دانلود فایل
.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.
Banifatemeh-MiladHazratAmiralmomenin1394[04].mp3 | دانلود فایل
.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.
مستم به لطف قطره ای از کوثر علی - حاج حسین سیب سرخی | دانلود فایل
.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.
والله نیست روشنی روز از آفتاب - حاج منصور ارضی |
دانلود فایل

غديريه/ اشعاري در مدح اميرالمومنين(عليه السلام) و به مناسبت عيد غدير
مولاي ما نمونه ديگر نداشته است/ حميدرضا برقعي
مولاي ما نمونه ديگر نداشته است
اعجاز خلقت است و برابر نداشته است
وقت طواف دور حرم فکر ميکنم
اين خانه بيدليل ترک بر نداشته است
ديديم در غدير که دنيا به جز علي
آيينهاي براي پيامبر نداشته است
سوگند ميخوريم که نبي شهر علم بود
شهري که جز علي در ديگر نداشته است
طوري ز چارچوب در قلعه کنده است
انگار قلعه هيچ زمان در نداشته است
يا غير لافتي صفتي در خورش نبود
يا جبرئيل واژه بهتر نداشته است
چون روز روشن است که در جهل گم شده است
هر کس که ختم ناد علي بر نداشته است
اين شعر استعاره ندارد براي او
تقصير من که نيست برابر نداشته است
هميشه امير/ مرتضي اميري اسفندقه
صدای کیست چنین دلپذیر می آید؟
کدام چشمه، به این گرمسیر می آید؟
صدای کیست که این گونه روشن و گیراست؟
که بود و کیست که از این مسیر می آید؟
چه گفته است، مگر جبرئیل با احمد؟
صدای کاتب و کلک دبیر می آید
خبر به روشنی روز، در فضا پیچید
خبر دهید؛ کسی دستگیر می آید
کسی بزرگتر از آسمان و هر چه در اوست
به دستگیری طفل صغیر می آید
علی به جای محمد، به انتخاب خدا
خبر دهید؛ بشیری نذیر می آید
کسی به سختی سوهان؛ به سختی صخره
کسی به نرمی موج حریر می آید
کسی که مثل کسی نیست؛ مثل او، تنهاست
کسی شبیه خودش، بینظیر می آید
خبر دهید که دریا، به چشمه خواهد ریخت
خبر دهید به یاران، «غدیر» می آید
به سالکان طریق شرافت و شمشیر
خبر دهید که از راه، پیر می آید
خبر دهید به یاران، دوباره از بیشه
صدای روشن یک شرزه شیر می آید
«خم غدیر» به دوش از کرانهها، مردی
به آبیاری خاک کویر می آید
کسی دوباره به پای یتیم می سوزد
کسی دوباره سراغ فقیر می آید
کسی حماسه تر از این حماسههای سبک
کسی که مرگ، به چشمش حقیر می آید
«غدیر» آمد و من خواب دیدهام، دیشب
کسی سراغ من گوشهگیر می آید
کسی به کلبهی شاعر، به کلبهی درویش
به دیدهبوسی «عید غدیر» می آید
شبیه چشمه، کسی جاری و تپنده، کسی
شبیه آینه، روشنضمیر می آید
علی همیشه بزرگ است، در تمام فصول
امیر عشق، همیشه امیر می آید
به سربلندی او، هر که معترف نشود
به هر کجا که رود، سر به زیر می آید
شبیه آیهی قرآن، نمیتوان آورد
کجا شبیه به این مرد، گیر می آید؟
مگر ندیدهای آن اتفاق روشن را
به این محله، خبرها، چه دیر می آید؟!
بیا که منکر مولا، اگر چه آزاد است
به عرصه گاه قیامت، اسیر می آید
بیا که منکر مولا، اگر چه پخته ولی
هنوز از دهنش، بوی شیر می آید
علی همیشه بزرگ است، در تمام فصول
امیر عشق، همیشه امیر می آید
عاشقانه زيستن/ عبدالرحيم سعيدي راد
تا امام عاشقان، حضرت امیر شد
آسمان شکوفه کرد، ناگهان غدیر شد
ناگهان تمام دشت، پر شد از نماز رود
سرو، سربلند کرد، بید سر به زیر شد
عاشقانه زیستن، باز امتداد یافت
دل به روز عاشقی، باز هم اسیر شد
از مدینه تا نجف، پر شد از صدای دف
مکّه غرق نور شد، کعبه بینظیر شد
در حصار شب نماند، ای امیر عاشقان!
هر که در طواف عشق، با تو هم مسیر شد
ندای الغدیر/محمدرضا حکیمی
تا طنین افکند در گیتی ندای الغدیر
گشت بانگ حق طنین افکن ز نای الغدیر
شور حق افتاد در اقطار عالم، آشکار
حق بلند آوازه شد باز از ندای الغدیر
نور باران گشت آفاق هدایت در جهان
پهنهی خاور درخشید از ضیای الغدیر
چارده صد سال علم و دین و تاریخ و هنر
جلوهگر شد، نو به نو، در لابهلای الغدیر
چون کتاب آسمانی در جهان پرتو فکند
از فیوضات نجف، امّ القرای الغدیر
تا که شد این سیل دانش، جاری از بحر نجف
نیل تا آمویه گشتند آشنای الغدیر
مصر و پاکستان و کشورهای اسلامی تمام
در پی آل علی، زیر لوای الغدیر
چون غریو قهرمانان تشیّع در قرون
کوهها لرزاند بانگ رعدسای الغدیر
در نبرد حق و باطل باز در دور زمان
پهنهی صفّین پدید آمد به پای الغدیر
شام عاشورا، سحرگاه شهادت، صبح خون
نقش بینی، گونهگون، در جایجای الغدیر
هر طرف شور شعار «یا لثارات الحسین»
جمع «توّابین» فکندند از برای الغدیر
مدرس «صادق» ببین و مجلس بحث «رضا»
باز بر پا در رواق جانفزای الغدیر
حاکم عادل پس از پیغمبر خاتم، علی است
این بود آن حق بر حق، ادّعای الغدیر
دین ختم انبیا وآن گه پیمبر بی وصی؟
باشد این بهتان، خدا داند، خدای الغدیر
دولت حق دیگر از جولان باطل وارهید
تا برآمد رایت گیتیگشای الغدیر
قرنها تألیف و اسناد و روایات فِرَق
رسته می یابی به هر دعوی، گوایِ الغدیر
روح قبله، نصّ قرآن، متن سنّت، اصل دین
در جهان گسترد ز آوای رسای الغدیر
آن همه دیرینکدورتها مصفّا می شود
در میان اهل قبله از صفای الغدیر
ماند از «احمد» دو قرآن: «صامت» و «ناطق»، بلی
اینت ربّانیشعار دیرپای الغدیر
افتخار دین اسلام است، امروز این کتاب
رونق علم است یکسر محتوای الغدیر
بین «شهیدان فضیلت» را همه خونین غریو
پشت در پشت ایستاده در قفای الغدیر
شاعرانِ روزگاران نک به گوش لحظهها
نام حق را می سرایند از نوای الغدیر
می برد این کاروان را عاقبت با لطف حق
سوی راه راست آهنگ درای الغدیر
گو به «صوفی»، گر ولاجویی و گویی «یا علی»
رو بخوان درس ولائی از ولای الغدیر
جان تاریک از فروغ «نهج» حق رخشنده ساز
خاک باطن زر بکن با کیمیای الغدیر
ای مسلمانان عالم! این همه هجر و نفاق
درد ما ملت بود، وینک دوای الغدیر
سوی هم آیید و دست هم فشارید و بُوید
با گروه راستینان پابهپای الغدیر
مرحبا بر همّت مردی که از آثار او
ماند جاویدان کتاب پربهای الغدیر
بارالها! ای به دوران یاور اعلای حق!
روزافزون کن به گیتی، اعتلای الغدیر
ای «حکیمی»! چون همه اوراق آن «سطرالولا»ست
نقش شد در سینهی ما، سطرهای الغدیر

خطبه غدير
خطبه غدير از فضيلت و اهميتي بسيار برخوردار است. خواندن اين خطبه در روز عيد غدير يكي از رسوم و مستحبات وارده است. این خطبه محکم ترین سند بر ولایت امیرالمؤمنین و فرزندان معصوم ایشان علیهم السلام است. دقت در مفاهیم این خطبه بصورت فردی، باعث محکم تر شدن اعتقاد ما در امامت و ولایت این بزرگواران میشود. نشر و فرهنگ سازی خطبه، منجر به کاهش غربت امیرالمؤمنین علیه السلام در بین مردم میگردد.
این کار، در حقیقت امتثال امر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است که فرمودند: فَلْيُبَلِّغِ الْحَاضِرُ الْغَائِبَ وَ الْوَالِدُ الْوَلَدَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ با توجه به روایاتی که با موضوع ذکر علی عبادة داریم، و اینکه خطابه ی غدیر در حدود دویست فضیلت از ایشان را بیان کرده، خواندن آن عبادت محسوب میشود. بنابراین دلایل، نذر خطابه و نشر آن، از نظر فقهی نذر «راجح» محسوب میشود. این تعبیر به تأیید مراجع بزرگ تقلید هم رسیده است. لذا با هدف کلی فرهنگ سازی خطبه ی غدیر و تعمق در مفاهیم آن، این نذر چه به صورت فردی و چه به صورت جمعی ارزشمند، و ان شاءالله، مأجور خواهد بود.
حال با اين توضيح شما را به خواندن متن و ترجمه عربي اين خطبه در
اينجا دعوت ميكنيم.
بهترین اعمال در روز عید غدیر خم
افطارى دادن
در میان اعامل روز غدیر افطارى دادن به مؤمن جایگاهى والا دارد. بر اساس روایات در این عمل فضیلتى بزرگ نهفته است. امام على(ع) مىفرماید: کسى که مؤمن روزهدارى را در غدیر افطار دهد، مانند این است که ده فئام را افطار داده است، فردى پرسید: اى امیرمؤمنان(ع) «فئام» چیست؟ حضرت فرمود: صد هزار پیامبر(ص) و صدیق و شهید، آنگاه ادامه داد: پس چگونه خواهد بود فضیلت کسى که جمعى از مؤمنین و مؤمنات را تکفل کند.
عقد اخوت (برادر شدن)
روز ولایت روز برادرى است و روز برادرى روز ولایت است، این دو با یکدیگر پیوندى ناگسستنى دارند و حلقه وصلشان ایمان است؛ زیرا از سویى ایمان با ولایت پا مىگیرد و از سوى دیگر اهل ایمان برادر یکدیگرند«انما المؤمنون اخوة»، به همین دلیل عقد برادرى یکى از آداب روز غدیر شمرده شده است.
این عقد به صورت زیر است: یکى از دو نفر دست راست خود را بر دست راست دیگرى مىگذارد و مىگوید:
«وَآخَیْتُکَ فِى اللهِ، وَصافَیْتُکَ فِى اللهِ، وَصافَحْتُکَ فِى اللهِ، وَعاهَدْتُ اللهَ وَمَلائِکَتَهُ وَکُتُبَهُ وَرُسُلَهُ وَاَنْبِیآءَهُ وَالاَْئِمَّةَ الْمَعْصُومینَ عَلَیْهِمُ السَّلامُ عَلى اَنّى اِنْ کُنْتُ مِنْ اَهْلِ الْجَنَّةِ وَالشَّفاعَةِ وَاُذِنَ لى بِاَنْ اَدْخُلَ الْجَنَّةَ لا اَدْخُلُها اِلاّ وَاَنْتَ مَعى»
با تو در راه خدا برادر مىشوم، با تو در راه خدا راه صفا و صمیمیت در پیش مىگیرم، با تو در راه خدا دست مىدهم و با خدا، ملائکه، کتابها، فرستادگان و پیامبرانش و ائمه معصومین(ع) عهد مىبندم که اگر از اهل بهشت و شفاعت شده، اجازه ورود به بهشت یافتم، داخل آن نشوم مگر آنکه تو با من همراه شوى.
آنگاه دیگرى مىگوید: «قَبِلْتُ» قبول کردم. سپس مىگوید: «اَسْقَطْتُ عَنْکَ جَمیعَ حُقُوقِ الاُخُوَّةِ ما خَلاَ الشَّفاعَةَ وَالدُّعآءَ وَالزِّیارَةَ»؛ جز شفاعت و دعا و زیارت، همه حقوق برادرى را ساقط کردم.
پوشیدن لباس پاکیزه و نو
امام صادق(ع) فرمود: در روز غدیر لازم است مؤمن پاکیزهترین و فاخرترین لباس خود را بپوشد، مرحوم میرزا جواد آقا تبریزى این عمل را از مستحبات مؤکد غدیر مىشمرد.
تبریک و تهنیت
تبریک و تهنیت از برجستهترین آداب هر عیدى است، در اسلام نیز سنت تبریک و تهنیت در عید غدیر جایگاهى ویژه یافته است.
امام صادق(ع) شیوه تهنیت گفتن در روز غدیر را چنین آموزش داده است: وقتى یکدیگر را ملاقات کردید، بگویید: «الحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَکْرَمَنَا بِهَذَا الْیَوْمِ وَ جَعَلَنَا مِنَ الْمُوفِینَ بِعَهْدِهِ إِلَیْنَا وَ مِیثَاقِهِ الَّذِی وَاثَقَنَا بِهِ مِنْ وِلاَیَةِ وُلاَةِ أَمْرِهِ وَ الْقُوَّامِ بِقِسْطِهِ وَ لَمْ یَجْعَلْنَا مِنَ الْجَاحِدِینَ وَ الْمُکَذِّبِینَ بِیَوْمِ الدِّین»؛ سپاس خداى را که ما را به این روز گواهى داشت و ما را از مؤمنان و کسانى قرار داد که به پیمان و میثاقى که درباره والیان امرش و بر پا دارندگان قسط و عدالتش از ما گرفته است، وفا کردیم و ما را از انکارکنندگان و تکذیبکنندگان رستاخیز قرار نداد.
تبسم
امام رضا(ع) فرمود: روز غدیر روز تبسم به روى مؤمنان است، کسى که در این روز به روى برادر مؤمنش تبسم کند، خداوند، در روز قیامت، نظر رحمت به او مىافکند، هزار حاجتش را برآورده ساخته و قصرى از در سفید برایش بنا مىکند و صورتش را زیبا مىسازد.
حمد کردن
پیامبر(ص) فرمود: یکى از سنتها این است که مؤمن، در روز غدیر 100 بار بگوید: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَ کَمَالَ دِینِهِ وَ تَمَامَ نِعْمَتِهِ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ».
دید و بازدید
امام رضا(ع) فرمود: «کسى که در روز غدیر به دیدار مؤمنى برود خداوند هفتاد نور بر قبر او وارد و قبرش را وسیع مىسازد، هر روز هفتاد هزار فرشته قبرش را زیارت کرده، به او بشارت بهشت مىدهند.
روزه
امام على(ع) فرمود: اگر بنده مخلصى در روزه این روز اخلاص داشته باشد، همه روزهاى دنیا توان برابرى با آن را ندارد؛ به عبارت دیگر، اگر کسى تمام روزهاى دنیا زنده باشد و همه را روزهدار سپرى کند، ثوابش کمتر از ثواب روزه این روز خواهد بود، با این وجود روزه روز غدیر خم نزد خداوند در هر سال برابر با صد حج و صد عمره مقبول است.
زیارت
یکى از اعمال روز غدیر زیارت امیرمؤمنان على(ع) است.
زینت دادن
امام رضا(ع) فرمود: روز غدیر روز زینت است، کسى که براى روز غدیر زینت کند خداوند همه گناهان کوچک و بزرگش را آمرزیده، فرشتگانى به سویش مىفرستد تا حسنات او را بنویسند و تا عید غدیر سال بعد بر درجات او بیفزایند.
صدقه دادن
روز غدیر یکى از مستحبات مؤکد صدقه دادن است. امام على(ع) فرمود: فضیلت یک درهم که در روز غدیر داده شود، با فضیلت 200 هزار درهم برابر است.
صلوات فرستادن
امام صادق(ع) فرمود: در روز غدیر، بر محمد و اهل بیتش صلوات بسیار مىفرستی.
طعام دادن
امام رضا(ع) در فضیلت این عمل فرمود: کسى که مؤمنى را در روز غدیر غذا دهد، مانند فردى است که تمام پیامبران و صدیقین را غذا داده است.
عبادت
امام رضا(ع) فرمود: غدیر روزى است که خداوند بر مال کسى که در آن عبادت کند، مىافزاید.
عطر زدن
بر اساس برخى از روایات امام صادق(ع) مؤمنان را به استعمال عطر در روز غدیر سفارش کرده است.
غسل کردن
علماى شیعه بر استحباب غسل در روز غدیر اجماع دارند و آن را مستحب مؤکد مىدانند، بهتر این است که غسل در اول روز انجام گیرد.
مصافحه
امام على(ع) فرمود: وقتى در روز غدیر یکدیگر را ملاقات کردید، به هم دست بدهید و سلام کنید.
نماز شب عید غدیر
این نماز 12 رکعت است، هر دو رکعت یک تشهد دارد و در پایان رکعت دوازدهم باید سلام داد، در هر رکعت، بعد از سوره «حمد»، سوره «توحید» 10 بار و آیةالکرسى یک بار خوانده مىشود. در رکعت دوازدهم باید هر یک از «حمد» و «توحید» را هفت بار خوانده و این ذکر را 10 بار در قنوت تکرار کرد: «لا إلهَ إلّا اللّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ یُحْیی وَیُمِیتُ وَهُوَ حَیّ لا یَمُوتُ بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَهُوَ عَلى کُلّ شَیءٍ قَدِیرٌ».
در دو سجده رکعت آخر، این ذکر 10 بار خوانده مىشود: «سبحان من احصى کل شى علمه سبحان من لا ینبغى التسبیح الا له سبحان ذى المن و النعم سبحان ذى الفضل و الطول سبحان ذى العز و الکرم اسألک بمعا قد العز من عرشک و منتهى الرحمة من کتابک و بالاسم الاعظم و کلماتک التامة ان تصلى على محمد رسولک و اهل بیته الطیبین الطاهرین و ان تفعل بى کذا و کذا»(به جاى کذا و کذا حاجت خود را ذکر کند) و سپس بگوید: «انَّکَ سَمِیعٌ مُجِیبٌ».
نماز روز عید غدیر
نیم ساعت پیش از ظهر غدیر، دو رکعت نماز مستحب است. در هر رکعت بعد از «حمد»، سورههاى «توحید»، «قدر» و «آیةالکرسى» 10 بار خوانده مىشود.
همه ی مردم که از غدیر باخبر بودند ولی گفتند علی(ع) خودش هست دیگه !!!
و شد آنچه نباید میشد
امروز باز چه خبر شده که عده ای خودشان را در اندازه رهبری مملکت میبینند؟
ولی امر:مصلحت نیست مجلس از بررسی برجام کنار گذاشته شود
عده ای: تصویب برجام در مجلس به صلاح نیست
چرا میخواهند بجای قانون به مصلحت خودشان عمل کنند
عده ای هم میگویند رهبری در جریان هست دیگه !!!
مگر از غدیر درس نگرفتیم
عیدتان مبارک
بااجازه ی شما مقداری از مطالب این موضوع را در وبم قرار دادم
حلال بفرمایید