پنجشنبه 1 مهر 1400 18:44 ساعت
شناسه خبر : 351286

علی صرمآبادی
قربانی توهم غربگرایان
ابومحمد عسگرخانی چهره برجسته علم روابط بین الملل و استاد دانشگاه تهران در هفته جاری به دلیل ابتلا به کرونا درگذشت. عسگرخانی یکی از اساتید مظلوم دانشگاه تهران بود که در سایه سکوت رسانهای توسط مدیریت دانشکده حقوق و علوم سیاسی در دولت روحانی خانهنشین شد.
در این نوشته به اختصار میکوشیم بخشی از اندیشههای دکتر عسگرخانی را بازخوانی کنیم.
عسگرخانی استاد درسهایی نظیر سیاست بینالملل، امنیت بینالملل و متخصص در رژیمهای بینالمللی بود. او تا پایان سال تحصیلی 1397 به تدریس در گروه روابط بینالملل دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران اشتغال داشت و پس از آن بازنشست گردید. (بخوانید بازنشستانده شد).
او در زمره اندیشمندان مکتب واقعگرایی در روابط بین الملل (Realism) قرار داشت و مانند همفکرانش با تعقیب و تفکر در حوادث مهم بشری به نتایجی دست یافته بود. او با اندیشیدن درباره وقایع باستانی نظیر جنگهای پلوپونزی تا رخدادهای معاصر مانند جنگ های خاورمیانه و حوادث بالکان به گزارههایی دست یافته بود که تفاسیر و پیش بینیهایش درباره آینده سیاست بینالملل خصوصا درباره ایران عزیزش را درست از آب در میآورد.
عسگرخانی اعتقاد داشت سیاست بینالملل که زیربنای اقتصاد و حقوق بین الملل است بر یک پاشنه میچرخد؛ قدرت! او با معیار گرفتن قدرت و سطوح مختلف آن معتقد بود دوام، بقا و استمرار منافع ملی هر کشوری به این شاخصه بستگی دارد و زوال قدرت هر کشوری به زوال جایگاه بینالمللی آن کشور میانجامد. او با مثال زدن نمونههای فراوانی مانند عراق، لیبی، سوریه و اوکراین در مورد کشورش ایران اعتقاد داشت مادامی که پایههای قدرت ملی ایران بدان حدی نرسیده است که مانع از بلع این کشور توسط ابرقدرتها شود به ناچار در تمام معادلات بینالمللی، ایران بازنده و زیاندیده خواهد بود. او برای اثبات این گزاره مثالهایی از تاریخ مذاکرات هستهای و غیر هستهای در ایران معاصر را بر میشمرد.
از سوی دیگر عسگرخانی با متمایز توصیف کردن ژئوپلتیک ایران بیان میکرد پهنه سرزمینی کشورش همواره مورد تهدید دشمنان منطقهای و فرامنطقهای بوده و هست؛ امری که باعث میشود ایران قوی مطلوب هیچ بازیگری در عرصه سیاست بینالملل نباشد.
عسگرخانی در تعریف و درجهبندی قدرت ملی، حدی را متصور بود که اگر کشوری به آن دست یابد دیگر حذف شدنی نخواهد بود. متفکران واقعگرا در علم روابط بینالملل که عسگرخانی نیز از جمله آنهاست، ابتداییترین وجه قدرت ملی را قدرت سخت یا نظامی دانسته و از این رو به این جمع بندی میرسند: یک کشور بایستی به سطحی از قدرت ملی (با تاکید بر قدرت نظامی) برسد که در عرصه بینالمللی قابل حذف نباشد.
این گزاره در مورد کشوری با جایگاه جغرافیایی ایران بسیار پر رنگتر به نظر میآید تا کشورهای ذرهای که پیداکردنشان روی کرهی جغرافیایی زمانبر است. این دیدگاه در قالب مفهوم بازدارندگی پردازش شده است.
در دنیای معاصر حد قدرت به دست آمده توسط بشر در حوزه نظامی که بازدارندگی مطلق در برابر حمله نظامی دشمن ایجاد میکند تسلیحات اتمی است. در صورتی که کشوری صاحب این تسلیحات باشد به سطحی از بازدارندگی دست پیدا میکند که امکان حمله نظامی دشمن به آن تقریبا صفر است. عسگرخانی بیان میکرد سلاح های اتمی برای شلیک شدن ساخته نمیشوند بلکه برای شلیک نشدن به کار میروند! گزارهای تعجب برانگیز که کمی مداقه در باب آن لازم به نظر میرسد. به این منظور مفهوم بازدارندگی اتمی توضیح داده میشود. ( لازم به ذکر است مفاهیمی نظیر بازدارندگی حاصل پردازش جمعی از اندیشمندان مکتب واقعگرا در طول تاریخ بوده و هست و تنها به عسگرخانی تعلق ندارد.)
فرض کنید کشور A دارای تسلیحات اتمی و توان کاربرد آن ( مثلا امکانات موشکی) باشد و کشور B برای حمله نظامی به کشور A مترصد شود آنگاه وجود چنین تسلیحاتی در کشور A میتواند محاسبه ذهنی کشور B را نسبت به آغاز چنین حمله ای تغییر داده و او را منصرف کند. این ساده ترین توصیف از بازدارندگی اتمی است. (البته مفهوم بازدارندگی ابعاد و نظریات فراوانی دارد که خارج از حوصلهی این نوشته است) عسگرخانی و سایر واقعگرایان چنین ایدهای را در سر دارند.
او تنها کسی بود که در فضای دانشگاهی ایران به صورت جدی در تحلیلها و گفتوگوهایش این ایده را مطرح میکرد.
ایدهای که در بسیاری از دانشگاههای مطرح جهان و اندیشکدههای برجسته پردازش و ارائه میشد اما برخی همکاران تاپ فایو او یعنی مدرسین روابط بینالملل در ایران، حتی این مفهوم را داخل در علم روابط بینالملل نمیدانسته و از تدریس و بیان آن در کلاسهای درس ابا میکنند.
عسگرخانی ایران را که در محاصرهی ابرقدرتها و قدرتهای هستهای قرارداشت (ایالات متحده، روسیه، پاکستان و اسرائیل) و داعیهای تجدیدنظرطلبانه در فضای بینالملل سر میداد را سخت محتاج تسلیحات اتمی میدانست. او در مقابله با برجام (توافق هستهای) با مواضعی محکم به مخالفت برخاست و تا آخرین لحظه اساس برجام را مردود شمارد.
جملهای از عسگرخانی در یادم ماندهاست که برجام برای اجرا شدن نگاشته نشده بلکه برای نقض شدن نگاشته شده است. بیان روشنگر، مستدل و عالمانه او به مثابه یک اندیشمند در نقد برجام، فراتر از ایرادات برخی به فلان پاورقی یا بهمان پاراگراف متن برجام بود. او تفکر مبنایی یک رژیم امنیتی مانند برجام را غلط و مضر میدانست.
به عنوان یک گزاره سخت اعتقاد داشت هر تعهد بینالمللی که دستیابی یک کشور به ابزارهای قدرت را در حال و آینده محدود کند تحت هر عنوان وشرایطی مطلقا مردود است. برجام مثال واضحی از این تعهد محدود کننده بود. او این گونه تعهدات را زمینه بلعیده شدن و حذف شدن کشوری در ابعاد ژئوپلتیک ایران میدانست و از ابتدا تا زمان مرگش بر این اعتقاد سخت ایستادگی کرد.
آنچه که دانشجویان عسگرخانی را غمگین نمود، نه فوت وی بلکه مظلومانه رفتن او بود. او تا آخرین لحظهی عمرش آزاده زیست و خلاف اعتقاداتش عمل نکرد تا آلاف و الوفی چند روزه برای خود مهیا کند. او به تعبیر یکی از کاربران مجازی، قطاری از مقالههای گوناگون و پایاننامههای کتاب شده به خود نبست تا همچون سایران طعم صندلی مادامالعمری دانشگاه را بچشد. او از بهرهمندان برجام ضربه خورد. استادی که راهبرد تفکر و تفکر راهبردی را توامان تدریس میکرد از ناحیه کسانی ضربه دید که تفاوت مکانیسم ماشه و تفنگ آپاش را نمیدانستند اما در توجیه برجام یقه میدریدند.
بعد از انتقادات وی به برجام، عسگرخانی از تدریس منع شد و از دانشگاه بیرون انداخته شد تا سایه حقیقت نیز بر دوش کسی سنگینی نکند.
مظلومیت و خانهنشینی (بخوانید خانهنشاندن) عسگرخانی پایان تلخ زندگی او بود اما إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَيِّتُونَ. البته که جایگاه اندیشههای او بر دانشجویانش واضح است اما گذر زمان نشان داد عزت و ذلت نصیب که خواهد بود.
*مهمترین اثر دکتر عسگرخانی کتاب "رژیمهای بینالمللی " است که آخرین ویراست آن توسط نشر مخاطب منتشر شده است. خوانندگان اینمطلب می توانند جهت اطلاع از نظریات و اندیشههای عسگرخانی به این کتاب مراجعه کنند.

لینک کوتاه »
http://rajanews.com/node/351286
لینک کوتاه کپی شد