دوشنبه 30 تير 1404 02:07 ساعت
شناسه خبر : 385801

این منطق فریبکارانه، یک نتیجه خطرناکتر نیز دارد: اگر مذاکراتِ منتهی به خسارت محض، «تاکتیک رهبری» است، پس آن فریادهای دلسوزانه رهبر انقلاب مبنی بر «بدبینی به دشمن»، «مذاکره از موضع قدرت» و «مذاکره با آمریکا سمّ است»، چه جایگاهی در این پازل دارد؟
گروه سیاست-رجانیوز: در حالی که کمتر از یک ماه از پایان نبرد غرورآفرین ۱۲ روزه و تحمیل آتشبس به رژیم صهیونیستی و حامیان آمریکایی آن میگذرد، برخی چهرههای شناختهشده جریان غربگرا بار دیگر از لاک خود خارج شده و با ادبیاتی دوپهلو و خطرناک، به دنبال تحریف مفاهیم بنیادین انقلاب و مصادره دستاوردهای ملی به نفع جریان خود هستند.
در تازهترین پرده از این نمایش سیاسی، علی لاریجانی، که کارنامه او در بزنگاههای حساس کشور از جمله ریاست مجلس در دوران تصویب ۲۰ دقیقهای برجام خسارتبار، بر کسی پوشیده نیست، در اظهاراتی، کلیدواژهای تأملبرانگیز را به کار برده است: «مذاکره یک تاکتیک است؛ بگذاریم رهبر انقلاب آنجایی که لازم میدانند از این تاکتیک استفاده کنند.»
این سخنان که در نگاه اول شاید دفاع از جایگاه رهبری به نظر برسد، در لایههای عمیقتر خود، یک عملیات روانی پیچیده برای شانه خالی کردن از بار مسئولیتها و انحراف افکار عمومی از واقعیات است. لاریجانی با این گزاره، عملاً همان ادعای جریان اصلاحات و اپوزیسیون را تکرار میکند که «دولتها اختیاری ندارند» و تمام تصمیمات، از جمله مذاکرات پرهزینه و بینتیجه، مستقیماً به رأس نظام منتسب است.
لاریجانی با این آدرس غلط، میخواهد بگوید آن روز که دولت روحانی و تیم مذاکرهکنندهاش با لبخندهای دیپلماتیک، صنعت هستهای کشور را به ثمن بخس فروختند و در نهایت با لگد ترامپ روبهرو شدند، این یک تاکتیک از جانب رهبری بوده است! یا وقتی پزشکیان اعتراف میکند «در ازای عدم پاسخ ایران به ترور شهید هنیه وعده آتشبس میدادند، تماما دروغ بود»، این نیز بخشی از همان تاکتیک عالیه نظام بوده است!
این منطق فریبکارانه، یک نتیجه خطرناکتر نیز دارد: اگر مذاکراتِ منتهی به خسارت محض، «تاکتیک رهبری» است، پس آن فریادهای دلسوزانه رهبر انقلاب مبنی بر «بدبینی به دشمن»، «مذاکره از موضع قدرت» و «مذاکره با آمریکا سمّ است»، چه جایگاهی در این پازل دارد؟ آیا لاریجانی و همفکرانش معتقدند رهبری معظم انقلاب در ظاهر یک سخن میگویند و در باطن تاکتیک دیگری را دنبال میکنند؟
فراموش نکردهایم که تا قبل از خروج آمریکا از برجام، این توافق «شاهکار دیپلماسی» و «فتحالفتوح» دولت روحانی و ظریف بود و عکسهای یادگاریشان در صدر رسانهها قرار داشت. اما به محض آنکه اصل ماجرا مشخص و پوچ بودن وعدههای طرف غربی آشکار شد، ناگهان به یاد آوردند که همه چیز «با نظر رهبری» بوده است.
نکته تأسفبارتر آنکه این روایت مسموم از سوی برخی رسانههای مدعی اصولگرایی نیز در حال تئوریزه شدن است. روزنامه جوان، ارگان رسانهای سپاه و روزنامه خراسان، همسو با رئیس مجلس، با برجستهسازی و تحلیل مثبت از این نگاه، عملاً در حال تکمیل پازل جریان سازش هستند. این رسانهها با تعریف و تمجید از سخنان لاریجانی به این تحریف راهبردی لباس تئوریک میپوشانند.
این اظهارات در شرایطی مطرح میشود که ملت ایران طعم شیرین مقاومت فعال و پاسخ قاطع به دشمن را چشیده است. پیروزی در جنگ ۱۲ روزه نشان داد که آنچه دشمن را به عقبنشینی وادار میکند، نه «تاکتیک مذاکره» به هر قیمت، بلکه «راهبرد مقاومت» و نمایش قدرت بازدارندگی است. حال، جریان سازشکار با سردمداری امثال لاریجانی، که خود از مسببان «عقبنشینیهای غیرتاکتیکی» و خسارتبار گذشته بودهاند، تلاش دارد با انتساب تمام فراز و نشیبها به رهبری، هم کارنامه سیاه خود را پاک کند و هم به صورت تلویحی، این پیام را به دشمن مخابره کند که «مقاومت» نیز تنها یک تاکتیک موقتی است و راه برای بازگشت به میز مذاکره و امتیازدهی باز است.
جریان مؤمن و انقلابی باید هوشیار باشد. وفاق ملی حول محور «مقاومت» و «قدرت» شکل میگیرد، نه حول محور «شیادی سیاسی» و تحریف مواضع رهبری. جهاد تبیین امروز، بیش از هر زمان دیگری، نیازمند افشای این چهرهها و نیات پنهان آنهاست تا مبادا کام ملت از حلاوت پیروزیهای میدانی، با زهر دیپلماسی التماسی تلخ شود.
انتهای پیام/

لینک کوتاه »
http://rajanews.com/node/385801
لینک کوتاه کپی شد