هم اکنون عضو شبکه تلگرام رجانیوز شوید
جمعه، 23 خرداد 1404
ساعت 02:11
به روز شده در :

 

 

 

رجانیوز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

 

چهارشنبه 21 خرداد 1404 ساعت 03:14
چهارشنبه 21 خرداد 1404 16:14 ساعت
2025-6-11 03:14:28
شناسه خبر : 385529
صبح امروز رهبر معظم انقلاب به مناسبت عید غدیر خم و ولادت امام هادی(سلام الله علیه) با نمایندگان مجلس شورای اسلامی دیدار کردند.
صبح امروز رهبر معظم انقلاب به مناسبت عید غدیر خم و ولادت امام هادی(سلام الله علیه) با نمایندگان مجلس شورای اسلامی دیدار کردند.
گروه معارف-رجانیوز: بیانات صبح امروز رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار با نمایندگان مجلس شورای اسلامی به شرح زیر است: 
 
بسم الله الرّحمن الرّحیم
 
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
 
خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز، نمایندگان ملّت بزرگ و عزیز ایران در مجلس شورای اسلامی. اوّلاً عید غدیر را تبریک عرض میکنم؛ حقیقتاً عید بزرگی است برای همه‌ی عالم اسلام. مضامینی که در واقعه‌ی غدیر باید مورد توجّه قرار بگیرد، مضامین خیلی وسیعی است که به معرفت اسلام منتهی میشود. صرفاً این نیست که امیرالمؤمنین را به ولایت منصوب کردند؛ مفاهیم مهمّ دیگری هم در ذیلش هست. همچنین، ولادت حضرت هادی (سلام الله علیه) را تبریک عرض میکنم.
 
در مورد مجلس محترم و معظّم شورای اسلامی مطالب زیادی گفته شده؛ ما گفته‌ایم، دیگران گفته‌اند و حالا هم که بحمدالله با این گزارش مبسوط جناب آقای قالیباف ــ که ریاست ایشان را هم تبریک میگوییم ــ در واقع، همه یا بسیاری از حرفهای لازم گفته شده و در این بیان و در بیانات دیگر وجود داشته. بنده هم چند جمله‌ای را عرض میکنم.
 
شأن مجلس، جایگاه مجلس، به خاطر شأن قانون است. آن چیزی که مجلس قانونگذاری را ارزش میبخشد و جایگاه معزّزی و معظّمی برای او قرار میدهد، مسئله‌ی قانونگذاری است؛ چون قانون مایه‌ی اصلیِ زندگیِ اجتماعی است. شرطِ الزامیِ زندگیِ اجتماعی و حیاتِ اجتماعی قانون است؛ این کار را مجلس میکند و اهمّیّت مجلس عمدتاً از این جهت است.
 
البتّه قانون خیلی اهمّیّت دارد، منتها از نظر اعتبار عقلائی آن قانونی بیشتر معتبر است که متّکی به خرد جمعی باشد. قانونهایی در طول تاریخ بوده و هست که قانون بوده، بعضی‌هایش خوب هم بوده، بد هم نبوده، امّا از مغز یک نفر صادر شده؛ «یاسای چنگیزی» معروف است. قانونهای خیلی معتبر قوی‌ای وضع شده و مردم بر طبق آن عمل کردند، منتها از نظر عقلا این قانونی که از مغز یک انسان ناشی میشود ارزش آن قانونی را که با خرد جمعی به وجود می‌آید، ندارد. حالا اگر آن خرد جمعی یک امتیاز دیگر هم داشته باشد و آن اینکه آن مجموعه‌ای که نشسته‌اند این قانون را تنظیم کرده‌اند ــ صاحبان خرد ــ نماینده‌ی یک ملّت باشند، یعنی در واقع یک ملّت است که دارد قانون میگذارد؛ طبعاً اعتبار این خیلی بالا میرود. اعتبار حقوقی مجلس قانون‌گذاری متّکی به این است؛ اوّلاً قانونگذار است، ثانیاً قانونگذاری‌اش ناشی از خرد جمعی است، ثالثاً این مجموعه منتخب یک ملّت است؛ ملّت نشسته‌اند فکر کرده‌اند، این جمع را انتخاب کرده‌اند، با اکثریّت [آراء] فرستاده‌اند مجلس.
 
خب، این شأن حقوقی مجلس قانونگذاری است؛ لکن در کنار این شأن حقوقی، یک آزمونگاه دیگر هم وجود دارد که آن را هم باید محاسبه کرد و آن عبارت است از شأن حقیقی و وزن حقیقی مجلس. خیلی خب، حالا فهمیدیم که مجالس قانونگذاری دموکراسی‌های دنیا این اعتبار را از نظر عقلا دارند، منتها آیا وزن حقیقی این مجالس یکسان است؟ از لحاظ حقوقی مثل هم هستند، امّا از لحاظ حقیقی یکسانند؟ نه، آن مجلسی که متّکی باشد به وحی، به دین، متّکی باشد به انسانهای پاک‌دست، انسانهای مؤمن، پرهیزکار، آن مجلس یکسان نیست با مجلسی که متشکّل از انسانهای لااُبالی است؛ حالا به هر دلیلی در کشور خودشان انتخاب شده‌اند، منتها یک انسان والا نیستند، یک انسان برجسته نیستند، یک انسانی که آدم بتواند در مسئله‌ی شخصی به آنها اطمینان بکند نیستند، چه برسد به مسئله‌ی اجتماعی و عمومی. مجلسی که متشکّل از این‌جور انسانها است، وزن حقیقی‌اش با آن مجلسی که متشکّل از انسانهای پرهیزکار و والا است از زمین تا آسمان فرق دارد. یا فرض بفرمایید مجلسی که همّش و همّتش متوجّه به این است که به عدالت خدمت بشود، از تضعیف ضعفا و از فشار بر مستضعفین بشدّت اجتناب داشته باشد و جلوی آن بِایستد، این مجلس یکسان نیست با آن مجلسی که کارش کمک به ظلم است، کمک به تبعیض است، کمک به فاصله‌ی طبقاتی است، کمک به آزاردهندگان به افراد بشر است، مثلاً کمک به قاتلین غزّه است؛ اینها یکسان نیستند.
 
بنابراین، غیر از وزن و ملاک حقوقی که در همه‌ی مجالس وجود دارد و همه‌ی مجالس را در سطح عالی می‌نشاند، ما یک معیار دیگری و یک ملاک دیگری داریم که آن عبارت است از وزن حقیقی که این در یک جاهایی هست، در یک جاهایی نیست. با این دید که نگاه کنیم، آن‌وقت معلوم میشود که جایگاه مجلس شورای اسلامی در نظام جمهوری اسلامی کجا است؛ من این را میخواهم بگویم. شأن و جایگاه شما به عنوان نماینده‌ی مجلس شورای اسلامی در ایران اسلامی، در این دنیایی که ما داریم مشاهده میکنیم بی‌نظیر است. شما «مجلس شورای اسلامی» هستید. امام (رضوان الله علیه) روی کلمه‌ی «اسلامی» تأکید کردند. در دوره‌ی اوّل که ما نماینده بودیم، بعضی‌ها همان وقت چیز دیگری میگفتند، امام گفتند نخیر، «مجلس شورای اسلامی». پس شأن مجلس شورای اسلامی خیلی بالا است؛ یعنی در مقام مقایسه میان این مجلس و مجالس دیگری که امروز در دنیا مشاهده میکنید، ما نمیتوانیم بی‌تفاوت بمانیم از امتیازاتی که این مجلسِ موجود در کشور ما دارد. از اوّل انقلاب تا حالا، این مجلس شکلهای گوناگونی و گرایشهای سیاسی گوناگونی داشته ــ در این تردیدی نیست؛ همه‌ی دوره‌ها یکسان نبودند ــ امّا مجموعاً وقتی نگاه میکنیم، این مجلس با مجالس دیگر فرق میدارد؛ این مجلس، مجلس برجسته‌ای است، مجلس ممتازی است. احترامی که ما برای مجلس شورای اسلامی قائلیم ناشی از این است که علاوه بر آن وزن حقوقی، وزن حقیقی [دارد]. احترامی که برای نماینده قائل میشویم به خاطر این است که جزو این مجموعه‌ی باارزش و ارجمند محسوب میشود. خب، لذاست که از قول امام (رضوان الله علیه) نقل شد که مجلس عصاره‌ی فضایل ملّت است؛ یعنی به معنای واقعی کلمه مجلسی که این‌جور رشد پیدا میکند، این‌جور دارای منشأ است، این مجلس طبعاً عصاره‌ی فضایل یک ملّت محسوب میشود و ارزشش ارزش بسیار والا و بالایی است.
 
من به نظرم این‌جور میرسد که اگر ما به لوازم مندرج و محتوای واقعی این مجلس نگاه کنیم، مجلسْ عبادتگاه است؛ این مجلس شما مسجد است و به معنای واقعی کلمه محلّ عبادت است. شما که می‌نشینید فکر میکنید، زحمت میکشید، کار میکنید، همین کارهایی را که حالا آقای دکتر قالیباف بیان کردند انجام میدهید، دنبال میکنید، قانون را خوب میگذارید و غیره، هر کدامِ اینها یک عبادت است. پس مجلس شد مسجد و مصداق «لَمَسجِدٌ اُسِّسَ عَلَى التَّقوىٰ‌ مِن اَوَّلِ یَومٍ اَحَقُّ اَن تَقومَ فیهِ فیهِ رِجالٌ یُحِبّونَ اَن یَتَطَهَّروا»؛ مصداق این آیه است. اهمّیّت مجلس شورای اسلامی این است. بنده با این نگاه به مجلس نگاه میکنم و مجلس را با این تعریف می‌شناسم.
 
طبیعت مجلس در جمهوری اسلامی طبیعت شریفی است، طبیعت پاکیزه‌ای است و در بین مجالس قانونگذاری دنیا بی‌نظیر است؛ این نگاه ما است. منتها یک نکته‌ای اینجا وجود دارد؛ آن نکته این است که ما این طبیعت را در مصداقهای متعدّدِ این مجلس حفظ کنیم و نگه داریم؛ یعنی چون بنا شد «اُسِّسَ عَلَى التَّقوىٰ» باشد، تقوا را در مجلس محفوظ نگه داریم؛ [چون] بنا شد عبادتگاه باشد و در عبادت اخلاص لازم است، اخلاص را نگه داریم که من [دراین‌باره] چند نکته را یادداشت کرده‌ام که عرض میکنم. این باید باشد، اینها باید نگه داشته بشود؛ یعنی شرافت مجلس شورای اسلامی، با این بیانی که عرض کردیم، یک امرِ به هر صورت دارای بقا و دوام نیست؛ این را باید نگه داشت، باید به این صورت حفظش کرد، باید به این صورت اداره‌اش کرد؛ وَالّا برصیصای عابد هم یک وقت از آن مقام عبادت نزول میکند: کَمَثَلِ الکَلبِ اِن تَحمِل عَلَیهِ یَلهَث اَو تَترُکهُ یَلهَث‌؛ این‌جوری میشود. باید نگهش دارید، باید حفظش کنید.
 
چه کسی باید حفظ بکند؟ شما؛ شما باید حفظ کنید، خود نمایندگان مجلس بایستی این شأن را نگه دارند. ما از بیرون باید به مجلس احترام کنیم و البتّه میکنیم ان‌شاء‌الله ــ یعنی همه باید به مجلس احترام کنند ــ امّا در درون مجلس چه کسی باید آن حقیقت، آن طبیعت، آن شرافت، آن نزاهت را که در مجلس شورای اسلامی وجود دارد، حفظ کند؟ نماینده‌ی حاضر در مجلس؛ آنها هستند [که باید حفظ کنند]. لذا رفتار شما خیلی مهم است، برخوردتان خیلی مهم است. لذا برای مجلس یک بایدونباید‌هایی هست. حالا در این سالهای متمادی هر مجلسی که تشکیل شده، بنده یک چند کلمه‌ای، چند سطری، چند صفحه‌ای به عنوان پیشنهاد و به عنوان عرض عقیده بیان کرده‌ام که در خدمت آقایان هست. بایدونبایدهایی هست که باید اینها را رعایت کرد؛ چیزهایی را هم خود شماها گفته‌اید، دیگران گفته‌اند، من هم حالا چند مطلب را یادداشت کرده‌ام که عرض میکنم.
 
اوّلین مطلب از این بایدونباید‌ها این است که نماینده باید خودش را پاسخگو بداند؛ در مقابل چه کسی؟ در مقابل خدا و در مقابل قانون؛ یعنی هر اقدامی که میخواهید بکنید، احساس کنید که یک داوری وجود دارد که راجع به این از شما سؤال خواهد کرد؛ [خودتان را] پاسخگو باید بدانید. لازمه‌ی پاسخگو دانستن چیست؟ این است که در کارهایی که در مجلس میکنید، رأیی که به فلان قانون میدهید، رأیی که به فلان قانون نمیدهید، در این رأی دادن و ندادن، اغراض شخصی دخالت پیدا نکند. واقعاً نگاه کنید، با تشخیص، با دقّت، ببینید مصلحت چیست، آنچه خدای متعال را راضی میکند چیست، طبق آن رأی بدهید؛ اغراض شخصی دخالت [پیدا نکند]. لازمه‌ی اوّلِ پاسخگو بودن این است که انسان اغراض و مقاصد شخصی را دخالت ندهد؛ به تعبیر رایج این روزها که ظاهراً برگرفته‌ی از تعبیر فرنگی است، «تعارض منافع»؛ تسلیم «تعارض منافع» نشوید.
 
یک نکته‌ی دیگر این است که نماینده به تأثیر سخن خود و اقدام خود و تصمیم خود در فضای عمومی کشور واقف باشد. شما قبل از اینکه نماینده بشوید مثلاً معلّم بودید، پزشک بودید، کاسب بودید، طلبه بودید، فرض کنید که مشغول کارهای گوناگون بودید، ممکن بود نظری داشته باشید، حرفی بزنید که این‌قدر انعکاسی نداشت، این‌قدر تأثیری نداشت؛ امّا همین شما وقتی در این منبر قرار گرفتید ــ منبر مجلس ــ حرف شما آن‌وقت دیگر دارای تأثیر است. یک عدّه‌ای از حرف شما یک برداشتی میکنند ــ همه که پرهیزکار و باتقوا نیستند؛ بعضی هم هستند که بی‌تقوایند ــ و بر طبق خواست خودشان از آن حرف یک استفاده‌ی سوئی میکنند به ضرر کشور، به ضرر نظام، به ضرر دولت، به ضرر منافع ملّی؛ باید مراقب حرف زدن بود.
 
این حرف و سخنی که شما در منبر مجلس بیان میکنید باید در محیط جامعه امید بیافریند، آرامش بیافریند. البتّه خوشبختانه حالا چندی است که مجلس این حالت را دارد؛ سابقها، در یک برهه‌ای از زمان، بلندگوی مجلس را که انسان باز میکرد، از درونش دعوا و اختلاف و مانند اینها بیرون می‌آمد؛ حالا بحمدالله این‌جور نیست، مجلس اختلاف‌برانگیز نیست و تا حدود زیادی واقعاً آرامش‌بخش است؛ این مهم است. آنچه در مجلس گفته میشود و از زبان نماینده صادر میشود، نشانه‌ی عقلانیّت مجلس باشد، نشان‌دهنده‌ی این باشد که از روی فکر دارد کار میشود و صحبت میشود؛ مستمع این تلقّی را پیدا کند؛ این خیلی تأثیر میگذارد. نشان‌دهنده‌ی پایبندی به اصول انقلاب باشد. خیال نکنیم که خوشایند زید و عمروی که در خانه‌های خودشان در فلان گوشه‌ی دنیا نشسته‌اند، باید روی حرف ما تأثیر داشته باشد؛ نه، ما اصولی داریم، آرمانهایی داریم، تکالیف مسجّلی داریم که پایبندی به اینها در بیانات نمایندگان محترم باید نشان داده بشود.
 
نشانه‌ی عزم و اقتدار باشد، بخصوص در فضای خارجی؛ یعنی شما باید جوری حرف بزنید که نشانه‌ی عزم باشد، نشانه‌ی اقتدار باشد، نشانه‌ی این باشد که ملّت ــ که شما نماینده‌اش هستید ــ دارای عزم است، دارای اراده است، اراده‌ی ملّی اراده‌ی محکمی است، دارای اقتدار است. این خلاف واقع هم نیست، واقع قضیّه هم همین است؛ ملّت ما واقعاً ملّتی است عازم، جازم. شما کدام ملّت را سراغ دارید که در مقابل قدرتهایی مثل اینهایی که حالا در دنیا مشغول یاوه‌گویی و تحمیل و به این و آن دستور دادن هستند، بِایستد و سینه سپر کند و حرف خودش را محکم و صریح و روشن بزند؟ غیر از ملّت ما، کمتر ملّتی این‌جوری هستند. اروپایی‌ها در مقابل بعضی از چیزها به خودشان لرزیدند، ملّت ما نه؛ ملّت ما محکم بر سر مواضع خودش می‌ایستد. این‌همه علیه امام تبلیغات کردند و به طور دائم میکنند، در روز رحلت امام، شما می‌بینید مردم بعد از چهل و چند سال چه ‌کار میکنند! این‌همه علیه انقلاب حرف زدند، شما روز بیست‌ودوّم بهمن در سرما و در آن شرایط می‌بینید مردم چه جوری و با چه وضعی می‌آیند در خیابان! این نشان‌دهنده‌ی اقتدار است، نشان‌دهنده‌ی اراده‌ی قوی است؛ این باید منعکس بشود؛ این باید در بیان شما، در اقدام شما، در تصمیم‌گیری شما، در رد و قبول شما نسبت به قانون و یا نسبت به اشخاص نشان‌ داده بشود. من البتّه تا حدود زیادی میبینم و آثار این خصوصیّات را در مجلس مشاهده میکنم؛ تا آن حدّی که حالا میتوانم اطّلاع پیدا کنم، بحمدالله خوب است؛ روی اینها تکیه کنید، اینها مسائل مهمّی هستند.
 
یک بایدِ دیگر مسئله‌ی انسجام ملّی است. انسجام ملّی امروز از همیشه لازم‌تر است؛ همیشه لازم بوده، امّا امروز بیشتر از همیشه. اختلاف، اختلافِ یقه‌گیری، همیشه به ضرر است؛ ولو این یقه‌گیری مثلاً فرض کنید که به خاطر مسئله‌ی شخصی هم نباشد، امّا اینکه ما اختلافات سلیقه‌ای و سیاسی و کاری و مانند اینهای خودمان را به شکل دعوا و به شکل اختلاف مطرح کنیم، این همیشه مضر است، امروز از همیشه مضرتر است. من مکرّر عرض کرده‌ام که از کشور باید در مسائل اساسی صدای واحد بیرون بیاید، باید ید واحده باشند؛ ملّت ما و مجموعه‌ی ما، مجموعه‌ی سیاسی ما، مجموعه‌ی مدیریّتی کشور باید ید واحده باشند. زمینه هم فراهم است. خوشبختانه رؤسای قوا دیدارهای خوبی دارند. بنده در بعضی از دولتها اصرار میکردم، تأکید میکردم که جلسه کنید با هم، بنشینید مسائلتان را با هم حل کنید، به جای پشت بلندگو ــ که علیه هم حرف میزنید ــ داخلِ مجلسِ خصوصی با هم حرف بزنید، سختشان بود؛ حالا بحمدالله می‌نشینند با هم صحبت میکنند، مسائلشان را مطرح میکنند، مشکلات را میخواهند با هم حل کنند. الان از این جهت زمینه آماده است و یک همگرایی نسبی‌ای بحمدالله در بین قوا وجود دارد؛ این حفظ بشود؛ این حفظ بشود، جبهه‌بندی نشود و این‌جور نباشد که بلندگوی مجلس، اختلاف را نشان بدهد که خب الحمدلله این‌جور هم نیست. حالا اینها در واقع، کلّیّات نصایح ما و عرایض ما است؛ یک چیزهای جزئیِ مصداقی هم وجود دارد که من سه چهار مورد را یادداشت کرده‌ام که عرض بکنم.
 
یک مسئله، مسئله‌ی برنامه‌ی هفتم است. شروع برنامه‌ی هفتم تقریباً با شروع این مجلس هماهنگ و هم‌زمان بود؛ این یک فرصت است. برنامه‌های قبلی ــ خب این برنامه‌ی هفتم است؛ یعنی چه؟ یعنی قبلش شش برنامه داشتیم ــ حدّاکثر حدوداً ۳۵ درصد تحقّق پیدا کرده؛ خب این یعنی چه؟ یعنی برنامه‌ریزان از دولت، از مجلس ــ چون برنامه‌ها را مجلس تصویب میکند دیگر ــ بنشینند ساعتها وقت مصرف کنند، این‌همه منبع انسانی و منبع مالی صرف بشود، یک برنامه‌ بیاید بیرون، بعد به این برنامه عمل نشود! شما بروید تاکسی بگیرید، پول زیادی بدهید، خودتان را برسانید به مطب دکتر، آنجا یک ساعت یا دو ساعت منتظر بنشینید تا نوبتتان بشود، بعد بروید پیش دکتر، دکتر یک نسخه‌ای بنویسد، شما هم بیایید بیرون نسخه را پاره کنید بریزید دور! این چقدر عاقلانه است؟ نباید کاری کنیم که برنامه ۳۵ درصد عمل بشود، [بلکه] برنامه باید ۱۰۰ درصد عمل بشود. حالا اگر مثلاً یک خُرده کوتاهی‌ای وجود داشته باشد ــ که معمولاً کوتاهی داریم ــ ۹۵ درصد یا ۹۰ درصد [باشد]، امّا برنامه باید عمل بشود. این را شما دنبال کنید. حالا در صحبتهای آقای قالیباف هم بود، منتها باید جدّاً اقدام کنید. برنامه، برنامه است، احتیاج دارد به قانون؛ اجرای بندبندِ برنامه قانون لازم دارد. ببینید هر جا برای اجرای برنامه قانون کم دارید و لازم دارید، به شکل صحیحی ان‌شاءالله قانونگذاری بشود.
 
مسئله‌ی دوّم مسئله‌ی تنقیح قوانین است. بنده مکرّر روی مسئله‌ی تنقیح قوانین بحث کرده‌ام، صحبت کرده‌ام؛ حالا هم بیرون، آقایان ــ آقای قالیباف و دوستانشان ــ یک صفحه‌ای را به ما نشان دادند، [در مورد] کارهایی که برای تنقیح قوانین دارد انجام میگیرد. از جمله، مثلاً فرض کنید قوانین نامعتبر در زمینه‌ی محیط‌زیست را استخراج کرده‌اند، اینجا نوشته‌اند؛ قوانین نامعتبر در چند زمینه را استخراج کرده‌اند. اخیراً هم از برنامه‌ی هوش مصنوعی و وسایل الکترونیکی و مانند این چیزها میخواهند استفاده کنند برای اینکه این کار انجام بگیرد؛ برای من شرح دادند. من به آن برادرانی که آنجا توضیح میدادند گفتم که اینها همه‌‌ مقدّمه است، اینها همه مقدّمات تنقیح قوانین است، اینها تنقیح قوانین نیست؛ اگر چنانچه این مقدّمات را درست به کار بگیرید و بروید در دل قضیّه، تنقیح قوانین میشود. یک گزارشی به من داده‌اند ــ که البتّه آقای قالیباف مناقشه میکنند در این گزارش ما، میگویند لابد اطّلاع ندارند ــ که میگوید از پنجاه عنوانی که برای تنقیح قوانین در نظر گرفته شده، یک عنوان تصویب شده، ۴۹ عنوانِ دیگر باقی مانده! آنچه حالا گزارش ما [میگوید این است]؛ ان‌شاءالله که این گزارش خلاف است؛ ایشان معتقدند که این گزارش، گزارش دقیقی نیست؛ ان‌شاءالله که دقیق نباشد؛ ولی اگر باشد، این درست نیست. تنقیح قوانین خیلی مهم است و فوایدی که ایشان برای تنقیح قوانین ذکر کردند، همین فواید در ذهن ما هم بوده که این‌قدر تأکید کردیم.
 
موضوع سوّم مسئله‌ی حضور نمایندگان است. من یک بار در یک مجلسی که نمایندگان یکی از مجالس دوره‌های گذشته اینجا جمع شده بودند، یک جمله‌ای گفتم که البتّه مایل نیستم نسبت به این مجلس بگویم آن مطلب را، لکن به آنها این‌جور گفتم؛ گفتم من وقتی تصویر جلسه‌ی عمومی مجلس را در تلویزیون میبینم، از مردم خجالت میکشم، چون خیلی از صندلی‌ها خالی است. این مهم است؛ حضور در صحن مجلس و حضور در کمیسیون‌ها لازم است؛ این یک لزوم. لزوم دوّم، آمادگی است؛ یعنی شما پیش‌مطالعه کنید. خدا رحمت کند مرحوم آقای اختری را! ایشان [وقتی] که نماینده‌ی مجلس بود، به من گفت ــ به نظرم گفت چند ساعت ــ من قبل از مجلس مطالعه میکنم؛ میگفت [در مورد] این قانونی که امروز بنا است مطرح بشود، من چند ساعت می‌نشینم مطالعه میکنم، اطرافش را می‌سنجم یا احیاناً مثلاً با کارشناس مطرح میکنم. این‌جوری باید باشد؛ یعنی مجلس یک کار اساسی است. این‌جور نیست که یک کار فرعی در کنار کارهای دیگر باشد؛ نه، کار اصلی برای نماینده در این چهار سال است. کار اصلی این است؛ باید در کمیسیون‌ها و در صحن مجلس با آمادگی کامل و با مطالعه وارد شد. این هم یک توصیه.
 
یک توصیه‌ی دیگر مسئله‌ی همکاری با دولت است. خب همکاری یک عرض عریضی و یک دامنه‌ی وسیعی دارد. یکی از انواع همکاری‌ها با دولت این است که مسئولین دولتی را با تکثیر سؤال، تکثیر احضار به مجلس، مشغول نباید کرد. دولتی‌ها ــ نه‌فقط این دولت؛ البتّه این دولت هم به من شکایت کردند، امّا دولتهای قبلی خیلی بیشتر ــ آمدند آمار دادند به ما که در این فاصله این تعداد سؤال انجام گرفته! یک تعداد خیلی زیاد؛ در حالی ‌که همه‌ی این سؤالها لازم نیست، همه‌ی احضارها لازم نیست؛ وزیر را احضار کنیم به کمیسیون، مدّتی ــ دو ساعت، سه ساعت، بیشتر ــ وقتش‌ گرفته بشود. یک مقدار اینها را کاهش بدهید؛ یعنی یک مصداق همکاری با دولت این است؛ به حدّاقل اکتفا بشود. یا این تحقیق‌وتفحّص‌هایی که گاهی انجام میگیرد، که حالا به عنوان نظارت مجلس است؛ یعنی حقّاً و انصافاً مجلس حقّ تحقیق و تفحّص دارد، منتها در کجا، با چه رویکردی، از چه انگیزه‌ای؟ آخر یک وقت هست که یک منبع رسمی معتبری یک گزارشی از یک دستگاهی به ما میدهد که مجبوریم برویم تحقیق و تفحّص کنیم؛ یک وقت هست که نه، یک منبع موثّق آن‌چنانی نیست، یک گزارشی رسیده از یک جایی؛ اینجا، هم مجلس گرفتار میشود، هم آن دستگاه گرفتار میشود. پس بنابراین، یک توصیه‌ی دیگر ما هم این است که این تحقیق‌وتفحّص‌ها را و سؤالها و این احضارها و مانند اینها را هر چه ممکن است به حدّ لازم [کاهش دهید]. البتّه بنده برای مجلس این حق را به طور جدّی قائلم، منتها در حدّ‌ لازم؛ بیشتر از حدّ‌ لازم انجام نگیرد.
 
یک مسئله‌ی دیگر مسئله‌ی لوایح اقتصادی است که من چند بار این را به مجلس سفارش کرده‌ام. دست‌کاری لوایح اقتصادی محدود باید باشد؛ زیاد دست‌کاری نباید کرد. یک لایحه‌ی اقتصادی است، یک اوّلی دارد، یک آخری دارد، یک مجموعه‌ای دارد، یک پیکره‌ای دارد، یک شاکله‌ای دارد که این را وقتی زیاد شما دست‌کاری کردید و از این شاکله افتاد، از اثر می‌افتد؛ آن‌وقت، وقتی که عمل کردند، به نتیجه نمیرسد و مسئولیّتها لُوث میشود. دولت میگوید که اگر آن طرحی را که من داده بودم، مجلس به من برمیگرداند و تصویب میکرد، نتیجه میداد؛ می‌افتد گردن مجلس، مجلس هم جور دیگری جواب میدهد! این[جوری] نمیشود. به نظر من هر چه ممکن است، در لوایح اقتصادی دست‌کاری کمتری در لایحه صورت بگیرد.
 
در [خصوص] بودجه هم، حالا مسئولین محترم دولتی میگویند بودجه‌ی سال آینده را میخواهند عملیّاتی تنظیم کنند. قبلاً هم مکرّر گفته میشد «بودجه‌ی عملیّاتی»؛ حتّی میگفتند بودجه‌ای که تنظیم کردیم بودجه‌ی عملیّاتی است، بعد معلوم میشد نه، عملیّاتی نیست، هزینه‌محور است. «بودجه‌ی عملیّاتی» یعنی هزینه ـ فایده؛ آن مقداری که هزینه میشود، در قبالش عمل و فایده وجود داشته باشد؛ این بودجه‌ی عملیّاتی است. حالا بودجه را که دولت تنظیم میکند و به مجلس میدهد، شاکله‌ی بودجه محفوظ بماند؛ نه اینکه دست نخورد؛ چرا، بالاخره یک جاهایی هست که مجلس ایراد دارد، حق هم دارد، باید اصلاح کند؛ امّا آن شاکله و آن پیکره‌ی کلّی بودجه دست نخورد. ثانیاً منابع غیر واقعی در بودجه داخل نشود؛ یکی از مشکلات ما این بوده. هزینه‌ها غالباً واقعی است، هزینه‌ها غالباً تخلّف پیدا نمیکند، امّا منابع و درآمدها خیلی اوقات غیر واقعی است. در بودجه‌های سالهای مختلف می‌بینیم دیگر: دولت از فروش فلان چیز این‌قدر درآمد داشته باشد! [در حالی که] چنین فروشی اصلاً نه امکان دارد، نه وجود دارد. در بودجه، منابع را واقعی کنند؛ این هم یک توصیه‌ی دیگر که عرض کردیم.
 
نکته‌ی آخر که بنده هم گفته‌ام، قبلاً هم بارها گفته شده، این است که مجلس مشی انقلابی باید داشته باشد. مجلس، مجلس انقلاب است، مشی انقلابی باید داشته باشد. منتها در فهم «انقلابیگری» مراقب باشید خطا صورت نگیرد. انقلابیگری فقط سروصدا کردن نیست؛ «انقلابیگری» یعنی حرکت در سمت آرمانها؛ پایه‌ی اوّل انقلابیگری این است؛ یعنی ما فراموش نکنیم برای چه انقلاب شده. خیلی از شما جوانها ــ که بحمدالله مجلس هم مجلس نسبتاً جوانی است ــ در دوره‌ی انقلاب نبودید، در دوره‌ی مبارزات نبودید، نهضت را ندیده‌اید. اهداف نهضت چه بوده؟ خب در بیانات امام نگاه کنید، معلوم میشود؛ در شعارهای انقلاب ملاحظه کنید، معلوم میشود؛ در آرمانهایی که برای انقلاب ذکر شده ملاحظه کنید، معلوم میشود. از آرمانهای انقلاب تخطّی صورت نگیرد؛ اوّل‌پایه‌ی انقلابیگری این است. بعد هم شجاعت در ابراز عقیده؛ این انقلابیگری است؛ یعنی آن عقیده را صریح بیان کنند، با صراحت، با بیان درست، محترمانه عقیده گفته بشود.
 
یکی از ارکان انقلابیگری این است که در محاسبات کاری، اغراض شخصی مطلقاً کنار برود. مثلاً فرض کنید از لحاظ برخوردها یا از لحاظ سلیقه‌ی سیاسی، از یکی آدم خوشش می‌آید، از یکی آدم خوشش نمی‌آید؛ اینها را بگذاریم کنار. در محاسباتی که برای کار انجام میگیرد، مسائل شخصی و خودی و سلایق شخصی و مانند اینها کنار گذاشته بشود؛ این انقلابیگری است. بعد هم خدا را در نظر داشتن، خود را در محضر خدا دیدن. امام (رضوان الله علیه) با همان بیان مختصر گفتند «عالم محضر خدا است»؛ «محضر» یعنی محلّ حضور. همه‌ی این عالم وجود، محلّ حضور خدای متعال است. الان که من و شما داریم حرف میزنیم، در محضر الهی داریم حرف میزنیم؛ بدانیم چه داریم میگوییم، رضای خدا را در نظر بگیریم، آنچه خدای متعال از ما خواسته و موجب رضای الهی است، آن را در نظر بگیریم؛ انقلابیگری اینها است.
 
بعد هم در مواضع انقلاب، قاطعانه و با شجاعت و با صراحت حرف زدن، بیان کردن، تصمیم‌گیری کردن. در فلان نقطه‌ی عالم، یک نابخردی یک حرفی میزند، به جمهوری اسلامی تهمتی میزند که در دنیا منتشر میشود؛ مجلس اینجا یکپارچه، قوی، محکم پاسخ بدهد. گاهی اوقات لازم است جمع نمایندگان پاسخ بدهند؛ گاهی یک نماینده، دو نماینده یا مثلاً فرض کنید که نماینده‌ی مربوط به کمیسیون سیاسی لازم است که موضع بگیرد و پاسخ بدهد؛ موضع بگیرد پاسخ بدهد؛ ملاحظه نکنند. انقلابیگری اینها است. دیگر حالا اینکه از منبرِ باعظمتِ مجلس یک جوری استفاده بشود که حالا مثلاً‌ فرض کنید از آن اهانت و مانند این دربیاید، خیلی مطلوب نیست.
 
به هر حال، از خدای متعال برای همه‌ی شماها توفیق و هدایت الهی را مسئلت میکنیم و امیدواریم که به خاطر زحماتی که میکشید مأجور باشید و خدای متعال به شما کمک کند تا بتوانید این دوره را به بهترین وجهی ان‌شاءالله به پایان برسانید و در آنجایی که باید حضور داشته باشید، حضور داشته باشید و خدای متعال عمر طولانی، موفّق و همراه با خدمت ان‌شاءالله به همه‌ی شماها عنایت کند.
 
والسّلام علیکم و رحمة‌الله و‌ برکاته


1
پسندیدم

-