هم اکنون عضو شبکه تلگرام رجانیوز شوید
چهارشنبه، 10 ارديبهشت 1404
ساعت 11:21
به روز شده در :

 

 

 

رجانیوز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

 

شنبه 25 ارديبهشت 1395 ساعت 00:43
شنبه 25 ارديبهشت 1395 03:39 ساعت
2016-5-14 00:43:34
شناسه خبر : 241807
شاید نقطه مشترک همه این شرکتها موضوع حفاری و دکل های نفتی است. به گونه ای که برخی معتقدند بخش عمده رویدادهای تجاری صنعت حفاری در دفتر جناب میرمعزی کليد مي‌خورد. جالب اینجاست که ایشان تقریبا در هیات مدیره چندین مجموعه رقیب در صنعت حفاری عضویت دارد. آقای میرمعزی از يکطرف رئيس هیات مدیره تاسیسات دریایی است و باید حافظ منافع این قشر از خانواده بزرگ صنعت نفت باشد و در همان حال به عنوان عضو هیات مدیره شرکت های انرژی پاسارگاد و حفاری استوان کیش باید حافظ منافع شرکت هایی باشد که رقیب جدی تاسیسات دریایی  محسوب می شوند!
شاید نقطه مشترک همه این شرکتها موضوع حفاری و دکل های نفتی است. به گونه ای که برخی معتقدند بخش عمده رویدادهای تجاری صنعت حفاری در دفتر جناب میرمعزی کليد مي‌خورد. جالب اینجاست که ایشان تقریبا در هیات مدیره چندین مجموعه رقیب در صنعت حفاری عضویت دارد. آقای میرمعزی از يکطرف رئيس هیات مدیره تاسیسات دریایی است و باید حافظ منافع این قشر از خانواده بزرگ صنعت نفت باشد و در همان حال به عنوان عضو هیات مدیره شرکت های انرژی پاسارگاد و حفاری استوان کیش باید حافظ منافع شرکت هایی باشد که رقیب جدی تاسیسات دریایی محسوب می شوند!

رضا علیزاده- گروه اقتصادی رجانیوز:

مهدی میرمعزی کیست؟

معاون طرح و توسعه وزارت نفت در سال 77 که دو سال بعد قائم مقام مديرعامل و نايب رئيس هيات‌مديره شرکت ملي نفت شد و از سال 80 تا 84 با حکم بیژن زنگنه، مديرعامل شرکت ملي نفت ماند. اما این پاسخ ناقص است.

 

میرمعزی یکی از رفقای حلقه یک بیژن زنگنه است که در دولت اصلاحات مدیرعامل شرکت نفت بود و اصلاحیه دوم و الحاقیه های خیانت بار پنجم و ششم قرارداد کرسنت را امضا کرد. گرچه میرمعزی به فساد و خیانت در قرارداد کرسنت محکوم شده (البته با برخی فشارها هنوز این حکم محکومیت ابلاغ و اجرا نشده!)، اما با این وجود تحرکات بسیار گسترده ای در دولت اعتدال رقم زده است. وی که در محافل نفتی به سلطان حفاری یا عالیجانب نفتی کشور مشهور است، در دولت يازدهم (با حمايت زنگنه) پستهاي کليدي غولهاي نفتي را يکي پس از ديگري فتح کرد. ميرمعزي در حال حاضر رئیس شرکت غول پیکر نفتی تاسیسات دریایی (بزرگترين پيمانکار فراساحلي نفت و وابسته به صندوق بازنشستگي نفت) است[i]. پیش از وی سلطانپور و مهدی هاشمی هم بر این شرکت ریاست کرده بودند. همزمان وی رئیس شرکت غول آسای نفتی پتروپارس[ii] و مدیر عامل هلدينگ نفتی گسترش انرژی پاسارگاد و رئیس هیات مدیره شرکت سروش انرژی پایدار است. همچنين ميرمعزي در تاسیس و راهبری چندین شرکت زیرمجموعه نظير «حفاری استوان کیش»، «پتروکاریز امید کیش»  و «بهین انرژی سرآمد» موثر بود.

 

 

شاید نقطه مشترک همه این شرکتها موضوع حفاری و دکل های نفتی است. به گونه ای که برخی معتقدند بخش عمده رویدادهای تجاری صنعت حفاری در دفتر جناب میرمعزی کليد مي‌خورد. جالب اینجاست که ایشان تقریبا در هیات مدیره چندین مجموعه رقیب در صنعت حفاری عضویت دارد. آقای میرمعزی از يکطرف رئيس هیات مدیره تاسیسات دریایی است و باید حافظ منافع این قشر از خانواده بزرگ صنعت نفت باشد و در همان حال به عنوان عضو هیات مدیره شرکت های انرژی پاسارگاد و حفاری استوان کیش باید حافظ منافع شرکت هایی باشد که رقیب جدی تاسیسات دریایی  محسوب می شوند!! این پارادوکس عجیب زمانی نگران کننده تر می شود که در می یابیم هر دو مجموعه در تکاپو و تلاش برای خرید دکل های حفاری به ویژه دکل های دریایی و حضور در پروژه های بزرگ حفاری در خلیج فارس هستند و در تمامی مذاکرات سطح بالای این مجموعه ها در زمینه تامین دکلهای حفاری هم آقای میرمعزی یک پای ثابت جلسات است!

 

خدمت رساني نفتيها به ميرمعزي البته تمامي ندارد. در کنار همه الطاف فوق الذکر، 300 هکتار و 160 هکتار از اراضی منطقه ویژه اقتصادی پارسیان توسط زنگنه در اختیار میرمعزی (به ترتیب شرکتهای انرژی پاسارگاد و سروش انرژی) گذاشته شد تا با سرعت بیشتر سیطره خود بر بخش انرژی کشور را تکمیل کند[iii]. اين همکاري در درجات پايينتر حتي براي کوچکترين معاملات ميرمعزي نيز به چشم ميخورد که نمونه آن در ماجرای خرید سهام پالایشگاه خوزستان توسط ميرمعزي مشاهده شد[iv].

 

ميرمعزي البته علاوه بر نقش ميداني در شرکتهاي نفتي، مسئوليت ريل گذاري آينده نفت و گاز ايران را هم برعهده دارد. وي جزو حلقه اول مشاوران معتمد وزیر محسوب می شود و با حکم بيژن زنگنه عضو کارگروه جنجالي بررسی مدل های جدید قراردادهای نفتی ایران (IPC) است و در اين زمينه نيز با مشاوره شرکتهاي خارجي نقش ايفا مي کند. البته مزيت ديگر اين عضويت، اطلاع يافتن وي از از بسیاری از اتفاقات در حال شکل گیری در صنعت نفت است که می تواند برگ برنده ای برای هر شرکت خصوصي داراي رانت اطلاعاتي باشد.

 

ميرمعزي همچنين عضو اصلی هیات مدیره کلوپ نفت و نیرو است و شرکت ديگر وي به نام بناگستر کرانه - که یک شرکت قدرتمند در حوزه بانکرینگ - اسپانسر اصلی اين کنگره است[v]. گفته مي‌شود کنگره نفت و نيرو در واقع بدل جديد براي شرکت نفت است که فعلا به صورت آرام و خزنده فعاليت مي کند.

 

 

رابطه ميرمعزي و زنگنه بسيار راهبردي تر از آنچيزي است که فکر مي‌شود. مساله فقط دوره کوتاه مدت دولت يازدهم نيست. شواهد حاکيست زنگنه و تيمش خوابهاي بلندي براي بخش انرژي ايران ديده اند. دوره دلالي شبهه برانگيز در قراردادهاي کرسنت و استات اويل به سرآمده و الگوي تغذيه دلالان نفتي نيز در حال بازتعريف در مسيرهاي قانوني است. هدف   البته ثابت است. قرار است مهمترين بخش انرژي کشور در اختيار شرکتهاي رفقا قرار گيرد. اين همان شاه بيت قراردادهاي جديد نفتي IPC است. همان که هشدارهاي دکتر درخشان را به دنبال داشته: «با اين مسير، در آينده شرکت ملي نفت از بين خواهد رفت و توله گرگهاي پرورش يافته در دامان خارجيها عنان نفت را بر عهده ميگيرند»[vi]. شايد اين بخشي از پروژه نفوذ اقتصادي در دوره پسابرجام باشد که رهبري نسبت به آن هشدار داده اند.

 

گرچه برجام در عمل برای عموم مردم و اقتصاد کشور تاثیری نداشته اما واقعا براي برخي موجب طول عمر شده و همچون آفتاب در حال درخشش است. در سایه برجام و روی کارآمدن مجدد رفقا برخی شش نعل در حال جارو کردن شرکتها و فرصتهای اقتصادی هستند و طبیعی است که نور زندگي آنها به خورشید برجام گره خورده باشد.

 


 

آلبوم تصاویر



دیدگاه کاربران

رندان غافل، دزدان جاهل

-