گروه ورزش: قرعهکشی مرحله نهایی فوتبال جام ملتهای آسیا 2016 که در ایام نوروز در خاک استرالیا محل برگزاری این پیکارها انجام پذیرفت، برخلاف آنچه کارلوس کروش میگوید، سرنوشت نامساعدی را برای ما رقم نزده است. همگروه شدن تیم ملی ایران با امارات، قطر و بحرین راه صعود به مرحله حذفی را کاملا به روی ما باز میگذارد. با اینکه هر سه حریف ما به قول کشتیگیران و در فرهنگ گفتاری آنها رقبایی چغر هستند اما هیچ یک از قدرتهای درجه اول قاره به شمار نمیآیند و زیر سایه قدرت ذاتی و بیشتر فوتبال ایران قرار دارند. از طرف دیگر از هر یک از گروههای چهارگانه نه یک تیم بلکه دو تیم بالا میروند و این یعنی اگر شگفتی هم حادث شود و یاران نکونام نتوانند به عنوان سرگروه بالا بروند، امکان دوم شدن و صعود از این طریق برایشان فراهم است.
عبور از کنار بزرگان
این را بدانید که در میان تیمهای سید دو که امارات برای همگروهی با ایران گزینش شد، تیمهای نامدارتر کره جنوبی و عربستان هم قرار داشتند که اگر قرعه آنها به نام ما میخورد، کار ما بسیار سختتر میشد. از میان تیمهای سید 3 در شرایطی قطر برای همگروهی با ما گزینش شد که عراق هم جزو تیمهای این سید بود و چین نیز سید سومی بود و تیمهای سید چهار که بحرین از بینشان برای رویارویی با ما انتخاب شد، کره شمالی و کویت را هم در بر گرفته بودند. اینها به ما میگویند که ما در قرعهکشی نه تنها بد نیاوردهایم بلکه برعکس بسیار خوشاقبال بودهایم. شاید مطرح کردن این ادعا که این قرعهکشی انجام تعدادی بازی تدارکاتی آسان و رایگان را برای تیم ملی در قالب دیدارهایمان در داخل گروه فراهم آورده و بازی با قطر و بحرین و امارات چنین حالتی برای ما دارد، نوعی خوشبینی افراطی نسبت به این قرعهکشی تلقی شود اما شکی نیست که مواجه نشدن با هیچ یک از قدرتهای سنتی فوتبال آسیا در داخل گروه و عبور از کنار بزرگان در این مرحله و بازی با تیمهای سبکتر و نامدارتر باعث میشود تیم ایران به آرامی روی دور بیفتد و کارآزمودهتر به مرحله حذفی برسد و برای تقابل با رقبای بزرگ و سنتی و اصلیاش از آن مرحله به بعد مهیا شود.
شاید در این میان یکی دو تا از قدرتهای سنتی در گروهشان ناکام و حذف شوند و اصلا بالا نیایند و این اتفاق احتمالی هم به سود ما خواهد بود و شاید کار ما را برای مرحله حذفی آسانتر کند.
یک برنامهریزی درست
این را خوب میدانیم که از چهار بازیمان با قطر در مراحل ماقبل آخر و نهایی انتخابی جام جهانی 2014 فقط یک مسابقه را بردیم و سه بازی دیگر مساوی شد و بحرین و امارات هم گاهی ما را آزار دادهاند و اولی حتی ما را شکست هم داده است اما آنها همواره از نام ایران هراس داشتهاند و از برتری نام ایران هراس داشتهاند و برتری روحی و البته فنی تیم ملی ایران برابر آنان چیزی نیست که به آسانی قابل جبران و رفع باشد. با استفاده درست از این فاکتور و برنامهریزی دقیق به قصد کسب آمادگی لازم در زمان برگزاری این رقابتها میتوان به نتایج لازم در برابر سه رقیب همگروهمان رسید و احتمالا 7 امتیاز از حداکثر 9 پوئن ممکن برای سرگروهی و 5 پوئن برای صعود صرف کفایت خواهند کرد و این چیزی است که کاملا در دسترس مردان کروش سرمربی پرتغالی تیم ملی ایران قرار دارد و پس از آن میتوان به صعود تا سر حد امکان در جدول حذفی و تا مرز قهرمانی اندیشید و در این راه مبارزه کرد.
آنچه باید بدانیم
توجه به چند نکته در این راه ضروری است: برگزاری مسابقات در شهرهای مختلف استرالیا در روزهای 19 دی تا 11 بهمن برخلاف آنچه عدهای میپندارند ما را نه دل زمستان این کشور بلکه با اوج گرمای تابستان استرالیا مواجه میسازد زیرا قاعده اقیانوسیه که استرالیا در آن قرار دارد در نیمکره مقابل قرار دارد و دی و بهمن ماه ایران که مصادف با زمستان ماست، با تابستان استرالیا مقارن میشود. با این اوصاف فدراسیون فوتبال باید تمرینات تیم ملی قبل از سفر به استرالیا را حداقل در 20 روز آخر در مناطق گرمسیر برگزار کند و اگر تیم ملی را بسیار زودتر به استرالیا نمیفرستد، لااقل از 20 روز قبل از اعزام در مناطقی مثل بندرعباس، بوشهر، چابهار، کیش یا قشم مستقر کند تا ملیپوشان در گرما تمرین کنند و در حرارت آبدیده شوند.
به همان منوال فدراسیون فوتبال باید تعطیلات نیم فصل لیگ برتر را به گونهای بچیند که درست زمان برگزاری جام ملتها را در بر بگیرد یا به جای 15 هفته، 20 هفته لیگ را برگزار و سپس لیگ را برای 5 تا 6 هفته تعطیل کند تا تیم ملی به اردوی نهاییاش و سپس استرالیا برود و در جام ملتها شرکت و سپس به ایران رجعت کند و باقیمانده لیگ مثلا از 15 بهمن 93 به بعد (تا اردیبهشت 94) برگزار شود.
لژیونرهای اروپایی نمیآیند؟
فراموش نکنیم که چون مسابقههای جام ملتهای آسیا زیر مجموعه AFC است و به طور مستقیم زیر نظر فیفا برگزار نمیشود، باشگاههای اروپایی الزامی به آزادسازی ملیپوشان ایرانی خود در آن ایام ندارند و در نتیجه جذب دژاگه، شجاعی، قوچاننژاد و داوری در آن زمان نه بر اساس قواعد بلکه فقط با تعامل با باشگاههای انگلیسی، اسپانیایی و آلمانی محل بازی آنها امکانپذیر خواهد بود و آنها قانونا حق دارند که به ایرانیهای خود اجازه سفر را ندهند و نگهشان دارند و با فدراسیون فوتبال است که از حالا تمهیداتی را در نظر بگیرد که موجب آزادی این نفرات از قید و بندهای باشگاهیشان در زمان برگزاری جام ملتها شود و راه این قضیه فقط کنار آمدن با طرفهای مقابل و به قولی بدهبستانهای بین المللی و دور زدن قوانین است که در این ورزش بسیار رایج و حلال مشکلات است. در نقطه مقابل به نظر نمیرسد که اگر نکونام و منتظری و جباری تا آن زمان هنوز در لیگ قطر و کویت حاضر باشند، مشکلی برای حضورشان در تیم ملی پیش بیاید زیرا تیمهای ملی این کشورها هم مثل ما در جام ملتها حاضرند و به قول معروف «مبتلا به درد» هستند و لیگهای خود را در آن زمان قاعدتا تعطیل میکنند و حتی اگر چنین نکنند، بعید است که با کوچ موقتی ایرانیهای خود به اردوی ملی کشورشان مخالفت کنند.
38 سال فترت
اینها همگی عواملی است که به ایران در راه شرکت هر چه بهتر در دور جدید جام ملتهای آسیا یاری خواهد رساند. جامی که آن را 38 سال است فتح نکردهایم و دلیل این فترت طولانی در نظر نگرفتن ملاحظاتی از همین دست در ادوار مختلف قبلی و غافل ماندن از تدارکات و تمهیدات لازم در این ارتباط بوده است. عارضهای که اگر باز گرفتار آن شویم، عذرمان هرگز پذیرفته نخواهد بود.