هم اکنون عضو شبکه تلگرام رجانیوز شوید
دوشنبه، 14 آبان 1403
ساعت 22:30
به روز شده در :

 

 

 

رجانیوز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

 

جمعه 19 خرداد 1402 ساعت 12:23
جمعه 19 خرداد 1402 12:20 ساعت
2023-6-9 12:23:31
شناسه خبر : 368031
 همرزم شهید اسکندرلو می‌گوید: حاج حسین مدام با من شوخی کرده و مرا اذیت می کرد. یک بار عکس خنده‌داری از او گرفتم که دوست نداشت کسی آن را ببیند. با لحن تهدید به شوخی گفتم: خیلی جالب می‌شه اگه این عکس چاپ بشه و بچه‌های گردان ببینن.
همرزم شهید اسکندرلو می‌گوید: حاج حسین مدام با من شوخی کرده و مرا اذیت می کرد. یک بار عکس خنده‌داری از او گرفتم که دوست نداشت کسی آن را ببیند. با لحن تهدید به شوخی گفتم: خیلی جالب می‌شه اگه این عکس چاپ بشه و بچه‌های گردان ببینن.
گروه تاریخ - رجانیوز: همرزم شهید اسکندرلو می‌گوید: حاج حسین مدام با من شوخی کرده و مرا اذیت می کرد. یک بار عکس خنده‌داری از او گرفتم که دوست نداشت کسی آن را ببیند. با لحن تهدید به شوخی گفتم: خیلی جالب می‌شه اگه این عکس چاپ بشه و بچه‌های گردان ببینن.
 
به گزارش رجانیوز به نقل از فارس، رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهدا در تهران همگی با نام حاج حسین اسکندرلو آشنا هستند. او جوانی جسور و شجاع از اهالی محله افسریه تهران بود که ۱۳ اردیبهشت سال ۶۵ در منطقه فکه به شهادت رسید و پیکرش در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.
 
حسین در کنار اقتدار و جدیت در امر فرماندهی بسیار اهل مطالعه و شوخ بود. یکی از دوستانش خاطره‌ای از شوخ طبعی‌هایشان با حسین را اینگونه روایت می‌کند: 
 
 
 
حاج حسین مدام با من شوخی کرده و مرا اذیت می‌کرد. به گوشه‌ای رفتم و او را صدا زدم.
 
گفت: اکبر، چی شد؟ من هم عکس خنده‌دار را به او نشان دادم و حسابی جا خورد. گفتم:
 
خیلی جالب می‌شه اگه این عکس چاپ شده و بین بچه‌های گردان پخش بشه.
 
گفت: باید چی کار کنم که جالب نشه؟ قرار شد هشت بار مرا در رستوران مهمان کند و هر بار من قطعه‌ای از عکس را بریده و به او بدهم. بارها و بارها مرا مهمان کرد، ولی من همیشه اطراف عکس را قیچی کرده و به او می‌دادم.
 
روزی که حقوقش را گرفته بود، پیش من آمد و گفت: عکسمو چند می‌فروشی؟ گفتم: قیمت نداره داداش! اگه می‌خوای کسی از وجود این عکس باخبر نشه، باید به مهمان کردنم ادامه بدی.


 

 

 

 

https://zamzam.ir/#home