شنبه 7 مرداد 1396 15:11 ساعت
شناسه خبر : 274087

سلسله نشستهای «سبک زندگی» با سخنرانی مرحوم استاد حجتالاسلام صدوق/ جلسه نهم
مؤمنین نباید در مقابل کارآمدی غربی به انفعال بیفتند/ باید به سمتی حرکت کنیم که قبل از ظهور کارآمدیهای بالاتر در مقایسه با دستاوردهای سبک زندگی غربی بروز پیدا کند
دستیابی به سبک زندگی اسلامی ممکن نیست مگر اینکه علوم انسانی و علوم پایهای که برمبنای ادبیات وحی طراحی شده باشد و بتواند بهصورت استدلالی با علوم مدرن در همه زمینهها هماوری کند، تولید شود. یعنی همانگونه که نمیتوان بهصورت مستقیم از انرژی خورشید استفاده کرد و باید از طریق تولید علوم واسطهای، این انرژی را به صحنه زندگی عموم وارد نمود، استضائه از نور قرآن و روایات برای مهندسی یک زندگی دینی در دوران غیبت، بدون علومی که توسط غیرمعصوم تولید شود، امکان ندارد.
گروه معارف - رجانیوز: طرح مقوله «سبک زندگی اسلامی» به عنوان بُعد نرمافزاری تمدن اسلامی توسط مقام معظم رهبری، تفاوتی ماهوی با تعریف سبک زندگی بر اساس رفتارهای فردی و خانوادگی را نشان میدهد. توجه به رواج سبک زندگی مهاجم و مخربِ غربی در دنیا و غلبهی آن بر همه کشورها در مقیاس جهانی نشانگر آن است که مسأله سبک زندگی در رابطهای مستقیم با یک تمدن همهجانبه قرار گرفته و به بزرگترین مانع در برابر تحقق سبک زندگی اسلامی تبدیل شده است.
ازاینرو، در بخش اول از این مباحث، ابتدائاً «سبک زندگی غربی» به عنوان پدیدهای برخاسته از تمدن مدرن تحلیل میشود و با اشاره به مجموعهای از آمار عینی و تجارب میدانی، شکست مدرنیته در رفع نیازهای اولیه انسانی در مقیاس جهانی روشن میگردد و اثبات میشود «تئوری تولید ثروت»، «تئوری تولید قدرت» و «تئوری تولید اطلاع» به عنوان ابعاد سه گانهی «سبک زندگی غربی»، شکلی جدید و مدرن از آیین دنیاپرستی را بر بشریت تحمیل میکند. در بخش دوم، مبانی عقلی و دینیِ طراحی سه تئوری الهی در تولید ثروت، قدرت، اطلاع تبیین میگردد و در بخش سوم، با تکیه به مبانی پیشگفته، ابتدائاً نمایی کلی از سه تئوری «تولید ثروت، قدرت و اطلاعِ سبک زندگی اسلامی» در «وضع مطلوب» ارائه میشود تا نقطه آرمانی که نظام اسلامی در طول صد سال آینده باید به سمت آن حرکت کند و از طریق آن، تحقق تمدن اسلامی را رقم بزند، روشن گردد. اما ناگفته پیداست که تحقق وضع مطلوب و دستیابی به تمدن نوین اسلامی پیش از هر چیز وابسته به طراحی نقشهای دقیق، همهجانبه و قاعدهمند برای خروج از وضع موجود و شکستن ساختارهای سبک زندگی غربی است. از اینرو بخش بزرگی از بخش سوم، به طراحی تئوری تولید قدرت، ثروت و اطلاع در «دوران گذار» میپردازد.
قابل ذکر است این سلسله مباحث پس از دعوت مدیریت محترم مصلای قدس شهر مقدس قم از عالم مجاهد و اندیشمند انقلاب فرهنگی مرحوم استاد حجةالاسلاموالمسلمین حاج شیخ مسعود صدوق در ایام عزاداری سید و سالار شهیدان (پاییز 1395)، مطرح شده است. آن استاد معزز در آخرین روزهای حیات پربرکت خود تصریح کرد که در این سلسله بحث، «مانیفست اداره نظام اسلامی» را بیان کرده تا بر این اساس، ابهامهای علمیِ مدیران انقلابی برای تغییر جهتِ حاکم بر ساختارهای غربی از بین برود و از طریق هماهنگشدن ساختارها با جهتگیریهای الهیِ حضرت امام و مقام معظم رهبری، ضربههای جدیدی که انقلاب اسلامی در روند توسعه و تکامل خود باید بر پیکرهی بتپرستی مدرن وارد نماید، روشن شود.
***
تحلیل جایگاه «ساختارهای فرهنگی»، «علوم مدرن» و «هنر مادی» در تئوری تولید اطلاع غربی
1. ضرورت بهینه وضعیت «روحی، فکری، جسمی» انسان و جوامع مدرن از طریق مهندسی ساختارهای فرهنگی در تناسب با تولید ثروت و تغییرات تکنولوژیک
پس از تبیین تئوری تولید ثروت در سبک زندگی غربی ــ که متغیر اصلی در آن، توسعه صنعت و تکنولوژی است و موجب بهینه کالا، تصرف گستردهتر در طبیعت و ایجاد محیط حرص میشود ــ به این مساله پرداخته شد که روند فوق، بدون هوش و فهم و شناخت اجتماعی محقق نخواهد شد و پشتیبانی از آن براساس یک تئوری برای تولید اطلاع ضروری است. یعنی پس از ساخت و مهندسی محیط و جاذبه اقتصادی، به یک جاذبه انسانی نیاز است زیرا پس از تأثیرپذیری انسان در رویارویی با تمنیات دنیا در ابعاد مختلف و تحریکشدن و انگیزش او از سوی محیط، او نباید در ظرفیت قبلی باقی بماند بلکه باید از آن خارج شود و وضعیت روحی و عقلی و جسمی خود را بهینه کند. لذا لازم است تا یک دستگاه فرهنگی و یک محیط انسانی طراحی و مهندسی شود تا از طریق پرورشهای خاصی، مشتهیات نفسانی او را ارضا کند و بهینه مادی را برای او رقم بزند. در نتیجه، مقولاتی از قبیل ورزش، هنر، سرگرمی، رسانهها و ماهوارهها و مراکز مرتبط با آنها پدید میآیند و از این رهگذر، نیروی انسانی مورد نیاز برای تمدن مادی گزینش شده و در سه سطح سازماندهی میشوند. روشن است که این روند، محتاج «نظم، توازن، توسعه» در عرصه فرهنگ است و این مهم بدون شکلگیری سازمانهای تحقیقاتی پیرامون انسان و تولید معادلات علمی در این زمینه امکانپذیر نیست.
2. ادبیات و هنر مادی بهعنوان پشتوانه اصلی رسانه های غربی، تابع تحولات سختافزاری و محصول تحقیقات پیچیده و تقسیم کار سازمانی
پس دستاوردهای مدرن در عرصه ادبیات، رمان، فیلم و... صرفاً با تکیه به برخی عناصر خوشذوق و خوشقریحه حاصل نشده بلکه نتیجه تحقیقات پیچیده و دقیق نسبت به تمنیات انسان و پسند اجتماعی است. در واقع همانگونه که دانش فیزیک در دو شکل فیزیک قدیم و فیزیک جدید قابل بررسی است، ادبیات نیز در همین قالب تحلیل میشود. اوج ادبیات مدرن در پدیدهای به نام فیلمنامه رخ میدهد که با نور و صدا و تصویر و صحنهی زندهی حیات روزمره ترکیب شده است. یعنی متناسب با تغییرات و رشد صنعت و سختافزارها، تحولات دستگاه فرهنگی در غرب از عکاسی آغاز شد و با گذر از فیلم صامت، به هنر هفتم تبدیل شده که هر از چندگاهی در همه بخشهای مرتبط ارتقا یافته و تمنیات و نیازهای متعدد انسانی را ــ بدون آنکه تصور و تخیل جداگانه نسبت به هر یک از آنها لازم باشد ــ در یک فضای واحد به نمایش میگذارد و اکنون در ادامه این روند، انتقال بو و رایحه از طریق فیلم به موضوع بررسیهای علمی در صنعت سینما تبدیل گشته است. همچنانکه هزاران شبکه تلویزیونی و ماهوارهای، توانسته هنر هفتم و سایر هنرها را در خود گردآورد و تنوع را در تمامی زمینهها برای مخاطبین به ارمغان بیاورد. بنابراین همزمان با تحول در علوم پایه و انعکاس آن در صنعت و تکنولوژی، دستگاه فرهنگی نیز ارتقا یافته و روزآمد شده و «انگیزش، پرورش و گزینش» نسبت به انسان مادی و مشتهیات او را متناسب با سرعتی که در عرصه اقتصادی و سختافزاری جریان دارد، رقم زده است.
3. اشاره به نمونههای عینی از چارچوب فرهنگی یکسان در همه جوامع؛ علیرغم ادعاهای موجود پیرامون تکثرگرایی و آزادی سلایق و پسندها در سبک زندگی غربی
در نتیجه، حجم کمّی شبکههای ماهوارهای که تا هزاران شبکه گسترش یافته، میتواند ناشی از دو مطلب باشد. از یکسو لازم است یک چارچوب واحد فرهنگی، متناسب با سنین مختلف و اقوام و ملیت و نژادهای گوناگون در سراسر جهان تکثیر شود و از سوی دیگر، با نمایش سبک زندگی غربی در این حجم وسیع، ملتها به نحوی مورد بمباران فرهنگی و تبلیغاتی قرار بگیرند که فرصت تفکر و قدرت قضاوت درباره این شیوه از حیات اجتماعی را از دست بدهند و آن را بپذیرند و با آن همراه شوند. در همین راستا و علیرغم تنوع زبانها و قومیتها و فرهنگها و پسندها، مشاهده میشود که قشر سرمایهدار بهعنوان اقلیت حاکم بر دنیا دارای یک سبک زندگی واحد و یکسان در سراسر جهان هستند و اثری از ملیت و فرهنگ خاص در زندگی و رفتارهای آنان دیده نمیشود. لذا در فرودگاههای شهرهای بزرگ جهان که معمولاً محل رفتوآمد این قشر است، یک نوع وحدت رویه در خوراک و پوشش و آرایش و انتخاب هتل و اتومبیل و محل تحصیل و شیوه معاشرت و سایر ابعاد شخصیتی آنها مشهود است و تفاوت قابل ملاحظهای در بین آنان وجود ندارد. این وحدت رویه، نشاندهندهی قلههای فرهنگی در این سبک زندگی است که مبنای رفتار و زندگی برای سایر اقشار جامعه نیز قرار میگیرد و نمایانگر این حقیقت است که قشر سرمایهدار همگی با هم در حال سجده بر مُدهای غربی هستند که بهصورت مداوم در همه شئون حیات عرضه میشود. البته پس از انقلاب اسلامی، آبرو و اعتباری برای برخی از شعائر و نشانههای مذهبی فراهم شده و استثنائاتی در این زمینه (از قبیل حجاب برخی زنان سیاستمدار در کشورهایی مانند ترکیه) پدید آمده است و الا سبک زندگی غربی کار را بهجایی رسانده که در برخی کشورها، آداب اداری حکم میکند که کارمندان زن باید خود را برای بوسیدهشدن توسط مراجعهکنندگان مرد عرضه کنند و الا تشریفات تعریفشده را رعایت نکردهاند!
4. «علوم انسانی و پزشکی و علوم پایه» بهمثابه مبانی معرفتی برای ساخت و طراحی فرهنگ مادی
حال باید معلوم شود خصوصیات انسانی که توسط این دستگاه فرهنگی پرورش داده میشود، چیست؟ گاه تصور میشود میتوان در این محیط به تحصیل پرداخت و پرورش یافت اما از نظر فردی، اخلاق و مذهب را رعایت کرد ولی باید توجه داشت که هم جسم، هم عقل و هم روح انسان در این دستگاه، بهصورت مادی و به تودهای از سلولها تعریف میشود که کنش و واکنشهای آن در علومی مانند زیستشناسی، پزشکی و روانشناسی مورد بحث قرار میگیرد. در نتیجه، تعریف «علم» در این مبنا، به عکسالعمل متناسب با محیط باز میگردد و تعریف از «انگیزه» (اختیار نسبت به حق و باطل) موضوعاً منتفی شده و در انتخاب کیفیتهای مادی منحصر میشود. همچنانکه کیفیت پیدایش انسان در علوم مدرن، به کیفیت پیدایش حیوانات و گیاهان و تکسلولیها بازگردانده میشود و کیفیت پیدایش جهان نیز براساس برخورد سیارهها و ستارهها و انفجار بزرگ تشریح میگردد.
یعنی تمامی عملکردهای دستگاه انگیزشی و پرورشی و گزینشی، ناظر به چنین انسانی بوده و پایه تعاریف و نظریهها و تئوریهای علمی و محیطهای آزمایشگاهی در علوم انسانی و اجتماعی، کاملاً مادی است. لذا همه مسائل فردی، خانوادگی، اجتماعی، کاری، مدیریتی که فرهنگ ارتباط با طبیعت و ارتباط با انسانها را رقم میزند، در جهت مشتهیات و پسند اجتماعی انسانی است که از نظر علمی، بهصورت پیشگفته تعریف شده است. این مباحث و تعاریف علمی در نهایت، به ارائه دستورالعملهایی برای چگونهزیستن و روشهایی در جهت دستیابی به زندگی خوب و شاد منتهی میشود که مسؤولیت این مهم را علم روانشناسی بهعهده میگیرد و در تمامی سطوح جامعه حاضر میشود و به ارائه مشاوره در نسبیتهای مختلف کاری، ورزشی، خانوادگی، هنری و... مبادرت میکند. در علم پزشکی نیز داروها و فرمولهای تِستشده در بدن موش و سگ را برای درمان انسان بکار میگیرند و با تکیه به آثار و کارآمدی آن در درمان بیماریها، به فرهنگسازی پیرامون آن اقدام مینمایند.
5. ضرورت مقابله با فرهنگ غربی از منزلت مبانی و تولید علوم برمبنای گزارههای وحیانی
البته در گذشته و بهدلیل ضعف و انزوای مؤمنین، به چالشکشیدنِ کارآمدیهای تمدن غربی بسیار دشوار بود، اما امروزه و به برکت قیام حضرت امام خمینی(ره) و تأسیس نظام جمهوری اسلامی و کارآمدی آن در مقابله با روشهای علمی و پیچیده روز در عرصههای سیاسی و امنیتی و دفاعی، میتوان بحث و چالش و پرسش در موضوع کارآمدی را آغاز کرد. گرچه نظام اسلامی فعلاً در شرایط اضطرار علمی قرار دارد و تا دهها سال آینده نیز کنارگذاشتن کارآمدیهای ناشی از تمدن مدرن میسر نیست؛ اما این بدان معنا نیست که مؤمنین در مقابل کارآمدی غربی به سجده و انفعال بیفتند بلکه باید به سمتی حرکت کنند که قبل از ظهور حضرت ولیعصر(عج)، تکنولوژی متناسب با عبادت تولید شود و کارآمدیهای بالاتر و بیشتر آن در مقایسه با دستاوردهای سبک زندگی غربی، به ظهور و بروز برسد. روشن است که دستیابی به این هدف ممکن نیست مگر اینکه علوم انسانی و علوم پایهای که برمبنای ادبیات وحی طراحی شده باشد و بتواند بهصورت استدلالی با علوم مدرن در همه زمینهها هماوری کند، تولید شود. یعنی همانگونه که نمیتوان بهصورت مستقیم از انرژی خورشید استفاده کرد و باید از طریق تولید علوم واسطهای، این انرژی را به صحنه زندگی عموم وارد نمود، استضائه از نور قرآن و روایات برای مهندسی یک زندگی دینی در دوران غیبت، بدون علومی که توسط غیرمعصوم تولید شود، امکان ندارد که بزرگترین راهبر و یاور برای علمای شیعه در این عرصه، وجود مبارک امامزمان (عج) خواهند بود. در نتیجه، بهرهمندی مستقیم از منابع دینی و ورود بیواسطه این معارف نورانی در متن زندگی بشری، مخصوص به دوران حضور امام معصوم و مربوط به زمان ظهور حضرت ولیعصر (عج) خواهد بود.
-------------------------------------------------
مطالب مرتبط:
جلسه اول/ منشأ درگیری بین حق و باطل از زمان هبوط آدم تا ظهور منجی مسئله «سبک زندگی» است/ شهادت امام حسین(ع) در مبارزه با نوع سبک زندگی بشریت رقم خورد

لینک کوتاه »
http://rajanews.com/node/274087
لینک کوتاه کپی شد
کلیدواژه ها »