هم اکنون عضو شبکه تلگرام رجانیوز شوید

 

 

 

رجانیوز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

 

سه شنبه 15 ارديبهشت 1394 ساعت 12:53
سه شنبه 15 ارديبهشت 1394 12:44 ساعت
2015-5-5 12:53:50
شناسه خبر : 210333
دختر دیگری چند ردیف جلو‌تر بند کیفش را روی شانه انداخت و وقتی داشت از کلاس بیرون می‌رفت، برایش دست تکان داد. پسر هم دست تکان داد. ورق‌ها را مرتب کرد و جلو دختر گرفت که همچنان لبخند شیطنت آمیزی به لب داشت. گفت: «باشه، بگیر!» دختر که فاتحانه ورقه‌ها را در کوله پشتی می‌گذاشت گفت: «ممنونم! کپی می‌کنم فردا می‌آرم. اگه تو‌ام لطف کنی بقیه‌شو بیاری خیلی عالی می‌شه.»
دختر دیگری چند ردیف جلو‌تر بند کیفش را روی شانه انداخت و وقتی داشت از کلاس بیرون می‌رفت، برایش دست تکان داد. پسر هم دست تکان داد. ورق‌ها را مرتب کرد و جلو دختر گرفت که همچنان لبخند شیطنت آمیزی به لب داشت. گفت: «باشه، بگیر!» دختر که فاتحانه ورقه‌ها را در کوله پشتی می‌گذاشت گفت: «ممنونم! کپی می‌کنم فردا می‌آرم. اگه تو‌ام لطف کنی بقیه‌شو بیاری خیلی عالی می‌شه.»
حسام آبنوس-گروه فرهنگی رجانیوز: «یکی از دختر‌ها به طرفش آمد و گفت: «صبر کن!» جلو‌تر آمد. به جزوه‌ای که دستش بود اشاره کرد و گفت: «بابا چقدر همه چی رو می‌نویسی! هر چی نیگاه کردم دیدم کم مونده سرفه‌های استادم بنویسی.» خندید. 
 
پسر هم خندید. نفس عمیقی کشید و گذاشت بوی گرم و شیرین ادکلن تمام ریه‌ا‌ش را پر کند. گفت: «مگه یادت نیست؟ جلسه اول گفت توی امتحان از حرفای کلاس سؤال می‌ده.» 
دختر گره‌ای به ابروهای پیوسته‌ش انداخت و گفت: «اتفاقاً همین خیلی منو ترسوند. برای همین گفتم جزوه تو رو امانت بگیرم کپی کنم، اگه اجازه می‌دی البته. بچه‌ها گفتن جزوه‌هات از بقیه کامل‌تره.» 
 
پسر چند لحظه مردد ماند. 
 
دختر بی‌معطلی گفت: «نگران نباش! امانت دار خوبی هستم.» سر کج کرد و منتظر ماند. چند بار پلک زد و نگاهش کرد. گفت: «تازه می‌خواستم بگم برای جلسات قبلی رو هم بیاری ازت بگیرم.» 
 
دختر دیگری چند ردیف جلو‌تر بند کیفش را روی شانه انداخت و وقتی داشت از کلاس بیرون می‌رفت، برایش دست تکان داد. پسر هم دست تکان داد. ورق‌ها را مرتب کرد و جلو دختر گرفت که همچنان لبخند شیطنت آمیزی به لب داشت. گفت: «باشه، بگیر!» دختر که فاتحانه ورقه‌ها را در کوله پشتی می‌گذاشت گفت: «ممنونم! کپی می‌کنم فردا می‌آرم. اگه تو‌ام لطف کنی بقیه‌شو بیاری خیلی عالی می‌شه.» 
 
ـ باشه. می‌آرم... 
 
پسری که تا آن موقع کنارش نشسته بود بلند شد. با چشم به کوله او اشاره کرد و گفت: «اونم بی‌زحمت کپی کن فردا بیار. یادت نره.»
 
ـ یادم نمی‌ره. برو خوش باش! 
 
بعد نفس عمیقی کشید و به دختر گفت: «پس بوی ادکلن تو بود که از اول ساعت، تمام کلاس رو برداشته بود. درسته؟ الآنکه اومدی نزدیکم متوجه شدم.» 
 
ابروهای پیوسته دختر در هم رفت و یک قدم عقب گذاشت. گفت: «ببخشید... اذیتت کرد؟» 
 
ـ اصلاً!... اتفاقاً خیلی عالی بود. می‌شه گفت دیوانه کننده بود. معلومه فیک نیست. حتماً کلی به خاطرش پیاده شدی! ولی معلومه خوش سلیقه‌ای. آفرین! 
 
ـ لطف داری. اگه زنونه نبود می‌گفتم قابل نداره. 
 
هر دو خندیدند...» 
 
 
 «پنجشنبه فیروزه‌ای» عنوان تازه‌ترین اثر سارا عرفانی است که سرگذشت یک گروه دانشجوی ممتاز یک داشنگاه است که به منظور تشویق به اردوی زیارتی مشهد آمده‌اند. این سفر محمل اتفاقات رمان است که در آن علاوه بر اتفاقات جاری با استفاده از شگردهای سارا عرفانی نقبی نیز به گذشته زده می‌شود و خواننده در جریان سرگذشت شخصیت‌های داستان قرار می‌گیرد. 
 
ادبیات متعهد و رمان دینی از مقوله‌هایی است که بسیار پر مناقشه است بویژه که از ابتدای انقلاب اسلامی به این طرف و با موجی از دین‌مداری که توسط این انقلاب ایجاد شد در عرصه‌های گوناگون هنری از جمله ادبیات نیز بحث بر وجود و اصالت هنر دینی بالا گرفت و موافقان و مخالفانی پیدا کرد هرچند باید یادآور شد این مبحث فقط در ایران مطرح نیست بلکه در میان اندیشمندان و نظریه‌پردازان عرصه هنر و ادبیات مورد بحث و گفت‌وگو بوده است. 
 
رمان «پنجشنبه فیروزه‌ای» جدید‌ترین اثر سارا عرفانی نمونه‌ای موفق از رمان دینی است که بیانی ظریف و هنرمندانه اثری خواندنی و قابل توجه را به خواننده ارائه کرده تا نشان دهد که می‌توان در عین حالی که به جذابیت‌های ادبی و فنی توجه می‌شود اثری با مضامین عالی و ارجاعات فرامتنی خلق کرد که حتی بدون اغراق به بسیاری از نوشته‌های سکولار پهلو زده و خبر از آینده‌ای درخشان برای نویسنده‌اش دارد. 
 
عرفانی در «پنجشنبه فیروزه‌ای» در کنار خلق یک اثر دینی مضامین اجتماعی را نیز به کار گرفته و کاری با درونمایه اجتماعی نوشته است. نویسنده در این کتاب با پرداختن به مسائلی همچون ازدواج، ارتباط با جنس مخالف و نامحرم و همچنین نقش فضای مجازی در شکل گیری روابط افراد وجه دیگری از کار خود به خواننده ارائه می‌کند تا در یک قضاوت دوباره به «پنجشنبه فیروزه‌ای» لقب رمان اجتماعی داده شود. 
 
وی در انتخاب زبان روایت داستان، زبانی ساده و سهل را برگزیده که همین نکته موجب می‌شود خواننده به سرعت با متن ارتباط برقرار کند و در مدت زمان کوتاهی به پایان رمان برسد. این مسئله تا اندازه‌ای بارز است که حتی شکست‌های زمانی در مسیر روایت داستان موجب بر هم ریختن ذهن خواننده نمی‌شود. عرفانی از ابتدای داستان با نظمی مشخص ذهن خواننده را شکل می‌دهد و شخصیت‌ها را به موقع وارد داستان می‌کند تا مخاطب بتواند با هرکدام ارتباط برقرار کند. 
 
 
رمان و داستان‌های دینی دارای ویژگی‌هایی هستند: زبان رمان دینی، زبان اشارت است و این مسئله را خواننده در «پنجشنبه فیروزه‌ای» به خوبی درک و دریافت می‌کند. زیرا عرفانی با استفاده از اشاره‌های مختصر به مباحث معرفتی و دینی و بدون اینکه بخواهد شعار دهد پیام مورد نظر خود را به خواننده القا کرده و ذهن وی را نسبت به موضوع درگیر می‌کند. در این رمان خواننده با مفهومی به نام زیارت روبرو می‌شود که هرکس ممکن است در درون خود انگاره‌ای از این مفهوم داشته باشد که عرفانی به زیبایی تمام انگاره‌های ذهنی در ارتباط با این امر را گرد آورده و به خواننده نشان می‌دهد و در کنار تمام آن‌ها مسیر زیارت واقعی را نیز (آن هم با اشارت) برای مخاطب روشن می‌کند. 
 
این رمان به حدی دارای موضوعات مختلف است که نویسنده اگر می‌خواست می‌توانست خست به خرج دهد و هرکدام را در یک اثر جداگانه خرج کند ولی «پنجشنبه فیروزه‌ای» شاهدیم که عرفانی با سخاوت تمام موضوعاتی که هرکدام می‌تواند در قالب یک سوژه اصلی ظاهر شوند را تبدیل به موضوعات فرعی کرده و به خدمت خط اصلی قصه در آورده است. 
 
در مجموع گفتنی‌ها پیرامون «پنجشنبه فیروزه‌ای» کم نیست. این رمان اثری ارزشمند است که توانسته موضوعات مختلف را در کنار هم جمع کند و با رعایت خط قرمز‌ها در مباحث دینی و اجتماعی خواننده را نسبت به آن‌ها آگاه کند. 
 
رمان «پنجشنبه فیروزه‌ای» اثر سارا عرفانی از سوی انتشارات کتاب نیستان در ۳۷۳ صفحه و با قیمت ۲۱هزار تومان روانه کتابفروشی‌ها شده است.

 



کلیدواژه ها »

 

 

 

 

https://zamzam.ir/#home