هم اکنون عضو شبکه تلگرام رجانیوز شوید
شنبه، 17 آبان 1404
ساعت 02:01
به روز شده در :

 

 

 

رجانیوز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

 

جمعه 16 آبان 1404 ساعت 17:33
جمعه 16 آبان 1404 17:31 ساعت
2025-11-7 17:33:28
شناسه خبر : 387156
خوب به یاد داریم که پس از رحلت امام (ره)، آنگاه که کشور نیازمند تداوم فرهنگ جهادی و روحیه «ما می‌توانیمِ» دفاع مقدس بود، مرشد شما بر کرسی ریاست نشست.
خوب به یاد داریم که پس از رحلت امام (ره)، آنگاه که کشور نیازمند تداوم فرهنگ جهادی و روحیه «ما می‌توانیمِ» دفاع مقدس بود، مرشد شما بر کرسی ریاست نشست.
گروه سیاست-رجانیوز: اخیرا نامه‌ای سرگشاده خطاب به رهبر معظم انقلاب با امضای یک «مورخ» منتشر شده که با جمله «اوضاع خوب نیست» آغاز می‌شود. نویسنده محترم درست می‌گوید؛ اوضاع خوب نیست. اما این یک صورت‌مسئله است، نه تحلیل. سوال اساسی اینجاست که این «اوضاع» محصول کدام «اوضاع» است و ریشه این درخت تلخ کجاست؟ جناب مورخ که ظاهراً نگران معیشت مردم شده‌اند، برای یافتن پاسخ، نیازی نیست به حافظه تاریخی ملت فشار بیاورند؛ کافی است به کارنامه جریان فکری مراد و مرشد خود نگاهی بیندازند.
 
کاشتن «ویروس لیبرالیسم» در خاک انقلاب
آقای مورخ!
خوب به یاد داریم که پس از رحلت امام (ره)، آنگاه که کشور نیازمند تداوم فرهنگ جهادی و روحیه «ما می‌توانیمِ» دفاع مقدس بود، مرشد شما بر کرسی ریاست نشست. همان کسی که به اعتبار «یار امام» بودن، قدرت گرفت اما پایه‌گذار اشرافیتی جدید و تکنوکراتیک شد. او با تئوری «توسعه» به سبک بانک جهانی و مانور تجمل کارگزارانش، اولین ترک‌ها را بر دیوار عدالت اجتماعی انداخت و فرهنگ «ثروت‌های بادآورده» را جایگزین «فرهنگ جبهه» کرد.
 
همان تفکر لیبرالی بود که زیر عبای «سازندگی»، ویروس غرب‌گرایی را در اقتصاد و فرهنگ کشور تکثیر کرد و آخوندی‌ها، زنگنه‌ها، کرباسچی‌ها، فائزه هاشمی‌ها و بعدها خاتمی‌ها، روحانی‌ها و ظریف‌ها را به عنوان طبقه جدید «مدیران سرمایه‌دار» بر گرده ملت سوار کرد.
 
مولای ما در همان سال‌ها فریاد زد؛ از «شکل‌گیری طبقه اشرافی جدید» گفت؛ از «تهاجم فرهنگی» و «لزوم مبارزه با فساد» فرمود؛ به مدیران برای «زندگی تجملاتی» نهیب زد. اما آن‌ها حفظ ظاهر کرده و با رندی، مسیر خود را ادامه می‌دادند. کارتل‌های تجاری و بانک‌های خصوصی فاسد که جیب مردم را خالی و جیب خود را پر می‌کردند، محصول همان دوران است.
 
از «پایان جنگ» تا «پایان برجام»؛ آدرس غلط ندهید!
شما از پایان جنگ مثال می‌زنید تا نتیجه بگیرید که غفلت از مشکلات داخلی می‌تواند به فاجعه بینجامد. این یک مغالطه آشکار و آدرس غلط دادن است. آیا فراموش کرده‌اید که آشفتگی پایان جنگ و فشار برای پذیرش قطعنامه، محصول تفکر کدام جریان بود؟ همان‌ها که از جنگ خسته شده بودند و بعدها تئوریسین «تسلیم» و «بده‌بره» شدند.
 
اما اگر به دنبال مثال تاریخی دقیق‌تری هستید، چرا به گذشته دور می‌روید؟ نمونه دقیق‌تر و نزدیک‌تر به زمانه ما، خوش‌بینی مرگبار به دشمن در ماجرای برجام بود. آن روزها هم عده‌ای در اوج قدرت میدانی مقاومت، کشور را ضعیف و محتاج مذاکره با گرگ نشان می‌دادند. نتیجه چه شد؟ چرخ سانتریفیوژ را متوقف کردند تا چرخ اقتصاد بچرخد، اما هم چرخ صنعت هسته‌ای از کار افتاد و هم چرخ زندگی مردم. آیا آن «ازهم‌پاشیدگی» که پس از خروج آمریکا از برجام بر اقتصاد کشور تحمیل شد و ارزش پول ملی را به یک‌سوم رساند، کمتر از سقوط فاو بود؟ آن روزها هم «موفقیت‌های دیپلماتیک» را در بوق و کرنا می‌کردند اما غافل بودند که زیر پوست این توافق، چه بحران عمیقی در حال شکل‌گیری است.
 
دولت سوم روحانی و درو کردن محصول تلخ ۳۰ ساله!
جناب مورخ؛ خیلی عجیب است که بانیان و حامیان فتنه ۸۸ و پایه‌گذاران اشرافیت، امروز برای مستضعفین اشک تمساح می‌ریزند. کسانی که با تمام توان پشت سر «دولت سوم روحانی» ایستادند، امروز باید پاسخگوی عملکرد فاجعه‌بار آن باشند.
 
انصاف نیست؟ بیایید صادقانه به مردم بگویید چگونه دولتی که میراث‌دار تفکر شماست، توانست در کمتر از یک سال، مجاهدت‌های شبانه‌روزی شهید رئیسی را بر باد دهد؟ چگونه رشد اقتصادی ۵ درصدی را به ۰.۶ درصد رساندید؟ چگونه قیمت نان و کالاهای اساسی مردم را چند برابر کردید و با راه انداختن مذاکرات بی‌فرجام به سبک برجام، دوباره کشور را در مسیر «تسلیم» قرار دادید؟
 
راست گفته‌اند «حب الشیئ یعمی و یصم». آقای شیرعلی‌نیا، حب و بغض‌های سیاسی باعث شده تا صفحات مهمی از تاریخ معاصر را در کتابتان سانسور کنید. این وضعیت فاجعه‌بار، محصول مستقیم تفکری است که شما امروز سنگ آن را به سینه می‌زنید. نامه‌نگاری شما به رهبری، نه از سر دلسوزی، که یک «فرار به جلو»ی ناشیانه برای پاک کردن ردپای «بانیان وضع موجود» است. ملت ایران منتظر پاسخگویی شماست، نه نامه‌های طلبکارانه!
 
انتهای پیام/


1
پسندیدم

-