پنجشنبه 17 مهر 1404 20:36 ساعت
شناسه خبر : 386924

راهآهن رشت-آستارا، بیش از آنکه یک پروژه عمرانی باشد، یک پروژه تمدنی با ابعاد ملی و بینالمللی است. این خط آهن، ترجمان عملی تبدیل «مزیت جغرافیایی» به «قدرت اقتصادی و سیاسی» است.
گروه سیاست-رجانیوز: در جغرافیای پیچیده و پرآشوب اوراسیا، جایی که مسیرهای تجاری سرنوشت اقتصادها و توازن قدرت را رقم میزنند، یک پروژه زیرساختی در شمال ایران، اهمیتی فراتر از یک خط آهن داخلی پیدا کرده است: راهآهن رشت-آستارا. این خط آهن ۱۶۲ کیلومتری، که اغلب به عنوان «حلقه مفقوده» یک کریدور بینالمللی توصیف میشود، یک سرمایهگذاری استراتژیک برای تثبیت جایگاه ایران به عنوان یک هاب لجستیکی منطقهای و یک بازیگر کلیدی در تجارت جهانی است. توالی بازدیدهای سطح بالا، از جمله سفر دو هفته پیش وزیر راه و شهرسازی و بازدید اخیر رئیس دفتر رئیسجمهور، استاندار گیلان و فرمانده قرارگاه خاتمالانبیاء(ص)، در کنار اعلام برگزاری نشست سهجانبه ایران، روسیه و آذربایجان در آینده نزدیک، نشاندهنده فشردگی اقدامات برای عبور از موانع و تکمیل این شریان حیاتی است، پروژهای که میتواند پازل کریدور حملونقل شمال-جنوب (INSTC) را کامل کرده و منافع اقتصادی و ژئوپلیتیک پایداری را برای کشور به ارمغان آورد.
۱. بُعد ژئوپلیتیک: کریدور شمال-جنوب، پاسخ هوشمندانه ایران به نظم نوین جهانی
مهمترین وجه اهمیت راهآهن رشت-آستارا، نقش آن به عنوان ستون فقرات کریدور بینالمللی شمال-جنوب (INSTC) است. این کریدور، یک شبکه چندوجهی (شامل کشتی، ریل و جاده) است که اقیانوس هند و خلیج فارس را از طریق ایران به روسیه و شمال اروپا متصل میکند. در حال حاضر، مسیرهای ریلی ایران تا رشت ادامه یافته و از سوی دیگر، شبکه ریلی جمهوری آذربایجان تا مرز آستارا کشیده شده است. قطعه ۱۶۲ کیلومتری رشت-آستارا، دقیقاً همان حلقهای است که این دو شبکه عظیم ریلی را به یکدیگر متصل کرده و یک مسیر ترانزیتی یکپارچه و قدرتمند را از هلسینکی فنلاند تا بندر بمبئی هند ایجاد میکند.
خبر برگزاری نشست سهجانبه ایران، روسیه و آذربایجان در باکو طی کمتر از یک ماه آینده، اهمیت این پروژه را از فاز برنامهریزی به فاز اقدام قطعی وارد کرده است. انتظار میرود در این نشست، توافقات مهمی برای تضمین حمل سالانه میلیونها تن کالا به امضا برسد. این توافقات، در حکم تضمین تقاضا برای کریدور بوده و توجیه اقتصادی سرمایهگذاریهای سنگین را مستحکمتر میکند و مزایای استراتژیک زیر را به همراه دارد:
کاهش ۴۰ درصدی زمان و ۳۰ درصدی هزینه: بر اساس برآوردهای کارشناسی، مسیر INSTC در مقایسه با مسیر سنتی دریایی از طریق کانال سوئز، میتواند زمان حمل کالا را از ۴۰ روز به حدود ۲۵ روز و هزینهها را تا ۳۰ درصد کاهش دهد. این مزیت رقابتی، جذابیت فوقالعادهای برای کشورهای درگیر در تجارت بین هند، روسیه و اروپا ایجاد میکند.
افزایش امنیت انرژی و تجارت برای قدرتهای شرقی: در دنیایی که تنگههای استراتژیک مانند بابالمندب و سوئز به طور فزایندهای با بیثباتیهای سیاسی و امنیتی مواجه هستند، ایران با تکمیل این خط آهن، یک مسیر جایگزین، امنتر و باثباتتر را به قدرتهای بزرگ اقتصادی مانند هند و روسیه ارائه میدهد. این موضوع، وابستگی استراتژیک این کشورها به مسیر ایران را افزایش داده و به تقویت جایگاه دیپلماتیک تهران در معادلات بینالمللی کمک میکند.
پاسخ به کریدورهای رقیب: تکمیل سریع و کارآمد راهآهن رشت-آستارا، یک پاسخ عملی و هوشمندانه به تلاشهایی است که برای ایجاد کریدورهای جایگزین با هدف دور زدن و منزوی کردن ایران صورت گرفته است. این پروژه با فعالسازی ظرفیتهای جغرافیایی منحصربهفرد ایران، عملاً مزیتهای کریدورهای رقیب را کمرنگ کرده و ایران را به گزینهای بیبدیل در ترانزیت منطقه تبدیل میکند.
۲. ابعاد فنی و اقتصادی: ترجمان اعداد به توسعه پایدار
برای درک مقیاس واقعی این ابرپروژه، باید به آمار فنی آن توجه کرد. این خط آهن برای سرعت ۱۶۰ کیلومتر بر ساعت طراحی شده و ظرفیت جابجایی اولیه ۱۵ میلیون تن بار در سال را هدفگذاری کرده است. این حجم از ظرفیت، به تنهایی میتواند چهره تجارت در منطقه را دگرگون سازد. حجم عملیات اجرایی نیز خیرهکننده است: بیش از ۷.۹ میلیون متر مکعب خاکریزی، ۲.۴ میلیون متر مکعب خاکبرداری، و استفاده از ۱.۳ میلیون متر مکعب بتن و ۱۶۲ هزار تن آرماتور، نشان از یک کارگاه عمرانی عظیم در گستره استان گیلان دارد.
ساخت ۶۳ دستگاه پل به طول مجموعاً ۴۱ کیلومتر و یک تونل نزدیک به ۲ کیلومتر، پیچیدگیهای عبور از جغرافیای خاص منطقه را به خوبی نشان میدهد. این اعداد صرفاً آمار مهندسی نیستند؛ هر متر از این پلها و تونلها، گامی در جهت غلبه بر موانع طبیعی برای دستیابی به یک هدف بزرگ ملی است. منافع اقتصادی این پروژه نیز بسیار گستردهتر از درآمد ترانزیت خواهد بود:
رونق بنادر و ایجاد یک زنجیره لجستیک ملی: با اتصال ریلی یکپارچه، بنادر جنوبی ایران (شهید رجایی و چابهار) به هاب اصلی ورود کالا از شرق برای ارسال به سمت شمال و بنادر شمالی (انزلی، کاسپین و آستارا) به دروازه خروج این کالاها بدل میشوند. این ترافیک دوطرفه، به رونق چشمگیر فعالیتهای بندری و اشتغالزایی منجر خواهد شد.
توسعه متوازن استان گیلان: طراحی ۱۰ ایستگاه در طول مسیر (شامل رشت، صومعهسرا، ماسال، رضوانشهر، پرهسر، تالش، لیسار، حویق، لوندویل و آستارا) به معنای توزیع فرصتهای توسعه در سراسر نوار غربی استان است. این ایستگاهها، به ویژه ایستگاههای تشکیلاتی رشت و آستارا و ایستگاه پشتیبانی لوندویل، به مراکز جدیدی برای فعالیتهای اقتصادی، خدماتی و گردشگری تبدیل خواهند شد و از تمرکزگرایی در مرکز استان جلوگیری میکنند.
کاهش هزینههای ملی: جابجایی ۱۵ میلیون تن بار از روی ریل، به معنای کاهش تردد هزاران کامیون از جادههای کشور است. این امر علاوه بر کاهش چشمگیر مصرف سوخت و استهلاک شبکه جادهای، به افزایش ایمنی و کاهش تصادفات و تلفات انسانی نیز منجر میشود.
راهآهن رشت-آستارا، بیش از آنکه یک پروژه عمرانی باشد، یک پروژه تمدنی با ابعاد ملی و بینالمللی است. این خط آهن، ترجمان عملی تبدیل «مزیت جغرافیایی» به «قدرت اقتصادی و سیاسی» است. در شرایطی که نظم جهانی در حال تغییر است و ایران به دنبال ایفای نقشی فعالتر در اقتصاد منطقه است، تکمیل این حلقه مفقوده یک ضرورت انکارناپذیر محسوب میشود. این پروژه، آزمونی بزرگ برای دستگاه دیپلماسی کشور در مدیریت همکاریهای بینالمللی و همچنین سنجشی برای توان فنی و اجرایی نهادهای داخلی است. موفقیت در این آزمون، میتواند ایران را برای دهههای آینده در جایگاه یک چهارراه تجاری بیرقیب در قلب اوراسیا تثبیت کند و منافع پایدار آن نصیب نسلهای آینده خواهد شد.
