پاسخ امام مهدی(عج) به یک شبهه/ ماجرای تشرف حضرت آیت الله مرعشی محضر امام عصر/ سخن هانرى كربن در راز حيات تشيّع
گروه معارف - رجانیوز: به نام خدای مهربان، آقای من سلام! سلام شیعهای که تنها جمعه به جمعه یادش میافتد به مولایش سلام کند، نه هر روز که از بستر خواب بر میخیزد!
سلام شیعهای که شما را فقط در زمان گرفتاریهایش صدا میزند و به فریادرسی میطلبد، نه هر سحر!
سلام شیعهای که به غیبت شما عادت کرده و انتظار برایش فقط یک واژه است برای یادآوری امام معصومی که از دیدهها غایب است!
سلام کسی که محضرتان را درک نکرده. به شما بی معرفت است، اما مشتاق شما. چرا که به فرمودهی معصوم(ع) عشق شما اهل بیت(ع) با گوشت و خون شیعه در آمیخته...
آقا جان! جهالتمان به مقام شما از سبک سریمان نیست. از عادت به روزمرگیمان است که فرصت شناخت اقیانوس کرامت را از ما گرفته.
میدانم که از ما شیعیانتان دل گیرید که چرا یادتان را یاد نمیکنند.
میدانم که دل نازنینتان را بارها و بارها با جهالت و دنائتهایمان شکستهایم و به فرمودهی خودتان برخى رفتار ناشايستهی ما كه ناخوشايند شما است و آن را زيبندهی ما نمىدانيد، عامل دوری شما از ما است؛
اما شما باز ما را رها نکرده و دستان پرمهرتان برای طلب سعادت ما بر آستان حضرت حق (جل جلاله) بلند است.
آقا جان این را هم می دانم که شما به فرمودهی امام رضا(ع) پدری مهربان وهمدمی همراه هستید و به گفته ی حاج اسماعیل دولابی این ماییم که همچون کودکان بازیگوش دستانمان را از دست پدرمان رها کرده و در بازار دنیا گم شدهایم.
آقا پیدایمان کنید و یک گوشهی چشم بر ما بیاندازید تا زندگیمان با نظر خدایی شما دگرگون شود. زندگی منتظری شود که سعی و تلاشش تزکیهی نفس است برای قرابت و رفاقت با شما که انسان کاملید.
...شاید آن روز که پاک شدیم و خدایی، دعایمان برای رسیدن زمان ظهورتان که گشایش خود ماست از لقلقهی زبان فراتر رود. به عمق باورهایمان راه یابد و آنگاه خدای مهربان آن لحظهی باشکوه ظهور را رقم زند. ان شاءالله
حدیثی از امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام دربارهی امام مهدی عجل الله تعالی
واعلموا أَنّ الارض لا َتخلو مِن حجة لله-عزوجل-ولکنَّ اللهَ سیُعمی خلقهُ عنها بظلمهم و جورهم، واِسرافهم علی اَنفسهم، و لو خلتِ الارضُ ساعة واحدة من حجة لله لساخَت بِاَهلِها و لکنَّ الحجة یعرفُ الناسَ ولا یعرفونهُ کما کان یوسفُ یعرف ُ الناسَ و هم لهُ منکرون...
بدانید که زمین از حجت الهی خالی نمی شود، اما به خاطر اینکه مردم به خودشان ستم می کنند (وخود را از درک محضر امام محروم می سازند)خداوند متعال دیدگان آنها را از (زیارت) حجتش نابینا می کند، و چنانچه زمین فقط یک ساعت از وجود حجت خدا خالی شود، اهل خود را فرو می برد،واین در حالی است که حجت خدا مردم را می شناسد اما مردم او را نمی شناسند. همان گونه که یوسف پیامبر مردم را می شناخت ولی آنها منکر او بودند...(1)
***
طرح گرافیکی
مدعی گوید که با یک گل نمیآید بهار...
برای دریافت پوستر در ابعاد بزرگ روی تصویر کلیک کنید
ویژگیهای امام مهدی علیهالسلام
واسطهی فیض
«مسئله واسطه فيض بودن امامزمان، شايد اساسيترين نکته در شناخت امام زمان باشد و لذا در دعاي ندبه عرض ميکنيم: «اَيْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَيْنَ الاَرْضِ وَالسَّماءِ» کجاست آن وجود مقدسي که سبب اتصال بين زمين و آسمان است و آسمان و زمين به واسطة او به همديگر متصلاند. يعني او واسطه است تا انسانهاي زميني آسماني شوند.»(2)
مقام معظم رهبری در این باره می فرماید: «سلسله اهل بيت نبىّاكرم در طول تاريخ خورشيدهاى فروزانى بودهاند كه در معنا توانستهاند بشريت روى زمين را با عالم غيب و با عرش الهى، متّصل كنند: «السبب المتصل بين الارض و السماء». خاندان پيغمبر، معدن علم، معدن اخلاق نيكو، معدن ايثار و فداكارى، معدن صدق و صفا و راستى، منبع همه نيكيها و زيباييها و درخشندگيهاى وجود آدمى در هر عصر و عهدى بودهاند.»(3)
استاد طاهرزاده در کتاب دعای ندبه، زندگی در فردایی نورانی مینویسد: «ما معتقديم بين خداوند و ساير موجودات بايد انسان کاملي واسطه قرار داشته باشد تا به عنوان صادرهی اول در مقام جامع جميع کمالات الهي قرار گيرد. مگر در راستاي همين معارف نيست که در زيارت جامعه خطاب به ائمه عرضه ميداريم: «بِکُمْ فَتَحَ اللهُ وَ بِکُمْ يَخْتِم...» به واسطهی وجود شما خدا باب فيوضات و خيرات را ميگشايد و به وسيلة شما آن را به انتها ميرساند؟ که اشاره به همين مقام واسطة فيضي ائمه معصومين دارد.
وقتي مردم گرفتار زمين شدند و از سببهايي که آنها را به آسمان معنويت وصل مينمود غافل گشتند، متأسفانه عدهاي شعار «هيچ چيز مقدّس نيست» سر ميدهند و به واقع اين شعار در بين مردمِ بريده از آسمان معنا پيدا ميكند. آري! وقتي ما از آسمان منقطع شديم واقعاً هيچ چيز مقدّس نيست؛...
آيا شما نميخواهيد تمام مناسباتتان قدسي گردد، به طوري که درس خواندن، و سياست و حكومت و اقتصادتان، بيداري و خوابتان، همه و همه راه ارتباط با عالَم قدس باشد؟ اگر چنين زندگي مقدسي را ميخواهيد، بايد زندگي زمينيتان به آسمان معنويت وصل شود و اين امر با به صحنه آمدن واسطة فيض هستي يعني حضرت صاحبالامر ممكن ميشود. اين است كه حتماً بايد يكي از اهداف و تمنّاهاي بزرگ ما اين باشد كه از خدا بخواهيم: «اَيْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَيْنَ الْاَرْضِ وَ السَّماءِ»(4) يعني؛ چشممان به كسي باشد كه زندگي زميني را از نامقدّسي در ميآورد و به عالم قدس متصل ميكند. تا او كه واسطة فيض بين خدا و بندگان است در صحنهی زندگي فردي و اجتماعي و سياسي و اقتصادي، تصميمگيرنده باشد. در آن شرايط است كه تمام مناسبات زندگي انساني با نور وِلايت آن حضرت، نوراني و مقدس ميشود.
...فرهنگ غرب متوجه شد که انقلاب اسلامي به دليل رويکرد ويژهاش به «عالم غيب و غيب عالم» آن تمدن را نشانه رفته است و لذا با شعار هيچ چيز مقدس نيست در جبهه فرهنگي، حملة خود را شروع کرد و تنها راه مقابله با آن فرهنگ، توجه به معنويت بزرگ عالم هستي يعني وجود مقدس حضرت صاحبالامر است. هرچه قداستهاي حقيقي جدّيتر گرفته شود، خطر دشمن راحتتر مرتفع ميگردد و ظهور نهايي نزديکتر ميگردد. عمده آن است که هرگز نظرها از آن «السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَيْنَ الْاَرْضِ وَ السَّماءِ» برداشته نشود که او خود به خود فرهنگِ خود را به همراه خواهد آورد.»
آیت الله جوادی آملی در کتاب موعود موجود مینویسد «انسان كامل، مظهر فيض كامل خداست و تمام موجودات ديگر از فرشته تا جن و بشر و ساير موجودات به واسطه وجود او از انوار الهى فيض مىبرند: ببقائه بقيت الدنيا و بيمنه رزق الورى و بوجوده ثبتت الأرض و السماء.
امروز در سرتاسر جهان هستى، انسان كاملى جز وجود مبارك بقية اللّه الاعظم مهدى موجود منتظر عجل اللّه تعالى فرجه نيست. او معلم فرشتگان و آدميان، داراى مقام عصمت مطلق و «خليفة اللّه الاعظم» است.
گفتنى است كه اگر در مورد انسانهاى كامل به ويژه ائمه هدايت عليهم السّلام تعبير خليفته في أرضه به كار مىرود، انحصار خلافت آنان در محدوده زمين مراد نيست، بلكه بدين معناست كه وجود ملكى و عنصرى آنان در زمين به سر مىبرد، گرچه منطقه خلافت او از طرف خداى سبحان قلمرو بسيار وسيعى است كه از عرش تا فرش را مىپوشاند.
وجود مبارك امام زمان عجل اللّه تعالى فرجه انسان كامل عصر ماست و وجود انسان كامل از آن جهت كه مظهر اسم اعظم الهى است، واجد تمام كمالات است.»(5)
« راحت زيستن، آرزوى تمامى انسانهاست؛ اما انسان به يقين نمىداند كه راحت حقيقى خود را در كجا بجويد. انسان كامل كه متن ظاهر و اسرار باطن عالم را مىشناسد، بهترين راهنماست كه جامعه با اطاعت او به كمال سعادت مىرسد.»(6)
مقام معظم رهبری می فرماید: «امروز وجود مقدّس حضرت حجّت ارواحنافداه در ميان انسانهاى روى زمين، منبع بركت، منبع علم، منبع درخشندگى، زيبايى و همه خيرات است. چشمهاى ناقابل و تيره ما آن چهرهى ملكوتى را از نزديك نمىبيند؛ اما او مثل خورشيدى درخشان است، با دلها مرتبط و با روحها و باطنها متّصل است و براى انسانى كه داراى معرفت باشد، موهبتى از اين برتر نيست كه احساس كند ولىّ خدا، امام برحق، عبد صالح، بنده برگزيده در ميان همه بندگان عالم و مخاطب به خطاب خلافت الهى در زمين، با او و در كنار اوست؛ او را مىبيند و با او مرتبط است . آرزوى همه بشر، وجود چنين عنصر والايى است... بركات وجود او و انوار ساطعه از وجود او، امروز هم به بشر مىرسد. امروز هم انسانيت با همه ضعفها، گمراهيها و گرفتاريهايش از انوار تابناك اين خورشيد معنوى و الهى كه بازمانده اهل بيت است، استفاده مىكند.»(7)
***
پاسخ امام مهدی علیهالسلام به یک شبهه
جماعتى از شيعيان اختلاف كردند در اينكه آيا خداوند، آفرينش و روزى دادن مخلوق را به ائمّه عليهم السّلام واگذار كرده؟ پس عدّهاى گفتند: اين محال است، زيرا كه اجسام را كسى جز خداى نمىتواند خلق كند. ولى عدّهاى ديگر گفتند: خداوند قدرت خلق را به ائمّه عليهم السّلام واگذار نموده است و آنان آفريده و روزى بخشيدهاند و در اين مسأله اختلاف شديدى بين آنها درگرفت، تا اينكه شخصى پيشنهاد كرد كه چرا به سراغ ابو جعفر محمد بن عثمان نمىرويد كه از او سؤال كنيد تا حق را براى شما آشكار سازد؟ چونكه راه به سوى امام زمان عليه السّلام اوست، همه به اين معنى راضى شدند و نامهاى به ابو جعفر نوشتند. در آن نامه مسأله را توضيح دادند، پس از طرف امام عصر-عجّل اللّه فرجه الشريف-توقيع آمد كه: خداوند تعالى خود اجسام را آفريده و روزىها را تقسيم كرد، زيرا كه نه جسم است و نه در جسمى حلول كرده، هيچ چيز مثل او نيست و اوست شنواى بينا، و امّا ائمه (ع)؛ از خداوند تعالى درخواست آفریدن مىكنند و او مىآفريند ودرخواست روزی می کنند پس خداوند روزى مىرساند به خاطر اجابت درخواست آنها و بزرگداشت حقّ ايشان.(8)
وظایف منتظران
در کلام رهبر معظم انقلاب؛ آیت الله خامنهای
«رابطهى بين شيعيان با مقام ولايت و مهدى موعود، يك رابطهى دايمى است و چهقدر خوب و بلكه لازم است كه يكايك ما، قلباً هم اين رابطه را با توجه و توسل و حرف زدن با آن حضرت حفظ كنيم. طبق همين زياراتى كه وارد شده و بعضاً مأثور است و به احتمال زياد به خود معصوم(ع) مستند میباشد، اين رابطهى قلبى و معنوى بين آحاد مردم و امام زمان(عج) يك امر مستحسن، بلكه لازم و داراى آثارى است؛ زيرا اميد و انتظار را به طور دايم در دل انسان زنده نگه مىدارد.»(9)
«كسى كه اعتقاد به اين مسأله دارد، چون با مركز تفضّلات الهى و نقطه اصلى و كانون اشعاعِ رحمت حق، رابطهاى روحى برقرار مىكند، توفيق بيشترى براى برخوردارى از وسايل عروج روحى و تقرب الىاللَّه دارد. به همين خاطر است كه اهل معنا و باطن، در توسّلات معنوى خود، اين بزرگوار را مورد توجّه و نظر دائمى قرار مىدهند و به آن حضرت توسّل مىجويند و توجّه مىكنند. نفسْ پيوند قلبى و تذكّر و توجّه روحى به آن مظهر رحمت و قدرت و عدل حق تعالى، انسان را عروج و رشد مىدهد و وسيله پيشرفت انسان را – روحاً و معناً – فراهم مىكند.
اين، يك ميدان وسيع است. هر كس كه در باطن و قلب و دل و جان خود، با اين بزرگوار مرتبط باشد، بهره خودش را خواهد برد. البته، توجّه به كانون نور، بايد توجّه حقيقى باشد. لقلقه زبان در اين زمينه، تأثير چندانى ندارد. اگر انسان، روحاً متوجّه و متوسّل شد و معرفت كافى براى خود به وجود آورد، بهره خودش را خواهد برد. اين، يك ميدان فردى و تكامل شخصى و معنوى است.»(10)
در کلام آیتالله بهجت
«بعضی شروع به اذکار و اورادی میکنند تا امام زمان علیه السلام را ببینند. چه اصراری بر دیدن آن حضرت دارید؟!
شما سعی کنید اعتقادتان به حضرت زیاد شود و ایشان از شما خشنود باشند.
اگر بدانیم در محضر «عین الله الناظره» هستیم، آیا روی آن را داریم که برای زیارت حضرت غائب علیه السلام اجازه بخواهیم؟ یا اینکه با خواسته های واضح او مخالفت می کنیم!؟ نماز و روزه را ترک و غیبت و ایذاء کنیم!؟
آیا می خواهیم به ما بفرماید «ابحت لکم المحرمات و اسقطت عنکم الواجبات!» حرام ها را بر شما حلال کردم و واجبات را از شما برداشتم!
مقصود اینکه چه می شد بواسطه بندگی خدا، روابط با امام زمان علیه السلام محفوظ می ماند؟
تنها انتظار فرج کافی نیست! بلکه طاعت و بندگی نیز لازم است. خصوصا با توجه به قضایایی که پیش از ظهور امام زمان(عج) واقع می شود. خدا می داند به واسطه ضعف ایمان بر سر افراد چه می آید!.. مگر امکان دارد عافیت مطلقه بدون ایمان و اطاعت و بندگی انجام گیرد!؟»(11)
در کلام حجة الاسلام پناهیان
«همانطور که سخت است انسان همیشه خودش را در محضر خدا ببیند، معمولاً برای ما درک حضور حضرت ولی عصر(عج) نیز کار دشواری است. ولی باید تمرین کنیم و برنامه داشته باشیم. مثلاً یک زمانهایی را اختصاص بدهیم و با وضو، رو به قبله بنشنیم و با یک حالت معنوی خودمان را در محضر امام زمان(ع) ببینیم و به خواندن دعاهایی که در این زمینه وارد شده است، مانند دعای ندبه و دعای عهد بپردازیم. ... اگر خودمان را در چنین شرایطی قرار دهیم انگار در حرم امام رضا(ع) هستیم و میتوانیم خود را در محضر حضرت ببینیم. ...نباید انتظار داشته باشیم که یک معجزهای رخ بدهد و ما را به درِ خیمۀ حضرت ببرند، یا اینکه یک شبی رؤیای صادقهای از حضرت ببینیم، یا اینکه کسی که در ارتباط با حضرت است بیاید و با ما ارتباط برقرار کند. این احساس حضور را باید خودمان با تمرین و برنامههای مداوم برای خودمان ایجاد کنیم. اگر برنامۀ ما هفتهای یکبار یا روزی یکبار است، در آن ساعت مشخص متوجه حضرت بشویم. ....به ما یاد دادهاند هر روز صبح که از خواب بلند شدید با مولای خودتان تجدید عهد کنید و این یک تمرین برای آن احساس حضور است. بنده راهی جز این تمرین برای درک و احساس حضور ندارم، ضمن اینکه هر موقع ما استغفار میکنیم باز باید خودمان را در محضر حضرت ببینیم.
در واقع استغفار ما از پرودگار عالم همیشه منوط به این است که از حضرت ولی عصر(عج) هم عذرخواهی کنیم. و همیشه منوط به این است که حضرت را شفیع قرار دهیم. یعنی این استغفار که ذکر دائمی ما باید باشد، و این حال توبه و انابه همیشه باید در رفت و برگشت در محضر حضرت بقیهالله الاعظم باشد.»(12)
***
سخن هانرى كربن در راز حيات تشيّع
در ميان تمام مذاهب اسلامى، اعتقاد به مهدى موجود موعود، ويژه شيعيان اهل بيت عليهم السّلام است و همين باور عميق سبب پويايى و پايايى حيات شيعه است.
استاد، علامه آية اللّه سيد محمد حسين طباطبايى قدّس سرّه از پرفسور هانرى كربن نقل مىفرمود: «هنگامى كه در دانشگاه سوربن فرانسه كنفرانسى را در زمينه اديان ارائه مىكردم، گفتم در ميان تمام اديان و مذاهب ملل جهان، تنها شيعه است كه مكتبى حياتبخش و قابل عرضه دارد. آنان معتقدند كه رابطۀ انسان با خدا هرگز قطع نمىگردد و هماره انسان كاملى از ميان خود انسانها و همنوع آنان وجود دارد كه ولىّ اللّه مطلق و واسطۀ فيض ميان خلق و خالق است و اين ولىّ اعظم الهى انسانى حىّ و حاضر است» كه جهان به انتظار ظهور آن دادگستر مطلق است و اين مطلب براى مخاطبان بسيار مهمّ و شايان توجه بود.(13)
***
تشرفات
تشرف حضرت آيتالله العظمي مرعشي نجفي(ره)
در ايّام تحصيل علوم ديني و فقه اهل بيت«عليهمالسلام» در نجف اشرف، شوق زيادي جهت ديدار جمال مولايمان بقيّه الله الأعظم«عليه السلام» داشتم. با خود عهد كردم كه چهل شب چهارشنبه پياده به «مسجد سهله» بروم، به اين نيّت كه جمال آقا صاحب الأمر «عليه السلام» را زيارت كنم و به اين فوز بزرگ نائل شوم. تا سي و پنج يا سي و شش شب چهارشنبه ادامه دادم، تصادفاً در اين شب، رفتنم از نجف تأخير افتاد و هوا ابري و باراني بود. نزديك مسجه سهله خندقي بود. هنگامي كه به آنجا رسيدم، بر اثر تاريكي شب، وحشت و ترس مرا فرا گرفت؛ مخصوصاً از زيادي قطّاع الطّريق و دزدها ميترسيدم، ناگهان صداي پايي را از دنبال سر شنيدم كه بيشتر موجب ترس و وحشتم گرديد. به عقب برگشتم، سيّد عربي را با لباس اهل باديه ديدم، نزديك من آمد و با زبان فصيح گفت: « اي سيّد! سلامٌ عليكم»
ترس و وحشت به كلّي از وجودم رفت و اطمينان و سكون نفس پيدا كردم و تعجّب آور بود كه چگونه اين شخص در تاريكي شديد، متوجه سيادت من شد؟ و در آن حال، من از اين مطلب غافل بودم!
به هر حال؛ سخن ميگفتيم و ميرفتيم، از من سؤال كرد: « كجا قصد داري؟»
گفتم: «مسجد سهله.»
فرمود: «به چه جهت؟»
گفتم: «به قصد تشرّف زيارت وليّ عصر«عليه السلام»
مقداري كه رفتيم به مسجد «زيد بن صوحان» كه مسجد كوچكي نزديك مسجد سهله است، رسيديم؛ داخل مسجد شديم و نماز خوانديم و بعد از دعايي كه سيّد خواند – كه گويا ديوار و سنگها آن دعا را با او مي خواندند – احساس انقلابي عجيب در خود نمودم كه از وصف آن عاجزم . بعد از دعا، سيّد فرمود :« سيّد! تو گرسنهاي، چه خوبست شام بخوري.»
پس سفرهاي را كه زير عبا داشت بيرون آورد و در آن مثل اينكه سه قرص نان و دو يا سه خيار سبز بود، كه گويا تازه از باغ چيدهاند و آن وقت چلّة زمستان و سرماي شديدي بود و من به اين معنا منتقل نشدم كه اين آقا اين خيار تازة سبز را در اين فصل زمستان از كجا آورده است؟ طبق دستور آقا شام خوردم. سپس فرمود:« بلند شو تا به مسجد سهله برويم.» داخل مسجد شديم. آقا مشغول اعمال وارده در مقامات شد و من هم به متابعت آن حضرت انجام وظيفه ميكردم و بدون اختيار نماز مغرب و عشا را به آقا اقتدا كردم و متوجّه نبودم كه اين آقا كيست.
بعد از آنكه اعمال تمام شد، آن بزرگوار فرمود: «اي سيّد ! آيا مثل ديگران بعد از اعمال مسجد سهله به مسجد كوفه ميروي يا در همين جا ميماني؟»
گفتم: «ميمانم». در وسط مسجد در مقام صادق«عليه السلام» نشستم و به سيّد گفتم: «چاي يا قهوه يا دخانيات ميل داريد تا آماده كنم؟»
در جواب، كلام جامعي را فرمود: « اين امور از فضول زندگي است و ما از اين فضولات دوريم!» اين كلام در اعماق وجودم اثر گذاشت به گونهاي كه هرگاه يادم ميآيد، اركان وجودم ميلرزد.
به هر حال؛ مجلس نزديك به دو ساعت طول كشيد و در اين مدّت ، مطالبي ردّ و بدل شد كه به بعضي آنها اشاره ميكنم.
1- دربارهی «استخاره » سخن به ميان آمد، سيّد عرب فرمود: «اي سيّد با تسبيح به چه نحو استخاره ميكني؟»
گفتم: سه مرتبه صلوات ميفرستم و سه مرتبه ميگويم: «اَسْتَخيرُ اللهَ بِرَحْمَتِهِ خِيَرةً في عافِيةٍ » پس قبضهاي از تسبيح را ميگيرم و دو تا، دو تا ميشمارم، اگر دو تا ماند، بد است. اگر يكي ماند، خوب است.
فرمود: «براي اين استخاره، باقي ماندهاي است كه به شما نرسيده و آن اين است كه هرگاه يكي باقي ماند فوراً حكم به خوبي استخاره نكنيد؛ بلكه توقف كنيد و دوباره براي ترك عمل استخاره كنيد، اگر زوج آمد، كشف ميشود كه استخارهی اوّل خوب است امّا اگر يكي آمد، كشف ميشود كه استخارهی اوّل ميانه است.»
به حسب قواعد علميه ميبايست دليل بخواهم و آقا جواب دهد، به جاي دقيق و باريكي رسيده بوديم، اما به مجرّد اين قول، تسليم و منقاد شدم؛ با آنكه متوجه نيستم كه اين آقا كيست.
2- از جمله مطالب اين جلسه، تأكيد سيّد عرب بر تلاوت و قرائت اين سورهها بعد از نمازهاي واجب بود: بعد از نماز صبح سوره يس، بعد از نماز ظهر سوره عمّ، بعد از نماز عصر سورهی نوح، بعد از مغرب سورة الواقعه و بعد از نماز عشاء سوره ملك.
3- ديگر اينكه تأكيد فرمودند بر دو ركعت نماز بين مغرب و عشاء كه در ركعت اوّل بعد از حمد، هر سورهاي خواستي ميخواني و در ركعت دوّم بعد از حمد «سوره واقعه» را ميخواني و فرمود: كفايت ميكند اين از خواندن سوره واقعه بعد از نماز مغرب، چنان كه گذشت.
4- تأكيد فرمود كه بعد از نمازهاي پنجگانه اين دعا را بخوان: اللهُمَّ سَرِّحْني عَنِ الْهُمُومِ وَ الْغُمُومِ وَ وَحْشَتِ الصَّدرِ وَ وَسْوَسَةِ الشَيْطانِ بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ.
5- و ديگر تأكيد داشتند بر خواندن اين دعا بعد از ذكر ركوع در نمازهاي يوميه خصوصاً ركعت آخر: اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَرَحَّمْ عَلي عَجْزِنا وَ أًغِثْنا بِحَقِّهِمْ.
6- در تعريف و تمجيد از «شرايع الاسلام» مرحوم محقّق حلّي فرمود: تمام آن مطابق با واقع است مگر كمي از مسائل آن.
7- تأكيد فرمودند بر خواندن قرآن و هديه كردن ثواب آن، براي شيعياني كه وارثي ندارند يا دارند و لكن يادي از آنها نميكنند.
8- تأكيد كردند بر تحت الحنك را زير حنك دور دادن و سر آن را در عمامه قرار دادن، چنان كه علماي عرب به همين نحو عمل ميكنند و فرمود: در شرع، چنين رسيده است.
9- تأكيد بر زيارت سيّد الشهداء عليه السلام
10- پرسيدم: «نميدانم آيا عاقبت كارم خير است و آيا من نزد صاحب شرع مقدس رو سفيدم؟!» فرمود: عاقبت تو خير و سعيت مشكور است و رو سفيد هستي. گفتم: نميدانم آيا پدر و مادر و اساتيد و ذوي الحقوق از من راضي هستند يانه؟ فرمود: «تمام آنها از تو راضياند و دربارهات دعا ميكنند». استدعاي دعا كردم براي خودم كه موفق باشم براي تأليف و تصنيف، و آن بزرگوار دعا فرمودند. در اينجا مطالب ديگري است كه مجال تفصيل و بيان آن نيست.
پس خواستم به خاطر حاجتي از مسجد بيرون روم، آمدم نزد حوضي كه در وسط راه، قبل از خارج شدن از مسجد قرار دارد. به ذهنم رسيد چه شبي بود و اين سيّد عرب كيست كه اين همه با فضيلت است؟! شايد همان مقصود و معشوقم باشد! تا اين مطلب به ذهنم خطور كرد، مضطربانه برگشتم و آن آقا را نديدم و كسي هم در مسجد نبود. يقين پيدا كردم كه آقا را زيارت كردم و غافل بود. مشغول گريه شدم و همچون ديوانه اطراف مسجد گردش ميكردم تا صبح شد، چون عاشقي كه بعد از وصال، مبتلا به هجران شده باشد. اين بود اجمالي از تفصيل كه هر وقت آن شب به يادم ميآيد، بهت زده مي شوم.(14)
***
شعری از امام خمینی(ره) دربارهی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه
حضرت صاحب زمان، مشكوة انوار الهی/ مالك كون و مكان مرآت ذات لامكانی
مظهر قدرت، ولی عصر، سلطان دو عالم/ قائم آل محمد مهدی آخر زمانی
با بقاء ذات مسعودش همه موجود باقی/ بیلحاظ اقدسش یكدم همه مخلوق فانی
خوشهچین فرمن فیضش همه عرشی و فرشی/ ریزه خوار خوان احسانش همه انسی و جانی
از طفیل هستیاش هستی موجودات عالم/ جوهریّ و عقل و نامیّ و حیوانیّ و كانی(15)
***
امام مهدی (ع) در کلام شهیدان
تنها و تنها کانالی که شما را به قرب الهی نزدیک می کند و موجب رضای حضرت مهدی(عج) می شود، اطاعت قلبی و عملی از ولایت فقیه است.(16) (شهید محمد شفیعی خواه)
نوا
مناجات با امام زمان(عج)
مناجات با امام زمان(عج) با نوای حاج منصور ارضی
مناجات با امام زمان(عج) با نوای حاج محمود کریمی
مناجات با امام زمان(عج) با نوای سید مجید بنی فاطمه
--------------------------------------------------------------------
منابع:
1- غیبت نعمانی با ترجمه ی عزیزی ، ص289-288
2- جایگاه و معنی واسطه ی فیض ،اصغرطاهرزاده ص78
3- بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از بسیجیان 03/09/1378
4- دعای ندبه ، زندگی در فردایی نورانی ،اصغرطاهرزاده صص114-111
5-امام مهدی (ع) موعود موجود، آیت الله جوادی آملی ص117
6--امام مهدی (ع) موعود موجود، آیت الله جوادی آملی ص120
7- بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از بسیجیان 03/09/1378
8- احتجاج طبرسی ترجمه جعفری ج2 ص 593
9-در انتظار ولی اعظم ،ص80 برگرفته از سخنرانی مقام معظم رهبری در 22/12/1368
10- بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اقشار مختلف مردم 17/10/1374
11- امام زمان (عج) در کلام اولیای ربانی ، صص49-48
12- گفتگوی تلویزیونی با موضوع «انتظار» ، يكشنبه, 22 تیر ۱۳۹۲،
دفتر نشرآثار و اندیشه های حجت الاسلام پناهیان
13- امام مهدی (عج) موجود موعود ص106
14- امام زمان (عج) در کلام اولیای ربانی ، صص102-97
15- کتاب حکومت جهانی حضرت مهدی (عج) و استراتژی انتظار در اندیشه امام خمینی(ره)
16-برگرفته از وبلاگ پلاک 313
--------------------------------------------------------------------
مطالب مرتبط:
جمعه های انتظار (1)/ بسته آدینه رجانیوز برای امام زمان (عج)
جمعههای انتظار (2)/ بسته آدینه رجانیوز برای امام زمان(عج)
جمعههای انتظار (3)/ بسته آدینه رجانیوز برای امام زمان(عج)
جمعههای انتظار (4)/ بسته آدینه رجانیوز برای امام زمان(عج)
جمعههای انتظار (5)/ بسته آدینه رجانیوز برای امام زمان (عج)
جمعههای انتظار (6)/ بسته آدینه رجانیوز برای امام زمان (عج)
جمعههای انتظار (7)/ بسته آدینه رجانیوز برای امام زمان (عج)
جمعههای انتظار (8)/ بسته آدینه رجانیوز برای امام زمان(عج)
