پنجشنبه 11 ارديبهشت 1404 03:18 ساعت
شناسه خبر : 384631

این سفر در هنگام وقوع حادثه خونین بندر شهید رجایی، که تاکنون بیش از ۷۰ نفر از هموطنانمان جان خود را از دست دادهاند، انجام شد و تعجب بسیاری را برانگیخت. چنین حادثهای انتظار میرفت که در اولویت کاری رئیس دولت چهاردهم قرار گیرد.
گروه سیاست-رجانیوز: مسعود پزشکیان در حالی در سفری یکروزه به باکو؛ پایتخت جمهوری آذربایجان سفر کرد که سوالات بسیاری درباره این سفر و حاشیههای آن وجود دارد. این سفر دومین دیدار رسمی میان رؤسای جمهور ایران و جمهوری آذربایجان در 6 سال گذشته محسوب میشود. آخرین سفر در سطح روسای جمهور توسط حسن روحانی انجام شده بود و طبق عرف دیپلماتیک، دیدار بعدی باید در تهران انجام میشد. هرچند مقدمات حضور علیاف در تهران در دولت قبلی انجام شده بود اما پزشکیان بدون توجه به این عرف دیپلماتیک، راهی باکو شد.
این سفر در هنگام وقوع حادثه خونین بندر شهید رجایی، که تاکنون بیش از ۷۰ نفر از هموطنانمان جان خود را از دست دادهاند، انجام شد و تعجب بسیاری را برانگیخت. چنین حادثهای انتظار میرفت که در اولویت کاری رئیس دولت چهاردهم قرار گیرد. رفتار شهید رئیسی در سال ۱۴۰۲، هنگام وقوع حادثه تروریستی کرمان، مثال خوبی در این زمینه است؛ او سفر خود به ترکیه را به دلیل این حادثه تلخ لغو کرد و برای مدیریت مستقیم بحران، اولویت را به مسائل داخلی کشور داد. اما در این شرایط بحرانی، رئیسجمهور سفر خود به باکو را بدون توجه به ضرورتهای داخلی انجام داد و تنها مدیریت حادثه را به وزیر کشور واگذار کرد. همراهی برخی اعضای کابینه، از جمله وزیر راه که مسئولیت مستقیم در قبال این حادثه دارد، نیز تصمیمی غیرمنطقی و غیرقابلتوجیه به نظر میرسد.
رفتار و ظاهر پزشکیان در این سفر، تناسب لازم با وضعیت بحرانی کشور و حادثه خونین بندر شهید رجایی نداشت. انتظار میرفت رئیس دولت چهاردهم که در حین عزای عمومی در کشور حضور ندارد و برای انجام سفری کماهمیت راهی جمهوری آذربایجان شده، حداقل با رعایت احترام این واقعه تلخ و همراهی با درد و رنج خانوادههای جانباختگان، به جای برگزاری برنامههایی چون محفل شعرخوانی در این سفر، وقار لازم و شمایل یک مسئول همدل را به نمایش میگذاشت.
از سوی دیگر، سفارت ایران در جمهوری آذربایجان از سال ۱۴۰۳ و پس از پایان مأموریت عباس موسوی همچنان بدون سفیر و تنها با مدیریت کاردار اداره میشود و این موضوع در نوع خود کمسابقه و حتی بیسابقه است که رئیسجمهور به جایی سفر کند که نماینده رسمی دیپلماتیک (سفیر) در آن حضور ندارد و این پرسش جدی مطرح است که آیا این سفر یکروزه، با توجه به نبود سفیر و وضعیت بحرانی داخلی، آنقدر حیاتی و اجتنابناپذیر بوده که عرف معمول دیپلماتیک در روابط بینالملل نادیده گرفته شود؟
در مجموع، انجام چنین سفری در شرایط بحرانی کشور، تضاد آشکاری با انتظارات عمومی و عرف دیپلماتیک دارد و ضرورت بازنگری در اولویتگذاریها و نحوه مدیریت بحران را برجستهتر میکند. به نظر میرسد رفتار مسئولان در چنین مواقعی باید نشانگر توجه به حساسیتهای داخلی و احترام به احساسات عمومی باشد، نه بیتوجهی به آنها.
انتهای پیام/

لینک کوتاه »
http://rajanews.com/node/384631
لینک کوتاه کپی شد