علامه طباطبایی(ره) چگونه افطار میکردند؟/ قبل از افطار دقایقی به یاد مرگ باشید/ یک نذر مجرّب برای گرفتن کسبوکار/ روایت بیتوجهی عاشقان اباعبدالله(ع) به جلوههای بهشتی
گروه معارف-رجانیوز: شبهای ماه مبارک رمضان در مسجد لولاگر محفل ذکر و موعظه با موضوع«مبانی تربیت سلوکی فقیه عارف آیتالله پهلوانی» شامل شرح کلمات اخلاقی و عرفانی این عالم ربانی در کتاب «عید وصال»، برقرار است. این جلسه که به همت «هیات رهپویان آل طاها(ع)» و «هیات کریم آل طاها(ع) کانون دانشپژوهان نخبه» برگزار میشود، تا پایان ماه مبارک رمضان ادامه خواهد داشت. متن پیش رو حاصل سخنرانی جلسه هشتم از این سلسله جلسات است:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله الذی هدانا سبل السلام و نهانا عن اتباع خطوات الشیطان و الصلاه و السلام علی افضل من دعا الی سبیل ربه بالحکمه و الموعظه الحسنه سیدنا ونبینا ابی القاسم المصطفی محمّد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین و اللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین.
الهی هب لی کمال الانقطاع الیک و انر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک حتی تخرق ابصار القلوب حجب النور فتصل الی معدن العظمه و تصیر ارواحنا معلقه بعز قدسک الهی واجعلنی ممن نادیته فاجابک و لاحظته فصعق لجلالک فناجیته سرا و عمل لک جهرا.
عرض کردیم که محور بحث ما کلمات فقیه عارف مرحوم آیت الله پهلوانی است که در کتاب "عید وصال" جمع آوری شده و عرض شد که بنا داریم در ضمن این مباحث، مبانی مکتب تربیتی ایشان را ذکر کنیم. عرض کردیم که ایشان قبل از ماه مبارک رمضان توجه میدادند به عظمت این ماه و توصیههایی را راجع به ماه مبارک به شاگردان خودشان میدادند و این اختصاص به ایشان نداشت مشایخ ایشان هم همینطور بودند. و استناد شد که مبنای این عمل خطبه شعبانیه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) هست. لذا مرحوم ابن طاوس در طلیعه کتاب "اقبال الاعمال" یعنی صفحه دوم اقبال، همه این خطبه را نقل کرده است.
لزوم یاد مرگ، در دقایقی قبل از افطار
رسیدیم به این قسمت خطبه شعبانیه که حضرت فرمودند: " وَ اذْكُرُوا بِجُوعِكُمْ وَ عَطَشِكُمْ فِيهِ جُوعَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ عَطَشَهُ" در ماه مبارک رمضان وقتی گرسنه و تشنه میشوید به یاد گرسنگی و تشنگی روز قیامت و صحرای محشر بیفتید. بهترین زمان برای اینکه انسان توجه کند به قیامت و مواقف قیامت و عالم آخرت و بخواهد بهرههای خودش را ببرد، نزدیک افطار است که انسان حالت گرسنگی و تشنگیاش شدیدتر است. انسان اینجا میتواند خیلی بهره ببرد. یعنی پنج دقیقه، ده دقیقه در رابطه با مرگ فکر کند.
مرحوم آیت الله پهلوانی، در یک برنامه خاصّی، دستور هر هفته به قبرستان رفتن را داشتند. امّا قبل از ماه رمضان یک توصیهای میفرمودند که "مرحوم علامه طباطبائی تحت عنوان دستور، این را عمل نمیکردند. اما ما از روش علامه این را استفاده کردیم و خوب است که شما این را انجام دهید و آن این بود که مرحوم علامه در ماه مبارک، قبرستان رفتنشان دیگر هفتهای یکبار نبود، بلکه هر روز قبل از افطار، وقتی یک ربع بیست دقیقه به افطار مانده بود مرحوم علامه میرفتند به قبرستان. ده دقیقهای در قبرستان بودند و بعد میآمدند زیارت حضرت معصومه (سلام الله علیها). اذان که میشد، ایشان بوسهای به ضریح مبارک میزدنند که افطارشان با بوسه بر ضریح بود. بعد میرفتند منزل."
این کار در قم خیلی راحت است چون در قم قبرستان زیاد است و رفتن به آن خیلی مؤونهای نمیطلبد. اما در تهران اگر این کار را که بخواهید انجام بدهید، گاهی ممکن است سه چهار ساعت زمان ببرد. مرحوم آقای پهلوانی میفرمودند که " کسی که نمیتواند به قبرستان برود و برای او دشوار است، قبل از افطار ده دقیقهای بنشیند در یک خلوتی و در ارتباط با مرگ فکر کند. اگر توانست که این تمرکز را داشته باشد که این باب قبرستان را باز کند و در رابطه با مرگ فکر کند که هیچ، اگر نتوانست یک کتابی که در این زمینه نگاشته شده (که کتاب منازل الاخره مرحوم آقا شیخ عباس قمی رضوان الله تعالی علیه کتاب مناسبی است) یک صفحه از این کتاب را بخواند و در اطراف آن مطلبی که خوانده فکر کند. یا یک عکس قبری را در مقابل خودش داشته باشد و در رابطه با قبر و آخرت و قیامت و حساب و کتاب نشسته و فکر کند. این یاد مرگ بسیار مهم است.
حالا این توصیه حضرت که در حال تشنگی و گرسنگی، انسان یاد گرسنگی و تشنگی قیامت بیفتد هست امّا انسان باید به یک جایی برسد که مرگ دائما در مقابل او باشد! حضرت فرمودند: "إجعل الموت نصب عينيك" مرگ را جلوی چشمتان بگذارید. این هم که یک عدّهای روشنفکر میگویند "یاد مرگ مخدّر است و انسان را از حرکت باز میدارد"، اتفاقاً عکس این است. آن آدمهایی که اهل تلاش و کار و فعالیّت نیستند با یاد مرگ است که فعّال میشوند. یعنی میبینند که این زمان، محدود است و باید در این فرصت محدود، کار کرد. همه این قبرهایی که الان شما در این قبرستانها میبینید، آن روزی که آمدند شخص را دفن کنند، اطرافش پر از جمعیت بوده. الان شما میبینید که هیچ کسی نیست. برای من هم همینطور هست، برای شما هم همینطور هست. نه فقط ما بلکه بزرگان هم همینگونه هستند. مرحوم آقای بروجردی (رضوان الله تعالی علیه) مرجع مطلق بود. ایشان در مرجعیت رقیب نداشت و تک بود. آن گونه هم با عظمت تشییع شد. اما الان شما سر مزار ایشان بروید و ببینید که چند نفر حضور دارند؟ پس کتاب قبرستان را انسان باز کند و درسها و بهرههای لازم خودش را ببرد.
اولیای الهی از عطش محشر، گریان بودند
این مسئله تشنگی در روز قیامت یک مسئله مهمی است. قیامت مواقفی دارد. مواقف، یعنی انسان را نگه میدارند و سئوال و پرسشی از شخص میکنند و حساب او را میرسند. چون در این منزلها نگه میدارند، تعبیر میکنند به موقف. متوقف میکنند. حالا این که هر توقف، چه مقدار زمان میبرد اینها بحثهایی است که در موضوع معاد باید بررسی شود. اجمالا بدانید که صحنه، صحنه سختی است! چون امروز ابزار و امکانات هست، ما خیلی از چیزها را میتوانیم به ذهن خودمان نزدیک کنیم. مثلا ما وقتی به یک دکان سنگکی میرویم، حرارت هست. پنج دقیقه که معطل می شویم، صدایمان درمیآید و میگوییم "یک ساعت است اینجا ایستادیم!". وقتی پشت چراغ قرمز میایستیم، آنجا هم زده که مثلاً 60 ثانیه، 120 ثانیه. یک مقدار که میایستیم صبرمان لبریز میشود. زیاد هم نیست، فقط یک دقیقه است، امّا تحمل نداریم! مثلاً در همین مسجد که میآییم، اگر کولرش هنوز فعال نشده و یک کم عرق میکنیم، تحمل خودمان را از دست میدهیم. در خانه اگر کولر خودمان خراب شود عصبانی و کلافه میشویم. حال چه باید کرد با عطش روز محشر؟!
این مسئله عطش روز محشر یک امری است که اولیای الهی از آن گریان بودند. امیرالمومنین (صلوات الله و سلامه علیه) در این زمینه خطبهای دارند. خطبه 101 نهج البلاغه. حضرت میفرمایند که: " وَ ذلِکَ یَوْمٌ یَجْمَعُ اللهُ فِیهِ الأَوَّلِینَ وَ الآخِرِینَ " از اولین انسان تا آخرین انسان را خدا جمع میکند در محشر. صد نفر هزار نفر نیست. اینطور هم نیست که یکی اینجا باشد، یکی ده متر آن طرفتر. جمع می کند برای چه؟ "لِنِقَاشِ الْحِسَابِ" نقّاش، به اصطلاح ما یعنی مو را از ماست کشیدن. یا متّه را که میگذارند روی خشخاش که میگویند متّه روی خشخاش نذار. یعنی حسابرسی بسیار دقیق و جزئی.
حالا اینجا من یک نکتهای را عرض کنم. مرحوم آیت الله جعفری (رضوان الله تعالی علیه) از مرحوم علامه نقل میکردند که "آن کسانی که در عالم دنیا به حساب خودشان رسیدگی کردند و صاف صاف هستند، آنها دیگر این حساب را ندارند. چون اینها به حساب خودشان رسیدگی کردهاند." ما هر سه ماه یک بار برای مرحوم آیت الله جعفری، یک قربانی میکردیم. ایشان در سال آخر عمرشان، در شانزدهم یا هفدهم همین ماه رمضان بود که فرمودند: "شما مانع رفتن ما شدید. شما باور نمیکنید که وقتی اسم مرگ میآید من ذوق میکنم" لذا بنده خودم ندیدم کسی را که اینطور تعبیر کند. حالا اینها یک حساب خاصی دارند.
"وَ جَزَاءِ الأَعْمَالِ" جزاء اعمال را میخواهند بدهند. آنهایی که بهشتی هستند، بهشت و آنهایی که جهنمی هستند، جهنم. تقسیم میکنند. در این موقفهای قیامت، صدای غرش آتش جهنم را هم میشنوند. خود اضطرابی که امتحان دادن در آدم ایجاد میکند زیاد است. وقتی یک کنکور میخواهند بدهند، بعضیها میگویند فضا را در آرامش نگه دارید، حتی گاهی یک قرص آرام بخش میدهند که شخص را اضطراب نگیرد.
آنجا محکمه الهی است و مواقفش هم فرق میکند. مثلاً یکجا میگویند "اصلاً حرف نزنید! اینجا جای حرف زدن نیست!" موقفی است که همه اعضا و جوارح باید شهادت بدهند. چشم باید بگوید که اینطور عمل کرده، قرآن خوانده یا نه؟ نگاه به نامحرم کرده؟ دست و پا و گوش و زبان همینطور. خود این مواقف و حساب کشی، در فرد اضطراب ایجاد میکند که حالا من را به بهشت میبرند؟ به جهنم میبرند؟ من را از سید الشهداء جدا میکنند؟ چه برای من پیش میآید؟ من همنشنین چه کسی خواهم بود؟
" ذلِکَ یَوْمٌ یَجْمَعُ اللهُ فِیهِ الأَوَّلِینَ وَ الآخِرِینَ لِنِقَاشِ الْحِسَابِ، وَ جَزَاءِ الأَعْمَالِ، خُضُوعاً، قِیاماً" اینها با یک حالت فروتنانهای در محضر ربوبی به پا میخیزند. این حساب، مواقف، کثرت جمعیت، به قدری در افراد اضطراب ایجاد میکند و سبب تشنگی میشود که میفرماید: " قَدْ أَلْجَمَهُمُ الْعَرَقُ" عرق از سر و روی اینها و کنار دهان اینها همینطور میریزد. الجم، از همان لجام است. عرق یک حالت لجامی به خودش میگیرد. از سر و صورت و کنار گوشها و کنار دهن، عرق میریزد. "وَ رَجَفَتْ بِهِمُ الْأَرْضُ" زمین هم در لرزش است. وقتی زمین در لرزش باشد، اضطراب و تپش ایجاد میکند.
راه فراری هم نیست. در این دنیا اگر آدم تشنهاش بشود، میتواند فرار کند، اما در صحرای محشر، با آن تراکم جمعیت کجا میخواهد فرار کند؟ حالا این تعبیر را دقت کنید. میفرماید: " فَأَحْسَنُهُمْ حَالًا مَنْ وَجَدَ لِقَدَمَيْهِ مَوْضِعاً وَ لِنَفْسِهِ مُتَّسَعا" آنکه حالش در صحرای محشر حال خوبی است، کسی است که بتواند جای دو تا پایش را پیدا کند! تازه اگر در حدّ دو تا جای پا پیدا کند، حالش خوب است! حالا خودم را عرض میکنم ما چه خاکی به سر بریزیم؟ " وَ لِنَفْسِهِ مُتَّسَعا" یک جایی برای آسودگی خودش پیدا کند.
حضرت فرمودند که شما وقتی روزه میگیرید به یاد گرسنگی و تشنگی روز قیامت بیفتید. آیا اگر فقط به یاد بیفتیم، کافی است؟ نه. این یاد قیامت افتادن موضوعیت ندارد، طریقیت دارد. یعنی من به یاد قیامت بیفتم به یاد تشنگی بیفتم به یاد وحشت قیامت بیفتم، بعد فکر کاری بکنم و توشهای برای آن روز بردارم و برنامه زندگی خودم را عوض کنم.
تشنگی قیامت با دنیا قابل قیاس نیست
بعد هم وقتی تشنگی قیامت گفته میشود، مثل تشنگی دنیا نیست که از این آب و نوشیدنی ها یک لیوان به او میدهند. نه، تشنگی آنجا فرق میکند. همانطوری که نعمتهای بهشتی، با نعمتهای دنیا فرق میکند، سیب آنجا با سیب اینجا فرق میکند، پرنده آنجا با پرنده اینجا فرق میکند، عذاب آنجا هم با عذاب اینجا فرق میکند. در آن آیه قرآن هست که دوزخیان وقتی که خیلی تشنه شان میشود، استغاثه میکنند که خدایا ما تشنهمان شده آبی بدهید. آیه قرآن است که میفرماید خدا به اینها فلز گداخته میدهد که وقتی این ظرف را میآورند در مقابلشان از شدت حرارتی که این آهن گداخته دارد صورت اینها بریان میشود.
امام (رضوان الله تعالی علیه) این توجه را دادند. ایشان فرمودند که: "ای عزیز اوضاع عالم آخرت را با این عالم قیاس نکن. که این عالم را گنجایش ظهور یکی از نعمتها و نقمتهای آن عالم نیست. [نه این دنیا گنجایش یک نعمت عالم آخرت را دارد و نه گنجایش یک نقمت عالم آخرت را. اگر یک قطره زقّوم در این عالم دنیا بیاید، دیگر عالم دنیا نخواهد بود.] این عالم با همه پهناوری آسمانها و عوالمش [نه فقط کره خاکی، بلکه عالم دنیا] گنجایش ظهور پردهای از پردههای ملکوت سفلی که عالم قبر هم از آن است ندارد. چه برسد به ملکوت اعلی که عالم قیامت نمونه آن است." یک ملکوت سفلی داریم یک ملکوت اعلی. این قبر که عالم برزخ است جلوهای از ملکوت سفلی است. میفرماید همه عالم دنیا تاب و تحمل یک پرده از ملکوت سفلی را ندارد که ظهور پیدا کند. عالم قبر، جلوه ملکوت اعلی است.
البته اگر کسی زرنگ باشد وقتی که تشنه میشود یک توسّلی هم به اباعبدالله (علیه السلام) پیدا میکند. چون از ناحیه ایشان باید مشکلات ما حل شود. خدا کند ما جزء آن جمعی باشیم که از بهشت پیغام میدهند به افراد و سر بلند نمیکنند. روایت دارد که در همان محشر، عدهای از محبان ایشان (که مرتبه بالایی دارند) دور وجود مقدّس سیّد الشهدا (صلوات الله و سلامه علیه) نشستهاند و حضرت با اینها حرف میزند. زنهای بهشتی این افراد در بهشت، انتظار اینها را میکشند. پیغام میدهند که چرا نمیآیید داخل بهشت. اینها آن چنان محو اباعبدالله هستند که هیچ توجهی ندارند به جلوههای بهشت. ان شاء الله ما هم جزء اینها باشیم.
به فقرا و مساکین کمک کنید و گوش و چشمتان را از حرام ببندید
بعد حضرت فرمودند که " وَ تَصَدَّقُوا عَلَى فُقَرَائِكُمْ وَ مَسَاكِينِكُمْ". هم به فقیرها در ماه مبارک رمضان کمک کنید هم به مساکین. مرحوم علامه در مورد فرق بین فقیر و مسکین، یک بیانی دارند. ایشان میفرمایند که "مسکین بدحالتر از فقیر است. مسکین تنها ندار را نگویند [فقیر یعنی کسی که ندار است] بلکه به کسی میگویند که علاوه بر این امر عدمی [یعنی نداشتن] دچار ذلت و مسکنت هم شده است و کارد به استخوانش رسیده است و این وقتی است که فقرش به حدی برسد که او را خوار سازد مثلا مجبور بشود که از آبروی خود مایه بگذارد و دست پیش هر کس و ناکسی دراز کند مانند کور و لنگی که چارهای نمیبیند جز این که از هر کسی استمداد کند. بنابراین مسکین وضعش بدتر است از فقیر." ما میگوییم فقیرٍ بائس. بائس، حالش از فقیر و مسکین بدتر است که حالا ما این را بعدها توضیح میدهیم. حضرت فرمودند که در ماه مبارک رمضان به فقیر یا مسکین کمک کنید.
" وَ وَقِّرُوا کِبَارَکُمْ وَارْحَمُوا صِغَارَکُمْ". حریم بزرگترها را حفظ کنید. حالا این بزرگتر دو جور است. یا اسنّ است یعنی سنّش بیشتر است، یا نه سنّش کمتر است اما از جایگاه معنوی برخوردار است که بزرگتر است. حریم اینها را حفظ کنید. لذا وقتی از ابن عباس سئوال کردند که شما بزرگتر هستید یا پیغمبر خدا؟ فرمود "هو اکبر و انا اصغر" او بزرگتر است و من سنّم بیشتر است. " وَارْحَمُوا صِغَارَکُمْ" با کودکان با رحم و مهربانی و مهرورزی رفتار کنید. " وَ صِلُوا أَرْحَامَکُمْ" صله ارحام داشته باشید. صله ارحام هم این نیست که شما به خانه شخص بروید. الان در این گرانی، اگر شما بلند شوید دم افطار بروید صله رحم و بگویید "آمده ام افطار خدمت شما باشم." زهرش میشود. صله ارحام یعنی ارتباط داشتن. یک زنگی به او بزنید. پیغامی بدهید. حالش را بپرسید. کمک کنید او را تا گرفتاریهایش را رفع کنید. این میشود صله ارحام.
" وَ احْفَظُوا أَلْسِنَتَکُمْ وَ غُضُّوا عَمَّا لَا يَحِلُّ النَّظَرُ إِلَيْهِ أَبْصَارَکُمْ" زبان خودتان را حفظ کنید و چشمتان را از هر چیزی که حرام است ببندید. " وَ عَمَّا لَا يَحِلُّ الِاسْتِمَاعُ إِلَيْهِ أَسْمَاعَکُمْ" گوشتان را ببندید از هر چیزی که مالا یحل است و حلال نیست.
یک دستور پیغمبر دارد میدهد که در ماه مبارک رمضان، مراقب گوش و چشم و زبان خود باشید. شما اگر ده روز هم بعد از ماه مبارک، این حالت را حفظ کنید خودش میشود یک اربعین گیری. خیلی مایه خوبی است برای ایام سال انسان.
چشم خود را از هر چه که نگاه کردن به آن حرام است حفظ کنید. خیلی از این چیزهایی که در فضای مجازی است، نگاه کردن به آن حرام مسلّم شرعی است. بعضی از این تصاویری که حتی صدا و سیمای ما هم پخش میکند برای برخی افراد نگاه کردن به آنها حرام است. جوانی که در فوران غریزه جنسی است، وقتی عشوه یک دختر ، پسر یا خانمی را میبیند اثر، میگذارد. همه فقها میگویند که حرام است. مراجع در این امر اتفاق نظر دارند.
به ایتام و بخصوص ایتام سادات کمک کنید
" وَ تَحَنَّنُوا عَلَى أَيْتَامِ النَّاسِ يُتَحَنَّنْ عَلَى أَيْتَامِکُمْ " به ایتام مردم مهربانی کنید تا بعدها که بچههای شما یتیم شدند به آنها مهربانی شود. خصوصاً ایتام از سادات خیلی مهم است. یکی از نذرهای مجرّب، نذر برای ایتام سادات است. اینها بچههای صدیقه طاهره(سلام الله علیها) هستند و بچههای امیرالمومنین (صلوات الله و سلامه علیه). می شود آدم به بچهها مهربانی کند و از آن طرف عنایت نشود؟ لذا همین چند هفته قبل یک آقایی آمد که مشکل فروش ملکی را داشت. میگفت: "مدتهاست که هر کار میکنم این فروش نمیرود!" عرض کردم که "یک مقداری نذر کن برای ایتام سادات." جلسه بعد آمد و گفت: "ملک فروش رفته!" بالای ده میلیون هم برای ایتام سادات آورده بود. نذر ایتام سادات خیلی راهگشا است. شما میخواهید کسب و کار بگیرید، یک سهمی را برای اینها کنار بگذارید.
بعد حضرت فرمودند که: " وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ مِنْ ذُنُوبِکُمْ" در این ماه، از گناهانتان توبه کنید. یکی از کارهای غلط ما این است که تا نماز ما تمام میشود، فوری این سجاده را جمع میکنیم میرویم. در اوقات نماز، بهترین وقت برای دعا است. ما خیلی احتیاجات داریم. باید دست به دعا بلند کنید. " وَ ارْفَعُوا إِلَيْهِ أَيْدِيَکُمْ بِالدُّعَاءِ فِى أَوْقَاتِ صَلَواتِكُمْ" در اوقات نماز، دستها را به دعا بلند کنید. صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشا چه اتفاقی رخ میدهد؟ ما چون محجوبیم نمیدانیم. اما پیغمبر (صلوات الله وسلامه علیه) خبر دارد. خوب دقت کنید که میفرماید: " فی أَوْقَاتِ صَلَواتِكُمْ فَإِنَّهَا أَفْضَلُ السَّاعَاتِ" اوقات نماز بهترین زمانها است. " ینظُرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهَا بِالرَّحْمَةِ إِلَى عِبَادِهِ" ساعت نظر رحمت خاصه الهیه است. این را از دست ندهید. " يُجِيبُهُمْ إِذَا نَاجَوْهُ" کسی که مناجات میکند جواب او را میدهند " وَ يُلَبِّيهِمْ إِذَا نَادَوْهُ" وقتی او را صدا میزند، جواب او را میدهند و لبیک میگویند و پاسخ او را میدهند. " وَ يَسْتَجِيبُ لَهُمْ إِذَا دَعَوْهُ." وقتی دعا هم میکند دعایش را مستجاب میکنند.
خب این سرمایهها را چرا ما همین طور از دست بدهیم؟ ماه رمضان ماه تمرین است. سی روز، اینها را داشته باشیم، بعد از ماه رمضان هم ده روز به آن اضافه کنیم میشود یک اربعین. این مایه را برای تمام سال خودمان داشته باشیم.


هم اکنون عضو شبکه تلگرام رجانیوز شوید













