هم اکنون عضو شبکه تلگرام رجانیوز شوید
جمعه، 31 فروردين 1403
ساعت 02:34
به روز شده در :

 

 

 

رجانیوز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

 

شنبه 31 فروردين 1398 ساعت 16:22
يكشنبه 1 ارديبهشت 1398 15:02 ساعت
2019-4-20 16:22:38
شناسه خبر : 315059
فتنه منطقه شام قبل از ظهور صحنه رویارویی، اختلاف بین رمحان (جریان اصهب و جریان ابقع)، حضور ترک ها و رومی ها خواهد بود که سرانجام منجر به قدرت رسیدن آخرین حاکم دمشق قبل از ظهور (سفیانی) خواهد گردید که توسط مثلث "روم، یهود و عرب" حمایت و پشتیبانی می‏شود. البته وی نیز بیش از 15 ماه بر منطقه شام حکومت نخواهد کرد و سرانجام در جنگ با سپاه قدس امام مهدی، شکست خواهد خورد.
فتنه منطقه شام قبل از ظهور صحنه رویارویی، اختلاف بین رمحان (جریان اصهب و جریان ابقع)، حضور ترک ها و رومی ها خواهد بود که سرانجام منجر به قدرت رسیدن آخرین حاکم دمشق قبل از ظهور (سفیانی) خواهد گردید که توسط مثلث "روم، یهود و عرب" حمایت و پشتیبانی می‏شود. البته وی نیز بیش از 15 ماه بر منطقه شام حکومت نخواهد کرد و سرانجام در جنگ با سپاه قدس امام مهدی، شکست خواهد خورد.

گروه معارف رجانیوز: چند کانون مرکزی در تحولات و حوادث قبل از ظهور و آینده جهان، وجود دارد که شناخت و رصد کردن تحولات مربوط به آنها از اهمیت زیادی برخوردار است و می‏تواند ما را در تحلیل درست رویدادها و مباحث مرتبط با آخرالزمان و ظهور امام زمان(ع) در علم "آینده پژوهی"، یاری دهد. این کانون های مرکزی عبارت است از: منطقه شام و سوریه، ایران، عراق، فلسطین و عربستان؛ کشورهای مذکور در جغرافیایی عصر ظهور و در مثلث "مکه ـ کوفه ـ قدس"، مرکز تحولات و رویدادهای مهمی خواهند بود و در آینده این کشورها، قبل از ظهور اتفاقاتی بسیار سریع و شگفت آور رخ خواهد داد که تاثیرات داخلی و منطقه ای و حتی جهانی خواهند گذاشت.

 

 

دیدبانی حوادث کشورهای تاثیرگذار و نقش‌‏آفرین در عصر ظهور

 

بنابراین دیده‏‌بانی سیاسی و نظامی این کشورها در هر برهه ای از زمان، می تواند اهمیت استراتژیک و آینده پژوهانه مهدوی، داشته باشد. و این امر محقق نخواهد شد جز با رصد تحولات و نشانه های ظهور و بویژه حوادث در احادیثی که به حوادث و اتفاقات قبل از علائم و نشانه های حتمی ظهور در کشور سوریه، عراق، عربستان و ... ـ اشاره دارند. از اینرو، شناخت این علائم، تکلیف آور خواهد بود (معرفۀ علائم الظهور، الظاهر هو وجوبها؛ حذرا عن الوقوع في الضلالة و دفعا للضرر المحتمل).[1]

 

همچنین، از نظر علم آینده پژوهی و مطالعه رویدادهای آینده و تحلیل آنها، هر نوع علامت و سیگنال مورد توجه قرار می‏گیرد و نمی‏توان به آنها بی اعتنا بود. در واقع آینده پژوهی در صدد ایجاد آمادگی در مردم در حالت ها و سناریوهای مختلف است و می‏کوشد مردم در برابر حوادث آینده غافلگیر نشده و تکالیف و مسئولیت های خود را فراموش نکنند.

 

فتنه شام قبل از ظهور

 

روایات متعددی در مورد حوادث قبل از سفیانی در جوامع روایی موجود است. این احادیث مربوط به کشورهای مختلف حادثه خیز قبل از ظهور در مثلث "عراق، منطقه شام و فلسطین" است. از جمله طبق احادیث صحیحه و موثق در کتاب الغیبۀ نعمانی و الغیبۀ شیخ طوسی، قبل از خروج سفیانی سلسله حوادثی در "فتنه منطقه شام" رخ می‏دهد که در ادامه به تفصیل مورد بررسی قرار می­گیرند:

 

روایت اول: حدیث رجفۀ الشام در الغیبۀ شیخ طوسی

 

از جمله روایاتی که حوادث منطقه شام قبل قیام سفیانی را ترسیم کرده است در روایت موثق از امام علی در کتاب الغیبۀ شیخ طوسی است که به طریق دیگر در کتاب الغیبۀ نعمانی نیز تکرار شده است، مراحل و حوادث قبل از خروج سفیانی در منطقه شام چنین نقل شده است:

 

إِذَا اخْتَلَفَ رُمْحَانِ بِالشَّامِ فَهُوَ آيَةٌ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ تَعَالَى قِيلَ ثُمَّ مَهْ (ماذا) قَالَ ثُمَّ رَجْفَةٌ تَكُونُ بِالشَّامِ يَهْلِكُ فِيهَا مِائَةُ أَلْفٍ يَجْعَلُهَا اللَّهُ رَحْمَةً لِلْمُؤْمِنِينَ وَ عَذَاباً عَلَى الْكَافِرِين‏ فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ فَانْظُرُوا إِلَى أَصْحَابِ الْبَرَاذِينِ الشُّهْبِ وَ الرَّايَاتِ الصُّفْرِ تُقْبِلُ مِنَ الْمَغْرِبِ حَتَّى تَحُلَّ بِالشَّامِ[2] ... فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ فَانْظُرُوا خَسْفَ قَرْيَةٍ مِنْ دِمَشْقَ يُقَالُ لَهَا حَرَسْتَا فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ خَرَجَ ابْنُ آكِلَةِ الْأَكْبَادِ مِنَ الْوَادِي الْيَابِسِ حَتَّى يَسْتَوِيَ عَلَى مِنْبَرِ دِمَشْقَ فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ فَانْتَظِرُوا خُرُوجَ الْمَهْدِي‏.[3]

وقتی دو نیزه مخالف هم (دو جبهه نظامی) در منطقه شام درگیر شوند، آن نشانه از نشانه های خدا است. گفته شد: سپس چه می‏شود؟ فرمود: رجفۀ در منطقه شام است که بیش از صد هزار نفر (کنایه از کثرت کشته ها) هلاک می‌شوند که برای مومنان رحمت و برای کافران عذاب است، سپس در انتظار ورود نیروهای نظامی پرچم های زرد رنگ از مغرب منطقه شام و نیز البراذین الشهب باشید که به تحولات فتنه شام وارد خواهند شد ... سپس در انتظار خسف منطقه حرستا دمشق در سوریه باشید و بعد از آن منتظر خروج سفیانی، پسر هند جگرخوار باشید که از وادی یابس (مرز بین اردن و سوریه در منطقه درعا در جنوب سوریه) خروج می‌کند تا بر دمشق در سوریه تسلط یابد و بعد از آن منتظر ظهور و قیام امام عصر باشید.

 

لازم به ذکر است مضمون و محتوای حدیث فوق (حدیث رجفۀ الشام) در منابع اهل سنت همچون: البدء و التاریخ[4] مقدسی، فرائد فوائد الفکر[5] حنبلی، عقد الدرر[6] مقدسی شافعی، اهوال یوم القیامۀ و علاماتها الکبری[7] سفارینی به نقل از امام علی نیز ذکر شده است.[8]

 

روایت دوم: حدیث جابر جعفی از امام باقر در الغیبۀ نعمانی

 

البته ترتیب دقیق‏تر "حوادث و نشانه های قبل از خروج سفیانی" در منطقه شام در ضمن حدیث جابرجعفی از امام باقر در کتاب الغیبۀ نعمانی ذکر شده که جزئیات این حوادث را به تفصیل بیان کرده است. لازم به ذکر است، حدیث جابرجعفی از امام باقر از چند طریق سندی مختلف و در چندین کتاب معتبر حدیثی شیعه از جمله: کتاب الغیبۀ نعمانی[9]، کتاب التفسیر عیاشی[10]، کتاب الغیبۀ شیخ‏طوسی[11]، کتاب الاختصاص[12] و کتاب الارشاد[13] شیخ مفید و در منابع حدیثی متاخر همچون بحارالانوار[14] علامه ‏مجلسی، ذکر شده است؛ لکن، کامل‌ترین شکل این روایت از نظر متن و سند، در کتاب الغیبةنعمانی بیان شده است. لازم به ذکر است، حدیث جابر جعفی از امام باقر -در تشریح حوادث فتنه شام قبل از ظهور- "حدیث صحیحه اعلایی" و در زمره "معتبرترین" احادیث مهدویت از دیدگاه وثاقت سندی و محتوایی می‏باشد.[15]

 

در کتاب الغیبۀ نعمانی، ترتیب "حوادث قبل از سفیانی" در منطقه شام نیز چنین خواهد بود:

 

وَ يَجِيئُكُمُ الصَّوْتُ مِنْ نَاحِيَةِ دِمَشْقَ بِالْفَتْحِ وَ تُخْسَفُ‏ قَرْيَةٌ مِنْ‏ قُرَى‏ الشَّامِ‏ تُسَمَّى الْجَابِيَةَ وَ تَسْقُطُ طَائِفَةٌ مِنْ مَسْجِدِ دِمَشْقَ الْأَيْمَنِ وَ مَارِقَةٌ تَمْرُقُ مِنْ نَاحِيَةِ التُّرْكِ وَ يَعْقُبُهَا هَرْجُ الرُّومِ[16] وَ سَيُقْبِلُ إِخْوَانُ التُّرْكِ حَتَّى يَنْزِلُوا الْجَزِيرَةَ[17] وَ سَتُقْبِلُ مَارِقَةُ الرُّومِ حَتَّى يَنْزِلُوا الرَّمْلَةَ ... ثُمَّ يَخْتَلِفُونَ عِنْدَ ذَلِكَ عَلَى ثَلَاثِ رَايَاتٍ رَايَةِ الْأَصْهَبِ وَ رَايَةِ الْأَبْقَعِ وَ رَايَةِ السُّفْيَانِي.[18]

... صوتی بر دمشق همراه با فتح برای شما می‏آید و خسف در منطقه جابیه رخ خواهد داد و بخشی از مسجد دمشق نیز تخریب خواهد شد، سپس خروج کنندگانی در منطقه شام از سمت ترکها، ساکنان واقع در نواحی هم‏مرز با ترکها خروج خواهند کرد (ادعای استقلال مناطق کردنشین سوریه در عصر ظهور) و آنگاه هرج الروم (فتنه، اختلاف و قتل و چه بسا جنگ جهانی بین رومی ها و کشورهای غربی) را فراخواهد گرفت. اخوان الترک، پیشروی نظامی خویش را تا مناطق الجزیرۀ سوریه ادامه می‏دهند (جزیرۀ الشام، به مناطق شمال شرق سوریه متصل به مرز عراق اعم از الحسكۀ و دير الزور و الرقة، اطلاق می‏شود)؛ و نیز خروج کنندگانی از رومی ها (همپیمانان غربی یهودیان صهیونیست) در منطقه رمله (نزدیک بیت المقدس) در فلسطین نیروی نظامی پیاده می‏کنند ... سپس سه پرچم نظامی اصهب، ابقع و سفیانی در منطقه شام با یکدیگر به جنگ و اختلاف خواهند پرداخت.

 

لازم به ذکر است بخشی از محتوای حدیث جابر جعفی از امام باقر، نیز در کتاب نفیس و گرانبهای "الاصول الستۀ عشر" (از معدود میراث باقی مانده از "اصول اربعمائه" می‏باشد که شانزده اصل از مصنفات شیعه امامیه در این کتاب، احیاء شده است) به طریق و سند متفاوت "جعفر شرع الحضرمی از ابراهيم بن جبير از جابرجعفى از امام باقر" وجود دارد.[19]

 

مضاف بر اینکه، محتوای حدیث جابر از امام باقر در کتاب اهل سنت از جمله: در کتاب عقد الدرر مقدسی شافعی[20]، الفصول المهمۀ ابن صباغ مالکی[21]، نیز گزارش شده است.

 

تمرکز فتنه شام بر سوریه

 

لازم به ذکر است هرچند در احادیث از دیگر مناطق شام سخن به میان آمده است اما ذکر عبارت "حوادث منطقه شام و سوریه" از باب عطف "خاص بر عام" است که در اسلوب قرآن نیز به کار رفته است (حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطى‏؛ سوره بقره، آیه 238.)؛ فایده این گونه عطف و ذکر خاص به صورت جداگانه بعد از عام، برای بیان اهمیت آن است. در ما نحن فیه نیز محدوده اختلاف رمحان و جنگ در فتنه شام با تعیین کلیدواژه هایی همچون «دمشق» پایتخت سوریه (يَسْتَوِيَ عَلَى مِنْبَرِ دِمَشْق‏؛ نعمانی، الغیبۀ، ص 306. حنبلی، فرائد فوائد الفكر في الإمام المهدي المنتظر، ص 299.) «حمص» در جنوب سوریه و «حلب» در شمال سوریه (الْكُوَرالْخَمْس:‏ ... وَ حِمْصٌ وَ حَلَب‏: از مناطق واقع در سوریه؛ نعمانی، الغیبۀ، ص 304.) «وادی یابس در درعا» جنوب سوریه (يَخْرُجُ ابْنُ آكِلَةِ الْأَكْبَادِ مِنَ الْوَادِي الْيَابِس‏: محل ورود سفیانی؛ شیخ صدوق، کمال الدین، ج 2، ص 651.) «قرقیسیاء» در شرق سوریه (يَمُرُّ جَيْشُهُ بِقِرْقِيسِيَاء: جنگ سفیانی در دیرالزور شرق سوریه قبل از حمله به عراق؛ نعمانی، الغیبۀ، ص 280.) به روشنی نشان می‏دهد که فتنه شام بیشتر بر سوریه متمرکز شده است.

 

 

فتنه شام، طولانی و تا ظهور ادامه دارد

 

 و البته منطقه شام قبل از ظهور کماکان آبستن حوادث، فتنه و شعله جنگ بوده و این آتش فتنه خاموش نخواهد شد و تا زمان ظهور ادامه خواهد داشت و هرگاه تصور این می‏رود که بحران شام و جنگ سوریه در حال حل و فصل است، ناگهان شعله های فتنه همچون آتش زیر خاکستر از جایی دیگر خود را آشکار می‏سازد:

 

تَكُونُ بِالشَّامِ فِتْنَةٌ كُلَّمَا سَكَنَتْ مِنْ جَانِبٍ طَمَّتْ مِنْ جَانِبٍ، فَلَا تَتَنَاهَى حَتَّى يُنَادِيَ مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ: إِنَّ أَمِيرَكُمْ فُلَانٌ (مقدسی شافعی، عقدالدرر فی اخبار المنتظر، ص 75.)

در منطقه شام، فتنه خواهد بود و هر گاه از گوشه‏اى آرام گيرد از جانب ديگرى سر برمى‏آورد و اين فتنه پايان نمى‏پذيرد مگر آنگاه كه منادى از آسمان ندا مى‏كند: فرمانروایی شما فلانی (امام مهدی) است.

 

فتنه شام که محل اختلاف بین ترک و روم، عرب و عجم نیز است، راهی برای آن یافت نخواهد شد؛ بنابراین فتنه شام طولانی و تا زمان ظهور ادامه خواهد داشت:

 

لَا يَظْهَرُ الْقَائِمُ حَتَّى يَشْمَلَ النَّاسَ بِالشَّامِ فِتْنَةٌ يَطْلُبُونَ الْمَخْرَجَ مِنْهَا فَلَا يَجِدُونَهُ (نعمانی، الغیبۀ، ص 279. شیخ حرعاملی، اثبات الهداۀ، ج 5، ص 368.).

قائم ظهور نمی‌کند تا آنکه فتنه‌ای شام را فراگیرد و اهل شام به دنبال خلاص شدن از آنند؛ امّا راهی برای آن نمی‌یابند.

 

و اینک مراحل "فتنه شام قبل از ظهور" طبق احادیث معتبر، ترسیم خواهد شد:

 

حوادث فتنه شام و سوریه قبل از ظهور

اختلاف رمحان: صف آرایی دو جبهه نظامی

 

اولین واقعه‌­ای که در آغاز فتنه شام به وقوع می­پیوندد اختلاف میان دو نیزه (دو جبهه مخالف) است. رمح در لغت به معنای نیزه است[22] و در اینجا معنایی کنایی آن مراد است؛ یعنی دو جبهه نظامی متقابل که در ابتدای فتنه منطقه شام در مقابل هم صف آرایی خواهند کرد. در واقع «رمحان» اشاره به پرچم نظامی ابقع و اصهب (رایۀ الاصهب و رایۀ الابقع)، به عنوان دو جبهه نظامی مخالف در فتنه شام دارد.

 

رمزگشایی از رایۀ الاصهب و الابقع در فتنه شام قبل از ظهور

 

همانطور که بیان گردید، قبل از حضور سفیانی به عنوان حاکم دمشق، میان دو جبهه نظامی مخالف، رایۀ الاصهب و الابقع بر سر قدرت و حکومت (ثَلَاثَةُ بِالشَّامِ كُلُّهُمْ يَطْلُبُ الْمُلْك)[23] در منطقه شام، منازعه و جنگ در جریان است که در ادامه سفیانی نیز وارد صحنه تحولات فتنه شام شده و بر آنها پیروز خواهد شد:

 

ثُمَّ يَخْتَلِفُونَ عِنْدَ ذَلِكَ عَلَى ثَلَاثِ رَايَاتٍ: رَايَةِ الْأَصْهَبِ وَ رَايَةِ الْأَبْقَعِ وَ رَايَةِ السُّفْيَانِي فَيَلْتَقِي السُّفْيَانِيُّ بِالْأَبْقَعِ فَيَقْتَتِلُونَ فَيَقْتُلُهُ السُّفْيَانِيُّ وَ مَنْ تَبِعَهُ ثُمَّ يَقْتُلُ الْأَصْهَب.[24]

در منطقه شام قبل از ظهور، سه پرچم نظامی: اصهب (حاکم دمشق)، ابقع (مخالفان حکومت) و در ادامه پرچم نظامی سفیانی، وجود خواهند داشت و در نهایت سفیانی ابتدا ابقع و طرفدارانش و سپس اصهب را شکست داده و به حکومت دمشق می‏رسد.

 

رایۀ الاصهب: حاکم دمشق

 

اصهب معانی متعددی دارد از جمله: صهب: و هو لونٌ من الألوان من ذلك الصُّهْبَة: حُمرةٌ فى الشَّعر (ابن فارس، معجم مقاییس اللغۀ، ج 3، ص 316.) أَصْهَب: یقال للابل إن خالطت بياضَه حُمْرَةٌ، فهو أَصْهَب (ثعالبی، فقۀ اللغۀ، ص 117.) رجلٌ‏ صَيْهَبٌ‏: رجل طويلٌ (فیروزآبادی، قاموس المحیط، ج 1، ص 125. ابن منظور، لسان العرب، ج 1، ص 533.) الأصْهَب‏: الأسد (زبیدی، تاج العروس، ج 2، ص 157، ازدی، الماء، ج 2، ص 788.) الأَصْهَب‏: الذي يعلو لونه‏ صُهْبَة و هي كالشُّقرة و الحمرۀ (ابن اثیر، النهاية في غريب الحديث، ج 3، ص 62.) صُهْبُ‏ السِبَال:‏ و هم أعداء العرب (جوهری، الصحاح، ج 1، ص 166.) ‏ و الأصهَب‏ من الإبل‏: الذى ليس بشديد البياض (ابن منظور، لسان العرب، ج 1، ص 532.) و تشريفها على سائرِ الإبلِ و فجعلوها خيرَ الإبل (ابن سیده، المحکم و المحیط الاعظم، ج 4، ص 209.) و الصُّهْبَةُ: أَشْهَرُ الأَلوان و أَحسنُها (ابن منظور، لسان العرب، ج 1، ص 532.)؛

 

 

بنابراین اصهب، به مرد بلند قامت (رجل طويل) سفید پوست و به سرخی می‏زند (إن خالطت بياضَه حُمْرَةٌ) که در تحولات فتنه شام مخالف اعراب هست (أعداء العرب) و بر سایرین نیز برتری دارد (تشريفها على سائرِ الإبلِ و فجعلوها خيرَ الإبل‏)‏، اطلاق می‏شود. لازم به ذکر است، زبان روایات در بیان اسامی شخصیت های ظهور، نمادین، رمزآلود، کنایه ای و حاکی از حقایق و واقعیاتی است.[25]

 

رایۀ الابقع: معارضین حکومت دمشق

 

الابقع نیز معانی متعددی دارد از جمله: الابقع: العرب، تنكح إماء الروم فيستعمل على الشام أولادهم و هم بين سواد العرب و بياض الروم (ابن اثیر، النهایۀ فی غریب الحدیث، ج 1، ص 146.) بقعان الشام خدمهم و عبيدهم لبياضهم و حمرتهم لانهم من الروم و فلقد کان حکام الشام یلقبون خدامهم من الروم بالابقع (جوهری، الصحاح، ج3، ص 1188. فیروزآبادی، القاموس المحیط، ج 3، ص 9.). بنابراین از فحوای معنای لغوی ابقع، بویژه از عبارت خدام رومی و اولاد العرب حاصل از ازدواج اعراب با رومی ها و استفاده از آنان در منطقه شام، چنین برداشت می‏شود که در فتنه شام قبل از ظهور، جبهه عربی معارض و مقابل جریان اصهب که در خدمت مصالح و منافع رومی ها نیز است، را جریان ابقع گویند.

 

 

همچنین الابقع: الرَّجُلُ ذو الكَلامِ الكثير (ابن عباد، المحیط فی اللغۀ، ج 1، ص 195.) و هو مخالَفةُ الألوانِ بعضِها بعضا يُقال غرابٌ أبقَعُ و كلبٌ أبقع (ابن فارس، معجم مقایس اللغۀ، ج 1، ص 281، فراهیدی، العین، ج 1، ص 184.)‏ الباقعة: الرجل الداهية، فلان سمی باقعۀ لحُلوله بِقاعَ الأَرض و كثرة تَنْقِيبه في البلاد (ازهری، تهذیب اللغۀ، ج 1، ص 188. ابن منظور، لسان العرب، ج 8، ص 19.) ؛ همچنین این عبارات، نیز نشان می‏دهد تشکّل های نظامی جریان ابقع مرتبط با عرب ها و رومی ها که در جبهه مخالف جریان اصهب قرار دارند، موضع سیاسی واحد ندارند (ذو الكَلامِ الكثير) و به اشکال و اسامی مختلف درمی‏آیند (مخالَفةُ الألوانِ بعضِها بعضا) و در یکجا نیز متمرکز نیستند بلکه در مناطق مختلف شام، حضور نظامی دارند (كثرة تَنْقِيبه في البلاد).

 

رجفۀ الشام: جنگ در منطقه شام قبل از ظهور

 

رجفۀ در لغت عرب، قرآن و احادیث الزاما و همیشه به حادثه زمینی و زلزله اطلاق نمی‏شود، بلکه تنها یکی از معانی رجفۀ، زلزله است. به عبارت دیگر اصل معنای رجفۀ، اضطراب و لرزش شدید می‏باشد. الرجفة: الاضطراب الشدید (راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص 344. ابن فارس، معجم مقایس اللغۀ، ج 2، ص 491.) که اگر در زمین رخ دهد به معنای زلزله است: رَجَفَت الأرض، تزلزلت (ابن عباد، المحیط فی اللغۀ، ج 7، ص 89.)؛ و اگر از آسمان رخ دهد همچون صاعقه ای که در میقات بر قوم موسی فرود آمد (زمخشری، تفسیر الکشاف، ج 2، ص 164.) به معنای عذاب آسمانی خواهد بود: كل عذاب أنزل فأخذ قوما فهو رَجْفَة (فراهیدی، العین، ج 6، ص 109.)؛ همچنین رجفۀ به معنای جنگ بر سر ملک و حکومت نیز می‏باشد: رَجَفَ القومُ إذا تَهَيَّؤُوا للحرب (ابن منظور، لسان العرب، ج 9، ص 113. فراهیدی، العین، ج 6، ص 109.) تناوُلُ بعضهم بعضاً بالعِصِيّ و السُّيُوف (ابن فارس، معجم مقایس اللغۀ، ج 1، ص 428. ابن منظور، لسان العرب، ج 9، ص 21.) إذا تَقاتَلُوا عَلَى المُلْك‏ (ابن اثیر، النهایۀ فی غریب الحدیث، ج 1، ص 241.) و در منابع حدیثی اصیل و معتبر شیعی، رجفۀ در معنای جنگ نیز استعمال شده است: فلمّا بلغ أهل الكوفة هلاك معاوية، أرجف أهل العراق بيزيد و قالوا نقاتل: هنگامیکه خبر هلاکت و مرگ معاویه به اهل کوفه رسید، اهل عراق اعلان قیام و جنگ بر علیه یزید کردند و گفتند: با یزید خواهیم جنگید. (ابومخنف، وقعۀالطف، ص 89.). از اینرو، سه احتمال مختلف و سه تفسیر در معنای "رجفۀ الشام" یعنی: 1. حادثه زمینی (زلزله)، 2. حادثه آسمانی (حمله با سلاح مرگبار و قتل بیش از صد هزار نفر)، 3. جنگ در منطقه شام محتمل است.

 

 

از آنجا که اصل ماده رجفه به معنای اضطراب شدید می‏باشد، هر آنچه موجب این اضطراب شود در دایره معنایی این عبارت می‏گنجد؛ پس علاوه بر زلزله و صاعقه، سلاح‏های زمینی یا آسمانی به کار رفته در جنگ که موجب اضطراب شدید شود نیز می‏تواند مراد باشد. از اینرو با رجوع به معنای گوهری واژه رجفه (اضطراب شدید)، دایره معنایی این واژه گسترش یافته و علاوه بر بلایای طبیعی، بلایای غیر طبیعی و ساخته بشر را نیز دربرمی‏گیرد.

 

بویژه به کار رفتن عبارت رجفه بعد از عبارت اختلف الرمحان، نشانگر این است که "اختلف الرمحان" اشاره به مرحله اول درگیری و ایجاد اختلاف در منطقه شام است. و قرار گرفتن عبارت "رجفه" پس از آن می­تواند اشاره به مرحله دوم و بیان وقوع جنگ باشد. درحقیقت این دو عبارت، اشاره به دو مرحله اختلاف و جنگ می‏باشند.

 

 

با توجه به آنچه ذکر گردید، به قرینه اختلاف الرمحان (اختلاف دو نیزه)، معنای سوم ترجیح دارد. همچنین به دلیل ذکر قرینه ای دیگر در ادامه این حدیث، احتمال اول یعنی انطباق رجفۀ بر زلزله تضعیف می‏شود؛ زیرا از رجفۀ بالشام به رحمت برای مومنین و عذاب برای کافران توصیف شده است (رَجْفَةٌ تَكُونُ بِالشَّامِ ... يَجْعَلُهَا اللَّهُ رَحْمَةً لِلْمُؤْمِنِينَ وَ عَذَاباً عَلَى الْكَافِرِين) در حالیکه در هنگام وقوع زلزله، فرقی بین مومن و کافر وجود ندارد[26] و همه انسان های ساکن آن مناطق دچار زلزله می‏شوند. آری، اگر تعبیر حدیث به "رجفۀ الارض" بالشام تصریح داشت، راه را بر هرگونه احتمال و معنای دیگری می‏بست و در این صورت فقط به معنای زلزله خواهد بود.

 

از اینرو، استعمال رجفۀ در معنای جنگ و قتال، معنای دور از ذهن نیست و علاوه بر کتب لغت، در کتب اصیل و متقدم حدیثی شیعه نیز استعمال شده است. مضاف بر اینکه عدم ذکر عبارت "رجفۀ الارض بالشام" و اکتفا به "رجفۀ بالشام" گویای این واقعیت است که به قرینه اختلاف رمحان (اختلاف دو نیزه) می‏توان به راحتی به معنای اراده شده رجفۀ الشام در این حدیث نیز پی برد. بدین معنا که اختلاف رمحان در منطقه شام، منجر به جنگ بین دو جبهه مقابل هم (رایۀ الاصهب و رایۀ الابقع) خواهد شد که در نتیجه آن، انسان های فراوانی نیز کشته خواهند شد. از اینرو رجفۀ الشام به جنگ در منطقه شام قبل از ظهور تعبیر می‏شود.

 

البراذین الشهب المحذوفۀ: ورود ادوات نظامی و ماشین های جنگی مجهز به پرتاب سلاح به صحنه فتنه شام

 

ابتدا لازم است واژه‌­های این قسمت از روایت معنا شوند:

 

البراذين: جمع برذون و هو الدابة و هي آلات التنقل (ابن منظور، لسان العرب، ج 13، ص 51.).

 

الشهب: الشعلة الساطعة من النار الموقدة و من العارض في الجو (مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج 6، ص 152.)؛ وكتيبة شهباء أي لِمَا فيها من بَياضِ السِّلاحِ و الحديد (ابن منظور، لسان العرب، ج 1، ص 508.).

 

المحذوفۀ: یستعمل فی الرمی (ابن منظور، لسان العرب، ج 9، ص 40.).

 

بنابراین، ادوات و ماشین های جنگی مجهز به پرتاب سلاح و موشک با سرعت فراوان که شعله های آتش از آن زبانه می‏کشد را "البراذین الشهب المحذوفۀ" گویند.

 

 

احتمالات در معنای البرازین الشهب

 

پرسش آن است که مراد از اصحاب البرازین الشهب المحذوفة چیست؟ آیا مراد اسب سوارانی است که هنگام راه رفتن از برخورد سم­های آنها با سنگ­ها آتش شعله­ور می­شود مانند آنچه در سوره عادیات در وصف نظامیان اسب­سوار پیامبر ذکر شده است؟ یا مراد نظامیان اسب سواری است که همراه آنان سلاح آتش­زنه وجود دارد؟ یا مراد نظامیانی است که وسائل نقلیه مجهز به ادوات جنگی آتش­زا مانند موشک دارند؟

 

 

هرچند ظاهر عبارت اصحاب البرازین، اسب سوار است اما همچنانکه مراد از القائم بالسیف کنایه از قدرت نظامی و قیام مسلحانه است، در اینجا نیز مراد از اصحاب البرازین، نظامیان مسلح به ادوات و سلاح های جنگی آتشین می­تواند باشد که کنایه از قدرت نظامی ویژه است.

 

با توجه به معنای عبارت "البراذین الشهب المحذوفۀ" و تقدم این عبارت در حدیث امام باقر بر عبارت "الرایات الصفر"، لزوما سلاح های جنگی متعلق به الرایات الصفر نخواهد بود و ممکن است حاکی از حضور طرف های دیگری نیز در جبهه نظامی سوریه نیز باشد.

 

به هر حال، تصریح به وجود "البراذین الشهب المحذوفۀ" و نیز حضور نظامیان "الرایات الصفر" (نظامیان پرچم های زرد رنگ) در این مرحله از مراحل فتنه منطقه شام، نشان از شدت گرفتن نزاع و جنگ بین دو طرف درگیری در فتنه شام دارد که سرانجام موجب تغییر موازنه قدرت و جنگ به نفع یکی از طرف های درگیر خواهد گردید.

 

ندا و صوت از دمشق بالفتح: بشارت فتح و پیروزی

 

این عبارت، مبهم است و نیاز به بررسی مستقل دارد. لکن مضمون محتوایی آن چنین است که در خلال فتنه شام، بشارت فتح و پیروزی برای یکی از طرف های درگیر سر داده می‏شود که بنظر می‏رسد در صورت انطباق حدیث رجفۀ الشام با حدیث جابرجعفی از امام باقر، گویا با ورود نظامیان پرچم های زرد رنگ به صحنه تحولات میدانی فتنه شام–که در روایت پیشین گزارش آن آمد -، جنگ به نفع حامیان این جریان پیش رفته و صدای فتح و پیروزی بلند می­شود.

البته در ماهیت نظامیان الرایات الصفر اختلاف دیدگاه وجود دارد و عمده دو احتمال در آن مطرح است که بحث و گفتگو در این باره، نیازمند نوشتار مستقلی است.

 

خسف دمشق در محور جابیه- حرستا

 

احتمال وقوع زلزله یا رانش زمین در اثر باران های سیل آسا یا حادثه ای سهمگین در اثر حمله نظامی با سلاح مرگبار یا انفجارهای قوی در زیر زمین؛ که منجر به خسف و فرو رفتن در سطح زمین در محور جابیه[27]-حرستا[28] در دمشق سوریه خواهد شد.

 

اما در اینکه قبل از ظهور در منطقه شام، دو خسف رخ خواهد داد یا خسف واحد؟ به صراحت نمی‏توان اظهارنظر نمود. لکن به قرینه روایتی در منابع اهل سنت که قرابت محتوایی با حدیث خسف جابیه و خسف حرستا دارد، می‏توان دریافت خسف "واحد" و ناشی از زلزله بوده که در دمشق قبل از ظهور رخ خواهد داد:

رَجَفَتِ الأَرْضُ فَانْقَعَرَ غَرْبِيُّ مَسْجِدِهَا وَ يُخْسَفُ بِقَرْيَةٍ يُقَالُ لَهَا حَرَسْتَا ثُمَّ يَخْرُجُ عِنْدَ ذَلِكَ السُّفْيَانِيُّ. (ابن حماد، الفتن، ص 181. شافعی، عقد الدرر فی اخبار المنتظر، ص 84. کورانی، معجم الاحادیث الامام المهدی، ج 2، 245.).

 

زلزله رخ می‏دهد و سمت غرب مسجد دمشق نیز در زمین فرو می‌رود و منطقه حرستا نیز در زمین خسف می‏شود و سپس سفیانی خروج می‏کند.

 

مضمون حدیث فوق در روایات معتبر شیعی در الغیبۀ نعمانی و شیخ طوسی نیز ذکر شده است:

 

خُسِفَ بِقَرْيَةٍ مِنْ قُرَاهَا وَ يَسْقُطُ طَائِفَةٌ مِنْ‏ مَسْجِدِهَا (عیاشی، التفسیر، ج 1، ص 64. مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 222.) وَ يُخْسَفُ بِغَرْبِيِّ مَسْجِدِهَا حَتَّى يَخِرَّ حَائِطُهَا (شیخ طوسی، الغیبۀ، ص 463.) خَسْفَ قَرْيَةٍ مِنْ دِمَشْقَ يُقَالُ لَهَا حَرَسْتَا فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ خَرَجَ ابْنُ آكِلَةِالْأَكْبَاد(نعمانی، الغیبۀ، ص 305. شیخ طوسی، الغیبۀ، ص 461. مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 216 و 253).

 

 

از مقارنه احادیث فوق، چنین نتیجه می‏شود که: خسف "واحد" و احتمالا ناشی از "زلزله" خواهد بود. به عبارت دیگر، زلزله دمشق قبل از ظهور در محور جابیه- حرستا خواهد بود که منجر به خسف در این مناطق نیز خواهد گردید و نشانه بارز آن، تخریب بخش هایی از مسجد اموی دمشق است.

 

 

البته قرائن یاد شده فوق برای "وحدت خسف و احتمال زلزله دمشق"، نیز فراتر از یک احتمال نیست. زیرا نام بردن از دو مکان، ظاهر در "تعدد خسف" دارد، مگر آنکه قرینه صارفه باشد. و الله العالم.

 

هرچند قرائنی بر "وحدت خسف" در منطقه شام قبل از ظهور (زلزله دمشق در مجور جابیه و حرستا) بیان گردید، لکن در فرض صحت "تعدد خسف" در منطقه شام قبل از ظهور، آنگاه ترتیب حوادث فوق نیز دستخوش تغییر است. بدین معنا که حدیث امام علی در الغیبۀ شیخ طوسی معروف به حدیث رجفۀ الشام (حدیث اول) قبل از خروج سفیانی و حدیث امام باقر در الغیبۀ نعمانی (حدیث دوم) بعد از خروج سفیانی رخ خواهد داد. در نتیجه در ادامه سلسله حوادث فتنه شام قبل از ظهور، جهان شاهد دو خسف در حرستا و جابیه خواهد بود که زمان آنها نیز متفاوت است. به عبارت دیگر، خسف حرستا قبل از خروج سفیانی و خسف جابیه بعد از خروج سفیانی رخ خواهد داد. زیرا در فرض تعدد خسف، احتمال دارد حوادث مذکور در حدیث جابر جعفی از امام باقر در الغیبۀ نعمانی که خسف جابیه نیز در زمره آنها قرار دارد، بعد از خروج سفیانی رخ دهد.

 

مارقۀ الشام: خروج ساکنان نواحی هم‌‏مرز با ترک ها در منطقه شام، آرزوی استقلال کردهای سوریه

 

المارقة: الخارجين (ثعالبی، فقۀ اللغۀ، ص 357.) المروق عن الشيء: الخروج منه (ابن منظور، لسان العرب، ج 10، ص 341)، مَرَقَ السَّهْمُ من الرَّمِيَّة: وقتی تیر از کمان خارج می‏شود، به گونه ای که دیگر به آن تعلق ندارد را گویند (ابن عباد، المحیط فی اللغۀ، ج 5، ص 416). الناحية: الجانب (فیومی، المصباح المنیر، ج 2، ص 596.)، الناحیۀ: الجهة (طریحی، مجمع‏البحرین، ج 4، ص 359.)، من ناحیه الترک: ای من جهۀ الترک. مارقۀ الشام تخرج من جهة الترک = خروج مارقۀ از سمت ترک ها.

 

 

بنابراین "مَارِقَةٌ تَمْرُقُ مِنْ نَاحِيَةِ التُّرْك" یعنی ساکنان ناحیه هم‏مرز با ترک ها در منطقه شام خروج خواهند کرد همچون جدا شدن تیر از کمان (مَرَقَ السَّهْمُ من الرَّمِيَّة) که گویا دیگر به آن تعلق ندارد که در عصر معاصر، نمونه بارز "مارقۀالشام" اگر تا زمان ظهور باقی بمانند"آرزوی استقلال کردهای سوریه" در منطقه شام می‏باشد.

 

هروج الروم: جنگ جهانی قبل از ظهور

 

الهرج: الاضطراب و الفتنۀ و القتل (ابن منظور، لسان العرب، ج 15، ص 68-70). از اینرو در خلال حوادث منطقه شام، وقوع هرج الروم و جنگ بین غربی ها، قبل از ظهور محتمل است. البته شعله های آتش جنگ و قتل قبل از ظهور، به رومی ها و غربی ها محدود نخواهد شد و جنگ در سراسر جهان شعله ور خواهد شد: فَإِذَا خَالَفَ التُّرْكُ الرُّوم‏ و كَثُرَتِ الْحُرُوبُ فِي الْأَرْض (شیخ طوسی، الغیبۀ، ص 441.).

 

 

به گونه ای که قبل از ظهور، بسیاری از مردم جهان در اثر مرگ سرخ (جنگ و خونریزی، کنایه از سلاحهای جنگی و اتمی) و مرگ سفید (طاعون، کنایه از سلاح های شیمیایی و میکروبی) به قتل خواهند رسید: قُدّامَ القائِمِ مَوتَتانِ: مَوتٌ أحمَرُ و مَوتٌ أبيَضُ ... المَوتُ الأَحمَرُ السَّيفُ، وَالمَوتُ الأَبيَضُ الطّاعونُ (شیخ صدوق، کمال الدین، ج 2، ص 655.). در احادیث اهل سنت نیز به هرج و مرج جهانی قبل از ظهور، تصریح شده است: و مِنّا مَهدِيُّ هذِهِ الامَّةِ إذا صارَتِ الدُّنيا هَرجاً وَ مَرجا (گنجی شافعی، البیان فی اخبار صاحب الزمان، ص 479. سیوطی، العرف الوردی فی اخبار المهدی، ص 118.).

 

حمله اخوان الترک به جزیرۀ الشام: حمله نظامی ترک ها به شمال شرق سوریه

 

حادثه بعدی در ادامه سلسله حوادث فتنه شام قبل از ظهور، پیشروی نظامیان ترک تا جزیرۀ  الشام در شمال شرق سوریه است.

 

مراد از جزیرۀ الشام:

هرگاه جزیرۀ بدون اضافه شدن واژه عرب استعمال شود، مراد مناطق مابین دجله و فرات می‏باشد: إذا أطلقت الجَزِيرَةُ في الحديث و لم تضف إلى العرب فإنّما يراد بها ما بين دجلة و الفرات (ابن اثیر، النهایۀ فی غریب الحدیث، ج 1، ص 268.) الْجَزِيرَة: و هي التي بين دجلة و الفرات (ابن منظور، لسان العرب، ج 4، ص 134.) مجاورة الشام تشتمل على ديارمضر و دياربكر، سميت الجزيرة لأنها بين دجلة و الفرات(حموی، معجم البلدان، ج 2، ص 134.)؛ در کتب حدیثی نیز به وضوح مشخص است که الجزیرۀ به مناطق شرق سوریه و شمال غرب عراق اطلاق میشده است: بَعَثَ عَلِيٌّ الْأَشْتَرَ عَلَى الْمَوْصِلِ ... وَ سِنْجَارَ ... وَ مَا غَلَبَ عَلَيْهِ مِنْ تِلْكَ الْأَرَضِينَ مِنْ أَرْضِ الْجَزِيرَةِ وَ بَعَثَ مُعَاوِيَةُ بْنُ أَبِي سُفْيَانَ الضَّحَّاكَ بْنَ قَيْسٍ عَلَى مَا فِي سُلْطَانِهِ مِنْ أَرْضِ الْجَزِيرَةِ وَ كَانَ فِي يَدَيْهِ حَرَّانُ وَ الرَّقَّةُ وَ الرُّهَا وَ قَرْقِيسِيا (نصر بن مزاحم، وقعۀصفین، ص 12.)؛

 

 

بنابراین جزیرۀ الشام، مناطق شمال شرق سوریه متصل به مرز عراق اعم از الحسكۀ، ديرالزور و الرقة در سوریه، اطلاق می‏شود و ترک ها بعد از مارقۀ الشام، تا این مناطق در شرق سوریه پیشروی نظامی خواهند کرد.

 

مارقۀ الروم در فلسطین: ورود نظامیان غربی به فتنه شام در حمایت از اسرائیل

 

آخرین علامت قبل از خروج سفیانی، ورود بخشی از غربی ها به صحنه تحولات فتنه شام با حضور نظامی در منطقه رمله (نزدیک بیت المقدس) در فلسطین است.

 

مراد از رمله:

رمله، منطقه­ای در فلسطین است. در کتاب­های جغرافیا، منطقه رمله این­گونه ترسیم شده است: الرملۀ: هي كورة من فلسطين و كانت دار ملك داود و سليمان، بينها و بين البيت المقدس ثمانية عشر يوما (حموی، معجم البلدان، ج 3، ص 69.)؛ الرَّملة: مدينة تقع وسط فلسطين إلى الجنوب الشرقي من تل أبيب (ری شهری، دانشنامه امام مهدی، ج 7، ص 122. قرچانلو، جغرافیای تاریخی کشورهای اسلامی، ج 2، ص 117-118.)؛ از اینرو رمله در فلسطین مراد می‏باشد. همانطور که در حدیث دیگری به صراحت به حضور نظامیان رومی در فلسطین قبل از خروج سفیانی (تنزل الروم، فلسطین) تصریح شده است (شیخ طوسی، الغیبۀ، ص 463.).

 

 

بنظر می‏رسد، حضور نظامی غربی ها در فلسطین برای حمایت از یهودیان اسرائیلی ساکن فلسطین اشغالی خواهد بود زیرا طبق احادیث (پورسیدآقایی، مواجه امام زمان با قوم یهود در عصر ظهور، فصلنامه مشرق موعود، ش 42) و نیز آیات ابتدایی سوره اسراء، یهودیان قبل از ظهور در فلسطین سکونت دارند (فتلاوی، سقوط الاسرائیل من العلو و الافساد الی الزوال، ص 135-158) که در جنگ با زمینه سازان ظهور امام عصر، مجازات خواهند شد و شکست سختی بر یهود و حامیان رومی شان وارد خواهد شد:

 

كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ جَالِساً إِذْ قَرَأَ هَذِهِ الْآيَةَ: فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَيْكُمْ عِباداً لَنا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّيارِ وَ كانَ وَعْداً مَفْعُولًا[29] فَقُلْنَا جُعِلْنَا فِدَاكَ مَنْ هَؤُلَاءِ فَقَالَ: ثَلَاثَ مَرَّاتٍ هُمْ وَ اللَّهِ أَهْلُ قُم.[30]‏ ‏

نزد امام صادق از معنای آیه 5 سوره اسراء سخن به میان آمد: هنگامى كه نخستين وعده مجازت یهود فرا رسد، بندگان سخت‏كوش و نيرومند خود را بر ضد آنان برانگيزم. به گونه‏اى كه براى دست‏يابى به تبهكاران یهود به جستجوى خانه‏به‏خانه بپردازند و اين وعده الهى قطعى است. عرض كرديم: فدايتان گرديم، اين بندگان نيرومند و پرتوان چه کسانی هستند؟ امام صادق سه بار فرمود: به خدا سوگند! آنان شیعیان قم ایرانی هستند.

 

آنگاه مقدمات آزادی قدس و فلسطین فراهم خواهد شد. و آشكار است كه سفیانی بعنوان خط مقدم دفاع از يهوديان در منطقه شام، بعد از ظهور نیز وارد جنگ با امام مهدى خواهد شد. چنانکه روایات از شكست يهوديان كه با شكست سفيانى ايجاد خواهد شد، سخن گفته‌اند:

 

... وَ إِنْ‏ عُدْتُمْ‏ عُدْنا[31]يَعْنِي إِنْ عُدْتُمْ بِالسُّفْيَانِيِّ عُدْنَا بِالْقَائِمِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ.[32]

... اگر بازگردید، ما هم باز می‏گردیم یعنی اگر شما یهودیان با سفیانی برگردید، ما هم با قائم آل محمد باز می‏گردیم.

 

البته وی نیز بیش از 15 ماه بر منطقه شام، حکومت نخواهد کرد و سرانجام در جنگ با سپاه قدس امام مهدی، شکست خواهد خورد.

 

حاکم آینده سوریه با حمایت محور غربی، عبری و عربی

 

همه حوادث یاده شده قبل از ظهور رخ میدهد[33]. سفیانی به عنوان اولین نشانه حتمی قبل از ظهور[34] با پشتیبانی و حمایت مثلث "روم[35]، یهود[36] و خاندان آل فلان حاکم بر عربستان[37]" و محور "غربی، عبری و عربی" با ورود از منطقه وادی یابس در جنوب غربی سوریه (منطقه حوران واقع در درعا در مرز اردن و سوریه)[38]، بعد از غلبه بر دو قدرت معارض در فتنه شام[39]، جریان اصهب و جریان ابقع که پیش از او بر سر قدرت و حکومت، منازعه و جنگ داشته اند[40]، به عنوان حاکم منطقه شام و قدرت اول دمشق به کرسی ریاست تکیه خواهد زد؛

 

 

 

لکن حضور سفیانی به عنوان حاکم آینده دمشق[41] در عصر ظهور، ناگهانی نخواهد بود؛ بلکه همانطور که بیان گردید، سلسله حوادثی در ضمن فتنه طولانی[42] شام قبل از به قدرت رسیدن سفیانی (به عنوان حاکم دمشق) به وقوع خواهد پیوست[43] که زمینه را برای ورود وی فراهم خواهد ساخت؛ مجموعه حوادثی که البته عرب ها و عجم ها[44]، ترک ها[45] و رومی‏ها[46] را نیز درگیر فتنه طولانی شام خواهد کرد که حاکی از تضاد منافع و تنازع بلوک شرق و غرب در حوادث منطقه شام دارد.

 

جمع‌بندی

 

بعد از اختلاف میان دو نیزه و دو جبهه مخالف هم در سرزمین شام (اخْتَلَفَ الرُّمْحَانِ بِالشَّام) و جنگ بین دو طرف عمده درگیریها و قتل و کشته شدن کثیری از انسان ها در اثر جنگ بین دو طرف نزاع در منطقه شام (رَجْفَةٌ تَكُونُ بِالشَّامِ تَهْلِكُ فِيهَا أَكْثَرُ مِائَةُ أَلْفٍ) و نیز بعد از به صحنه آمدن ادوات جنگی پیشرفته و ماشین های مجهز به پرتاپ سلاح به تحولات فتنه شام (أَصْحَابِ الْبَرَاذِينِ الشُّهْبِ الْمَحْذُوفَة) و نیز بعد از ورود نظامیان پرچم های زردرنگ از غرب منطقه شام (الرَّايَاتِ الصُّفْرِ تُقْبِلُ مِنَ الْمَغْرِبِ حَتَّى تَحُلَّ بِالشَّام) در مرحله بعد از سلسله حوادث قبل از خروج سفیانی، جهان در انتظار خسف دمشق در محور "جابیه – حرستا" در عصر ظهور خواهد بود (خَسْفَ قَرْيَةٍ مِنْ دِمَشْقَ يُقَالُ لَهَا حَرَسْتَا، تُخْسَفُ قَرْيَةٌ مِنْ قُرَى الشَّامِ تُسَمَّى الْجَابِيَةَ)؛ "خسف حرستا و غوطه دمشق"، که به احتمال وقوع زلزله، یا رانش زمین در اثر وقوع باران های سیل آسا، یا حادثه ای سهمگین در اثر حمله نظامی با سلاح مرگبار، یا انفجارهای قوی در زیر زمین که علاوه بر قتل انسان ها منجر به خسف و فرو رفتن در سطح زمین در محور جابیه-حرستا تفسیر شده است، دقیقا در هنگام اختلاف دو جبهه مخالف هم در فتنه طولانی شام که در حال جنگ فرسایشی با یکدیگر هستند، رخ خواهد داد و نشانه آن علاوه بر خسف منطقه جابیه، تخریب بخش هایی از مسجد جامع اموی دمشق نیز خواهد بود (وَ تَسْقُطُ طَائِفَةٌ مِنْ مَسْجِدِ دِمَشْقَ الْأَيْمَن).

 خسف حرستای دمشق و خسف جابیه، خود علامت و نشانه ای است برای وقوع دیگر حوادث بعدی قبل از خروج سفیانی از جمله: آنگاه در مرحله بعد، خروج ساکنان ناحیه هم مرز با ترک ها (مارقۀ الشام) ادعای انفصال کردها از حاکمیت سوریه به وقوع می‏پیوندد (مَارِقَةٌ تَمْرُقُ مِنْ نَاحِيَةِ التُّرْك‏) ولی طولی نخواهد کشید که ترکها به جزیرۀ الشام در شمال شرقی سوریه حمله خواهند کرد (سَيُقْبِلُ إِخْوَانُ التُّرْكِ حَتَّى يَنْزِلُوا الْجَزِيرَة همچنانکه بخشی از رومی ها نیز در حمایت از یهودیان اسرائیل وارد منطقه رمله در فلسطین خواهند شد (وَ سَتُقْبِلُ مَارِقَةُ الرُّومِ حَتَّى يَنْزِلُوا الرَّمْلَةَ).

البته بعد از وقوع خسف جابیه ـ حرستا در دمشق سوریه و قبل از حمله ترک ها به جزیرۀ الشام واقع در مناطق شمال شرقی سوریه، کشورهای غربی و رومی ها دچار اختلاف، قتل و چه بسا جنگ جهانی می‏گردند (هَرْجُ الرُّوم‏)؛ از همین رو اخوان الترک از این ضعف غربی‏ها و هرج الروم، کمال سوءاستفاده را برده و به مناطق جزیرۀ الشام در شمال شرق سوریه لشکرکشی و حمله نظامی خواهند کرد. از اینرو احتمال زلزله دمشق و به تعبیر صحیح‏تر "خسف جابیه ـ حرستا" خود علامتی مهم برای "هرج الروم" و احتمال جنگ بین غربی ها و غیرمسلمانان در آینده و قبل از ظهور خواهد بود.

 

ترتیب حوادث فتنه شام قبل از ظهور

 

بنابراین طبق احادیث صحیحه و موثق، ترتیب "حوادث قبل از ظهور" در منطقه شام، به نقل از امام علی و امام باقر در کتاب الغیبۀ نعمانی و الغیبۀ شیخ طوسی چنین است:

 

1. اختلاف الرمحان بالشام: اختلاف بین دو نیزه و دو جبهه مخالف هم (رایۀ الاصهب و رایۀ الابقع) در منطقه شام

2. رجفۀ بالشام: جنگ در منطقه شام یا احتمال زلزله در منطقه شام

3. البراذین الشهب المحذوفۀ: ورود ادوات نظامی و ماشین های جنگی مجهز به پرتاب سلاح به صحنه فتنه شام

4. الرایات الصفر تحل بالشام: دخالت نظامیان پرچم های زرد رنگ در صحنه تحولات میدانی فتنه شام

5. ندا و صوت فتح از ناحیه دمشق: شنیده شدن بشارت فتح و پیروزی برای یکی از طرف های درگیر در فتنه شام

6. خسف جابیه ـ حرستا دمشق در سوریه: احتمال وقوع زلزله یا رانش زمین در اثر باران های سیل آسا یا حادثه ای سهمگین در اثر حمله نظامی با سلاح مرگبار یا انفجارهای قوی در زیر زمین؛ منجر به خسف و فرو رفتن در سطح زمین در محور جابیه-حرستا در دمشق سوریه

7. فرو ریختن بخش هایی از مسجد جامع اموی دمشق

8. مارقۀ تمرق من ناحیۀ الترک: خروج ساکنان نواحی هم‏مرز با ترک ها در منطقه شام

9. هرج الروم: اختلاف، فتنه و قتل و جنگ بین رومی ها و غربی ها

10. حمله اخوان الترک به جزیرۀ الشام: حمله ترک ها به مناطق شمال شرق (حسکه، رقه و دیرالزور) در سوریه

11. مارقۀ الروم در منطقه رمله فلسطین: ورود بخشی از غربی ها به صحنه تحولات فتنه شام با حضور نظامی در منطقه رمله (نزدیک بیت المقدس) در فلسطین

12. خروج سفیانی از وادی یابس در جنوب سوریه و تسلط بر دمشق[47]

البته وی نیز بیش از 15 ماه بر منطقه شام، حکومت نخواهد کرد و سرانجام در جنگ با سپاه قدس امام مهدی، شکست خواهد خورد.

 

دانلود فایل مقاله فتنه شام (سوریه) قبل از ظهور

*مصطفی امیری، دانش آموخته حوزه علمیه قم

 

منابع

[1] . صافی گلپایگانی، منتخب الأثر في الإمام الثاني‏عشر، ج ‏3، ص 303.

[2] . شیخ طوسی، الغیبۀ، ص 461. مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 216.

[3] . نعمانی، الغیبۀ، ص 305. مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 253.

[4] . المقدسی، البدء و التاریخ، ج 2، ص 177.

[5] . حنبلی، فرائد فوائد الفکر فی المهدی المنتظر، ص 299

[6] . مقدسی شافعی، عقد الدرر في أخبار المنتظر، ص 84.

[7] . سفارینی نابلسی، اهوال یوم القیامۀ و علاماتها الکبری، ص 24. به نقل از: شوشتری، احقاق الحق، ج 29، ص 587.

[8] . ر.ک: کورانی، معجم الاحادیث المهدی، ج 4، ص 121-123.

[9] . نعمانی، الغیبۀ، ص 279.

[10] . عیاشی، التفسیر، ج 1، ص 64 و 244. ج 2، ص 241.

[11] . شیخ طوسی، الغیبۀ، ص 442.

[12] . شیخ مفید، الاختصاص، ص 255.

[13] . شیخ مفید، الارشاد، ج 2، ص 372.

[14] . مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 212 و 237.

[15] . ر.ک: جلال الدین علی الصغیر، علامات الظهور بحث فی فقۀ الدلالۀ و السلوک، ج 2، ص 161-164. رستمی، بررسی توصیفی و تحلیلی کتاب الغیبۀ شیخ طوسی، ص 61-65. آیتی، تاملی در نشانه های حتمی ظهور، ص 84. ری شهری، دانشنامه امام مهدی، ج 7، ص 100 و 125.

[16] . در نسخه الاختصاص شیخ مفید، تعبیر مرج الروم، می‏باشد (شیخ مفید، الاختصاص، ص 255.)

[17] . در نسخه تفسیر العیاشی، فإذا رأيت الترك جازوها فأقبلت الترك حتى نزلت الجزيرة، می‏باشد (عیاشی، التفسیر، ج 1، ص 64.)

[18] . نعمانی، الغیبۀ، ص 279. شیخ مفید، الاختصاص، ص 255. شیخ طوسی، الغیبۀ، ص 442. عیاشی، التفسیر، ج 1، ص 64. مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 237.

[19] . در این کتاب نفیس و گرانبها، اصل پنجم احیاء شده از "اصول اربعمائه" شیعه، اصل جعفر بن محمد بن شرع حضرمى است؛ اين اصل، چهار نوع اخبار دارد. از جمله آن: اخبار و احادیث جعفر شرع حضرمی از ابراهيم بن جبير از جابر جعفى از امام باقر که بخشی از محتوای آن چنین است: جَعْفَرٌ، عَنْ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ جَابِرٍ، قَالَ: قَالَ لِي مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلَامُ: ضَعْ خَدَّكَ الْأَرْضَ، وَ لَا تُحَرِّكْ رِجْلَيْكَ حَتَّى ... . (عدۀ محدثین، اصول الستۀ عشر طبع دار الحدیث، ص 248.)

[20] . مقدسی شافعی، عقد الدرر في أخبار المنتظر، ص 124 و 79.

[21] . ابن صباغ مالکی، الفصول المهمۀ، ج 2، ص 1131.

[22] . ابن منظور، لسان العرب، ج 2، ص 452.

[23] . شیخ طوسی، الغیبۀ، ص 463.

[24] . نعمانی، الغیبۀ، ص 279. مفید، الاختصاص، ص 255. شیخ طوسی، الغیبۀ، ص 442. عیاشی، التفسیر، ج 1، ص 64. مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 237.

[25] . ن.ک: الهی نژاد، نمادگرایی در نشانه های ظهور، فصلنامه مشرق موعود، ش 38.

[26] . عذاب هرگاه واقع شود، فرقی بین گناهکار و دیگران نیست: النَّقِمَة إِذَا نَزَلَتْ لَمْ يَكُنْ لَهَا عَمَّنْ قَارَبَ الْمُذْنِبَ، دِفَاعٌ. (کلینی، الکافی، ج 2، ص 375.) درحالیکه در حدیث، رجفۀ فقط عذاب برای کافرین توصیف شده است.

[27] . جابیه: قریۀ من اعمال دمشق و احد بوابات دمشق (حموی، معجم البلدان، ج 2، ص 91.)

[28] . حرستا: قرية كبيرة عامرة وسط بساتين دمشق ... تقع شمال مدینۀ دمشق. (حموی، معجم البلدان، ج 2، ص 241 و 359.)

[29] . سوره اسراء، آیه 5.

[30] . مجلسی، بحارالانوار، ج 57، ص 216.

[31] . سوره اسراء، آیه 8.

[32] . قمی، تفسیر القمی، ج 2، ص 14. مجلسی، بحارالانوار، ج 51، ص 46.

[33] . ر.ک: نعمانی، الغیبۀ، ص 305. شیخ طوسی، الغیبۀ، ص 461. مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 216 و 253. نعمانی، الغیبۀ، ص 279. شیخ مفید، الاختصاص، ص 255. شیخ طوسی، الغیبۀ، ص 442. عیاشی، التفسیر، ج 1، ص 64. مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 237.

[34] . قَبْلَ قِیامِ الْقَائِمِ خَمْسُ عَلَامَاتٍ مَحْتُومَاتٍ: السُّفْيَانِي (شیخ صدوق، کمال الدین، ج 2، ص 652.)

[35] . سفیانی، مورد حمایت غربی ها است: يُقْبِلُ السُّفْيَانِيُّ مِنْ بِلَادِ الرُّومِ مُنْتَصِراً فِي عُنُقِهِ صَلِيبٌ وَ هُوَ صَاحِبُ الْقَوْمِ. (شیخ طوسی، الغیبۀ، ص 463.)

[36] . سفیانی، مورد حمایت یهود است: إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا (سوره اسراء، آیه 8)، يَعْنِي إِنْ عُدْتُمْ {الیهود}بِالسُّفْيَانِيِّ عُدْنَا بِالْقَائِمِ مِنْ آلِ مُحَمَّد. (قمی، تفسیر القمی، ج 2، ص 14. مجلسی، بحارالانوار، ج 51، ص 46.)

[37] . آل فلان قبل از ظهور بر عربستان حکومت می‏کنند: يَا زُرَارَةُ لَا بُدَّ مِنْ قَتْلِ غُلَامٍ بِالْمَدِينَةِ ... يَقْتُلُهُ جَيْشُ آلِ بَنِي فُلَان. (کلینی، الکافی، ج 1، ص 337.)‏ و سفیانی به عنوان همپیمان خاندان آل فلان حاکم در عربستان است: فَيَبْتَدِرُ الْحَسَنِيُّ إِلَى الْخُرُوجِ فَيَثِبُ عَلَيْهِ أَهْلُ مَكَّةَ فَيَقْتُلُونَهُ وَ يَبْعَثُونَ بِرَأْسِهِ إِلَى الشَّامِيِّ ... وَ يَبْعَثُ الشَّامِيُّ عِنْدَ ذَلِكَ جَيْشاً إِلَى الْمَدِينَة (کلینی، الکافی، ج 8، ص 225.). این هماهنگی بین آل فلان و سفیانی در به شهادت رساندن سید حسنی، نفس زکیه قبل از ظهور می‏باشد (ر.ک: آیتی، تاملی در نشانه های حتمی ظهور، ص 234.) و حاکی از ارتباط عمیق خاندان حاکم در عربستان با حاکم دمشق سوریه در منطقه شام دارد که متعاقب شهادت نفس زکیه، شامی (سفیانی) لشکر نظامی خود از منطقه شام را به مدینه اعزام می‏کند ولی در منطقه بیداء، خسف خواهد شد.

[38] . يَخْرُجُ ابْنُ آكِلَةِ الْأَكْبَادِ مِنَ الْوَادِي الْيَابِس‏ (شیخ صدوق، کمال الدین، ج 2، ص 651.). وادی یابس، منطقه حوران واقع در درعا در جنوب غربی سوریه در مرز بین اردن و سوریه است. (حموی، معجم البلدان، ج 5، ص 424. کورانی، معجم الاحادیث الامام المهدی، ج 2، ص 258.)

[39] . أَرْضُ الشَّامِ ... يَخْتَلِفُونَ ... عَلَى ثَلَاثِ رَايَاتٍ: رَايَةِ الْأَصْهَبِ وَ رَايَةِ الْأَبْقَعِ وَ رَايَةِ السُّفْيَانِيِّ ... فَيَقْتَتِلُونَ (نعمانی، الغیبۀ، ص 280.).

[40] . ثَلَاثَةُ بِالشَّامِ كُلُّهُمْ يَطْلُبُ الْمُلْك‏ (شیخ طوسی، الغیبۀ، ص 463.)

[41] . السُّفْيَانِيُّ ... يَسْتَوِيَ‏ عَلَى مِنْبَرِ دِمَشْق‏ (نعمانی، الغیبۀ، ص 306. و مشابه آن: شیخ صدوق، کمال الدین، ج 2، ص 651.) این عبارت، حاکی از قدرت رسانه ای حامی سفیانی و زمینه سازی برای به قدرت رسیدن وی می‏باشد و در راس آن از حمایت قوی رسانه های غربی برخوردار است: السُّفْيَانِيُّ ... فِي عُنُقِهِ صَلِيبٌ (شیخ طوسی، الغیبۀ، ص 463.)

[42] . تَكُونُ بِالشَّامِ فِتْنَةٌ كُلَّمَا سَكَنَتْ مِنْ جَانِبٍ طَمَّتْ مِنْ جَانِبٍ، فَلَا تَتَنَاهَى حَتَّى يُنَادِيَ مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ: إِنَّ أَمِيرَكُمْ فُلَانٌ (مقدسی شافعی، عقدالدرر فی اخبار المنتظر، ص 75.). لَا يَظْهَرُ الْقَائِمُ حَتَّى يَشْمَلَ النَّاسَ بِالشَّامِ فِتْنَةٌ يَطْلُبُونَ الْمَخْرَجَ مِنْهَا فَلَا يَجِدُونَهُ (نعمانی، الغیبۀ، ص 279. شیخ حر عاملی، اثبات الهداۀ، ج 5، ص 368.). بنابراین فتنه شام طولانی و تا زمان ظهور ادامه خواهد داشت.

[43] . ن.ک: نعمانی، الغیبۀ، ص 280. شیخ مفید، الاختصاص، ص 255. مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 237.

[44] . الإختلاف بين أمراء العرب و العجم، فلا يزالون يختلفون الى أنّ يصير الأمر إلى رجل من ولد أبي سفيان (محدث نوری، کشف الاستار عن وجه الغائب، ص ‏221. صافی گلپایگانی، منتخب الأثر في الإمام الثاني عشر، ج 2، ص 167.)

[45] . وَ يَجِيئُكُمُ الصَّوْتُ مِنْ نَاحِيَةِ دِمَشْقَ بِالْفَتْح‏ ... و سَيُقْبِلُ إِخْوَانُ التُّرْكِ (نعمانی، الغیبۀ، ص 280. راوندی، الخرائج و الجرائح، ج 3، ص 1157.)

[46] . وَ يَجِيئُكُمُ الصَّوْتُ مِنْ نَاحِيَةِ دِمَشْقَ بِالْفَتْح ‏... و سَتُقْبِلُ مَارِقَةُ الرُّومِ (نعمانی، الغیبۀ، ص 280. راوندی، الخرائج و الجرائح، ج 3، ص 1157.)

[47] . ر.ک: نعمانی، الغیبۀ، ص 305. شیخ طوسی، الغیبۀ، ص 461. مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 216 و 253. نعمانی، الغیبۀ، ص 279. شیخ مفید، الاختصاص، ص 255. شیخ طوسی، الغیبۀ، ص 442. عیاشی، التفسیر، ج 1، ص 64. مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 237.

 



326
پسندیدم