شنبه 3 آبان 1404 17:30 ساعت
شناسه خبر : 387086
این اظهارات در حالی بازگو میشود که کمتر از دو ماه پیش رهبر انقلاب در دیدار با رئیس جمهور و هیئت دولت خاطر نشان کردند:« دوستانی از مسئولان کشور که با مردم حرف میزنند، راوی قدرت و قوّت و امکانات کشور باشند.
گروه سیاست-رجانیوز: صحبتهای دو روز اخیر پزشکیان نسبت به وضع معیشتی مردم ایران، تناقضهای متعددی با خطمشیهایی دارد که رهبر انقلاب در دیدار شهریورماه با هیئت وزرا بازگو کرده بودند. این جنس از اظهارت، گویای زنده شدن تفکرات خود تحقیرانهی روشنفکران غربگرای ایران در یک قرن گذشته است. پزشکیان دیروز در جمع دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس گفت:« ما روی طلا خوابیدیم ولی مردم ما گرسنه هستند!» پزشکیان اما به کم قائل نبود و فردا در دیدار با فعالان فرهنگی ارومیه گفت:« ترکیه نفت و گاز ندارد، ژاپن و کره هم ندارند، نفت می خرند و وضعیت آنها از ما بهتر است و زندگیشان هم خیلی خوب است. ما نفت و گاز داریم ولی گرسنه هستیم و مشکل داریم. گیر و مشکل کجاست؟ گیر «ما» هستیم».
این اظهارات در حالی بازگو میشود که کمتر از دو ماه پیش رهبر انقلاب در دیدار با رئیس جمهور و هیئت دولت خاطر نشان کردند:« دوستانی از مسئولان کشور که با مردم حرف میزنند، راوی قدرت و قوّت و امکانات کشور باشند؛ راوی ضعفها نباشند. بله، ما ضعف داریم، نقص داریم، کمبود داریم؛ کدام کشور ندارد؟ لکن قوّتهایی داریم، تواناییهایی داریم، کارهایی شده، تلاشهایی شده؛ اینها را روایت کنیم و به مردم بگوییم... بیش از همه خود مسئولان دولتی مسئولند که وقتی جلوی مردم پشت آن بلندگو قرار میگیرند، راوی ضعف و ناتوانی و ناامیدی و مانند اینها نباشند».
بیاعتنایی روسای جمهور اصلاحطلب به تذکرات مقام معظم رهبری، واقعیتی مسبوق به سابقه است؛ اما مسئلهی نگرانکنندهتر این است که عادتوارهای در نظام اندیشهای اصلاحطلبان و غربگرایان ایرانی به وجود آمده است که هرگاه میخواهند دوگانهای بین حاکمیت و مردم بسازند، از کف خیابان و تحلیلهای سادهانگارانه برخی مردم سو استفاده میکنند و آن را به معضل اصلی جامعه بدل میکنند که بتوانند به هر نحوی، آن مشکل را مشکل حکومتداری و مدیریتی جلوه دهند.
باخبری از مشکلات جامعه و نشستن پای حرف مردم، امری پسندیده است؛ اما وقتی کل زیست سیاسی یک انسان وقف کوبیدن این معضلات بر بدنه حاکمیت و ربط دادن آن به امور غیرقابل تغییر (مانند ایرانی بودن جامعه و مدیریت ایرانیها) میشود، دغدغهها و مشکلات مردم در نظر آن فرد به یک ابزار برای تخریب پرستیژ سیاسی و مدیریتی کشور تقلیل پیدا میکند.
تنها سودی که این نوع کنشگری برای این افراد دارد، این است که خود را جای یک فرد دلسوز، نگران وطن و منتقد مدیریتهای بالادستی جا میزنند. داعیهدار این ژانر از انتقادات دسوزانه، امروز مردی است که در مناظرات ریاست جمهوری، به کارشناس نبودن و عدم علم به مباحث مدیریتی اعتراف کرده بود؛ مسعود پزشکیان.
این جنس از انتقاد را در محافل علمی، منطق خلقیاتی مینامند. کارویژه استفاده از این منطق، بازتولید پرستیژی پوپولیستی است که فرد منتقد را به عنوان یک فرد مردمی و دغدغهمند ولی در حقیقت بیتخصص و ناکارآمد جا میزند. داعیه داران ژانر خلقیات با تمرکز وسواسگونه بر گزاره «مشکل از ما است»، تمامی پیچیدگیهای یک نظم جهانی در حال گذار، تحریمهای ظالمانه، جنگ اقتصادی تمامعیار و توطئههای دشمنان را نادیده میگیرند. گویی در نگاه آنان، تاریخ پرافتخار مقاومت یک ملت در برابر استکبار، و دستاوردهای حیرتانگیز جوانان این مرز و بوم در عرصههای علمی و فناوری، هیچ وزنی در ترازوی تحلیل آنها ندارد. این اظهارات، نه نقد که نوعی خودزنی فرهنگی است که ریشه در یک «سندروم خوداستعماری» دارد؛ پدیدهای که در آن، بخشی از نخبگان یک جامعه، با قبول برتری بیچون و چرای «دیگری» (غرب)، هر مشکل داخلی را نه محصول شرایط پیچیده بینالمللی و تاریخی، که تنها ناشی از کمبودهای هویتی خود میپندارند.
حقیقت این است که مشکل اصلی، در «ما»یی که پزشکیان به آن اشاره میکند، نهفته نیست. مشکل در اقلیتی است که «ما»ی بزرگ و مقاوم این ملت را باور ندارد. مشکل از کسانی است که در میانه طوفان، به جای کمک به ناخدای کشتی، مرتباً بر روی عرشه میایستند و فریاد میزنند که «کشتی نشتی دارد!» بدون آنکه تلاشی برای پمپاژ کردن آب یا مسدود کردن روزنهها کنند. این فریاد، هرچند ممکن است از سر دلسوزی به نظر برسد، اما در عمل تنها بر هراس مسافران میافزاید و کار نجات را دشوارتر میسازد.
انتهای پیام/

لینک کوتاه »
http://rajanews.com/node/387086
لینک کوتاه کپی شد
هم اکنون عضو شبکه تلگرام رجانیوز شوید













