دوشنبه 31 شهريور 1404 17:21 ساعت
شناسه خبر : 386744

این اقدام، فارغ از موفقیت یا عدم موفقیت عملیاتی، یک پیام روشن داشت: حاکمیت وقت، باوری راسخ به موفقیت برجام داشت و خواهان انتقال این نگاه خوشبینانه به نسل جوان بود.
گروه بینالملل-رجانیوز: در میانه شور و شعف سیاسی حاصل از امضای توافق هستهای موسوم به «برجام» در سال ۱۳۹۴، کمتر نهادی از موج تبلیغاتی دولت وقت مصون ماند. یکی از مصادیق بارز این ذوقزدگی، ورود مستقیم وزارت آموزش و پرورش به عرصه تبیین این توافق برای دانشآموزان بود؛ اقدامی که تحت عنوان «کلاس برجام» در برخی مدارس تهران کلید خورد و قرار بود به عنوان بخشی از فعالیتهای مکمل درس تاریخ در پایه متوسطه دوم تدریس شود.
طبق اظهارات آن زمان علیاصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش، «کلاس برجام» شامل حدود چهار ساعت مطالعه و تحقیق پیرامون ابعاد مختلف توافق هستهای بود. هرچند میزان گستردگی اجرای این طرح در مدارس چندان شفاف و دقیق گزارش نشد، اما همین مقدار کافی بود تا مشخص شود دولت وقت، برجام را نهتنها یک دستاورد دیپلماتیک بلکه «فصل تازهای در تاریخ معاصر ایران» میدانست و تلاش داشت با ورود آن به کتابهای درسی و برنامههای فوقبرنامه، این روایت را در ذهن نسل آینده نهادینه کند.
این اقدام، فارغ از موفقیت یا عدم موفقیت عملیاتی، یک پیام روشن داشت: حاکمیت وقت، باوری راسخ به موفقیت برجام داشت و خواهان انتقال این نگاه خوشبینانه به نسل جوان بود. اما امروز و پس از گذشت نزدیک به یک دهه، برجام نهتنها به اهداف ادعایی خود نرسید، بلکه خود به عاملی برای فشارهای بیشتر، تحریمهای افزونتر، و انفعال دیپلماتیک بدل شد.
اکنون و در سال ۱۴۰۴، تحلیلگران و حتی برخی از حامیان سابق برجام اذعان دارند که این توافق دارای ضعفهای ساختاری عمیقی بوده است؛ با انجام تمام تعهدهایی که به عهده جمهوری اسلامی ایران بود، آمریکا از آن خارج شد و اروپا که قرار بود طرف تعهد برجام باشد به هیچ یک از تعهدات عمل نکرد و حالا بعد از این همه خسارت محض با تصویب قطعنامه در شورای امنیت، مکانیسم ماشه (Snapback) - که ظریف ادعا می کرد در قطعنامه وجود ندارد به طرف غربی اجازه داد با یک ادعا، تمام تحریمها را بازگرداند؛ یا حضور چهرههای خاص در مذاکرات که بعدها معلوم شد نقش قابل تأملی در انتقال اطلاعات و تحریف واقعیات داشتهاند. همچنین، فقدان ضمانت اجرایی مؤثر برای تعهدات طرف مقابل و بیعملی کشورهای غربی در اجرای تعهداتشان، به مرور اعتماد به این مدل از مذاکره را خدشهدار کرد.
در چنین شرایطی، پرسش اساسی این است: آیا نباید همان وزارت آموزش و پرورشی که روزگاری برجام را با آب و تاب در مدارس تدریس میکرد، امروز با نگاهی انتقادیتر، نسخهای جدید از آن کلاسها را برگزار کند؟ نه به منظور ذوقزدگی سیاسی، بلکه برای عبرتآموزی ملی.
نسل جوان امروز، بیش از هر زمان دیگری نیازمند درک واقعبینانه از روابط بینالملل، شناخت فریبکاریهای دشمن و تحلیل روندهای سیاسی است. تدریس تاریخ ۱۰ ساله برجام، از آغاز تا فرجام، میتواند بستری فراهم کند برای آموزش تفکر انتقادی، تحلیل واقعگرایانه و درک پیچیدگیهای سیاست خارجی. این مهم البته مشروط به فاصله گرفتن آموزش و پرورش از نگاههای سیاستزده و حزبی است.
ضرورت بازنگری در محتواهای آموزشی و ارائه روایت کاملتری از برجام، صرفاً یک خواسته جناحی نیست؛ بلکه یک نیاز تربیتی و راهبردی است. همانطور که تاریخ انقلاب اسلامی، دفاع مقدس یا مشروطه باید با دقت و عمق در کلاسهای درس بررسی شود، تجربه برجام نیز میتواند یکی از مهمترین «درسهای عبرت» در آموزش سیاسی نسل آینده باشد.
تبدیل تجربههای تاریخی به درسهای ماندگار، وظیفهای است که آموزش و پرورش نمیتواند از آن شانه خالی کند. اگر روزی کلاس برجام بهعنوان نماد یک پیروزی تدریس شد، امروز میتوان آن را بهعنوان نماد اعتماد سادهلوحانه به دشمن و فقدان نگاه بلندمدت به منافع ملی بازخوانی کرد. این بازخوانی، نه از سر کینه، که بهمنظور روشنگری است؛ چرا که هیچ ملتی بدون شناخت خطاهای گذشته، قادر به ساختن آیندهای مطمئن نخواهد بود.
انتهای پیام/

لینک کوتاه »
http://rajanews.com/node/386744
لینک کوتاه کپی شد