
در عصر حاضر زندگی بدون رسانه اصلاً قابل تصور نیست/ شبکههای اجتماعی ما را به سمت سطحی شدن سوق میدهند/ نگاهی به بایستههای ورود زنان به فضای مجازی
گروه زنان و خانواده-رجانیوز: در بین شبکههای اجتماعی اینستاگرام بهعنوان یک شبکۀ تصویرمحور، از قدرت تخریب بالاتری برخوردار است. هر تصویر معادل هزار کلمه عمل میکند. عکسی که مخاطب از طریق این شبکه مشاهده میکند، حتی اگر بداند غیرواقعی است، تأثیر خود را بر روی او میگذارد و در ذهن مخاطب مقایسهای شکل میگیرد.
در همین خصوص رجانیوز با سرکار خانم فاطمه سادات متولیان کارشناس ارشد علوم ارتباطات گفت و گو کرده است. خانم متولیان در این خصوص معتقد است بحرانی که اینستاگرام در زندگی ما ایجاد کرده آن است که نمیتوانیم بپذیریم در زندگی همۀ افراد سختیها و مشکلاتی وجود دارد.
متن زیر گفت و گوی کامل رجانیوز با سرکار خانم متولیان میباشد:
*خانم متولیان لطفاً بفرمائید از نگاه شما شبکههای اجتماعی چه اثراتی بر زندگی ما دارند؟
بحث ما درمورد تأثیر شبکههای اجتماعی بر سبک زندگی افراد است. در عصر حاضر زندگی بدون رسانه اصلاً قابل تصور نیست. رسانهها زندگی ما را کاملاً احاطه کردهاند و نقش پررنگی در زندگی ما دارند. در همه جای دنیا رسانهها یکی از ارکان اطلاعرسانی و فرهنگسازی هستند. در این میان شبکههای اجتماعی زمینهساز ارتباطات بدون مرز شدهاند و به تبع آن تأثیرات شبکههای اجتماعی بر زندگی افراد بسیار گسترده است.
اشتباه است اگر بگوییم رسانهها و بهخصوص شبکههای اجتماعی کارکرد مثبت ندارند. هر تکنولوژی یک وجه مثبت و یک وجه منفی دارد. شبکههای اجتماعی نیز کارکردهای مثبت و منفی بسیاری دارند. دستاوردهای مثبت آن عبارتند از: امکان اشتراک علایق با افراد در سراسر جهان، آشنایی با نظرات و سلایق گوناگون، بسترسازی برای مشارکتها و پویشهای اجتماعی حول محورهای گوناگون، انتشار آزادانۀ اخبار و اطلاعات (که البته تبعات منفی نیز دارد؛ اما به مرور زمان تفکر انتقادی و قدرت تحلیل افراد را رشد میدهد و در نهایت باعث تقویت خرد جمعی میشود)، ایجاد تحرک اجتماعی، افزایش صمیمیت بین انسانها، امکان تولید محتوا توسط همگان، بسترسازی برای تبلیغات بهخصوص برای کارآفرینان و سرپرستان خانوار و ... .
علاوه بر تمام دستاوردهای مثبت، شبکههای اجتماعی کارکردهای منفی هم دارد. از جمله: انتشار شایعات و اخبار کذب (که تا حدی با افزایش سواد رسانهای قابل مدیریت است)، نقض حریم خصوصی افراد، انزوا و دوری از محیطها و نزدیکان حقیقی، ایجاد تأثیرات منفی رفتاری (مثل ادبیات خاص فضای مجازی، شکل حضور خاص افراد در این فضا که ممکن است با شخصیت حقیقی خود فرد متفاوت باشد و به ازخودبیگانگی منجر شود و غیره)، و ... .
همچنین تحقیقاتی صورت گرفته است که نشان میدهد تعریف زن مطلوب، دختر و پسر مطلوب و ... در شبکههای اجتماعی چیست. بهعنوان مثال دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی (ره) تحقیقی در شهر تهران انجام دادهاند که نشان میدهد تأثیر شبکههای اجتماعی بر تمایل افراد نسبت به عملهای زیبایی چگونه است. شبکههای اجتماعی میتوانند حتی سبک پوشش ما را هم تغییر دهند. یا آنکه میتوانند برای مخاطبان ذائقهسازی کنند. یکی دیگر از تأثیرات مهم شبکههای اجتماعی، افزایش میل به مصرف در مخاطب است.
در سالهای گذشته افراد به دنبال تولید و همچنین استفادۀ حداکثری از داشتههای خود بودند. ولی وقتی مخاطب در این فضا با تنوع لباس، وسایل دکوری، ظرفها و وسایل آشپزخانه و ... مواجه میشود، ممکن است به مرور به مصرفگرایی ترغیب شود. چیدمان و تنوع وسایل در بعضی عکسها به نحوی است که در آتلیهها هم ساعتها زمان میبرد تا اینچنین صحنهای ساخته شود. البته اگر این عکسها در صفحات مشخص و با هدف مشخص همچون تبلیغات گذاشته شود، اشکالی ندارد. اما اگر بهعنوان سبک عادی یک زندگی در خانهای معمولی معرفی شود، آسیبزاست. خانمی خانهدار که همسرش کارگر یا کارمند ساده است، وقتی با این صحنهها مواجه میشود، چه مقایسهای در ذهنش شکل میگیرد؟ این گونه نمایش دادنها شاید دور از رحم و انصاف باشد.
*آیا شبکههای اجتماعی بر سبک ارتباطات ما نیز اثرگذار است؟
میتوان گفت ارتباط با دوستان و آشنایان همواره جزئی از زندگی بشر بوده است. اما با ورود شبکههای اجتماعی، شکل ارتباطاتمان تغییر کرد. همان طور که انسان همواره غذا درست میکرد؛ اما امروزه غذا را با چیدمانی متفاوت تدارک میبیند تا قابلیت انتشار عکس آن در صفحۀ اجتماعی میسر باشد. در مورد ارتباطات و رفت و آمدها هم همینطور است. بهعنوان مثال میخواهیم به نحوی دورهم جمع شویم که بتوان عکسهایی را از این دیدار منتشر کرد، یا مهمانیهایی ترتیب دهیم که مورد توجه و پسند دیگران باشد، یا دوستانمان را به نحوی انتخاب کنیم که منزلت اجتماعی داشته باشند.
مسألهای که مرا آزار میدهد ارتباطاتی است که بر اساس منفعت شکل میگیرد که شبکههای اجتماعی هم به آن دامن میزند. گاهی میبینیم اگر مخاطب ببیند تعداد دنبال کنندگان یک صفحه بالاست، کامنتی میگذارد تا مورد توجه قرار گیرد و اگر تعداد مخاطبین کم باشد، از کنار مهمترین اتفاقات آن صفحه بدون هیچ واکنشی میگذرد.
این درد بزرگی است که شبکههای اجتماعی روحیۀ منفعتطلبی انسان را برای ما عیان میکند. گاهی آدمها با کسانی معاشرت میکنند که برایشان آورده داشته باشند. این روحیه روابط را پیچیدهتر میکند و این سؤال را ایجاد میکند که احساس طرف مقابل صادقانه است یا خیر. پس تکلیف انسانیت و علاقه و دوستی چه میشود؟
*به نظر شما بین شبکههای مختلف اجتماعی، در حال حاضر کدام یک نقش مهمتری در زندگی ما دارند؟
طبق تحقیقاتی که در دنیا صورت گرفته، در بین شبکههای اجتماعی اینستاگرام بهعنوان یک شبکۀ تصویرمحور، از قدرت تخریب بالاتری برخوردار است. هر تصویر معادل هزار کلمه عمل میکند. عکسی که مخاطب از طریق این شبکه مشاهده میکند، حتی اگر بداند غیرواقعی است، تأثیر خود را بر روی او میگذارد و در ذهن مخاطب مقایسهای شکل میگیرد. بحرانی که اینستاگرام در زندگی ما ایجاد کرده آن است که نمیتوانیم بپذیریم در زندگی همۀ افراد سختیها و مشکلاتی وجود دارد.
از سوی دیگر آیا وقتی برای اولین بار با صفحهای مواجه میشویم، بر اساس تعداد دنبالکنندگان آن صفحه، قضاوت اولیه در ذهن ما شکل میگیرد یا خیر؟ در حالیکه میدانیم سخیفترین محتوا میتواند دنبالکنندگان بسیاری داشته باشد و عمیقترین محتوا دنبالکنندگان اندک! شبکههای اجتماعی ما را به سمت سطحی شدن سوق میدهند. غالباً مخاطبان محتوای عمیق را پیگیری نمیکنند و این یک آسیب است. مخاطب اینستاگرام مخاطب متنخوان نیست و به دنبال دیدن تصویر است. پس دارندگان صفحات باید به دنبال جذابیت عکسها برای بالا بردن تعداد مخاطبانشان باشند. در نتیجه مخاطب به دنبال خواندنیها و کتابها نمیرود. البته افراد و گروههایی هم هستند که تلاش میکنند مخاطب خود را به کتابخوانی و تفکر ترغیب کنند؛ اما چندان مورد استقبال قرار نمیگیرند.
*فرمودید اینستاگرام قدرت تخریب بالایی دارد. لطفاً در این خصوص بیشتر توضیح دهید.
گاهی در صفحات پرمخاطب اینستاگرام مشاهده میکنیم از کالاهایی استفاده میشود که در ظاهر گران و در اصل تقلبی و فیک هستند و صاحب صفحه از نمایش این کالاها برای کسب مزیت اجتماعی استفاده میکند تا الگویی دستنیافتنی به نظر برسد و از این طریق بر تعداد مخاطبان صفحه اضافه کند.
از طرفی میدانیم میزان حضور و فعالیت بانوان نیز به دلیل علاقمندی آنان نسبت به جزئیات (که اتفاقاً در اینستاگرام و تصاویر آن، جزئیات هستند که نقشآفرینی میکنند) در شبکههای اجتماعی بسیار زیاد است. همچنین بهخاطر ویژگیهای روحی خانمها، غالباً تأثیرگذاری بر آنان سادهتر است.
حال وقتی مخاطب چنین صفحهای را مشاهده میکند، حتی اگر کالاهای نمایش داده شده اجارهای یا تقلبی باشند، محو داشتههای فرد میشود و داشتههای خود را از یاد میبرد. ما ظاهر زندگی دیگران را میبینیم و گاهی آرزو داریم در جایگاه آنان باشیم؛ در حالیکه شاید دیگری آرزوی داشتههای ما را داشته باشد.
اگر در طول روز داشتههای خود را با دیگران مقایسه کنیم، خروجی آن افسردگی و نارضایتی از داشتههایمان است. حال اگر میدانم که این مقایسهها به من ضربه میزند، باز چرا سراغ اینگونه فضاها میروم؟ به این خاطر که الگوی شکلگیری شبکههای اجتماعی، اساساً الگویی اعتیادآور است که مخاطب زمان و توجه زیادی را صرف این شبکهها کند. الگوی شبکههای اجتماعی الگوی پاداش است؛ گویی فرد در دام مواد مخدر یا قمار افتادهاست. زمانی که پست فرد در اینستاگرام مورد پسند قرار میگیرد، لذتی در ذهن او ایجاد میشود و انگیزۀ او برای تولید محتوای جدید افزایش مییابد تا مجدداً مورد توجه و تأیید قرار گیرد.
چهبسا اعتیاد به فضای مجازی از اعتیاد به مواد مخدر خطرناکتر است؛ چون همیشه و همه جا در دسترس است و فرد غالباً نسبت به این اعتیاد آگاهی ندارد یا وابستگی خود را به این فضا نمیپذیرد؛ مگر زمانی که به هر دلیلی از این فضا دور بماند. کافی است بررسی کنیم در طول یک روز یا یک هفته، چه مدت از این فضا استفاده میکنیم تا متوجه شویم در چه دامی گیر افتادهایم. علیرغم همۀ مزایای شبکۀ اجتماعی، آسیبها و خطراتی وجود دارد که ما باید نسبت به آن آگاه باشیم.
برای سازندۀ شبکۀ اجتماعی غالباً فرقی ندارد مخاطبان درگیر چه موضوعاتی میشوند؛ بلکه مهم است مخاطب چه میزان درگیر این فضا میشود. اگر ما نسبت به این تهدیدها آگاه نباشیم، ناخواسته هویت و سبک زندگی خود را به سمت الگویی که این فضا برای ما ترسیم میکند سوق میدهیم که ممکن است الگوی ارزشمندی هم نباشد.
*فکر میکنید مهمترین کجکارکردهای شبکههای اجتماعی که بانوان ما با آن دستوپنجه نرم میکنند چیست؟
یکی از کجکارکردها آن است که بعضی سبک زندگیها مانند زندگی مجردی در شبکههای اجتماعی عادیسازی میشود. تصویری که به مخاطب ارائه میشود، امتیازات این نوع زندگی است؛ بدون آنکه از سختیهای آن حرفی به میان آید. میتوان گفت ما شاهد چارچوبهای بهظاهر ایدهآل در فضای مجازی هستیم که افراد زندگی خود را بر مبنای آن چارچوبها قضاوت میکنند و دچار ایدهآلگرایی میشوند که آسیبهای فراوانی به دنبال دارد؛ از جمله افزایش سن ازدواج.
از سوی دیگر ادراک زنان ما از عشق در شبکههای اجتماعی دستخوش تحریف و بازی شده است. عشق نه به معنای عمیق آن، بلکه به معنای آنچه میتوانم در چشم دیگری فرو کنم معنا میشود! عشق واقعی به نمایشهای ساختگی و طراحی صحنههای عجیب و غریب نیازی ندارد. آشوبهایی که در دل و ذهن خانم با دیدن این تصاویر ایجاد میشود، اگر درست مدیریت نکند، هیچ کمکی به بهبود شرایط زندگی او نمیکند. مگر آنکه با دیدن عکسها و خواندن متنها پی ببرد در کدام لایههای زندگی خود نیاز به پیشرفت و مهارتآموزی دارد و به سراغ آموختن و کسب تجربه برود.
یکی دیگر از کجکارکردهای شبکههای اجتماعی برای زنان ما، ایجاد احساس تنهایی در آنهاست. یک خانم با دیدن تصاویر تفریح و مهمانیهای متعدد دیگران احساس تنهایی میکند و مطلوبش میشود سبک زندگی دیگران. اینجا ما باید قدرت تفکر و تحلیلمان را ارتقاء دهیم و اگر فعالیتی را به عنوان فعالیت درست و مطلوب تلقی کردیم، مانند ورزش کردن، در عمل به سراغ آن فعالیت برویم؛ نه آنکه حسرت زندگی دیگران را بخوریم و یا در پی تقلید از آنان و ازخودبیگانگی باشیم.
بهطور کلی میتوان گفت شبکههای اجتماعی برای ما زنان آگاهی ایجاد میکند، اما خودمان باید در پی راههای رسیدن به رشد خود باشیم. در غیر این صورت گویی در بیابانی رها میشویم که ماحصل آن افسردگی و طغیان است. گاهی مخاطب را باید با وجدانش تنها گذاشت و پرسید که چه میزان از وقتش را صرف تعالی خودش و هر نوع فعالیتی که به آن علاقه دارد، به جز حضور در شبکههای اجتماعی میکند؟ ما باید خودمان دستاورد سالهایی را که در فضای مجازی گذراندهایم مرور کنیم و ببینیم وقتمان را برای چه کسانی و چه موضوعاتی صرف میکنیم که شاید هیچ جایگاه حقیقی هم در زندگی ما ندارند. ما باید آگاه باشیم که دنیای حقیقی خود را فدای دنیای مجازی نکنیم.
*آیا شبکههای اجتماعی میتوانند نگرش بانوان جامعۀ ما را به موضوع فرزندآوری دستخوش تغییر کنند؟
درمورد فرزند آوری وقتی نوع نگرش به این موضوع تغییر کند و نیاز انسان به پرورش، به سمت نگهداری از حیوان خانگی سوق داده شود (قصد من ارزشگذاری در این خصوص نیست. انسانها برای انتخاب سبک زندگی شخصی خود مختارند. صرفاً در مورد منشأ این جریان صحبت میکنم. نگهداری از حیوانات در خانه و محل زندگی جزئی از سبک زندگی ایرانی نبوده است، اما امروزه در بین بعضی افراد یکی از پایههای منزلت اجتماعی محسوب میشود)، سگ و گربه داشتن به مثابۀ انسان متمدن بودن تعریف میشود و فردی که تصمیم به فرزندآوری دارد، با ژست روشنفکری و انساندوستی به او برچسب نادانی میزنند.
البته سلبریتیها هم در این جریان نقش حائز اهمیتی دارند و مخاطب منفعل در شبکۀ اجتماعی از آنان بهصورت ناخودآگاه تأثیر میگیرد. در فضای مجازی بانوان ما را به این سمت سوق میدهند که به فکر خودت باش و درگیر محدودیتهای فرزندآوری و فرزندپروری نشو. اما آیا مادری ارزش کمی است و فرزندآوری مقولهای کماهمیت است؟
من بهعنوان یک مادر که سختیهای زیادی هم در مسیر مادری کشیدهام میگویم شیرینی دنیای یک زن پس از مادری، قابل قیاس با هیچ تفریح و لذت ناپایداری نیست. اعتقاد من این است که مادری کردن میتواند شخصیت زن را مستغنی و قوی کند.
به این بُعد مادری کردن کمتر پرداخته میشود که این موضوع ناشی از تبعات جهانی شدن و ارتباطات بدون مرز در فضای مجازی است. با این حال در همان جهان اول میبینیم که برخی سلبریتی ها صاحب چند فرزند هستند! اگر آنجا داشتن فرزندان زیاد ارزش است، چرا این موضوع برای ما ضد ارزش است؟ البته مسیر درست برخاسته از فطرت است و حذفنشدنی است. اما بهرحال افزایش تعداد مجردان قطعی، بالا رفتن سن ازدواج و کاهش تمایل به فرزندآوری آسیبهای خود را در جامعه به دنبال دارد.
*در آیندۀ نزدیک برنامۀ تلویزیونی «ما خانوما» با اجرای حضرتعالی روی آنتن خواهد رفت. محتوای برنامه به چه صورت است؟
تیم پژوهشی برنامۀ "ما خانوما" ماههاست در حال آمادهسازی محتوا هستند و من بسیار خوشحالم که این تیم در پی محتوای گلدرشت و کلیشهای نیست که دوران آن هم به پایان رسیده است.
فاز اول این برنامه شامل 26 قسمت است و به دنبال آن است تا 26 خانم موفق و فعال را در قالبهای مختلف اجتماعی و به نمایندگی از اقشار مختلف جامعه معرفی کند که در عین حال در چارچوب خانواده حرکت میکند. ما به دنبال ارتباط صمیمانه با دختران و بانوان نوجوان و جوانمان هستیم و شعار برنامه هم این است که "از همان جایی که هستی شروع کن" و به دنبال آنیم که مخاطب بعد از دیدن برنامه حال خوبی نسبت به خود پیدا کند و از بین 26 مهمان ما بتواند الگویی قابل دسترسی برای خود ترسیم کند و پیش رود.
