هم اکنون عضو شبکه تلگرام رجانیوز شوید
يكشنبه، 15 تير 1404
ساعت 03:02
به روز شده در :

 

 

 

رجانیوز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

 

پنجشنبه 14 شهريور 1398 ساعت 12:16
پنجشنبه 14 شهريور 1398 12:08 ساعت
2019-9-5 12:16:14
شناسه خبر : 326524
پس از سخنان جنجالی وحید جلیلی در نقد عملکرد مدیریتی صداوسیما و سریال بوی باران، عباس نعمتی پاسخی بر آن نگاشت که در رجانیوز منتشر شد. دیروز وحید جلیلی یادداشت چدیدی منتشر کرد که تفصیل بیشتر سخنان قبلی او بود و اکنون متن پیش رو، پاسخ دوم نویسنده بوی باران به یادداشت وحید جلیلی است که در اختیار رجانیوز قرار داده است:
 
جناب آقای وحید جلیلی مجددا در خصوص سریال بوی باران اظهاراتی داشتندکه حقیر لازم دانستم توضیحات زیر رادر خصوص پاره ای از فرمایشات ایشان ارائه نمایم:
 
۱- مرکز تحقیقات صدا و سیما به عنوان مرکز پژوهشی ای که بیش از پنجاه سال تجربه ی علمی  دارد،  مخاطبین سریال بوی باران را  ۴۰ درصد مردم ایران (چیزی حدود ۳۵ میلیون نفر) اعلام نموده است. از این میان ۸۷ درصد مردم از سریال رضایت زیاد داشته اند. ۲۲ درصد رضایت کم و یک درصد ناراضی بوده اند. اینطور که از واکنش های جناب وحید جلیلی می توان برداشت نمود، ایشان جز آن یک درصد بیننده ناراضی سریال است.
 
برای بنده نظر این یک درصد  بسیار محترم و عزیز است و از تک تکشان به دلیل اینکه نتوانستم رضایت صددرصد بینندگان را جلب کنم عذر خواهی می کنم اما به جناب آقای جلیلی عرض می کنم،  مراقب عارضه "خودمردم پنداری"  باشند و فهم و قضاوت شخصی خود را عین و معیار حق ندانند. این تغییر رویکرد باعث می شود  با درک یک درصدی بودن جمعیتی که در آن است، از زبان مردم یا آن ۷۸ درصد که رضایتمندی زیاد داشته اند،سخن نگوید. و تصور نکند واکنش طبیعی همه با سریال مشابه واکنش ایشان است.
 
این خطای شناختی باعث می شود درک و شناختشان از مردم، پیرامون خود و تاثیرات سریال دقیق نباشد. اینکه ایشان در متن خود کامنت های ۷۹ نفر از مخاطبین سریال را گلچین کرده و ذکر نموده اند به قوت استدلالشان کمک نمی کند بلکه تنها تلاشی است  برای فریب ذهن خود. طبق آمار مرکز تحقیقات آن  یک درصد ناراضی از سریال که جناب جلیلی تلاش می کند نمایندگی آن  یک درصد را برعهده بگیرد، چند صد هزار نفر می شوند.  ۸۰ کامنت منفی گلچین کردن که چیزی نیست.
 
۲- طبق تحقیقات مرکز تحقیقات صدا و سیما ۶۸ درصد مخاطبین سریال بوی باران را آموزنده و ۳۲ درصد آموزندگی سریال را کم یا اصلا دانسته اند. 
 
همچنین ۷۶ درصد مردم داستان را جذاب، ۸۵ درصد هنرمندان را خوب و ۷۲ درصد شخصیت های داستان را باورپذیر داشته اند.
 
اینکه اکثریت قاطع مردم سریال را جذاب، آموزنده با داستانی گیرا و شخصیت هایی باورپذیر و هنرمندانی خوب ارزیابی کرده اند نشان می دهد فهم جامعه و مردم از بوی باران باپنداشت جناب جلیلی که سریال را سادیستی، سیاه دانسته فاصله بسیار دارد. این شکاف عمیق پنداشت جناب جلیلی از واقعیت با واقعیت، تحلیل های ایشان را با چالش جدی روبرو می سازد.
 
۳- یکی از نقدهای ایشان به سریال بوی باران سیاه نمایی سریال است. هرچند در این مفهوم نیز مابین فهم شخصی جناب جلیلی با فهم عموم و اکثریت مردم از سریال بوی باران شکاف عمیقی وجود دارد؛ اما سئوال من این است:  چطورنمایش بخشی از مشکلات واقعی مردم در یک فیلم سیاه نمایی خوانده می شود، اما شیپور در دست گرفتن و اعلام صریح ناکارآمدی ۳۰ ساله سازمان صدا و سیما آن هم با الفاظی چنین تند که دشمنان هم جرات بیانش را ندارند، سیاه نمایی نیست؟ آیا واژگانی راکه ایشان برای امین ترین و پاکدست‌ ترین و معقول ترین امنای نظام بکار برده اند ، دشمنان نظام درماهواره ها می گویند؟  آیا از دید مقام معظم رهبری القای ناکارآمدی دستگاه های نظام جزء دسیسه ها و نقشه های دشمن در جنگ نرم نیست؟  آیا از دید مقام معظم رهبری حمله به مسئولین نظام و تحقیر،تضعیف و تخفیف مسئولین، ازنقشه های دشمن در جنگ نظرم نیست؟ آیا سخنان رهبری در این خصوص را نشنیده اید؟
 
۴- بنده در مصاحبه ای که پیشتر با خبر آنلاین داشتم، در خصوص حملات جناب آقای جلیلی  عرض کردم ، امیرالمومنین زمانی که ابن ملجم را در زمان بیعت دید ، شعری خواندند" ارید حیاته و یرید قتلی"... من برای او زندگی می خواهم و او کشتن مرا می خواهد. جناب جلیلی  فرموده اند حقیر ایشان را با ابن ملجم مقایسه کرده ام، یاللعجب . چطور یک نفر می تواند در این میان ، عبارت امیرالمومنین و سیره اش را نبیند، لطافت و زیبایی  شعر را نبیند و تنها زشتی و تند خویی ابن ملجم را برداشت نماید؟ یعنی برای جناب جلیلی معلوم نبود مقصودم این است در مقابل بدی هایی که ایشان برای  من خواسته ،بنده برای ایشان آرزوی خوبی و زندگی دارم ؟ یعنی خیلی غامض است که می خواستم سیره اهل بیت را به ایشان و خودم متذکر شوم که بجای تندخویی و ترش رویی به سیره اهل بیت توجه کنیم که برای دشمنانشان هم  رحمت و مروت و جوانمردی و خوبی می خواستند . در این میان  ایشان برداشت کرده من می خواهم بگویم ایشان ابن ملجم است؟ العیاذ بالله. وقتی چشم و ذهن یک نفر زیبایی علی را نمی بیند اما  ابن ملجم زشت را می بیند ، آیا با همین چشم و نگاه به سریال بوی باران نگاه نکرده وخوبی ها و زیبایی هایش را فرو نگذاشته و تلخی و زشتی هایش را ضریب نداده؟ 
 
یارب آن زاهد خودبین که بجز عیب ندید
دود آهیش در آئینه ادراک انداز
 
من از ایشان عاجزانه خواهش می کنم ، دستش را هم می بوسم ،فقط یک دوره نقد ادبی  بخواند. با جریان های ادبی و سبک های نقد آشنا شود. فرق نقد و تحلیل ، تفاوت پرسپشن و برداشت شخصی از یک جمله و کانسپشن و  مفهوم اثر وفرق تحمیل خود به اثر و تحمل کردن مفاهیم اثر را لحاظ نماید و...
 
۵- سید محمود دعایی از حضرت امام نقل می کند که در نجف رادیویی علیه شاه راه اندازی کردیم.امام به عنوان توصیه و تذکر تنها دو جمله فرمودند :
" فحش ندهید . دروغ نگویید" ! جناب جلیلی در مقام پاسخ  نوشته:
در پاسخ حقیر فرموده اند: فحش ندهید و دروغ نگویید !انگار فحش دادن و دروغ گفتن را هم، ارث پدری خود می‌دانند."
 گویا از این نهی از منکر رنجیده اند.  من تاکید داشتم دروغ بد است.شما دوست داری بگو. کفاهم جهلهم.
 
۶-جناب آقای جلیلی در بخشی از سخنان خودجملاتی زیبا از رهبر معظم انقلاب را آورده اند"  شما در خانه‌تان نشسته‌اید. اگر بچه همسایه بناى گریه کردن بگذارد، اعصابتان ناراحت مى‌شود. این، امرى طبیعى است. لازم نیست بچه‌ خود آدم باشد. تلویزیون هم مثل بچه‌ همسایه است. اعصاب انسان را با دعوا، تشنّج و گریه‌ بى‌خودى خراب مى‌کند. بیایید واقعاً برنامه‌ریزى کنید. هم در کارهاى صدا و قصّه‌هاى شب و بقیه برنامه‌هایش و هم در کارهاى سیمایى."
 
بنده نیز مانند جناب جلیلی با این جملات هم داستانم و تشکر می کنم که بحث فی مابین را به این کلام معطر نمودند،اما تفاوت بنده و ایشان در مصداق این بیانات است. آیا موضوعات مطرح شده در سریال بوی باران  از جنس"گریه بچه همسایه " است؟ آیا  ۱۱ میلیون حاشیه نشین، ۳/۵ میلیون معتاد، دو میلیون خانواده زندانی در سال، سیصد هزار سقط جنین غیر قانونی در سال ، سیصد هزار تصادف جاده ای منجر به عوارض جسمی، ۱۵ میلیون پرونده قضائی ، از هر پنج ازدواج یک طلاق ، ۲/۵ میلیون اتباع بیگانه در ایران،  اخلال دشمن در سیستم ارزی کشور و ایجاد التهاب در زندگی مردم به قصد زمین گیر کردن نظام، مواد مخدر های جدیدمثل دستمال ، چهار هزار شهید مبارزه با مواد مخدر و... از دید جناب جلیلی  مصداق "گریه بچه همسایه" است؟
 
وقتی بچه همسایه گریه می کند،شما کاری نمی توانید بکنید، فقط اذیت می شوید.اما اگر ما درسریالمان توصیه کنیم معتادی که در محل کار وجود دارد را اخراج نکن. چون با این اخراج زن و بچه اش را تنبیه می کنی. بلکه کمک کن ترک کند. این یک آموزش مهم و کاربردی است. مقام معظم رهبری در یکی از دیدارهای مسئولین در خصوص آسیب های اجتماعی فرمودند شش ماه دیگر این جلسه برگزار می شود تا دستگاه ها اقدامات فوق العاده ای که در خصوص آسیب های اجتماعی در این مدت انجام داده اند را ذکر نمایند. 
 
یکی از مسئولین گفت شش ماه دیگر می شود اواخر اردیبهشت و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری هستیم وفضا شلوغ و ذهن ها درگیر است. مقام معظم  رهبری فرمودند مسئله اساسی کشور این موضوعات است. و انتخابات ریاست جمهوری را درکنار این آسیب ها فرعی دانستند.
 
آیا از دید شما  تحلیل موضوعات اساسی کشور جزء مصادیق " گریه بچه همسایه" است؟ 
 
مقام معظم رهبری در جلسه آسیب های اجتماعی می فرماید،همین که مسئولین مشکلات مردم را بیان کنند و توضیح دهند و مردم ببینند مسئولین مشکلات آنها را درک می کنند، صبر و تحمل جامعه  بیشتر می شود. حالا با این توصیه ی  ایشان، باید دردها و مسائل واقعی مردم را بگوییم یا خیر؟!
 
۷- وحید جلیلی در بخشی از سخنان خود اعتراض نموده، چرا وقتی برای مستندی با قیمت ۴۰- ۵۰ میلیون تومان بودجه نیست، برای بوی باران پانزده میلیارد بودجه هست!
 
هرچند بودجه بوی باران ۱۵ میلیارد نشده و این عدد غلط است؛ اما  اگر ۲۰ میلیارد هم بود ، صدا و سیما بیش از ده برابر آن از پخش آگهی  کسب درآمد کرده است.
 
چیزی که این برادر بزرگوار مطلع نیست این است، سریال برای تلویزیون،  سرمایه گذاری است و خاصیت درآمد زایی دارد، نه خاصیت مصرف بودجه.  این قاعده کلی سریال است. حتی سریالی که ۸ درصد مخاطب دارد پول خود را در می آورد. حالا اگر سریالی  ۴۰ درصد بیننده داشته باشد، از نظر مالی یک سرمایه گذاری پر سود است. بودجه ی آن مستندهایی که  دل مشغولی جناب وحید جلیلی است درحقیقت از درآمد بوی باران ها یا گاندوها تامین می شود. 
 
۸- چند سال پیش دعوت شدم تا  در دفترجناب آقای وحید جلیلی  فیلمنامه تدریس کنم. سئوالی که این مدت اخیر ذهن مرا به خود مشغول کرده این است که  اگر آن زمان بنده ‌فرصت داشتم ومی رفتم، آیا هنوز هم ازدید وحید جلیلی من یک نفوذی بودم؟
 
۹- اینطور که بنده برداشت نمودم جناب وحید جلیلی در ذهنشان خود را با شهید آوینی و جلال آل احمد مقایسه می کند.  البته شهید آوینی و جلال آل احمد هر دو هنرمند و اهل تولید اثر هنری و صاحب فکر بودند.  
 
قسمت دردناک ماجرا اینجاست که ما آن هزار حسن جلال را گذاشته ایم زمین و این ویژگی اش را که گاهی هدف وسیله را توجیه می کرد و رقیب را با هر وسیله و  واژگانی از میدان بدر کنیم را برداشته ایم. .. مثل اینکه یک نفر فکر کند چون عمامه فردوسی برسر بپیچد لابد فردوسی زمان است.
 
نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
نه هر که آینه سازد سکندری داند
نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست
کلاه داری و آیین سروری داند
اگر ایشان گوشه چشمی به شهید آوینی و جلال آل احمد دارد بد نیست گوشه چشمی هم به محمد نوری زاد داشته باشد، البته به قصد عبرت نه الگو.
 
۱۰- در مصاحبه ای که اینجانب با خبرآنلاین داشتم از جناب جلیلی خواهش کردم، حالا که بیش از ده سال است، دفتر و دستک و جشنواره  دارند و مدعی تولید نیرو هستند،لطفا آن فیلمنامه نویس هایی که پرورش داده اند وسریالی نوشته اند را معرفی نمایند یا آن سریال های الگو که این نویسندگان مکتب جلیلی نوشته اند را نشان دهند و نهایتا از ایشان خواستم اگر نویسنده ای ندارند لطفا خودشان دست به کار شده یک سریال الگو بنویسد.
 
ایشان در پاسخ گفته : به رئیس سازمان گفتم درجشنواره مردمی فیلم عمار طی  حدود یکسال 700 فیلمنامه رسیده است، بر فرض 690 تایش هم به درد نخور! 10 تایش ارزش بررسی ندارد؟
 
یک سال و نیم از آن جلسه می‌گذرد و دریغ از آن که معاونت سیما یکبار سراغ آن فیلمنامه‌ها را گرفته باشد!"
 
 هرکسی کوچکترین شناختی از چرخه تولید آثار نمایشی یا تولیدفیلمنامه یا پرورش نیرو داشته باشد از خواندن این چند خط حیرت می کند و کاملا درک می کندچرا این جشنواره ها نمی توانند فیلمنامه نویس تولید کنند.
 
فرایند تولید نیرو را همین قدر ساده و البته غلط فرض نموده اند.گویا دوستان شاخ قول شکسته اند که فراخوان داده اند تا هر که طرح و فیلمنامه دارد بفرستد، از اینجا به بعد وظیفه سازمان است، آن هفتصد نفر را غربال کند و ده تای خوب را کشف کند و بعد پنج سال، ده سال روی آن سرمایه گذاری کند تا به ثمر برسد. خب اگر قرار بود این مراحل را سازمان طی کند و اگر می شد اینجوری به نیرو رسید، خب چوب توی کمر سازمان خورده بود، آن فراخوان را هم خودش بدهد؟  فرایند تولید فیلمنامه نویس توسط این عزیزان دو بخش دارد:
 
الف) فراخان  آثار 
ب)  بالای سن رفتن و بهم جایزه دادن و سوت و کف و صلوات. 
 
واقعا خسته نباشید. 
عجیب این است باز این عزیزان طلبکارند و بقیه بدهکار.لابد شهید آوینی هم از دید ایشان اینجور نیرو تربیت می کرده!
باز برمی گردم به آن سخن مولا امیرمومنان که انسان دشمن چیزی است که نمی داند.
  آقای وحید جلیلی سه جوان که حوصله کنند، روزی ده ساعت  در یک اتاق بنشینند و بنویسند را   به بنده معرفی کند، بنده بعد از  سه سال ان‌شا الله سه نویسنده جوان تحویل ایشان می دهم ( نه اینکه با وانت هفتصد تا فیلمنامه بیاورد و دم در سازمان خالی کند )
 
در پایان این شعر مولانا را تقدیم جناب وحید جلیلی می کنم:
هین توکار خویش کن ای ارجمند
زود کایشان ریش خود برمی کنند
کارک خود می کند هرکسی
آب نگذارد صفا بهر کسی
خس خسانه می رود بر روی آب
آب صافی می رود بی اضطراب


-