هم اکنون عضو شبکه تلگرام رجانیوز شوید
سه شنبه، 13 خرداد 1404
ساعت 16:22
به روز شده در :

 

 

 

رجانیوز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

 

پنجشنبه 6 مهر 1396 ساعت 12:00
پنجشنبه 6 مهر 1396 11:54 ساعت
2017-9-28 12:00:30
شناسه خبر : 277164
باید جایگاه خود را در میان این خیمه بیابیم و هر روز فاصله‎ی خیمه‎مان را با خیمه‎ی ارباب برآورد کنیم. آیا واقعاً حر شده‎ایم و با حسین(ع) بیعت کرده‎ایم یا مردّدیم؟ آیا از همه چیز به خاطر او گذشته‎ایم؟ چقدر مانده تا حبیب شویم؟ عاشورا نزدیک است. دیگر چیزی نمانده...
رجانیوز - گروه فرهنگی: اگر چه عنوان کتاب به واسطه‎ی تلقی ایجاد شده از مفهوم مراقبه، دستورالعمل‎هایی فردی را به ذهن متبادر می‎کند اما محتوای آن به کلی فراتر از این تصور غلط است. مراقبه‎های عاشورایی نگاهی است از فراز بر سه حوزه‎ی "عاشوراپژوهی"، "ورود هنر در عاشورا" و "مداحی". جنس مباحث اما در اینجا به کلی با آنچه معمولاً در این زمینه‎ها بیان می‎شود متفاوت است. کتاب، جایگاه نگاهی فلسفه تاریخی و متفاوت به عرصه‎ی عاشورا و نقش‎آفرینی ولیّ خدا را در متحول شدن سه حوزه‎ی یاد شده فراروی نظر قرار می‎دهد. وقتی انگاره‎های کلان به هم ریخت، اساساً عاشوراپژوهیِ متفاوتی رقم خواهد خورد، هنر دیگری متولد خواهد شد و تعالیِ بلندتری در مداحی بروز پیدا خواهد کرد.
 
به گزارش رجانیوز، کتاب، با گفتارهایی که از آیت‎الله میرباقری و استاد گرانقدر و فقید ایشان مرحوم سیدمنیرالدین حسینی گرد هم آورده، می‎کوشد تا در گام نخست، افق نگاه نسبت به عاشورا را فراز برد و از همین جاست که باب سلوک با عاشورا را نیز در میانه‎ی بحث می‎گشاید و منزلت تاریخی‎اش را به رخ می‎کشد. از این زاویه باید این کتاب را موضوعاً اعم از کتاب "ضیافت بلا" تلقی کرد و ضیافت بلا را تفصیلی بر یک محور مهم این کتاب دانست. با این نگاه حتی تصورات از مفهوم تحریف عاشورا نیز متفاوت می‎شود و مراقبه نیز معنایی دیگر می‎یابد. اگر این پیوست‎ها در چاپ بعدی کتاب در قالب مقدمه مورد اشاره قرار گیرند، تبویب آن برای مخاطب جایگاه روشن‎تری پیدا خواهد کرد.
 
 
*عظمت واقعه عاشورا
آیت‎الله میرباقری تصریح دارد:«کارهای زیادی برای شناخت حادثه عاشورا باقی مانده است؛ باید از تفقه در ولایت الهیه و شئون آن شروع کرد تا روشن شود جریان ولایت الهیه در عالم تکوین و سپس تاریخ و جامعه(تکوین، تاریخ، جامعه) چگونه اتفاق می‎افتد؛ بعد از آن به شناخت تصرفات و عبادت‎های اولیای معصومین خواهیم رسید که عاشورا از مهمترین آنهاست.» در واقع بدون این توجه و بدون درک نقش تاریخی حضرت اباعیدالله در نزاع حق و باطل، درک کامل عاشورا میسر نیست.
 
برای روشن‎تر شدن بحث آیت‎الله میرباقری تصریح دارد:«عاشورا فعل امام معصوم است؛ پس شناخت شأن، مقام و موقعیت ایشان ضروری‎ترین امری است که برای تحصیل عاشورا به آن نیازمندیم؛ چرا که افعالی که از معصومین صادر می‎شود متناسب با جایگاهی است که آن بزرگواران در نظام خلقت دارند.»
 
او می‎افزاید:«بر اساس عقاید مسلم شیعه، امام، شخصیتی است که محیط به همه‎ی ابعاد عالم است؛ ملکوت عالم در اختیار او و به دنبال ایشان حرکت می‎کند. وقتی فعلی را قصد می‎کنند، ملائکه مقرب در خدمت ایشانند و اعمال خود را با ایشان تنظیم می‎کنند.»
 
با این توضیح، کتاب این سؤال را فراروی نظر قرار می‎دهد که:«آیا بدون در نظر گرفتن ابعاد وجودی چنین شخصیتی می‎توان به تحلیل فعل او پرداخت؟ اگر امام را در حد یک عالمِ عادل، یک انسان مقدس، یا یک سیاستمدار پخته هم تنزل دهیم، نمی‎توانیم فعل ایشان را تحلیل کنیم
 
با این تلقی عاشورا نه یک واقعه انسانی در بازه‎ی زمانی محدود در یک جغرافیای خاص که تصرفی است در تمام تاریخ و جغرافیای عالم که نه تنها عالم ماده که ملکوت عالم را نیز تحت تأثیر خود قرار می‎دهد و با ظهور حضرت بقیة الله نیز پیوند می‎یابد. در درک این مهم بررسی دو منظر یعنی رابطه معصومین با خدای متعال و نیز رابطه آنان با نظام خلقت و مخلوقات باید مدنظر قرار گیرد.
 
آیت‎الله میرباقری تصریح دارد:«ولایت و تصرفی که سیدالشهداء در عالم و تاریخ خلقت کرده‎اند چه ارتباطی با تصرفات سایر اولیاء خدا دارد؟... اگر تمام این افعال به صورت واحد دیده نشوند، نمی‎توان به یک تحلیل روشن رسید. به عنوان مثال اگر فرض شود به دنبال حادثه‎ی عاشورا، ظهور حضرت بقیه الله نباشد، عاشورا تحلیل‎شدنی نیست؛ کما اینکه بدون بعثت رسول اکرم(ص) و افعال دیگر معصومین(ع) نیز عاشورا قابل تحلیل نیست.»
 
در بسیاری از ادعیه مثلا در زیارت وارث، سلام‎ها از سلام بر انبیاء آغاز می‎شود و سپس به معصومین می‎رسد. این نشان می‎دهد که عاشورا یک حادثه‎ی منقطع از تاریخ نیست. آیت‎الله میرباقری می‎پرسد:«تکامل تاریخ چگونه اتفاق می‎افتد؟ نگاه ما به تاریخ، تکامل و مراحل آن چیست؟ و از منظر فلسفه‎ی تاریخ، فعل سیدالشهداء(ع) چه جایگاهی در تکامل تاریخ دارد؟»
 
با این مقدمه یک پرسش بسیار مهم، اساسی و کلیدی نیز فراروی نظر قرار می‎گیرد:«باید روشن شود که نقش حادثه‎ی عاشورا در رسیدن فرد، جامعه و تاریخ به تولی و تبری(که اصل در این سلوک است) چیست؟» در واقع پس از درک عظمت واقعه عاشورا و ابعاد مهم آن، نوبت به پرسش از سلوک بر محور این واقعه می‎رسد.
 
اساساً آمیخته بودن عنصر عاطفه با حماسه‎ی عاشورا به علت پیام بلند تاریخی آن است:«شخصیت تاریخی، همواره تکامل‎گرایی تاریخی یا ستیز با ظلم را به گونه‎ای سامان می‎دهد که با عاطفه و گرایش به عدل و رحم درآمیزد و با این ترکیب مجموعه‎سازی کند. به همین دلیل است که در آن ذره‎ای احساسِ خشونتِ ساختارسازی مشاهده نمی‎شود. اینکه سیدالشهداء در میدان جنگ در شدیدترین مقاومت‎ها و ظلم‎ستیزی‎ها به عواطف انسانی کمال اهتمام را می‎ورزد و در کشاکش مقابله با ظلم در یک روز، دوازده بار از جنگ به خیمه بازمی‎گردد؛ به این دلیل است که باید عاشورا الگوی تکامل‎گرایی تاریخی باشد.» 
 
آیت‎الله میرباقری تأکید دارد:«مبنای زبان ایشان، زبان سخن گفتن با عاطفه تاریخ است.» آب نخوردن قمر بنی‎هاشم و اینکه سرلشگر سپاه به جای نبرد در ابتدای جنگ، در پایان آن در طلب آب به سمت فرات می‎رود در همین فضا معنا می‎شود. حسین(ع) همزمان با حماسه و درس ایستادگی، دارد با عاطفه تاریخ سخن می‎گوید.
 
وی تأکید دارد:«تنها کسی می‎تواند به زبان تاریخ سخن بگوید که بتواند ستیز و عاطفه را به عالی‎ترین شکل تاریخی‎اش ترکیب کند.» این زبان تاریخی است که از ازل و پیش از واقعه عاشورا دستگیری می‎کند و تا بلندای تاریخ شعار یالثارات الحسین را به شعار مهدی موعود بدل می‎نماید. «و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهاله و حیرت الضلاله.» استاد معتقد است اگر حسین نبود، دینی نمی‎ماند و حتی کمونیسم نیز نمی‎توانست حتی دعوی دروغین عدالت کند.
 
در گفتاری که از استاد سیدمنیرالدین حسین در کتاب آمده، به نقش حضرت زینب در تبدیل مبارزه از جنگ نظامی به نبردی سیاسی اشاره شده است. استاد تأکید دارد که قیام کربلا وجدان عمومی تاریخ را تحریک نمود.
 
اگر این نگاه بلند مدنظر قرار گیرد اساساً عاشوراپژوهی متفاوتی رقم خواهد خورد. آیت‎الله میرباقری در کتاب حتی پیشنهاد شکل‎گیری یک پژوهشگاه بر همین مدار را مطرح می‎کند و از مسیر فراروی آن سخن می‎گوید.
 
*تحریفِ عاشورا
با این نگاه بلند، تحریف نیز معنایی دیگر می‎یابد. آیت‎الله میرباقری ضمن معرفی تحریف به عنوان راهکار اصلی جبهه باطل، در خصوص تحریف‎های خُرد یعنی تحریف‎هایی که به وسیله‎ی نیروهای درونی و از روی عدم آگاهی رقم می‎خورد، تصریح دارد:«ما نیز در تشخیص این دسته از تحریف‎ها دچار بزرگ‎نمایی شده‎ایم. این دسته از تحریف‎ها به دلیل درون‎ساختاری بودن و عامل اصلی شکل‎گیری آن، راه‎حل‎های درون‎ساختاری می‎طلبد و نیازمند قوی‎تر شدن روح دینی جامعه است.» اینکه استاد راه‎حل چنین تحریفاتی را قوی‎تر شدن روح جامعه دینی قلمداد می‎کند، اهمیتی قابل توجه دارد. به نظر می‎رسد این مسیر نیز متفاوت از مسیری است که معمولاً در فضای کنونی دنبال می‎شود.
 
استاد برای اینکه بار دیگر سطح درگیری را گوشزد کند، تصریح دارد:«وقتی با طعنه در شام به امام زین‎العابدین گفته می‎شود که آیا دیدی خداوند چگونه شما را شکست داد، حضرت فرمودند: بگذارید مؤذن اذان بگوید، آنگاه خواهیم فهمید چه کسی شکست خورده است! درگیری اصلی نیز در این سطح است.»
 
تحریفات در گذشته در تقلیل عاشورا به عرفان فردی رقم می‎خورد و اکنون از منظر استاد بر محور مدرنیسم و لیبرال دموکراسی و در پیوند با آن رقم می‎خورد. آیت‎الله میرباقری پس از رد نگاه مبتنی بر آشتی فرهنگ عاشورا و سکولار و نیز رد دیدگاهی که دو فرهنگ موازی را در حیطه‎ی جغرافیایی خود توصیه می‎کند، تصریح دارد که باید:«به دنبال جهانی‎سازی فرهنگ عاشورا باشیم.»
 
 
*سلوک با عاشورا
پس از درک عظمت عاشورا و نیز تحریفات واقعیِ آن، سلوک فردی و اجتماعی بر محور آن مورد توجه قرار می‎گیرد. طبیعتاً در این مسیر نخستین گام درک جایگاه بلا در رشد و سلوک اولیاء الله است.
 
مراقبه‎ها و محاسبه‎ها نیز بر همین محور سامان می‎یابد:«با آغاز محرم، شیعیان و محبان اهل بیت(ع) یک سلسله مراقبه، مشارطه و محاسبه‎هایی را آغاز می‎کنند تا در روز عاشورا به کاروان حسینی ملحق شوند.» برای این منظور باید جاماندگانِ از عاشورا را شناخت و مراقب بود مبادا سرنوشتی مشابه آنان نصیب انسان شود و به خاطر تعلقات از همراهی با امام بازبماند.
 
این روند بعد از عاشورا نیز ادامه می‎یابد. استاد تصریح دارد:«برای انسانی که به عاشورا رسیده است و همراه امام شده است، مراقبه‎ی بعد از عاشورا، مراقبه در مراتب حضور است... آیا به جایی رسیده که حاضر باشد در مقابل ولیّ خدا قطعه قطعه شود، فقط برای آنکه ولیّ خدا یک نماز دیگر بخواند؟»
 
در اینجا استاد تفصیلاتی را مطرح می‎کند و سپس تصریح دارد:«انسانی که قصد سلوک با ولی خدا را دارد، باید بعد از عاشورا یک سال تمرین کند و ریاضت بکشد و هر روز با خود بگوید: یا لیتنی کنت معکم فافوز فوزا عظیما. هر روز با خود محاسبه کند و جایگاه خود نزد سیدالشهداء را کشف کند. باید هر روز پیش خدا به محرومیت از ولی خدا گریه کرد... حتی برخی از بزرگان گفته‎اند که نوعی از گریه بر عاشورا، گریه در محرومیت از نصرت ولی خدا است.» در این نگاه حتی میان حر و حبیب تفاوت است. حتی حرّ شدن نیز کافی نیست. باید به سمت جایگاه حبیب شدن، سلوک کرد.
 
استشهاد که در شهادت نیز تجلی می‎یابد، نشانی از بلندای همین سلوک دارد. استاد تصریح دارد:«انسان منتظر، انسان مستشهد است که شاید این استشهاد و طلب شهادت از شهادت نیز بالاتر باشد. انسان مستشهد انسانی است که به طلب فنا می‎رسد... فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر... انسانِ مستشهد انسانی است که می‎خواهد برود به شهود ولایت برسد و به تعبیر دیگر می‎خواهد برود و احاطه‎ی این حقیقت بر ظاهر و باطن خودش را شهود کند.» مستشهد کسی است که هیچ برای خودش نمی‎بیند. هر چه هست اوست و در راه او و برای او.
 
*هنر و مداحی
در اینجا باید بار دیگر به عظمت عاشورا بازگشت و پس از درک جایگاه سلوک با بلای سیدالشهداء، منبع بودن روایات و ادعیه را مورد توجه قرار داد:«اگر می‎خواهید در عشق و محبت اولیای خدا مرثیه یا مدح بگویید، با آن افق‎ها و فضاها در موضوعات مختلف مأنوس شوید. اگر می‎خواهید تحلیل کنید و شعرتان تحلیل توصیفی باشد، هر بُعدی را ملاحظه می‎کنید، از آن منابع اصلی که موضوع را خوب پرورش داده‎اند، یعنی کلمات معصومین استفاده کنید. آنها شما را سرشار می‎کنند تا بتوانید از همان سرچشمه، دیگران را نیز سیراب کنید. اگر تنزل دادید، شعرتان تنزل پیدا می‎کند؛ یعنی اگر مثلا از حافظ گرفتید، شما شاگرد حافظ می‎شوید. کسی که در تولی از حافظ شعر می‎گیرد، شعرش در مقیاس ظلّ حافظ است. حداکثر یک ظلّ نور می‎شود، پس یک حجاب نور، واسطه است.» استاد اشارات جالبی به روند برخی دعاها و حتی تفاوت‎های آنها با یکدیگر دارد که به گونه‎ای مشخص‎تر می‎تواند در این مسیر مورد توجه قرار گیرد.
 
جایگاه خیال و لسان دَلال در هنر و شعر محور دیگری است که استاد در اینجا بدان اشاره دارد. از این منظر همان‎گونه که چشم، مناسک خودش را دارد، مناسک خیال نیز باید مورد تفقه قرار گیرد.
 
در مورد مداحی استاد تأکید دارد:«شما باید بدانید که تا سی سال دیگر مخاطب را کجا می‎خواهید ببرید؛ در غیر این صورت موفق نخواهید شد! نباید کسانی که به سرپرستی شما حرکت می‎کنند و امسال به یک نقطه‎ای می‎رسند، سال بعد دوباره از صفر آغاز کنند.» نقشی که گاه مادحان اهل‎بیت عملاً در جایگاه تربیتی و الگوسازی ایفا می‎کنند نیز رسالتشان را در این میانه دوچندان می‎کند.
 
*حسن ختام
باید سالک شد و بار دیگر از بلندای تاریخ به عظمت نهضت حسینی نگریست. باید جایگاه خود را در میان این خیمه بیابیم و هر روز فاصله‎ی خیمه‎مان را با خیمه‎ی ارباب برآورد کنیم. آیا واقعاً حر شده‎ایم و با حسین(ع) بیعت کرده‎ایم یا مردّدیم؟ آیا از همه چیز به خاطر او گذشته‎ایم؟ چقدر مانده تا حبیب شویم؟ عاشورا نزدیک است. دیگر چیزی نمانده...
 
مطالب قبلی:
 
 


-