هم اکنون عضو شبکه تلگرام رجانیوز شوید
سه شنبه، 16 ارديبهشت 1404
ساعت 03:09
به روز شده در :

 

 

 

رجانیوز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

 

پنجشنبه 3 مهر 1393 ساعت 16:24
پنجشنبه 3 مهر 1393 19:54 ساعت
2014-9-25 16:24:58
شناسه خبر : 188224
شايد سرّ مطلب اين باشد كه اين بقية اللّه، بقيّۀ تمام بقيّة اللّه‌هاست و پس از او ديگر بقية اللهى نيست. هركدام از حجج الهيّه كه از آغاز عالم آمدند، گرچه بقية اللّه بودند و خدا آن‌ها را براى هدايت خلق باقى و بجا گذارده بود، بعد از هريك ديگرى مى‌آمد و اگر بقية اللهى از دنيا مى‌رفت، بقية اللهى ديگر به جا مى‌ماند و اين رشته باقى بود. ولى آن وجود مقدّس، بقيه‌اى است كه پس از او ديگر بقيّه‌اى نيست؛ آخرين بقية اللّه است.

گروه معارف- رجانیوز: به نام خدای مهربان- مهربانا! ای که سفره‌ی گسترده‌ی احسانت همواره پهن است، نه برای تکه‌ای نان که برای لقمه‌ای معرفت بر سر سفره‌ات نشسته‌ام...

کریما! ای که درِ خانه‌ات همواره به روی خلایق باز است، به دریوزگی تقوا ، حیا و توکل بر درِ خانه‌ات آمده‌ام...

یا من اسمه دوا! ای طبیب دردمندان! برای درمان نابینایی و بی بصیرتیم، بر آستان عنایتت نشسته‌ام.

منعما! گرسنه‌ی ایمانم، سیرم کن! تشنه‌ی یقینم، سیرابم کن! برهنه‌ی تقوایم، بپوشانم...! بیمار توأم، دریابم!

ای خوب! بنده‌ی توأم و چشم به راه نوری که از توست و جهان را روشنی خواهد بخشید.

اما...بی معرفتی ، بی بصیرتی، بی‌تقوایی و بی‌حیاییم‌، مانع دیدن خورشیدعالم تابی است که دمیده و نورش اندک اندک جهان را روشنی خواهد بخشید.

پروردگارا! تا طلوع خورشید(عج)، به این بنده‌ات،  معرفت و بصیرت، حیا و تقوا، یقین، توکل و توسل عنایت فرما تا در ظهور اعظمش نابینا و ناشنوا، برهنه و درمانده و... نباشم. آمین یا رب العالمین

 

Get the Flash Player to see this player.

دانلود

***

امام مهدی(عج) در قرآن

وَكُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ * حَتَّى أَتَانَا الْيَقِينُ (1)

وما روز جزا را تکذیب می کردیم. تا اینکه یقین به ما رسید.

امام صادق علیه السلام درباره این آیه شریفه فرمود: آن، روز قائم علیه السلام است و آن، روزجزاست.حتی اتانا الیقین مقصود ایام قائم علیه السلام است.(2)

***

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و امام مهدی(عج)

شیخ صدوق علیه الرحمه در کتاب کمال الدین و تمام النعمه با 6 روایت حدیث معروف لوح(3) را نقل نموده است. روایت دیگری هم ایشان از امام محمد باقر علیه السلام درباره ی حدیث صحیفه نقل نموده  که مضمونی شبیه به حدیث لوح داشته و در آن اسامی ائمه علیهم السلام و اینکه دوازدهمین آنها قائم علیه السلام است آمده.(4)

احادیث دیگری هم از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در سایر کتب حدیث نقل شده. اما از آنجایی که منبع تحقیق کتاب کمال الدین است ، به همین بسنده می شود.

***

طرح گرافیکی 

 

برای دریافت پوستر در ابعاد بزرگ روی تصویر کلیک کنید

***

ویژگی های امام مهدی(عج)

بقیة‌الله

بقيه الله به معناي باقي ماندن چيزي يا کسي از ناحيه خداوند براي مردم است. به تعبير ديگر، هر موجود نافع که از طرف خداوند براي بشر باقي مانده و مايه خير و سعادت او گردد، «بقيه الله» محسوب مي شود.

به عبارتی درست تر بقيّة اللّه يعنى بقيه و بازماندۀ خلفاى خدا در زمين از انبيا و اوصيا يا كسانى كه خدا به وسيلۀ آن‌ها بندگانش را باقى مى‌دارد و مورد رحمت قرار مى‌دهد.

هرچند از بعضى احاديث استفاده مى‌شود كه اين لقب بر همۀ خاندان رسالت عليهم السّلام اطلاق مى‌شود و همۀ آن‌ها بقيّة اللّه هستند. در زيارت جامعه به همۀ آن ذوات مقدس به اين عنوان عرض سلام داريم:

السّلام على الأئمّة الدعاة و القادة الهداة و السادة الولاة و الذادة الحماة و أهل الذكر و أولى الأمر و بقيّة اللّه و خيرته.(5)

اما در بسيارى از احاديث اين لقب شريف به خصوص به حضرت صاحب الامر عليه السّلام اطلاق شده و آن وجود مقدس خود را به اين عنوان معرفى نموده و ساير بقية اللّه‌ها حضرتش را به اين نام ناميده‌اند. به حدّى اين لقب با آن حضرت ارتباط پيدا نموده كه به صورت لقب اختصاصى حضرتش درآمده است؛ به‌طورى كه تا بقية اللّه گفته مى‌شود جز آن بقية اللّه منتظر به نظر نمى‌آيد. شايد سرّ مطلب اين باشد كه اين بقية اللّه، بقيّۀ تمام بقيّة اللّه‌هاست و پس از او ديگر بقية اللهى نيست. هركدام از حجج الهيّه كه از آغاز عالم آمدند، گرچه بقية اللّه بودند و خدا آن‌ها را براى هدايت خلق باقى و بجا گذارده بود، بعد از هريك ديگرى مى‌آمد و اگر بقية اللهى از دنيا مى‌رفت، بقية اللهى ديگر به جا مى‌ماند و اين رشته باقى بود. ولى آن وجود مقدّس، بقيه‌اى است كه پس از او ديگر بقيّه‌اى نيست؛ آخرين بقية اللّه است. با آمدن او ديگر بقيّه‌اى باقى نمانده است كه بيايد.(6) و از آنجا که مهدي موعود(عج) آخرين پيشوا و بزرگترين رهبر انقلابي پس از قيام پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است يکي از روشن ترين مصاديق «بقيه الله» مي باشد و از همه به اين لقب شايسته تر است.(7)

در روايات متعددي به حضرت مهدي لقب «بقيه الله» داده شده است. از جمله در روايتي آمده است «چون حضرت خروج کند پشت کند به کعبه و جمع مي شود سيصد و سيزده مرد و اول چيزي که تکلم مي فرمايد اين آيه است: «بقيه الله خير لکم ان کنتم مؤمنين» پس مي گويد «منم بقيه الله و حجت و خليفه او درمیان شما. سپس هيچ کس بر او سلام نمي کند مگر اين که مي فرمايد: «السلام عليکم يا بقيه الله في ارضه»(8)

***

امام مهدی(عج) و منتظران

شيخ الطايفه محمّد بن حسن طوسى از فقهاى نامدار تشيع و از تأثيرگذارترين علماى اسلام در طول تاريخ است. شيخ طوسى، فقيهى متتبّع، اصولى‌اى محقق، مفسّرى ژرف‌نگر، محدّثى موفق و متكلمى قدرتمند بوده و در بستر تاريخ نه‌تنها مورد فخر و مباهات جهان شيعه، بلكه از مفاخر اسلام و بشريت است.

ايشان در كليه علوم اسلام در حدّ اعلاى آگاهى قرار داشته است كه گوناگونى تأليفات او گواه اين مدعاست.

ايشان در ماه مبارك رمضان سال  ٣٨۵  ه‍ ق دقيقا چهار سال پس از رحلت شيخ صدوق و آغاز زعامت شيخ مفيد رحمهما اللّه ديده به جهان گشود.

ولادتش در «طوس» و در منطقه «نوقان» يا همان شهر مقدّس مشهد است كه در آن زمان، مهد علم و ادب بوده و دانشمندان بزرگى را؛ همچون فردوسى شاعر بلندآوازۀ ايران و امثال او را پرورانيده. بنابراين مسلم است كه در آن اعصار در منطقه طوس خاندان‌هاى شيعى زندگى مى‌كرده و به جهت قرابت و همجوارى با حريم مقدّس رضوى و مضجع نورانى امام رضا عليه السّلام و به بركت آن حضرت از حيث علم و عمل شديدا فعال و مؤثر بوده‌اند كه وجود شيخ بزرگوار و حكيم ابو القاسم فردوسى خود دليل بر اين مدعا است.

شيخ در خانواده‌اى شيعه و عالم متولد شد. نام پدر ايشان حسن بن على بن حسن بود كه اطلاعات دقيق و جامعى از ايشان در دسترس ما نيست و شخصيت علمى او ناشناخته مانده است.

قاعدتا شيخ طوسى در دورانى كه در طوس حضور داشته است از محضر اساتيدى با فضل و علم و كمال استفاده و حظّ وافرى برده است. با ورود به بغداد به حوزۀ درس زعيم تشيع جناب شيخ مفيد قدّس سرّه كه در آن زمان ملجأ و پناه شيعه بود، مى‌رود و طولى نمى‌كشد كه از شاگردان مبرّز شيخ و سيد مرتضى مى‌شود. ناگفته نماند كه شيخ در اثناء هجرت به بغداد از شهرهاى نيشابور، رى و قم عبور كرده‌اند كه احتمالا در هركدام از اين بلاد كه دار العلم هم بودند مدتى اقامت داشته و از محضر بزرگان شيعه كسب فيض كرده‌اند.

شيخ طوسى در سال  ۴٠٨  ه‍ ق در حالى‌كه  ٢٣  سال از عمر بابركتش مى‌گذشت، به بغداد آمده و در درس رئيس شيعه شيخ مفيد رحمه اللّه شركت كرد. شيخ مفيد علاوه بر مرجعيت جهان تشيع، شاگردان بسيار ارزنده‌اى را تربيت مى‌كرد كه همگى در شمار اعاظم علماى شيعه به شمار مى‌روند، معروف‌ترين آن‌ها علم الهدى سيّد مرتضى، و برادر نابغه‌اش سيّد رضى، احمد بن على بن عباس نجاشى، سعد بن عبد العزيز، ابو الفتح كراجكى هستند و هنگام ورود شيخ طوسى به بغداد به جز سيّد رضى كه در سال  ۴٠۶  ه‍ ق از دار دنيا رفته بود همگى در قيد حيات بوده و در درس شيخ مفيد شركت مى‌كردند.

دانشمند جوان خطّه طوس، مدت پنج سال؛ يعنى تا پايان عمر شيخ مفيد قدّس سرّه مداوم از محضر پرفيض ايشان بهره‌مند بود.

شيخ طوسى در زمان حيات استاد بزرگوارش شيخ مفيد اقدام به نوشتن شرح كتاب «المقنعه» ايشان با نام «تهذيب الاحكام» نمود كه بهترين دليل براى شناسايى مقام علمى و نبوغ كم‌نظير وى است و طى ده قرن گذشته تاكنون مأخذ و مدرك پرارزش حديث و فقه شيعه بوده و هست و نيز يكى از چهار كتاب اصلى شيعه به شمار مى‌آيد.

پس از رحلت شيخ مفيد شيخ طوسى راه‌هاى ترقى و تكامل بيشتر را نزد جانشين شايسته شيخ مفيد، جناب سيّد مرتضى رحمه اللّه طى كرد و مدت بيست و سه سال از محضر مبارك ايشان بهره‌مند شد.

شيخ طوسى در مورد ايشان مى‌نويسد: وى در بسيارى از علوم؛ از جمله كلام فقه، اصول، ادب، شعر، نحو، معانى و لغت و غيره بر همه مقدم بوده، ديوان او شامل بيش از بيست هزار شعر است.

تصانيف و پاسخ ايشان به مسائل شهرها و كشورها، كتب زيادى را تشكيل مى‌دهد.

شيخ طوسى در طول مدت زعامت سيّد مرتضى همواره در كنار او بوده و ديرى نپاييد كه سرآمد شاگردان سيّد به شمار آمد و اميد آيندۀ شيعه محسوب شد.

سيّد مرتضى در سال  ۴٢۶  ه‍ ق و در هشتاد سالگى به ملكوت اعلى پيوست و عالم تشيع را از فقدان خود داغدار نمود. پس از رحلت سيّد هنوز تعدادى از شاگردان مبرز شيخ مفيد مانند «نجاشى» و «كراجكى» در قيد حيات بودند و هركدام از مفاخر علماى شيعه محسوب مى‌شدند، ولى زعامت و مرجعيت علمى شيعه برعهده شيخ طوسى -اعلى اللّه مقامه الشريف-نهاده شد كه نشانه جايگاه بلند علمى و عملى و شخصيت ممتاز و بى‌نظير شيخ است.

شيخ طوسى در اين برهه از تاريخ  ۴١  ساله بودند كه مدت  ٢٨  سال از اين عمر بابركت را در حوزه درس شيخ مفيد و سيد مرتضى به كسب فضايل و مراتب علمى اشتغال داشت و به مدد تحقيق و تأليف و مطالعه و زحمات طاقت‌فرسا در كليه علوم رايج عصر  خود؛ اعم از معقول و منقول به عالى‌ترين سطح علمى نايل شد و در اهم موضوعات اسلامى هم دست به تأليف كتب متنوعى زد كه در جاى خود به آن اشاره مى‌شود.

شهرت علمى و شخصيت والا و احاطه وسيع شيخ بر عقايد و مذاهب موجب گرديد تا خليفۀ وقت، القائم بامر اللّه كه از خلفاى عباسى و سنّى‌مذهب بود ناگزير شود تا كرسى علم كلام را كه به سرآمد علماى عصر تعلق مى‌گرفت در اختيار ايشان بگذارد. شيخ روى اين كرسى مى‌نشست و علم كلام؛ يعنى بحث پيرامون عقايد و مذاهب را كه رايج‌ترين علوم آن روزگار بود، درس مى‌گفت و به تمامى شبهات مخالفان با چيرگى و آگاهى مثال‌زدنى جواب محكم و مستدل مى‌داد.

با توجّه به اين‌كه بغداد در آن زمان مركز ثقل علماى اهل سنّت بوده و بسيارى از ايشان علنا با شيعه مخالفت و حتى دشمنى مى‌كردند، بدست آوردن كرسى علم كلام توسط شيخ نشان مى‌دهد كه وى علاوه بر اعتدال و پرهيز از حساسيت‌زايى، از اعتقادات اهل بيت و شيعه چنان دفاع كرده است كه حتى بين اهل تسنن كسى يافت نمى‌شده كه سؤال بى‌پاسخى از ايشان كرده باشد و اين امر چيزى جز تسلط فوق‌العاده ايشان بر علوم عصر خود نيست.

شيخ طوسى مدت دوازده سال؛ يعنى تا سال  ۴۴٨  ه‍ ق با كمال عظمت و عزت در بغداد مشغول به تدريس، تأليف و پاسخگويى به مسائل وارده از بلاد مختلف اسلامى بود و مرجعيت و زعامت ايشان مورد پذيرش شيعيان عراق و ايران و شام قرار گرفته و در مسائل و مشكلات به ايشان مراجعه مى‌كردند.

وجود يك دانشمند ايرانى و شيعه در مركز دنياى عرب و اهل تسنن آن هم به صورتى كه به تنهايى تمام اعتبار علمى اسلام بوده و قوت و قدرت علمى او هر مخالفى را از رويارويى عالمانه با اين ستارۀ درخشان آسمان علم و معرفت مأيوس مى‌كرد، موجب شد تا گروهى از جاهلان عالم‌نما در مقابل منطق فوق‌العاده متين شيعه خلع سلاح شده از خلأ وجود شيخ مفيد و سيد مرتضى كه هردو عرب بودند استفاده كرده و شروع به تفرقه‌افكنى در جامعه اسلامى نمودند. البته حوادث تلخى كه موجب هجرت شيخ از بغداد شد منحصر به زمان زعامت ايشان نبود، بلكه از سال ورود ايشان و در دوره زعامت شيخ مفيد تا زمان شيخ طوسى ادامه داشت و اين تعرضات حدود چهل سال به صورت پراكنده اتفاق مى‌افتاد، امّا نفوذ شيخ مفيد و سيد مرتضى در ميان اعراب اهل تسنن و حكومت‌هاى محلى وقت، مانع اوج گرفتن تعرض به شيعه مى‌شد. ولى در زمان شيخ طوسى و در سال‌هاى  ۴۴٨ - ۴۴٧  ه‍ ق حوادث بزرگى رخ داد؛ به گونه‌اى كه اهل تسنن به‌طور دست‌جمعى بر ضد شيعه شوريدند و بسيارى از ايشان كه در محله شيعه‌نشين كرخ زندگى مى‌كردند را به شهادت رسانيده، خانه‌هايشان را تصاحب كرده و دست به غارت اموالشان زدند و اين حوادث درست در ماه‌هاى محرم و صفر كه شيعيان مشغول عزادارى براى سيّد و سالار شهيدان، امام حسين عليه السّلام و اصحاب و اهل بيت سرافرازش بودند به وقوع پيوست.

خلاصه ماجرا به اين صورت بود كه وقتى «طغرل بيك» حكمران سلجوقى كه سنى متعصبى هم بود به تشويق «القائم بامر اللّه» بغداد را در سال  ۴۴٧  ه‍ ق تصرف كرد و موجب انقراض حكومت «آل بويه» شد، عرصه را روزبه‌روز بر شيعيان تنگ‌تر كرد، تا آنجا كه گفتن حى على خير العمل را در اذان ممنوع كرده، دستور داد به جاى آن به شيوۀ اهل تسنن در نماز صبح بگويند: الصلاة خير من النوم و مأمورينى را مسؤول نظارت بر اين عمل كرد.

به علاوه تمام شعارها و كتيبه‌هايى كه شيعيان بر ديوارها و دروازه‌هاى كرخ نوشته بودند؛ مانند: محمّد و على خير البشر را به دستور او محو كردند.

سپس مداحان اهل سنّت، وارد كرخ شده و با صداى بلند اشعارى در مدح خلفاى غاصب قرائت مى‌كردند تا به اين وسيله احساسات شيعيان را تحريك كنند كه البته موفق به اين عمل نشدند. سپس يكى از بزرگان و بازرگانان معروف شيعه «ابو عبد اللّه جلاب» را به جرم غلو در تشيع به قتل رسانيدند و بر در مغازه‌اش بر دار آويختند.

پس از اين اعمال مغرضانه، متوجه خانه شيخ كه بزرگ شيعيان بود شدند و چون به وى دسترسى پيدا نكردند كليه دارايى ايشان را به غارت بردند و كتاب‌ها و كرسى تدريس او را به محله كرخ و جلوى مسجد نصر آورده، سه پرچم سفيد را كه در قديم شيعيان هنگام زيارت امام على عليه السّلام با خود حمل مى‌كردند را روى آن‌ها نهاده و همه را يكجا به آتش كشيدند.

در مدت اقامت شيخ در بغداد، برخوردهاى پراكنده و گاه عمومى بين اكثريت سنى و اقليت شيعه رخ مى‌داد و شيخ طوسى با نهايت متانت و بردبارى با آن‌ها برخورد مى‌كرد و در عين حال سخت مشغول تحصيل، تدريس و نوشتن كتاب بود. ولى سرانجام صبر آن مرد خدا به سر آمده و به سوى حريم مقدّس مولاى متقيان امير مؤمنان على عليه السّلام هجرت كرد كه تا به امروز شيعه از نعم و بركات اين هجرت متنعم است.

 در آن زمان نجف روستايى بسيار كوچك و محقر بود كه جمعى از شيعيان با شور و حال، ساكن اين قريه كوچك بودند. شيخ دوازده سال آخر عمر بابركت خويش را در جوار امام على عليه السّلام سپرى كرده و به تدريس، تحقيق و تأليفات خود ادامه داد. همين امر موجب رونق نجف و رفت‌آمد علما و فرهيختگان شيعه به اين منطقه شد و گروه زيادى از شاگردان شيخ و اهل فضل به منظور استفاده از محضر مبارك ايشان به نجف هجرت كرده و آن ديار به مركز علمى شيعه مبدل شد و حوزه علميه هزارساله شيعه توسط شيخ طوسى پديد آمد.

شيخ الطايفه در شب  ٢٢  محرم  ۴۶٠  ه‍ ق و در سن هفتاد و پنج سالگى از عالم ملك به ملكوت سير كرد و براى هميشه در جوار حرم مطهر على عليه السّلام آرام گرفت. بدن مطهر شيخ توسط سه تن از شاگردانش به نام‌هاى «حسن بن مهدى سليقى» «ابو الحسن محمّد بن عبد الواحد حسين زربى» و «شيخ ابو الحسن شوشترى» در همان شب غسل داده شد و لباس آخرت پوشيد.

شيخ را در خانه مسكونى‌اش كه در سمت شمالى حرم مطهر امام العارفين عليه السّلام قرار داشت دفن كردند و خانه هم طبق وصيت شيخ تبديل به مسجد شد و اكنون كه درب صحن حضرت به سمت مقبره شيخ باز مى‌شود به باب الطوسى معروف است.

پس از شيخ طوسى فرزندش شيخ ابو على و بعد از او نوۀ شيخ در نجف اشرف عهده‌دار زعامت و مرجعيت عالم تشيع شدند و اين سنگر تازه‌بناشده را حفظ كردند و با عنايات خاصه حضرت بقيه اللّه الاعظم ارواحنا فداه حوزه علميه نجف تا به امروز به‌عنوان پايگاه بزرگ علمى تشيع به حيات طيبۀ خود ادامه داده و فقيهان بزرگى را به عالم اسلام تحويل داده است كه اين همه از بركت هجرت آن عالم شكسته‌دل است.

شيخ طوسى رحمه اللّه يكى از پركارترين علماى عصر خود و حتى دوره‌هاى بعدى بوده است.

ايشان در كنار كارهاى مختلفى كه بسيار هم حائز اهميت بودند، از نوشتن و تبيين شريعت مقدّس اسلام غافل نشده و در علوم مختلف و متناسب با نياز جامعه اسلامى، تأليفات و تصانيف گران‌بهايى را به يادگار گذاشتند كه پس از ايشان چراغ راه علما و فضلاى جهان اسلام بوده و هست. كتبى كه براى معرفى بعضى از آن‌ها مثل «تبيان» در تفسير قرآن يا «تهذيب الاحكام» و «استبصار» در فقه كه دو كتاب از كتب اربعه شيعه هستند، نيازمند تأليف مستقلى است كه از حوصله اين مختصر خارج است.

به‌طور كلى تأليفات شيخ به واسطه تسلط شگرف ايشان بر كليه علوم معقول و منقول و احاطه كامل بر اعتقادات مذاهب مختلف و شناخت كافى از شرايط حاكم بر زمانه، داراى استدلالاتى محكم و براهين واضح و عالمانه است كه به كتاب‌هاى ايشان استحكام كم‌نظيرى داده است.

از طرفى دو كتاب‌خانه مهم آن زمان كه داراى آوازه‌اى خاص در دنياى اسلام بود، در اختيار و دسترس شيخ بزرگوار قرار داشت. يكى كتاب‌خانه استادش «سيّد مرتضى» كه به گفته مورخين هشتادهزار جلد كتاب در فنون مختلف را در خود جاى داده بود و ديگرى كتابخانه «شاپور بن اردشير» وزير «بهاء الدوله ديلمى» كه متجاوز از ده‌هزار عنوان كتاب داشت.

  با اين سرمايه بزرگ و نبوغ فوق‌العاده، شيخ طوسى بيش از پنجاه عنوان كتاب به رشته تحرير درآورد كه احتمالا در جريان حريق خانه‌اش و هجرت به نجف اشرف بعضى از اين سرمايه‌هاى عالم اسلام را، مشتاقان فضيلت براى هميشه از دست دادند.(9)

همان‌گونه که شیخ الطایفه در بسیاری از زمینه‌های اندیشه شیعه پیشرو بوده است، در حوزه مهدویت هم او را می‌توان از پیشگامان دانست. وی کتابی نوشت به نام «الغیبة» و در آن به رفع شبهاتی درباره امام زمان پرداخت. شیخ طوسی این اثر را در سال‌های پختگی پس از شصت‌سالگی به رشته تحریر درآورده است.

شیخ طوسی با پاسخگویی به بسیاری از شبهاتی که درباره امام مهدی(عج) وجود دارد، از اعتقاد شیعیان در مورد ایشان دفاع کرد. پاسخ‌هایی که شیخ برگزید، تا قرن‌ها مورد استناد فقهای شیعه قرار گرفته است. شاید هم شبهاتی که در مورد امام مهدی(عج) بیان می‌شود هنوز همان سؤالات سابق باشد.(10)

***

صوت

سخنرانی استاد طاهرزاده پیرامون جدال خیر و شر در آخرالزمان

Get the Flash Player to see this player.

***

امام مهدی(عج) و مکذّبین

احمدبن هلال کرخی

شیخ طوسی او را «کرخی» نامگذاری کرده. (11) 

 

بیشتر کتب رجالی او را ملقب به «عبرتائی» می دانند(12) و «بغدادی» نیز درباره او گفته شده است.(13)

وی در سال 180 هـ.ق در «عبرتا» که روستایی بزرگ و از نواحی نهروان بغداد است متولد شد و در سال 267 هـ.ق از دنیا رفت. (14)

 عبرتائی قبل از انحرافش از شخصیت والایی برخوردار بوده و عالمی برجسته و عارفی متقی محسوب می شده است. او از عصر امام رضا علیه السلام بوده تا هفت سال گذشته از غیبت صغری و عبارات بعضی از علمای رجال دلالت بر مقام والای او دارد. نجاشی در رجال خویش می گوید: او «صالح الروایه» است و دو کتاب برای وی ذکر کرده است، کتاب «یوم ولیله» و «نوادر» (15)

احمد بن هلال پنجاه و چهار بار به حج رفته است و بیست نوبت از آن را با پای پیاده حج نموده است. (16)

 عبرتائی پس از مدتی دچار انحراف و ارتجاع شد؛ به گونه‏اي که حضرت عسکري‏ عليه السلام او را بسيار نکوهش کرد و در موردش فرمود: «از اين صوفي رياکار و بازيگر پروا کنيد».(17)

برخي نيز اين جمله را در نکوهش او از جانب حضرت مهدي‏ عليه السلام دانسته‏اند که در هر حال نشانگر پليدي و گمراهي اين مرد است.

او تا زمان نيابت جناب محمد بن عثمان زيست و با سماجت بسيار، سفارت آن جناب را انکار کرد. توقيع مبارکي از جانب حضرت مهدي ‏عليه السلام در مورد لعن و نفرين بر او و لزوم اظهار بيزاري از کارهايش صدور يافته است. (18)

از تاريخ فهميده مي‏شود که احمد بن هلال تا آخر سفارت و نيابت نايب نخست منحرف نشده بود؛ لکن به مجرد وفات عثمان بن سعيد در نايب دوم شک کرد و نيابت او را نپذيرفت! (19)

محمد بن صالح مى‏گويد: موقعى كه خبر فوت احمد بن هلال ملعون، از ناحيه مقدسه رسيد، شيخى نزد من آمد و گفت: كيسه‏اى را كه نزد توست بيرون بياور؛ آن را بيرون آورده و گشودم، ديدم نامه‏اى به اين مضمون به نام من صادر گشته:« آنچه راجع به صوفى بدعت كار يعنى «هلالى» گفته بودى، خداوند پيوند عمر او را بريد.» پس از مرگ احمد بن هلال نيز، نامه‏اى به اين مضمون آمد:« او قصد كشتن ما را كرد، ما هم صبر كرديم تا خداوند با نفرين ما، پيوند عمر او را قطع کرد.» (20)

كشى در رجال خود، از احمد بن ابراهيم مراغى روايت مى‏كند كه: «نسخه‏اى مشتمل بر لعن ابن هلال براى قاسم بن علاء رسيد كه در آغاز آن، حضرت به نمايندگان خود در عراق چنين نوشته بود: «احذروا الصوفى المتصنع: از صوفى متظاهر و رياكار بپرهيزيد». سپس مى‏گويد: راويان اصحاب ما او (احمد بن هلال) را در عراق ملاقات نموده و احاديثى را از وى يادداشت كردند، و چون اين توقيع صادر شد، آن را انكار نمودند و قاسم بن علاء را مجبور كردند كه راجع به وى (مجدداً) به ناحيه مقدسه (از طريق سفير و نايب دوم) مراجعه كند. از ناحيه مقدسه هم، توقيعى به اين مضمون صادر گشت: «ما درباره اين رياكار و متظاهر، ابن هلال، نظر خويش را به تو اعلام داشتيم، چنانكه مى‏دانى خداوند گناهان او را نخواهد آمرزيد و هرگز گناهان او را نخواهد بخشيد و از لغزش او نمى‏گذرد. بدون اجازه و رضايت ما، در كار ما دخالت مى‏كند، و مستبد و خودسر است و وجوهات امام را براى خود نگه داشته و از اجراى فرامين ما سرباز زده است؛ جز آن‏هايى را كه به مذاق وى خوش آمده باشد. اراده خداوند بر اين تعلق گرفته است كه به وسيله اين كارها، او را وارد جهنم كند، (در عين حال ما خونسردى خودمان را حفظ كرديم) در مقابل كارهاى او صبر نموديم، تا اينكه خداوند دعاى ما را مستجاب كرد و عمر او را قطع نمود. در رابطه با او، در زمان حياتش به عده قليلى از دوستداران نزديكمان اطلاع داديم و به آن‏ها سفارش كرديم تا آن را به پيروان صميمى ما ارائه دهند؛ ما برائت و دورى مى‏جوييم از او، خدا او را رحمت نكند و برائت مى‏جوييم از كسانى كه از او كناره نگيرند. به اسحاقى

و اهل بيت او و كسانى كه از بلاد او و خارج از بلاد او، درباره وى قبلاً از تو سؤالى كرده‏اند، و حالا از تو سؤالى مى‏كنند، و كسانى كه مى‏توانند مطلع شوند، حال اين فاجر را بر آن‏ها اعلام كن. ديگر هيچ عذرى براى هيچ يك وجود ندارد تا در گفتار افراد مورد وثوق ما شك نمايند؛ زيرا كه اين بيانات را ما به آن‏ها ارائه مى‏دهيم.»(21)

راوى اين حديث ابوحامد بن ابراهيم مراغى مى‏گويد: با وجود اين توقيع هم، باز بعضى‏ها در پيروى از احمد بن هلال ثابت قدم باقى ماندند و مجدداً توقيع سومى در مذمت آن‏ها وارد شد. و در آن جا تصريح مى‏كند كه اين توقيع، توسط عمرى از طرف امام زمان عليه‏السلام صادر گشته است.

خلاصه اين توقيع مفصل در كتاب «الغيبه» نيز ذكر شده است:

محمّد بن يعقوب كلينى گفته است: توقيعى از ناحيه مقدّسه حضرت براى عمرىّ صادر شد كه طولانى است و ما آن را مختصر كرده‌ايم، در آن توقيع شريف آمده است:« ما به خداوند متعال از ابن هلال كه خدا رحمتش نكند و از هركسى كه از او بيزارى نجويد، برائت جسته و بيزاريم.»(22)

***

امام مهدی(عج) و شهدا

شهید صادق کلهر دهم فروردین ۱۳۴۴، در شهر قزوین به دنیا آمد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. یازدهم اردیبهشت ۱۳۶۶، در سردشت توسط نیروهای حزب دمکرات بر اثر شکنجه به شهادت رسید. مزار او در گلزار زادگاهش واقع است.

قسمتی از وصیت نامه شهید

پدر و مادر عزیز! شما را به خدا سوگند می‌دهم که برای بنده گریه نکنید؛ زیرا بردباری و صبر شما بیشتر باعث شکست دشمن می‌شود. برادر گرامی ام  مهدی را به فراگیری دین مبین اسلام تشویق کنید و به او بگویید که حتماً راهم را دنبال کند...

فقط و فقط ـ زیر عکسم بنویسید: «پاسدار امام زمان(عج) بود.» که ان شاء الله سرباز امام زمان(عج) باشم.

خدایا، خدایا! تا انقلاب مهدی(عج)، خمینی را نگه‌دار. عوض من هم، مرقد شش گوشه‌ی امام حسین (ع) را زیارت کنید.(23) ۲۷/۱۲/۱۳۶۳

***

تشرفات

ديدن نور آن حضرت توسط شيخ على مهدى دجيلى

شيخ على مهدى دجيلى فرمود: من هميشه شبهاى ماه رمضان در سامرّا به سرداب مقدّس مشرّف مى‌شدم و مشغول نماز و دعا و تلاوت قرآن مى‌شدم.

تا اين‌كه در يك شب قدر در اثناء قرائت قرآن به خود گفتم، معلوم مى‌شود كه ما مورد رضايت مولاى خود حضرت بقيّة اللّه ارواحنا فداه نيستيم، و الاّ چطور مى‌شود در اين سالهاى متمادى، با آن‌كه در جوار آن حضرت هستيم ايشان را نبينيم. ناگاه بدنم به لرزه درآمد و نورى ظاهر گشت كه سرداب مطهّر را روشن نمود. در آن‌جا جز يك فانوس چيز ديگرى نبود؛ ولى اين نور بيشتر از پنجاه فانوس روشنايى داشت. متحيّر شدم و گريه شديدى به من دست داد عرض كردم:

مولاى من، اگر شما خودتان هستيد فلان حاجت مرا تا صبح برآورده كنيد.

صبح حاجتى را كه خواسته بودم، برآورده كردند و معلوم شد، كه در آن سرداب مقدّس، مورد توجّه حضرت ولىّ عصر ارواحنا فداه قرار گرفته‌ام.(24)

***

شعری از سلمان هراتی برای امام مهدی(عج)

کاشکی زخم تو در جان داشتم/ پای در کوه و بیابان داشتم

تا بپویم وسعت عشق تو را/ مرکبی از نسل طوفان داشتم

دیدن روی تو آسان نیست آه/ کاشکی من داغ هجران داشتم

آه از پاییز سرد ای کاش من/ از تو باغی در بهاران داشتم

تا بیفشانم به پایت سر به سر/ کاشکی جان فراوان داشتم

بعد از آن مثل شقایقهای سرخ/ خلوتی در باغ باران داشتم

یک غزل بس نیست هجران تو را/ کاش صد ها شعر و دیوان داشتم(25)

***

نامه یک کودک به امام مهدی(عج)

من از شما خواهش می کنم که زودتر ظهور کنید.چون من می خواهم شما را قبل از مرگم ببینم. زندگی که شما نباشید زندگی نیست.بلکه جهنم است. شما که نیستید نظم و قانون برقرار نیست و مردم با هم دوست نیستند اما اگر شما بیایید همراه خود دوستی را می آورید. وقتی که شما می آیید در دنیا عدالت برقرار می شود. زندگی که شما در آن نقش داشته باشید بهشت است و پر از دوستی ، شادی و مهربانی است. امام زمان من از شما می خواهم زودتر ظهور کنید. شما که ظهور کنید در کل جهان همه چیز تغییر می کند. فضایی ها با انسان دوست می شوند.تنها نامه من به شما این است که زودتر ظهور کنید. (سانیار مُذهب کلاس پنجم)

***

نوا 

مناجات با امام زمان(عج)

مناجات با امام زمان(عج) با نوای حاج احمد اثنی عشران

Get the Flash Player to see this player.

 مناجات با امام زمان(عج) با نوای کربلایی جواد مقدم

Get the Flash Player to see this player.

-------------------------------------------------------------------

منابع:

1-سوره مبارکه مدثر،آیه 47-46

2-مسترک کتاب المحجه  فیما نزل فی القائم الحجه ، ص269

3- متن کامل حدیث معروف لوح در شماره 18 جمعه های انتظار آمده.

4- کمال الدین و تمام النعمه ج 1 باب 28-27 روایات فاطمه زهرا سلام الله علیها، صص577-566

5- بخشی از زیارت جامعه کبیره ، مفاتیح الجنان

6-موعودنامه فرهنگ الفبایی مهدویت صص172-171

7- تفسير نمونه، ج 9، ص 204

8- منتهی الآمال شیخ عباس قمی ص1109

9- ترجمه کتاب الغیبه شیخ طوسی ترجمه مجتبی عزیزی مقدمه ترجمه کتاب صص20-8

10-مجله فکری و تحلیلی حوزه و روحانیت ، مباحثات مهدی موعود در آرا شیخ طوسی

11- فهرست، ص 50؛ رجال طوسی، ص 410

12- غیبه طوسی، ص 399

13-رجال طوسی، ص 410

14- فهرست، ص 50؛ رجال نجاشی، ج 1، ص 218

15- رجال نجاشی، ج 1،ص 218

16-اختیار معرفه الرجال، ج2، ص816

17-محمد بن عمرکشي، رجال کشي، ص535

18- شيخ طوسي، کتاب الغيبة، ص 353

19-   سيد محمدصدر، تاريخ‏الغيبةالصغري، ص 502

20- کمال الدینج2 باب 45 صص247-246  

21 - رجال الکشي، ص536 ، سایت دانشنامه اسلامی

22-ترجمه کتاب غیبت 21/313 ص613

23-سایت تخصصی و اطلاع رسانی دفاع مقدس ، فاتحان

24-برکات حضرت ولی عصر(عج)  حکایات عبقری حسان ص311 به نقل از عبقری حسان ج2 ص118س20

25- یار غایب از نظر ص37

-------------------------------------------------------------------

مطالب مرتبط: 

جمعه های انتظار (1)/ بسته آدینه رجانیوز برای امام زمان (عج)

جمعه‏های انتظار (2)/ بسته آدینه رجانیوز برای امام زمان(عج)

جمعه‏های انتظار (3)/ بسته آدینه رجانیوز برای امام زمان(عج) 

جمعه‏های انتظار (4)/ بسته آدینه رجانیوز برای امام زمان(عج)

جمعه‏های انتظار (5)/ بسته آدینه رجانیوز برای امام زمان (عج)

جمعه‏های انتظار (6)/ بسته آدینه رجانیوز برای امام زمان (عج)

جمعه‏های انتظار (7)/ بسته آدینه رجانیوز برای امام زمان (عج)

جمعه‏های انتظار (8)/ بسته آدینه رجانیوز برای امام زمان(عج)

جمعه‏های انتظار (9)/ بسته آدینه رجانیوز برای امام زمان(عج)

جمعه‏های انتظار (10)/ بسته آدینه رجانیوز برای امام زمان(عج)

جمعه‏های انتظار (11)/ بسته آدینه رجانیوز برای امام زمان(عج)

جمعه‏های انتظار (12)/ بسته آدینه رجانیوز برای امام زمان(عج)

جمعه‏‌های انتظار (13)/ بسته آدینه رجانیوز برای امام زمان(عج)

جمعه‏‌های انتظار (14)/ بسته آدینه رجانیوز برای امام زمان(عج)

جمعه‏‌های انتظار (15)/ بسته آدینه رجانیوز برای امام زمان(عج)

جمعه‏‌های انتظار (16)/ بسته آدینه رجانیوز برای امام زمان(عج)

جمعه‏‌های انتظار (17)/ بسته آدینه رجانیوز برای امام زمان(عج)

جمعه‏‌های انتظار (18)/ بسته آدینه رجانیوز برای امام زمان(عج)    

جمعه‏‌های انتظار (19)/ بسته آدینه رجانیوز برای امام زمان(عج)

جمعه‏‌های انتظار (20)/ بسته آدینه رجانیوز برای امام زمان(عج)

جمعه‏‌های انتظار (21)/ بسته آدینه رجانیوز برای امام زمان(عج)

جمعه‏‌های انتظار (22)/ بسته آدینه رجانیوز برای امام زمان(عج)

جمعه‏‌های انتظار (23)/ بسته آدینه رجانیوز برای امام زمان(عج)

جمعه‏‌های انتظار (24)/ بسته آدینه رجانیوز برای امام زمان(عج)

جمعه‏‌های انتظار (25)/ بسته آدینه رجانیوز برای امام زمان(عج)

جمعه‏‌های انتظار (26)/ بسته آدینه رجانیوز برای امام زمان(عج)



-