هم اکنون عضو شبکه تلگرام رجانیوز شوید
پنجشنبه، 9 فروردين 1403
ساعت 02:34
به روز شده در :

 

 

 

رجانیوز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

 

شنبه 29 دى 1397 ساعت 18:14
شنبه 29 دى 1397 14:20 ساعت
2019-1-19 18:14:43
شناسه خبر : 304211
اما هربار یکی از سختی ها و سردرگمی های حقوقی و قانونی کشورمان مهاجرت به ایران را برایشان تلخ میکند. از سختی های فراوان برای گرفتن تابعیت تا گرفتن ویزا برای سفر اربعین و در آخرین مورد سوختن ناگهانی کارت عابربانک آنها!
اما هربار یکی از سختی ها و سردرگمی های حقوقی و قانونی کشورمان مهاجرت به ایران را برایشان تلخ میکند. از سختی های فراوان برای گرفتن تابعیت تا گرفتن ویزا برای سفر اربعین و در آخرین مورد سوختن ناگهانی کارت عابربانک آنها!
گروه سیاسی-رجانیوز: 150سال قبل که معاهده پاریس را انگلیسی ها به حکام نالایق قاجاری تحمیل کردند مرزی ساختگی بین ایران و قسمتی از ایالت خراسان کشیده شد. هم وطن های دیروز تبدیل به خارجی های افغان شدند و از آن به بعد قوانین خشک و بی روح حقوقی باید مناسبات این مردم با یکدیگر را تنظیم کند.
 
به گزارش رجانیوز: افغان‌های مهاجر برای زندگی در کشوری که تابعیت خود را به راحتی به آنها اعطا نمیکند سختی های زیادی را تحمل می کند. ایران یکی از مهمترین مقاصد مردم افغانستان برای مهاجرت است. چه افرادی که به دلیل مشکلات ناشی از جنگ های متمادی در افغانستان به ایران می آیند و چه افغان هایی که گرایش های مذهبی و ایدئولوژیک‌شان به ایران و انقلاب اسلامی و حتی مشکلات اقتصادی آنها را به سمت کشورهمسایه خود می کشاند.
 
اما هربار یکی از سختی ها و سردرگمی های حقوقی و قانونی کشورمان مهاجرت به ایران را برایشان تلخ میکند. از سختی های فراوان برای گرفتن تابعیت تا گرفتن ویزا برای سفر اربعین و در آخرین مورد سوختن ناگهانی کارت عابربانک آنها!
 
ماجرا از آنجا شروع شد که محمدکاظم کاظمی شاعر افغان مقیم ایران از مسدود شدن کارت عابربنک خود بدون اطلاع قبلی خبر داد. این عضو گروه علمی برون‌مرزی فرهنگستان زبان و ادب فارسی در مطلب کوتاهی با عنوان «زیستن در حصار موانع » عکسی از مسدود شدن کارت خود منتشر کرد و نوشت:
 
 
«بدون هیچ پیامکی، بدون هیچ اخطاری، بدون هیچ اطلاعی. ظهر جمعه به عابربانک می‌روی که پولی به دختر دانشجویت در تهران بفرستی، و با این جمله مواجه می‌شوی. هیچ مهم نیست که تو ممکن است در سفر باشی و به بانک دسترسی نداشته باشی؛ هیچ مهم نیست که در بیمارستان و در پی پرداخت پول معالجه‌ات باشی. جالب این که برای واریز پول هیچ مسدود شدنی در کار نیست و فقط برای برداشت مسدود شده است. این اتفاقی است که بارها می‌افتد به خاطر یک دستور برای ایجاد یک ممنوعیت یا محدودیت تازه. چون تو از «اتباع بیگانه» هستی. همین.»
 
مشکلاتی از این دست هر از چندگاهی برای افغان ها به وجود می آید. نکته آزار دهنده اینجاست که بدون هیچ اطلاع قبلی توسط بانک مرکزی اینکار انجام می شود.
 
محمد سرور رجایی، شاعر و روزنامه نگار افغان که در کارنامه خود مدیریت دفتر شعر و داستان افغانستان در حوزه هنری را هم ثبت کرده این اتفاق را تایید کرد. او نیز در مطلبی با عنوان «رنج های بی پایان» می نویسد: «دیروز مهمان داشتم؛ برای خرید به فروشگاه تعاونی محله رفتم. اجناس مورد نیاز را گرفتم و روی پیشخوان گذاشتم. کارت بانکی ام ... ، اما غیر فعال شده بود. آقای فروشنده نیم نگاهی انداخت و گفت "کارت شما غیر فعال است" گفتم، نه. گفت: "این بار با کارت خوان بانک تجارت می کشم. چون کارت شما از این بانک است." اما باز هم گفت: " غیر فعال است" هیچ حرفی نداشتم بگویم. هیچ حرفی نمی توانستم بگویم. چه میتوان کرد ما تبعه خارجی هستیم. اتباع بیگانه هستیم. انصاف و مروت و حتی چشم و دل دنیا برای ما تنگ است. چه میتوانستم اگر در بیمارستان می بودم، یا در موقعیت اورژانسی دیگر. چه می شد اگر اتباع بیگانه نمی خواندم؟ چه می شد اگر لبخند غنچه ز بیداد خزان نمی پژمرد؟ آیا غیر فعال شدن یک طرفه ارزش پیامک اطلاع رسانی را ندارد؟»
 
 
زینب بیات هم خانم افغانی است که از سال 61 در ایران ساکن شده اما با این وجود با چنین مشکلاتی دست و پنجه نرم میکند. خانم بیات هم در یادداشتی داستان مسدود شدن کارت بانکی خود در هنگام خرید را نقل کرده و از رفتن به بانک برای درست شدن کار خود می گوید. گویا چنین مشکلاتی بسیاری از افغان های مهاجر را آزار میدهد. وی با اشاره به سوال «اتباعی؟» که در بیشتر موارد از مسئولین کشور می شنود نوشته است:
« چقدر دیگر باید به خاطر اتباع بودن رنج کشید؟ چقدر دیگر باید به خاطر این کلمه دچار سرگردانی شد؟ چقدر دیگر باید در هر جایی کارهایت گره بخورد و بعد بهت بگویند: اتباعی!دلم می خواست با بزرگترین پاک کن دنیا، کلمه ی اتباع را از دایره واژگان این کشور حذف کنم.حس کردم که مرده ام و می خواهند مرا در دل زمین بگذارند. زمین دهان باز می کند و با چشم های خشم آلود و معترض و صدایی زمخت می پرسد: اتباعی؟و بعد مرا با تمام  قوت دور می اندازد و به فضا پرتاب می کند. جنازه ام به شهاب سنگی می خورد و تکه تکه می شود.»
 
پیش تر هم برادران و خواهران افغان با چنین مشکلاتی مواجه می شدند که خود نشان از ضعف شدید قانونی و نابسامانی قانونی و حقوقی در حوزه مهاجران به ایران خبر می دهد.
 
گناه نکردیم که افغان هستیم!
 
سال گذشته فیلم کوتاهی از درد دل یک زن مهاجر افغانستانی در شبکه های اجتماعی منتشر شد که از فراهم نبودن امکان ترددش به کشور عراق برای ایام اربعین گلایه داشت و گریه های وی در این تصاویر، واکنش بسیاری از هموطنانمان را برانگیخت.
 
 
 
 
خانم محمدی زن جوان اهل افغانستان  بود که البته خودش می‌گوید تابه حال افغانستان را هم ندیده است؛ اما به خاطر «کامپیوتری نبودن»گذرنامه و مدارک هویتی‌اش، نمی‌توانست ویزای سفر به عراق را بگیرد. مشکلی پیچیده که گویا راه حل آن هم خیلی دشوار بود؛ اما او که بغض مظلومانه‌اش در ویدئوی کوتاه، معروف شده بود، بالاخره موفق به دریافت ویزا و دیروز راهی این سفر شد.
 
 
 
این زن افغان اما سفره دل خود را مقابل دوربین باز کردن و از تبعیض هایی که از محل کار تا مدرسه‌ی فرزندانش هست گفت. از بیمه نشدن در محل کار تا عدم ارائه امتیازهای برابر در مدارس.
 
ماجرای دستور رهبرانقلاب برای تحصیل اتباع افغان در ایران
 
مدرسه رفتن دانش آموزان افغان در ایران هم یکی از مشکلات دامن گیرشان است. هرچند بسیاری از افغان ها از موقعیت تحصیل برخوردار بوده اند اما در این میان تعدادی نیز به بهانه های مختلف از این امر مهم محروم می شدند که از جمله این بهانه های بی مورد می توان به نقص مدارک شناسایی دانش آموزان، نداشتن مدرک شناسایی، عدم تطبیق سنی، سردرگمی بخاطر اعلام نشدن مجوز از سوی اداره اتباع به ادارات ذیربط و ... اشاره نمود.
 
اهمال بسیاری از مسئولان در این خصوص باعث شد تا رهبرانقلاب مستقیما به این مساله ورود کنند. این در این خصوص دستور دادند: «هیچ کودک افغانستانی، حتی مهاجرینی که به‌صورت غیرقانونی و بی‌مدرک در ایران حضور دارند، نباید از تحصیل بازبمانند و همه آنها باید در مدارس ایرانی ثبت‌نام شوند.»
 
این فرمان البته برای همه کسانی که روش و منش رهبر معظم انقلاب سر مسئله « مهاجرین افغانستانی» را دنبال می‌کنند مسئله عجیبی نیست. مرور فقط همین 2 سال اخیر نشان می‌دهد که رهبر انقلاب  با دستور به «تکریم همه مهاجرین افغانستانی» مشخص کرده بودند که سیاست عالی نظام جمهوری اسلامی در مواجهه با مهاجرین افغانستانی، همچنان طبق آرمان‌های اولیه انقلاب تدوین می‌شود و کم‌کاری‌ها و بدکاری‌های مدیریت بی‌آرمان و بوروکراتیکی که مهاجرین را به‌چشم «بیگانگان» نگاه می‌کند، انحراف از آرمان‌های انقلاب است و شخص رهبری جلوی این انحراف ایستاده است. و حالا این دستور، سند تضمین‌شده دیگری بر اولویت نگاه انسانی و اسلامی، در تصمیم‌گیران اصلی نظام‌ جمهوری اسلامی است.
 
این رویکرد انقلابی از چانب امام راحل نیز وجود داشته است. ایشان در همین خصوص فرموده اند: «.. .و همینطور مهمان‌هایی که داریم، خوب افغانی هستند، مسلمان هستند یا فرض کنید که عراقی هستند یا بیچاره‌ها از خانه‌های‌شان دور کردند، مال‌شان را بردند، خودشان را فرستادند اینجا، خوب باید چه کرد با این‌ها؟ نباید این ها را پذیرایی کرد؟ ما مسلمانیم، آن‌ها هم مسلمانند، ما باید از آن‌ها پذیرایی کنیم، خدمت کنیم به آن‌ها و این دولت است که دارد این کار ها را می‌کند.»
 
گفتنی است با وجود تاکیدات متعدد امام راحل و رهبرانقلاب هنوز وضعیت قابل قبولی برای اتباع افغان در ایران فراهم نشده است. تعداد قابل توجه افرادی که تابعیت افغانستانی دارند اما نه در این کشور به دنیا آمده و نه حتی به آنجا سفر داشته اند و هنوز با گذاشت ده ها سال گذران زندگی در ایران نتوانسته اند تابعیت ایرانی را برای خود و فرزندانشان بدست آورند اخطاری برای برخی اصلاحات را گوشزد میکند. این اتفاق بیش از پیش ضرورت اصلاح و تکمیل قوانین موجود را نشان میدهد. به نظر می رسد اصلاح قانون تابعیت که صرفا بر اساس «خون» و ژن ایرانی بوده می تواند تا حدود زیادی حقوق شهروندی افراد را تامین کند.


دیدگاه کاربران

خدا بکشه کسایی که اختلاف می اندازند

آخه بابا اینان انسان هستند. بعضی هایشان هم از بعضی از ما ایرانیان بسیار بزرگوارتر و با گذشت تر هستند. تازه وقتی یک نفر واجد صفات خوب اخلاقی هم نباشد اما حضورش در ایران قانونی است٬ چرا نباید از امکاناتی ابتدایی چون کارت بانکی برخوردار باشد؟ مشکلات ایشان را اگر نمی توانیم (‌یا نمی خواهیم)‌ حل کنیم٬ حداقل مشکلاتشان را زیاد نکنیم. نکنه گناهشان این است که تعدادی از بزرگانشان در سوریه با داعشی ها می جنگند و شهید می شوند؟!!

شرمنده برادران و خواهران ایمانی و انسانیم هستم.
اینها را از چشم ما نبینید.
هرچه بر سر ما و شما می‌آید از دست نوکران غرب و غربزدگان شرقی است.
ما نیز روزی نیست که با تازیانه این قوم نواخته نشویم.
ببخشایید.

من پاکستانی هستم و با زینبیون کار می کنم از 20 سال در ایران مقیم هستم و حساب بانکی من 12 ساله است اما هر از چند گاهی مسدود می شود و پیام دریافت می کنم که بروم و ... و بانک ملی چندین بار حسابم را مسدود کرد و رفتم و چند بار هم کد فراگیر گرفتم... بانک تجارت حسابم را مسدود کرد رفتم مدارک دادم و اطمینان دادند که مشکل حل شد ولی دو هفته بعد دوباره حسابم را مسدود کردند. اکنون حسابم را دوباره مسدود کرده اند... باور کنید من نه سلطان سکه هستم و نه خاوری و نه حسین فریدون و یا سب دوست مالا میری و بابک زنجانی و نمی توانم باشم و نه من پولی در این حد دارم و نه در بانکها پارتی دارم و نه حتی دسته چک و حسابهایم هم معمولا سه تا چهار میلیون تومان پول توش هست که برای هزینه های روزمره است. کارم خوب است اما چون تبعه هستم اگرچه شیعه و ایثارکر و پدر مدافعین حرم هم هستم اما درآمدی هم ندارم. به هر حال اگر شما انسان های منصفی هستید این پیام ما را هم برسانید. ما شیعه هستم و اگر بالاتر از خیلی ها آماده جانبازی ر راه انقلاب نباشیم کمتر هم نیستیم و اگر ولایی تر نباشیم کمتر هم نیستیم. ریا هم نمی شود چون من خودم را به شما معرفی نمی کنم و ایمیلم را هم نمی دهم.

با سلام و تحیت؛

من هم یک مهاجر هستم مثل دو میلیون مهاجر دیگری که در این کشور زندگی می‌کنم.
الان 41 سال دارم و دو ساله بودم که به ایران آمده‌ایم؛ همسر و فرزندان من همه متولد ایران هستند.
اتفاقاً قانون تابعیت میگه فرزندان متولد از اتباع خارجی که یکی از والدینشان متولد ایران باشند تبعه ایران هستند.
قانونی که به هیچ وجه اجرا نمی‌شود و به شدت هم در برابر درخواست شما موضعگیری می‌کنند!
اوه یک افغانی بیاد تابعیت ایران رو بگیره!
در حالی که خود من هم افغانستان را به چشم ندیدم، فرزندانم که بماند و بماند که در این سالها به خاطر همین تابعیت چه ها که ندیدیم و نکشیدیم و الان هم فرزندان ما به خاطر این تابعیت چه تبعیضاتی را که نمی‌کشند.
ما به این رنج‌ها عادت کرده‌ایم؛ به این تبعیضات خو گرفته‌ایم؛ دردها کشیده‌ایم و لب فروبستیم، اما عاشق این انقلاب و آرمانهای خمینی کبیر هستیم و دلمان از مهر حضرت امام خامنه‌ای لبریز است.
ما با آب و گل اینجا عجینیم...

مشکل اینجاست که نگاه هر دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا به مهاجرین یکی است؛ یعنی هرچه اختلاف هم داشته باشند دراین مورد با هم یکی هستند.
در دولت قبلی که دستور داده بودند به هیچ پرونده درخواست تابعیت رسیدگی نکنند!
شما و قیامتی که نمی‌دانم به آن اعتقاد دارید یا نه.

چند جا کارت کشیدیم و پیام داد که کارت نامعتبر است!
یعنی خرید کنسل و کلی راه را طی کن تا برسی به بانک؛ آن هم به خاطر هیچ.
به متصدی بانک گفتم موضوع چیه؟
گفت برای جلوگیری از پولشویی هست! گفتم داداش مگه پول کاغذی رو هم کسی میشوره!
یه نگاه چپی انداخت و گفت: پاسپورت...