جمعه 30 خرداد 1404 02:55 ساعت
شناسه خبر : 385657

در میان این همه سوگ البته چیزی جز حماسه نیست. از خانواده شهدا، با هر کدام که همکلام میشوی جز این نمیشنوی که اگر فرزند دیگری هم داشتم تقدیم میکردم. هیچ مادر شهیدی را خسرانزده و هیچ فرزند شهیدی را افسرده نمیبینی.
گروه سیاست-رجانیوز: این روزها قطعه۴۲ بهشت زهرای تهران حال و هوای عجیبی دارد. شهدای جنگ با اسرائیل یکی یکی در آغوش شهدای هشت سال دفاع مقدس آرام میگیرند. مادران زیادی از حال میروند و فامیلها زیر بازوی پدرانِ شهیدداده را میگیرند.
بوی اسپند و مداحی قطع نمیشود و قبرهای خالی ردیفشده یکی یکی مزار میشود. در بین شهدا زن هست و مرد، پیر هست و جوان، و البته کودک هست و نوزاد.
در یک سو نوزاد دو ماهه روی سینه مادر آرام میگیرد و با هم دفن میشوند و در سوی دیگر سه کودک خردسال دیگر با مادر. تکواندوکار نونهال و پدرش در یک طرف و نوجوان دانشآموز در طرف دیگر.
در میان این همه سوگ البته چیزی جز حماسه نیست. از خانواده شهدا، با هر کدام که همکلام میشوی جز این نمیشنوی که اگر فرزند دیگری هم داشتم تقدیم میکردم. هیچ مادر شهیدی را خسرانزده و هیچ فرزند شهیدی را افسرده نمیبینی.
آقای عراقچی! گویا بعد از آن که ملاقاتهای عمان لغو شده حالا عازم اروپا هستید. نیازی به تفسیر ندارد و اهداف این سفر برای همه روشن است. فقط کاش یادتان نرود شما سفیر و نماینده کدام ملت هستید. کاش فراموش نکنید دست اروپا به خون رایان دو ماهه و امیرعلی تکواندوکار آغشته است. کاش بدانید آن پزشک متخصص، آن پرستار هلال احمر و آن کارمند بانک که امروز یک خانواده را تنها گذاشتند و رفتند، حماسه ساختند نه سوگ. و کاش در دیدارهایتان حماسه بخوانید نه سوگ.
آقای وزیر! کاشی پیش از ترک تهران سری به قطعه۴۲ بزنید و با این کار، پیام «ایران» را قبل از رسیدن به اروپا به گوش آنها برسانید؛ کاش یقین کنیم که «وعده» شهدا «صادق» است.
انتهای پیام/

لینک کوتاه »
http://rajanews.com/node/385657
لینک کوتاه کپی شد