دوشنبه 4 تير 1403 16:57 ساعت
شناسه خبر : 381575
محمدحسین آزادی
انتخابات چهاردهم؛ رقابت مسؤلیتپذیران و مسؤلیتگریزان
گروه سیاست-رجانیوز: محمدحسین آزادی – دانشجوی دکتری مطالعات رسانه در یادداشتی نوشت:محمد جواد ظریف در میزگرد سیاسی تلویزیون، مدعی شد که فرق میکند چه کسی در پاستور نشسته باشد. او نقش رئیس جمهور را در سیاست خارجه «بسیار بسیار مهم» دانست و گفت: رئیس جمهور است که سیاستها را میسازد. اما مرور صحبتهای ظریف در روزهای پایانی دولت دوازدهم نشاندهنده موضع متفاوتی از او درباره نقش دولت و وزیر خارجه است. او در گفتگویی با روزنامه اعتماد در ۴ بهمن ۹۹ و در پاسخ به پرسش خبرنگاری که از او پرسید: چقدر از صفر تا صد سیاست خارجه این هشت سال دست محمدجواد ظریف بوده؟ پاسخ داد: صفر!
پاسخ ظریف نوعی مسؤلیتگریزی در روزهای پایانی دولت بود. او به خوبی دریافته بود سیاستی که او و دولتش طی هشت سال در پیش گرفته به جایی نرسیده و عملاً با شکست روبرو شده، لذا تقصیرها را از گردن خود ساقط و به موهومات حواله میداد. دولت اعتدال طی یک دهه، ناف همه مسائل حتی «آبِ خوردن مردم» را به مذاکرات گره زد و حرکت رو به جلوی کشور را مختل و در جاهایی معکوس کرد. حسن روحانی در شصت و هشتمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۵ مهر ۱۳۹۲ به صراحت عنوان کرد که دولت در زمینه مذاکرات هستهای «اختیارات کامل» دارد. این اختیار تا جایی بود که او با باراک اوباما تلفنی صحبت کرد و ظریف نیز با جان کری در خیابانهای ژنو قدم میزد. آنها در روزهای ابتدای انعقاد این قرارداد با تیترهای ماورایی به دستاورد خود افتخار میکردند و به یکدیگر را سکه باران میکردند، اما زمانی که -علیرغم پیش بینی کارشناسان و تذکر دلسوزان - با بدعهدی آمریکاییها مواجه شدند و به بن بست دونالد ترامپ رسیدند، چاره را در سلب مسؤلیت از خود جستند و دست به فرافکنی زدند.
ظریف در حالی مدعی است که ترامپ، کشور را از موهبات برجام بینصیب کرد که عهدشکنیها از دوره اوباما شروع شد. ولیالله سیف، رئیس وقت بانک مرکزی همان زمان و سه ماه پس از انعقاد قرارداد، در مصاحبهای با تلویزیون بلومبرگ گفت توافق هستهای تاکنون «تقریباً هیچ» دستاورد اقتصادی برای تهران نداشته است.
پس از خروج یکطرفه آمریکا از برجام، تنها آورده این قرارداد برای مردم ایران، سقوط شدید ارزش دلار، رشد افسارگسیخته قیمتها، افزایش نرخ مسکن و... بود. شرایط به نقطه غیرقابل تحملی رسیده بود. حداقل انتظار مردم از دولت در این وضعیت، کار و تلاش بیشتر برای کاستن از حجم فشارها بود. ولی آنچه که از دولتمردان دیده میشد پیامی جز یأس و شانه خالیکردن از زیربار مسؤلیت نبود. روحانی در ۶ شهریور ۹۸ در جشنواره شهید رجایی صراحتاً عنوان کرد که «از دولتی که اختیارات ندارد نمیتوان انتظاری داشت!» این جمله آب پاکی را روی دست ملت ریخت. چند ماه پس از همین صحبت، افزایش ناگهانی قیمت بنزین، شوک دیگری به جامعه وارد کرد و منجر به خسارات بزرگی به کشور شد. ناتوانی و فرار از مسؤلیت دولت تا جایی ادامه یافت که زمزمههایی از استعفای دولت به گوش میرسید؛ حسن روحانی بعدها در کتاب خاطرات شفاهی دولت با عنوان «بدون دود و آتش و خون» به تصمیم خطرناک استعفای دولت در آن روزها اشاره کرده و گفته است «وقتی ترامپ جنگ اقتصادی را شروع کرد، اختلافنظر اساسی در دولت وجود داشت که آیا با این وضعیت میتوان کشور را اداره کرد یا نه؟ حتی عدهای از وزرا پیشنهاد کردند که استعفای دستهجمعی بدهیم». ناتوانی دولت، خود را در ماجرای همهگیری ویروس کرونا بیش از پیش نشان داد. دولتی که تمام تخممرغهای خود را در سبد غربیها گذاشته حالا که کاملاً از آنها مأیوس شده به سراغ شرقیها میرود. شرقی که -همه کارشناسان جهان بر این باورند که آینده اقتصاد جهان از آن هاست- طی هشت سال مورد بی مهری کامل دولت روحانی و تیم محمدجواد ظریف قرار گرفت. دولت دوازدهم در روزهای پایانی عمر خود به زحمت از پس پرداخت حقوق و دستمزد کارکنان بر میآمد و بارها به این منظور از صندوق توسعه ملی برداشت کرد.
در حالی که وضعیت کشور به نقطه سختی رسیده بود و دولتمردان هر روز از خود سلب مسؤلیت میکردند دولتی مردمی و انقلاب روی کار آمد و با برنامهریزی و مجاهدت شبانه روزی نخست وضعیت کرونا و نرخ مرگ و میر روزانه ۷۰۰ نفر را کنترل کرد سپس به تعامل با همسایگان و کشورهای آسیایی پرداخت. مهمترین اقدام دولت بریدن ناف مسائل کشور از مذاکرات بود. این اقدام رفته رفته زهر تحریمها را به میزان قابل توجهی گرفت و به کشور اجازه تنفس داد. در حالی که وزیر خارجه دولت دوازدهم میدان را مقابل دیپلماسی تصویر میکرد و قدرت نظامی کشور را در مقابل آمریکا هیچ میپنداشت. این دو نیرو همچون دو بال با یکدیگر هماهنگ شدند و در ماجرای جنگ اوکراین و جنگ غزه برای کشور تولید قدرت کردند.
حالا کنشگری کشور به اوج رسیده، دیپلماسی از حالت انفعالی و التماسی به فعالانه و عزتمندانه تغییر یافته، روابط تیره با همسایگان رو به بهبودی گذاشته و ایران عضو جدیدی از معاهدات مهم بریکس و شانگهای شده است. میزان فروش نفت کشور از ۲۰۰ هزار بشکه در انتهای دولت دوازدهم به نزدیک ۲ میلیون بشکه رسیده است. شرایط رو به سامان بود تا اینکه رئیس جمهور مجاهد و خدمتگزار مردم که در آن شرایط دشوار، شانه زیر بار مسؤلیت گذاشت، در سانحهای تلخ و دردناک به شهادت رسید.
رئیسی بر خلاف همتای پیشین خود با عملش نشان داد که میشود و میتوانیم و بن بستی برای اداره این کشور پهناور وجود ندارد. او میراث درب و داغان دولت قبل را سامان بخشید و بجای مسؤلیتگریزی، مسؤلیتپذیری کرد.
حالا که شرایط رو به بهبودی گذارده، مسببان دهه عبرت انگیز نود و مدعیان بی اختیاربودن و تدارکاتچی بودن دولت، پا به عرصه انتخابات گذاشتهاند و بار دیگر نسخه تاریخ مصرف گذشته و بیفایده خود را بزک کرده و به ملت عرضه میکنند. اینک عملکرد آن ۸ سال و این ۳ سال پیش روی ملت ایران است. دوگانه میشود و نمیشود، میتوانیم و نمیتوانیم، مسؤلیت میپذیریم و نمیپذیریم، پیش روی ملت ایران است. این ملت ایران است که هشتم تیرماه نشان میدهد، بار دیگر در دام امید واهی به غرب و آمریکا نمیافتد و سرنوشت خود را در تلاطمهای جهانی و دوره سرنوشتساز رقم خوردن نظم جدید، به افرادی نمیسپرد که در کوران حوادث اظهار یأس و بی اختیاری میکنند. انتخابات چهاردهم، تقابل دو رویکرد «مسؤلیتپذیری» و «مسؤلیتگریزی» است.
انتهای پیام/
لینک کوتاه »
http://rajanews.com/node/381575
لینک کوتاه کپی شد