هم اکنون عضو شبکه تلگرام رجانیوز شوید
يكشنبه 14 اسفند 1401 23:09 ساعت
شناسه خبر : 365455
بازهم همان همیشگی؛
«دروغ‌سازی و قصه‌پردازی» ضدانقلاب درباره مسمومیت دانشآموزان دختر/ ذوق‌زدگی معاندین از برهم زدن «زندگی» در کشور
مسمومیت دانشآموزان دختر در برخی شهرهای کشور، مجددا سوژه رسانه‌های معاند قرار گرفته است. سوژه‌ای که به‌نظر می‌رسد زمین بازی دیگری برای پروژه‌های رسانهای ضدانقلاب است.
گروه سیاسی-رجانیوز: اغتشاشات شسکت‌خورده است؛ زندگی عادی شده و دیدارهایی مانند جشن فرشته‌ها صورت‌بندی رسانهای زنان در جامعه ایران را نسبت به همین چند ماه پیش متحول کرده است. این یعنی وضعیت برای ضدانقلاب در شرایط بحرانی قرار دارد. پروژه جدید ضدانقلاب در نسبت با جامعه ایران، آسیب زدن به «زندگی» است.
به گزارش رجانیوز؛ چند وقتی است که ماجرای مسمومیت مشکوک دانشآموزان دختر در مدارس مورد توجه رسانه‌ها و فعالین سیاسی قرار گرفته است. ابن موضوع به حدی بوده است که نیمی از اخبار منتشر شده در این رسانه‌ها طی ۲۴ساعت اخیر درباره مسمومیت‌ها و فضاسازی آن بوده است. شبکه اینترنشنال که مکررا از لفظ «حمله شیمیایی» استفاده می‌کند از ۱۴۰ محتوایی که منتشر می‌کند، ۹۰ مورد آن درباره این موضوع بوده است.
مسئله اما چیز دیگری است؛ آنچه که ماجرای مسمومیت دانشآموزان را با دیگر اتفاقات متفاوت می‌کند نسبتی است که با زمانه خود برقرار کرده است. ضدانقلاب در ۴۳ سال گذشته همواره سوار بر امواج خبری کشور بوده است و تلاش کرده است تا از وضعیت روایتی ارائه دهد که در آن جمهوری‌اسلامی مغلوب شود اما این پروژه متفاوت است.
محوریت موضوع «مسمومیت دانشآموزان» بر روی زندگی است. همان‌چیزی که اغتشاشات ۱۴۰۱، پی برهم زدن آن بود. از ابتدای اجرای پروژه اغتشاشات علیه ایران، زندگی باید در ایران متوقف می‌شد. بلاگری حق فعالیت نداشت، حرف غیرسیاسی زدن عادی‌سازی بود، ملیت قربانی جنبش می‌شد و نقشه ضدانقلاب، ضربه زدن به جمهوری‌اسلامی به «هر قیمتی» بود.
این پروژه با تمام عیادی و پیاده‌نظامی که برای آن ردیف شد، شکست خورد. اضمحلال آشوب ۱۴۰۱ هم دلایل بسیاری داشت اما به پایان رسیدن این پروژه، نقشه ضدانقلاب را تغییر نمی‌داد. اگر چه این‌روزها براندازی دیگر حتی در خیال بخش جدی از دشمنان ایران نمی‌گنجد اما مختل کردن «زندگی»، همچنان سیاست اصلی ضدانقلاب در مواجهه با جمهوری‌اسلامی ایران و مردم است.
اتفاق جالب توجه دیگری که در پرونده بدحالی دانشآموزان دختر قابل تحلیل است؛ جولان فیک‌نیوزها است. در همین ایام اگرچه بسیار در رسانه‌های دست‌چندم ضدانقلاب دروغ گفته شد اما وقاحت رسانه‌های معاند در مسئله مسمومیت دانشآموزان در سطح بالاتر و بی‌سابقه‌ای قرار گرفته است. گزارش‌های این رسانه‌ها تمام اصول خبری را نقض کرده است؛ در این گزارش‌ها نه منبعی دیده می‌شود و نه استدلال نخبه پسندی، اما گویا این رسانه‌ها مامور و معذور هستند.
دروغ‌سازی‌ها به قدری پیشرفت کرده است که به رسانه قدیمی و معتبر «فرانس۲۴» نیز رسیده است. این رسانه طی گزارشی مدعی شده است که یکی از دانشآموزان به دلیل مسمومیت‌های اخیر مرده است! این دروغ عجیب و غریب نشان دهنده آن است که ماجرا متفاوت از تلاش‌های پیشین است و عنادورزی عظیم‌تری محسوب می‌شود.
مبارزه‌ای صرفا برای مبارزه!
شش ماه از فوت مهسا امینی گذشته است و امروز بر خلاف روز نخست، امروز تقریبا بر همگان روشن است که فوت وی به دلیل خشونت‌ورزی ماموران نبوده است. دو ماه از آزادی حسین رونقی، فعال سیاسی براندازان گذشته است و ما در عکس‌های وی، پای شکسته و کلیه تخلیه شده‌ای نمی‌بینیم. آرمیتا عباسی چند وقتی است از زندان آزاد شده است؛ اما نه آن مرده متحرکی که براندازان از وی روایت کرده بودند، بلکه به عنوان یک بلاگر که زندگی روزمره خود را برای دیگران روایت می‌کند.
این‌ها نشانه‌هایی از این حقیقت است که امروز «قصه‌سازی و خلق روایت» از اولویت‌های اصلی جریان ضدانقلاب است. نتیجه بلندمدت آن نیز اهمیتی برای آن‌ها ندارد؛ محل استفاده این پروژه، همان شور سطحی و احساسات انگیخته شده‌ای است که در لحظه انتشار اخبار این چنینی به وجود می‌آید. این احساسات می‌تواند به بر هم خوردن «نظم» و «زندگی» بیانجامد که هدف غایی ضدانقلاب است.
اما پروژه مسمومیت دانشآموزان دختر نیز که مانند دیگر روایت‌های ساخته شده توسط جریان معاند، تاریخ انقضا دارد. تاریخ انقضایی که زمانی دور دست نخواهد بود. اگرچه در طولانی مدت این دروغ‌ها اعتبار خبری رسانه‌های معاند را ساقط می‌کند اما این جریان به دنبال استفاده لحظه‌ای از این داستان‌ها برای برهم زدن سیستم است.
آن چیز که مسموم است؛ حساب‌های بانکی مسیح علینژاد، رضا پهلوی و دیگر ایران‌ستیزان است و این مسمومیت، بسیار خطرناک‌تر از روایتی است که درباره مسمومیت‌ها در مدارس ارائه می‌شد. زیرا سم این پول‌ها، این افراد را به جان کشور خود انداخته است و به‌نظر می‌رسد درمانی برای آن وجود ندارد.
انتهای پیام/
