
عدهای تحت لوای وحدت شروع به تخريب و تخطئه وفاق منتخبان مردم كردند/ وحدتی كه مدنظر برخی محافل سياسی است، وحدت با يک نفر است!
گروه سیاسی-رجانیوز: حجتالاسلام مرتضي آقاتهراني، دبيركل جبهه پايداري در ديدار شماري از طلاب و دانشجويان شرق تهران در خصوص وضعيت مجلس آينده نكاتي را با اين دانشجويان در ميان گذاشتند كه در ادامه به آنها اشاره ميكنيم.
دبيركل جبهه پايداري انقلاب اسلامي در ابتداي اين ديدار با توجه به اهميت و جايگاه مجلس يازدهم در بين نيروهاي انقلابي گفت: جبههپايداري از ابتداي شكل گيري تا به امروز در مقاطع مختلف و متعدد زماني، همواره از طرف نخبگان جريانات مختلف سياسي مورد بيمهريهاي فراوان قرار گرفته است و گويي اين رويه براي برخي تبديل به عادت شده است كه هرجا در اثر ضعف مباني نظري و نحوه سياستورزي دچار خطاي راهبردي ميشوند و به بنبست ميرسند، ميخواهند كاسهكوزهها سرِ جبهه پايداري خراب كنند و از طريق تخطئه و تخريبِ مواضع و اقدامات جبهه، زير بار مسئوليت خطاهايشان نروند. لكن آنچه كه تا به امروز موجب كماثر شدن تخريبهاي دوست و دشمن شده و محبوبيت پايداري نزد جوانان مومن و انقلابي را به ارمغان آورده، "اِصرارِ عُقلاييِ جبهه بر اصول و شاخصهاي ناب انقلاب اسلامي" و "تدوين الگوي سياستورزي بر اساس همين موازين" بوده است.
عدهاي تحت لواي "وحدت" شروع به تخريب و تحطئه رويكرد پايداري كردند
وي با اشاره به تخريبهاي صورت گرفته از طرف برخي از جريانات عليه جبهه پايداري انقلاب اسلامي گفت: به نظر من فرآيند شكلگيري مجلس يازدهم از ابتداي امر، يعني برهه زمانيِ تلاش جريانات سياسي براي ارائه فهرست كانديدا، تا به امروز يكي از مهمترين مصاديق بروز چندين و چندباره "مظلوميت جبهه پايداري"در فضاي سياسي كشور است. چرا كه از همان روزهاي قبل از انتخابات مجلس كه جبهه اعلام كرد كه معيارهاي اصلي و نهايي حضور نامزدها در فهرست نهايي، بايد بر اساس "شاخصههاي اصيل انقلابيگري" و "ميزان پايبنديِ ايشان بر اصول مبنايي انقلاب اسلامي" تنظيم شود، نه بر اساس "فرايندهاي لابيمحور" حول زدوبندهاي سياسيِ منسوخِ گذشته، عدهاي تحت لواي "وحدت" شروع به تخريب و تحطئه رويكرد پايداري كردند و از همان لحظات آغازين جبهه را متهم به خودمحوري كردند، با سروصداهاي رسانهاي در موضع حقبهجانب قرار گرفتند و نهايتاً برچسب وحدتشكني به جبهه زدند. اما جبهه پايداري نهايتاً با حُسن برخورد در مقابل اين حملات پردامنه، ارائه فهرستي مشترك با شوراي ائتلاف اصولگرايان را در دستور كار قرار داد. كوتاه آمدن جبهه پايداري به منظور تحقق وحدت حداكثري در ارائه فهرست مشترك نهايي به قدري مشهود و مبرهن بود كه از همان ابتدا مورد تاييد جمع علما و وعاظ خبره تهران قرار گرفت و آنان اين اقدام را كوتاه آمدن پايداري از خواسته هاي منطقي اش در جهت تحقق وحدت حداكثري توصيف كردند.
تسريع در تشكيل ساختار جديد مجلس يازدهم جهت اقدام در حل مشكلات مردم
حجتالاسلام آقاتهراني با اشاره با آغز مجلس يازدهم و اقدامات لازم براي شكل گيري هر چه سريعتر هيئت رئيسه گفت: حالا كمي جلوتر برويم و قدري از فضاي انتخابات فاصله بگيريم؛ پس از پيروزي نهايي فهرست وحدت در انتخابات، نوبت به فعاليت براي تشكيل هرچه توانمندتر مجلس آينده رسيده بود. جبهه پايداري هرچه منتظر ماند تا پايان سال ۹۸ گام اساسي توسط منتخبين و دوستان شوراي ائتلاف مبني بر تشكيل فراكسيون برداشته نشد تا اينكه با شروع سال ۹۹، جبهه پايداري تصميم به برگزاري جلساتي تحت عنوان وفاق گرفت تا بيش از اين زمان براي تشكيل ساختار مجلس آينده از دست نرود. چرا كه اوضاع نابسامان و ويژه حاكم بر كشور، اقتضاء نميكرد كه مجلس آينده معطلِ تشكيل ديرهنگام ساختار جديد بماند و از نظر ما صلاح اين بود كه فارغ از مصداق رييس مجلس يازدهم، با روشن شدن هرچه سريعتر تكليف هيئت رييسه، مجلس جديد بتواند در كمترين زمان ممكن برنامههاي خود را براي حل مشكلات مردم و همچنين هدايت دولتِ كمتوانِ مستقر در ريلِ صحيحِ خدمت به مردم، اجرايي كند. اما حالا از گوشه و كنار ميشنويم كه عدهاي مسئله را به صورتهاي نادرست مطرح ميكنند، گويي جبهه پايداري با قصد و نيتي جز اينهايي كه گفته شد، تصميم به برگزاري جلسات وفاق گرفته است. من از شما عزيزان جوان ميپرسم: اينكه فرصت را هدر دهيم و تشكيل ساختار مجلس جديد را به فرداها و پسفرداها موكول كنيم، به نفع مردم و نظام است؟ يا اينكه عقل سليم حكم ميكند براي نقشآفريني بهتر و سريعتر بايد با محور قراردادن سياستورزي عاقلانه و عالمانه مانع از دست رفتن فرصتهاي زودگذر براي خدمت به مردم شويم؟
وي با تاكيد بر رويكرد و هدف جبهه پايداري انقلاب اسلامي از تشكيل جلسات وفاق گفت: مقصود اصلي جبهه از تشكيل جلسات وفاق، نفي الگوهاي سياستورزي ِمنسوخ گذشته كه در قسمت قبلي از آنها به عنوان "الگوهاي لابيمحور حول زدوبندهاي سياسي" ياد كرديم است كه بنا شد در اين جلسات، اين بار اصول و شاخصهاي همه آناني كه در مظان رياست مجلس قرار دارند، مورد بررسي قرار گيرد تا صرف قرار گرفتن در يك دستهبنديِ كليِ سياسي، معيار رياست بر مجلس آينده نباشد. ما در دورههاي گذشته شاهد بوديم كه افرادي به رياست مجلس رسيدند كه به لحاظ سياسي ظاهراً اصولگرا بودند؛ لكن در عمل در بسياري از مواقع خلاف اصول و مباني انقلاب اسلامي عمل ميكردند. لذا حركت بر مبناي شاخص براي انتخاب رياست مجلس را بر هر الگوي ديگري ارجح دانستيم كه اينجا باز هم جبهه پايداري براي حركت بر محور وحدت حداكثري نيروهاي انقلاب از معرفي گزينه خود براي رياست مجلس صرف نظر كرد تا بتواند به عنوان جرياني كه بستر اين جلسات را فراهم كرده، رويكرد بيطرفانه خود را به عنوان "پرچمدار وحدت"حفظ كند و مسير رسيدن به وحدت، هموار و هموارتر شود.
وي در ادامه افزود: اين سازوكار عُقلاييِ "وفاق" را مقايسه كنيد با برخي از ديگر سازوكارها كه محورشان برگزاري مراسمات در تالارها با صرف هزينههاي آنچناني، يا سفرهاي استاني براي لابي با منتخبين حوزههاي مختلف انتخابيه است. كداميك منطقيتر، عاقلانهتر و وزينتر است؟
با استانداردهاي دوگانه برگزاركنندگان جلسات وفاق را مورد حمله قرار دادهاند
حجتالاسلام آقاتهراني در خصوص اينكه برخي با نسبتهايي همچون پدرخوانده، برگزاركنندگان جلسات وفاق را مورد حمله قرار دادهاند، گفت: پس از آن كه جبهه پايداري اقدام به برگزاري جلسات وفاق كرد، متوجه شدم كه بعضي از عزيزان به مهندس محصولي و سايرين، واژه نارواي پدرخوانده را نسبت دادهاند كه من مواجهههايي از اين دست و نسبت دادن چنين توصيفاتي به ايشان را خلاف اخلاق و تقواي سياسي ميدانم؛ اولاً اينكه وقتي جبهه پايداري برگزاري چنين جلسهاي را در دستور كار قرار ميدهد، طبيعتاً برخي از اعضاي شوراي مركزي اين جبهه در شروع و تشريح فلسفه دعوت و تشكيل آن حضور دارند. لذا بعيد ميدانم كه حضور ايشان خلاف اخلاق و قواعد مرسوم سياسي باشد. ضمن اينكه در جلسات بعدي كار به خود منتخبان مردم سپرده شد و تصميم گيري ها در آن جلسات انجام گرديد و حضور برخي از اعضاي شوراي مركزي جبهه، بواسطه وظيفهاي است كه به رسم ميزباني و به عنوان بسترسازي براي جلساتي كه به منظور شكلگيري مجلسي توانمند برگزار ميشود، به عهده دارند نه چيز ديگري.
ثانياً؛ با فرضِ اينكه خداي نكرده آقاي محصولي پدرخوانده هستند، پس چرا اين عزيزاني كه از نيروها و هواداران آقاي قاليباف هستند، اين نقد را به آقاي قاليباف مطرح نميكنند كه چرا ايشان قبل از ديگران به ديدار همين پدرخوانده رفته و با وي وارد گفتگو در خصوص مجلس آينده شده است؟ آيا اين رويكرد عزيزان چيزي غير از داشتن استانداردهاي دوگانه در تحليل وقايع است كه از طرفي مهندس محصولي را پدرخوانده خطاب ميكنند و از طرف ديگر به ديدار آقاي قاليباف با ايشان واكنش خاصي نشان نميدهند؟ آيا اين مسئله نشاندهنده مظلوميت جبهه پايداري نيست كه اعضاي آن را به ناحق پدرخوانده خطاب ميكنند ولي در قبال اقدامات دوستان خود سكوت اختيار و يا حتي آن را توجيه ميكنند؟
دبيركل جبهه پايداري انقلاب اسلامي با اشاره به خطاهاي راهبردي صورت گرفته از سوي برخي خاطر نشان كرد: متاسفانه اين روزها شاهدِ خطاهاي راهبردي متعددي در تحليل از سوي برخي از عزيزان هستيم كه ريشه بسياري از آنها همين داشتن "استانداردهاي دوگانه" در مواجهه با مباحث مختلف است. ديدم كه اخيراً برخي مدعي شدهاند كه آقاي قاليباف به جلسات وفاق دعوت نشدهاند و يا اين كه موتلفه، پايداري و جريان چپ بر سر حذف آقاي قاليباف از فرآيند رياست مجلس به اجماع رسيدهاند كه من ميگويم كه خوب است سياسيون و فعالين رسانهاي در نقل چنين مطالب خلاف واقعي، قدري خداترس باشند.
اولاً كه من اينجا صراحتاً عرض ميكنم كه عدم دعوت از آقاي قاليباف براي شركت در جلسات وفاق حتماً خلاف واقع است. چرا كه اصلاً در جلسه وفاقِ ويژه كانديداهاي احتمالي، كه با جلسه اصليِ حدوداً ۳۰ نفره متفاوت بود،و در منزل آقاي نادران برگزار شد، همه آناني كه در مظان رياست مجلس قرار دارند، حضور داشتند. در اين جلسه علاوه بر آقاي نادران به عنوان ميزبان و همچنين شخص دكتر قاليباف، آقايان زاكاني، نيكزاد، حاجيبابايي و ميرسليم نيز حضور داشتند كه بنده، آقايان ميرتاجالديني و تقوي نيز حاضر بوديم كه علاوه بر اين مورد، اين نكته را هم اضافه كنم كه آقاي پژمانفر نيز در مصاحبهاي كه چند روز پيش منتشر كردند، اذعان كردند كه عليرغم دعوت از آقاي قاليباف براي شركت در جلسات اصلي وفاق، كه حدود ۳۰ نفر از بزرگواران در آن جلسه حضور دارند، ايشان در جلسات شركت نميكنند كه اينجا جا دارد كه دوستان از آقاي قاليباف بپرسند بعدازاعلام پذيرش شرايط جلسه مبني بر پايبندي و عدم حضور بعنوان نامزد رياست جمهوري، علت عدم شركت ايشان در جسات وفاق دقيقا چيست و چرا بعضي از طرفدارانشان براي فرفكني موضوع كذب عدم دعوت از ايشان را مطرح مي كنند.
ثانياً؛ بالاخره عزيزان ديگري هم در اين جلسات شركت ميكنند كه بنظر من درست نيست كه عدهاي در مواجهه با آنان از استانداردهاي دوگانه پيروي كنند. به طور مثال آقاي مهندس نيكزاد كه به عنوان نامزد نهايي جريان انقلاب از حوزه انتخابيه خودش وارد مجلس شدهاند، در جريان انتخابات رياست جمهوري سال ۱۳۹۶ به عنوان رياست ستاد انتخاباتي نامزد نهايي جريان انقلاب فعاليت ميكردند و امروز به عنوان فردي با سابقهي استانداري، شهرداري، وزارت و ... به عنوان يكي از گزينههاي جريان انقلاب براي رياست مجلس مطرح شدهاند. آيا درست است حالا كه امروز ايشان مثلا باب طبع برخي محافل و افراد رفتار نميكنند، ايشان را در ائتلاف با چپيها معرفي ميكنند؟
يا فرد ديگري مانند آقاي حاجيبابايي كه ايشان نيز به عنوان گزينه جريان انقلاب وارد مجلس شدهاند كه هماكنون نيز رئيس فراكسيون نيروهاي ولائي مجلس هستند كه اتفاقاً سابقه وزارت هم دارند. حالا واقعاً صحيح است كه تهمت ائتلاف با چپيها را به ايشان نسبت ميدهند؟
يك فردي مانند آقاي ميرسليم با آنهمه سوابق روشن خدمات و همسويي و همراهي با رهبر انقلاب در زمان دولت ايشان كه در جريان همين انتخابات هم از اركان اصلي شوراي ائتلاف به شمار ميرفتند به عنوان گزينه رياست مجلس به حساب ميآيند و حالا چون ممكن است اين مسئله مورد پسند عدهاي نباشد، بايد ائتلاف با چپيها را به ايشان نسبت دهند؟ آنهم براي ترور قاليباف؟ فاين تذهبون؟ آيا اينگونه رفتارها يك نوع ديكتاتوري در سياست ورزي نيست؟
وي با اشاره به تهمت هاي ناروا كه در اين ايام به جبهه پايداري انقلاب اسلامي نسبت داده شده است، گفت: بنده معتقدم علاوه بر اينكه اين مسئله خلاف تقواي اخلاقي و سياسي است، نوعي تبعيت از استانداردهاي دوگانه نيز هست؛ آيا تا ديروز كه اين بزرگواران به عنوان نامزدهاي احتمالي رياست مجلس مطرح نبودند هم برخي تهمت نارواي در ائتلاف با چپيها را به ايشان نسبت ميدادند؟ يا اين مسئله به شرايطي اختصاص دارد كه اين عزيزان خلاف تمايل برخي رفتار كنند؟
به نظر ميرسد واكنشهاي اين چنيني به حاضرين در جلسات وفاق، علناً يك حركت انحصارطلبانه در مسير خلاف وحدت است كه ميتواند در نهايت موجب لطمهديدن كل جريان انقلاب در فضاي سياسي شود.
آقاتهراني در پاسخ به سوال يكي از حاضرين در جلسه در خصوص فايده برگزاري جلسات وفاق تا كنون افزود: پيش از تشكيل جلسات وفاق علاوه بر عدم معرفي نامزد توسط جبهه پايداري، آقايان زاكاني و زاهدي هم كه قصد كانديداتوري به عنوان رييس مجلس را داشتند؛ در ادامه و در جريان اين جلسات به اين نتيجه رسيدند كه در راستاي وحدت حداكثري نيروهاي انقلاب از روند نامزدي براي رياست مجلس منصرف شوند.
وحدتي كه مدنظر برخي محافل سياسي است، بيش از اينكه مبتني بر "وحدت باهم" باشد، متكي به "وحدت با يک نفر" است
وي در پايان در خصوص لزوم وحدت حداكثري در جريان تشكيل ساختار مجلس آتي به اين نكته اشاره كردند: وحدتي كه مدنظر برخي محافل سياسي است، بيش از اينكه مبتني بر "وحدت باهم" باشد، متكي به "وحدت با يك نفر" است. به اين معنا كه وحدت چيزي است كه فلان محفل و بهمان قبيله ميگويد و تصميم ميگيرد و هر جرياني كه خلاف مسيرِ موردِ تاييدِ آنان به دنبال وحدت حداكثري باشد، وحدتشكن است و بايد آمادگي روبرو شدن با انواع تهمت و تخريب مانند پدر خواندگي و تروريست و ائتلاف با چپ را داشته باشد.
بايد يك مقدار آستانه صبر و تحمل برخي از افراد نسبت به شنيدن و پذيرفتن بعضي ديدگاههاي متفاوت افزايش پيدا كند و نسبت به تفكرات مختلف احترام بيشتري قائل شوند. و همچنين بجاي زدن برچسبهاي ناروا در رسانهها، مسير گفتگو و تعامل سازنده بين نيروهاي جريان انقلاب تقويت شود.
