
گروه اجتماعی-رجانیوز: حمایت بیمهها از ناباروران، موضوعی است که در طول سالهای گذشته از تحقق آن جلوگیری به عمل آمده و سرنوشت درمان و آرزوهای 5/3 میلیون جمعیت نابارور دستخوش بازیهای سیاسی برخی نمایندگان مجلس، وزارت بهداشت و دولت قرار گرفته است.
بعد از آنکه ادعای وزارت بهداشت مبنی بر پرداخت 85 درصدی هزینههای درمان ناباروران توسط نمایندگان مجلس رد شد و مشخص گردید که وزارت بهداشت تنها 20 درصد هزینه درمان، آن هم جمعیت اندکی از ناباروران را پرداخت میکند و میلیونها زوج نابارور دیگر از این امکانات محروم هستند و از اساس مشخص نیست که وزارت بهداشت بودجهای 400 میلیاردی که قانون به درمان ناباروران اختصاص داده است را کجا هزینه میکند که به دست بیماران این حوزه نمیرسد، مرکز پژوهشهای مجلس جهت تامین حمایت بیمهها از ناباروران و شفاف شدن محل هزینهکرد این بودجه توسط وزارت بهداشت یک بند پیشنهادی به قانون بودجه 1399 ذیل تبصره 17 اضافه کرد.
اما با لابیگریها و ارائه آمار ساختگی جان بابابی معاون درمان وزارت بهداشت و پورمحمدی معاون اقتصادی سازمان برنامه و بودجه با تاجگردون رئیس کمیسیون تلفیق آخرین فرصت جهت تعیین تکلیف بودجه 400 میلیاردی که قانون به این جمعیت بیمار کشور تخصیص میدهد، در این کمیسیون از بین رفت.
بعد از آن تنها امید ناباوران جویای درمان به رای آوردن بندهای حمایتی قانون بودجه 1399 در صحن علنی مجلس بود، اما به گفته برخی نمایندگان این فرصت باز هم با لابیگری دولت و وزارت بهداشت با تاجگردون از بین رفت و در تصمیمی محیرالعقول کار از حیطه اختیار نمایندگان مجلس خارج و چون گذشته به دست جان بابایی معاون درمان وزارت بهداشت و پورمحمدی معاون اقتصادی سازمان برنامه و بودجه سپرده شد، درحالیکه مشکل اصلی عدم حمایت بیمهها از ناباروران و اصرار مجلس بر تبدیل شدن آن به قانون، برای جلوگیری از دست اندازی وزارت بهداشت و دولت به بودجه 400 میلیاردی است که قانون به این جمعیت 5/3 میلیونی اختصاص داده است.
برای فهمیدن اینکه چرا وزارت بهداشت به هر دری میزند تا از قانون شدن حمایت بیمهها از ناباروران جلوگیری کند لازم است به چند نکته دقت کنیم. اول اینکه بند پیشنهادی مرکز پژوهشهای مجلس ذیل تبصره 17 قانون بودجه 1399 برای حمایت از ناباروران چگونه و توسط چه کسانی در کمیسیون تلفیق به حاشیه رانده شد و حتی اجازه مطرح شدن هم پیدا نکرد علیرغم اینکه تمامی نمایندگان عضو این کمیسیون برای تصویب آن آماده بودند.
در جلسهای که قرار بود نمایندگانی چون پژمانفر و بینادی بند پیشنهادی مرکز پژوهشهای مجلس جهت حمایت قانونی بیمهها از ناباروران را طرح کنند، تاجگردون رئیس کمیسیون تلفیق اصلا اجازه صحبت کردن به نمایندگان ملت را نمیدهد و با طرح اینکه این بند حمایتی 2000 میلیارد بودجه جدید به دولت تحمیل میکند، تنها به پورمحمدی نماینده دولت و معاون اقتصادی سازمان برنامه و بودجه اجازه صحبت کردن میدهد.
در آن جلسه قرار بود با هماهنگی پژمانفر مسئولانی چون معاونت درمان وزارت بهداشت، نمایندگان بیمهها و سایر سازمانهای درگیر به تصمیم مشخصی در مورد حمایت قانونی بیمهها از بیماران نابارور برسند و اگر دلایل متقنی برای این موضوع به پورمحمدی نماینده دولت ارائه دادند، این بند پیشنهادی در صحن علنی مجلس طرح شود و علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی عنوان کند که دولت با این طرح موافق است و رای گیری از نمایندگان ملت انجام شود.
اما متاسفانه در جلسه کمیسیون تلفیق تنها پورمحمدی نماینده دولت اجازه صحبت کردن از سوی تاجگردون پیدا و با دلایل ناموجه با پیشنهاد مرکز پژوهشهای مجلس برای حمایت از ناباروران مخالفت میکند، درحالیکه نماینده مرکز پژوهشهای مجلس در جلسه حضور داشته و میتوانسته با چند جمله، کذب بودن ادعاهای پورمحمدی را ثابت کند اما به ایشان هم اجازه صحبت کردن داده نشد. این در شرایطی است که دیگر نمایندگان مجلس شورای اسلامی در کمیسیون تلفیق، هم با این بند پیشنهادی هیچ مشکلی نداشتند و برای تصویب آن توجیه و آماده بودند اما با به تشنج کشیده شدن جلسه توسط تاجگردون فرصت باروری از جمعیت نابارور کشور ستانده شد.
اما نکته بعدی این است که چرا تاجگردون به نمایندگان ملت اجازه صحبت کردن در کمیسیون تلفیق را نداد؟ چند روز پیش از این جلسه جان بابایی معاون درمان وزارت بهداشت لابی صورت میدهد، نامهای به تاجگردون مینویسد و با آماری غلط به او تفهیم میکند که نباید این بودجه از وزارت بهداشت گرفته شود و حمایت از ناباروران 2000 میلیارد تومان هزینه جدید به دولت تحمیل میکند.
رفتار تاجگردون در کمیسیون تلفیق بعد از نامه جان بابایی نشان داد که او بیشتر نماینده و حافظ منافع دولت است تا منافع ملت و این بار هم دِین خود به دولت دوازدهم را خوب ادا و حقوق 5/3 میلیون زوج نابارور در کشور را ضایع کرد.
نمایندگان ملت در پیگیریها و درگیریهای بعدی با تاجگردون متوجه میشوند که لابی دولت و وزارت بهداشت با تاجگردون نمیخواهد اجازه دهد که پیشنهاد حمایت از ناباروران حتی در صحن علنی مجلس هم به رای گذاشته شود چرا که در این صورت امکان دستاندازی وزارت بهداشت به آن ناممکن خواهد شد.
طبق اظهارات نمایندگان ملت سرنوشت این بودجه در نهایت به جلسه پورمحمدی معاون اقتصادی سازمان برنامه و بودجه، جان بابایی معاون درمان وزارت بهداشت با روسای بیمهها موکول و کار از دست مجلس و نمایندگان مردم خارج شده و آنچه ممکن است ما را به احقاق حقوق ناباروران امیدوار کند صرفا تعهد و وجدان کاری مسئولان وزارت بهداشت است. با این اوصاف میتوان گفت وزارت بهداشت به هدف خود رسیده و توانسته بودجه مخصوص درمان ناباروران را همچنان در چنگ تصمیمات سیاسی خود حفظ کند.
نکته مهم این است که بودجه 400 میلیارد تومانی (200 میلیارد تومان ردیف بودجه ترویج زایمان طبیعی است که به اذعان مسئولان وزارت بهداشت به درمان بیماران نابارور اختصاص داده میشود و 200 میلیارد تومان ردیف بودجه مستقیم درمان ناباروری) متعلق به زوجین نابارور است و باید به دست آنها برسد اما اسناد و عدم پاسخگوییهای وزارت بهداشت نشان میدهد که این بودجه به جای دیگری به نام طرح شکست خورده تحول سلامت تزریق میشود.
طرحی که حسن روحانی به آن نگاه حیثیتی دارد و پس از شکست برجام آن را تنها مورد درخشان در کارنامه دو دولت خود میداند درحالیکه هزینههای سرسامآوری تا کنون به کشور تحمیل و بیشتر از اینکه خدمتی به مردم صورت داده باشد اسم بزرگ کرده است، 8/2 برابر شدن تعرفههای پزشکان تنها یکی از نتایج ناخوشایند طرح تحول سلامت برای مردم است.
میراثی که قاضیزاده هاشمی وزیر پیشین بهداشت با شانتاژ رسانهای توانست واقعیات دهشتناک آن را از چشم مردم و مسئولان پنهان کند، اکنون هم که واقعیات بر سر جامعه آوار شده دولت سعی دارد به هر نحوی و حتی برای یک روز بیشتر به بقای غول بیشاخ و دمی که تمام بودجه کشور را میبلعد، بدمد و از هر جا که شده باید بودجه آن تامین را کند، چاه ویلی که اگر بودجه ده سال کشور را هم در آن بریزند پر نمیشود.
این 400 میلیارد تومان اگر چه برای طرح تحول سلامت رقم کمی محسوب میشود اما در کنار بودجههایی که وزارت بهداشت از جاهای دیگر برای بقای این طرح قیچی میکند حکم ناموس و خط قرمز را دارد و هیچ گونه بیخیال آن نخواهد شد، لذا نمیتوان امیدی به وزارت بهداشت و دولت برای تحقق بیمه ناباروری داشت.
مثلا در سال 1396، 200 میلیارد تومان برای حمایت از ناباروران تصویب شده که وزارت بهداشت مدعی است 150 تا 135میلیارد تومان آن را دریافت و 22 میلیارد تومان از آن را صرف یارانه درمان ناباروران کرده است. اگرچه وزارت بهداشت موظف بود کل بودجه دریافتی را در این بخش هزینه کند چرا که این اعتبار، اعتبار هزینهای است و اعتبار تملک دارای سرمایه نیست که بتوان با آن توسعه زیرساختی داد.
با این حال وزارت بهداشت عنوان میکند که با این بودجه 13 مرکز ناباروری ساخته است که اگر این ادعا را بپذیریم و هزینه زیرساختها را هم حساب کنیم بطور میانگین 30-40 میلیارد تومان هزینه برای ساخت این زیرساختها نیاز است که باز هم سرنوشت 70 تا 85 میلیارد از بودجه دریافتی توسط وزارت بهداشت برای حمایت درمانی از ناباروران نامعلوم و مفقود است.
اسناد حاکی از آن است که به دنبال ابلاغ سیاستهای کلی جمعیت در سال 1393 در قوانین بودجه سنواتی، برنامهای تحت عنوان کمک به اجرای سیاستهای جمعیتی کشور ذیل ردیفهای هزینهای ستادی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی قرار گرفت.
انجام اقدامات و بستههای اجرایی سیاستهای جمعیتی کشور، ترویج زایمان طبیعی و درمان ناباروری از جمله فعالیتهای تعریف شده ذیل این برنامه بوده است. در سال 1394 و 1397 اعتبار این فعالیت 150 میلیارد تومان و در بقیه سالها 200 میلیارد تومان بوده است.
از سال 1398 که اعتبارات طرح تحول سلامت از محل منابع حاصل از موضوع ماده 46 تنظیم مقررات تعیین شد، فعالیت حمایت از درمان ناباروری در ذیل برنامه ارائه خدمات درمانی طرح تحول سلامت قرار گرفت. لذا این فعالیت از سال 1398 (در سال 1398 و سال 1399) از ذیل برنامه کمک به سیاستهای جمعیتی کشور خارج و جزء بستههای برنامه طرح تحول سلامت قرار گرفته است. که به نظر میرسد برای دست اندازی راحتتر به بودجه این دو مورد به نفع طرح تحول سلامت صورت گرفته است.
اعتبارات برنامه سیاست جمعیتی کشور طی سالهای 1393-1398
در واقع میتوان گفت گنجانده شدن دو ردیف بودجه ترویج زایمان طبیعی و درمان ناباروری ذیل طرح تحول سلامت نه تنها کمکی به بهبود شرایط ناباروران در کشور نکرده بلکه بیش از پیش این جمعیت 5/3 میلیونی را در کشور از حقوق خود محروم ساخته است لذا پس از موضعگیریهای متعدد نمایندگان مجلس و ثابت شدن ادعای کذب وزارت بهداشت مبنی بر حمایت 85 درصدی از درمان ناباروران و لابیگریهای دولت سپردن سرنوشت این بودجه همچون گذشته به دست وزارت بهداشت، تن دادن به شرایطی نامساعدتر از گذشته است و این معنی را به ذهن بیماران این حوزه متبادر میسازد که مفری از این بنبست نیست.
گویی تفاهمنامهای بین وزارت بهداشت و سازمان برنامه و بودجه شکل گرفته که هر زمان وزارت بهداشت اراده کند، به هر مقدار که بخواهد از بودجه خود بردارد و خرج طرح تحول سلامتی کند که جز تحمیل هزینههای سنگین به مردم و دست درازی به دیگر بخشهای بودجه کشور نتیجهای نداشته است. هر چند چنین تفاهمنامهای غیر قانونی است و هنوز علنی نشده اما حذف حمایت اجرایی از ناباروران حکایت از وجود آن دارد.
