
استیصال آمریکا و اروپا در برابر کرونا/ اروپا در مقابله با کووید۱۹ تنها است/ یانکیها به متحدین خودشان هم کمک نمیکنند
گروه بینالملل-رجانیوز: اندیشکده کارنگی اروپا در گزارشی به قلم جودی دمپسی عضو ارشد غیرمقیم این اندیشکده و سردبیر نشریه «اروپای راهبردی» نوشت: بسیاری معتقد بودند در اروپا اتفاقی نخواهد افتاد.
اتفاق در دوردستها و در آنسوی دنیا در چین رخ داده است. این امتناع و احتراز تا قبل از آن بود که ویروس کرونا به طرز وحشتناکی در شمال ایتالیا شیوع پیدا کند. تا پیش از آن، در اروپا تمرکز بر روی شیوههای سختگیرانهای بود که حزب کمونیست چین در راستای مهار ویروس و خاموش کردن منتقدان وضع کرده بود. چنین تدابیری در شأن غرب نبودند. با این حال، دولتهای غربی پس از آنکه شاهد اتفاقات در ایتالیا بودند تدابیر مشابهی اتخاذ نمودند. در نتیجه، بخش اعظمی از اروپا اکنون تعطیل شده است. امانوئل مکرون رئیسجمهور فرانسه کشور را در وضعیتی قرار داده که خودش آمادهباش جنگی در نبرد علیه ویروس میخواند.
برخی از مردم بسته به اینکه کجا زندگی میکنند، تدابیر اتخاذشده توسط دولتهایشان را مشروع میدانند. برخی دیگر چنین واکنشهایی را افراطی و اغراقآمیز میدانند. ویروس حدومرز نمیشناسد. غرب به ویژه پس از آنکه ویروس سارس در سال ۲۰۰۳ بخشهایی از آسیا را درنوردید، باید خودش را آماده میکرد. واکنش سنگاپور و کره جنوبی به ویروس کرونا نشان داد که آنها از سارس درس گرفتهاند. آنها زیرساختها بهداشتی و آموزشهای پزشکی خود را در راستای مقابله با موارد آتی شیوع ویروس تقویت نمودهاند. هنگامی که ویروس شیوع پیدا کرد، مسئولان به اطلاعرسانی درباره آن نزد عموم مردم ادامه دادند. بدین ترتیب، انعطافپذیری و تابآوری به وجود آمد.
تابآوری یکی از کلیدواژههایی است که اروپا و ناتو در پی الحاق کریمه توسط روسیه و حمله این کشور به شرق اوکراین در سال ۲۰۱۴ بکار بردند. به دنبال تهاجم روسیه، متحدان در اروپا و ناتو تصمیم گرفتند تدابیری در راستای تابآوری اتخاذ کنند. این امر اصولاً تغییر چندانی به وجود نیاورد. بخش انرژی کمی متنوعتر شد ــ هرچند آنگلا مرکل صدراعظم آلمان سرسختانه به پروژه نورداستریم ۲ پافشاری میکند، پروژهای که آلمان را برای همیشه به گاز روسیه وابسته میکند ــ اما اروپا بطور کلی از تابآوری بیشتر برخوردار نشد.
کشورهای عضو ناتو هزینهکرد دفاعی خود را افزایش دادهاند و روند کند مدرنسازی نیروهای مسلح خود را بهبود بخشیدهاند. علیرغم همه حرفوحدیثها درباره تابآوری، این امر همکاری و آمادگی در میان کشورهای عضو اتحادیه اروپا و ناتو را شتاب نبخشیده است.
تابآوری اروپا در حالت حداقلی در قالب پناهجویانی که از جنگ سوریه گریختهاند و راهی اروپا شدهاند و مهاجرانی که رؤیای رسیدن به اروپا و شروع یک زندگی جدید را در سر دارند بازتاب پیدا کرده است، هرچند این مثال از جنبه منفی برخوردار است. اروپا در واکنش به مشکل پناهجویان مرزهای خود را بسته است، درست همان کاری که در مواجهه با ویروس کرونا صورت داد. بستن مرزها مانع ورود پناهجویان شده است.
به گزارش رجانیوز به نقل از مشرق، کارنگی در ادامه این گزارش آورده است: این تابآوری منفی با تفکر ورای تابآوری در تضاد است. تابآوری به معنای برخورداری از یک رویکرد بلندمدت جهت محافظت از زیرساختهای حیاتی است که در راستای حفظ امنیت، ثبات، و دلگرم ساختن شهروندان لازم و ضروری هستند. این امر مستلزم سرمایهگذاری بر روی پژوهش در حوزههای انرژی، سلامت، و آموزش است.برخی دولتهای اروپایی غالباً نگرش کوتاهمدت دارند و دغدغهشان کنترل سفتوسخت بودجه، کاهش سرمایهگذاری بر روی زیرساختهای عمومی، و صرفهجویی است. اما اگر در خصوص پژوهش و ساختارهای سلامت ــ که ابعاد تابآوری را تقویت میکنند ــ سهلانگاری شود، دولتها جهت مواجهه با بحران آمادگی نخواهند نداشت.
فقدان سیستمهای تهویه در کشورهای متمولی نظیر فرانسه و آلمان را در نظر بگیرید. ویروس کرونا فقدان تابآوری را نمایان ساخته است. این ویروس همچنین یک بُعد دیگر تابآوری ضعیف غرب را نمایان ساخته است: فقدان همکاری و همدلی در میان اروپاییها ــ به ویژه در خصوص ایتالیا ــ و اوقاتتلخی میان اروپا و آمریکا. اکنون که آمریکا، به لطف برخورداری از انبوهی از مراکز پژوهشی و کلینیکهای پزشکی، باید صمیمانه با متحدانش همکاری کند و ابتکار عمل را در دست گیرد، از این کشور هیچ خبری نیست.
دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا (و تا همین اواخر بوریس جانسون نخستوزیر انگلیس) ویروس کرونا را انکار کرده است. مرکل نیز در جریان کنفرانس مطبوعاتی روز ۱۱ مارس ۲۰۲۰ تلاش کرد این مسئله را گوشزد کند: «پس از آنکه ویروس شیوع پیدا کرد، مردم از آن مصون نیستند و هیچ واکسن یا درمانی نیز موجود نیست. تا وقتی که وضعیت اینگونه باشد درصد بالایی از مردم ــ به گفته کارشناسان ۶۰ تا ۷۰ درصد مردم ــ به آن مبتلا خواهند شد.»
دمپسی معتقد است لب کلام مرکل این بود که همهگیری کرونا اروپا را غافلگیر کرده است و به تابآوری و همکاری شوک بزرگی وارد شده است. ویروس کرونا بزرگترین آزمون غرب است.
اندیشکده مرکز امنیت نوین آمریکا نیز در یادداشتی به قلم مارتین راسر عضو ارشد این اندیشکده نوشت: علیرغم بلاتکلیفی در خصوص شیوع بیماری کووید-۱۹، یک موضوع کاملاً واضح و روشن است: شیوههای مورد نیاز جهت پیشگیری یا مهار یک بیماری فراگیر، آسیبپذیری و شکنندگی زنجیرههای تأمین آمریکا را نمایان ساختهاند. قرنطینه، ممنوعیت سفر، و تعطیلی کارخانهها، ریسک تحقق «اقتصاد مقیاس» از طریق متمرکزسازی جغرافیایی را برملا نمودند.
این اندیشکده در ادامه آورده است: نگرانیها در خصوص برخی زنجیرههای تأمین به هیچوجه تازگی ندارند. در محافل سیاستگذاری واشنگتن، حوزههایی نظر صنعت نیمهرساناها و خاکهای کمیاب که تأثیر مستقیم بر دفاع و امنیت ملی دارند مورد توجه فراوان قرار گرفتهاند. با این حال، بحران جاری موجب نمایان شدن گستره ضعف و شکنندگی در حوزههایی میشود که جزو مسائل سنتی امنیت ملی به شمار نمیروند اما همچنان تأثیر عظیمی بر روی توانایی آمریکا در حوزه رقابت، دفاع از خود، و حفظ کارکردهای خود دارد.
بارزترین مثال به حوزه داروسازی مربوط میشود. چین ۴۰ درصد ترکیبات دارویی فعال دنیا را تولید میکند ــ عناصری که جزو ترکیبات کلیدی بسیاری از داروها نظیر آنتیبیوتیکها و مسکنها محسوب میشوند. تعطیلی کارخانهها در چین موجب کاهش صادرات ترکیبات دارویی فعال به هند شد که بزرگترین تولیدکننده داروهای ژنریک در دنیا به شمار میرود. این امر متعاقباً به کاهش صادرات ترکیبات داروی فعال و دارو به اروپا و آمریکا انجامید. هفته پیش، مسئولان اداره غذا و داروی آمریکا کمبود یک داروی مشخص و فاقد نام را به خاطر شیوع ویروس کرونا به کنگره اعلام کردند.
این اندیشکده نزدیک به پنتاگون در بخش دیگری از این گزارش اذعان کرد: رهبران چین از این آسیبپذیریها بهخوبی آگاهند و گهگاه اهرم فشاری که به واسطه این امر به دست آوردهاند را به دیگر کشورها یادآوری میکنند. پکن سال گذشته این کار را انجام داد و تهدید کرد که صادرات خاکهای کمیاب را محدود خواهد کرد. خاکهای کمیاب در واقع برخی موارد معدنی با خواص منحصربهفرد هستند که در علم الکترونیک نوین لازم و ضروری انگاشته میشوند. چند روز پیش مقالهای در وبسایت خبرگزاری رسمی دولت چین موسوم به شینهوا منتشر شد که در آن خاطرنشان شده بود اگر چین صادرات دارو و تجهیزات پزشکی را متوقف سازد، آمریکا «در دریای سهمگین ویروس کرونا غرق خواهد شد.»
مارتین راسر بر این باور است که موضوع نگرانکنندهتر از مواجهه با ضعف و شکنندگی زنجیره تأمین در واقع پی بردن به این نکته است که شرکتهای آمریکایی اغلب درک و شناخت کاملی از زنجیرههای تأمین خود ندارند. به عبارت دیگر، شرکتها نمیتوانند پیشبینی کنند وضعیت تا چه حد وخیم خواهد شد، زیرا آنها نمیدانند مواد اولیه مهم از کجا میآیند.
بحران ویروس کرونا همچنین نشان داد که زنجیره تأمین فقط به واسطه جنگ یا مناقشه تجاری ناخوشایند گرفتار یک مشکل بزرگ نمیشود ــ آمریکا در جریان جنگ یا مناقشه تجاری تا حدودی قادر است چگونگی شکلگیری وضعیت را رقم بزند. طبیعت، اشتباهات مقامات چینی در روزهای اول شیوع ویروس، و عدم شفافیت بیش از حد حزب کمونیست چین همگی دست به دست هم دادند و سناریویی را رقم زدند که در آن دولت آمریکا و رهبران تجاری تنها میتوانند به انتظار بنشینند و امیدوار باشند که بهترینها رقم خواهند خورد.
این اندیشکده در ادامه راهکارهایی را برای حل این مشکل به مقامات آمریکایی پیشنهاد کرده است: آمریکا به واسطه برخورداری از شبکههای لجستیکی بسیار متمرکز به طرز نگرانکنندهای آسیبپذیر است. زنجیرههای تأمین کلیدی را باید تنوع بخشید و ایمن نمود. این کاری پیچیده، پرهزینه، و وقتگیر است. برای شروع باید سه اقدام را صورت داد.
در وهله اول، مسئولان وزارتخانههای بازرگانی، دفاع، و امور خارجه، کاخ سفید، و جامعه اطلاعاتی باید با همکاری کنگره آن دسته زنجیرههای تأمین که چنین آسیبپذیریهایی در آنها یک ریسک غیرقابل قبول متوجه امنیت ملی، فعالیتهای اقتصادی، و دیگر نیازمندیهای اساسی آمریکا میکند را شناسایی کنند. بخشی از این کار مثلاً در حوزه میکروالکترونیک و مواد معدنی حیاتی پیشاپیش انجام گرفته است. آمریکا باید در حوزههایی نظیر داروسازی و تجهیزات پزشکی نیز اقدام مشابهی صورت دهد.
در گام دوم، پس از آنکه این زنجیرههای تأمین اساسی شناسایی شدند، مقامات دولتی باید با همکاری رهبران تجاری مربوطه این شبکهها را ممیزی کنند، نقشه آنها را ترسیم کنند، و موارد کمبود دانش را مشخص سازند. در حالت مطلوب، صنایع خصوصی فعالانه در خصوص این مسائل همکاری خواهند کرد. بسیاری از شرکتها پیشاپیش منابع قابل توجهی به مدیریت ریسک زنجیرههای تأمین و تحلیل دادهها اختصاص دادهاند. با این وجود، در صورتی که این نوع همکاری صورت نگرفت، کنگره باید آماده باشد قوانینی در این خصوص تصویب کند.
مرحله سوم نیز تهیه و اجرای یک طرح راهبردی جهت مرتبسازی و متنوعسازی این زنجیرههای تأمین اساسی است. این امر باید توسط یک کارگروه میانسازمانی ویژه انجام پذیرد. با اینکه آمریکا قادر است به تنهایی در این زمینه دستاوردهای بسیاری را رقم بزند، اما متحدان و شرکای این کشور نیز از این کار منفعت فراوان میبرند. همکاری چندجانبه در خصوص مسائل بیماریهای فراگیر مرتبط با سیاستگذاری در حوزه فناوری از اثرات اقتصادی میکاهد و فشار ناشی از تحولات ناگزیر اما ضروری که در نتیجه این اقدامات رقم میخورند را کاهش میدهد.
اندیشکده امنیت نوین آمریکا در پایان گزارش خود به این واقعیت اذعان میکند که: همهگیری و فراگیری بیماری کووید- ۱۹ نشان داد که بخشهای بزرگی از اقتصاد آمریکا به شدت به شبکههایی وابستهاند که به واسطه بلایای طبیعی و بیماری همهگیر یا به واسطه اقدامات عامدانه دشمن به آسانی درهم میشکنند. برطرفسازی این مشکل مستلزم تجدید ساختار زنجیرههای تأمین با همکاری متحدان آمریکاست. این کاری دشوار و پرهزینه و در عین حال مهم و حیاتی است.
