هم اکنون عضو شبکه تلگرام رجانیوز شوید
جمعه، 12 خرداد 1402
ساعت 19:00
به روز شده در :

 

 

 

رجانیوز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

 

دوشنبه 12 آذر 1397 ساعت 15:22
دوشنبه 12 آذر 1397 14:56 ساعت
2018-12-3 15:22:26
شناسه خبر : 300414
ممکن است بعضی با نگاه های سلیقه ای و ناقص یا نگاه های کاریکاتوری بگویند که نه تنها  انقلاب اسلامی به این اهداف نزدیک نشده است بلکه دور هم شده است لکن باید توجه داشت که قضاوت های صفر و صدی، و رویکردهای غیر علمی در این بحث وجاهتی ندارد. آنچه مهم است شواهد و مستندات علمی است. در سال های گذشته مطالعات میدانی فراوانی در ایران با هدف سنجش دینداری یا سنجش میزان نفوذ گفتمان فرهنگی انقلاب اسلامی در ایران انجام شده است که من فرصت بیان جزئیات آنها را ندارم لکن کسانی که با نتایج این جنس مطالعات آشنایی دارند تایید می کنند که انقلاب اسلامی طی چهل سال گذشته و به رغم میراث فرهنگی سیاهی که از پیش از انقلاب به دوران پس از انقلاب منتقل شد، نه تنها در عرصه فرهنگ اسلامی پسرفت نداشته است بلکه در نقاط گوناگون رشد داشته است.
ممکن است بعضی با نگاه های سلیقه ای و ناقص یا نگاه های کاریکاتوری بگویند که نه تنها انقلاب اسلامی به این اهداف نزدیک نشده است بلکه دور هم شده است لکن باید توجه داشت که قضاوت های صفر و صدی، و رویکردهای غیر علمی در این بحث وجاهتی ندارد. آنچه مهم است شواهد و مستندات علمی است. در سال های گذشته مطالعات میدانی فراوانی در ایران با هدف سنجش دینداری یا سنجش میزان نفوذ گفتمان فرهنگی انقلاب اسلامی در ایران انجام شده است که من فرصت بیان جزئیات آنها را ندارم لکن کسانی که با نتایج این جنس مطالعات آشنایی دارند تایید می کنند که انقلاب اسلامی طی چهل سال گذشته و به رغم میراث فرهنگی سیاهی که از پیش از انقلاب به دوران پس از انقلاب منتقل شد، نه تنها در عرصه فرهنگ اسلامی پسرفت نداشته است بلکه در نقاط گوناگون رشد داشته است.

گروه معارف - رجانیوز: هفته گذشته نشست تخصصی «فرهنگ و انقلاب اسلامی رویش ها و دستاورد ها» توسط موسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی وابسته به دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنه ای برگزار  برگزار شد.

 

این نشست صبح  پنج‌شنبه ۸ آذرماه با حضور و سخنرانی اساتید و صاحب‌نظران حوزه فرهنگ و علوم انسانی برگزار گردید.

 

 

در این نشست اساتید و کارشناسان با موضوعات ذیل به سخنرانی و ارائه نظرات خود پرداختند:

 

حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر رضا غلامی؛ تحلیل کلان از پیروزی در جنگ فرهنگی

 

 حسن رحیم‌پور ازغدی؛ رویش‌های فکری عصر انقلاب اسلامی

 

 موسی نجفی؛ ابعاد تمدنی انقلاب اسلامی و مقایسه آن با نهضت‌های چند قرن اخیر

 

منصور کبگانیان؛ انقلاب اسلامی و جهش علمی و فناوری

 

حجت‌الاسلام‌والمسلمین علی ذوعلم؛ موفقیت‌های گفتمانی در ساحت فرهنگ طی ۴ دهه گذشته

 

 حسین رضی؛ پیشرفت‌های رسانه‌ای جمهوری اسلامی ایران طی ۴۰ سال گذشته

 

 علی انتظاری؛ تأثیر انقلاب اسلامی در ارتقای فرهنگ عمومی

 

وحید جلیلی؛ رویش‌ها و دستاوردهای هنری انقلاب اسلامی

 

نادر طالب‌زاده؛ انقلاب اسلامی و تحولات جهانی

 

 محمدمهدی سیار؛ اوج‌گیری شعر و ادبیات در عصر انقلاب اسلامی

 

 فرزاد جهان‌بین ؛ محک دین‌داری در جامعه ایرانی

 

متن زیر مشروح سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین دکتر رضا غلامی با موضوع تحلیل کلان از پیروزی در جنگ فرهنگی است: 

 

بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمین، الصلاه و السلام علی رسول الله و علی آله الطیبین الطاهرین و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین

 

سلام عرض می کنم خدمت برادران و خواهران گرامی و به سهم خودم از حضور یکایک شما عزیزان به ویژه اساتید محترم در این نشست مهم سپاسگزارم.

 

همانطور که می دانید هدف اصلی این نشست تبیین منطق و شواهد حاکم بر فرمایش اخیر رهبر بزرگوار انقلاب درباره پیروزی انقلاب اسلامی در جنگ فرهنگی است. رهبر معظم انقلاب در دیدار اقشار گوناگون مردم در تاریخ ۲۲ مرداد امسال طی بیانات مهمی درباره شرایط خطیر کشور، تصریح نمودند که دشمن از جنگ فرهنگی مأیوس است؛ در دهه‌ی ۷۰ و بخشی از دهه‌ی ۸۰، جنگ فرهنگی به راه انداختند لکن ما در جنگ فرهنگی بر دشمن پیروز شدیم. خُب سئوال اینجاست که جمهوری اسلامی چرا و چگونه در این جنگ فرهنگی به پیروزی رسیده و آیا این پیروزی و به راه افتادن جنگ اقتصادی در ماههای گذشته، به معنای آن است که جنگ فرهنگی به پایان رسیده یا خیر، همچنان ادامه دارد؟

 

من در پاسخ به هر یک از این سه سئوال مهم، قصد دارم به چند نکته کلیدی اشاره کنم

 

اجازه می خواهم بحث را با سئوال اول آغاز کنم که چرا انقلاب اسلامی در جنگ فرهنگی به پیروزی رسیده است؟ البته بعضی ها نسبت به اصل پیروزی شک دارند و نکات من ابتدا در صدد پاسخ دادن به این شک است

 

اولاً؛ انقلاب اسلامی چه در زمان شکل گیری، و چه در بدو پیروزی، اهداف مهمی را در عرصه فرهنگ برای خود ترسیم کرده است. مثلا اینکه جامعه ایران از اسارت و بردگی فرهنگ منحط غربی آزاد شود؛ اینکه احکام و ارزش های اسلامی در رگ های کشور جاری و ساری گردد؛ اینکه زیست مردم ایران مؤمنانه و دین مدارانه تر شود و دین در زندگی آنها رسوخ کند؛ اینکه عیوب و ضعف های فرهنگ عمومی مردم ما در مسیر یک زندگی موفق، و پیشرفت همه جانبه، چه از حیث مادی و چه از حیث معنوی تقویب شود و مواردی از این قبیل، اهداف مهمی است که انقلاب اسلامی در ساحت فرهنگ تعیین کرده است. حالا باید سئوال کرد که انقلاب اسلامی طی چهل سالی که از عمر آن سپری شده، چه میزان به این اهداف نزدیک شده است؟

 

ممکن است بعضی با نگاه های سلیقه ای و ناقص یا نگاه های کاریکاتوری بگویند که نه تنها  انقلاب اسلامی به این اهداف نزدیک نشده است بلکه دور هم شده است لکن باید توجه داشت که قضاوت های صفر و صدی، و رویکردهای غیر علمی در این بحث وجاهتی ندارد. آنچه مهم است شواهد و مستندات علمی است. در سال های گذشته مطالعات میدانی فراوانی در ایران با هدف سنجش دینداری یا سنجش میزان نفوذ گفتمان فرهنگی انقلاب اسلامی در ایران انجام شده است که من فرصت بیان جزئیات آنها را ندارم لکن کسانی که با نتایج این جنس مطالعات آشنایی دارند تایید می کنند که انقلاب اسلامی طی چهل سال گذشته و به رغم میراث فرهنگی سیاهی که از پیش از انقلاب به دوران پس از انقلاب منتقل شد، نه تنها در عرصه فرهنگ اسلامی پسرفت نداشته است بلکه در نقاط گوناگون رشد داشته است. در گرایش جوانان به شعائر اسلامی، در رشد سواد دینی مردم، در رونق محافل مذهبی خصوصا در مناسبت های مهم، در افزایش گرایش به ایثار و فداکاری، در ارتقاء فرهنگ عمومی و کاهش کژ رفتارها و در خیلی از نقاط دیگر، مطالعات میدانی سیر صعودی کشور را نشان می دهد. البته این صحبت ها به منزله نبود اشکال و آسیب در عرصه فرهنگ نیست. من خودم فهرست نسبتاً دقیقی از معایب، ضعف ها و کم کاری های فرهنگی دارم لکن معتقدم که تحقیقات جامعه شناختی به استثنای تحقیقاتی که جانبدارانه و حتی مغرضانه انجام می شود، روند صعودی نزدیک شدن جریان انقلاب به اهداف خود را انکار نمی کند

 

ثانیاً، شرایط انقلاب اسلامی در چهار دهه گذشته هیچوقت عادی نبوده است. چه انتظارات متراکم و مطالبات داخلی و جهان اسلامی که همواره پیش روی جریان انقلاب بوده، و چه جنگ فرهنگی تمام عیاری که غرب علیه انقلاب اسلامی به راه انداخته است. رهبر بزرگوار انقلاب در جایی فرمودند، این لشگرکشی عظیم غرب علیه انقلاب، خودش نشانگر عظمت انقلاب و نشانگر حیات و اثربخشی آن است چراکه در برابر یک موجود ضعیف و کم اثر نیازی به این لشگرکشی و آوردن همه ی عِدّه و عُدّه به میدان نیست. شما می دانید که غربی ها در جنگ فرهنگی اهداف مشخصی داشته و دارند و ابایی هم از بیان آن ندارند و آن، سرنگونی نظام اسلامی در ایران است. می خواهند انقلاب اسلامی نباشد چراکه این انقلاب حیات غربِ سکولار و مستکبر را به خطر انداخته و اصطلاحاً بازی آنها را به هم ریخته است. البته سرنگونی نظام هدف نهایی غرب است و به طور طبیعی اهداف دیگری هم برای خنثی و کم اثرکردن جریان انقلاب – چه در داخل و چه در ساحت بین الملل- دارد. مثلا تضعیف دینداری مردم ایران، ایجاد شکاف بین مردم و رأس انقلاب و ترویج نا امیدی و امثال این ها که در جای خود قابل بحث است؛ لکن با همه این ها، اگر چشم ها را باز کنیم، به وضوح در خواهیم یافت که غرب نه تنها در جهت سرنگونگی نظام هیچ توفیقی به دست نیاورده بلکه در خنثی و کم اثرکردن آن هم شکست خورده بطوریکه امروز انقلاب اسلامی به مراتب قوی تر و پُراثر تر از قبل است. در ارتباط با دین و دینداری، آن هم با قرائت صحیحی که امام (ره) از اسلام ناب ارائه داد، خود غربی ها اعترافات جالبی دارند.

 

یعنی در شرایطی که روشنفکران ما در داخل دائماً فاتحه دین و دینداری را می خوانند و از مرگ عصر دین سخن به میان می آورند، نیل مک‌گرگور، نویسنده گاردین در ۵ اکتبر ۲۰۱۸ در مقاله خود می گوید : سال ۱۹۶۱، یوری گاگارین به فضا رفت و از آن بالا پیامی به زمین فرستاد که «خدایی وجود ندارد». آن ایام، هر گامی که علم به جلو برمی‌داشت، دین ده‌ها قدم عقب می‌نشست. مؤمنان آیندۀ جامعه‌شان را تهی از دین و ایمان می‌دیدند ومیگفتند: «همگی سکولار خواهیم شد». اما وقتی به اوضاع امروز جهان نگاه می‌کنیم، گویا اوضاع وارونه شده است: حالا این دین است که مهره‌های شطرنج سیاست و اجتماع را حرکت می‌دهد.

 

مک گرگور می افزاید : “ایمان بازگشته ‌است. در سراسر جهان، دین بار دیگر کانون سیاست شده است. این روندی است که به نظر می‌رسد غرب ندانم‌گرا و کامیاب را شگفت‌زده، سردرگم، و البته غالباً خشمگین می‌کند”. سپس می نویسد : “اگر مجبور باشیم یک نقطۀ اوج انتخاب کنیم، لحظۀ خاصی که در آن این تغییر تبلور یافت، آن نقطه احتمالاً انقلاب اسلامی ایران در ۱۹۷۹ خواهد بود. این انقلاب، که جهان سکولار را عمیقاً شوکه کرد، زمانی که اتفاق افتاد، علیه جریان تاریخ بود: اما حالا به نظر می‌رسد منادی تحولات تاریخ شده است”

 

حرف من این است که نباید انکار کنیم که در جنگ فرهنگی عظیمی که غرب علیه انقلاب به راه انداخته است ضرباتی هم خورده ایم. ما ها که کم و بیش در کف میدان فرهنگ هستیم از آسیب های وارد شده از ناحیه هجمه فرهنگی غرب به خوبی اطلاع داریم، بالاخره هر جنگی کشته و زخمی و اسیر هم دارد. هیچ جنگی را نمی توان پیدا کرد که در هر دو جبهه تخریبی صورت نگرفته باشد. اما آنچه مسلم است، غرب تا الآن نه تنها به هدف نهایی خود نرسیده، بلکه یک-بیستم اهداف فرعی خود را هم محقق نکرده است. کار به جایی رسیده که جغرافیای فرهنگی و سیاسی ایران دائماً در حال گسترش است. از جنوب لبنان تا فلسطین، از عراق تا سوریه، از بحرین تا یمن از آسیا به نقاط مهمی در اروپا و از اروپا به نقاط مهمی از امریکای جنوبی.

 

بعضی از دوستان اطلاع دارند که بنده سالهای متمادی است که در زمینه بسط و تعمیق دانش دینی فعالیت دارم. فراموش نمی کنم که یک موقع تمرکز ما بر روی آشناسازی اقشار گوناگون مردم با خطوط اصلی دین بود یا در یک مقطعی، پاسخگویی به شبهاتی که اصل دین را نشانه گرفته بود همه توان ما را به خودش اختصاص داده بود اما امروز پا پشت سر گذاشتن فراز و نشیب های مختلف، به جایی رسیده ایم که از یک جایگاه فعال و مبتکرانه، از علوم انسانیِ اسلامی صحبت می کنیم و علت اصلی عصبانیت جریان روشنفکری سکولار از ما همین است که به برکت انقلاب به سرعت در حال پیش روی هستیم.

 

البته این ابتکار عمل مختص به دانش اسلامی نیست. امروز جریان انقلاب در خیلی عرصه ها در حال به دست گرفتن زمین بازی است. در حوزه ادبیات و صنعت نشر، پرتیراژ ترین کتاب های چند سال اخیر متعلق به ناشران و کتب انقلابی است؛ پیشتازی بچه های انقلاب در خیلی از هنرهای تجسمی محسوس است؛ در ساحت سینما، اعم از داستانی و مستند یا انیمیشن، هنرمندان انقلابی حرف های جدی برای گفتن دارند؛ در زمینه رسانه و فضای مجازی رشد بچه های انقلاب قابل انکار نیست؛ در میدان علم و فناوری که بیشترین میدان ها در اختیار عناصر متعهد و انقلابی است و اما سئوال بعدی این بود که چرا انقلاب اسلامی توانسته در برابر این هجمه ی حقیقتاً بی سابقه فرهنگی دوام بیاورد و حتی از موضع تدافعی به موضع تهاجمی برسد؟ رمز این توفیق چیست؟

 

پاسخ بنده این است که رمز اصلی توفیق انقلاب در این چهل سال چنگ زدن به ریسمان الهی است. این وعده قطعی خدای متعال است که اگر جامعه ای به حبل الهی چنگ زد، و آن را رها نکرد، و در راه آن خون ریخت، نصرت الهی شامل حال آن بشود. نباید این مقاومت ها، این ایثارها و شهادت ها را دست کم گرفت. هم خودش یک شاخص مهم برای اعتلای فرهنگ یک جامعه است و هم مصداق بارز “اِن تَنصُرُ الله یَنصُرکم و یُثَبِت اقدامکم” محسوب می شود. ما در این چهل سال افراد بی تفاوت، افراد کم کار و تعلل گر، افراد دقل کار، عناصر خطاکار و حتی افراد خائن کم نداشتیم، لکن انسان های پاک و مجاهد که همه زندگی خود را وقف مردم و انقلاب کرده اند هم کم نداشتیم. از طرف دیگر، نقاط ضعف جدی دشمنان انقلاب را هم نمی توان نادیده گرفت. امام سجاد (ع) در مقام حمد الهی عرض میکند : “الحمدلله الذی جعل اعدائنا من الحمقاء و الجهلاء” واقعیت این است که جریان معارض انقلاب در این چهل سال حماقت زیادی به خرج داده و حتی در خیلی زمینه ها مرتکب خود زنی شده و این در پیروزی های جریان انقلاب فوق العاده مؤثر بوده است.

 

سئوال دیگر به چگونگی پیروزی جریان انقلاب در جنگ فرهنگی بر می گردد. به نظر میرسد هر قدمی که جریان حق بر می دارد معادل صد قدمی است که جریان باطل بر می دارد. این خاصیت حق و حق گرایی است لذا مهم این است که جریان انقلاب شروع کند و در برابر مشکلات بردباری به خرج دهد.   قرآن می فرماید : “وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِین” این معیت الهی که در آخر آیه شریفه آمده خیلی مهم است. نکته دیگر این است که تمام آنچه به عنوان توفیقات بزرگ سراغ داریم، محصول پروژه های فرهنگی دستگاه های رسمیِ فرهنگی نیست. اتفاقاً دستگاه های فرهنگی نمره بالایی در جبهه فرهنگی انقلاب نمی گیرند. من معتقدم، نشانه های پیروزی فرهنگی از زمانی هویدا شد که جوانان انقلابی به نحو خودجوش به میدان آمدند. البته هنوز همه ظرفیت های مردمی به میدان نیامده و بچه های انقلاب با مسیر ناهمواری برای کار مواحه هستند، لکن همین میزان پیروزی را باید مرهون ورود مردم به ویژه جوان ها به صحنه دانست. لذا استراتژی ما باید زمینه سازی برای ورود حداکثری تشکل های مردمی به میدان مبارزه فرهنگی باشد.

 

سئوال بعدی و آخر این است که آیا پیروزی های جریان انقلاب در جنگ فرهنگی و شروع جنگ اقتصادی به منزله پایان جنگ فرهنگی است؟ به نظر می رسد هر چند به تعبیر رهبر بزرگوار انقلاب دشمن در خیلی از عرصه های فرهنگی مأیوس شده است اما همچنان پایه تحولات اساسی در ایران را دگرگونی در فرهنگ اسلامی می داند؛ بنابراین، من معتقدم امروز جنگ اقتصادی به اولویت دشمن تبدیل شده لکن پایه های همین هجمه اقتصادی در زمین فرهنگ استوار شده است. در واقع، از یک طرف، این آسیب های فرهنگی و اجتماعی، و این نقاط ضعف افکار عمومی ماست که دشمن را در هجمه اقتصادی امیدوار کرده، و از طرف دیگر، این نقاط قوت و ظرفیت های منحصربفرد ما در فرهنگ است که می تواند شرایط نجات و پیروزی مردم و کشور را در جنگ اقتصادی فراهم کند.

 

دوستان عزیز، من در پایان عرایضم این نکته را متذکر می شوم که توفیقات جریان انقلاب در میدان فرهنگ کم نیست لکن ما سزاوار شرایط به مراتب بهتری در ساحت فرهنگ هستیم. اگر کم کاری ها معالجه بشود، اگر ناهماهنگی ها و بی تدبیری ها کاهش پیدا کند و چنانچه سرمایه گذاری در حوزه فرهنگ از شر بخل و تنگ نظری دولتی ها نجات پیدا کند، و مسئولین فرهنگ را به چشم امر درجه دو و سه نگاه نکنند، وضع فرهنگی کشور به نقطه ای خواهد رسید که نه فقط بسیاری از نگرانی ها رفع خواهد شد بلکه طی سالهای بعد، بخش مهمی از مأموریت های فرهنگی زمین مانده یا ناتمام جریان انقلاب به اتمام خواهد رسید.

 

من مجدداً از تشریک مساعی همه شما در برگزاری این نشست تشکر می کنم و امیدوارم به برکت مباحث خوب اساتید گرامی، روز پرباری را در کنار هم تجربه کنیم.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته