هم اکنون عضو شبکه تلگرام رجانیوز شوید
يكشنبه 1 مهر 1397 12:57 ساعت
شناسه خبر : 292695
نقدی بر رفتارهای خلاف امنیت ملی جناح غرب گرایان؛
چرا حمایت اصلاح طلبان از تروریست های حادثه اهواز دور از انتظار نیست؟/ وقتی لیبرال‌ها راه حل مقابله با داعش را هم «مذاکره» می‌دانند
باید از اصلاح طلب ها که در گذشته همیشه از آشوبگران و تروریست ها در سوریه دفاع کرده اند سوال کرد که واقعا نظرشان درباره این تروریست های وطنی که از دشمنان خارجی خط می گیرند چیست؟ با یک نگاه ساده می شود متوجه شد که در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 اصلاح طلبان منافقین جلاد دهه شصت را مظلوم و شهید می خواندند و بعد از شروع جنگ داخلی در سوریه از حامیان داعش بودند.
گروه سیاسی_رجانیوز: تاریخ جمهوری اسلامی کم حادثه و ترور و خشونت به خود ندیده . اتفاقات ناگواری که کام ملت ایران را بارها تلخ کرده و تمام ملت را به عزای هم وطنان خود نشانده است. از ترورهای دهه شصت و کشتار بیش از 17 هزار انسان بی گناه و مظلوم در تهران توسط سازمان منافقین تا حادثه تروریستی مجلس در سال 96 و اتفاق ناگوار حمله تروریست ها به مردم مظلوم اهواز. این ها همیشه بوده است و همیشه مردم از آن سربلندتر از همیشه بیرون آمده اند. به قول معروف هر حادثه و ترور و خشونت بازمانده ها را قوی تر و راسخ تر کرده است اما تلخی ماجرا زمانی بیشتر از قبل می شود که جریانی در درون جمهوری اسلامی همیشه طرف قاتل را گرفته اند و به گفته مقام معظم رهبری به دنبال این هستند که جای شهید و جلاد را عوض کنند.
به گزارش رجانیوز حمله دیروز تروریست ها به مردم اهواز و به شهادت رساندن تنی چند از هم وطنان اتفاقی بود که در سایه آن می شود بیشتر معنی امنیت را متوجه شد و با وقوع این حادثه لازم است بیشتر به حمایت جریان غرب گرا و اصلاح طلب از تروریست ها و داعش و هرج و مرج در سوریه پرداخته شود؛ باید از اصلاح طلب ها که در گذشته همیشه از آشوبگران و تروریست ها در سوریه دفاع کرده اند سوال کرد که واقعا نظرشان درباره این تروریست های وطنی که از دشمنان خارجی خط می گیرند چیست؟ با یک نگاه ساده می شود متوجه شد که در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 اصلاح طلبان منافقین جلاد دهه شصت را مظلوم و شهید می خواندند و بعد از شروع جنگ داخلی در سوریه از حامیان داعش بودند؛ البته نگاه واقعی آن ها درباره این تروریست های وطنی را بعد ها و در موضع گیری های سیاسی باید دید تا فهمید که برخلاف روند همیشگی خود عمل می کنند یا نه.
در اینجا سخن از جریان سیاسی-رسانه‌ای منسجمی است که طی سال‌های گذشته مکرر از تشکیل دولت تکفیری‌ها در سوریه دفاع کرده است. آن هم به اسم دفاع از آزادی! مثلا پس از آنکه فروردین‌ماه 90، شیمون پرز طی مقاله‌ای در گاردین چاپ لندن از گسترش دامنه ناآرامی‌ها به سوریه استقبال می‌کند، مجله مهرنامه در شماره اردیبهشت‌ماه 90، طی سلسله مقالاتی، حکومت علوی‌ها در سوریه را غیردموکراتیک و کودتایی معرفی می‌کند و از آن پس، تخطئه حکومت قانونی سوریه تبدیل به روال معمول آن در تمام شماره‌ها می‌شود.
شهریورماه سال 90، مهرنامه با چاپ تصویر بشار اسد روی جلد و تیتر بزرگ «ارثیه پدری» روی دکه‌ها می‌رود تا در همگامی با تکفیری‌ها، اردوغان، آمریکا، اروپا و البته عربستان سنگ تمام گذاشته باشد. مهرنامه به عنوان تئوریک‌‌‌ترین رسانه غربگرایان، سال 91 را هم با تاختن بر بشار اسد و حمایت از تکفیری‌ها شروع می‌کند. آنگونه که در یکی از مقالات ویژه‌نامه نوروزی خود می‌نویسد:
«بشار اسد رئیس‌جمهوری سوریه بعید است سال را با حضور در سریر قدرت به پایان برساند!»
اینها اما تازه شروع ماجراست. 23 فروردین‌ماه سال 91، 200 پزشک اصلاح‌طلب ایرانی طی نامه‌ای به بشار اسد، اقدامات وی در مقابله با مردم سوریه را محکوم می‌کنند. در صدر نامه مذکور اسامی افرادی چون علی شکوری‌راد، مصطفی معین و محمدرضا خاتمی می‌درخشد.
در ادامه حمایت های اصلاح طلبان از جنگ طلبان داخلی در سوریه، تاج‌زاده از چهره‌‌های فعال فتنه 88 نیز برای دفاع از تکفیری‌ها، در توئیتر خود گرد و خاک اهواز را هم در نوشته ای محیرالعقول به مدافعان حرم چسبانده و می‌نویسد:
«وقتی حفظ اسد مهم‌تر از پاسداری از خوزستان شد، دیدن چنین وضع ناگواری نیز دور از انتظار نبود»
او پیش‌تر نیز طی سخنانی راهبردی و عمیق گفته بود:
«نگرانم زمانی اسد بگوید من می‌خواستم همان ابتدا اصلاحات سیاسی انجام دهم اما جمهوری اسلامی مانع شد.»
در همین راستای وارونه جلوه دادن نقش مدافعان حرم روزنامه‌ی قانون در گزارشی بی شرمانه تحت عنوان «پشت صحنه یک شهادت؛ عواملی که سبب شد تا محسن‌حججی شهید شود» حمله موشکی مقتدرانه و غرورآفرین سپاه به مقر داعش در دیرالزور را هم ردیف با حمله آمریکا به غیرنظامیان در سوریه، اقدامی تنش زا می داند و آن را عامل شهادت شهید حججی معرفی می کند. از صورت مسئله اینگونه بر می آید که اصلاح طلبان از تنش زدایی با آمریکا به تنش زدایی با داعش رسیده بودند.
در ادامه همین روند یدالله سلامی نماینده اصلاح‌طلب ادوار مجلس گفته بود که اگر ایران وارد مبارزه با داعش نمی شد، اصلا آنها وارد ایران و شهرهای ایران نمی شدند. آبان ماه سال 95 شبکه العربیه عربستان سعودی هم به پوشش سخنان سلامی پرداخته بود و آن را نقل کرده بود.
این در صورتی است که اگر تئوری و نظر اصلاح طلبان درست بود که اصلا داعش نباید وارد انگلستان و فرانسه و هلند و بلژیک می شد و در آن کشورها عملیات تروریستی انجام میداد. حمله داعش به مجلس و حمله تروریست های تجزیه طلب به مردم در اهواز را چگونه می شود با این تئوری ها جواب داد؟
خنده دار تر از سخنان سلامی سخنان محمد رضا خاتمی است که با اعتماد به نفس خاصی ایران را کشوری می داند که دلیلی ندارد داعش بخواهد در آن ورود کند. او گفته بود :
«اصولاً اصلاح‌طلبان معتقدند که راه و روش دیپلماسی جواب می‌دهد. مسئله اصلی این است که آیا حضور نظامی ما در سوریه منطقی و قابل قبول است یا نه؟ از نظر اصلاح‌طلبان این حضور نظامی خیلی معنا ندارد. البته این تبلیغات و شعار وجود دارد که اگر ما آن‌جا نجنگیم باید با آنها در شیراز و اصفهان بجنگیم. البته من نمیدانم این چقدر واقعیت داشته باشد. بالقوه داعش برای همه خطرناک است اما به علت تفاوت‌های زبانی، مذهبی و روشنفکری ایران خیلی امکان نفوذ آنها در کشور وجود ندارد.»
1-54652611.mp4 | دانلود فیلم فیلم سخنان محمد رضا خاتمی درباره حضور نظامی ایران در سوریه
به گفته ی کارشناسان با گذشت چند سال از حضور داعش و با پایان حکومت آن در سوریه و عراق امروز این مسئله روشن تر از هر زمانی است که مذاکره و دیپلماسی در جنگ با دشمن راه کاری نیست که بشود به آن اعتنا کرد. اما برای اصلاح طلبان گویا راهی جز زانو زدن و خم شدن دربرابر دشمن قابل تصورنیست.
یاسر جبرائیلی نیز در یادداشتی که به واسطه توهین به مدافعان حرم توسط روزنامه اصلاح طلب منتشر کرده به این مسئله پرداخته و گفته بود:
« همه دعوای ما با این جماعت بر سر عزت و استقلال و عظمت ایران است. اینها با این مفاهیم بیگانه‌اند، تسلیم و تقلید در برابر قدرت-هر قدرتی، کوچک و بزرگ!- و زندگی ذلیلانه را به ریختن خون دماغشان هم ترجیح می‌دهند. این است که می‌گویند باید با داعش هم مذاکره کرد و برجام نوشت. از همین روست که می‌گویند موشک زدید و داعش را عصبانی کردید!... هرگاه هرکسی درباره لیبرالیسم ایرانی پرسید، باید فرمایشات مرحوم بازرگان را برایش پاسخ آورد که گفت:«سرّ بقای ایران پفیوزی ماست! وقتی بنا شد ملتی بطور جدی با دشمن روبرو نشود، تا آخرین نفس نجنگد و بعد از مغلوب شدن سرسختی و مخالفت نکند به هر کس و ناکس تعظیم و خدمت کند، دلیل ندارد که نقش و نام چنین مردمی از صفحه روزگار برداشته شود» »
مشخصا اصلاح طلبان در طول تاریخ انقلاب سعی در وارونه نشان دادن اتفاقات و مصادره به مطلوب کردن حوادث سیاسی داشته اند. حالا چه این اتفاقات به عوض کردن جای جلاد و شهید بیانجامد و چه به توهین به مدافعان حرم و دفاع از منافقین و قاتلین؛ برای اصلاحات نیل به اهداف گویا از همه چیز حتی پایبندی به نظام اسلامی و اخلاق مهم تر است، حرف هایی که نه ادعا بلکه قسمتی از تاریخ واضح این کشور بوده و سال ها بعد چهره واقعی اصلاحات و نگاه بدون سانسور آنها به حادثه اهواز نیز روشن خواهد شد.
