شنبه 4 دى 1395 15:20 ساعت
شناسه خبر : 262520

کجفهمی در شناخت منطقه و واقعیات نظام بینالملل توسط استراتژیستهای دولت یازدهم:
اعتراف «آشنا» به ناآشنایی با الفبای سیاست و اصول سیاست خارجی/ آدرس غلط مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری کشور را به کجا میبرد؟
به عنوان نمونه ایشان کلمه "دولتهای فرومانده" را در مورد دولتهای منطقه به کار میبرد در حالی که این اصطلاح سیاسی را پروفسور چامسکی برای کشورهایی به کار می برد که به رغم قدرت بسیار از اداره امور به صورت بهینه ناتوانند. درنتیجه مصداق این اصطلاح نه کشورهای ضعیف منطقه بلکه دولتهایی چون آمریکا هستند که با وجود داشتن قدرت زیاد ناتوان از اداره بحرانهای موجود خود هستند.
گروه سیاسی - رجانیوز: چندهفتهای است که حسامالدین آشنا در مقام ریاست مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوی با شرکت در اجلاسها و همایشهای مختلف به ارائه دیدگاه رسمی دولت و خروجی فکری نهاد تحت امر خود پرداخته و تز سیاست خارجی اعتدالی خود در منطقه را تشریح میکند.
به گزارش رجانیوز نمونه این سخنرانی را میتوان درهمایش «نظام بین الملل، تحولات منطقه ای و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران» در دانشگاه علامه طباطبایی و همچنین سخنرانی ایشان در کنفرانس امنیتی تهران دید.
درحالیکه دکترآشنا در این دو اجلاس اعلام کرد آنچه ارائه میدهد "ماحصل مطالعات، مباحثات و پژوهشهایی است که طی ماههای گذشته در این مرکز (مرکز بررسیهای استراتژیک نهادریاست جمهوری) با همفکری و مشورت شبکهای از متخصصان سیاست خارجی و منطقهای انجام گرفته است" که اشتباهات بسیار از نظر مفهومشناسی کلمات شاخص در الفبای سیاسی و حتی در مفروضه و صغری کبری های استدلالی در کلام ایشان فراوان به چشم میخورد.
به عنوان نمونه ایشان کلمه "دولتهای فرومانده" را در مورد دولتهای منطقه به کار میبرد در حالی که این اصطلاح سیاسی را پروفسور چامسکی برای کشورهایی به کار می برد که به رغم قدرت بسیار از اداره امور به صورت بهینه ناتوانند. درنتیجه مصداق این اصطلاح نه کشورهای ضعیف منطقه بلکه دولتهایی چون آمریکا هستند که با وجود داشتن قدرت زیاد ناتوان از اداره بحرانهای موجود خود هستند.
همین مورد کافی است تا نحافت و وزن کم تحلیلهای خارج شده از مهمترین نهاد مشاوره دهنده به ریاست جمهوری را به نمایش بگذارد.
حسام الدین آشنا با انتقاد از سند چشم انداز بیست ساله کشور که به قدرتمند شدن ایران تصریح میکند میگوید: «آیا در شرایط آشفتگی و بیثباتی و در شرایطی که آتش جنگها و درگیری های قومی و مذهبی در گوشه گوشه منطقه زبانه می کشد و ماشین ترور و جنایت لجام گسیخته روزانه جان دهها انسان بی گناه را می گیرد، بازهم سخن گفتن از قدرت اول در چنین منطقهای امکان پذیر است؟!»
البته دکتر آشنا توضیح نمیدهد که چه تناقضی بین "ايران توسعه يافته با جايگاه اول اقتصادي، علمي و فناوري در سطح منطقـه" آنگونه که در سند چشم انداز آمده است با منطقه آشوب زده و جنگ زده ما وجود دارد وچرا نمی توان به این مهم دست یافت؟ مگر جمهوری اسلامی ایران در همین منطقه ناامن نتواسته خود را به عنوان امنترین کشور که در حال پیشرفت علمی در جایگاه های گوناگون پزشکی، هسته ای، نانو و...است به دولت های دیگرمعرفی کند.
مشاور دکترروحانی در ادامه نقد قدرت اول شدن ایران اینگونه بیان میکند که:« تنها در یک منطقه باثبات است که یک دولت کارآمد و دارای مشروعیت داخلی امکان الگوسازی در بیرون از مرزهای خود را می یابد و می تواند احترام دیگران را جلب نماید.»
صحبت های اعتراض آلود دکترآشنا به سیاست خارجی جمهوری اسلامی و چشم اندازهای آن به گونه ای است که گویی نظام جمهوری اسلامی اساسا به دنبال ثبات منطقه نیست و قدرت اول منطقه شدن ایران با ثبات منطقه ای منافات دارد!
جای تعجب دارد که با وجود اینکه عامل ناامنی در منطقه، دولت هایی چون آمریکا و رژیم صهیونیستی بوده اند و حتی به صورت علنی از تروریستها در عراق وسوریه و افغانستان حمایت میکنند دکتر آشنا انگشت اتهام را به سمت قدرتمند شدن ایران میگیرد.
این درحالی است که قدرت یافتن ایران باعث امن شدن و قدرت گرفتن منطقه شده است و هرجا جمهوری اسلامی ایران وارد شده در راستای مبارزه با تروریسم و ایجاد امنیت بوده است.
نمونه بارز این مهم را میتوان در سوریه دید که اگر ایران با درخواست دولت سوریه در مبارزه با تروریسم صادقانه و انقلابی رفتار نمیکرد و قدرتمدانه وارد مبارزه نمیشد امروز نه تنها سوریه بلکه عراق و حتی بخش های بسیاری از خاک ایران درگیر مبارزه مستقیم با تروریست های تحت حمایت غرب می شدند و منطقه بیش از پیش آلوده به آشوب و درگیری و هرج ومرج میشد.
کج فهمی از سیاست خارجی انقلاب اسلامی و آرمان های آن در تیم سیاست خارجی دولت کار را به جایی می رساند که ایشان الگوی حاکم در جمهوری اسلامی را به گونه ای خلاف آنچه هست ترسیم میکند و در نهایت نیز به ارئه بدیل برای آن می پردازد!
مشاور فرهنگی دکترروحانی در پایان اینگونه نتیجه گیری می کند که: مدل جایگزینی که ما پیشنهاد می دهیم عبارت است از: «دولتهای کارآمدتر درمنطقهای قویتر» به جای «قدرتمندترین دولت در منطقهای ضعیف»... این شرح موجز و کوتاه ایدهای است که میتوان آن را تز «دولتهای کارآمدتر در منطقه قویتر» نامید و بدیلی است برای نظریه "قدرت برترین" یا "ژاندارم" منطقهای که به نظر میرسد، نهتنها راهحلی برای مشکلات منطقه نیست بلکه خود این تفکر، بخش عمدهای از مشکل را در منطقه ما شکل داده است»
مشخص نیست که آشنا از کجا مدل «قدرتمندترین در منطقه ای ضعیف» را استخراج کرده است که آن را به بررسی می گذارد و حتی تزجایگزین آن را ارائه میدهد!
در کدامین قسمت سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به دنبال حاکمیت قدرتمند خود در ازای ضعیف شدن منطقه بوده است؟ چه کسی به دنبال ساخت «ژاندارم و قدرت برترین» در منطقه است؟ انقلاب اسلامی که خود قیام علیه تفکر ژاندارمیسم بود یا آمریکا و حامیان منطقه ای به عنوان محافظه کاران منطقه؟
مصداقهای حاضر و عملی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی نشان میدهد قدرت یافتن ایران در منطقه در ابعاد مختلف به قدرتمندترشدن و همگرایی در مبارزه با آشوب طلبیها انجامیده است. به طور مثال اگر ایرانی قدرتمند وجودنداشت و نفوذ فکری و فرهنگی و انقلابی ایران در منطقه نبود آیا لبنان می توانست در مقابل چهارمین ارتش بزرگ جهان یعنی رژیم صهیونیستی مقاومت کند و به پیروزی برسد؟ این مثال در مورد کشورهای دیگر چون عراق و یمن و سوریه نیز صادق است.
درنتیجه مباحث فوق باید گفت قدرتمند شدن ایران نه با منطق قدرتهای استکباری بلکه برخاسته از گفتمان انقلاب اسلامی است که موجب شکل گیری منطقه ای قدرتمند میشود.
به نظر میرسد در جلسات مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری به دور از توجه به واقعیات موجود در معادلات قدرت در جهان در حالت انتزاعی به تئوریپردازی مشغول هستند و با نادیده گرفتن نزاعهای ایدئولوژیک و تلاش صهیونیستها و سعودیها در مبارزه با قدرت یافتن گفتمان انقلاب اسلامی به ارائه نظراتی میپردازند که ما به ازا خارجی ندارند.

لینک کوتاه »
http://rajanews.com/node/262520
لینک کوتاه کپی شد
در تحلیلها نیمه پنهان و امنیتی را نیاوردن باعث باور پذیر کردن تحلیل هست.. عالی بود ممنون