
جهانگیری: در سردار سلیمانی علاقه ویژهای به آقای هاشمی میدیدم/ یادتان هست هاشمی فعالیتهای حاج قاسم را «ماجراجویی» میدانست؟!/ آیا سردار مقاومت با نسخه هاشمی درباره «انحلال نیروهای نظامی» موافق بود؟
گروه سیاسی-رجانیوز: اخیراً اسحاق جهانگیری معاون اول حسن روحانی در گفتگویی که با پایگاه خبری جماران داشت، خاطراتی را از شهید سلیمانی نقل کرد که بوی تحریف شخصیت و مواضع حاج قاسم، با هدف تبرئه جریان اصلاحات از گناهانی که در دو دهه اخیر مرتکب شده است را میدهد.
جهانگیری در صحبتهای خود، به روابط دوستانه شهید سلیمانی با چهرههای شاخص اصلاحطلب از جمله خاتمی، مرحوم هاشمی و جواد ظریف اشاره کرده و به نوعی خواسته است با برشمردن روابط دوستانه شهید سلیمانی با این افراد، بر مغایرت مواضع و عملکرد آنها با مشی فرمانده شهید محور مقاومت سرپوش بگذارد.
بیشتر بخوانید:
به گزارش رجانیوز، اسحاق جهانگیری در بخشی از گفتگویش با جماران، با اعلام اینکه شهید سلیمانی ارادت ویژهای به مرحوم هاشمی داشت، گفته است: هر وقت با حاج قاسم راجع به آقای هاشمی صحبت می کردم، نوعی علاقه ویژه نسبت به آقای هاشمی می دیدم. ایشان با آقای هاشمی ارتباط داشت و در این سال ها مرتب می رفت و گزارشاتی که باید به آقای هاشمی می داد را می داد. یعنی هیچ وقت ارتباطش با آقای هاشمی قطع نشده بود.
البته جهانگیری نتوانسته مرزبندی شهید سلیمانی با مرحوم هاشمی را مغفول بگذارد و در ادامه صحبتهایش ناخواسته با اشاره به انتقادات شهید سلیمانی به مواضع مرحوم هاشمی گفته است: ممکن بود به برخی از روش ها یا حرف ها انتقاد داشت و آنها را در صحبت های خصوصی اشاره می کرد ولی هیچ وقت تصور این نبود که رابطه اش با آقای هاشمی قطع شود.
برخلاف تلاش جهانگیری برای سطحی نشان دادن اختلاف مشی و تفکر شهید سلیمانی با مواضع و عملکرد مرحوم هاشمی، باید گفت راهی که مرحوم هاشمی رفسنجانی از سال 88 تا پایان عمر خود در پیش گرفت، کاملاً با تفکر شهید سلیمانی بهعنوان فرمانده جبهه مقاومت و کسی که بر حمایت و پشتیبانی از ولایت فقیه و محترم شمردن رهبر انقلاب اسلامی سفارش میکرد، در تضاد است.
حافظه تاریخی جمهوری اسلامی ایران فراموش نمیکند و به یاد دارد که در روزهای آغازین فتنه88، مرحوم هاشمی جای آنکه در مقابل اتهامات کذبی که موسوی و کروبی به نظام اسلامی میزدند، پشتیبان و حامی نظام و رهبری باشد، در اقدامی حرمتشکنانه خطاب به رهبر انقلاب اسلامی نامه سرگشاده نوشت و باعث گستاختر شدن فتنهگران شد. درحالی که شهید سلیمانی همواره در اظهارات خود مردم را به محترم شمردن رهبر انقلاب اسلامی دعوت و از کسانی که خطاب به حضرت آیتالله خامنهای نامه سرگشاده مینوشتند، انتقاد میکرد.
جدای از این، باید گفت که مرحوم هاشمی حتی در مسائل منطقهای نیز نظری خلاف تفکر شهید سلیمانی بهعنوان فرمانده محور مقاومت داشت.
گرچه شهید سلیمانی عمر خود را صرف مبارزه با آمریکا و رژیم صهیونیستی کرد و در همین راه به دست آنها به شهادت رسید، اما مواضع مرحوم هاشمی درباره مبارزه با رژیم صهیونیستی که یکی از اصول زیربنایی جمهور اسلامی ایران است، نشان از تضاد تفکر او با شهید سلیمانی دارد.
اردیبهشت ماه سال 92 مرحوم هاشمی در جلسهای انتخاباتی با جمعي از خبرنگاران، نويسندگان، دانشجويان و طلاب اصلاح طلب در ساختمان مجمع تشخيص مصلحت نظام، با فراموشی آرمان امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی، گفت: ما با اسرائيل سر جنگ نداريم. حالا اگر عرب ها جنگ كردند ما كمك ميكنيم.
هاشمی در شهریور ماه همان سال در مصاحبهای با فصلنامه مطالعات بینالمللی، پا را فراتر گذاشته و جمهوری اسلامی ایران را به دلیل حمایت از محور مقاومت علیه رژیم صهیونیستی، ماجراجو خواند!
او در این مصاحبه گفت: در مورد حزب الله که شیعه و بخش عمده ملت لبنان است و در تاریخ همیشه مظلوم بوده هم برای فلسطین و هم برای لبنان. اینها قابل دفاع بوده هست. به شرط اینکه ما از اینها برای مزاحمت دیگران استفاده نکنیم و اینها هم کار خودشان را بکنند. وقتی که نظام نخواهد در دنیا ماجراجویی بکند، اینگونه مسائل قابل تحمل است.
چند روز بعد پس از این اظهارات غیر قابل قبول پیرامون مقاومت اسلامی و حزب الله لبنان و در بحبوحه تقابل منطقهای جبهه مقاومت به فرماندهی شهید سلیمانی با غربیها، هاشمی در سخنانی که به مناسبت بزرگداشت آیت الله صالحی مازندرانی در سوادکوه ایراد کرد، همچون رسانه های امریکایی، صهیونیستی و انگلیسی، انگشت اتهام خود را به سمت دولت سوریه اشاره گرفته و بعد از متهم کردن این دولت به زندانی کردن صدها هزار سوری گفت: مردم سوریه از طرف حکومت خودشان مورد حمله شیمیایی واقع شدهاند و حالا هم باید منتظر حمله خارجیها باشند.
اظهارات ضد ارزشهای انقلاب اسلامی هاشمی به همین جا ختم نشد.
در سال 95 حساب رسمی پایگاه اطلاعرسانی هاشمی رفسنجانی در توئیتر اقدام به نشر توئیت بیسابقهای کرد که در آن با انتقاد از آزمایشهای موشکی و صنایع موشکی جمهوری اسلامی ایران نوشته بود: دنیای فردا، دنیای گفتمانهاست نه موشکها!
البته این اظهارات ضد منافع ملی هاشمی از سوی رهبر انقلاب اسلامی بی پاسخ نماند. ایشان چند روز بعد در دیدار با مداحان، با اشاره به صحبتهای هاشمی، فرمودند: این که بعضیها بیایند بگویند «فردای دنیا، فردای مذاکره است، فردای موشک نیست»، این حرف اگر از روی ناآگاهی گفته شده باشد، خب ناآگاهی است، اگر از روی آگاهی گفته شده باشد، خیانت است. چطور ]چنین چیزی[ ممکن است؟ اگر چنانچه نظام جمهوری اسلامی دنبال علم برود، دنبال فناوری برود، دنبال مذاکره سیاسی برود، دنبال کارهای گوناگون تجاری و اقتصادی برود- که همه اینها لازم است- اما قدرت دفاعی نداشته باشد، توانایی دفاع کردن نداشته باشد، هر بیسروپایی و ]هر[ دولت فزرتی کذاییای او را تهدید میکند که اگر فلان کار را نکردید، ما موشک میزنیم؛ خب اگر شما امکان دفاع نداشته باشید، مجبورید عقبنشینی کنید.
شهریور ماه سال 95، هاشمی در تکمیل اظهارات خود، برخوردار بودن از نیروی نظامی قوی و بازدارنده را عامل عقب ماندگی اقتصاد ایران دانسته و گفت: اگر میبینید آلمان و ژاپن این روزها محکمترین اقتصاد دنیا را دارند، اینها بعد از جنگ جهانی دوم از اینکه نیروی نظامی داشته باشند محروم شدند.
هاشمی از وجود موشکهایی ناراحت بود که پس از شهادت شهید سلیمانی به دست تروریستهای آمریکایی، به سمت بزرگترین و مهمترین پایگاه ایالات متحده در منطقه شکلیک شدند که در پی آن خسارات قابل توجهی به آمریکاییها تحمیل کرد.
خوب است اسحاق جهانگیری که اکنون از علاقه ویژه شهید سلیمانی به هاشمی میگوید، به این تضاد مواضع و عملکرد مرحوم هاشمی با مشی و تفکر شهید سلیمانی نیز اشارهای داشته باشد و نگذارد این موضوع مغفول بماند. چرا که مردم با خواندن خاطرات جهانگیری از حاج قاسم با هاشمی که در آن سخنی از این اختلافات به میان نیامده، فکر میکنند که بازگویی این خاطرات، صرفاً تحریف شهید سلیمانی از سوی اصلاحطلبان است تا بر تضاد منافع و مواضعشان با فرمانده شهید جبهه مقاومت سرپوش بگذارند.
